افزایش دستمزد کارگران، تحریم و غیره عامل تورم و تعطیلی مراکز تولیدی و صنعتی، ادعا یا واقعیت؟  بخش ۲  جزء اول

افزایش دستمزد کارگران، تحریم و غیره عامل تورم و تعطیلی مراکز تولیدی و صنعتی، ادعا یا واقعیت؟
بخش ۲
جزء اول
– بررسی از نگاه علمی
 تولید و اجزای ترکیب تولید و دستمزد نیروهای تولید کننده در سیستم تولیدی اشتراکی (کمونی) قبیله ای و برده داری
در دوره های اولیه توحش، انسان مانند دیگر حیوانات جنگلی از طریق خوردن میوه جات و ریشه گیاهان و درختان زندگی می کرده و با اختراع آتش و سپس ابزارهای اولیه مانند چماق و نیزه به شکار هم پرداخته است. در ادامه با اختراع تیر و کمان و ابزارهای دیگر،  شکار به یکی از شغلهای اصلی تبدیل شده و اولین خانه ها و قایق های چوبی از دست آوردهای این مرحله بوده است.
در دوران توحش، انسان هرچند موفق به اختراع چماق، نیزه و تیر و کمان شده بود، اما هنوز به مرحله تولید برای رفع نیازمندیهایش نرسیده بود.
دوران بربریت با پایان یافتن دوران توحش شروع می شود که به دنبال کشف کشاورزی و اهلی نمودن حیوانات، انسان اقدام به کشاورزی و دامپروری می کند و در روستا ساکن می شود.
با اختراع خیش آهنی و امکان توسعه کشاورزی به همراه دامپروری، بارآوری طبیعت توسط کار انسان زیاد می شود و تولید از حد نیاز شخصی فراتر می رود.
در این مرحله بهره گیری از اسیران جنگی در جریان جنگهای میان قبایل، به جای کشتن آنها مورد توجه قرار می گیرد و بردگان جزو مالکیت خصوصی خانواده ها می گردند.
با گذار از سنت حق مادری ارث (مادرسالاری) به حق پدری (پدرسالاری)، تقسیم کار توسط پدر خانواده انجام می گیرد و همه اموال از جمله بردگان و مادر خانواده به تملک پدر در می آیند.
 بر مبنای این تقسیم کار طبیعی در میان اعضای خانواده اولین شکل مالکیت، مالکیت اشتراکی قبیله ای ایجاد می گردد.
 در اجتماع قبیله ای رؤسای پدرسالار در رده بالا، اعضاء قبیله در رده میانی و بردگان در رده زیرین قرار می گرفتند.
در ادامه، افزایش جمعیت و نیازمندیها و افزایش برده ها و تکامل ارتباطات میان قبایل ناشی از جنگ و مبادلات کالا با کالا، برده داری پنهان در خانواده های قبیله ای  آشکار می شود و دوران بربریت جای خود را به دوران شروع تمدن و برده داری می دهد.
 اجزاء ترکیب تولید در دوره اشتراکی قبیله ای را ابزار تولید مانند زمین، آب، بیل و گاو آهن و حیواناتی مانند گاو و اسب که در فرایند تولید کارآیی داشتند و مواد و مصالح نیز مانند بذر که کاملا طبیعی بودند، تشکیل می دادند و جزء دیگر ترکیب تولید، نیروی انسانی شامل اعضاء کارکن قبیله و بردگان بود.
نیروی اجتماعی در درون این رابطه تولیدی، از آنجا که برده نیز جزو املاک خصوصی خانواده قبیله ای بود، یک جانبه و شامل اعضاء خانواده و برده بود. در نتیجه اعضاء خانواده قبیله ای صاحب محصول بود و سهم برده مقدار جنسی بود که برای زنده ماندن و بقای نسل به عنوان مزد دریافت می کرد.
دومین شکل مالکیت با به هم پیوستن توافقی یا از طریق جنگ چند قبیله و ایجاد شهر شکل گرفت که مالکیت اشتراکی (کمونی) قبیله ای و دولتی است.
 تقسیم کار در این دوره تکامل یافته تر می شود و صنعت و تجارت دریائی از هم جدا می شوند.
گسترش تقسیم کار اجتماعی باعث ایجاد اختلاف منافع میان شهر و روستا می گردد و از اینرو اختلاف دولتهای نماینده منافع شهر با دولتهای نماینده منافع روستا و اختلاف منافع میان صنعت شهری و تجارت دریائی شدت می یابد.
در این مرحله روابط طبقاتی بین شهروندان و بردگان گسترش می یابد.
تشدید جنگهای داخلی تحت حاکمیت امپراتوریها، تمرکز مالکیت خصوصی در شهرها را گسترش می دهد و اولین دوره تولید بر اساس تقسیم اجتماعی کار و ظهور اولین جامعه طبقاتی یعنی برده داری از نتایج این دوره است.
در نظام برده داری، اجتماع به دو طبقه میان شهروندان و بردگان تقسیم می شود. شهروندان برده دار طبقه حاکم و بردگان طبقه فردوست را تشکیل می‌دهند .
کار بردگان در زمینه صنایع باعث رقابت قدرتمند طبقه ثروتمند صنعتی و تجاری با طبقه نجبای قدیمی می شود.
در نتیجه تراکم ثروت به ارث رسیده از پدر در خانواده، قدرت خانواده در برابر قبیله افزایش می یابد و ایجاد اختلاف ثروت در میان خانواده های قبیله، نجیب زادگی و سلطنت موروثی بوجود می آید و برده داری که در ابتدا فقط با اسیران جنگی ممکن بود، برده کردن هم قبیله ایها و غیره را هم میسر می کند.
ثروت به عنوان ارزشمندترین چیزها در قبیله دارای احترام و تقدس می شود و مالکیت خصوصی افراد نیاز به حفاظت در برابر سنت اشتراکی تیره (چند قبیله به هم پیوسته) پیدا می کند تا امکان استثمار طبقات فاقد ثروت توسط طبقه دارا فراهم شود. دولت در این مرحله برای ایفای این وظیفه ایجاد می شود.
در نتیجه خرید و فروش زمین و ادامه تقسیم کار میان کشاورزی، صنعت، تجارت و دریانوردی، قبایل و دیگر نهادهای اجتماعی در هم آمیخته می شوند و ملت تشکیل می شود.
همگام با این تحولات، کسب مناصب و مقامات تیره ای توسط خانواده های ثروتمند رواج می یابد و یک اتحاد خارج از تیره هایشان به عنوان یک طبقه ممتاز را تشکیل می دهند.
تشکیل دولت باعث در هم شکستن تیره و تقسیم اعضاء آنها به طبقات بالادست و فرودست می شود.
ظهور پول و رواج قرض و اعتبار و رباخواری راه را برای به بردگی کشاندن اجاره کنندگان زمین که توان بازپرداخت بدهی های خود را نداشتند، هموار می کند.
مالکیت خصوصی مبادله میان افراد و تبدیل محصول به کالا (محصول قابل مبادله) را امکان پذیر می کند.
با شکل گیری طبقات، بر تعداد بردگان در برابر شهروندان آزاد به شدت افزوده می شود و تناقض میان آنها بالا می گیرد.
در مرحله پایانی برده داری که بسیاری از بردگان با هم در کارگاه‌های بزرگ صنایع دستی زیر نظر ناظرین کار می کنند و همراه با آن صنایع و تجارت توسعه می بابند، باعث تمرکز ثروت در دست افراد معدود می شود و این واقعه منجر به فقیر شدن جمعیت شهروندان آزاد می شود که باید میان فقر و کار در صنایع دستی در رقابت با کار بردگی که کار خفت آور و بی آبرو کننده تلقی می شد، یکی را انتخاب کنند. جمعیت شهروندان آزاد فقیر شده، فقر را انتخاب می کنند.
در نتیجه شهروندان آزاد فقیر شده که اکثریت جامعه را تشکیل می دادند، دولت برده داری آتن را با خود ساقط کردند و نقطه پایانی بر ادامه نظام برده داری گذاشتند.
در نظام تولیدی برده داری، ترکیب تولید شامل ابزارها و زمین و چراگاه ها و کارگاه های تولید صنایع دستی و کشتی سازی و غیره و مواد تولید از قبیل بذر و سنگ آهن و برده به عنوان نیروی تولید کننده بود که کلا در تملک برده دار بودند.
در نظام تولید برده داری نیز نیروی اجتماعی درون رابطه تولید را برده دار و برده به طور یک‌جانبه تشکیل می دادند.
برده دار صاحب همه چیز بود و برده تنها سهمش از تولید، مقداری محصول مصرفی برای زنده ماندن و ادامه نسل بود.
جوانمیر مرادی
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate