ملزومات تحمیل تشکل مستقل در جوامع استبدادی

در جوامع استبدادی نظام حاکم هر گونه حق اعتراض، اعتصاب و تشکل‌یابی را لگدکوب می‌کند تا بتواند از سلطه‌ی طبقاتی‌اش دفاع کند. در مقابل دغدغه‌ی اصلی طبقه‌ی کارگر و دیگر ستمدیدگان و زحمتکشان مبارزه‌ی سازمان‌یافته برای رهایی از بند ستم و استثمار با اتکا به ابزارهای اعتراض و اعتصاب و… است. بنابراین واضح است که در این مبارزه‌ی آشتی ناپذیر «توازن قوا» تعیین کننده است. هیچ دیکتاتوری بر روی کاغذ حق تشکل یا اعتصاب و اعتراض را به فرودستان تقدیم نمی‌کند. کارگران و متحدین این طبقه در جریان مبارزه‌ی طبقاتی تلاش می‌کنند، کفه‌ی ترازوی قدرت را به نفع خودشان و ضرر سرمایه‌داران سنگین کنند؛ یعنی در عمل حق داشتن «ابزارهای مهم مبارزه» تشکل، اعتراض و اعتصاب را به طبقه‌ی حاکم «تحمیل» کنند. در مقابل سرکوبگران نیز اعتراضات و اعتصابات را تحت نام تبلیغ علیه نظام و اجتماع‌های منظم و فرایند تشکل‌یابی را تحت نام اجتماع و تبانی زیر ضرب می‌گیرند و فعالین این عرصه‌ها را احکام سنگین زندان و شلاق و اخراج جریمه می‌کنند. سوال این است: در چنین شرایطی و تحت سلطه‌ی دیکتاتوری سرمایه چگونه می‌توان تشکل‌های مستقل زنان و مردان رنجبر را به استبداد حاکم تحمیل کرد؟
برای تحمیل تشکل مستقل به مستبدان قبل از هر چیز لازم است موازنه‌ی قدرتی به وجود آورد که نیروی سرکوب نتواند عناصر سازمانده را سرکوب کند و در صورت شناسایی و بازداشت عنصرهای پیشرو، از قبل و در روند مبارزات تعداد زیادی کادرهای آگاه و فعال پرورده شده باشند تا بتوانند هم فرایند تحمیل تشکل را پیش ببرند و هم از مبارزان در بند دفاع کنند. طی سالهای گذشته تلاشهای زیادی برای متشکل کردن فعالین کارگری و فعالین زنان انجام شده است اما متاسفانه دستگاه استبدادی با بازداشت کردن عناصر فعال راه این تلاش‌های محافل فعالین را سد کرد. همانطور که می‌دانیم کارگران و زحمتکشان اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند و قدرت طبقه‌ی کارگر از این واقعیت -تعداد و شمار زیاد- و نقش و جایگاه کلیدی‌ای که در مراکز تولید سرمایه‌داری و خدمات اجتماعی دارد، نشأت می‌گیرد. اما همانطور که گفتیم این نیروی عظیم مانند غول چراغ جادو زمانی بیدار می‌شود که به صورت متشکل به میدان بیاید و آگاهی طبقاتی‌اش در اعتراضات و اعتصابات سراسری متجلی شود. کارگران پیشرو برای آنکه بتوانند تشکل مستقل را تحمیل کنند لازم است که از محافل جدا افتاده از توده‌ها و تشکل‌های منزوی فعالین پا فراتر بگذارند و تلاش کنند توده‌ی هر چه وسیعتری از بدنه‌ی زحمتکشان را در مبارزه‌ی طبقاتی و روند سازماندهی توده‌ای دخالت دهند. به عبارتی در جوامع استبدادی زمانی می‌توان تشکل مستقل را تحمیل کرد که «تلاشگران ایجاد تشکل هم در مقیاس توده‌ای و هم در سطح سراسری با یکدیگر ارتباط داشته باشند» و با پرورش کادرهای متعدد و سازماندهی کمیته‌های مخفی گسترده «چنان توازن قدرتی به وجود آورده باشند که بتوانند ضربات نیروی سرکوب را خنثی کنند و در یک فرایند توقف ناپذیر، تشکل مستقل را تحمیل، تحکیم و تثبیت کنند.» اما توده‌ها زمانی به سیاست کارگری-سوسیالیستی جلب می‌شوند که پیشروان به حیاتی‌ترین نیازهای آن‌ها در زمینه‌ی کار، زندگی و مبارزه پاسخ متناسبی داده باشند‌. سازماندگان کارگری با فرموله کردن مهم‌ترین مطالبات طبقه‌ی کار و زحمت و برنامه‌ریزی نقشه‌مند در جهت برگزاری تجمع‌های منظم و مکرر توده‌های منتفع حول این خواسته‌ها، شرایط ایجاد تشکل توده‌ای را در محل فعالیتشان ایجاد کنند و با همراهی و کسب تجربه از دیگر عناصر پیشرو می‌توانند این تشکل ها را در سطح سراسری تحمیل کنند. خیزش‌های توده‌ای نیز به این فرایند کمک می‌کنند و زمین مبارزه را شخم می‌زنند. اما نهادهای اطلاعاتی و دستگاه سرکوب نیز دست بکار می شوند، این اقلیت پیشرو را زیر ضرب می‌گیرند تا قبل از فراگیر شدن، اعتراض یا روند تشکل‌یابی را در نطفه خفه کنند. هنر تلفیق کار مخفی، نیمه مخفی و علنی اینجا اهمیت پیدا می‌کند. نیروهای پیشرو قبل از آنکه توده‌ها از رکود سیاسی خارج شده باشند و پیش از آنکه تعداد نفرات این اقلیت پیشرو افزایش یافته باشد هرگز ارتباطات و فعالیتهایشان را علنی نمی‌کنند. بذر این بخش پیشرو تنها زمانی جوانه می‌زند و سر از خاک بیرون می‌آورد که به اندازه‌ی کافی ریشه دوانده باشد و بتواند در مقابل باد و بوران مقاومت کند، آنگاه قد می‌کشد و از نور آفتاب تغذیه می‌کند.
کارگران پیشرو با سازماندهی و فعالیت مخفی در جهت رشد آگاهی طبقاتی و توده‌ای شدن اعتراض یک سپر محافظتی در برابر نیروی سرکوب ایجاد می‌کنند و با پرورش کادرهای سازمانده و بزرگتر کردن بدنه‌ی اقلیت پیشرو کمک می‌کنند که با اولین حمله‌ی نیروی سرکوب و ضربه زدن به بخش پیشرو همه‌ی تلاش‌ها و پتانسیل‌ها در نطفه از بین نرود. به عبارتی برای فرارسیدن بهار باید هزار گل از زمین بروید و هزار عنصر پیشرو بشکوفد. کمیته‌های مخفی کارگران، دانش‌آموزان، دانشجویان، مادران و والدین، زنان و جوانان انقلابی محلات که در خیزش ژینا به صورت شبکه‌ای ایجاد شده‌اند نطفه‌ی سازماندهی و تحمیل تشکل‌های توده‌ای در آینده هستند. رعایت اصول مخفی کاری از این نظر اهمیت دارد که اجازه نمی‌دهد این شبکه‌های انقلابی در نطفه خفه شوند و کمک می‌کند که پتانسیل‌های موجود را از قوه به فعل در آورد و این کمیته‌های کوچک را گسترش داد. تجربه‌ی معلمان و بازنشستگان نیز همین واقعیت را نشان می‌دهد. علی‌رغم آنکه در گذشته دهها تن از معلمان بازداشت و زندانی شده‌اند و همین امروز تحت فشارهای امنیتی قرار دارند اما به این دلیل که تعداد کادرهای سازمانده و اقلیت پیشرو معلمان در سطح سراسری تا اندازه‌ی زیادی رشد کرده است، سرکوب‌ها نتوانسته روند تشکل‌یابی و مبارزات معلمان را تماما سد کند. با دستگیری هر معلم پیشرو، دهها معلم سازمانده دیگری فعالانه در مبارزات انجمن‌های صنفی شرکت می‌کنند و ضمن دفاع از همکاران در بند چراغ تشکل‌ها و اعتراضات فرهنگیان را روشن نگه می‌دارند. همین تداوم مبارزه به تقویت اعتماد به نفس و پرورش کادرهای بیشتر در بدنه‌ی معلمان و توده‌ای‌تر شدن مبارزات فرهنگیان در طول گذشت زمان یاری رسانده است. متقابل تقویت جنبه‌ی سازمان‌یافته‌ی خیزش‌ها و عنصر سازمان‌یابی در صفوف ارودی کار و رنج چنان امید و قوت قلبی به وجود می‌آورد که مردم هر چه بیشتری به اعتراضات سراسری بپیوندند و خیرش‌ها توده‌ای‌تر و آگاهانه‌تر شوند. بازنشستگان نیز توانسته‌اند توده‌ی بزرگی از هم سرنوشتان را به صورت منظم و مداوم حول مطالبات مشخص به کف خیابان بیاورند و به تدریج دهها کادر پیشرو و سازمانده را پرورش دهند. در واقع فاکتورهایی مانند «تعدد کادرهای سازمانده» و «سازماندهی توده‌ای و سراسری» حول افق و «مطالبات روشن» به بهبود موازنه‌ی قوا کمک می‌کند. یک تشکل تنها زمانی می‌تواند خود را به حاکمیت تحمیل کند که هم توده‌ای و هم سراسری باشد. اگر چه ممکن است بخشی از ملزومات تشکیل تشکل مستقل با کار مخفی و نیمه مخفی فراهم شود اما در نهایت به صورت علنی تحمیل می‌شود. در یک کلام می‌توان گفت که تشکل مستقل در جامعه‌ی استبدادی به آسانی و بدون مانع ایجاد نمی‌شود بلکه با اتکا به نیروی توده‌ای و مادی‌ای که حاضر باشد برای تحقق اهدافش کار عملی انجام دهد خود را به حکومت سرمایه‌داران تحمیل می‌کند. به همین دلیل علاوه بر تقویت «گفتمان اداره‌ی شورایی»، فراهم کردن ملزومات ایجاد و تحمیل شوراها توسط پیشروان سازمانده کارگری اهمیتی حیاتی دارد. ما می‌دانیم که «ایده‌ی شورا» بهترین شکل سازماندهی در تاریخ مبارزات طبقه‌ی کارگر و اداره‌ی جامعه برای گذار به سوی سوسیالیسم است که برای اولین بار توسط کارگران روسیه و با هدف رهایی انسانها از بند ستم و استثمار بکار گرفته شد. اما وظیفه‌ی پیشروان فقط تبلیغ این ایده‌ی تاریخی نیست. هر ایده‌ای برای عملی شدن نیروی مادی، امکانات، ابزارها و بستر مشخص خود را لازم دارد. تشکیل شبکه‌های مخفی و انقلابی و تحمیل تشکل‌های توده‌ای کارگران و ستمدیدگان به صورت علنی یکی از ابزارهای مهمی است که می‌تواند در خدمت تحقق عملی ایده‌ی اداره‌ی شورایی و استقرار حکومت شوراها در شرایط انقلابی قرار بگیرد. نیروی مادی تحمیل شوراها همانا کارگران و ستمدیدگان هستند اما این توده‌ی وسیع خودبخود سازمان‌یابی نمی‌شوند و به سمت تحمیل شوراها حرکت نمی‌کنند. همواره اقلیتی پیشرو که ارتباط ارگانیکی با توده‌ی کارگران و زحمتکشان دارند رسالت سازماندهی کارگری و تشکل‌یابی توده‌ای را بر دوش خواهند داشت.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate