پیام پوتین بسیار مهم و اصولی بود
گنادی زیوگانوف، رهبر حزب کمونیست فدراسیون روسیه، رئیس فراکسیون حزب در مجلس ملی (دوما)
ا. م. شیری
– این هیجدهمین پیام رئیس جمهور بود. سال گذشته، رئیس جمهور پیام سالانه خطاب به مجمع فدرال فدراسیون روسیه نفرستاد.
من معتقدم که این پیام رئیس جمهور به مجمع فدرال فدراسیون روسیه ماهیت بسیار مهم و اصولی داشت. آنگلوساکسونها و ناتو ما را به چالش کشیدهاند و این چالش به یک جنگ تمام عیار و بزرگ تبدیل شده است.
لحن رئیس جمهور نشانۀ اعتماد به نفس بود، بدون هیچ اشاره به تسلیم شدن و خساویورت دیگر! نیروهای میهنپرست از این رویکرد رئیس جمهور ما کاملا راضی هستند. ما معتقدیم که بدون موفقیت و پیروزی ما در جریان عملیات نظامی ویژه، ناتو و آمریکاییها از زندگی در شرایط صلح همچنان ممانعت خواهند کرد. باید درک کرد که موضوع با درگیری نظامی در اوکراین خاتمه نخواهد یافت. یک جنگ همهجانبه به ما اعلام کردهاند. علیه کل دنیای روس، فرهنگ ما، علیه تمامی امور مالی و اقتصادی ما اعلام جنگ شده است.
پوتین در مورد وضعیت ایجاد شده پیرامون دونباس و عملیات ویژۀ نظامی به طور منطقی و با جزئیات صحبت کرد. غرب واقعاً ما را از همه جهات فریب داد و همچنان به تشدید هیجانات و مسلح کردن رژیم نازی-باندرا که نقش ارتش استعمار را بازی میکند، ادامه میدهد. من مطمئنم که موضع ضد استعماری روسیه با حمایت گسترده در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین مواجه خواهد شد.
سفر لاوروف به آفریقا کاملاً موجه است. به نظر ما، دیدار آتی پوتین با رهبری چین نیز قابل توجه خواهد بود.
شنیدن نظر رئیس جمهور در مورد پیشنهادهایمان برای ما بسیار مهم بود. در دیدار اخیر ما با رئیس جمهور، ولادیمیر پوتین تأکید کرد که حزب کمونیست فدراسیون روسیه و نیروهای چپ میهنپرست کارهای زیادی برای اجرای برنامههای بینالمللی و اجتماعی، به خصوص در حوزۀ امنیتی انجام دادهاند.
پیشنهادهای ما در مورد امنیت امروز بیاساس مطرح نشد. امروز رئیس جمهور رسماً اعلام کرد که مشارکت خود را در معاهدۀ تسلیحات استراتژیک به حالت تعلیق در میآوریم. ما مدتهاست که وی را با ارزیابی از وضعیت واقعی مورد خطاب قرار دادهایم. در واقع، آمریکاییها کل نظام معاهدات را که پایۀ امنیت جهانی در مدت تقریبا ۷۰ سال بود، شکستند. امروز این گام رئیس جمهور منحصراً در مسیر درست و صحیح بود.
آنچه که به وضعیت اقتصادی مربوط میشود، دو سه قدم به سمت تولید واقعی و بخش واقعی برداشته شده است. اما من خیلی امیدوارم میشوستین و دولتش همچنان به سمت تولید واقعی و شهروندان کشور گام بردارد.
آری، افزایش مدد معاش (بویژه برای کودکان) و هزینههای زندگی ضروری است. اما حداقل دستمزد حتی ۲۰ هزار روبل مشکلات زندگی را حل نمیکند. با قیمتهای فعلی و تعرفههای مسکن و خدمات عمومی، دستمزد ۳۰ تا ۳۵ هزار روبل حداقل چیزی است که یک شهروند برای زنده ماندن در این شرایط به آن نیاز دارد.
فکر میکردم که رئیس جمهور موضوع انقراض کشور را مطرح خواهد کرد. در واقع، کشور ما طی پنج سال گذشته ۳ میلیون نفر را از جمعیت خود را از دست داده و همچنان از دست میدهد.
حمایت از خانوادههای دارای فرزند در سخنرانی ریاستجمهوری بهطور واضح بیان شد. اما هزینۀ مورد نیاز برای اجرای این کار در بودجۀ مصوب توسط حزب «روسیه متحد» و امضا شده از سوی رئیس جمهور وجود ندارد. بله، میتوان گفت که امروز ما فعالانه آموزش عالی و نظام آموزش پرسنل را بازسازی خواهیم کرد. این «آموزش برای همه»، قانون ما است و همۀ ما به این قانون که در هم اکنون در حال تحقق است، نیاز داریم. و ما سپاسگزاریم که این پیام، حاوی بیانیه در مورد مدارس کلاسیک اتحاد شوروی و روسیه بود.
برنامۀ ما که توسط آلفیوروف، ملنیکوف، کاشین، سمولین، آفونین، نویکوف، آستانینا تهیه و تدوین شده و از مدتها پیش روی میز وزرا قرار دارد، باید هر چه زودتر اجرا شود. زیرا این برنامه به تدوین طرحهای درسی جدید،کتابهای درسی عالی در جهت آموزش حرفهای و تربیت متخصصان در رشتههای پایهای نیاز دارد. من فکر میکنم این یکی از قویترین بخشهای پیام رئیس جمهور بود.
شنیدن نگرش رئیس جمهور نسبت به افراد کارآفرین برای ما اساساً مهم بود. بله، کسانی که امروز میلیاردها و تریلیونها از کشور خارج کردهاند، از حمایت مردم برخوردار نیستند و به ندرت کسی کلمۀ خوبی در مورد آنها بر زبان میآورد. رئیس جمهور این موضوع را مورد توجه قرار داد. همه او را صمیمانه تشویق کردند.
در عین حال، مایلم پاسخ سؤالات زیر را بشنوم: چه کسی به آنها اجازه داد تا این تریلیونها و میلیاردها را از کشور خارج کنند؟ بر چه اساسی در سال گذشته ۲۶۱ میلیارد در شرایط انجام عملیات ویژۀ نظامی به سرقت رفت و هیچ کس پاسخگوی این موضوع نشد؟
ما اکنون باید در مقابل فرار سرمایه و غیرفعالسازی اقتصاد، موانع جدی ایجاد کنیم و با فساد مبارزه کنیم. پیام داده شده، اما باید دو سه قدم دیگر در این راستا برداشته شود. برای اینکه هنوز سرمایههای هنگفتی از کشور خارج میشود و در اقتصاد خارجی سرمایهگذاری میشود.
چه کسی امروز اجازه میدهد که مواد راهبردی مانند تیتانیوم، کود، غلات، فلزات و طلا براحتی از کشور خارج و درآمدها در آنجا نگهداری شود؟ من فکر میکنم که باید فوراً اقداماتی انجام گیرد تا اطمینان حاصل شود که کشور ما از این منابع منتفع میشود.
این بخش پیام، که رئیس جمهور توجه ویژهای روی حمایت و کمک به خانوادهها، کودکان، سربازان، افسران معطوف نمود، برای من واقعاً خوشآیند بود. آنهایی که در جبهه و جنگ بودهاند، میدانند که حتی فلز هم خسته میشود. اعطای مرخصی دو هفتهای به رزمندگان عملیات ویژۀ نظامی، یک تصمیم بسیار درست است.
برای کمک به همۀ خانوادهها و تمام آسیبدیدگان در طول عملیات ویژۀ نظامی، به همۀ افراد نیازمند به مراقبتهای ویژۀ پزشکی، لازم است نه تنها کارکنان امور اجتماعی، حتی نمایندگان مجالس و ارگانهای محلی جلب شوند. در این مورد هنوز کمکهای زیادی لازم است.
فرمانداران ما به تازگی از منطقۀ عملیات نظامی ویژه بازگشتهاند. ما در جریان برگزاری جشن سیامین سالگرد احیای حزب، گزارش آنها را شنیدیم. آندری کلیچکوف، فرماندار آرلوف، شهر زادگاه من، برای سفر از کورسک به خرسون هزار و پانصد کیلومتر راه طی کرد. او از نزدیک با مردم آشنا شد؛ با آنها صحبت کرد و کمکهای انساندوستانه به دونباس ارائه کرد. با این حال، اکنون دونباس بشدت به کمک نیاز دارد.
دیروز ما صد و پنجمین کاروان بشردوستانه را به دونباس فرستادیم. در حال حاضر نیز ۱۷ هزار تن کمک انساندوستانه شامل تجهیزات نظامی، غذا و دارو به دونباس ارسال میکنیم. اما لازم است که این اقدامات توسط همۀ واحدهای کشوری، همۀ رهبران انجام شود. این حمایتها باید دائمی باشد و توسط خانوادههای رزمندگان احساس شود.
من معتقدم که بدون پیروزی در این جبهه، ما نخواهیم توانست هیچ مشکلی را، هیچ وظیفهای را حل کنیم.
نظر رئیس جمهور در مورد لزوم حمایت از روستا، از مدارس روستایی، روزآمدکردن ساخت و ساز و هر چیز اساسی بسیار خوب بود. ما ۱۵۰ میلیون تن غلات برداشت کردیم که یک رقم بیسابقه بود. اما یک بار دیگر توجه شما را به این واقعیت جلب میکنم که ما طرح قانونی مربوط به تنظیم کالاهای اساسی، مواد غذایی، داروها، مسکن و خدمات عمومی را به دوما ارائه کردهایم. قبلا چندین بار آن را در دستور کار مجلس گنجاندهایم. اما قیمت نان در هیچ فروشگاهی حتی یک کوپک هم پائین نیامده است.
من در دیدار با رئیس جمهور پیشنهادات خودمان را مبنی بر خرید ۱۵ میلیون تن اضافی شامل ۱۰ میلیون تن غلات برای صندوق ذخیره مطرح کردم. تنظیم قیمتها فقط در این صورت امکانپذیر خواهد بود. ما از گندم ۲۰۰- ۲۵۰ نوع محصول بدست میآوریم. این، در مورد مسکن، خدمات عمومی و یکسری حوزههای دیگر نیز صدق میکند.
ما فردا این پیام را با فراکسیونهای دیگر مورد بحث و بررسی قرار خواهیم داد. اگر من جای «روسیۀ متحد» بودم، بازنگری در برنامهها، از جمله، تأمین مالی برای موقعیتهای کلیدی را پیشنهاد میکردم. اما میدانم این یک درخواست بسیار بزرگ است.
بدون تغییر سیاست اقتصادی-اجتماعی و رویۀ تأمین مالی پیشنهادات رئیس جمهور، بدون برنامهریزی و بدون تصحیح مدیریت راهبردی این فرآیند، بدون تخصیص بودجۀ عمرانی ۴۵ هزار میلیاردی، بسیاری از وعدههای امروز محقق نخواهد شد.
ما امیدواریم که سطح مسئولیتپذیری و انضباط ارتقاء یابد. حزب ما، فراکسیون ما و نیروهای میهنپرست چپ، برای اجرای وظایف کلیدی مطروحه در سخنرانی رئیس جمهور فعالانه کمک خواهند کرد.
اما یک بار دیگر به دولت میشوستین یادآور میشوم که این بار شما موظف هستید با گزارش کامل، خیلی زودتر از زمان معمول در مجلس حاضر شوید. از شما میخواهیم که بسته ۱۲ مادهای طرح قانونی ما را به دقت بررسی کنید. فقط در این صورت پیام رئیس جمهور با موفقیت تحقق خواهد یافت.
اما بدون یک مشی سیاسی جدید و به روز رسانی استراتژی، این کار تا حد زیادی غیرقابل حل است. ما برای تضمین امنیت سرزمین مادریمان، به پیروزی در عملیات نظامی ویژه موظف هستیم. رئیس جمهور نیز در طول سخنرانی خود بر این امر تأکید کرد.
نقل از تارنمای حزب کمونیست فدراسیون روسیه
https://eb1384.wordpress.com/2023/02/23/
۴ اسفند- حوت ۱۴۰۱
اجلاس دولت جهانی در دُبی
«هر لحظه به رنگی درآید آن بت عیار»! عطش آدمخواری اربابان پول فروکش نمیکند. برای پیشبرد اهداف ناپاک خود، باشگاه رُم را تشکیل دادند، سیر نشدند؛ با سر همبندی کردن باشگاه مخوف بیلدربرگ نیز به اهداف خود دست نیافتند؛ کمیتۀ ۱۴۷ یا ابَر کمیته هم برایشان کارساز نشد تا رسیدند به انجمن اقتصادی داووس! ظاهراً از آن هم طرفی نبستند؛ انجمن دولت جهانی را هم انگار مرده بدنیا آوردند؛ بادست سازمان مافیایی به اصطلاح بهداشت جهانی توطئۀ ویروس کرونا و جنگ واکسن علیه بشریت راه انداختند… و حالا هم به کنفرانس باصطلاح امنیتی مونیخ بهمثابه ستاد آرایش نیرو برای برافروختن آتش جنگ جهانی سوم امید بستهاند. بهوش باشیم! ا. ش.
***
والنتین کاتاسانوف (Valentin Katasonov)،
پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مرکز پژوهشهای اقتصادی «شاراپوف» فدراسیون روسیه، پژوهشگر مسائل پشت صحنه
ا. م. شیری
دیگر خبری از توطئه نیست
دُبی (امارات متحده عربی) از ۱۳ تا ۱۵ فوریه، میزبان اجلاس دولت جهانی بود. این نام اغلب به عنوان نشست جهانی دولتها ترجمه میشود، اما بهتر است به عنوان نشست دولت جهانی ترجمه شود.
این درک از نشان جلسه در دُبی به این معنی است که دیگر توطئه وجود ندارد. تبانی پنهانی علیه بشریت آشکار شده است.
آخرین نشست در دُبی با حضور ۲۰ رئیس جمهور برگزار شد. بیش از ۲۵۰ وزیر و نمایندگان بیش از ۸۰ سازمان بینالمللی حضور داشتند. در مجموع، بیش از ۱۰۰۰ شخصیت دولتی، اجتماعی و متخصص از سراسر جهان گرد هم آمدند.
انجمن دولت جهانی کاملاً جوان است و به نظر میرسد که جایگزین داووس پیر شده است. برگزاری جلسات انجمن دولت جهانی از سال ۲۰۱۳ آغاز شد و از آن زمان تاکنون هر ساله در دُبی برگزار میشود. محمد الگرگاوی (وزیر کابینۀ امارات متحدۀ عربی)، رئیس انجمن دولت جهانی و بانویی به نام اوحد بنت خلفان الرومی (وزیر توسعۀ عمومی و آیندۀ امارات متحدۀ عربی)، معاون رئیس این انجمن است. عمر سلطان العلما (وزیر هوش مصنوعی امارات متحدۀ عربی)، مدیر عامل انجمن دولت جهانی است.
دستور کار اولین اجلاس (۲۰۱۳) شامل بحث در مورد موضوعاتی مانند تقویت اعتماد شهروندان به ارگانهای دولتی، شبکههای اجتماعی به عنوان ابزار مشارکت مدنی، شراکت دولتی- خصوصی و سنجش توسعه بود. در سال ۲۰۱۴، موضوعات اصلی عبارت بودند از: نوآوری در ارائۀ خدمات عمومی، استفاده از فنآوری اطلاعات برای مشارکت شهروندان در ابتکارات دولتی و دولت رقومی. در سال ۲۰۱۵، موضوع کلیدی ایجاد «شهرهای هوشمند» بود. موضوعات سال ۲۰۱۶ شامل: اهداف توسعۀ پایدار، رباتیک و هوش مصنوعی، پزشکی ژنومیک و بیومتریک و در سال ۲۰۱۷، این اجلاس بر موضوعات تغییرات آب و هوایی و امنیت غذایی متمرکز شد. این موضوع به ویژه برجسته شد که آن را «بهزیستی و شادی شهروندان» نامیدند. انجمن دولت جهانی در سال ۲۰۲۳ با شعار «شکل دادن به دولتهای آینده» برگزار گردید.
انجمن دولت جهانی همچنین موضوعاتی مانند رقومی کردن تمامی جنبههای زندگی انسان و جامعه، از جمله، مسائل آب و هوا، اقتصاد سبز، کنترل همهگیری، مایهکوبی و هوش مصنوعی را مورد بحث قرار داد. من در مورد این موضوعات به طور گسترده نوشتهام، و میتوانم دوباره تأئید کنم که در مجموع، همۀ آنها بازتاب برنامۀ نخبگان جهانی برای به دست گرفتن قدرت در کرۀ زمین هستند. این همان کاری است که مجمع جهانی اقتصاد با مدیریت کلاوس شواب انجام میدهد. من در کتاب خودم با عنوان «شواب. سرمایهداری فراگیر و بازسازی بزرگ یک توطئه آشکار علیه بشریت»، سعی کردهام معنای اظهارات پرمخاطب شواب در مورد «پیشرفت»، «توسعۀ پایدار»، «اقتصاد سبز»، «اشیای هوشمند» و «هوش مصنوعی» را کشف کنم. «واکسیناسیون»، «سرمایهداری فراگیر» و غیره، همه یک پردۀ پوشش هستند. در پشت این سخنان، برنامۀ لغو دولتهای مستقل ملی، تشکیل یک دولت واحد جهانی و استقرار حکومت جهانی نهفته است.
مجمع جهانی اقتصاد و انجمن دولت جهانی مشترکاً در حال ساختن یک «دنیای جدید شگفتانگیز» هستند. هر بار که شواب در دُبی صحبت میکند، قصد نخبگان جهانی را با صراحت بیش از پیش آشکار میسازد. و این هم گزیدهای از سخنرانی او در ۱۳ فوریه ۲۰۲۳ در دُبی: «اکنون ما در مسیر توسعۀ تصاعدی حرکت میکنیم. هوش مصنوعی تجلی این پیشرفت است، اما نه تنها آن، بلکه متاورس (دنیای خیالی م.)، فنآوریهای جدید فضایی، زیستشناسی مصنوعی… هر کس مالک آنها باشد، به تعبیری مالک دنیا خواهد بود».
با این حال، این بار در دُبی یک اتفاق غمانگیز رخ داد. این اتفاق، سخنرانی ایلان ماسک، میلیاردر، صاحب توییتر، تسلا و اسپیس ایکس از طریق ویدیو کنفرانس بود. همه انتظار داشتند او دربارۀ انرژی سبز و خودروهای برقی صحبت کند. البته، او از این موضوع شروع کرد، اما در ادامه گفت: «اقتصاد مدرن متکی به سوخت فسیلی، پایۀ صنعتی بسیار بزرگی دارد. و حتی اگر تمام خودروهای تولید شده برقی هم بشوند، زمان زیادی طول میکشد تا ترکیب موجود جایگزین شود». ماسک گفت: «من در مورد یک چارچوب زمانی ۳۰ تا ۴۰ ساله صحبت میکنم».
و سپس ایلان ماسک به طور ناگهانی در مورد تهدیدات ناشی از جهانیسازی و تلاش برای ایجاد یک دولت جهانی صحبت کرد. ماسک گفت: «من میدانم که ما در اجلاس جهانی حکومتداری هستیم، اما فکر میکنم باید کمی نگران تشکیل یک دولت جهانی باشیم که بیش از حد متحد است… ما باید از فروپاشی تمدن به دلیل همکاری بسیار نزدیک بین دولتها جلوگیری کنیم».
این میلیاردر آمریکایی معتقد است که تک تک دولتها باید روی مشکلات داخلی خود تمرکز کنند. به عنوان مثال، لازم است روند کاهش نرخ زاد و ولد را متوقف کنند.
رابطۀ متقابل و محدود ملتها و دولتها معمولاً بشریت را از نابودی نجات داد. ماسک گفت: «سقوط تمدن روم به معنای پایان تاریخ نیست. این امر با گسترش اسلام و توسعۀ علم در سایر نقاط اروپا همراه شد… اگر جهان بیش از حد به یکدیگر وابسته باشد، یک رویداد فاجعهبار میتواند به فاجعه در سراسر جهان منجر شود. اما دنیای مدرن بیش از حد به یکدیگر وابسته است. تداوم جهانیسازی برای بشریت خطرناک است».
مقاله اخیرم در مورد آخرین اجلاس داووس را با این جمله به پایان رساندم: «مجموعهای از پلوتوکراتها ایدۀ نشستهای سالانۀ داووس را کاملاً بیاعتبار کردهاند. این پنجاه و سومین نشست سالانه بود. به احتمال قوی اجلاسِ ۵۴ برگزار نخواهد شد».
سخنرانی ایلان ماسک در دُبی نمادین به نظر میرسید: این سخنرانی بر عصر جهانیسازی خط بطلان کشید و معنای انجمن دولت جهانی را آشکار کرد. به گمانم اجلاس دُبی، آخرین اجلاس بود. و نشست بعدی «دولت جهانی» هم برگزار نخواهد شد.
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2023/02/20/
۱ اسفند- حوت ۱۴۰۱
درسهای پیروزی
یوری روبتسوف (YURI RUBTSOV)
ا. م. شیری
بمناسبت صد و پنجمین سالروز تشکیل ارتش سرخ کارگران و دهقانان
روز ۲۳ فوریۀ ۱۹۴۲، در فرمان یوسف استالین، فرمانده کل قوای مسلح اتحاد شوروی بمناسبت بیست و چهارمین سالروز تشکیل ارتش سرخ آمده بود: «دور نیست آن روز که ارتش سرخ با ضربات قدرتمند خود دشمنان وحشی را از لنینگراد عقب براند، شهرها و روستاهای بلاروس، اوکراین و لیتوانی را پاکسازی کند. لتونی، استونی، کارلیا و کریمۀ شوروی را آزاد سازد و پرچمهای سرخ پیروزی را در سراسر سرزمین شوروی به اهتزاز درآورد».
سخنان فرمانده کل قوا الهامبخش بود، اگرچه هیچ کس انتظار نداشت که فردا پیروز شود. فرمان هشدار میداد: «دشمن شکست خورده، اما هنوز در هم نشکسته… دشمن همچنان قوی است». پس از آن تابستان و پاییز ۱۹۴۲ بسیار دشوار بود. ورماخت با عبور از پیچ بزرگ دُن به سمت ولگا رفت و سعی کرد مدافعان استالینگراد را به درون آن بریزد و به گذرگاههای قفقاز نفوذ کند…
فرمان تازۀ استالین در ۷ نوامبر ۱۹۴۲میگوید: «آن روز دور نیست که دشمن به آتش ضربات تازۀ ارتش سرخ به سوزد و بداند روزی در محلۀ ما نیز جشن برکزار خواهد شد!» و دو هفته بعد، در ۲۱ نوامبر، دفتر اطلاعات اتحاد جماهیر شوروی گزارش داد: «همین روزها نیروهای رزمندۀ ما در حومۀ استالینگراد، به نیروهای نازی حمله کردند»…
این طلوع آفتاب پیروزی در استالینگراد بود که برای آلمان نازی به کابوس بدل شد. در ۲ فوریۀ ۱۹۴۳، در گزارش دفتر اطلاعات اتحاد جماهیر شوروی گفته میشد: «نیروهای مسلح ما عملیات نابودسازی نیروهای نازی را که در منطقۀ استالینگراد محاصره شده بودند، به طور کامل تکمیل کردند».
و نکته مهم فرمان فرمانده کل قوا در ۲۳ فوریۀ ۱۹۴۳ بمناسبت بیست و پنجمین سالروز تشکیل ارتش سرخ- «روزی در محلۀ ما نیز جشن برگزار خواهد شد»، به طور کامل محقق شد: «۲۰ ماه از شروع مبارزات قهرمانانۀ ارتش سرخ علیه تهاجم انبوه نازیها که در تاریخ بینظیر است، میگذرد. با توجه به عدم گشایش جبهۀ دوم در اروپا، ارتش سرخ به تنهایی بار سنگین جنگ را متحمل میشود. با این وجود، ارتش سرخ نه تنها در برابر هجوم انبوهی از فاشیستهای آلمان ایستادگی کرد، بلکه، نیروهای فاشیستی را در طول جنگ صاعقهآسا در هم کوبید».
در ادامۀ گفته میشود: «از لحظۀ حمله به حومۀ استالینگراد، ابتکار عملیات نظامی در دست ما است و سرعت و قدرت ضربات عملیات تهاجمی ارتش سرخ ضعیف نشده است. امروز ارتش سرخ در امتداد یک جبهه ۱۵۰۰ کیلومتری در شرایط سخت زمستانی پیشروی میکند و تقریباً در همه جا به موفقیت دست مییابد. در شمال، در نزدیکی لنینگراد، در جبهۀ مرکزی، در حومۀ خارکوف، در دونباس، در نزدیکی راستوف، در سواحل دریای آزوف و دریای سیاه، ارتش سرخ ضربات پیاپی به نیروهای نازی وارد میآورد».
بسیاری از پیروزیها و شاهکارهای تاریخی ارتش ما با ماه فوریه گره خورده است. ۲۷ فوریۀ ۱۹۴۳، رئیس شعبۀ سیاسی تیپ داوطلب ۹۱ سیبری به نام تیپ استالین، که ترکیب جبهۀ کالینین میجنگید، گزارشی از ستوان یکم، پیوتر ولکوف، مبلّغ بخش سیاسی، به شرح زیر دریافت کرد: «من در گردان دوم هستم. ما در حال پیشروی هستیم… در نبرد برای آزادسازی روستای چرنوشکی، ماتروسوف، عضو کامسومول، متولد ۱۹۲۴، طی یک اقدام قهرمانانه ورودی استحکامات را با بدن خود بست و پیشروی تیراندازان ما را تضمین کرد. چرنوشکی آزاد شد. حمله ادامه دارد».
این اولین مدرک در بارۀ شاهکار یک انسان روس از شهر ولیکیه لوکی در استان پسکوف است. در تمام سالهای جنگ، حتی یک سرباز دشمن، عملی شبیه به ماتروسوف انجام نداد. این نشانۀ اوج فضیلت است.
خاطرۀ یک شاهکار دیگر ما را به تاریخ، به فوریۀ ۱۹۴۳ میبرد. در ۱۴ فوریه، ارتش سرخ شهر کراسنادُن در منطقۀ واراشیلوگراد (لوگانسک فعلی) را آزاد کرد. پس از آن بود که کشور با «گارد جوان»- یک سازمان زیرزمینی متشکل از جوانان رزمنده علیه مهاجمان آلمانی آشنا شد. جوانان مخفی به اقدامات خرابکارانه در مؤسسات و راهآهن دست میزدند، پیامهایی از دفتر اطلاعات شوروی (خبرگزاری شوروی م.) و اعلامیههای ضد فاشیستی پخش میکردند، از انتقال اجباری مردم به آلمان جلوگیری میکردند، اسلحه و مهمات جمعآوری میکردند. آنها موفق شدند حدود ۹۰ سرباز ارتش سرخ را از اسارت نازیها آزاد سازند.
سوگندنامۀ اعضای «گارد جوان» چنین بود: «سوگند یاد میکنم که انتقام شهرها و روستاهای سوخته و ویران شده را، خون مردم ما را، شهادت معدنچیان قهرمان را بیرحمانه بگیرم… و اگر این انتقام جانم را میطلبد، بدون لحظهای درنگ آن را میدهم». اکثر آنها ۱۷-۲۰ ساله بودند. نینا ایوانتسوا که در میان معدود اعضای سازمان زنده ماند، به خاطر میآورد: «نازیها ۳۰ معدنچی را در پارک فرهنگ و تفریح بطرز وحشتناکی اعدام کردند. مهاجمان معدنچیان را زنده به گور کردند. آیا ما، جوانانی که در کشور شوروی بزرگ شدهایم، میتوانستیم به یوغ بردگی آلمانیها گردن نهیم؟ نه و نه! اسلحه به دست گرفتیم».
در آغاز سال ۱۹۴۳، یک فتنهگر به سازمان خیانت کرد. در نتیجۀ خیانت او، نازیها ۷۱ نفر را پس از شکنجههای شدید، به داخل چاه معدن انداختند، بسیاری از آنها را تیرباران کردند. آخرین بار آلگ کوشوی، لیوبوف شوتسوا، سمیون اوستاپنکو، دیمیتری آگورتسف، ویکتور سابوتین در ۹ فوریه در روِونکی تیرباران شدند (روِونکی، شهری در لوهانسک- م)…
در طول سال گذشته، در گزارشهایی که از میدانهای جنگ عملیات ویژۀ نظامی منتشر میشود، نام شهرکهایی را در دونباس میبینیم که از زمان جنگ کبیر میهنی آشنا هستند. اکنون دونباس بخشی از روسیه است، اگرچه هنوز کاملاً آزاد نشده است.
مطمئناً باز هم «یک جشن بزرگ دیگر در محلۀ ما» برگزار خواهد شد. زمان بازگشت به فرمان فرماندهی کل قوا در ۲۳ فوریۀ ۱۹۴۳ دو باره فرارسیده است: «ضربات قدرتمندی به لشکریان دشمن وارد شده، اما دشمن هنوز شکست نخورده است. مهاجمان آلمانی به شدت مقاومت میکنند، به ضد حمله دست میزنند، سعی میکنند در خطوط دفاعی دوام بیاورند و ممکن است به مفسدهجوییهای جدید دست بزنند. به همین دلیل است که در صفوف ما نباید جایی برای از خود رضایتی، بیاحتیاطی و تکبر وجود داشته باشد».
درسهای فرمانی که ۸۰ سال پیش صادر شد، امروز نیز عینیت دارد: «درس اول این است که با پیروزی مغرور نشویم و به خود افتخار نکنیم، دومین درس این است که پیروزی خود را تضمین کنیم و درس سوم این است که کار دشمن را یکسره کنیم».
… چه خوب که تقویم ما روز ۲۳ فوریه دارد!
برگرفته از تارنمای بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2023/02/24/
۵ اسفند- حوت ۱۴۰۱
پس از مونیخ
ولادیمیر پراخواتیلوف (VLADIMIR PROKHVATILOV)
ا. م. شیری
آیا ناتو وارد جنگ با روسیه خواهد شد؟
به گزارش منابع روسی، در جریان کنفرانس امنیتی مونیخ، یک اتحاد نظامی ضمنی شامل ایالات متحده، آلمان، فرانسه، هلند، بلژیک، لهستان، سه جمهوری بالتیک، رومانی، سوئد، فنلاند، نروژ، دانمارک و اسپانیا شکل گرفت و کشورهای پرتغال، ایتالیا، مجارستان، اتریش و سوئیس از شرکت در این اتحاد که هدف آن جنگ با روسیه است، خودداری کردند.
[نکتۀ قابل تأمل در این بلوکبندی جدید عبارت از این است، آمریکا فقط با ۱۲ کشور عضو ناتو باضافۀ دو کشور غیر عضو- سوئد و فنلاند یک بلوک جدید تشکیل داد و کشورهای پرتغال، ایتالیا و مجارستان از اعضای ناتو به همراه اتریش و سوئیس غیرعضو به این بلوک وارد نشدند. با این حساب، تکلیف ۱۴ عضو دیگر ناتو، از جمله، ترکیه، کانادا، یونان و بقیه هنوز روشن نیست. آیا این خبر از ترک خوردن ستون فقرات ناتو نمیدهد؟ بگمانم، بزودی خیلی از مسائل پشت پرده آشکار خواهد شد- ا. ش].
ینس استولتنبرگ در مصاحبه با فرانس ۲۴ در ۱۶ فوریه گفت که ائتلاف آتلانتیک شمالی باید برای رویارویی طولانی مدت با روسیه آماده باشد. رئیس جمهور پوتین یک اروپای متفاوت میخواهد. او اروپایی میخواهد که بتواند همسایگانش را کنترل کند و بتواند تصمیم بگیرد که کشورها چه کاری میتوانند انجام دهند… استولتنبرگ گفت: «ما باید برای مدت طولانی آماده باشیم، این ممکن است سالهای زیادی طول بکشد».
آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا، نظریهپرداز و سازمانگر این اتحاد نظامی است.
این نوۀ ۵۸ سالۀ مایر بلینکین، نویسنده که از کییف به نیویورک مهاجرت کرد، نمایندۀ برجستۀ دولت پنهان آمریکا است. او از تمام تهاجمات آمریکا، از بمباران یوگسلاوی تا ویرانی عراق و لیبی حمایت کرد. در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، او عرضۀ سلاح به شبهنظامیان سوری را آغاز کرد و برای تجاوز مستقیم به دمشق لابگری کرد. او در سال ۲۰۱۴ نقش کلیدی در حمایت از کودتای ضد دولتی بواسطۀ وزارت امور خارجۀ آمریکا در کییف داشت. تا زمانی که دموکراتها در ایالات متحده در قدرت هستند، بلینکن تهاجمیترین سیاست غرب علیه روسیه را تا آغاز درگیری نظامی مستقیم با کشورمان شکل خواهد داد.
آیا آمریکا و ناتو اکنون از چنین توانایی برخوردارند و اگر نه، تا چه زمانی میتوانند این توان را کسب کنند؟
تعداد نیروهای نظامی آمریکا در اروپا در مقایسه با سال ۲۰۲۱ تقریباً دو برابر شده است. این یک رکورد در مدت پانزده سال، اما هنوز تا حد قابل توجهی کمتر از دوران جنگ سرد است.
پس از آغاز درگیریها در اوکراین، ایالات متحده تصمیم گرفت تا نیروهای بیشتری در اروپا مستقر نماید. سیانان در پایان ماه مه گزارش داد که تعداد نیروهای آمریکایی در اروپا به ۱۰۰ هزار نفر، بعبارت صریحتر، تعداد نیروهای نظامی آمریکا در اروپا به بالاترین حد خود از سال ۲۰۱۵ رسیده است. از مارس ۲۰۲۲، بیشتر نیروهای آمریکایی در آلمان (بیش از ۳۶ هزار نفر) و ایتالیا (۱۲ هزار و ۶۰۰ نفر) مستقر شدند.
پرسنل نظامی آمریکا در اروپا
ژنرال مارک میلی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایالات متحدۀ آمریکا در آوریل گذشته گفت، که آمریکا نیروهای بیشتری را به شرق اروپا میفرستد و میتواند پایگاههای نظامی خود را در آنجا مستقر کند. میلی طی سخنانی در کنگرۀ ایالات متحده گفت: «من معتقدم که بسیاری از متحدان اروپایی ما، به ویژه جمهوریهای بالتیک، لهستان، رومانی… بسیار مایلند پایگاههای دائمی [در قلمرو خود] ایجاد کنند». استولتنبرگ در پایان ماه ژوئن وعده داد که تعداد نیروهای واکنش سریع ناتو در اروپا از ۴۰ به ۳۰۰ هزار نفر افزایش یابد.
به گفته دبیرکل این ائتلاف، علاوه بر افزایش تعداد نیروها، موضوع گسترش توانمندیهای خط اول پدافندی (به ویژه پدافند هوایی)، تقویت ستاد فرماندهی، به روز رسانی طرحهای دفاعی، از جمله… تخصیص نیروها برای محافظت از اعضای خاص اتحاد مطرح است. استولتنبرگ گفت: «در مجموع، این به معنای بزرگترین اصلاحات دفاعی و بازدارندگی جمعی ما از زمان جنگ سرد است».
در نشست مجازی رهبران ۳۰ کشور متحد در ۲۵ فوریه ۲۰۲۲، پیشنهاد شد که نیروهای واکنش سریع ناتو را برای محافظت از کشورهای عضو در برابر تهاجم احتمالی روسیه مستقر کنند. این تصمیم برای اولین بار در تاریخ اتخاذ گردید و در ۲۸ فوریه مستند شد.
ضعیفترین نقطۀ آمریکا و ناتو تولید مهمات است.
آمریکاییها با تحریک درگیری نظامی در اوکراین نمیدانستند عملیات نظامی امروزی چقدر میتواند شدت یابد. در ژانویۀ ۲۰۲۳، مرکز آمریکایی مطالعات راهبردی و بینالمللی گزارشی تحت عنوان «جعبههای خالی در زمان جنگ، چالشی برای آمریکا پایگاه صنعتی-دفاعی» منتشر کرد. در این گزارش آمده است که مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا برای درگیری طولانی مدت با شدت بالا با روسیه و حتی بیشتر با چین آماده نیست.
به گفتۀ تحلیلگران مرکز آمریکایی مطالعات راهبردی و بینالمللی، تنها در سه هفتۀ اول جنگ، ایالات متحده بیش از ۵۰۰۰ موشک دوربرد هزینه خواهد کرد. موجودی موشکهای ضد کشتی و ضد هوایی ظرف یک هفته تمام خواهد شد و مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا تنها ظرف یک سال و نیم تا دو سال قادر به تولید همین مقدار سلاح خواهد بود.
این گزارش آسیبپذیری بالای زنجیرههای تأمین صنعتی ایالات متحده را برجسته میکند. به عنوان مثال، آئروجت راکتداین (Aerojet Rocketdyne) تنها تأمینکنندۀ موتورهای موشکهای هدایت شوندۀ جاولین و ویلیامز اینترنشنال تنها تأمینکنندۀ موتورهای موشک برای اکثر موشکهای کروز آمریکایی است. فقط یک کارخانۀ ریختهگری در ایالات متحده باقی مانده است که قطعات بزرگ تیتانیوم را برای تعدادی از تجهیزات تسلیحاتی تولید میکند. اگر یکی از این مؤسسات تعطیل شود، دهها مؤسسۀ دفاعی دیگر نیز تعطیل خواهد شد.
مجتمع نظامی-صنعتی آمریکا پیش از این با محدودیت افزایش تولید مهمات مواجه بود. کارخانۀ جنرال داینامیکس در پنسیلوانیا که ۲۴ ساعت شبانه روز کار میکرد، با حداکثر ظرفیت خود، یعنی ۱۱ هزار گلولۀ ۱۵۵ میلیمتری در ماه رسید. بنابراین، این شرکت قصد دارد خط تولید جدید برای ساخت پرتابههای ۱۵۵ میلیمتری، یک کارخانه در تگزاس تأسیس کند.
لازم به ذکر است که در طول جنگ در اوکراین، نیروهای مسلح اوکراین روزانه تا ۷ هزار گلوله و نیروهای مسلح فدراسیون روسیه- حداکثر ۲۰ هزار گلوله شلیک میکنند.
راهاندازی خطوط تولید جدید برای ساخت طیف وسیعی از مهمات یک روزه انجام نمیشود. بنابراین، بیل لاپلانت، رئیس بخش تدارکات پنتاگون سازماندهی تولید مهمات در قلمرو متحدان در اروپا را پیشنهاد کرد.
نیویورک تایمز روز ۲۵ ژانویه گزارش داد، که ایالات متحده در نظر دارد برای حمایت از نیروهای مسلح اوکراین، تولید گلولههای ۱۵۵ میلیمتری را طی دو سال، شش برابر افزایش دهد.
نیویورک تایمز مینویسد: «پنتاگون قصد دارد تولید گلولههای توپخانه را ظرف دو سال تا ۵۰۰ درصد افزایش دهد و تولید مهمات متعارف را به سطحی برساند که از زمان جنگ کره مشاهده نشده است. پنتاگون میلیاردها دلار سرمایهگذاری میکند تا کمبود مهمات ناشی از جنگ در اوکراین را جبران نماید و برای جنگهای آینده نیز ذخیره کند. این تلاشها که شامل گسترش کارخانهها و جذب تولیدکنندگان جدید میشود، بخشی از تهاجمیترین تلاشها برای مدرنسازی پایههای صنایع دفاعی ایالات متحده در مدت نزدیک به ۴۰ سال گذشته است».
واقعیتها آمریکاییها را به انجام این کار مجبور میکنند. در حالی که پنتاگون بر روی جنگ با تعداد کمی از سلاحهای هدایتشوندۀ دقیق، اما پرهزینه تمرکز کرده است، اما درگیری اوکراین بر هویتزرهایی متمرکز شده، که پرتابههای غیرقابل هدایت را شلیک میکنند.
با این حال، همه اینها به این معنا نیست که ارتش روسیه با داشتن برتری جدی در تأمین مهمات توپخانۀ زمینی، ممکن است از ورود ایالات متحده- ناتو به درگیری مستقیم نظامی با روسیه نگران نباشد.
در روزهای اخیر اطلاعاتی مبنی بر حملۀ احتمالی نیروهای مسلح اوکراین به ترانسدنیستریا (منطقۀ جداییطلب مولداوی- م.) برای تصرف انبارهای عظیم نظامی واقع در این منطقه به گوش میرسد. نیروهای مسلح اوکراین با تصرف زرادخانۀ ترانسدنیستریا، می توانند وضعیت متقابل در جنگ را متوازن نموده، به حمله دست بزنند.
فقط یک راه وجود دارد: توسل به جنگ واقعی. غرب جمعی برای نابودی روسیه قاطعانه تصمیم گرفته است. پیروزی در چنین رویارویی با نیروهای بسیار برتر دشمن، تنها با صرفنظر از آشتی با آنها امکانپذیر است.
برگرفته از: تارنمای بنیاد فرهنگ راهبردی
۴ اسفند- حوت ۱۴۰۱
تدارک اجرای نمایش در جناح شرقی ناتو
النا پوستاویتووا (ELENA PUSTOVOYTOVA)
ا. م. شیری
بیانیۀ مشترک وزرای دفاع لیتوانی، لتونی، استونی، بریتانیا، آلمان و کانادا
در ۱۵ فوریۀ ۲۰۲۳، وزرای دفاع لیتوانی، لتونی و استونی و همچنین، انگلیس، آلمان و کانادا، بیانیۀ مشترک امضا کردند: «ما، وزرای دفاع… تعهد خود برای محافظت از جمعیت خود و جمعیت کشورهای متحد خود را مجدداً تأئید میکنیم. ما به تقویت قابل توجه قدرت بازدارندگی و دفاع از منطقۀ بالتیک به عنوان بخشی از تعهدات دفاع جمعی ناتو ادامه خواهیم داد».
«جمع» شرکتکنندگان در «دفاع جمعی» هم اکنون در حال شکلگیری است. ابتدا، لوید آستین، رئیس پنتاگون، وعده داد که حضور ایالات متحدۀ آمریکا در بالتیک را افزایش دهد: «من میخواهم یک چیز را برای مردم استونی کاملاً روشن کنم. ما همچنان متعهد به آزادی و حاکمیت متحدان بالتیک خود هستیم. ما در کنار شما میایستیم تا از هر گونه تهدید علیه امنیت مشترکمان جلوگیری کنیم و از آن محافظت کنیم».
از نظر رئیس پنتاگون، استونی، لتونی، لیتوانی و همراه با آنها لهستان، اسلواکی، مجارستان و رومانی «همسایگان اوکراین هستند، که جنگ در آن جریان دارد». و نمایش در «جناح شرقی ناتو» با جزئیات قابل توجهی توسط پنتاگون اجرا میشود. اورماس رینسالو، وزیر امور خارجۀ استونی در ماه ژانویه اعلام کرد، که مبنای قانونی در خصوص تصمیمگیری برای افزایش منطقۀ دریایی استونی بطول ۲۴ مایل دریایی دیگر به آبهای سرزمینی در دست تهیه است. وزیر حتی به کنوانسیون حقوق دریاها استناد کرد.
بیایید به کنوانسیون نگاه کنیم. فنلاند و استونی در همسایگی مناطقی هستند، که با افزایش منطقۀ دریایی همپوشانی دارند. و اگر فنلاند از استونی پیروی کند، هیچ منطقۀ آبی آزاد در این منطقه از بالتیک باقی نخواهد ماند. در این باره در کنوانسیون حقوق دریایی یک ماده برای عبور کشتیهای ترانزیتی ثبت شده و استونی یک شاهراه خاص در دریای بالتیک را به عنوان آبهای بینالمللی به رسمیت میشناسد.
مرزهای دریایی در خلیج فنلاند از سال ۱۹۹۳، زمانی که استونی و فنلاند منطقه آزاد ناوبری تا عرض سه مایل دریایی را در مناطق دریایی خود ترک کردند، بازنگری نشده است. و اگرچه کنوانسیون ۱۹۸۲ در مورد حقوق دریاها اجازه میدهد که عرض «منطقۀ همجوار» ۱۲ مایل از مرز دریایی آبهای سرزمینی تعیین شود، در خلیج باریک فنلاند (۷۰ تا ۱۰۰ کیلومتر عرض)، «منطقۀ پیوسته» نمیتواند بیش از سه مایل گسترش یابد. اکنون همۀ کشتیها، از جمله کشتیهای روسی، مطابق با قوانین دریایی فعلی، از نوار باریک آبهای آزاد بین آبهای سرزمینی فنلاند و استونی عبور میکنند.
تالین و هلسینکی، با اعمال رژیم «منطقۀ مجاور»، در تلاش هستند تا به محض اینکه حق بازرسی کشتیهای روسی را داشته باشند، ناوگان روسیه را در کرونشتات محبوس کنند. تنها به یک بهانه نیاز است. و چنین بهانهای هم ممکن است ایجاد شود.
کرونشتات
کنوانسیون سازمان ملل متحد در مورد حقوق دریاها تصریح میکند: در آبهای مجاور، دولت حق دارد نقض قوانین گمرکی، مالی، مهاجرتی و بهداشتی کشور را در داخل آبهای سرزمینی خود سرکوب کند. این دولت نباید با اقدامات خود به منافع سایر کشورهایی که به طور قانونی از این منطقه استفاده میکنند، آسیب برساند. یعنی قوانین بینالمللی و «منطقۀ همجوار» به کشورهای حوزۀ بالتیک این حق را نمیدهد کشتیهایی را که به بنادر آنها تردد نمیکنند، کنترل کنند یا آزادی کشتیرانی را محدود نمایند. حق عبور مسالمتآمیز، از جمله برای کشتیهای جنگی از دریای سرزمینی به صراحت پیشبینی شده است.
تلاش برای توقیف و تفتیش شناوری که از آبهای مجاور، بدون ورود به آبهای سرزمینی عبور میکند، یک اقدام تجاوزکارانه است. بسته شدن خلیج فنلاند که توسط استونی طراحی شده، عملاً اعلام جنگ به روسیه است. استونی و فنلاند تنها با تأئید واشینگتن میتوانند چنین گام تبهکارانه بردارند.
چنین است که بیانیۀ مشترک وزرای دفاع کانادا، استونی، آلمان، لتونی، لیتوانی و انگلیس مطرح شد. این کشورها «برای دستیابی به مؤثرترین و معتبرترین استراتژی بازدارندگی و دفاعی در منطقه، با یکدیگر و با ناتو هماهنگ خواهند شد». افزایش حضور نیروهای مسلح ناتو در بالتیک، مانورهای نظامی برای تدارک عملیات با شدت بالا و تبادل اطلاعات در مورد استقرار نیروهای مسلح بواقع اجزاء ابزار «بازدارندگی و دفاع» هستند.
شش وزیر دفاع طی بیانیهای نوشتند: «تعهد ما به مادۀ ۵ [پیمان ناتو] قاطع و خللناپذیر است». این ماده بیان میدارد که حملۀ مسلحانه به یک یا چند کشور ناتو میتواند به عنوان حمله به همۀ کشورهای عضو این پیمان تلقی شود. پس از آنکه ناتو نیروی دریایی خود را به منطقۀ بالتیک پر کرد، هرگونه عبور یگانه زیردریایی دیزلی-الکتریکی روسی دمیتروف بی-۸۰۶ (B-806 Dmitrov)، مانند هر کشتی دیگر از طریق «منطقۀ همجوار» استونی یا فنلاند، میتواند بهانهای برای حمله باشد. دریای بالتیک که روسیه کمی بیش از هفت درصد از خط ساحلی آن را در اختیار دارد، در حال تبدیل شدن به دریاچۀ ناتو است. و وقتی دریا به «دریاچه» تبدیل شود، آیا کسی از آزادی دریانوردی تصوری خواهد داشت؟
برگرفته از: بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2023/02/22/
۳ اسفند-حوت ۱۴۰۱
سیمور هرش توطئه سکوت را میشکند
دیمیتری مینین (DMITRY MININ)
ا. م. شیری
افشای یک اقدام تروریستی دولتی تحریم شده توسط کاخ سفید، قدرت یک گلوله برفی در حال رشد را کسب میکند.
افشاگریهای بشدت قانعکنندۀ سیمور هرش، روزنامهنگار نامدار آمریکایی در بارۀ اقدام جنایتکارانه کاخ سفید – انفجار «خط لولۀ شمال» روسیه-آلمان در دریای بالتیک- اولین بار در نشریۀ زیرزمینی «Substack» انتشار یافت. اکنون این افشگریها مانند یک گلوله برفی که از پنجۀ هژمون خودخوانده جهان در رفته، به تدریج بزرگ و بزرگتر میشود. تلاش سازماندهندگان این اقدام تروریستی دولتی برای متهم کردن هرش به «تئوری توطئه» و محصور کردن انتشارات او با توطئه سکوت، ترکید. سازمان دهندگان خود را بعنوان توطئهگر واقعی، نه خیالی افشاء کردند.
با تورنسل مورد آزمایش قرار میگیرد: «آیا قصد دارید از سیمور هرش به خاطر افترایی که به وی میزنید، شکایت کنید»؟ بالاخره سطح اتهامات او بیسابقه است! پاسخ دولت – سکوت کامل! پس، دادگاه باید بر اساس سوگند حکم صادر کند. هیچ کس نمیخواهد سرنوشت سرهنگ دوم الیور نورث در پرونده طولانی مدت «ایران-کنترا» را که در نهایت با زندان بجای همه به پایان رسید، تکرار کند. آن یکی بعداً مورد عفو قرار گرفت، اما اینکه آیا رئیس بعدی کاخ سفید «الیور» فعلی را خواهد بخشید یا خیر، یک سوال بزرگ است.
سیمور هرش: «انفجار خط شمال عواقب وحشتناکی برای آمریکا خواهد داشت»
هرش که در ۸۵ سالگی سرزندگی بیشتر و چهارچوب فکری بهتر نسبت به جو خوابآلود نشان میدهد، روز به روز به تعداد مخاطبان نتیجهگیریهای خود میافزاید و سطح درک آنها را تعمیق میبخشد. نشریات اروپایی ردیف اول، عمدتاً آلمانی، به گفتگو با هرش میپیوندند. منابع قدرتمند آسیایی در صف هستند، این موضوع در آمریکا نیز در مرکز توجه قرار گرفته است.
ویدئوی گزارش در باره انفجار «نورد استریم» توسط آمریکا
هرش بنا به گفتۀ خودش، نمیخواهد در صفحۀ «نهنگهایی» مانند سیانان یا فاکس نیوز به دلیل اغراض حزبی آنها ظاهر شود. او برای خشنود کردن روزنامهنگاران روسی هم عجله نمیکند. اما مخالفان «مشکلساز» عجله دارند تا «دستان مسکو» را به او بچسبانند.
سیمور هرش خود را وابسته به کسی نمیداند. او یک وطنپرست آمریکایی است که با تعجب و وحشت میبیند که گروه کوچکی از متعصبان در دولت ایالات متحده، در سکوت شوم مقامات ناظر بر قانون اساسی، کشور را به سمت «جنگ جهانی سوم» سوق میدهند. هرش با دلایل موجه ادعا میکند که آنچه در دریای بالتیک رخ داد، اقدام نظامی واقعی آمریکا نه تنها علیه روسیه، بلکه علیه متحد خود – آلمان نیز بود.
چهار مرحلۀ انجام عملیات نظامی علیه «نورد استریم»
دایرۀ منابع احتمالی هرش به تدریج روشن میشود و او به تحقیقات خود چنان وفادار است که هرگز به آنها، به ویژه در شرایطی مانند شرایط کنونی که با محکومیت طولانی به زندان مواجه است، خیانت نخواهد کرد. با این حال، او هر چه بیشتر به روشن کردن محیطی میپردازد که احتمالاً از آن سرچشمه گرفته است. روزنامهنگار در ابتدا گفت که عوامل اجرایی میتوانند افراد وابسته به شرکتهای خط لوله باشند. زیرا، بدون مشورت با آنها حل مشکل فنی برای ارتش و سازمانهای اطلاعاتی ایالات متحده آسان به نظر نمیرسید. گفته میشود «لولهگذاران» که به سوگند و التزامهای سفت و سخت مقید نیستند، در محافل خود اطلاعات کافی در مورد این عملیات به اشتراک میگذارند. به احتمال زیاد هرش در واقع برخی از اطلاعات مربوط به مرحلۀ نهایی حملۀ تروریستی را از آنها دریافت کرده است.
ساختمان سازمان امنیت ملی- «مرکز مدیریت جهان» در واشنگتن
هرش به اطلاعات مربوط به برنامهریزی و بحث آن که در مخفیترین اتاق واقع در مقابل کاخ سفید و متصل به ساختمان دوایت آیزنهاور از طریق تونل به عنوان بخش اصلی دستگاه شورای امنیت ملی انجام شد، به سختی میتوانست دست یابد. بنابراین، کاملاً بدیهی است که «نشت اصلی» از یک یا چند شرکتکننده در این جلسات یا افراد نزدیک به آنها سرچشمه گرفته است.
سیمور هرش در ارائه کشفیات پیشین خود – ما منابع خود را فاش نمیکنیم
در مصاحبههای اخیر، هرش به وضوح بیان میدارد که بسیاری از افسران اطلاعاتی آمریکا، با درک آنچه که این کشور و جهان را تهدید میکند، از کاری که «سیاستمداران» انجام دادهاند، وحشت زده شدهاند. مقامات سیا هیچ همدلی، بویژه با روسیه نمیکنند. اما آنها معتقدند که پس از یک سکون موقت به دلیل تمرکز کلی بر جنگ اوکراین، روابط ایالات متحده با آلمان و اروپا در مجموع میتواند به طور جدی تضعیف شود. بعید است هرش نام آنها را فاش کند. اما او با قاطعیتی که صحبت میکند، نشان میدهد که منبع او از سیا است. تنها یک انگیزه وجود دارد- جلوگیری از لغزش آخرالزمانی به سوی درگیری نظامی تمام عیار با یک قدرت هستهای!
تلاش نه چندان قانعکنندۀ خود هرش برای معرفی سیا به عنوان سازماندهندۀ کل عملیات با این پیام روشن که نمیتواند خود را «محکوم» کند، بهطور غیرمستقیم معلوم است. در واقع، از مطالب ارائه شده مشخص است که خود حمله توسط متخصصان نیروی دریایی ایالات متحده و با کمک ملوانان نظامی نروژ انجام شده است. سیا با تمام شهرت شومش، صلاحیتهای مربوطه را ندارد. متهم کردن ادارۀ اطلاعات به این اقدام توسط نشریۀ جیبی معروف این سازمان یعنی واشینگتن تایمز (با واشینگتن پست اشتباه نشود) نیز عجیب به نظر میرسد. مانند اقدام پوششی زنبورها در مقابل کندوی عسل به نظر میرسد.
این افراد قطعاً از نیروی دریایی ایالات متحده هستند، نه از سیا
هرش خود تصریح میکند که ویلیام برنز، مدیر فعلی سیا و دیپلمات حرفهای، شباهت چندانی به محرک و سازماندهندۀ هر چیزی از این دست ندارد. این روزنامهنگار یادآور میشود که از مکاتبات دیپلماتیک آمریکایی منتشره در ویکی لیکس مشخص است که برنز به عنوان سفیر، مخالف دخالت بیش از حد ایالات متحده در اوکراین و دخالت ناتو در آن بود. بعید است که او بتواند به سرعت دیدگاه خود را تغییر دهد. و اکنون، به گفتۀ هرش، برنز با دستورکار صلحآمیزتر، وزیر امور خارجه را هدف گرفته است.
ویلیام برنز
به این معنا که برنز به خوبی میتواند به یک دسیسۀ خاص برای برکناری آنتونی بلینکن، رئیس کنونی بخش سیاست خارجی بهمثابه «شاهین» پیشرو دولت دست بزند. هرش نقش اصلی در پیشبرد خرابکاریهای بزرگ را به این فرد و همچنین، به معاونش ویکتوریا نولاند و جیک سالیوان، دستیار رئیس جمهور در امور امنیت ملی، که در طول زندگی حرفهای خود توسط بلینکن رهبری میشد، محول میکند.
بازیگران کلیدی: ویکتوریا نولند، آنتونی بلینکن، جیک سالیوان
معلوم شد که هر سه آنقدر نزدیک بودند که با اظهارات خود در مورد «درستی» و «مستحق بودن» انفجار «نورد استریم» در واقع، مشارکتشان را در اجرای آن تأئید کرد. آنها همچنین بایدن، رئیس جمهور گنگ را که با «نگاه موذیانه» میگوید: «ما راه خلاص شدن از شرّ این خطوط لوله گاز را پیدا خواهیم کرد، ما خواهیم یافت… شک نداشته باشید»، به اینجا کشاندند. این اعترافات نیاز به مدرک خاصی ندارد. با این حال، مدارکی نیز وجود دارد و سیمور هرش آنها را ارائه کرد.
بایدن پس از حمله: «بله، من… بله ما… بله، زنده نیست…!» و چه کسی آن را باور خواهد کرد؟
او همچنین با قرار دادن این رخداد در چارچوب رویدادهای اطراف اوکراین، ارزش تحقیقات خود را بالا برد. او میگوید: «من پوتین را توجیه نمیکنم و جنگ را تأئید هم نمیکنم، اما این واقعیت که خود ما با گسترش ناتو زمینههای این کار را فراهم آوردیم نیز آشکار است». هرش در استودیوی «دموکراسی اکنون» گفت: «ما میبایست به روسیه اطمینان میدادیم که اوکراین به عضویت ناتو پذیرفته نخواهد شد. اوکراین نمیتواند در این جنگ پیروز شود». او با تکرار افشاگریهایی که قبلاً انجام داده بود، تأکید کرد که تصمیم ایالات متحده برای منفجر کردن خطوط لوله به منظور جلب حمایت متحدان از اوکراین در زمانی بود، که برخی مردد بودند. سیمور میگوید: «آنها میترسیدند که اروپا از جنگ خارج شود».
سفر ناگهانی بایدن به کیف نیز گواه دیگری بر این ترس و هراس است و نشان میدهد که کاخ سفید با نادیده گرفتن همۀ سرزنشها خطاب به خود، تلاش میکند با اقدامات علنی پرمخاطب بر آنها سرپوش بگذارد. و این بدان معناست که موضوع «نورد استریم» را نه تنها نباید فراموش کرد، بلکه باید مورد بررسی همهجانبه قرار داد.
مأخوذ از: بنیاد فرهنگ راهبردی
۳ اسفند- حوت ۱۴۰۱