داستان بیرون زدگی حامد اسماعیلیون از شورای همبستگی شازده پهلوی اینا

داستان بیرون زدگی حامد اسماعیلیون از شورای همبستگی شازده پهلوی اینا

در حاشیه داستان زار تلاشهای راست برای دزدیدن قیام مردم ایران

از: سعید صالحی نیا

۲۵ اوریل ۲۰۲۳

مقدمه:

در اخبار آمده که حامد اسماعلیون از گروه همبستگی که در واشنگتن امریکا با هزار صلوات توسط تلویزیون انترناشنال بعوان “واقعه تاریخی نوین” پرده برداری شد بیرون زده.

از همان ابتدا معلوم بود اینگونه “همبستگی ها” راه بجائی نمی برد به دو دلیل اصلی اولا این جمع پاسخ نیازهای جامعه ایران نیست و با هوچی بازی نمی شود جامعه را فریب داد و دوما اینها درونشان تناسبی با هم نداشتند.

از این داستان یکی دو ماهی گذشت تا بتدریج مشکلات درونی اینها به بیرون درز کرد.

شاه اللهی ها از یک سمت اعتراض که چرا عده ای “جدائی طلب” (مثلا عبدلله مهتدی) را شازده با بارگاه راه داده و “تمامیت ارضی” دردش گرفته و از سوئی امثال حامد اسماعلیون که تازه واردی در عرصه سیاسی بود و امثال تازه واردان دیگر که متوجه شدند ازشان بعنوان دکور استفاده شده تا شازده دوباره در مرکز اپوزسیون جلوه کند.

و لذا این شد که این شورای به هیچ حا نرسیده دچار لرزه و ریزش شده و تازه اول کار است!

غیر چند نفری که جلوی دوربین بعنوان اعضای شورا  نشان داده شدند چند نفر ی هم از دور دست تکان دادند مثل شیرین عبادی و گلشیفته خانم فراهانی و امثالهم که داستنهای خودشان را دارند و فکر کردند علی اباد شهریست و شور حسینی  و روضه انترناشنال را باور کردند.

قضیه اما این بود که راست پروغرب تلاش کرد مقداری خود را جمع و جور کند و خیز بگیرد تا اگر تا دیروز ضد انقلاب بود حالا بشود پرجمدار “انقلاب زن زندگی آزادی” !

از انزمان تا بحال گرایشات رفرمیست  حوالی رژیم اسلامی هم تلاشهائی کردند در خارج کشور و با چند پیام از زندانهای رژیم اسلامی(؟) که دور هم جمع شوند و اینها هم بشوند الترناتیو که اگر حواریون شازده بجائی نرسیدند اینها بشوند “رهبر انقلاب” همانها که سالها به مردم می گفتند “انقلاب یعی ارتجاع”! همانها! خلاصه بوی انقلاب بلند شده و همه اینها شدند “انقلابی”!

بعد دوران جتگ منشورها را داشتیم و از درون ایران هم “منشور حداقلیها” که بواقع منشور ماباختگان بود و فقط مشکلش شازده است و نظام اسلامی! و ربطی هم به حکومت طبقه کارگر ندارد.

پرده بعدی این روزها اینست که حامد اسماعیلیون اعلام کرده که از این شورا ی همبستگی بیرون می رود. اجازه بدهید ببینیم ایشان در مصاحبه خود با انترناشنال چه دلایلی را برای گناره گیری اعلام کرده تا بهتر داستان را بفهمیم:

(۱)دلایل ارائه شده از سمت حامد اسماعیلیون:

این روزها حامد اسماعلیون مورد حمله لاتهای حامی پهلویست.امروز که بیرون امده باران فحشی است در فیسبوک به او نثار می شود.

ایشان در مصاحبه به انترناشنال می گوید که :” اقای پهلوی” مخالف کار تیمی بودند و مخالف تقسیم کار” و لذا ایشان استعفا داده. ایشان مدعی است که اکثر  شرکت کنندگان در شورا نظر او را دارند و ایشان از اون اکثر مخالف نامی نمی برد. ایشان می گوید که فکر می کرد این شورا دست به تقسیم کار و کمیته بندی بزند و سازماندهی اما “اقای پهلوی” می خواست که این فعالیتها “بیرون شورا” ادامه یابد و شورا از فعالیتها فاصله داشته باشد. لذا ایشان از این شورا استعفا داده و می خواهد برود سر فعالیتهای قبلیش که دفاع از مظلومین و اسیب دیدگان رژیم اسلامی است.

اما یک نکته مهم که در بیانات ایشان نیست  واقعه سفر شازده پهلوی به اسرائیل است و ندبه کردن شازده به دیوار اسرائیلی ها! این نکته مهمی است که اقا حامد نخواسته رسما بگوید و از دید من زمان استعفای اقا حامد بلافاصله بعد سفر شازده معنی دار است.

(۲)ماجرای سفر شازده به اسرائیل و ندبه کردن ایشان به دیوار صهیونیستهای جانی!

درست در زمانی که حکومت اسرائیل عقب مانده ترین دولت خود را جلو گذاشته و صهیونیزم مذهبی دارد حتی صهیونیزم سکولار را جارو می کند و دستگاه قضائی را دارند جذب خود می کنند تا هر سرباز اسرائیل بعد کشتن فلسطینی ها حتی پیگرد نداشته باشد و دزدهائی مثل حکومت فعلی راست بگردند و مورد پیگرد قرار نگیرند .درست در زمانی که رژیم اسرائیل در حال رزمایش است برای حمله به ایران درست در همین زمان شازده پهلوی یادش افتاده به پابوسی رژیم صهیونیستی برود.

مشاوران شازده بسیار احمق بوده اند که به ایشان این سفر را توصیه کردند.این رفتار شازده حتی در سطح سیاسی بدترین خودزنی بود که می شد بعنوان مدعی اپوزسیون انجام داد.

شازده با این حرکتش بار دیگر ثابت کرد ریشه ای در جامعه ایران ندارد و همان کرد که رجوی با پیوستن به صدام حسین انجام داد و برای همیشه از دایره واقعی اپوزسیون بیرون رفت.

پیوستن به دشمن جامعه ایران برای پیروزی بر سیاست عملی کثیف و بی سرانجام است و شازده بواقع خودزنی بزرگی کرد از روی یاس و ناامیدی و اینکه می داند که اتکا به درون ایران  راهی برای او نمی گشاید.به رغم فرهنگ عقب مانده سیاسی و مدیای خارج کشوری جامعه ایران جلوتر از این حرفهاست و لذا شازده راهی نمی بیند که به دریوزگی صهیونیستها برود تا مگر از سایر نوکران امپریالیست مثل فرقه رجوی یا ناسیونایستهای کرد و تورک و بلوج هقب بماند.

از دید من حامد اسماعلیون اینقدر عقل داشته که این نوکر صفتی شازده را به درگاه صهیونیستها بر نتابد و با رعایت اصول “سیاسی ” فقط اشاره کرده که شورا برخورد دموکراتیک نداشته و تصمیم ها جمعی گرفته نشده”!

(۳)برگ سلطنت در ایران سوخته

داستان شکست شورای همبستگی بار دیگر ثابت می کند که برگ سلطنت و پادشاهی در ایران سوخته و شازده توان این ندارد که بطور واقعی جمعی را دور خود جمع کند. اطرافیان او فقط همان پهلوی چی ها و شاه اللهی ها خواهند بود.

بیرون زدن حامد اسماعیلیون تنها یک نشانه دیگر است و در روزهای اتی بیرون زدگی های بیشتر را هم شاهد خواهیم بود.

هیچ نوع گرایشی که بنوعی بخواهد برداشتهای مختلف از سلطنت و پادشاهی حتی نوع مشروظه اش را به مردم ایران قالب کند شانسی نخواهد داشت.

شخص شازده پهلوی و اطرافیانش فاقد پتانسیلهای لازمه برای رهبری و سازماندهی  قیام هستند .اینها اهل قیام و رهبری انقلاب نیستند از پدر بزرگش رضا قلدر تا پدرش  ممد رضا اینها با زور سرنیزه و قدرت خارجی به مردم حاکم شدند و لذا تصور اینکه شازده امروز ژن دیگر دارد توهم است و بس.

اینست ماجرای شازده و سرانجامی مثل تکدی برای امریکا و اسرائیل تنها چاره این حضرات است و بی تردید همان نتیجه می دهد که برای رجوی و فرقه اش به ارمعان اورده.سوته دلانی در ارزوی قدرت !

(۴)از راست سیاسی انتظار رهبری قیام و انقلاب نیست 

تلاش راست سیاسی برای جلو بردن “انقلاب مخملی” به اتکای انترناشنال شکست خورده و داستان قیام مردم در ایران همچنان لاینحل ادامه دارد چرا که این قیام فاقد سر سیاسی رادیکال است.

این قیام نیاز به یک سر سیاسی رادیکال دارد و وقتی نداشت سرکوب می شود که شده و خواهد شد.تنها و تنها طبقه کارگر ایران با شعار حکومت کارگری و شورائی می تواند قیام را به انقلابی پیروز تبدیل کند.

وارد شدن در اتجادهای نیم بند و شولکی و انتظار از انقلابهای زنانه یا مردانه داشتن و تقلیل دادن این قیام به قیام برای بی حجابی همه و همه محکوم به شکست بوده و خواهد بود.این قیام نمی تواند بیرون فرمولندی انقلابهای تاکنونی جهان بجائی برسد. احکام تاریخی دقیقا قوانین اجتماعی هستند و لذا اگر درک نشوند تاریخ منتظر نخواهد ماند و ضد انقلاب پیروز می شود.رژیم اسلامی هنوز به تعادل قبل قیام نرسیده و سخت در حال تکاپوست که جامعه را “عادی” کند.

اخبار منتشره در مورد عروج اعتصابهای کارگری بسیار امید بخش است اما کافی نیست این اعتصابها باید با شعار حکومت شورائی و کارگری به میدان بیایند تا اکثریت فقر زده و زحتمکش جامعه را  کنار خود قرار دهند و حکومت را با ضربه استوار طبقه کارگر به زانو در اورند.

زنده باد جنبش برای  ازادی برابری و حکومت کارگری!

منبع دیگر:

“نشست شازده اینا و پیوستن موسوی به “زن زندگی آزادی”بازی  راستها

www.azadi-b.com/?p=31104

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate