مسیح علینژاد یکی از چهره های فرصت طلب هیئت باند شش نفره سلطنت طلبان

“مسیح علینژاد یکی از چهره های فرصت طلب هیئت باند شش نفره سلطنت طلبان “

موج سواری بنام مبارزه : در ادبیات سیاسی، مبارز به کسی گفته می‌شود که با آگاهی  جنگی را (در عرصه های مختلف) علیه نظم مستقر و مسلط شکل دهد. مبارز  همواره در صف مبارزان است که وجود دارد، مبارزه با نظم مستقر همواره امری جمعی است. هرگز در طول تاریخ هیچ انسانی وجود نداشته که شخصا و به تنهایی نظم  حکومتی را بربیاندازد مگر دون‌کیشوت! مبارزه نه تنها امری جمعی است بلکه همواره در نسبت با مردم معترض و مخالف حکومت‌ تعریف می‌شود. رژیم جمهوری اسلامی سالهای طولانی با به کار گرفتن این سلبریتی‌ها و مدل رفتار آنها در رسانه‌ها، رفتاری از قبیل (تبعیض، جنسیت زدگی، فرودست انگاری زنان، عادی‌سازی حجاب، محدودیت در ایجاد روابط، عادت بخشیدن به نمادها و شخصیت‌های مذهبی، ترویج سبک و مدل زندگی اسلامیزه شده، عدم پرسشگری، تقلید کورکورانه، عدم نقد ساختار سیاسی و قدرت، پَست شمردن شادی و نفی مهمانی‌های عادی و طبیعی مردم  و ارزش‌گزاری بر غم و اندوه، سرکوب عقاید مخالف، تخریب جناح‌ها و جریانات مخالف حکومت ، غرب ستیزی و دشمن تراشی و صدها محتوای دیگر که ایدئولوژی کثیف هیولاهای اسلامی رژیم است را در بسته بندی‌های شکیل و گول زننده تحویل مردم داده است.

 نقش سلبریتی‌ها در پیشبرد این اهداف  که در تمام این سالیان چنین مناسباتی را عادی‌سازی کرده و بازوی اصلی و  پروپاگاندای رژیم جمهوری اسلامی شده‌اند بر کسی پوشیده نیست . آنها آگاهانه  پذیرفتند  که در ساختار سرکوب رژیم شریک باشند ولو این سرکوب نرم و زیرکانه باشد و براحتی برای کسب پول و شهرت به آزادی و مفاهیمی از این دست خیانت کرده‌اند.

مسیح علینژاد و سلبریتی‌های هم جنس او در ایران ‌ در نقش فرهنگ سازان، وظیفه‌ی شکل‌دهی و قالب‌بندیِ ایدئولوژی نظام را به عهده داشته‌اند و این ایدئولوژیِ بسته بندی شده را، از رسانه‌های مختلف و بعضاً از شبکه های مجازی شخصی خود، به جامعه تحمیل کرده‌اند.

هیچ‌یک از آنها در راستای آزاد اندیشی قدمی بر نداشته و اکثرا بَرده‌های فرهنگی حاکمان خون و‌ جنون اسلامی بوده‌اند. 

کاری که سلبریتی های جمهوری اسلامی کردند، مهندسی افکار بوده و تولید یک انسان ایدئولوژیک در خدمت اهداف حکومت . خیانت این هنرمندان، که شما بخوانید نوکران و مزدوران حکومت ! کم از خیانتِ مسئولین و کاربدستان شکنجه گران و بسیجی و پاسداران تروریست حکومت  نبوده و نیست، حتی روند سرکوب حکومت اسلامی به دست این افراد و با بازی کردن در زمین رژیم و برای ماندگاری آن تسهیل گشته است.

مسیح علینژاد از اصلاح طلبان حکومتی وقتی به هر دلیلی به خارج از کشور آمد و  دید اینجا شرایط برای آنان که زبان چرب و نرم و شخصیت متضاد ، متظاهر و فریبکارانه و متقلب داشته باشند همه امکانات مهیاست ( نمونه های بسیار زیادی از ایرانیان  در اروپا  به همین منوال عمل کرده اند و بدلیل امکانات فراوانی که بدست آورده اند اما مسیح علینژاد و افراد همانند او استثناء  نیستند ولی ایشان در معرض دید بیشتری قرار گرفتند ) . آنان به آسانی از اعتماد نهادهای اجتماعی آن کشورها  به شهروندان خود سواستفاده نمودند ‌ و سازوکارهای سالم برای پیشرفت امور را ناسالم و زشت ساختند و توانسته اند خود را بالا بکشند که هدف اصلی هم منفعت شخصی ست ،  جامعه سرمایه داری و مذهب چنین انسانهایی را می طلبد و می بلعد و چون نهاد و بنیادش بر اساس فریب و دروغ است و سفره اش برای این تیپ شخصیت ها ساخته و پرداخته شده است . او که در آخور آخوندها آموزش دیده و همانند زنان روضه ای در این عرصه حرفه ای عمل می کرد ، وارد عرصه حقوق زنان شد. و با تبلیغ آزادی یواشکی و لواشکی شروع به فعالیت نمود . 

مسیح علینژاد از  بی حقوقی زنان که در سرتاسر جهان و بویژه در کشورهای اسلام زده  گسترده است  اعتراضی نداشت و تنها از آزادی  و رهایی  زنان از قید و بند انواع ستم های جامعه نابرابر نوک سوزنش روی حجاب اجباری در ایران  گیر کرد … 

هیچ سخنی از فرودستی زنان در سیستم  سرمایه داری و مذهب  نکرد ! و  با همین اسلحه (سوزن )  موفق شد قرارداد های چند میلیون دلاری با نهادهای امریکایی ببندد و خود را هم به دامانِ چرکینِ اسپرمِ نرینه ی خانواده سلطنت و  جانشین ولا مقامش  بیندازد  و اصلاح طلب و سلطنت طلب را که خصلتآ و ذاتآ از یک جنس و تبار هستند با هم آشتی دهد.

 لازم به توضیح است که هزاران زن سیاسی و زندان رفته و شکنجه شده و زجر دیده  و رنج کشیده که از جهنم حکومت اسلامی فرار کرده بودند و سالهای متمادی علیه نابرابری و ستم بر زنان مبارزه و فعالیت کرده و می کنند و برای جهانی آزاد و برابر مبارزه و تلاش می کنند خود را هرگز در چنین جایگاه و دام گسترده ی سرمایه داری نیانداختند و شرافتمندانه زندگی انسانی و ساده ای را در تبعید برگزیدند.

مسیح علینژاد هیچ سخن و انتقادی از قوانین ضد زن و مردسالارانه در  نظام پهلوی که براساس اسلام استوار بود نکرد.

“ازحاکمیت در انحصار  رجال،

تبرک وتبرئه قتلهای ناموسی

عدم اختیار زن در انتخاب شوهر،

قیومت مرد برزن در ازدواج،

صیغه یا عقد منقطع

و غیره و غیره” سخنی نگفت

 هرگز از دموکراسی آمریکایی که نمونه اش به زنان ستمدیده  عراق و افغانستان و لیبی  و و ….. ارزانی شد و میلیونها زن و دختر را در چرخ دنده جنگ و ارتجاع و فاشیسم مذهبی خُرد وخاکشیر شدند و به قربانگاه فرستادند اشاره ای ننمود . و  نیز هم اکنون که زنان ستمدیده افغان مسلح شده اند که با طالبان های انسان کش و ارتجاعی از جان خود و فرزندان و حرمت و شآن انسانیشان دفاع کنند ،یک کلمه نگفت و نخواهد گفت .

از  پورنوگرافی و بدن شلاق خورده ی زنان تن فروشی که درمقیاس میلیونی در روسپی خانه های سراسر جهان مورد تحقیر وبردگی جنسی واقع شده اند حرفی بمیان نیآورد. از شیر زنان کوبانی و روژآوا و هزاران زن و دختر مبارز که در سنگر های شرف و انسانیت علیه جانیان اسلامی جان سپردند ، از زنان حامله و دختران تجاوز شده در زندانهای وحشت رژیم و شکنجه و اعدام آنها یک کلام بزبان نیآورد .

با این وجود چون به زبان آخوندهای مرتجع و زن ستیز در ایران آشنایی و اشراف کامل داشت تا اندازه ای موی دماغ آنها و چماق دست  سلطنت طلب ها و ساواکی ها  برای فشار و معامله گری با رژیم شد …

او فقط بر علیه حجاب اجباری که یکی از خط قرمزها و پاشنه اشیل حکومت داعشیان حاکم بر ایران بود در رسانه هایی که در اختیارش گذاشته بودند  بنام روزنامه نگار فعالیت میکرد  و طنز تلخ اینجاست که حکومت تروریست های اسلامی  داعش، طالبان ، شیعه ایران هرگز هیچ آزادی فعالیت گرایش های متفاوت را بر نمی تابند و تا زمانی که کشورهای غربی با این رژیم مماشات و معامله و لاث می زنند نان و نوای این تیپ شخصیت ها در روغن است  کم نیستند رهبران خودگمارده و شخصیت هایی که در  زمینه های متفاوت برای منافع شخصی و خود مطرح کردن همیشه و چهره ماندن فعالیت و تلاش می کنند و خواهان  ادامه وضعیت موجود هستند و  آرزوی اصلیشان ماندن و تداوم حکومت هیولای اسلامی جنایتکار است تا از این طریق همیشه ظاهرآ چهره و رهبر و سلبریتی جلو صحنه و ظاهرآ مخالف رژیم بمانند و به اهداف و منافع شخصی خود برسند . 

مسلمآ در در هر شرایطی باید با هر گونه افشاء گری و محکومیت رژیم در هر عرصه ای استقبال کرد و بر فشار همه جانبه بر علیه آن حمایت و پشتیبانی نمود  اما همزمان علیه سیاه نمایی و بزرگ نمایی و قهرمان پروری و افشای این گونه افراد  فرصت طلب نباید سکوت کرد. 

م شکیب

استکهلم ۱۷ /۰۳/۲۰۲۳

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate