پاسخ به بهروز سگوند و حمایتش از منشور مطالباتی حداقلی

مقدمه:

مقاله کوتاه بهروز سگوند (۱) در دفاع از منشور مطالباتی تشکلهای صنفی و مدنی را خواندم.فکر می کنم ایشان خیلی عصبانی است که “کلاب هاوس ها و خیلی ها ” به مخالفت با منشور بحث می کنند . احساسم اینست که ایشان بواقع می خواهد همه خفه بشوند و انتقادی نقدی نشود چرا؟ چون این منشور از “درون جامعه می اید”!

من بر عکس بحث و نقادی از این منشور و هر سند هر بیانیه هر برنامه را چه از “درون جامعه” چه کنار جامعه چه بیرون جامعه هم حق می دانم و هم خوشامد می گویم.

از دید من سطح دفاع بهروز سگوند از این منشور اتفاقا نشان می دهد که حامیان این منشور از چه مسیر فرهنگی اجتماعی “از درون جامعه” مشغول فعالیت هستند.

از انجا که ما چه موافق چه مخالف این منشور حق برابر داریم که نظر بدهیم حتی وقتی برنامه سیاسیمان راست باشد یا چپ سولکی یا حتی اصلا ادم شناخته نباشیم و ملق بشویم به مشکوک و حکومتی و اطلاعاتی ، بیش از ورود به پاسخ به ایشان یاد آور می شوم که ما در قرن ۲۱ باید در سطح جدی تری وارد بحث شویم و نترسیم کسی با ما مخالف باشد و هنوز “قلم مخالف خشک نشده ” مخالف را به “ضد کارگری” محکوم نفرمائیم!

و اما:

(۱)انکار اینکه منشور متعلق به چپ هست!

 ملاحظه بفرمائید بهروز سگوند  برای دفاع از منشور علنا اعلام می کند که این منشور “چپ نیست” داس و چکشی نیست!

خوب ایشان بفرماید این منشور چی هست؟ اتفاقا من در نقد اخیرم(۲)ادعا کردم که خط این منشور خطی  رادیکال نیست.ممکنست تعدادی فعال کارگری این منشور را نوشتند اما رادیکالیزمی که طبقه کارگر را برای کسب قدرت سیاسی جهت دهد نیست که هیچ در پیشانیش شعار شولکی زن زندگی ازادی را قرار داده تا مگر راستها ی ضد انقلاب فریب بخورند و انرا “خودی” ببینند!

خوب! بهروز سگوند خودش بعنوان مدافع این منشور تایید می کند که این منشور چپ نیست و داس و چکشی نیست! من از ایشان تشکر می کنم!

(۲)مخالفان منشور جریان رفرمیست درون حکومتی هستند!

بهروز سگوند مدعی است که مخالفان منشور یک گرایش هستند و دیگر هیچ! “در سالهای ۷۶ تا ۸۸ بودند (یعنی رفرمیست و اصلاح طلب)

خوب ایا ممکن نیست این منشور از سمت گرایشات چپ و کمونیست نقد شود؟ چرا اقا بهروز صبر نمی کند که مسیر یک روند متمدنانه نقد و بررسی طی شود؟ چرا مخالفان منشور را در یک صف می کند و انها را ضد کارگری می نامد؟

(۳)آیا طبقه کارگر ایران یک خط سیاسی واحد دارد؟

سالها تاکیید دارم که درون طبقه کارگر همواره و همیشه گرایشات راست و چپ و میانه بوده اند و خواهند بود.

هیچ فرد یا حزبی نمی تواند این تنوع گرایشات را منکر شود و مدعی شود طبقه کارگر یک گرایش سیاسی دارد.

اگر این حکم درست است دیگر چرا اقا بهروز عصبانی است و فراخوان خفه شو می دهد؟ چرا مدعی است که وقتی عده ای از “درون جامعه” چیزی نوشتند بقیه باید سر خم کنند؟

اگر ایشان به مبانی بحث و مناظره متمدنانه اعتقاد دارد باید فضا سازی کند تا فعالین چپ که نهایتا خود را به تغییر رادیکال وضع موجود متصل می دانند بیایند نقدهاشان را بکنند و حتی از راستها هم بخواهد بدون لیچار و اتهام زنی بیایند و منشور را نقد کنند؟

هر قدر این بحثها جدی تر شود امکان تحول رادیکال و انسانگرایانه بیشتر می شود همینست که ضد انقلاب راست نمی خواهد این فضا ساخته شود و از طریق حکومتهای غربی و مدیا سعی می کند جامعه که درون و بیرونش محق هستند به یکسان، بحث کنند و راه بیایند؟

بله طبقه کارگر یک سیاست ندارد و من بعنوان کمونیست که داس و چکشی هم هستم مدعی هستم که این منشور ابکی است و از هدفگیری حکومت توسط طبقه کارگر فرار کرده و با شعار زن زندگی ازادی از شعار حکومت کارگری دارد می گریزد.

(۴) منشور مطالبات مثل ستارخان و باقر خان و حاج سید جوادی؟!

دم خروس اقا بهروز  این هم هست که ایشان ستارخان و باقر خان و حاج سید جوادی را به منشور مطالباتی وصل می کند! خوب اینها چه ربطی به طبقه کارگر ایران دارند؟! واقعا!

فکر می کنم اقا بهروز دنبال انقلاب مشروطه و “دموکراسی لیبرال” بعنوان مدل است و به ما توصیه می کند که یادمان باشد ستارخان و باقر خان را و اگر یادمان رفت حاج سید جوادی را یادمان بیاید.

شاید هم اقا بهروز توی فضای احساسی  سوتی داده و در دفاعیه بعدیش توضیح دهد که این ۳ نفر چه ربطی به منشور دارند. من دوست دارم مخالفم را در نقطه قوتش نقد کنم و لذا به ایشان فرصت می دهم جای اون ۳ نفر را در کنار منشور توضیح دهد! اما دلم نیامد برای خواننده این سوتی را نشان ندهم!

(۵)منشور “مال باختگان و دستمزد بگیران و زنان و دانشجویان و روشنفکران و ..”!

خوب ! همانطور که در نقد اولم به منشور نوشتم این منشور ابکی است و از بقدرت رسیدن طبقه کارگر حمایت نمی کند.

اقا بهروز “مال باختگان” را توضیح بدهد من بیشتر نظرم تایید می شود!

ادبیات اقا بهروز همان ادبیاتی است که منشور را اصلا چپ نمی داند داس و چکشی به کنار! بعدش ایشان این منشور را متصل به مال باختگان و زنها؟(کدام زن” و دانشجویان:کدام ایا سهمیه ایها را هم می گوید؟
دفاعیه اقا بهروز تایید اینست که این منشور یک بیان معدل گیری شده توسط خرده بورژوازی است که پوشش کارگری گرفته و هدفش هم “رفع فقر” است و نه پایان سرمایه داری لذا “مال باختاگان” امده اند به مالشان برسند!

بازهم از اقا بهروز تشکر می کنم انچه من در نقد اولم نوشتم ایشان رسما تایید می کند.

شاید بهتر باشد حامیان دیگر منشور بیایند و بهتر از این منشور دفاع کنند اما صرف اینکه این منشور را مدافعش منشور مال باخته ها بداند و چپ نداند خود منشور را زیر سوال می برد!

(۶) این منشور و اون “من شورها”بقیه ضد کارگری هستند و اصلاح طلب حکومتی!

بهروز سگوند مدعی است که این منشور است و اونهای دیگه من شور.اولی از دل زحمتکش (مالباخته!) می اید و دومی بدرد مهمانی می خورد!

خوب سرتاسر نوشته اقا بهروز توی این سطح نوشته شده. متدی که نشان می دهد اقا بهروز سگوند متعلق است به خط سیاسی معینی که من انرا بطور کلی خط توده ایستی می دانم.

نه اینکه اقا بهروز را شخصا بشناسم خیر! ایشان اصلا خود را چپ نمی داند  توده ایها حداقل خودشان را چپ و داست و چکشی می دانند بیچاره ها!

توده ایزم  حزب توده نیست فقط بلکه یک گرایش خرده بورژوائی بوده که در طی ۷۰ سال در طبقات میانه و “مال باخته ها” و عاشفان مال بنام طبقه کارگر رشد کرد زیر سایه حکومت ضد کارگری شوروی.

هدف توده ایزم رشد دادن نظریه رشد سرمایه داری ملوس بوده و هست. ادعای من اینست که منشور مطالباتی بیش از ورژن کارگری همان جنبش زن زندگی ازادی نیست.با هر انگیزه که حامیان این منشور وارد دفاع شوند خواهشم اینست که ادعا نکنند که حامی کارگرند و مخالف منشور ضد کارگر!

لطفا این فرهنگ را بگذارید کنار لیچار نفرمائید فضا را گل الود نکنید به عصبانیت خود مهار بزنید.!

خلاصه کنم:

همانطور که در نقدم در مقاله قبلی گفتم همینکه منشوری توسط عده ای بیرون از گفتمان راست ضد انقلاب ارائه شده باید خوشامد گفت.اما این دلیل نیست که نقد نشود و ایراداتش بررسی نشود.باید پذیرفت که طبقه کارگر گرایشات سیاسی متفاوت و متضاد دارد.

بخش مهمی از طبقه کارگر دنیال کسب قدرت سیاسی نیست بلکه دنبال “بهر شدن وضع افزایش دستمزد و ازادی تشکلهای صنفی است.این بخش در ایران  متاسفانه هنوز سنگینی دارد . 

اما مشکل این گرایش اینست که نمایندگانش از فرهنگ امثال بهروز سگوند استفاده می کنند تا مخالف را درو کنند و خفه!

من بعنوان کمونیست معتقدم که رادیکالیزم طبقه کارگر را ضعیف نمی کند بلکه به حلوی جامعه می کشد.الان طبقات ضد انقلاب راست و “مال باخته ها” تلاش دارند قدرت بماند سرمایه داری بماند ملوس شود! الان دعوای اصلی زحتمکشان و مزدبگیران باید این باشد که ریشه این خمینیزم و پهلویزم بیرون کشیده شود.

الان باید توضیح داد که راهی برای حفظ سرمایه داری و حفظ منافع طبقه کارگر نیست یکی از اینها!

الان باید فضا ساخت متمدنانه این بحثها و نقدها بشود.همین الان باید اقا بهروزها بخوبی پاسخ بگیرند و متوجه شوند که هرگز نمی توانند از زبان یک طبقه حرف بزنند هیچکس نمی تواند.بپذیریم که گرایشات متضاد درون طبقه کارگر هست و نقد همیشه و همچنان بهترین سلاح تغییر خواهد بود.

زنده باد ازادی برابری و حکومت کارگری!

منابع بیشتر:

(۱)تخریب منشور مطالباتی از طرف نیروهای ضد کارگری(بهروز سگوند)

www.azadi-b.com/?p=31373

(2)نقدی بر “منشور مطالبات حداقلی تشکلهای مستقل صنفی و مدنی ایران(سعید صالحی نیا)

www.azadi-b.com/?p=31369

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate