محدود کردن هویت به لباس، توهین به کرامت انسان است

 در چند روز گذشته، رسانه ها بیش از همه خبر مربوط به مصاحبه ی یکی از مهره های رژیم در شبکه ی کُردستان را برجسته کرده اند و به تفسیر پیرامون آن پرداخته اند. در این مصاحبه مجری صدا و سیمای رژیم در برنامه ای لباس کُردی را « لباس چوپانی» نامید. حالا در این بین یک عده مدعی هستند که به لباس کُردی توهین شده است. اگر در صورتی مرتبط دادن لباس کُردی به واژه چوپان و لباس چوپانی را توهین آمیز می دانید، پرسش من از ناسیونالیست های ٬٬ انسان دوست٬٬ این خواهد بود که آیا این برداشت در ذات خود توهین به چوپان نیست؟

مسلماً از منظر اقتصاد سیاسی و قوانین بورژوایی، شخصیت انسان بر اساس مالکیت، تفکیک دستمزد، تفکیک کار و یا شغل او و مواردی از این قبیل تعریف می شود. مارکس در ٬٬دست نوشته های اقتصاد و سیاسی فلسفی ۱۸۴۴ ٬٬ ثابت می کند که بر اساس اصول اقتصادی ، انسان -دقیق تر بگویم کارگر- تا سطح یک کالا و به قول خودش پَست ترین نوع کالا تتزل می یابد. در واقع جایگاه انسان در جامعه بر اساس قوانین و منطق بورژوایی تعریف می شود. هر چه فرد ثروت بیشتری داشته باشد و یا از لحاظ قدرت اقتصادی و سیاسی و اجتماعی موقعیت به اصطلاح برتری داشته باشد،  این جایگاه ارتقا خواهد یافت.

 مصاحبه ی اخیر و بازتاب وسیع آن،‌ حقایق نوشته های کارل مارکس را به معنای کلمه مطرح کرد. اگر در صورتی به جای واژه ی چوپان، واژه ی همچون ٬٬ شیر، دکتر، مهندس و …٬٬ به کار گرفته می شد، به همین نتیجه می رسیدند که به کردها توهین شده است؟!

البته مستقل از اینکه در این ویدیو توهینی شده باشد یا نه، مساله ی توهین نه تنها به یک قوم یا ملت خاص بلکه توهین به کرامت انسان از پایه ای ترین اصول ایدئولوژی رژیم فاشیستی ایران به شمار می آید. ایدئولوژی رژیم جمهوری اسلامی ایران گرایش های فکری – سیاسی متفاوتی را در خود جمع کرده که فاشیسم و نژادپرستی، قدرت پرستی، جنگ،‌ اعدام و قتل عام مخالفین،‌فقر و بیکاری در سطح چشمگیر، عدم آزادی بیان، خشونت های فیزیکی،‌مردسالاری، کودک آزاری و صدها مصیبت دیگر مهمترین آنها هستند. تاریخ این رژیم فاشیستی خود فاکتوری است که بواسطه ی آن میتوان کارنامه اش را مورد قضاوت تاریخی قرار داد. چنین اصولی در سیاست های صدا و سیمای رژیم  هم کاملاً رایج است. نتایج منفی و فلاکت بار این سیاست های سیستماتیک از سوی رژیم هر روز قابل ملاحظه اند. متاسفانه این نوع طرز تفکر و نگرش در میان جامعه نیز نهادینه شده است. کافی است که به جوک های سیستماتیک سکسیستی،‌نژادپرستانه، توهین آمیز،‌ تحقیر همجنس گرایان و دگرباشان، بچه بازی « پدوفیل» و غیره نگاه کنیم که در نهایت تاسف به امری مکرر و عادی در بُعد اجتماعی تبدیل شده است. در واقع تمامی این جوک های ارتجاعی در تمام زمینه ها به یک گروه یا ملیت موقعیت برتر و به دیگران موقعیت فرودست می بخشد. در واقع رژیم ایران به صورت سیستماتیک،‌عامل و تسهیل کننده ی خشونت های فیزیکی، نژادپرستی و توهین به انسان، عقب ماندگی جامعه در کلیت خود است.

قدرت حاکم با بهره گرفتن از هژمونی و قدرت خود،‌علاوه بر سانسور حقایق سعی می کند که گرایش و الگوی مورد نظر را به جامعه تزریق کند. همانطور که مارکس و انگلس در مانیفست کمونیست یادآور می شوند که : « قانون، اخلاق، مذهب برای پرولتاریا چیزی نیست جز اوهام بورژوایی که منافع بورژواها در پس آن نهان است». و باز در ادامه می نویسند که: « اندیشه های شماها خود آفریده ی مناسبات تولیدی و بورژوایی نظام مالکیت است، چونانکه احکام حقوقی شما چیزی نیست جز اراده ی طبقه شما که اعتبار قانونی بدان داده شده است، اراده ی که شرایط عادی حیات طبقه ی شما در ایجاد محتوای آن نقش تعیین کننده دارد». [ مانیفست کمونیست. بخش: پرولتارها و کمونیست ها].

این مساله نه تنها در رژیم های فاشیستی مثل جمهوری اسلامی ایران، بلکه در کشورهای به اصطلاح جهان اول نیز از جانب طبقه حاکم اعمال می شود. تنها تفاوتی که در این بین می تواند وجود داشته باشد تنها در فرمت و قالب آن است. گرامشی در دست نوشته های زندان با ظرافت خاص این چنین فرموله می کند: « هژمونی رهبری طبقات متحد و تفوق بر دشمنان است، به طوری که وقتی طبقه ای قدرت را به دست می گیرد، اگر چه سلطه می یابد اما کماکان باید رهبری کند».

حال به موضوع مورد نظر برگردیم.

این بار تبلیغات و ترفندهای زیرکانه ی رژیم فاشیستی جمهوری اسلامی ایران سوا از منافع رژیم، برای ناسیونالیسم کُرد اهداف خاصی را به دنبال داشت.

 نکته ی نخست:

نکته نخست به تلاش رژیم فاشیستی ایران برای منحرف کردن افکار جامعه به مسیر دیگر مرتبط است. اتاق فکر رژیم برای کنترل فضای داخلی، هر نوع ترفند ممکنه را با جدیت پراکتیزه می کند. همانطور که رژيم انتظارش را داشت،‌دیدیم که این ویدیو واکنش های گسترده داخلی و خارجی را به دنبال داشت. متاسفانه باید گفت که محاسبات رژیم دقیق بود و نتیجه ی مورد نظر را به دنبال داشت.

این ویدیو یک پیام روشن از سوی رژیم به مردم داشت؛ به مسائل اساسی نیاندیشید و ما را راحت بگذارید. مصاحبه ی نامبرده که به دو سال گذشته برمی گردد در حالی علنی شد که مواضع علی خامنه ای- رهبر ایدئولوژيک رژيم- نسبت به واکسن کرونا موجب واکنش و اعتراضاتی از سوی برخی از فعالین سیاسی- اجتماعی شد. طی ماه های گذشته شماری از شهروندان ایرانی با حکم اعدام روبرو شده اند. جامعه ی ایران در شرایط کنونی سخت ترین تجربه تاریخ را پیش روی خود می بیند. زندگی این مردم در کنار تهدید کرونا با ترس از قحطی و گرسنگی و گرانی نجومی مواجه شده است. به آمار مرگ و میر ناشی از حوادث کار و عدم ایمنی شرایط و محیط کارگران از سوی کارفرما و دولت و صدها مورد دیگر اشاره کنیم تا متوجه عمق فاجعه در جامعه ی ایران باشیم. طبیعتاً با توجه به شرایطی که در ایران حاکم است، رژیم می ترسد که بار دیگر موج خشم و اعتراضات از سر گرفته شود.

نکته ی دوم:

بعد از علنی شدن این ویدیو، از یک سو گرایش ناسیونالیسم کُرد فرصت و شرایط مناسب و مساعدی برای بازار گرمی ایدئولوژی ناسیونالیستی کسب کرده و در سوی دیگر شرایط مناسب برای ترغیب جامعه برای ایجاد ائتلاف ضد کمونیستی به دست آورده است. همین مصاحبه بهانه ایی را تقدیم ناسیونالیست ها کَرد تا به بهانه ی آن و در آن واحد با یک تیر دو نشان را بزنند. جمهوری اسلامی ایران و ناسیونالیسم کُرد ٬٬ شاید٬٬ در مورد چگونگی اداره ی قدرت کم و بیش در تقابل همدیگر عمل کنند، اما به هیچ وجه نمی توانند نفرت تاریخی شان را نسبت به کمونیست ها انکار کنند.

تاریخ فراموش نخواهد کرد که همین احزاب ناسیونال- بورژوازی و در راس آنان حزب دمکرات، راجع به کمونیسم و کمونیست ها تصویری ترسیم می کرد و می کند که تنها نازیست ها می توانستند چنین رفتاری را از خود بروز دهند .

ایدئولوگ های ناسیونالیسم کُرد در حالی اشک تمساح می ریزند و به اصطلاح مخالفت خود را با توهین و کردارهای نژادپرستانه نشان می دهند ،که هر نوع تغییر مثبت در جامعه را دخالتی نامناسب می دانند و بر این باوراند که باید در مقابل تغییرات ایستادگی کرد. آنان با انکار مبارزه ی طبقاتی و تمکین به وضع موجود بر این عقیده هستند که تغییرات ساختاری در عمل اوتوپیاست و نباید برای تحقق آن فعالیت کرد. در اینجا فقط به یک مورد اشاره خواهم کرد.

خالد عزیزی کُرد زبان در طی یک سخنرانی که بازگو کننده ی ماهیت ایدئولوژیک حزب مطبوع اش است، دفاع از مساله ی اعدام را در فردای سیاسی ایران و کردستان توسط حاکمان کُرد مشروع جلوه می دهد. خالد عزیزی در حالی این سخنان را بر زبان راند، هنوز شوینیسم کُرد در کُردستان ایران به پیروزی نرسیده است. البته آرزوی خالد عزیزی در قسمتی از ژئوپلتیک کُردستان تحت کنترل دو مافیای طالبانی و بارزانی برآورده شده است. همین احزاب ناسیونال- بورژوازی کُرد سعی کرده اند که فاشیسم را به مثابه عصاره فرهنگ و تفکر غالب در جامعه ی کُردستان معرفی کنند.

ناسیونالیسم و از خود بیگانگی انسان

هدف ناسیونالیسم که مبنای فاشیسم است چیزی جز تحقیر، تهدید یا از میان بردن گروه یا ملت دیگر نیست. عبدالله اوجالان در کتاب ( هفت روز با رهبر) می نویسد که : « فروپاشی جامعه ی کُرد، فروپاشی و نابودی کل بشریت است. به همین دلیل می گویم جلوگیری از فروپاشی جامعه کُرد و نگه داشتن آن به معنای موفقیت و دمیدن روح مجدد روح زندگی به جامعه انسانی است». [ گفتگو نبیل الملحم با عبدالله اوجالان. ترجمه ؛ هیرش آمدی. صفحه ۱۴۷ کتاب]. بر پایه ی همین مبنای فکری بود که نازیست ها زنان و مردان و کودکان یهودی را سلاخی می کردند و به دنبال نسل کشی آنان بودند. حرفهای خالد عزیزی و عبدالله اوجالان کُرد زبان اثبات این گفته را تشریح می کند که ناسیونالیسم کُرد همان مسیری را طی خواهد کرد که ناسیونالیسم آلمانی در قالب « نازیسم» در راه گرفت.

ایدئولوژی ناسیونالیسم یکی از مسائلی است که انسان را از حیطه ی دانش طبقاتی خارج می سازد و حقیقت را وارونه جلوه می دهد. ناسیونالیسم به مقابه ابزار مخربی در کنار مذهب عمل می کند که در عدم آگاهی طبقاتی و از  خود بیگانگی انسان نقش بسزایی را ایفا می کند. عادت کردن به یوغ بورژوازی خودی، مهمترین وظیفه ی اخلاقی و اجتماعی فرد ناسیونالیست به شمار می آید [ به اظهارات خالد عزیزی گوش کنید]. وظیفه این ایدئولوژی مشروعیت بخشیدن به تمامی نابرابری های موجود است و آنرا به عنوان هویت انسان تعریف می کند. متاسفانه اکثریت انسان ها در قرن حاضر ،در اثر تبلیغات رسانه های ارتباط جمعی بورژوازی تحت تاثیر ایدئولوژی های فاشیستی و نژادپرستانه و پیامدهای ناشی از آن قرار گرفته اند.

فرهنگ برتر،‌ تاریخ برتر و غیره،‌ توجیهات بی پایه ای هستند که ناسیونالیست ها برای توجیه خود در مقابل غیرخودی بدان متوسل می شوند. آنچه برای ناسیونالیست ها نماد افتخار تلقی می شود،‌برای ملت دیگر  سایه و کابوسی وحشتناک است. تمامی ناسیونالیست ها به گذشته ی دروغین و جعلی افتخار می کنند که ربطی به واقعیات تاریخی ندارند. آنان تاریخ را به دور از واقعیات و مطابق امیال و آرزوهای خود تعریف می کنند. به قول اریک هابسهام،‌ همچون طراحان بزرگ سیاسی عمل می کنند که بر پیکر تاریخ لباس دلخواه خود را پوشانده و آنرا با عبارات پر زرق و برق می آرایند: « به نظر می رسد که توانایی به گذشته ی طولانی مبیّن امتیاز مسلمی از دیدگاه روان شناختی اجتماعی است. به همین دلیل ملّت گرایی به رغم خصلت جدید خود همواره به گذشته ی بسیار دور استناد می جوید، زیرا قدمت،‌نیاز به تداوم را ارضا می کند و به حق تقدم مشروعیت می بخشد. از این نظر پدیده ای بسیار پیچیده مطرح است که ما نمی توانیم جز از طریق حدس و گمان آن را توضیح دهیم و در مورد آن تفسیری واقعاً متقاعد کننده نیست.» [ اریک هابسهام. جهان در آستانه ی قرن بیست و یکم. ترجمه: ناهید فروغان. صفحه ۴۰ کتاب].

جمع بندی

بر خلاف ناسیونالیست ها، ما کمونیست ها ضد محکوم کردن هر نوع تبلیغات فاشیستی و نژادپرستانه اعلام می کنیم که حنای دروغ و تاکتیک های رژیم فاشیستی ایران از یکسو و اشک تمساح ریختن و ژست ٬٬ انسان دوستانه٬٬ ی ناسیونالیست های کُرد برای ما و تمام انسان های آگاه رنگی نداشته و نخواهد داشت. هر شخصی که به مسائل سیاسی- اجتماعی آگاه است دریافته که حقوق و حرمت واقعی شهروندان جامعه ی ایران و کُردستان تحت اختناق رژیم فاشیستی ایران یا حکومت احزاب ناسیونال- بورژوازی کُرد محقق نخواهد شد. واقعیت این است که خشونت های نامبرده از جانب هر دو حکومت پشتوانه ی حکومتی و قانونی دارد. بنا به برخی آمار، تحت حاکمیت ۳۰ ساله ی مافیای بارزانی و طالبانی در کُردستان عراق، قریب به ۳۰ هزار زن قربانی خشونت به اسم « قتل های ناموسی» شده اند. رهبران ایدئولوژیک شما به دیکتاتور قاسم سلیمانی افتخار می کنند و از آن به عنوان دوست و همپیمان کُردها و قهرمان یاد می کنند. میتوان به هزاران نمونه ی دیگر اشاره کرد…

زن ستیزی و کشتن زنان تحت عناوینی منجمله ناموس و شَرَف، چند همسری، تن دادن زنان به ازدواج اجباری، مرد سالاری یا ماسکولیسم، کودک آزاری، و صدها رسوم ارتجاعی، تا به امروز در میان برخی از شهروندان کُرد قابل ستایش است. حال این سوالات پیش می آید؛ آیا چنین مقررات و ضوابط، فرهنگ، رسوم و عرف، هم از سوی حکومت کُردی و هم از سوی بعضی از شهروندان کُرد، به هر قیمتی باید حفظ شوند یا کنار گذاشته شوند؟

این حقیقت است که لباس می تواند چنین نشان دهد: به کدام ملیت یا گروه تعلق دارید، اهل کجا هستید. اما لباس نمی تواند نشان دهد که دارای چه هویتی هستیم و یا دارای چه چهارچوب فکری انسان دوستانه هستیم.

واحد خضری ٬٬ ژوبین٬٬

هایدلبرگ       ۲۰۲۱- ۰۱- ۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate