خمینی و انصارش جامعه ایران را اسلامی اعلام کردند و تا هم اکنون آنرا با وحشیانه ترین سرکوب ها و خفقان نگاه داشته اند. مردم اما و نسل کنونی بویژه تصمیم به دفن کردن آن دارند.
در کردستان و یا درست تر، در مناطقی که مردم کرد زبان نیز زندگی میکنند هر چه تاثیر فعالیت و سازمان کمونیستها کم تر میشود ، رواج افکار و توان بسیج و سازماندهی خرافی و ارتجاعی ناسیونالیستی بیشتر است. در چنین فضایی است که یکی کردستان را اسلامی و مربوط به سنی ها میداند و دیگری جامعه را بی طبقه اعلام میکند، تلاشی که حزب دمکرات کردستان ایران شروع کرد و لشگر شکست خوردگان سابقا چپ در کومه له را نیز با جنبش ارتجاعی اش همراه کرد. اعلام جامعه کردستان بعنوان جامعه ای بی طبقه و مبارزه طبقاتی متشکل از ” کولبر، دستفروش و جاسوس” ادامه جدال جنبش ناسیونالیستی با واقعیت مبارزه طبقاتی در جامعه است.
کردستان تافته جدا بافته ای از جامعه ایران، وضعیت و شرایط کار و زندگی با مناسبات سرمایه دارانه نیست که بالطبع متاثر از اوضاع منطقه و جهان هم هست. ما و نسل جوان کمونیست ها باز هم باید تصویر درست از جامعه طبقاتی و جدال جنبش هایش را در جامعه جاری و منظما در دسترس قرار بدهیم، این امر حیاتی است.
سردرگمی و ناروشنی فعلی بعد از سرکوب وحشیانه خیزش انقلابی این دوره، قبل از اینکه به تاثیرات افکار و تبلیغات همه رسانه های ضد انقلابی و نتیجه کار آنها مربوط شود اساسا باید با کم تاثیری و خلا سازماندهی حزبی و قدرتمند در میان کمونیستها و مطالبه گری طبقه کارگر و همه کارکنان زحمتکش در جامعه معنی شود. تحزب کمونيستی طبقه کارگر و گستردگی جنبش مطالباتی برای بهبود شرایط کار و زندگی در ایران پایه ای ترین حلقه ها در عقب راندن تمامی دشمنان طبقه کارگر و مردم زحمتکش در مبارزه برای آزادی و برابری است. کردستان هم نه تنها از این قاعده مستثنی نیست بلکه میتواند و قابلیت پیشرو بودن در این کارزار را دارد.-
۱۰ فروردین ۱۴۰۲