اسب تروای نخبگان جهانی + ۴ ترجمه ديگر

اسب تروای نخبگان جهانی

والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)، پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مرکز پژوهش‌های اقتصادی «شاراپوف» فدراسیون روسیه، پژوهشگر مسائل پشت صحنه

ا. م. شیری

پیش به سوی جامعۀ انگل‌های مطیع!

حروف اختصاری انگلیسی UBI مخفف عبارت «Universal Basic Income» در دهه‌های آخر قرن بیستم به طور گسترده به گردش درآمد. ما این اصطلاح را به عنوان «درآمد پایه بدون قید و شرط» یا «درآمد پایه بدون شرط» (یارانه) ترجمه می‌کنیم.

درآمد پایه بدون شرط یعنی پرداخت‌های مساوی منظم به همۀ شهروندان کشور بدون در نظر گرفتن درآمد، موقعیت اجتماعی، سن آن‌ها و اینکه آیا یک فرد شاغل است یا خیر. یارانه یعنی پرداخت پول بی‌هیچ سبب.

به گمانم ایدۀ یارانه ریشه در تاریخ دارد. جوونال، طنزپرداز و شاعر رومی خطاب به پاتریسیون‌ها گفت: «به توده‌ها نان و صحنۀ تماشایی بدهید، هرگز شورش نخواهند کرد. و اگر پاتریسیون‌ها از این امر پیروی کنند، به عنوان یک قاعده، حفظ قدرت تضمین می‌شود».

موضوع پرداخت یارانه در دهه‌های ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، در بسیاری از کشورها، به خصوص در اروپا مورد بحث قرار گرفت. نتیجۀ آن تشکیل انجمن بین‌المللی غیررسمی- شبکه اروپایی درآمد پایه در سال ۱۹۸۶ بود. در دهمین کنگرۀ بین‌المللی این سازمان در بارسلون، به شبکۀ جهانی درآمد پایه (Basic Income Worldwide Network) تبدیل گردید. بیست و یکمین کنگرۀ شبکۀ جهانی درآمد پایه در سپتامبر ۲۰۲۲، در استرالیا برگزار شد. در سال ۲۰۱۷، روسیه نیز به شبکۀ جهانی درآمد پایه پیوست و پس از آن شعبۀ ملی «درآمد پایۀ روسیۀ فردا» تشکیل گردید. به نوشتۀ وسوسه‌انگیز زیر در وب سایت این سازمان توجه کنید: «هنگامی که هر انسان و کل آحاد جامعه یک مبلغ مساوی پول بی‌هیچ قید و شرط از دولت دریافت کنند، فردای روشن، اجتناب‌ناپذیر است! درآمد تضمین شدۀ یارانه یک حق قانونی بشر برای داشتن یک زندگی مناسب خواهد بود. تضمین درآمد پایه، یعنی آزادی مستقل از سطح توسعۀ هر فرد و جامعه بعنوان یک کل؛ آزادی بیان و مذهب فارغ از احتیاج و ترس؛ آزادی‌های حقوقی و مدنی اقتصادی، سازنده، سیاسی و غیره. این یک فرصت است برای بحث و بررسی و تعیین آزادانۀ شرایط زندگی، توانایی تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری در کشور. این است دموکراسی! دموکراسی در یک دولت مفروض هر چه کاملتر و توسعه‌یافته‌تر، حقوق، آزادی‌ها و فرصت‌های مردم هر چه بیشتر باشد، حمایت از تک تک افراد این کشور افزایش می‌یابد».

به گفتۀ حامیان روسی تضمین درآمد پایه، دولت مملو از تهدیدات درونی برای سرکوب آزادی انسان است. بنابراین، شهروندان باید برای هر یک از اعضای جامعه درآمد تضمین شدۀ دولتی را به عنوان وسیله‌ای برای محافظت در برابر استبداد دولتی و تضمین آزادی انسان مطالبه نمایند.

آزمایشات یارانه‌ای در قالب کوتاه شده، در بسیاری از کشورها انجام شده است. گاهی اوقات مقامات به انجام کار توضیحی بین شهروندان مجبور بودند. برخی یارانه را به عنوان زنگ هشداری درک کردند که یک فرد کار خود را اگر نه امروز، فرد از دست خواهد داد. دیگران نگران بودند که در صورت دریافت یارانه، ممکن است مزایای اجتماعی خود را از دست بدهند. برخی دیگر معتقد بودند که از مقامات رشوه دریافت می‌کنند تا نتوانند از دولت چیزی مطالبه کنند.

سوئیس نزدیک‌ترین کشور به اجرای کامل نظم یارانه بود. در آنجا، در سال ۲۰۱۶، یک همه‌پرسی عمومی برگزار شد که قرار بود آمادگی شهروندان جمهوری آلپ را برای دریافت درآمد تضمینی از دولت نشان دهد. فقط ۲۳.۱٪ از شهروندان سوئیس از ایدۀ درآمد تضمین شدۀ دولتی حمایت کردند و ۷۶.۹٪ از شهروندان رأی منفی به یارانه دادند. دلیل اصلی نگرش منفی نسبت به یارانه این بود که برای اجرای پروژه‌های کلان باید بودجۀ دولتی دو برابر شود و مالیات‌ها به همان نسبت افزایش یابد.

پاسخ‌دهندگان سوئیسی خاطرنشان کردند که یارانه باعث تضعیف اقتصاد ملی و ایجاد فضای ناسالم در جامعه و بی‌میلی مردم به کار می‌گردد.

بخش کوچکی از سوئیسی‌ها حتی فراتر‌ رفتند. آن‌ها طرح پرداخت یارانه را به عنوان یک اقدام برنامه‌ریزی شده برای تضعیف جامعه و تضعیف اقتصاد تلقی کردند. جای هیچ شک و شبهه باقی نمی‌ماند که این پروژه یک اسب تروای نخبگان جهانی، یک توطئۀ جهانی علیه نوع بشر است. جای تعجب نیست که این پروژه به طور همزمان در بسیاری از کشورها به طور همزمان پیش برده می‌شود. چنین هماهنگی و همراهی در اقدامات اکثر کشورها در سال‌های ۲۰۲۰-۲۰۲۱، هنگامی که همۀ کشورها «همه‌گیری کووید» را اعلام کردند، مشاهده شد و سپس آن‌ها به اقداماتی مانند قرنطینه (حبس خانگی)، تطبیق رمزینۀ پاسخ سریع (کدهای QR) و واکسیناسیون اجباری دست زدند.

مایلم توجه خوانندگان را به کتاب «درآمد پایه بدون قید شرط – موافق و مخالف»، منتشر شده در سال ۲۰۱۹ در استرالیا جلب کنم. مؤلف آن آنتونی سامروف می‌نویسد: بیان هر آنچه را که می‌توان به استدلال‌های «له» نسبت داد، از طریق رسانه‌های رسمی به ذهن مردم القاء می‌شود. تمام استدلال‌های «علیه» به هر طریق ممکن مسکوت گذارده می‌شود و اغلب مورد تمسخر قرار می‌گیرد. سامروف نوشت: «در ابتدا، یک درآمد پایۀ تضمین شده ممکن است جهانی باشد، اما پس از چند سال، زمانی که ثابت شود بسیار گران تمام می‌شود، آن‌ها به جستجوی راه‌هایی برای صرفه‌جویی می‌گردند تا آن را لغو نکنند. به عنوان مثال، بعید است کسی مخالف این واقعیت باشد که مجرم از دریافت یارانه محروم شود. آن وقت شاید او را بدلیل رفتار ضد اجتماعی محروم کنند. در مقابل تخلفات جزئی مانند ریختن آشغال در خیابان می‌توان از مبلغ درآمد پایه بدون قید و شرط بعنوان جریمه کسر کرد. برخی اعتراض خواهند کرد که این شروع یک برنامۀ مهندسی اجتماعی دولتی است. اما از نظر بسیاری‌ها این یک اقدام کاملا معقول به نظر می‌رسد… کاهش یارانه به زودی معقول‌ترین و مناسب‌ترین پاسخ به بسیاری از جرایم و تخلفات تلقی خواهد شد» (ص. ۱۴۸-۱۴۹).

«گذرنامۀ همه‌کاره» و «حساب بانکی ویژه» باید ویژگی‌های مهم این ساختار باشد. سامروف این ابزار درآمد پایه بدون قید و شرط را به شرح زیر توصیف می‌کند: «به باور من غیرواقعی به نظر نمی‌رسد که به زودی مردم برای واجد شرایط بودن به درآمد اولیه، به داشتن شناسنامۀ اجباری صادر شده توسط دولت نیاز داشته باشند. پس از مدتی باید آن را برای ورود به ساختمان‌های دولتی ارائه دهند؛ در فرودگاه برای سوار شدن به هواپیما، به قطار یا اتوبوس؛ همچنین برای ورود به رستوران. به زودی برای ورود به تمامی اماکن عمومی باید شناسنامه ارائه شود و پس از مدتی کسانی که در انتخابات رای ندهند، جریمه خواهند شد… دقیقا همانطور که دولت‌ها دارایی‌های افراد مظنون به کلاهبرداری را مسدود می‌کنند، به زودی مسدود کردن «حساب‌های بانکی مخالفان سیاسی شناخته شده» را اجرایی خواهند کرد. هنگامی که آن‌ها طرفداران ایده‌های رادیکال در مورد آزادی از استبداد دولتی را به این شکل زیر فشار قرار دهند، افراد بسیار کمی برای دفاع از حقوق ما مبارزه خواهند کرد» (ص.۱۵۱-۱۵۲).

و سامروف نتیجه می‌گیرد: «فقرا که بقایشان صرفاً به سفره‌شان بستگی دارد، به زودی در آنچه که می‌گویند و انجام می‌دهند، بسیار محتاط خواهند شد… پرداخت یارانه به دولت به عنوان یک قیم و سرپرست، به شهروندان به عنوان صغیر و محجور مشروعیت می‌بخشد. به زودی ممکن است دوران خوفناکی فرابرسد که با کمک پرداخت‌ها و جریمه‌ها ما را به انگل‌های مطیع تبدیل کنند. یک رؤیای تخیلی به یک کابوس استبدادی تبدیل خواهد شد» (ص. ۱۵۲).

با این اوصاف، اجازه بدهید خلاصه کنم. یارانه را بدون اغراق می‌توان اسب تروا نخبگان جهانی نامید که از طریق حاکمان ده‌ها کشور در سراسر جهان عمل می‌کند.

پی‌نوشت و. ک: علاوه بر سوئیس (همچنانکه در بالا گفته شد)، سوئد و نروژ نیز جزو گروه کشورهایی هستند که از پرداخت یارانه کم‌تر حمایت می‌کنند (در سال ۲۰۱۷، کمتر ۳۰٪ از پاسخ‌دهندگان حمایت خود را اعلام کردند). در اکثر کشورهای اروپایی در همان سال ۲۰۱۷، نسبت موافقان و مخالفان یارانه حدود ۵۰ به ۵۰ بود. و حیرت‌انگیزتر از همه: بالاترین میزان پشتیبانی از پرداخت یارانه در روسیه ثبت شد- ۷۲٪.

پی‌نوشت ا.ش: از لحظه‌ای که به ترجمۀ مقالۀ حاضر-اسب تروای نخبگان جهانی شروع کردم، مخم از ابعاد هولناک نفوذ عوامل دولت نامرئی جهانی (دولت پنهان) در ارکان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران سوت می‌کشد. از کشتارهای دهشتناک انقلابیون میهندوست و تارومار کردن آن‌ها، از فرار مغزها از کشور تا خصوصی‌سازی تحصیل و آموزش و پرورش، طب و بهداشت و پرشکی، از مشارکت فعال وزارت بهداشت در توطئۀ همه‌گیری ویروس کرونا تا رواج گستردۀ بانکداری خصوصی (خلق پول) تا خصوصی‌سازی صنایع و معادت و منابع طبیعی کشور، از یک حقه‌بازی بسیار دهشتناک بنام هدفمندکردن کردن یارانه‌ها- خارج کردن سرمایه از چرخۀ تولید و تزریق آن به بازار مصرف تا مولدسازی اموال دولتی و تا جنگ ارزی روزهای اخیر و… می‌توان به این نتیجه‌گیری قطعی رسید که همه و همۀ آن‌ها حاصل نفوذ گستردۀ عمال نخبگان جهانی در ارکان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران بوده که بواسطه ۱۳ دولت بعد از انقلاب با استدلال‌های «من درآوردی»، «صد تا یه ثنار» توجیه و  مو به مو اجرا شده و می‌شود. 

بنابراین، بدون درک واقعیت ابعاد دهشتناک نفوذ و چاره‌اندیشی عاجل برای مقابله با آن، کمترین امیدواری به پیشرفت و توسعۀ ایران، به رفاه و آسایش توده‌ها، فقط یک توهم است.

نقل از: وب‌سایت بنیادی رهبردی

https://eb1384.wordpress.com/2023/03/03/اسب-تروای-نخبگان-جهانی/

۱۲ اسفند-حوت ۱۴۰۱

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

موضع چین در قبال بحران اوکراین

ولادیمیر ماکسیمنکو (VLADIMIR MAXIMENKO)

ا. م. شیری

 «به رسمیت شناختن واقعیت‌های سرزمینی جدید»

نمی‌دانم چه کسی اولین بار سند منتشره در وب سایت وزارت خارجۀ چین در ۲۴ فوریه را «طرح صلح» نامید، اما این سند، با قضاوت بر اساس نسخه‌های موجود ترجمه شده به زبان روسی، بطور کلی حاوی واژه «طرح» نیست. این سند ۱۲ ماده‌ای «موضع چین در مورد راه‌حل سیاسی بحران اوکراین» نام دارد.

نیکولای واویلوف، چین‌شناس مشهور روس، نویسندۀ رسالۀ اساسی «قدرت چینی» در کانال تلگرام خود خاطرنشان کرد که طرح حل و فصل مناقشۀ اوکراین «شامل مجموعۀ استانداردی از فرمول‌های دیپلماتیک است و با ابتکارات چین در مورد درگیری‌های نظامی مشابه در جهان تفاوتی ندارد».

و اینجاست که مشکل آشکار می‌شود. وضعیتی که در طول عملیات نظامی ویژه در بخشی از قلمرو اتحاد شوروی سابق، در اوکراین، در زیستگاه «یک خلق» ایجاد شد (اگر آنچه را که در حال رخ دادن است نه با توجه به شرایط، بلکه از نقطه نظر تاریخ مردم روسیه در نظر بگیریم)، نمی‌توان آن را در قالب استاندارد قرار داد و با «مجموعۀ استاندارد فرمول‌های دیپلماتیک» تنظیم نمی‌شود. این وضعیت که پس از کودتای فوریۀ ۲۰۱۴ در کی‌یف شکل گرفت و به دلیل منحصر به فرد بودن، نیازمند راه‌حل‌های سیاسی غیراستاندارد است. به ۹ سال زمان نیاز دارد. سند منتشر شده توسط پکن با احتیاط چنین راه‌حل‌هایی را پیشنهاد نمی‌کند. در «۱۲ نکته» می‌توان چنین خواند: «… طرفین درگیری باید به شدت رعایت کنند»… «… طرفین باید خویشتن‌داری کنند»… «… جامعۀ بین‌المللی باید اقدام کند»… علیرغم غیرقابل انکار بودن همۀ موارد ذکر شده در ذیل این نکات، آن‌ها در سند مشخص نشده‌اند. و گشتن به دنبال جزئیات در چنین سندی عجیب است.

خطوط نظم نوین جهانی در حال شکل‌گیری نامشخص است. اما نکتۀ اصلی این است که نظم نوین جهانی سلطه‌گر نخواهد بود. جهان به غرب و بقیه، به غرب و «همۀ دیگران» تقسیم نخواهد شد. و مهم نیست که این یا آن تیم ریاست جمهوری در کاخ سفید، این یا آن نمایندۀ کنگره در کاخ کنگره در مورد تغییراتی که در جهان آغاز شده، چه فکر می‌کنند.

ممکن است بعداً آغاز عملیات ویژۀ نظامی نیروهای مسلح فدراسیون در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ تاریخ نمادین آغاز جایگزینی نظم جهانی قدیمی با نظم جدید نامیده شود.

واکنش عجیبی به اعلام موضع پکن در قبال بحران اوکراین از سوی واشنگتن صورت گرفت. پرزیدنت بایدن ضمن صحبت از ابتکار چین، هیچ چیز دیگری برای انجام دادن نیافت جز اینکه فرض کند که چین می‌تواند… به نفع خود عمل نکند: «من چیزی در این طرح نمی‌بینم که نشان دهد چیزی وجود دارد که برای کسی غیر از روسیه مفید باشد…». بایدن گفت. خوب اگر نمی‌بیند، پس نمی‌بیند.

در شامگاه ۲۴ ژانویه، وزارت امور خارجۀ روسیه در مورد موضع چین در خصوص راه‌حل سیاسی بحران اوکراین اظهار نظر کرد. وزارت امور خارجۀ روسیه در تفسیری نوشت: «ما از تمایل صمیمانۀ دوستان چینی برای کمک به حل و فصل مناقشه در اوکراین با ابزارهای صلح‌آمیز بسیار قدردانی می‌کنیم. روسیه آماده دستیابی به اهداف عملیات ویژۀ نظامی از طریق ابزارهای سیاسی و دیپلماتیک است. از جمله پیش نیازها (شرایط) ذکر شده در تفسیر و پیشنهاد دستیابی به یک راه حل سیاسی و دیپلماتیک، «شناخت واقعیت‌های سرزمینی جدید» نام برده شد. وزارت امور خارجه رمزگشایی می‌کند:

«امروزه مانع اصلی راه‌حل مسالمت‌آمیز، فرمان ولادیمیر زلنسکی بتاریخ ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۲ مبنی بر عدم امکان مذاکره با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه و همچنین ابتکار رهبر اوکراین دایر بر خواست خروج نیروهای روسیه از سرزمین‌های جدید ما- دونباس، کریمه، زاپوروژیه و منطقۀ خرسون، نشان‌دهندۀ دوری کامل کی‌یف رسمی از واقعیت‌های معاصر است».

مأخذ: وبگاه بنیاد فرهنگ راهبردی

https://eb1384.wordpress.com/2023/02/28/

۹ اسفند-حوت ۱۴۰۱

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

مقاومت در برابر تجاوزات بی‌وقفۀ آمریکا علیه کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه

نیل نیکاندروف (NEIL NIKANDROV)

ا. م. شیری

بر اساس اسناد ضد جاسوسی کلمبیا

وضعیت نیروهای چپ در کشورهای نیمکرۀ غربی پس از مرگ هوگو چاوز، رهبر واقعی مقاومت آمریکای لاتین در سال ۲۰۱۳ (به شفارش جورج دبلیو بوش، با اجرای عوامل سازمان‌های سیا و موساد) و با به قدرت رسیدن احزاب راستگرای محافظه کار در برزیل، مکزیک، اکوادور، آرژانتین، پرو و ​​تعدادی از کشورهای دیگر پیچیده‌تر شد. واشینگتن بلافاصله رهبری مبارزه با «سوسیالیست‌ها – کمونیست‌ها – پوپولیست‌ها» در هاوانا، کاراکاس و ماناگوا را بدست گرفت.

ایالات متحده مخالفان خود را در کشورهای جنوب ریو-گرانده بطرز مالیخولیایی مورد تعقیب قرار می‌هد. دکترین مونرو کنار گذاشته نشده است. این بعنوان اصل اساسی سیاست خارجی ایالات همچنان عمل می‌کند و پیش از همه، «مداخلۀ» چین و روسیه، بعنوان رقبای اصلی ژئواستراتژیک آمریکا در آمریکای جنوبی را رد می‌کند.

تمام سنگینی حملات واشینگتن بر دوش کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه، شرکای آزمودۀ پکن و مسکو که مردمانشان از حق مشروع خود برای آزادی و استقلال دفاع می‌کنند، متمرکز شده است.

مقیاس خرابکاری ایالات متحده در یک مجموعۀ افشاگرانه در مجلۀ کلمبیایی رایا (Revista Raya) انتشار یافته است. کارکنان این مجله موفق شدند اسناد مخفی ضد جاسوسی کلمبیا در مورد روش‌های کار در سمت کوبا، ونزوئلا و نیکاراگوئه را به دست آورند.

پرونده کوبا (با اسم رمز «چارلی») حاوی هزاران مطلب مهم عملیاتی همراه با گزارش‌هایی در خصوص تحت نظر گرفتن سیاستمداران در کلمبیا، دیپلمات‌ها، نمایندگان بازرگانی، روزنامه‌نگاران جزیرۀ آزادی است. از طریق نظارت مأموران استراق سمع، نحوۀ زندگی، مسیرها، تماس‌های نمایندگان کوبا از زاویۀ افشای فعالیت‌های احتمالی جاسوسی و بی‌ثبات‌کنندۀ آن‌ها بررسی می‌شود. ضد جاسوسی اطلاعاتی در مورد ارتباطات کاری معمول کوبایی‌ها با سیاستمداران کلمبیایی، شخصیت‌های مختلف آمریکای لاتین و رهبران اجتماعی به سفارت ایالات متحده مخابره می‌کند و واکنش به آن همواره مورد تشویق قرار می‌گیرد: «ما از هرگونه اطلاعات شما قدردانی می‌کنیم و برای برجسته کردن حضور کوبا از شما سپاسگزاریم».

بر اساس پرونده، نظارت بر کوبایی‌ها به صورت شبانه روزی انجام می‌شود. مکاتبات اینترنتی سفیر کوبا، همسرش، کارمندان هواپیمایی کوبانا دی آویشن و روزنامه‌نگاران پرنسا لاتینا تحت نظر هستند. با تلاش مشترک سازمان سیا و ضد جاسوسی، به جز ضبط سخنرانی دبیر دوم سفارت کوبا در یک مراسم علنی در دانشگاه ملی بوگوتا، که در آن او «فعالیت‌های مأموران ایالات متحده در کلمبیا» را افشا کرده باشد، هیچ مدرک قابل توجهی از «جاسوسی کوبایی‌ها» در کلمبیا به دست نیامد. این دیپلمات به دلیل نقض کنوانسیون وین در مورد روابط دیپلماتیک از کشور اخراج شد. در طول عملیات «چارلی»، افسران ضد جاسوسی و سیا موفق شدند در لپ‌تاپ یکی از  «رهبران برجستۀ  سازمان چریکی ارتش آزادی‌بخش کلمبیا» شواهدی مبنی بر «مشارکت» دولت کوبا در اعتراضات اجتماعی گسترده در بوگوتا و سایر شهرها پیدا کنند.

آمریکایی‌ها با چنین روش‌هایی سعی می‌کنند کوبا را به عقب‌نشینی از مواضع وادار کنند. کوبا به نماد مقاومت موفق در مقابل ایالات متحده تبدیل شده است. گواه آن نتایج کوبنده رأی‌گیری در بارۀ قطعنامۀ مجمع عمومی سازمان ملل مبنی بر خواست رفع محاصرۀ جزیرۀ آزادی توسط آمریکا بود. به لطف مقاومت کوبا، میلیون‌ها نفر این باور رسیده‌ است که امپراتوری آمریکا گردن خود را خواهد شکست. این شکست به مفهوم عدالت تاریخی نیاز دارد. پس آنگاه، در هر تقاطع خیابانی در آمریکای لاتین، می‌توان مدال‌های مفرغی پنتاگون را به عنوان یک سوغات ارزان قیمت به یاد پیروزی‌های آن خرید، که هرگز اتفاق نیفتاده است.

ونزوئلا و نیکاراگوئه بعنوان دو متحد کوبا اکنون روزهای سختی را پشت سر می‌گذارند. فاتحان انگلیسی زبان قرن بیست و یکم از همه طرف حمله می‌کنند. دژهای مستحکم در قلمروی که قرار است در نهایت مستعمره شود، ساختمان‌های مستحکم بتنی سفارت‌های آمریکا هستند. این‌ها همان قلعه‌های مستحکمی هستند که در جنگ‌ها برای نابودی سرخپوستان استفاده می‌شدند. جانشین چاوز، نیکلاس مادورو، رئیس جمهور فرستادگان آمریکایی را با اعتماد به پیروزی نهایی انقلاب بولیوار عصبانی می‌کند. او به قدری از پیروزی مطمئن است که در آینده قصد دارد به شغل سابق خود به عنوان راننده اتوبوس شهری بازگردد. «من با سر بلندی به سر کارم برمی گردم، با لباس فرمم، اتوبوسم را روشن می‌کنم و به خیابان‌ها می‌روم تا به عنوان یک کارگر به مردم ونزوئلا خدمت کنم».

اکنون سفارت آمریکا از خاک کلمبیا علیه ونزوئلا فعالیت می‌کند. در بوگوتا، این پست دیپلماتیک موقت دولت ایالات متحده از خوان گوایدو، رئیس جمهور «انتقالی» حمایت می‌کرد. شکست‌های او در تلاش برای سرنگونی نیکلاس مادورو، به شکست واشنگتن در ونزوئلا منجر شد. در مارس ۲۰۲۲، جیمز استوری، سفیر «برای ونزوئلا» و خوان گونزالس، رئیس ارشد امور نیمکرۀ غربی سرویس امنیت ملی از کاراکاس بازدید کردند تا رویکرد ونزوئلا در مورد عرضۀ نفت به ایالات متحده در صورت تحریم انرژی روسیه را بررسی کنند. آمریکایی‌ها کاهش موقت تحریم‌ها علیه ونزوئلا را به عنوان یک «هویج» پیشنهاد کردند. مادورو بر لغو بی‌قید و شرط همۀ تحریم‌ها و بازگرداندن کنترل کامل بر شرکت دولتی نفت و گاز ونزوئلا پافشاری کرد.

استوری بار دیگر به همراه فرستادۀ ویژۀ رئیس جمهور در امور گروگان‌ها به کاراکاس سفر کرد تا دربارۀ آزادی گروهی از آمریکایی‌های بازداشت شده، از جمله مدیران شرکت نفت سیتگو مذاکره کند. حضور نمایندگان آمریکا در نقش ریش‌سفید، تحقیرآمیز است!

کار عملیاتی آمریکایی‌ها برای نمایندگی نیکاراگوئه در کلمبیا در فوریه ۲۰۲۲ پس از اظهارات دانیل اورتگا مبنی بر اینکه کلمبیا یک «کشور مواد مخدر» است و به طور منظم کشتار فعالان حقوق بشر و فعالان اجتماعی را پوشش می‌دهد، متوقف شد. تعداد قربانیان به چندین هزار نفر رسید. واکنش تند اورتگا پاسخی معادل به حملات مقامات کلمبیایی مبنی بر فقدان دموکراسی در نیکاراگوئه و نقض حقوق بشر توسط «رژیم غیرقانونی» است. روابط دیپلماتیک بین بوگوتا و ماناگوا قطع شد، نیکاراگوئه‌ای‌ها کلمبیا را ترک کردند. واشنگتن وضعیت را برای حمله نهایی به دولت اورتگا بسیار امیدوارکننده ارزیابی کرد. سازمان‌های غیردولتی و «مقامات» مربوطه از روشنفکران خلاق، رسانه‌ها، مؤسسات آموزشی بر راه‌اندازی تظاهرات متمرکز بودند، همانطور که چند سال پیش در خیابان‌های شهرهای نیکاراگوئه بود و صدها قربانی به پایان رساند. سپس پلیس و ارتش، بدون مشکل، شورش‌ها را سرکوب کردند.

با در نظر گرفتن این موضوع، دانیل اورتگا با در هم بر هم کردن کارت‌های مأموران سیا و توطئه‌گران مطلع از ماهیت عملیات، به چندین حمله پیشگیرانه دست زد. رئیس جمهور توافقنامه هوگو رودریگز را که با موفقیت مراحل تصویب در کنگرۀ آمریکا برای پست سفیر را گذراند، ابطال کرد. رودریگز سخنور مبارزات آیندۀ خود را برای «دموکراتیزه کردن» نیکاراگوئه چنان فصیح توصیف نمود که اورتگا با خواندن فهرست سوالات و پاسخ‌ها در جلسۀ استماع، این سؤال به ذهنش خطور کرد: «من چه نیازی به چنین سفیر دارم»؟ رئیس جمهور سپس دستور اخراج بتینا موشیدت، سفیر اتحادیۀ اروپا را که خواستار آزادی زندانیان سیاسی و تغییرات فوری دموکراتیک شده بود، صادر کرد. سپس روابط دیپلماتیک به دلیل «سیاست مداخله‌جویانه» قطع شد. اخراج دویست تن از مخالفان با مصادرۀ اموال آن‌ها از کشور، آخرین اقدام بود.

در آمریکای لاتین، بادهای تغییر بدون دیکتۀ آمریکا می‌وزند.

نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی

https://eb1384.wordpress.com/2023/03/02

۱۱ اسفند-حوت ۱۴۰۱

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

خط رویارویی در ترکمنستان

دمیتری نفیودوف (DMITRY NEFYODOV)

ا. م. شیری

ایالات متحده «برای بهره‌مندی ترکمنستان از فشار تحریم‌ها بر روسیه»، «کمک» پیشنهاد می‌کند

تمایل روسیه برای استفاده فعال‌تر از مسیرهای حمل‌ونقل جایگزین، عمدتاً از طریق ترکمنستان به سمت کشورهای جنوب و جنوب شرقی آسیا، ممکن است با عدم تمایل عشق‌آباد به نادیده گرفتن خطر تحریم‌های ثانویه توسط ایالات متحده و دست نشاندگان اروپایی‌اش مواجه شود.

در ۶ اکتبر ۲۰۲۲، عشق آباد رسماً «تعهد دولت ترکمنستان به گسترش همکاری‌های تجاری و اقتصادی با ساختارهای تجاری ایالات متحده» را اعلام کرد و از «سهم مثبت شرکت‌های آمریکایی در زمینه‌های مختلف اقتصاد ترکمنستان» قدردانی کرد.

همان روز، وپا (وفا) حاجی‌یف، معاون وزیر امور خارجۀ ترکمنستان با ژنرال پل دین، معاون اول دستیار وزیر امور خارجۀ ایالات متحده در ادارۀ کنترل تسلیحات، راستی‌آزمایی و رعایت توافقات نظامی-فنی دیدار کرد. طرفین مسائل مربوط به دستورکار منطقه‌ای و بین‌المللی را مورد بررسی قرار دادند و راه‌های تقویت اقدامات اعتمادسازی در کنترل تسلیحات و اجرای تعهدات بین‌المللی در این زمینه را مورد بحث و بررسی قرار دادند. مدتی قبل از آن، در پایان سپتامبر ۲۰۲۲، ایالات متحده و ترکمنستان که دارای مرز طولانی با ایران است، رسماً «تداوم روند تماس‌ها در زمینۀ مسائل امنیتی و همکاری‌های نظامی» را اعلام کرد. زمینه‌های مشخص همکاری اعلام نشده است.

مجمع تجاری آمریکا-ترکمنستان، دسامبر ۲۰۲۲

از اول ژانویۀ ۲۰۱۹، در ترکمنستان ۶۵۸ شخص حقوقی تحت مالکیت انحصاری دولت‌ها یا ساختارهای تجاری خارجی و یا با مالکیت مشترک ثبت شده است. آمریکایی‌ها (۲۴ شرکت) بیش از همه به فعالیت در حوزۀ ماشین‌سازی (بوئینگ، جان دیر، جی آی کیس) و مجتمع نفت و گاز (موبایل اویل، مشاوران ارتباطات آمریکایی، شرکت، یونوکال) و انگلیسی‌ها در حوزۀ مخابرات علاقه‌مند هستند. در اوایل دسامبر، یک مجمع تجاری مشترک در اتاق بازرگانی و صنایع ترکمنستان برگزار گردید. هیئتی به ریاست اریک استوارت، مدیر اجرایی شورای تجاری ترکمن-آمریکایی مرکب از نمایندگان بسیاری از شرکت‌ها از جمله، بجتل کورپریشن، بوئینگ، نیکولائوس کمپانی و چندین شرکت دیگر در این مجمع شرکت کردند. علاوه بر عبارات پر زرق و برق کلی (چیزی مانند «بهره‌گیری از بهترین تجربیات به نفع ثبات منطقه‌ای»)، اتحادیۀ صنعت‌گران و کارفرمایان ترکمنستان یک یادداشت تفاهم با شرکت آمریکایی نیکولائوس کمپانی (Niklaus Companies) برای ایجاد یک باشگاه گلف (؟!) امضا کرد. دامنۀ برنامه‌ها با مشارکت آمریکا از جمله، در مورد تهیۀ راهنمای سبز کردن این کشور کویری با حمایت آژانس کمک آمریکا به توسعۀ بین‌المللی (آژانس نامطلوب در روسیه)، به طرز چشمگیری گسترش یافته است. در ماه‌های اخیر، برخی از شرکت‌های اوکراینی در زمینۀ مهندسی مکانیک، ساخت تأسیسات زیربنایی و اکتشافات زمین‌شناسی حضور خود را در ترکمنستان اعلام کرده‌اند.

دونالد لو، دستیار وزیر امور خارجه – رئیس دفتر امور آسیای جنوبی و مرکزی وزارت امور خارجه در تاریخ ۶ نوامبر در عشق آباد سخنرانی کرد. او در بخشی سخنان خود گفت: «… ایالات متحده در نظر دارد به ترکمنستان کمک کند تا از فشار تحریم‌ها علیه روسیه بهره‌مند شود. خوشحال خواهیم شد که به همکاری با دولت ترکمنستان و جامعۀ تجاری آن برای کمک به آن‌ها برای خروج بیشتر از رژیم تحریم‌ها ادامه دهیم». این آمریکایی همچنین با اشاره به «منافع» قزاقستان همسایه در نتیجۀ خروج بسیاری از بانک‌های بزرگ روسیه از آنجا در تابستان-پاییز ۲۰۲۲ گفت: «به ترکمنستان نیز به همین ترتیب توصیه می‌کنیم».

شریان‌های ریلی حمل و نقل ترکمنستان

و اکنون در بارۀ امکانات همکاری منطقه‌ای در مثلث ترکمنستان – روسیه – ایران. رضا نوشادی، مدیرعامل و رئیس هیئت مدیرۀ شرکت مهندسی و توسعۀ گاز ایران گفت: «تهران پیشنهاد می‌کند گاز ترکمنستان و روسیه را به هر سمتی، از جمله در سمت جنوب آسیا به مصرف‌کنندگان منتقل کند». پیشنهاد مربوطه به گازپروم و ترکمن گاز ارائه شد. به ویژه، ایران آمادگی دارد گاز پاکستان را تا مرز تأمین کند. لازم به ذکر است  که خط لولۀ گاز در این کشور در دست ساخت است. علاوه بر این، «ایران آماده است به ازای بدهی دو میلیارد دلاری خود به ترکمنستان، پروژه‌های مختلف را در ترکمنستان، نه تنها در بخش نفت و گاز، بلکه در تمام زمینه‌های صنعتی از لحظه راه‌اندازی تا تکمیل اجرا کند». فعال شدن تماس‌های بین ترکمنستان، ایران و ترکمنستان و روسیه در بالاترین سطوح در ماه‌های اخیر قابل توجه است. الکسی اورچوک، معاون نخست وزیر روسیه که قبلاً در ماه نوامبر از عشق‌آباد دیدن کرده بود، در ۱۸ فوریه برای گفتگو با قربانقلی بردی‌محمداف، رئیس مجلس شورای ملی ترکمنستان، دوباره به این جمهوری سفر کرد.

به گزارش نشریۀ «ترکمنستان بی‌طرف»، رئیس مجلس (رئیس جمهور سابق و پدر رئیس جمهور فعلی) چشم‌انداز خوب مشارکت سودمند دوجانبه در حوزۀ تجاری و اقتصادی، حمل‌ونقل و ارتباطات و لجستیک در مجتمع کشت و صنعت را یادآور شد. اخیراً سردار بردی‌محمداف، رئیس جمهور ترکمنستان اسناد مربوط به ساخت تأسیسات جدید پزشکی مدرن را امضاء کرد. در جریان سفر میخائیل میشوستین، نخست وزیر روسیه به عشق آباد در ماه ژانویه، ۸ توافقنامه بین بخشی امضا شد.

مسیر ترکمنستان-ایران از مسیر فرا‌افغانستان مطمئن‌تر است…

اما گزارش نشریۀ آمریکایی اوراسیا نت مبنی بر اینکه فعالیت مسکو در سمت ترکمنستان «با استقبال مناسب  مواجه نمی‌شود»، یک کلیشۀ تبلیغاتی است. همین نشریه به پروژۀ قدیمی ساخت خط‌ آهن از ترکمنستان به تاجیکستان از طریق خاک افغانستان با چشم‌انداز اتصال به کریدور حمل‌ونقل به جنوب آسیا با دور زدن ایران اشاره می‌کند. در همین حال، با توجه به وخامت اوضاع در افغانستان، این مانند یک فانوس جادو به نظر می‌رسد. همین امر در مورد پروژۀ خط لولۀ گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند نیز صدق می‌کند. با این وجود، همانطور که گفته شد، مسکو و عشق‌آباد همچنان در حال مذاکره برای امکان احیای پروژۀ خط لولۀ گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند هستند، بشرط اینکه «روسیه امنیت زیرساخت‌های جدید را تضمین کند». در مقابل آن، مسکو ظاهراً به دنبال دسترسی عشق‌آباد به خطوط لولۀ خود و در آینده، اتصال خط لولۀ گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند با «پاکستان استریم» است. در واقع، سردار بردی‌محمداف از درخواست تسریع در اجرای پروژه‌های ساخت خط لولۀ گاز فراافغانی و خط موازی برق فشار قوی به پاکستان و هند خسته نمی‌شود. اما به نظر می‌رسد که در شرایط محدود شدن گفتگوی مسکو و رژیم قندهار-کابل طالبان ممنوع در روسیه، این امر مطلقاً منتفی است.

به این ترتیب، در یک سو، تلاش‌های زیان‌بار واشینگتن برای گسترش روابط ترکمنستان در جهت عرض جغرافیایی بر خلاف نصف‌النهار خودنمایی می‌کند (این امر در مورد تأمین گاز از میادین ولایت ماری به چین از طریق ازبکستان و قزاقستان صدق نمی‌کند). در سوی دیگر، موضع بی‌طرف ترکمنستان در مورد تعدادی از مسائل مورد تأکید قرار گرفته، که به توسعۀ روابط روسیه و ترکمنستان کمک می‌کند. خط رویارویی اینجاست.

منبع: بنیاد فرهنگ راهبردی

۱۰ اسفند-حوت ۱۴۰۱

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

بلینکن، فورستال زمان ما

آیا باید منتظر یک پرش جدید از پنجرۀ بیمارستان روانی باشیم؟

دمیتری مینین (DMITRY MININ)

ا. م. شیری

وزیر خارجۀ آمریکا بعنوان یک معضل جهانی

روند تحولات جهان به مؤلفه‌های زیادی بستگی دارد. اما، هیچ کس نقش فرد را در شکل‌گیری آن انکار نمی‌کند. قبلاً موردی در تاریخ ایالات متحده وجود داشت که جیمز فورستال، وزیر دفاع، که بعداً معلوم شد بیمار روانی است، تقریباً کشور و کل کرۀ زمین را در آستانۀ جنگ جهانی سوم قرار داد. فراخوان‌های هیستریک او برای «مقابله» با اتحاد جماهیر شوروی در نهایت حتی شاهینی مانند هاری ترومن، رئیس جمهور را نیز ترساند. در نتیجه، فورستال که به خاطر توهم شدید خود دیوانه شده بود، در بخش روانی بیمارستان نظامی والتر رید بستری شد و در سال ۱۹۴۹ از پنجرۀ طبقۀ ۱۶ آن بیرون پرید و فریاد زد: «روس‌ها می‌آیند»!

آیا می‌توان افرادی مانند فورستال و بلینکن را آدم‌های عادی تصور کرد؟

براستی، نسخۀ دیگری وجود دارد. فورستال علاوه بر روس‌ها، درگیر آزار و اذیت یهودیان آمریکایی نیز بود و همۀ آن‌ها را کمونیست‌های بالقوه تصور می‌کرد‌. خُب، یک مرد بیمار… روس‌ها که دور بودند، اما همشهریان یهودی الاصلش در مطبوعات او را به تمسخر می‌گرفتند. برای اینکه تعداد کمی از آن‌ها در آنجا در نزدیکی بودند. طبق این نسخه، فورستال در واقع با فریادهای «آن‌ها می‌آیند»، به «آخرین پرواز» رفت و منظور او متخلفان- یهودیانی بودند که ظاهراً پس از او به آمریکا آمده بودند.

ظاهر امروزی بیمارستان والتر رید: آیا اکنون منتظر کسی است؟

نقل است که تاریخ تکرار می‌شود. نسخۀ تناسخ فورستال در شخص آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه در مورد اینکه چه کسی مقصر تمامی مشکلات جهان است، دیگر تقسیم شده است. اما اکنون آن‌ها «روس‌ها» و ‌«چینی‌ها» هستند که «می‌آیند». بسیاری‌ها نسبت به خطری که در آمریکا مطرح می‌کنند، با وسواس بلینکن را با فورستال مقایسه می‌کنند. تمام محافل واشینگتن به انتشار این عقیده شروع کرده‌ است که بلینکن «یک فرد بسیار خطرناک» است و با او می‌توان خود را بی سر و صدا در سنگرهای جنگ جهانی سوم یافت. این نگرانی‌ها از این واقعیت ناشی می‌شود که در گذشته مواردی در ایالات متحده وجود داشته است که معاونان پر جذبۀ رئیس جمهور، سران کاخ سفید را تحت تأثیر قرار داده‌اند. به عنوان مثال، دیک چنی در دورۀ جورج دبلیو بوش! وزیر خارجۀ برجسته مانند هنری کیسینجر نیز از این قبیل آدم‌ها بودند. اما هرگز چنین وضعیتی پیش نیامده که فردی در این موقعیت، حاکم واقعی کشور باشد. فورستال حتی نمی‌توانست چنین درجۀ نفوذ را در خواب هم ببیند. اما دلایل بیش از حد کافی وجود دارد که نشان می‌دهد پیروان موفق‌تر او نیز آماده‌اند تا خود را با سر در آتش جهانی که او برافروخته، بیاندازند.

سرنوشت جهان به این «وارث» بالقوۀ فورستال بستگی دارد.

سیمور هرش، افشاگر اصلی روزگار ما، یکی از نخستین کسانی بود که در آمریکا در مورد این واقعیت به طور علنی صحبت کرد که «سر» بلینکن و نزدیکترین وابستگان او مانند جک سالیوان و ویکتوریا نولاند «مشکل دارد». او به ویژه بدون تردید می‌گوید سازماندهی انفجار نورد استریم توسط آن‌ها نیز یک اقدام «جنون‌آمیز عامدانه» بود. شکار بالون‌های چینی به طور کلی از سری ترفندها در یک تیمارستان است. به گفتۀ هرش، همۀ کشورهای بزرگ دنیا این گونه بالون‌های هواشناسی را که به تعداد زیاد پرتاب کرده و می‌کنند، مدام  از مسیر منحرف می‌شوند و هیچکس به جز دیوانه‌ها و شکارچیان بشقاب پرنده اهمیت زیادی به این موضوع قائل نمی‌شود. کاری که دولت کنونی در مورد آن‌ها انجام داده، اگر مضحک تصور نشود، رقت‌انگیز است.

نتیجۀ موفقیت‌آمیز عملیات راهبردی نیروی هوایی آمریکا در ساقط کردن بالون چینی

نگرانی هرش در مورد سلامتی روانی بلینکن و یارانش را ظاهراً منابع بلندپایۀ روزنامه‌نگار نیز که افشای جزئیات اقدامات غیرعادی را ضروری می‌دانند، دارند. اما این واقعیت هنوز به آگاهی توده‌ها نرسیده است.

هم‌دوره‌های فورستال متوجه شدند که او در جلسات شورای امنیت ملی، به صحبت‌های دیگران گوش می‌دهد و هنگامی که خودش صحبت می‌کند، سرش را چنان سخت می‌خاراند که خونریزی می‌کرد. وجود یک لکۀ طاس قرمز رنگ به اندازۀ یک «دلار نقره‌ای» در سر او ناشی از خاراندن بود. بدین سبب، او مورد توجه قرار گرفت.

فورستال قبل از «آخرین پرش» با یک «دلار» روتوش شده

بلینکن چنین عادتی ندارد. او یک کژپندار تکانشی نیست، بلکه یک دیوانه متمرکز است. بنابراین، این شخص حتی خطرناک‌تر است. زیرا وسواس او بلافاصله توجه دیگران را جلب نمی‌کند.

این «سندرم زلنسکی» نیست، بلکه وضعیت طبیعی روانی بلینکن است

شاید علناً فقط یک بار خونسردی خود را از دست داده است و آن هم زمانی که در «گفتگوی استراتژیک» به دلیل بی‌احترامی وانگ یی، مسئول فعلی سیاست خارجی چین و عضو کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست چین به کشورش با صدای بلند او را سرزنش کرد. بلینکن، همانطور که در صفحۀ تلویزیون مشاهده شد، سر تا پا دچار تشنج شده بود. به نظر می‌رسید که او در آستانۀ صرع بود. ولی به سختی خود را جمع و جور کرد. شکی نیست که او با کینه‌توزی پاتولوژیک خود، کینۀ چینی‌ها را همیشه در دل داشت. و اگر بعداً تحریکات شومی توسط آمریکایی‌ها در منطقۀ تایوان انجام شود، نباید تعجب کرد. 

وانگ یی و بلیکن آزرده‌خاطر

دیدار این دو سیاستمدار در کنفرانس مونیخ بسیار عجیب بود. بلینکن به شدت ابراز تأسف کرد که چرا وانگ یی به سبب پرواز بالون چینی بر فراز خاک آمریکا از او عذرخواهی نکرده است. برای چه چیزی عذرخواهی کنیم؟ بخاطر تغییر جهت وزش باد؟ پس برای مدتی طولانی مانند خشایار، پادشاه ایرانی باید دستور داد تا دریا را به خاطر خلق و خوی ناآرامش تازیانه بزنند. این سیاستمدار چینی به این نکته اشاره کرد که در واقع آمریکایی‌‌ها باید عذرخواهی کنند. آن‌ها یک بالون هواشناسی بی‌ضرر را ساقط کردند و یک «سیرک با اسب‌» پیرامون آن به راه انداختند. وانگ یی تصمیم آمریکایی‌ها برای سرنگونی بالون را «پوچ و هیستریک» خواند.

گرایش بیمارگونۀ بلینکن به دروغگویی، گواه «ویژگی‌های» شخصیتی وی است. او در زندگی‌نامۀ خود موارد را مدام تحریف و مخدوش می‌کند. او دائماً در مورد اجداد یهودی خود که تا اوایل قرن بیستم در کی‌یف زندگی می‌کردند و سپس نام خانوادگی بلینکن را یدک می‌کشیدند، می‌گوید که آن‌ها از «قتل عام‌های روسیه» به آمریکای «متبرک» فرار کردند. بنابراین، اگر تو ادعا می‌کنی که اوکراین، همین اوکراینی که به جنگ با روسیه تا «آخرین قطره خون» تحریک می‌کنی، صدها سال وجود داشته، پس احتمالاً قتل‌عام‌ها در آنجا نیز کار «اوکراین» بوده نه «روسیه». به هر حال، هرگز هیچ «قتل عام یهودی» در قلمرو فدراسیون روسیه فعلی روی نداده است. همۀ آن‌ها در اوکراین و مولداوی امروزی اتفاق افتاده است.

بلینکن ضمن صحبت در بارۀ ناپدری خود، سامویل پیزار (نام‌خانوادگی در بدو تولد – پیزار)، زندانی سابق اردوگاه‌های فاشیست، گذشتۀ خود را طوری معرفی می‌کند که گویی از اردوگاه‌های شوروی فرار کرده، توسط یک تانکیست سیاهپوست آمریکایی آزاد شده است و سپس، پیزار جوان برای قدردانی، در مقابل او به زانو درآمده است. اما خود ناپدری قبل از مرگش داستان کاملاً دیگری را تعریف کرد: «بخاطر قهرمانی سربازان روس و همچنین بخاطر این واقعیت که آشویتس توسط نیروهای شوروی آزاد شد، من تا ابد سپاسگزارم. من به دنبال نبرد استالینگراد که نقطۀ عطف جنگ بود و حملۀ ارتش شوروی نجات یافتم».

ساموئل پیزار، پدرخواندۀ وزیر امور خارجه آمریکا (پیزار)، زندانی اردوگاه‌های مرگ فاشیست‌ها

هوشیاری دردناک آنتونی بلینکن در این واقعیت نیز آشکارتر می‌شود که او فقط دروغ نمی‌گوید. ظاهراً خودش به اختراعاتش اعتقاد دارد. حساب کردن روی یک گفتگوی قابل درک و توافق با این شخص بسیار دشوار است.

فورستال تاوان وسواس زندگی خود را پرداخت، بلینکن هنوز بحساب جان دیگران هزینه می‌کند. آیا آن‌ها عاقبت مشابهی خواهند داشت، آینده نشان خواهد داد.

شک‌های مبهم افزایش می‌یابد. به نظر می‌رسد بلینکن حتی از فورستال بیمارتر است!

منبع: وب‌سایت بنیاد فرهنگ رهبردی

https://eb1384.wordpress.com/2023/02/27/

۸ اسفند- حوت ۱۴۰۱

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate