افق جنگ و صلح در اوکرائین در سال ۲۰۲۳

مقدمه:

جنگ بین روسیه و امریکا که ظاهرا در اوکرائین در جریانست بیش از یکسال است ادامه دارد.این جنگ جنگی چند لایه ای و استراتژیک است که در اوکرائین انجام می شود اما  بواقع چنگی بسیار فراتر است .

همانطور که در مقالات قبلی نوشتم این جنگ نمودار یک جنگ وسیع قدرت در جهانست که بین قدرت فائقه پیروز در جنگ سرد با بلوک شرق یعنی قطب امریکا و اروپا انجام می شود با قطبی  که انرا یه چالش کشیده یعنی اتحاد روسیه -چین انجام می شود.

حکومت امریکا نمی خواهد تحول صلح امیز جهان را به جهان چند قطبی بپذیرد.

این جهان چند قطبی زائیده نظام نئولیبرال  و سرمایه داریست که به خروج سرمایه از کشورهای غربی به چین و بیرون امریکا و اروپا طی چند دهه اخیر تشدید شد و نتیجه عملکرد این سرمایه داری  تسریع رشد اقتصاد چین به سطحی شده که این اقتصاد با تولید ۱۷  تریلیون دلار در سال در حال گرفتن نظام سرمایه داری امریکاست که با بودجه ۲۱ تریلیون دلار تا یکی دو دهه دیگر امریکا را پشت سر خواهد گذاشت.

اکثریت مطلق اقتصاد دانان دنیا پیش بینی می کنند که نظام امریکا راهی بجز پذیرش پایان قدر قدرتی خود ندارد و راهی هم ندارد که این جهان چند قطبی اینده را بپذیرد همانطور که حکومت انگلستان بالاخره پذیرفت که دیگر قدر قدرت دنیا نیست.

مشکل اینست که صاحبان قدرت در امریکا هنوز با تکیه به قدرت نظامی امریکا تلاش دارند روسیه و چین را تحت فشار قرار بدهند و نگذارند این جهان جدید زائیده شود.

اینست که اوکرائین را ساختند و الانهم مشغول زمینه سازی هستند تا حکومت چین را درگیر جنگی مشابه در تایوان کنند.

با توجه به اینکه تحولات اقتصادی سیاسی و قطب بندیهای نظامی کنونی منجمله بحرانها و بحرانسازیهای اجتماعی و قیامهای جهان منجمله در ایران را نمی توان جدا از وضعیت بحران قدرت در دنیا بررسی کرد  من در این مقاله هم نگاهی می اندازم به این سوال که در سال ۲۰۲۳ جنگ موجود اوکرائین  چه مسیری را  پیش خواهد گرفت؟

(۱)شکست حکومت امریکا در زدن و پائین کشیدن روسیه طی یکسال گذشته:

اول: صحنه نظامی:

چنگ اوکرائین  را حکومت امریکا و حکومتهای اروپا عامدانه به روسیه تجمیل کردند به این هدف که این حکومت را به زانو بکشند .با توجه به اینکه این کشور با بودچه سالانه ۲ تریلیون دلاری (یعنی کمتر از یکدهم امریکا) که متحد اصلی چین است زده شود و چین که رقیب اصلی امریکاست  کمتر توان مانور داشته باشد.

این بود که شاید از دو دهه قبل زمینه سازی برای جلوبردن ناتو و محاصره روسیه اغاز شد و روسیه را در وضعیتی قرار دادند که راهی بجز اغاز جنگ نداشته باشد.

اغاز حمله پوتین به اوکرائین با دو هدف استراتژیک اغاز شد : یکی زدن گرایشات نژاد پرست فاشیست اوکرائینی که حتی کنگره امریکا تایید می کرد اینها نئونازیها هستند و دیگری پس زدن  ناتو از اوکرائین. حمله روسیه ابتدا به قصد گرفتن مرکز اوکرائین انجام شد اما بتدریج  ارتش روسیه را به سمت شرق و گرفتن استانهای “روس نشین” حرکت دادند و الان این استانها  مورد تصرف روسیه هستند و حملات ارتش اوکرائین تا بحال شکست خورده و عربده های زلنسکی مبنی به ظرح حمله در بهار به ارتش روسیه فرونشسته.

به رغم اختصاص بیلیونها دلار  کمک نظامی توسط امریکا و کشورهای اروپائی و بحران وسیع انرژی و اقتصادی در اروپا و کشتار نزدیک به ۲۰۰ هزار سرباز از دوطرف هیچ کارشناس نظامی نیست که مدعی شود پیروزی بر ارتش روسیه در اینده نزدیک امکانپذیر است.

حتی ناتو هم توان این را ندارد که با تعداد سربازهایش بتواند با ورود به اوکرائین این جنگ را تمام کند.

حکومت روسیه در لایه نظامی وضعیت خود را در شرق اوکرائین تثبیت کرده و تمرکز حملات در باخموت به حدی است که این منظفه در معرض شکست سنگین ارتش اوکرائین و باز شدن جبهه اوکرائین در ماههای اینده است.زلنسکی دلقک و نئونازی رسما اعلام کرده که شکست اوکرائین در باخموت  مسئله ای استراتژیک برای ارتش اوست و دهها هزار سرباز اوکرائینی در حال دفاعی ناامید کننده در این منطقه هستند. وعده های “حمله به ارتش روسیه” الان پائین کشیده شده و در بهار امسال این امکان هست که نیروهای روسیه به تجدید قوائی که انجام دادند به سمت منطق جدیدی از اوکرائین پیشروی کنند.

زیر بنای اقتصادی و منابع صنعتی و نیروی برق اوکرائین تا حدی بیش از ۴۰ در صد نابود شده و روند زندگی متمدنانه در اوکرائین مورد هدف ارتش پوتین است. 

مردم اوکرائین با بوق و کرنای ناسیونالیستی و قاشیستی دارو دسته زلنسکی فریب این جنگ را خورده اند و الان دارند  درد و رنج ناشی از این درگیری ارتجاعی از دو سو را می دهند.

ورود تانکهای المانی و امریکائی و انگلیسی هم نتوانسته کاری انجام دهد حتی استفاده از گلوله های رادیواکتیو بر علیه ارتش روسیه توسط امریکا و انگلیس.

دوم: عرصه جنگ اقتصادی و سیاسی:

روسیه در طی اغاز جنگ، توسط امریکا و اروپا مورد شدیدترین تحریم اقتصادی قرار گرفت و اینها مدعی بودند که بسرعت اقتصاد روسیه دچار کلاپس می شود.بیش از یکسال گذشته ثابت شد که بواقع حکومت امریکا و غرب توان نابود سازی اقتصادی روسیه را ندارند و تحریم اینها شکست خورده و بر خلاف کشورهای اروپائی و امریکا اقتصاد روسیه  بسیار کمتر دچار افول اقتصادی شده و حتی قیمت روبل هم پائین نیامده.

تحریم نفتی و انرژی روسیه به شکست انجامیده و ثابت شده که بواقع هم امریکا دیگر قدر قدرت دنیا نیست.

روسیه  با استفاده از تجارب تحریم دنیا طی سالها خصوصا از سال ۲۰۱۴ توانست نتایج این تحریمها را خنثی کند و الان این تحریمها فرصت ساخته که محور روسیه چین و بعد هند با محورهای منطقه ای خاورمیانه و افریقا بپیوندد .حتی حکومت افریقای جنوبی هم در مدار این قدرتهای مقابله کننده با محور امریکا اضافه شده اند.

بواقع تمامی تلاش حکومت امریکا و حکومت های اروپا بر علیه روسیه نتیجه عکس داده و امکان پیروزی سرمایه داری غرب بر قطب روسیه چین بشدت غیر ممکن کرده.اینست وضعیت کنونی!

سند پیشنهادی ۱۲ ماده ای ارائه شده توسط وزارت خارجه چین در اواخر فوریه ۲۰۲۳ قبل سفر  رئیس حکومت چین به روسیه ارائه شد این سند به موارد زیر اشاره دارد که بعد انتشار بلافاصله توسط حکومت امریکا مردود اعلام شد چرا که حکومت امریکا مدعی است در این سند به بیرون رفتن  ارتش روسیه از اوکرائین اشاره نشده.

زلنسکی بعد از سغر رئیس حکومت چین به روسیه هفته پیش اعلام کرد که ارتباط تلفنی با رهبر چین داشته و اماده ارتباطات بیشتر با رهبر چین خواهد بود.در همین جال معاون زلنسکی دیروز هرگونه صلح با روسیه بدون عقب نشینی کامل را رد کرده و جوک اعلام کرده!

(۳)تلاشهای جکومت چین برای پیشبرد اتش بس در اوکرائین:

حکومت چین از ابتدای سال جدید میلادی به تشدید فعالیتهای بین المللی خود پرداخته و متوجه شده که در دوران گذار کنونی نمی تواند سیاست شرمگینانه قبلی را ادامه دهد.

در اینجا من طرح چین را برای اتش بس ارائه می دهم:

رئوس پیشنهادات حکومت چین برای صلح در اوکرائین:

احترام به تمامیت ارضی همه کشورها

پایان دادن به تبلیغات جنگ سردی

پایان دادن به عملیات تهاجمی

برگشت به مذاکرات صلح

توسعه فعالیتهای حمایتی برای نجات جان انسانها

حفظ نیروگاههای هسته ای

کاهش خطر توسعه استراتژیک جنگ

تسهیل تجارت و انتقال محصول غله

پایان دادن به تحریمهای یک جانبه

حفاظت از زیر ساختهای صنعتی

حمایت از بازسازیهای متعاقب جنگ

برگشت به مذاکرات مستقیم بین طرفین مستقیم یعنی اوکرائین و روسیه

حمایت از جان مردم غیر نظامی و زندانیان جنگ

حکومت چین به علاوه اعلام کرد که:

“سیاست تحریمهای یک جانبه که در شورای امنیت توسط حکومت امریکا مورد هدف است به تشدید بحران کمک می کند”

همانطور که مشخص است حکومت چین با اعلام این طرح بواقع  می خواهد مفهوم اتش بس را جابیندازد که بتواند نقش میانجی را بازی کند.در عین حال حکومتهای امریکا و غرب را هم در اچمز نگه دارد .این حداقل در عرصه سیاسی یک موضع هوشیارانه است و دلیل نیست که در اینده این جکومت چین در این وضعیت بماند و وارد حمایت علنی تر از روسیه نشود.

در حال حاضر طبق اخبار حکومت چین بطور غیر مستقیم در حال نظامی و رسما در حال کمک اقتصادی به روسیه است که بخشیش نیازیست که چین به نقت و گاز روسیه دارد.

در گزارشها هست که حکومت چین دارد مواد لازم برای ساخت پهباد و موشک را به رژیم اسلامی می دهد که بنوبه خود به روسیه ارسال می شود.بی شک کانالهای بسیاری بین این دو کشور هست با توجه به مرزهای وسیع زمینی با روسیه.

در صورت ادامه و تشدید جنگ بعید است حکومت چین در این وضعیت بینابینی بماند خصوصا که در فاز بعدی  هدف تسخیر تایوان داشته باشد و به نیروی نظامی روسیه نیازمند.

(۴)نگرانی تشدید بحران نظامی  در سال ۲۰۲۳:

همانطور که گفتم حکومت امریکا قرار ندارد بپذیرد که جهان  به جهان چند قطبی تبدیل شود.قرار دارد با نامتعادل کردن وضعیت و تضعیف روسیه و چین مانع این انتقال بشود.

تاریخ سابقه ندارد که روندهای گذار را صاحبان دنیا بدون جنگ  بپذیرند.خصوصا اینکه حکومت امریکا روی اهرمهای بسیار زیاد خود و نظام مالی دنیا که هنوز روی دلار است تکیه دارد.

یکی ازاستراتژیهای قطب چین و روسیه دقیقا همینست که دلار را از صحنه بین المللی بیرون کنند.این روند مدتهاست اغاز شده و هم اکنون هم روسیه و چین بسیاری مباذلات خود را از دلار بیرون کشیده اند.

این روند قطب بندی  به تولید اتحادیه های منطقه ای بیرون مدار امریکا و غرب کشیده خواهد شد.جهان  امروز  چندین نسل است درد و ستم حکومت امریکا و غرب را چشیده و “گریز از امریکا” حتی در میان نوکرهای قدیمی امریکا تشدید شده.

حکومتهائی مثل ترکیه و عربستان حتی در حال گریز از امریکا هستند! 

اما  سه بحران استراتژیک  را دنیای سال ۲۰۲۳ پیش رو دارد یکی بحران اوکرائین دیگری بحران خاورمیانه و مسئله تایوان هم بحرانیست که حکومت امریکا در حال سازماندهیش می باشد.

مثل همه دردهای انسان عبور از بیماری متاسفانه با عبور از بحرانی مرگ و زندگی همراه و حتی مشروط خواهد بود.سال ۲۰۲۳ نه از جهت نظامی سیاسی و نه از جهت اقتصادی و معیشتی حداقل برای زحتمکشان دنیا سال خوبی نخواهد بود.

تلاشهای ازادیخواهان و حامیان زحمتکشان دقیقا از اینجهت  اهمیت حیاتی دارد.جهان امروز مثل جهان سالهای پیش جنگ دوم جهانی است.زمین لرزه های کنونی فقط اغاز  راهست.

زنده باد مبارزه برای آزادی برابری و حکومت کارگری!

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate