آیا دولت جهانی وجود دارد؟ + ۵ ترجمه ديگر

آیا دولت جهانی وجود دارد؟

والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)، پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مرکز پژوهش‌های اقتصادی «شاراپوف» فدراسیون روسیه، پژوهشگر مسائل پشت صحنه

ا. م. شیری

«سرمایه‌داری و تمدن روسیه با هم سازگاری نیستند… اجرای پروژۀ سرمایه‌داری به خسارات عظیم اقتصادی و انسانی منجر شد و ما تقریباً خود روسیه را از دست دادیم (بعبارت دیگر، میلیون‌ها نفر از مردم روسیه میهن خود را از دست دادند)» نقل از کتاب«درس‌های اقتصادی روسیه»، تألیف والنتین کاتاسانوف

آیا دولت جهانی اکنون وجود دارد؟ این سؤال برای من اساسی است. برای اینکه من با امور مالی سر و کار دارم و همیشه گفته‌ام و باز هم می‌گویم که پول برای صاحبان پول به خودی خود هدف نیست، ابزار است. اما ابزار چیست؟ ابزار دستیابی به اهدافی مانند قدرت، قدرت جهانی است! بنابراین، بحث در مورد پول بدون در نظر گرفتن این هدف نهایی، غیرممکن است. در مورد این که آیا نوعی حکومت جهانی وجود دارد، آیا تلاش‌هایی برای ایجاد چنین حکومتی به عمل می‌آید یا خیر، اجازه دهید بحث را باز کنیم.

 البته، در طول تاریخ بشر، بسیاری از فرمانروایان این ایده را که نه فقط یک حاکم، بلکه یک حاکم جهانی باشند، مطرح کرده‌اند. بسیار خوب! فقط کارل بزرگ، اسکندر مقدونی یا ناپلئون را به یاد بیاورید. همۀ آن‌ها چنین جاه‌طلبی‌هایی داشتند. شما می‌توانید داستان‌های عهد عتیق را مرور کنید. نمرود که هرم بابل را ساخت و مردم را از سراسر جهان برای ساختن آن جمع کرد و آن را ساحتند. در واقع نمرود نیز می‌خواست فرمانروای جهانی باشد و او چنین بود. اما او می‌خواست فرمانروایی مانند خدا یا حتی بالاتر از خدا باشد. در واقع او هرم بابل را بدین منظور ساخت. و اگر چنین قرینه‌ای با نمرود ترسیم کنیم، احتمالاً صاحبان امروزی پول نیز هرم خود را می‌سازند تا شبیه خدا و حتی بالاتر از خدا باشند. بنابراین، یک بار دیگر تکرار می‌کنم که این موضوع برای من نوعی بحث جانبی نیست، بلکه شاید بتوان گفت یک موضوع در سطحی بالاتر است که بدون آن امکان بحث در مورد مسائل پولی وجود ندارد.

دولت جهانی در حال تشکیل است و چنین تلاش‌هایی نیز مشاهده می‌شود. البته، هر تلاش بعدی، آن‌ها را به هدف مورد نظر خود نزدیک و نزدیکتر می‌کند. امروز نشانه‌هایی از چنین حکومت جهانی را می‌بینیم و افرادی که به این موضوع می‌پردازند، می‌گویند برخی از عناصر این حکومت جهانی از قبل وجود داشتند و آن‌ها این دولت را به نام‌های متفاوت، مثلاً پشت صحنه، فراملی می‌نامند و من هم صاحبان پول یا به عاریت از کتاب جان کولیمن، کمیتۀ ۳۰۰ می‌نامم. اما ناگهان به خاطر می‌آوردم که به نام‌ دیگری نیز نامیده می‌شود: شرکت «آن‌ها». آری، «آن‌ها» شرکت هستند. علاوه بر این، این عبارت، «شرکت آن‌ها» نه در قرن ۲۱، نه حتی در قرن بیستم، بلکه در قرن نوزدهم ابداع شد. واسیلی کوکاریف، کارخانه‌دار روس، تاجر و نویسندۀ کتاب «شکست‌های اقتصادی»، از ۱۵ شکست اقتصادی امپراتوری روسیه صحبت می‌کند و در زیر شماره ششم «شرکت آن‌ها» قرار دارد. این‌ها کسانی هستند که خود را علنی نمی‌کنند. می‌توانید تصور کنید؟! این به زمان کوکاریف، قرن نوزدهم مربوط می‌شود که او در آن زمان در مورد «شرکت آن‌ها» صحبت ‌کرد. به هر حال، این عبارت را تنها واسیلی کوکاریف به کار نبرد. به طور اتفاقی پیدا کردم، مثلاً در کتاب «سمفونی سرخ»، اثر لندوفسکی نیز نوشته شده است. لاندوفسکی در طول بازجویی‌ها، هرگز از کسی نام نبرد، او همیشه می‌گفت: «آن‌ها». اخیراً به کشف دیگری نایل شدم. برخی از آثار جورج اورول را ورق زدم و به دنبال مقاله‌ای بزرگ دربارۀ «انگلیسی‌ها» بودم. در این رساله نیز به «آن‌ها» اشاره شده است. اگر آثاری را که در آن مفهوم «آن‌ها» مشاهده می‌شود تعمیم دهیم، از یک سو، کسانی که از این ضمیر استفاده می‌کردند، آشکارا از آوردن نام می‌ترسیدند. اما برخی‌ها احتمالاً به این دلیل که اسامی خاص را نمی‌دانستند، می‌گفتند «آن‌ها».

بیائید موریس پالیولوگوس، سفیر فرانسه را به خاطر آوریم که در سال‌های ۱۴-۱۸ قرن گذشته در روسیه حضور داشت. این موریس پالیولوگوس که یک دفتر خاطرات از او بجا مانده است، فقط کمی توضیح می‌دهد که کلمۀ «آن‌ها‌» از کجا پیدا شد. اتفاقاً او از ضمیر رمزی نیز در یادداشت‌‌های روزانه خود استفاده می‌کرد. این دیپلمات می‌نویسد که این نشانۀ جامعه‌ای است که خود را دموکراتیک می‌نامد، سپس نمی‌نویسد که «دموکراسی، بدون نقض اصول خود، می‌تواند انواع ظلم سیاسی، مذهبی، اجتماعی را با هم ترکیب کند. اما در یک نظام دموکراتیک، استبداد ناپدید می‌شود. زیرا، در نهادهای مختلف پراکنده است، در هیچ فردی تجسم نمی‌یابد، همه‌جانبه است و در عین حال هیچ جا نیست. مانند هوا نامرئی است، اما خفه‌کننده است. به نظر می‌رسد با آب و هوای ملی ادغام می‌شود، ما را عصبانی می‌کند، از آن رنج می‌بریم، از آن شاکی می‌شویم، اما کسی نیست که بتوان بر سر آن فریاد زد. مردم معمولاً به این شر عادت می‌کنند و از آن اطاعت می‌کنند. هیچ کسی نمی‌تواند از کسی که قابل رؤیت نیست، واقعاً متنفر باشد. در حکومت استبدادی برعکس، استبداد در فشرده‌ترین و به اصطلاح فشرده‌ترین آرایه خود را نشان می‌دهد، در عینی‌ترین شکل، استبداد در یک شخص تجسم می‌یابد و باعث برانگیختن بیشترین تنفر می‌شود».

به نظر می‌رسد که این سخنان پالیولوگوس حاوی توضیحی برای دوام و بقای حیرت‌انگیز این استبداد جدید است، که مستبدان پشت نام «آن‌ها» پنهان می‌شوند. بنابراین، ما امروز دائماً با این سوژه‌های گمنام «آن‌ها» مواجه هستیم.

همچنین، در این فهرست می‌توان از عبارات مترادف دولت جهانی یا از اصطلاحی مانند «دولت پنهان» نام برد که در زمان پرزیدنت ترامپ، به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا به صراحت اعلام کرده است که تلاش می‌کند استقلال آمریکا را بازگرداند. زیرا، آمریکا در زیر یوغ «دولت پنهان» له‌له می‌زند.

به این سبب، تلاش‌هایی برای شناخت این مرکز مخفی قدرت، فراملی و آشکار که واقعاً خود را نشان می‌دهد، به عمل می‌آید. مثلاً، همه‌گیری ۲۰۲۰- ۲۰۲۱ را در نظر بگیرید. این به وضوح نشان داد که رؤسای جمهور، نخست وزیران و صدراعظم کشورهای مختلف چقدر خوب و به شیوۀ هماهنگ عمل کردند. واضح بود که همۀ آن‌ها، به استثنای برخی رؤسای جمهور سرکش و سران بعضی دولت‌ها، از یک مرکز دستور می‌گیرند، اقدامات آن‌ها کاملاً هماهنگ است.

بنابراین، نمی‌توانیم از افراد مرکز تصمیم‌گیری نام ببریم. البته، ما هنوز از برخی از افراد نام‌ می‌بریم. در ضمن، امروز ما در سال ۲۰۲۳ به سر می‌بریم، دقیقاً ۵۰ سال پیش، نهاد دیگری از قدرت فراملی- «کمیسیون سه‌جانبه» ظهور کرد.

«کمیسیون سه‌جانبه» شاید یکی از نمایندگان این پشت صحنه باشد که می‌توان آن را نه فقط با ضمیر «آن‌ها»، بلکه با نام و نام‌خانوادگی نامید. دیوید راکفلر، پدر و بنیانگذار این «کمیسیون سه‌جانبه» بود. او نه تنها «کمیسیون سه‌جانبه»، حتی یکی از آن نهادهای فراملی پشت پرده را تأسیس کرد. او به طور فعال در کار باشگاه بیلدربرگ- شورای روابط خارجی که در ایالات متحده تشکیل گردید، شرکت داشت.

به دلایلی، هیچ کس متوجه نشد که تاریخ گرد «کمیسیون سه‌جانبه» فرارسیده است. این مؤسسه بسیار جالب است. شاید اهمیت آن، حتی بیشتر از اهمیت باشگاه بیلدربرگ باشد که در دهۀ ۵۰ و ۶۰ به نقطۀ اوج قدرت و نفوذ رسید. به نظر من، امروز «کمیسیون سه‌جانبه» بسیار تأثیرگذارتر از آن است. متأسفانه، به سختی می‌توان سر درآورد که پس از مرگ دیوید راکفلر در «کمیسیون سه‌جانبه» چه می‌گذرد. با این حال، من این موضوع را با جزئیات کافی مطالعه کرده‌ام. جیمی کارتر و جورج دبلیو بوش سرسپردگان مستقیم «کمیسیون سه‌جانبه» هستند. می‌توان از افراد دیگر، مانند پل واکر نام بُرد. او رئیس افتخاری «کمیسیون سه‌جانبه» و رئیس فدرال رزرو ایالات متحده بود. حتی پس از آن نیز در مناصب بسیار جدی فعالیت کرد. البته، می‌توان آلن گرین‌سپن، یکی دیگر از رؤسای هیئت حکام سیستم فدرال رزرو ایالات متحده را یادآوری کرد. او نیز از سرسپردگان «کمیسیون سه‌جانبه» است.

آری، به این شکل، به طور کلی، من وضعیت امروز را به نوعی تشریح کردم. البته این ادعا که دولت جهانی دیگر تشکیل شده، اشتباه است. شکل‌گیری آن در حال انجام است. یکی موفق می‌شود، دیگری شکست می‌خورد. آن‌ها به وضوح انتظار داشتند که این روند، سرگرم‌کننده‌تر باشد. منظور فرآیندی است که در سال ۲۰۲۰ راه‌اندازی شد.

همۀ این‌ها که در کتاب «بازسازی بزرگ»، تألیف کلاوس شواب «بیان» شده، متوقف شده است. به این معنی که باید در جهات دیگر، در جهت سبز، در جهت اوکراین، تایوان و…اقدام کنند. نکته اصلی ایجاد هرج و مرج، آشفتگی در جهان است. برخی خواهند پرسید: «آن‌ها چه نیازی به هرج و مرج دارند»؟ البته، در مورد این موضوع مدت طولانی می‌توان فلسفه‌بافی کرد: «چرا آن‌ها به آشفتگی نیاز دارند»؟ «چه نیازی به هرج و مرج دارند»؟ اما من معمولاً می‌گویم که همۀ این‌ها در کتاب مقدس، به ویژه در آخرین کتاب مقدس- «مکاشفه» یوحنای انجیلی نوشته شده است.

در واقع، این دورۀ قبل از ظهور چنین حاکم جهانی تمام عیار است. این فرمانروای جهانی را مسیحیان معمولاً دجال می‌نامند. اما، تاکنون چنین حاکم جهانی وجود نداشته است. بنابراین، می‌گویم که ما اکنون نه در آخرین زمان، بلکه در زمان ماقبل آخر به سر می‌بریم. و خدا را شکر! زمان پایان خیلی طولانی نخواهد بود. طبق کتاب مقدس، این سه سال و نیم طول خواهد کشید.

این صفحه آخر تاریخ بشر در شکل هنری نیز اغلب توسط افراد مختلف توصیف شده است. به عنوان مثال، همان «سه گفتگو …» ولادیمیر سالاویف را با کمربند کوتاهی در مورد دجال در نظر بگیرید. البته انحرافات جدی از منبع، از منبع اصلی وجود دارد. منظورم انحراف از آخرالزمان و از کتاب مقدس است. با این وجود، شکل هنری به افرادی که آمادگی ندارند، اجازه می‌دهد به نحوی به این موضوع ورود کنند. البته، می‌توان از لو الکساندرویچ تیخامیروف نیز نام برد که داستان خود را تحت عنوان «در روزهای آخر» نوشت. داستان او به نظر من، هم نزدیک‌تر و واقعی‌تر از ولادیمیر سالاویف است و هم بسیار جالب‌تر! بنابراین، این یک موضوع بی‌پایان است.

می‌توان رژیم کی‌یف را در نظر گرفت که توسط افراد دولت جهانی منصوب شده است. موارد فوق‌الذکر توسط افرادی تشکیل می‌شود که در رأس دولت‌ها قرار می‌گیرند- صدراعظم‌ها، نخست وزیران، رؤسای جمهور. بنابراین، در مورد اوکراین، آنقدر واضح است که حتی به موضوع کاریکاتور تبدیل شده است. در کشورهای دیگر بیشتر پوشیده است. فرصتی پیش آمد تا با یک نفر مقیم دائم ترکیه صحبت کنم. خواستم از او تعریف کنم و گفتم که اردوغان شما حداقل به اندازۀ بسیاری از نخست وزیران و رؤسای جمهور دیگر مطیع نیست. اما طرف صحبت من با اعتراض گفت که فقط در نگاه اول اینطور به نظر می‌رسد.

قدرت این افراد که دولت جهانی را تشکیل می‌دهند، ناشی از چیست؟ چگونه توانستند همه چیز را در مسیری سوق دهند تا چنین قدرت بزرگی کسب کنند؟ در سطح زندگی، من می‌گویم که این‌ها انسان نیستند.

وقتی در مورد این موضوع بحث شروع می‌شود، معمولاً به این صورت پیش می‌رود: این آقای «آ» دست‌نشانده آقای «ب» است. یکی از طرفین بحث می‌گوید که او تحت‌الحمایۀ آقای «ج» است. اما من ادامه می‌دهم و می‌گویم: آقای «ج» سرسپردۀ فلانی و فلانی است. اما جالب‌تر از همه این است که بفهمیم چه کسی در رأس این سلسله مراتب قرار دارد. در انتهای این زنجیره، یک غیرانسان واقعی قرار گرفته که می‌توان او را ابلیس، اهریمن و شیطان نامید. در واقع دلیل موفقیت آن‌ها هم همین است. این یک واقعیت آشکار که همۀ آن‌ها از این مقام عالی اطاعت می‌کنند و این بالاترین مقام، البته، بسیار باهوش‌تر، بسیار مکار‌تر، می‌توانم بگویم، بسیار زرنگ‌تر از افراد عادی است. آدم معمولی چون محافظت نمی‌شود، قطعا قربانی همین شخص می‌شود که من او را گاهی شیطان، گاهی ابلیس، گاهی غیرانسان می‌نامم.

برگرفته از: وب‌سایت ساوتسکایا راسیا- سایت رسمی حزب کمونیست روسیه

https://eb1384.wordpress.com/2023/03/19/

۲۸ اسفند-حوت ۱۴۰۱


دربارۀ اقتصاد چین

ویکتور پیروژنکو (VIKTOR PIROZHENKO)

ا. م. شیری

افزایش تقاضای داخلی بمثابه اولویت اصلی

افتتاح جلسۀ بهار کنگرۀ جمهوری خلق، بالاترین نهاد قانونگذاری جمهوری خلق چین، در ۵ مارس، از بسیار جهات قابل توجه است. این جلسه باید مفاد اصلی توسعۀ جمهوری خلق چین را که در بیستمین کنگرۀ حزب کمونیست در پاییز ۲۰۲۲ تهیه شده است، عملی کند.

وظایف با توجه به روندهای چند سویه تعیین می‌شوند. لغو محدودیت‌های ضد ویروس کرونا، که با بهبود سریع اقتصادی همراه است، در مقابل خطرات رکود تورمی در اقتصاد جهانی و تلاش‌های خطرناک غرب برای بازپس‌گیری هژمونی جهانی صورت می‌گیرد.

در اثر تحریم‌های جدید ایالات متحده علیه شرکت‌های چینی با فن‌آوری پیشرفته، این وضعیت به ویژه در صنعت نیمه‌هادی‌ها تشدید شده است. تلاش‌های واشینگتن برای بازسازی زنجیره‌های تأمین جهانی به گونه‌ای که همکاری تولیدی شرکت‌های پیشرو در این صنعت را از کره جنوبی، ژاپن و جزیرۀ تایوان با سرزمین اصلی چین قطع کند و این کشور را به واردات جایگزین برای طیف وسیعی از تراشه‌ها و تجهیزات مرتبط ملزم سازد.

در نتیجه، یک چالش جدی برای اقتصاد چین که صادرات هنوز نقش زیادی در آن دارد، تقاضای خارجی ناکافی است. از این رو در گزارش عملکرد دولت در جلسۀ شورای ملی توسعه، افزایش تقاضای داخلی به عنوان یک راه‌کاری برای جبران کمبود تقاضای خارجی، اولویت اصلی سال ۲۰۲۳ عنوان شد.

شاخص‌های اقتصاد کلان مندرج در گزارش دولت جمهوری خلق چین برای سال ۲۰۲۳، تغییرات جالبی را در جهت توسعۀ اقتصادی چین نشان می‌دهد. هدف اصلی سیاست اقتصادی، تلفیقی از نرخ‌های بالای رشد اقتصادی با توسعۀ کیفی اقتصاد و اقدامات ویژه برای افزایش درآمد جمعیت تعریف شده است.

رشد هدفمند تولید ناخالص داخلی برای سال جاری ۵ درصد و نسبت کسری بودجۀ دولت به تولید ناخالص داخلی ۳٪ تعیین شده است (در سال ۲۰۲۲، کسری ۲.۸٪ از تولید ناخالص داخلی بود). دولت جمهوری خلق چین اشتغال بالاتر را به‌عنوان هدف تعیین کرده است. ایجاد حدود ۱۲ میلیون شغل جدید در شهرها برنامه‌ریزی شده است. سال گذشته این رقم ۱۱ میلیون بود.

رشد ۵ درصدی برنامه‌ریزی شده در مقایسه با پیش‌بینی‌های سال ۲۰۲۳ برای ایالات متحده (۰.۵٪ افزایش)، آلمان (۰.۲٪ افزایش) و بریتانیا (۰.۶٪ کاهش) بسیار قوی است. تولید ناخالص داخلی چین در سال ۲۰۲۲ به ۱۲۱ تریلیون یوان رسید و رشد ۵ درصدی معادل ۶ تریلیون یوان است.

در صورت دستیابی به اهداف، چین یکی از سریع‌ترین اقتصادهای بزرگ در حال رشد در جهان باقی خواهد ماند که فقط از ویتنام و هند که در مرحلۀ اولیه صنعتی شدن هستند، در رتبۀ سوم قرار می‌گیرد.

قابل توجه این است که چین قصد دارد از طریق محرک‌های مالی فعال‌تر در مصرف داخلی و تولید، به نرخ‌ رشد برنامه‌ریزی شدۀ خود دست یابد. وانگ چانگلین، رئیس آکادمی تحقیقات اقتصاد کلان، ضرورت احیای مصرف به‌عنوان یک محرک اصلی اقتصادی را مورد تأکید قرار داد.

اقداماتی به منظور افزایش درآمد گروه‌های متوسط ​​و کم درآمد جمعیت برای تحریک تقاضای داخلی پیش‌بینی شده است که باید به افزایش قدرت خرید جمعیت، افزایش فروش وسایل نقلیه با منابع انرژی‌ جدید و توسعۀ خدمات برای مراقبت از سالمندان منجر شود.

از تامین مالی دولتی مهم‌ترین حوزه‌های توسعۀ اقتصادی و پروژه‌های بزرگ فردی که کارایی خود را در الگوی چینی سوسیالیسم (سرمایه‌داری دولتی) ثابت کرده است، اکنون قرار است برای بازگرداندن نرخ بالای رشد اقتصادی استفاده شود. اعتقاد بر این است، که «حفظ شدت لازم مخارج عمومی به ارتقاء بهبود کامل اقتصاد کمک خواهد کرد».

لیائو تسون، اقتصاددان ارشد مؤسسۀ مطالعات مالی دانشگاه رنمین چین تأئید می‌کند که هزینه‌های مالی چین نسبت به اکثر کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه اثر چند برابر بالاتر دارد. یک دلار از بودجۀ عمومی معادل دو دلار دریافتی در اقتصاد واقعی است. بنابراین، همانطور که کارشناس برآورد نمود، افزایش ۰.۲ درصدی کسری بودجه را می‌توان به افزایش ۰.۴ درصدی رشد تولید ناخالص داخلی تبدیل کرد.

دونگ دنگ‌شینگ، مدیر مؤسسۀ مالی و اوراق بهادار دانشگاه علم و فن‌آوری ووهان گفت، که با افزایش نرخ بهره در کشورهای غربی برای مهار تورم، اقتصاد واقعی چین به محرک‌های بیشتری، از جمله به افزایش نسبت کسری به تولید ناخالص داخلی سالانه نیاز دارد.

سایر اقدامات عبارتند از کاهش بیشتر مالیات و عوارض برای کاهش بار تولیدکنندگان و تخصیص ۳.۸ تریلیون یوان (حدود ۵۵۰ میلیارد دلار) تحت اوراق قرضۀ ویژه مقامات محلی. اقدام اخیر از نظر کنترل بدهی دولت‌های استانی و شهرستانی حائز اهمیت است.

بودجۀ بسیاری از پروژه‌های زیربنایی و املاک و مستغلات در چین، که به رشد اقتصادی بیشتر کمک می‌کنند، توسط دولت‌های محلی تأمین می‌شود. جنبۀ منفی چنین تأمین مالی اغلب استقراض کنترل نشده و بدهی فزایندۀ مقامات محلی است. در عین حال سود این گونه تسهیلات به خزانۀ محلی می‌رود اما بدهی‌ها و زیان‌ها از بودجه مرکزی تأمین می‌شوند. بنابراین، در سال ۲۰۲۳ تصمیم گرفته شد که ۳.۸ تریلیون یوان از بودجه برای استقراض هدفمند به مقامات محلی، یعنی برای پروژه‌های زیربنایی دارای اهمیت ویژه اختصاص یابد.

نکته قابل توجه دیگر این است که در پیش‌نویس بودجۀ سال ۲۰۲۳، هزینه‌های دفاعی به ۷.۲ درصد تولید ناخالص داخلی افزایش می‌یابد و به یک تریلیون و ۵۵۳ میلیارد یوان (۲۲۴.۷۹ میلیارد دلار) یا به حدود یک و نیم درصد از تولید ناخالص داخلی می‌رسد. چین روند افزایش بودجۀ نظامی خود را از سال ۲۰۱۶، برای هشتمین سال متوالی، حفظ کرده است. نرخ رشد در سال ۲۰۲۰- ۶.۶ درصد، در سال ۲۰۲۱- ۶.۸ درصد، در سال ۲۰۲۲- ۷.۱ درصد بوده است.

انتظار می‌رود که در سال ۲۰۲۳، ارتش آزادی‌بخش خلق چین هواپیماهای جنگی پیشرفته‌تر، از جمله جنگنده‌های رادارگریز جی-۲۰ و جنگنده‌های چندمنظورۀ جی-۱۶ را تحویل بگیرد و آزمایش‌های دریایی سومین ناو هواپیمابر مجهز به پرتاب‌گر الکترومغناطیسی را انجام دهد. به گفتۀ کارشناسان، انتظار می‌رود بسیاری از رزمایش‌های نظامی در محیطی تا حد امکان نزدیک به رزم برگزار شود.

کارشناسان نظامی چین افزایش هزینه‌های نظامی چین را ناشی از اقدامات تهدیدآمیز غرب جمعی و متحدانش در منطقۀ آسیا و اقیانوسیه، به ویژه در موضوع تایوان می‌دانند. اقدامات ژاپن که از سال ۲۰۲۲ به خرید تسلیحات تهاجمی، از جمله «تاماهاوک» آمریکایی شروع کرده، موجب نگرانی ویژه در چین است.

در کل، اهداف سیاست اقتصادی چین برای سال آینده نشاندهندۀ تأکید بر پایداری و توسعه با کیفیت بالا در مواجهه با خطرات رو به رشد اقتصادی و ژئوپلیتیک جهانی است.

نقل از: تارنمای بنیاد فرهنگ راهبردی

https://eb1384.wordpress.com/2023/03/18

۲۷ اسفند-حوت ۱۴۰۱


پس از سفر الکساندر لوکاشنکو به ایران چه؟

ایگور نویتسکی (IGOR NOVITSKY)

ا. م. شیری

آیا همکاری مینسک و تهران به یکی از پایه‌های نظام جدید روابط بین‌الملل تبدیل خواهد شد؟

روند نزدیک شدن کشورهایی که از تسلیم شدن در برابر «هژمون جهانی» خودداری می‌کنند، یکی از عناصر دگرگونی عمومی نظام روابط بین‌الملل است. بسیاری از کشورها در آفریقا، آسیای جنوب شرقی، خاورمیانه، آمریکای لاتین و حتی اروپا به تعدیل سیاست خارجی خود شروع کرده‌اند. اقدامات بلاروس در این زمینه یک نمونۀ برجستۀ این روند است. طی یک سال گذشته، مینسک رسمی برای تبدیل شدن به یکی از کشورهای کلیدی در جهان چندقطبی در حال ظهور، کارهای زیادی انجام داده است. مینسک ایران را که الکساندر لوکاشنکو به آن سفر کرد، یکی از مهمترین شرکا در این مسیر می‌داند.

علاقه‌مندی به گسترش همکاری بین بلاروس و ایران متقابل است. این کشورها سابقۀ سی ساله روابط دیپلماتیک، سیاسی، تجاری، اقتصادی و غیره دارند و سال جاری پیش از این «سال دوستی بلاروس و ایران» نامیده شده است.

مینسک و تهران همواره تاکید کرده‌اند که در اصول ایجاد جهان چندقطبی، خدشه‌ناپذیری حاکمیت ملی، برابری و عدم مداخله در امور داخلی اشتراک نظر دارند و این هستۀ اصلی همکاری آن‌ها در مدت چندین سال بوده است.

افزایش فشار بر بلاروس پس از انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ و سپس آغاز عملیات ویژۀ نظامی، یکی از دلایل اصلی تشدید روند نزدیکی مینسک و تهران بود. تجارت و همکاری‌های اقتصادی دوجانبه با سرعت قابل توجه و آشکارا در جهت منافع بلاروس رشد کرد. اگر در سال ۲۰۲۱ حجم مبادلات تجاری فقط حدود ۳۳ میلیون دلار بود، در سال ۲۰۲۲ از مرز ۱۰۰ میلیون دلار گذشت و صادرات بلاروس با رشد ۶ برابری به ۸۱ میلیون دلار رسید. مشخص شد که ایران به واردات برخی محصولات بلاروس، از جمله کودهای پتاس، فرآورده‌های نفتی و الوار، که یافتن آن‌ها در بازارهای جهانی برایش دشوار است، به شدت علاقه‌مند است. در اینجا، منافع ایران کاملاً با منافع مینسک منطبق است. زیرا، بلاروس پس از اعمال تحریم‌های غرب و بسته شدن مسیرهای سنتی صادرات، به جستجوی بازارهای جدید در سراسر جهان مجبور است.

بموازات این، توجه بلاروس به ایران تنها به اقتصاد محدود نمی‌شود. تهران می‌تواند و آماده است تجربیات خود را از دور زدن تحریم‌های غرب به اشتراک بگذارد. ایران به ارائه کمک مستقیم به بلاروس در این زمینه و همچنین برقراری پیوند این جمهوری با شرکای خود پس از دهه‌ها انزوا توسط غرب، کاملاً قادر است.

علاوه بر این، بلاروس و ایران ممکن است از نظر فن‌آوری‌های مختلف، از جمله فن‌آوری‌هایی که ماهیت نظامی دارند، مورد علاقه یکدیگر باشند.

بیش از یک ماه است که امکان توسعۀ همکاری‌های ایران و بلاروس در حوزۀ نظامی-صنعتی مطرح شده است. تعدادی از رسانه‌های غربی پیشتر به این واقعیت اشاره کردند که در نوامبر سال گذشته، رئیس کمیتۀ دولتی نظامی-صنعتی بلاروس، دمیتری پانتوس، در ترکیب هیئت دولت بلاروس به ایران سفر کرده بود. در همان نوامبر ۲۰۲۲، اطلاعات اوکراین اعلام کرد که «داده‌هایی» در مورد بررسی مینسک و تهران دربارۀ موضوع ایجاد تولید توپخانه و مهمات موشکی کالیبر متوسط ​​و بزرگ در خاک بلاروس در دست دارد. سپس، این به عملیات ویژۀ نظامی وصل شد. اگر چه هیچ سند رسمی در تأئید این اطلاعات ارائه نشده است، اما نگرانی خاصی در واشنگتن وجود دارد. همانطور که ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در رابطه با سفر لوکاشنکو به پایتخت ایران گفت، کاخ سفید سفر رهبر بلاروس را «به نوعی ادامۀ تعمیق روابط ایران و روسیه می‌داند و این موضوع را از نزدیک دنبال می‌کند».

در عین حال، سفر الکساندر لوکاشنکو به تهران در روزهای ۱۲-۱۳ مارس رسماً هیچ زیرمجموعه‌ای که نشاندهندۀ اقدامات مشترک دو کشور در رابطه با بحران اوکراین باشد، در بر نداشت. رهبر بلاروس در دیدار با ابراهیم رئیسی، رئیس جمهور ایران و همچنین با محمد مخبر، معاون اول رئیس جمهور، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی و علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی ایران، بر همکاری‌های تجاری و اقتصادی بین دو کشور تأکید کرد و تنها یک بار به ضرورت ایجاد سرمایه‌گذاری مشترک برای تولید تجهیزات پیشرفته اشاره کرد. در تهران، طرفین چند سند مشترک در ارتباط با جنبه‌های مختلف همکاری امضا کردند، اما هیچ صحبتی از مجتمع نظامی-صنعتی به میان نیامد.

نقشۀ راه همکاری امضا شده برای سال‌های ۲۰۲۳-۲۰۲۶ تحت عنوان «برای کاربرد رسمی» ارائه شد. طرفین گزارش بسیار کوتاهی در این باره دادند و خاطرنشان کردند، که در این سند «تعامل و همکاری در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی، علمی و فنی، کنسولی، آموزش، فرهنگ، رسانه، گردشگری و غیره» پیش‌بینی شده است.

به نظر می‌رسد فقدان اطلاعات دقیق در مورد روابط بلاروس و ایران عامل اصلی عصبانیت غرب و اوکراین باشد. در آنجا امروز می‌توان اظهاراتی در مورد تشکیل یک «محور شرارت» جدید متشکل از روسیه – چین – کره دموکراتیک – بلاروس شنید.

باید اذعان داشت که آیندۀ روابط بلاروس-ایران و همچنین روسیه-ایران به عزم رهبران این کشورها برای ادامه مقاومت در مقابل فشار فزایندۀ ایالات متحده و اقمار آن بستگی دارد. این احتمال وجود دارد که همکاری بین مینسک و تهران به یکی از پایه‌های نظام جدید روابط بین‌الملل مبتنی بر رد دیکته‌های خارجی تبدیل شود.

مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی

https://eb1384.wordpress.com/2023/03/20/

۲۹ اسفند-حوت ۱۴۰۱


دیدار در مسکو

***

عید نوروز ۱۴۰۲ بر کارکران، زحمتکشان، محروم شدگان از زندگی سادۀ انسانی، بر تمام رزمندگان نیک‌اندیش خجسته باد!

گنادی سیماکوف (GENNADY SIMAKOV)

ا. م. شیری

وقتی رقیب ژئوپلیتیک هیچ برگ برنده‌ای نه تنها در دست، حتی در آستین ندارد.

ماه آینده – فکر می‌کنم نه کمتر – شبکه‌های اجتماعی از باورنکردنی‌ترین وقایع، فرضیات، نظریه‌ها، شواهد و دیگر جلوه‌های بهاری غرق خواهند شد. به این دلیل که شی جین‌پینگ، رهبر چین، پس از سومین انتخاب خود به ریاست جمهوری جمهوری خلق چین، در ۲۰ مارس وارد مسکو شد تا با ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور فدراسیون روسیه که سیاستمداران فریبکار آمریکایی و همسایگان فرتوت اروپایی ما، روسیه را کشور سرکش می‌نامند، دیداری داشته باشد.

دیدار رئیس جمهور شی جین‌پینگ تقریباً همزمان با صدور حکم دستگیری ولادیمیر پوتین از سوی یک سازمان شوم یا مضحک به نام دیوان کیفری بین‌المللی، در اردوگاه اروپایی-آمریکایی با موجی از احساسات تاریک مواجه شد. معلوم است چنین اقداماتی فقط از روی ناامیدی یا ترس انجام می‌شود. چرایی وجود این دیوان کیفری به راحتی قابل درک نیست. در طول بیست سال موجودیت آن، ۳۸ حکم بازداشت، ۹ محکومیت و ۴ حکم تبرئه صادر شده است. هیچ یک از دولت‌هایی که خود را محترم می‌شمارند، به وجود این باصطلاح دیوان کیفری بین‌المللی و «عدالت بین‌المللی» آن توجه نمی‌کند.

اگر این حکم در زمان دیگری صادر می‌شد، به احتمال زیاد هیچ‌کس به آن توجه نمی‌کرد. ترفند حکم قضایی در آستانۀ سفر رهبر چین به مسکو شرم‌آور بود و در عین حال، روشن ‌کرد که مخالفان ژئوپلیتیک ما عملاً هیچ برگ برنده‌ای نه فقط در دست، حتی در آستین ندارند.

چین سخت کوش و پرجمعیت که توان تولید تقریباً کل جهان را در خود جمع کرده، می‌تواند از عهدۀ اگر نه همه، خیلی کارها برآید. روسیه نیز با توجه به منافع خود می‌تواند از عهدۀ بسیاری امور برآید.

این سفر رسمی نشاندهندۀ مسیری است که قرار است دو کشور با هم طی کنند. این نه تنها دلیلی بر احترام رهبران دو کشور بزرگ به یکدیگر، بلکه نشانۀ انتخاب سیاسی و اولویت‌های روشن است.

روسیه یک سرزمین پهناور و مسکن خلق‌های برادر بود که به روسیه پشت کردند. امیدوارم به ترکیب خود بازگردد. چین جزیره‌ای دارد که ساکنان آن نیز خود را ملتی مجزا و مستقل از چینی‌های سرزمین اصلی تصور می‌کنند. اما در سرزمین اصلی واقعاً دوست ندارند قلمرو خود را از دست بدهند. و در اینجا فضایی از روابط بین دولتی وجود دارد که در آن منافع دو قدرت بزرگ، که رهبران آن‌ها اکنون در مسکو با یکدیگر ملاقات می‌کنند، مطمئناً به هم نزدیک می‌شود.

هر دوی این موجودیت‌های سرزمینی-سیاسی: اوکراین و تایوان تحت‌الحمایۀ آمریکا هستند. اما ایالات متحده نفوذ خود را بر جهان هر سال بیشتر و بیشتر از دست می‌دهد.

اگر آمریکا می‌تواند درگیری‌های مسلحانه را فقط با بنزین خاموش کند، چین آماده است تا در مقام یک صلح‌طلب در حل بحران اوکراین عمل کند.

چین به طور کلی مخالف تبدیل شدن به داور، کارخانه، مساح (نقشه‌بردار) و روندساز جهانی نیست. روسیه نیز آماده است در چارچوب منافع خود به آن کمک کند. ما آهنگ دلنشین «روس‌ها و چینی‌ها متحدند تا ابد» را به خاطر می‌آوریم، اما قسمت‌های دیگر روابط‌مان را هم فراموش نمی‌کنیم…

نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی

https://eb1384.wordpress.com/2023/03/21/دیدار-در-مسکو/

۱ فرودین-حمل ۱۴۰۲


سه رویداد مهم در کانون توجه جامعۀ روسیه و جهان

متن سخنان گنادی زیوگانوف، صدر کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه و رهبر فراکسیون حزب در دومای دولتی در مقابل خبرنگاران پیش از جلسۀ عمومی دومای دولتی، روز ۲۱ مارس

مترجم: ا. م. شیری

روز بخیر. اکنون سه رویداد مهم نه تنها در مرکز توجه روسیه، بلکه، کل جامعۀ جهانی قرار دارد.

اول- سفر شی جین‌پینگ، رئیس جمهور چین به روسیه. به هر حال، این اولین سفر او به روسیه پس از انتخاب او برای سومین دوره به مقام رئیس جمهور جمهوری خلق چین است.

دوم- گزارش دولت روسیه به دومای دولتی در پنجشنبۀ هفتۀ آینده. این گزارش، از جمله برای تمامی مجالس قانونگذاری ایالتی، ولایتی و استانی کشور ما پخش خواهد شد.

سوم- «انجمن روسیه- آفریقا».

این سه رویداد ارتباط نزدیکی با هم دارند.

من بار دیگر به رئیس جمهور چین شی جین‌پینگ در روسیه خوشامد می‌گویم. او دیروز چندین ساعت همراه با پوتین همۀ مشکلات مبرم را بررسی کردند. من معتقدم این دیدار برای همۀ ما اهمیت تاریخی خواهد داشت.

من به واکنش‌های کاملاً عصبی آمریکایی‌ها و همۀ اعضای ناتو توجه کردم. واکنش آن‌ها تصادفی نیست. آنگلوساکسون‌ها روسیه را دشمن اصلی خود می‌دانند. کشور ما دارای چنان قابلیت نظامی است که قادر است به هر دشمن پاسخ مناسب بدهد.

چین امروز رقیب اصلی ایالات متحده در زمینۀ مالی و اقتصادی است. چین در برخی حوزه‌ها از آمریکا پیشی گرفته است. چین به یک قدرت علمی و فن‌آوری بزرگ تبدیل شده است و ۲۰ درصد از محصولات جهان را تولید می‌کند. چین سال گذشته بیش از ۵۰ شئی پرنده را به عنوان بخشی از برنامۀ فضایی خود به فضا پرتاب کرد. همۀ پرتاب‌ها با موفقیت انجام شد.

رهبران روسیه و چین توافق کردند که یکسری برنامه‌های علمی فشرده را به طور مشترک اجرا کنند. ما از این همکاری بین کشورهایمان صمیمانه استقبال می‌کنیم.

ما با شی جین‌پینگ، یادداشت همکاری بین طرف‌های خود امضا کردیم. این تفاهم‌نامه در تمام این سال‌ها با موفقیت اجرا شده و برنامه‌ای که با حزب کمونیست چین تهیه کرده‌ایم، به طور کامل اجرا خواهد شد.

مسئولان سازمان‌ها، معاونان و رهبران جوانان ما در چین دورۀ آموزش عالی گذرانده‌اند. سری کاملی از آثار ما در آنجا چاپ و منتشر شده است.

ما چندی پیش به همراه نوویکوف و یوشچنکو، یک کنفرانس مطبوعاتی بزرگ برگزار کردیم که در آن، ایوان ملنیکوف، رئیس انجمن دوستی روسیه و چین، نتایج کار مشترک ما را گزارش داد.

این کنفرانس مطبوعاتی در مسکو در دفتر خبرگزاری تاس برگزار گردید. اما به دلایلی کانال‌های پیشرو تلویزیون روسیه نتایج این کنفرانس مطبوعاتی را با وجود اینکه با دستورالعمل‌های راهبردی تدوین شده توسط رئیس جمهور در پیام خود کاملاً مطابقت داشت، منعکس نکردند.

روسیه و چین در آینده مسیر مشترکی را دنبال خواهند کرد. من مطمئنم که کشورهای ما آینده‌ای شایسته خواهند داشت.

بر چالش‌هایی که در مسیر ما بروز می‌کنند، تنها با بسیج نیروهایمان می‌توانیم غلبه کنیم. ما اکنون در حال بسیج پتانسیل‌های تمدن‌های روسیه، چین و هند هستیم. سه تمدن پیشرو پتانسیل خود را برای به عقب راندن تمدن تهاجمی آنگلوساکسونی که به ما اعلام جنگ نموده و همچنان ما را به وحشت انداخته است، به کار می‌گیرند. اما مطمئنم که مقاومت خواهیم کرد و قطعا پیروز خواهیم شد!

در این راستا، مجمع «روسیه- آفریقا» بسیار شاخص است. ما مبتکر برگزاری اولین انجمن در سال ۲۰۱۹ بودیم.

من آفریقا را خوب می‌شناسم. از میان سیاستمداران معاصر، شاید من تنها کسی باشم که شخصاً با نلسون ماندلا ملاقات کردم. او در ۳۸ سالگی به دلیل تبلیغ باورهای کمونیستی دستگیر شد. همراه با او ۱۵۰ فعال دیگر بازداشت گردید. محاکمۀ ماندلا به مدت پنج سال ادامه داشت. اما آن‌ها نتوانستند او را محکوم کنند. زیرا، فهمیدند که نمی‌توانند او را به خاطر آرمان‌هایش متهم کنند. پس از آزادی ماندلا، او را دوباره دستگیر کردند. ۲۷ سال در زندان به سر برد.

ماندلا پس از انتخاب بعنوان رئیس جمهور، برنامۀ صلح پیشنهاد کرد. این برنامه آفریقای جنوبی را از جنگ داخلی نجات داد. ماندلا ۵ سال رئیس جمهور بود. در سال ۱۹۹۹، هنگام بازدید از کشور ما، او به یلتسین گفت: «من باید با رهبری حزب کمونیست روسیه ملاقات کنم، از مقبرۀ ولادیمیر لنین و سرباز گمنام بازدید کنم». خواسته او برآورده شد. ما با وی دو ساعت در کرملین گفتگو کردیم.

اولین جملۀ او این بود: «از کمونیست‌هایی که مرا نجات دادند، تشکر می‌کنم. من ۲۷ سال را در سیاهچال گذراندم. اما هر روز کمک شما را احساس می‌کردم. فقط شما به ما کمک کردید تا از یک جنگ داخلی جدید جلوگیری کنیم».

من معتقدم که مجمع «روسیه- آفریقا»، که در آن رئیس جمهور ما سخنرانی بسیار خوبی ایراد کرد، صفحه جدیدی در روابط ما با قارۀ آفریقا باز کرد.

آفریقا سریع‌ترین منطقۀ در حال توسعه است. یک سوم منابع استراتژیک سیارۀ زمین در آفریقا واقع است. آفریقا خانۀ یک و نیم میلیارد نفر انسان است.

من در کشور نیجریه که اکنون ۲۲۵ میلیون  نفر جمعیت دارد، بزرگترین تأسیسات را ساختم. من با مبارک و قذافی مذاکره کردم. ما همراه با یوگنی پریماکوف، یک مجمع بزرگ که به مبارزه با جهانی‌گرایی اختصاص داشت، در تونس برگزار کردیم.

من معتقدم که سخنرانی همۀ رهبران کشورهای آفریقایی (حدود ۴۰ کشور) در مجمع «روسیه- آفریقا» گواه این است که آن‌ها برای کشور ما احترام زیادی قائلند و برای توسعۀ روابط با ما در همۀ زمینه‌ها آماده هستند. آن‌ها حتی در رابطه با عملیات ویژۀ نظامی در اوکراین یک کلمۀ بی‌ادبانه علیه ما بر زبان نیاوردند.

آن‌ها می‌دانند که استعمارگران سابق آن‌ها- ناتو و آمریکایی‌ها، علیه کشور ما جنگ به راه انداخته‌اند. آن‌ها با ما همبستگی دارند. از ما حمایت می‌کنند.

لازم به ذکر است که هیچ یک از ۵۴ کشور آفریقا از تحریم‌های آمریکا علیه روسیه حمایت نکرد. من به اروپایی‌ها که زیر دست آمریکا افتاد‌ه‌اند، توصیه می‌کنم از آفریقایی‌ها بیاموزند!

دیروز ما با والودین و رهبران فراکسیون‌های مجلس دربارۀ امکان برگزاری مجمع مشابه با کشورهای آمریکای لاتین گفتگو کردیم. من به شما اطمینان می‌دهم که کشورهای آمریکای لاتین نیز از روسیه حمایت خواهند کرد.

من یک انجمن متشکل از تمام نیروهای چپ در سائوپائولو برگزار کردم. در بوینس‌آیرس در جمع نیروهای چپ سخنرانی کردم. هوگو چاوز به تشکیل حزب کمونیست در ونزوئلا کمک کرد. در مکزیک، ساعت یک بامداد در پلنوم چپ‌ها صحبت کردم. همه آن‌ها فعالانه با ما همکاری می‌کنند.

ما برگزاری یک مجمع بزرگ ضد فاشیستی برای ۲۲ آوریل در مینسک برنامه‌ریزی کرده‌ایم. تمام نیروهای چپ میهن‌پرست کرۀ زمین در آن شرکت خواهند کرد.

اخیراً حزب کمونیست چین به رهبری شی جین‌پینگ دو نشست مهم برگزار کرد. یکی از جلسات به نیروهای چپ اختصاص داشت. من از طرف حزب کمونیست و نیروهای چپ میهن‌پرست به شرکت‌کنندگان در این جلسه خیرمقدم گفتم. و جلسۀ دوم، با رهبران احزاب حاکم در همبستگی کامل با ما و حمایت از روسیه برگزار شد. ما در حال تشکیل یک جبهۀ بین‌المللی قدرتمند جدید برای مبارزه با فاشیسم، نازیسم، باندرا و جهانی‌گرایی آمریکایی هستیم. من همۀ نمایندگان دومای دولتی را به اتحاد فرامی‌خوانم.

دولت روسیه روز پنجشنبه به دومای دولتی گزارش خواهد داد. روزگذشته، ما یک جلسۀ مفصل با میشوستین برگزار کردیم. تلویزیون‌ها گزارش‌هایی از این دیدار پخش کردند. پس از گزارش دولت به دومای دولتی، ما قطعا برنامۀ خود را با عنوان «ده قدم برای زندگی شایسته» همراه با درخواست بودجۀ توسعۀ ۴۵ تریلیون روبلی و ۱۲ لایحه ارائه خواهیم داد. امیدوارم این بار هم دولت و هم «حزب روسیه متحد» صدای ما را بشنوند.

اکنون روسیه به یک مسیر جدید و یک سیاست جدید نیاز فوری دارد. پیام اخیر رئیس جمهور خطاب به ما نیز این را می‌طلبد.

امروز فراخوان من خطاب به شهروندان کشور با عنوان «حزب کمونیست فدراسیون روسیه، حزب شماست»، منتشر شد. در بارۀ این سند دمیتری نویکوف معاون اول صدر حزب کمونیست صحبت خواهد کرد.

دمیتری نویکوف:

رفقای عزیز، همکاران محترم! ما یک دورۀ پنج ساله از سالگردهای مهمی را که برای همیشه با تاریخ کشورمان پیوند خورده است، برگزار کردیم. صدمین سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر، صدمین سالگرد تشکیل ارتش سرخ، صدمین سالگرد سازمان جوانان کمونیست (کامسومول و پیشگام لنین) و صدمین سالگرد تشکیل اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی را اخیراً جشن گرفتیم.

تاریخ مهم دیگر، سی‌امین سالگرد بازسازی حزب ما بود.

سال آینده ۱۰۰ سال از فراخوان لنین خطاب به حزب ما می‌گذرد. هنگامی که ولادیمیر ایلیچ لنین، سازمانگر بلشویسم و ​​انقلاب سوسیالیستی درگذشت، هزاران نفر از شهروندان ما به حزب کمونیست پیوستند تا از آرمان‌های بلشویسم پیروی کنند و بهترین کشور روی کرۀ زمین را بسازند که خواست‌های توده‌های کارگر را برآورده کند.

در ادامه این سنت، در سایت مرکزی حزب، در روزنامه‌های «پراودا» و «روسیۀ شوروی»‌ فراخوان رهبر حزب، زیر عنوان «حزب کمونیست فدراسیون روسیه- حزب شماست» را منتشر کردیم.

ما از همۀ مردم صادق کشور، همۀ کسانی که آرمان‌های سوسیالیسم را گرامی می‌دارند، دعوت می‌کنیم تا به صفوف ما بپیوندند و در راه اجرای بهترین آرمان‌های بشری به طور نظام‌مند و دوستانه همکاری کنند.

ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه دیروز با صراحت گفت که ما چگونه به مدل کارآمد چین حسادت می‌کنیم. بیائید از این تفکر نتیجۀ منطقی بگیریم و رسماً اذعان کنیم که موفقیت چین نتیجۀ توسعه در مسیر سوسیالیستی تحت رهبری حزب کمونیست چین است. و ما باید همین مسیر را طی کنیم. کشور ما نیز دارای حزب کمونیست فدراسیون روسیه و برنامۀ مربوطه است. ما متحدانی داریم. شما را به صفوف خود دعوت می‌کنیم!

گنادی زیوگانوف:

در پایان، می‌خواهم یادآوری کنم که پوتین به خبرنگاران در والدای گفت که سرمایه‌داری به بن‌بست رسیده است. بله، برای همگان آشکار است که سرمایه‌داری به بن‌بست رسیده است.

ما همچنین متوجه هستیم که سرمایه‌داری در حال دیوانه شدن است. این دیوانه‌ها حتی تصمیم گرفتند رئیس جمهور ما را تحت تعقیب قرار دهند. به نظر من این یک چالش برای همۀ ماست. ما نمی‌توانیم این اجازه را بدهیم. این یک رسوایی کامل است.

اما باید قدم بعدی را برداریم. و گام بعدی، سوسیالیسم روزآمد است. ما برنامۀ مربوطه را ارائه می‌دهیم و پیشنهاد می‌کنیم در جریان بحث و گزارش دولت، از ما حمایت کنند.

با آرزوی موفقیت برای همه! 

برگرفته از: وب‌سایت مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه

ویدئوی مربوطه: در اینجا

https://eb1384.wordpress.com/2023/03/22/

۲ فرودین-حمل ۱۴۰۲


در سمت درست تاریخ

پوتین و شی جین‌پینگ بر سر چه مسائلی به توافق رسیدند؟

مترجم، ا. م.شیری

مذاکرات رسمی روسیه و چین به عنوان بخشی از سفر شی جین‌پینگ به روسیه ۲۱ مارس، در کرملین انجام شد. اگرچه این سفر رسمی شامل بسیاری از رویدادهای تشریفاتی، بازدید هیئت مهمانان از حداقل دو شهر و بسیاری از رویدادهای پروتکلی دیگر بود، اما تصمیم گرفته شد که آن‌ها را به نفع مذاکرات کنار بگذارند. برای گفتگو بین روسیه و چین، مسائل واقعی مانند اوکراین، روابط تجاری متقابل و روابط با غرب وجود دارد.

خبرنگار aif.ru در راهروهای کرملین به دنبال آن بود که روسیه از چین چه می‌خواهد و چین از روسیه چه می‌خواهد.

روسیه از چین چه می‌خواهد؟

سخنرانی پوتین قبل از مذاکرات در قالب هیئت‌های بزرگ و اظهارات وی پس از مذاکرات نشاندهندۀ علاقه‌مندی واقعاً زیاد روسیه به گسترش روابط تجاری و اقتصادی خود در تمامی زمینه‌ها است. منافع روسیه را می‌توان به طور مشروط به چندین بخش تقسیم کرد.

اول- ادامه همکاری انرژی. چین در زمینۀ واردات نفت از روسیه پیشرو است و قرار است خط لولۀ گاز «قدرت سیبری-۲» (Power of Siberia-2) از مغولستان با ظرفیت ۵۰ میلیارد مترمکعب خط گاز احداث شود. پوتین گفت: تا سال ۲۰۳۰، عرضۀ گاز روسیه به چین به حداقل ۹۸ میلیارد مترمکعب به اضافه ۱۰۰ میلیون تن گاز مایع طبیعی خواهد رسید.

دوم- رئیس جمهور در مورد توسعۀ همکاری‌های فنی با چین، از جمله، در زمینۀ هوش مصنوعی صحبت کرد. رهبر روسیه تأکید کرد: «روسیه و چین می‌توانند در زمینۀ فن‌آوری‌های رقومی (دیجیتال) و هوش مصنوعی به پیشروان جهان تبدیل شوند».

سوم- او در مورد لزوم توسعۀ مدیریت اجرایی بین روسیه و چین صحبت کرد و گفت، ما نه تنها در مورد توسعۀ راه‌آهن سراسری سیبری و سایر خطوط راه‌آهن که می‌تواند حمل و نقل بین کشورها را تسهیل کند، بلکه در مورد مسیر دریای شمال نیز صحبت می‌کنیم. پوتین برای توسعۀ آن تشکیل یک کارگروه مشترک با پکن را پیشنهاد کرد.

چهارم- البته، در مورد انتقال تسویه حساب‌ها از دلار به روبل و یوان صحبت شد. پوتین تأکید کرد که در حال حاضر دو سوم تجارت بین روسیه و چین با روبل و یوان انجام می‌شود و افزود: «ما طرفدار استفاده از یوان چین در تسویه حساب‌های بین روسیه و کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتین هستیم. من مطمئنم که این شکل پرداخت به یوان، بین شرکای روسیه و همتایان آن‌ها در کشورهای ثالث توسعه خواهد یافت».

و این تنها بخش کوچکی از آن است که روسیه در همکاری با چین به آن علاقه‌مند است. تأمین تجهیزات الکترونیکی به ویژه تراشه‌ها، ماشین‌آلات و تجهیزات کارخانجات برای ما یک موضوع بسیار جدی است. در این گفتگوها دربارۀ همکاری‌های نظامی-فنی نیز صحبت شد.

چین از روسیه چه می‌خواهد؟

با این حال، ما کم و بیش با آنچه روسیه می‌خواهد، آشنا هستیم. خیلی جالب‌تر است بدانیم که مهمانان عزیز چین از ما چه می‌خواستند.

برخلاف پوتین، شی در سخنرانی‌های خود بسیار کمتر صریح بود. او همچنین در مورد مشارکت همه‌جانبه و استراتژیک بین کشورها، در مورد علاقه‌مندی دو کشور بزرگ به یکدیگر صحبت کرد. اما، در مورد علاقه‌مندی به این مسائل موضع خاصی اعلام نکرد.

الکساندر لوکین، سرپرست علمی مؤسسۀ چین و آسیای مدرن در گفتگو با aif.ru، تصریح می‌کند: چنین احتیاط قابل درک است. چین واقعاً می‌خواهد نشان دهد که بی‌طرف می‌ماند تا به آمریکا ابزارهای چانه‌زنی اضافی علیه خود در اروپا ندهد. تجارت با اتحادیۀ اروپا اولین خط گردش تجارت خارجی چین است. و چین به هیچوجه نمی‌خواهد بازارهای اروپایی را از دست بدهد. بنابراین، شی از یک طرف به روسیه می‌رود و با ما قرارداد امضاء می‌کند و از طرف دیگر، تا حد امکان صراحت کمتری را نشان می‌دهد.

از سوی دیگر، چین به افزایش تجارت با روسیه همچنان علاقه‌مند است. یکی از روزنامه‌نگاران چینی به aif.ru گفت: در اینجا، مشکل اساسی «شرکای محترم غربی» هستند.

«در سال ۲۰۱۵، شی جین‌پینگ برای یک دیدار چهار روزه به لندن سفر کرد. همراه شی من هم به لندن رفتم. از شی در کاخ باکینگهام پذیرایی شد. او در آنجا در ارتباط نزدیک با ملکه قرار گرفت، با وی به کالسکه سوار شد. پس از این دیدار، دیوید کامرون، نخست وزیر وقت انگلیس، «عصر طلایی» در روابط بریتانیا و چین را اعلام کرد. ما توافقنامه‌های زیادی امضا کردیم و پروژه‌های مشترک زیرساختی را راه‌اندازی کردیم. انگستان به سرمایه‌گذاری در طرح یک کمربند- یک جاده (پروژۀ زیرساختی عظیم چین) آغاز کرده است. درست است، که «عصر طلایی» زیاد طول نکشید. مصاحب من آهی کشید و ادامه داد: «سال گذشته، ریشی سوناک، نخست وزیر جدید، عملاً یک امتناع طراحی‌شده از همکاری با ما را آغاز کرد و گفت که در مقابل نقض ارزش‌های دموکراتیک در چین نمی‌تواند بی‌تفاوت باشد». 

بنابراین، چین، به تجارت پایدار و قابل اعتماد با روسیه علاقه‌مند است. مشکل این است که هدف ۲۰۰ میلیارد تجارتی که روسیه و چین امیدوارند در سال جاری به آن دست یابند، کمتر از یک سوم تجارت با اتحادیۀ اروپا است. به دلایل واضح، روسیه هنوز قادر نیست به جایگزین کامل بازار اروپا برای چینی‌ها تبدیل شود.

با این وجود، حتی در میان فرمول‌بندی‌های اصلاح‌شده، صیقل‌خورده  و براق رهبر چین، لحظات جالبی از بین رفت.

برای مثال، شی گفت که طرفین توافق کردند تجارت محصولات الکتریکی را گسترش دهند. یک منبع در بخش صنعتی به خبرنگار aif.ru در مورد مشکلات این صنعت در روسیه گفت. اول از همه، ما در مورد ریزتراشه‌ها صحبت می‌کنیم. صف سفارش آن‌ها برای برخی از صنایع چند ماهه است. بنابراین، نمی‌توان از بیانیۀ شی خوشحال نشد.

ثانیاً، نمی‌توان به یک بیانیۀ دیگر شی جین‌پینگ بی‌توجه کرد. وی گفت: روابط چین و روسیه فراتر از روابط دوجانبه بوده و برای نظم جهانی معاصر و سرنوشت بشر اهمیت حیاتی دارد».

فئودور لوکیانوف، مدیر تحقیقات در باشگاه گفتگوی بین‌المللی والدای گفت: «این نزدیک‌ترین تقرب ممکن برای شی به تعیین روابط از نوع اتحادیه است».  چینی‌ها در انتخاب جملات بسیار دقیق هستند و آن‌ها را به روشنی خیره‌کننده جلا می‌دهند تا فرصت برای فکر کردن به چیز اضافی باقی نماند. آن‌ها با دقت از کاربرد مفاهیم «ائتلاف» یا «اتحاد» اجتناب می‌کنند. زیرا، این واژه‌ها بر چیزی الزام‌آور دلالت می‌کنند و این به هیچوجه رویکرد چینی نیست.

در مورد اوکراین چه گفتند؟

مهمترین نکته در مورد برنامۀ لندن برای آغاز تحویل گلوله‌های حاوی اورانیوم ضعیف شده به اوکراین را پوتین بیان کرد. رئیس جمهور روسیه گفت: «روسیه به واکنش مجبور خواهد شد» و افزود که ظاهراً غرب تصمیم گرفته تا آخرین سرباز اوکراینی با روسیه نه در حرف بلکه در عمل بجنگد.

طبیعتاً طرح صلح چین مورد بحث قرار گرفت. به گفتۀ پوتین، زمانی که آن‌ها در غرب و در کی‌یف برای این طرح صلح آماده باشند، می‌توان آن را به عنوان مبنایی برای حل و فصل صلح‌آمیز در اوکراین در نظر گرفت. واقعیت این است، که نه غرب و نه کی‌یف هنوز آماده نیستند. پوتین همچنین اضافه کرد که هنگام بحث در مورد مشکلات بین‌المللی و منطقه‌ای، مواضع روسیه و چین تا حد زیادی با هم منطبق است. 

در مورد طرح صلح چین و وضعیت اوکراین، شی گفت: «مایلم تأکید کنم که در حل و فصل بحران اوکراین، ما به طور پیگیر بر اساس اصول منشور سازمان ملل حرکت می‌کنیم؛ به موضع عینی و بی‌طرفانه پای‌بند هستیم و صلح و از سرگیری مذاکرات را فعالانه ترویج می‌کنیم. موضع ما بر اساس اصل موضوع و حقیقت است. ما همیشه طرفدار صلح و گفتگو هستیم. ما محکم در سمت درست تاریخ ایستاده‌ایم».

یوری اوشاکوف، دستیار رئیس جمهور روسیه در پاسخ به این سؤال که «سمت درست تاریخ» چیست، گفت: «سمت درست تاریخ همین است که ما با چین در کنار هم ایستاده‌ایم».

بر گرفته از: وب‌سایت کرملین

https://eb1384.wordpress.com/2023/03/23/

۳ فروردین- حمل ۱۴۰۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate