مقدمه:
امری مفروض است که حکومت و کشور اسرائیل بر پایه نژاد پرستی و ایدئولوژی صهیونیستی توسط نظام امپریالیستی ساخته شده. این کشور سازی برای این انجام شد که نظام امپریالیستی یک سکو و نماینده در منطقه خاورمیانه داشته باشد.یفودیها را از همه دنیا جمع کردند و سرزمینی را از مردمش گرفتند و به این یهودیها اینطور گفتند که دارند به سرزمین “مقدس و وعده داده شده خداوند برمی گردند”
طبیعتا خدای اینها به بیضع چپش هم نمی گرفت که این سرزمین ادمهائی زندگی می کردند و لذا با سرکوب و کشتار دورانی طولانی بعد جنگ دوم جهانی تلاش شده که این کشور دروغین را به دنیا و به مردم منتطقه بچپانند. این خلاصه تاریخ حکومت نژاد پرستی است که متکی بر ایدئولوژی نژاد پرستانه صهیونیستی بطور واقعی یک لکه ننگ تاریخ استو لحظه ای نیست در طی این تاریخ که مردم منطقه خاورمیانه از دست این حکومت خواب راحت داشته باشند. اینها تحلیل نیست بلکه عین واقعیتی است که هر ادم عاقل و صادقی می بیند.
در اواخر دوران جنگ سرد با توسعه استراتژی ساختن اسلام سیاسی در منطقه خاورمیانه حکومت اسرائیل هم دست بکار شد که بر علیه جنبشهای چپ و کمونیستی دارو دسته های اسلامی را در منطقه فلسطن تقویت کند.جنبشهای اسلامی در فضای ضعف گرایشات ناسیونالیستی عربی فلسطینی مثل سازمان فتح رشد می کردند و سازمان اطلاعات اسرائیل هم اینها را باد می داد .این شد که امثال “حماس” بسرعت راه افتادند و در سیاست فلسطین جا خوش کردند و بعد از درگیریهای سال ۲۰۰۶ رسما بخشی از سرزمین تکه شده فلسطین را در غزه تصاحب کردند.
حکومت اسرائیل مزورانه بین فلسطینیها جنگی درونی راه انداخت که یکسویش فتح بود در منطقه وست بانک(شرق اسرائیل) و منطقه غزه در غرب اسرائیل.
با تزریق خمینیزم در ایران توسط حکومتهای غربی ، حکومت اسلامی ایران یک جاپایش را در فلسطین محکم کرد (و جاپای مهم دیگرش در لبنان و بعد سوریه) . جماس و شاخه های اسلامی سیاسی مورد توجه و حمایت حکومت اسلامی و سازماندهی سپاه قدس(بخش خارجی سپاه پاسداران) تبدیل شدند به زنجیره ای که حکومت اسرائیل را بنوعی محاصره کردند و طی چند دهه اخیر حکومت اسرائیل درگیر این زنجیره نظامی سیاسی چه درون منطقه اسرائیل و چه در مرزهای اسرائیل در لبنان و سوریه بوده. بخشی از تحلیل بحران منطقه خاورمیانه مربوط است به درگیری منطقه ای بین حکومت اسلامی ایران و حکومت اسرائیل.این دو حکومت جنایتکار و عقب مانده متاسفانه سرنوشت زندگی مردم منطقه خاورمیانه را با درگیریهای خودشان سیاه کرده اند و بحران افرینی های اینها هر لحظه بیشتر شده و نگرانی ها در مورد توسعه جنگهای نیابتی بین اینها به سطح جنگی وسیع تر بیشتر می شود.
اما در این مقاله من سعی می کنم به اهمیت تغییر دولت نژاد پرست اسرائیل در توسعه بحران خاورمیانه بیشتر بپردازم.تا این مسئله خوب درک نشود نمی توان اهمیت توسعه درگیریهای نظامی اطلاعاتی بین حکومت اسلامی و حکومت اسرائیل را فهمید(۱)
(۱)محتوی تحول اخیر سیاسی در اسرائیل و حکومت ائلافی نتنیاهو با گرایشات فوق راست:
تا بحال دنیا نتنیاهو و حزب ارتجاعیش را ارتجاعی ترین جناح سیاسی حکومت نژاد پرست اسرائیل می دانست که چندین بار نخست وزیر اسرائیل شده و تاثیر سیاستهای دست راستی این جنایتکار در دوران اخیر بسیار جای گفتن دارد.
اما متاسفانه این ادم شارلاتان که پرونده دزدیهایش هم هنوز فعال است ، با اتحاد با گرایشات مذهبی تر و عقب مانده اسرائیل الان دولتی ائتلافی تشکیل داده که خود غربیها و حتی صهیونیستیهای مقیم امریکا را هم نگران کرده! ببینید اش چقدر شور شده!
حکومت نژاد پرست اسرائیل از زمان تاسیسش سیاست بحرانسازی در منطقه خاورمیانه و نگه داشتن “دشمن فلسطینی و عربی” را برای بقای خود دنبال کرده تا زیرکانه زیر این سیاست سازی به زدن و نابود کردن مردم در فلسطین ادامه دهد.
جایات جکومت اسرائیل در فلسطین بیش از ۵۰ بار توسط منایع حقوق بشر وابسته به سازمان ملل محکوم شده و حکومت امریکا و حکومتهای عربی همواره تلاش کرده اند از محکوم شدن حکومت اسرائیل در مراجع بالاتر بین المللی جلوگیری کنند.اینها هم فاکت است و تحلیل نیست!
بیش از یک ماهی می شود که حکومت جدید ائتلافی نتنیاهو و شرکا روی کار آمده و موج جدید تلاشهای این حکومت جانی تشدید شده.
تلاشهای این ارتجاعیون حتی درون اسرائیل هم امروزه با مخالفتهای زیادی و برو شده و اعتراضات خیابانی با شرکت دهها هزار نفر مخابره می شود.
جامعه “اسرائیلی” که بر اساس نژاد پرستی استوار شده هم برخی وقتها معترض می شود! طبیعی هم هست که این مردمی که در اسرائیل جمع شدند با ادعای “سرزمین وعده داده شده از سوی خدا” در برخی مواقع چشماشان حتی موقت و محدود باز شود و اعتراضاتی بکنند.
از دید من این مردم که اسرائیل زندگی می کنند اگر وجدان داشته باشند باید از ننگ شهروندی این حکومت خود را رها کنند.
هیچ جکومتی در دنیا این چنین بطور رسمی با اخراج مردم دیگر ساخته نشده و اینقدر قلابی و فریبکارانه کشوری شکل نگرفته و شهروندی اسرائیل بواقع لکه ننگی است بر هر وجدان آزاد اندیش.
ننگ کشور و حکومت اسرائیل حتی به قبل ساخته شدن امواج اسلام سیاسی می رسد و از دید من جنبشهای اسلام سیاسی نمی توانستند توسعه یابند اگر این حکومت جنایتکار و نژاد پرست در منطقه خاورمیانه نبود. از خمینی تا بن لادن تا داعش تا طالبان همه جنبشهای ارتجاعی اسلامی ریشه در وجود و حیات صهیونیزم دارند.
(۲) استراتژی دولت ائتلافی نتنیاهو بعد روی کار آمدن:
اول در صحنه داخلی:
در صحنه داخلی حکومت ائلافی نتنیاهو تلاش دارد کنترل دستگاه قضائی را بدست بگیرد که حتی ضد قانون اساسی کنونی اسرائیل است.با اینکار هم امکان کشیده شدن خودش و رفقایش به دادگاه به خاطر فساد اقتصادی منتفی می شود و هم فضا باز می شود که شهرک سازی ننگین در مناطق قلسطینی نشین ادامه یابد.
الان حکومت اسرائیل در صدد تخلیه ۲۵۰ خانوار فلسطینی و بیرون انداختن انها از شهرکی در کرانه غربیست و حمله ارتش اسرائیل به مناطق فلسطینی ها و پاسخ کشتار در اسرائیل در هفته گذشته بخشی از نتایح ماجراجوئیهای اخیر ارتش جنایتکار اسرائیل.
بحران بی سابقه اقتصادی سیاسی درون اسرائیل این روزها با امواج مخالفت مردم در خیابان ها در اسرائیل دقیقا در این متن قابل فهم است.
دوم: در صحنه خارجی:
همانطور که گفتم حکومت اسرائیل یک روز هم طی دوران سازماندهی کشور ساختگی اسرائیل بدون بحرانسازی نتوانسته زنده بماند.جنگی مداوم جنایتی هر روزه این حکومت را در منطقه خاورمیانه نگه داشته که با اتکای میلیاردها دلار و حمایتهای نظامی سیاسی و اقتصادی حکومت امریکا و حکومتهای غربی هر روز این حکومت به شب می رسد.
نبرد اسراتژیک حکومت اسرائیل با حکومت اسلامی در ایران در مقطع کنونی به مرحله نوینی رسیده و حکومت امریکا را هم کنار خود کشیده چیزی که حتی دوران بوش هم براحتی امکانپذیر نبود و حکومتهای امریکا همواره خود را از نتنیاهو فاصله می دادند امروز جلوی دوربینها در حال تغییر است.
دورانی که دموکراتها در امریکا حکومت می کنند بایدن و شرکا تبدیل شده به نوک گرایش نظامی گری! درست مخالف انچه تاریخ امریکا شادهش بوده امروزه حکومت بایدن و نتنیاهو کنار هم به توسعه نظامی گری در منطقه دامن می زنند و با هم مانور نظامی می دهند و رژیم اسلامی را تهدید می کنند و پهباد در ایران منفجر می کنند!
نتنیاهو مثل جکومت اسلامی به بخش نیابتی جنگی جهانی تبدیل شده اند.جنگ بین قطب امریکا و اروپا با قطب روسیه و چین.
(۳)تقویت ارتجاع در اسرائیل و عواقب منطقه ای و جهانی توسعه نژاد پرستی و صهیونیزم:
همانطور که گفتم جناحی که تا همین قبلها حتی در میان حکومت امریکا به “تند رو” حساب می شد این روزها به ابزار دست حناح دموکرات حکومت امریکا ارتقاع پیدا کرده چرا؟
چون در جنگ بسیار پر اهمیت اوکرائین که دارد برای اینده جهان تعیین تکلیف می شود این حکومت اسرائیل مورد نیاز است. قرار است در اوکرائین از حکومت اسرائیل و بعدها شاید از حکومت عربستان بعنوان عناصر نیابتی در مقابل عناصر نیابتی روسیه مثل حکومت اسلامی ایران و حکومت بشار اسد(که مدتهاست سربازان خود را رسما به اوکرائین فرستاده) بهره برداری شود.
اینست که حکومت امریکا غرب این روزها بیش از گذشته در کنار رفتارهای بحرانساز حکومت اسرائیل دوانند و بی رودربایستی اعلام می کنند که “در صورت درگیری مستقیم نظامی حکومت اسرائیل حتی اگر حکومت اسرائیل به ایران حمله کند در کنار صهیونیستها خواهند ایستاد”
بواقع یک تجارت کثیف است بین حکومت امریکا و صهیونیستها از یکسو و حکومتهای روسیه و چین با رژیم اسلامی در ایران !
(۴)قیام ۱۴۰۱ و تشدید نبردهای ارتجاعی حکومتهای جهان:
در مقالات قبلی هم گفته ام که قیام ۱۴۰۱ تاثیرات بسزائی در موازنه قوا در دنیا داشته و در صورت تداوم خود این تاثیرات تشدید خواهند شد.
تا همینجا حکومتهای غربی و حکومت اسرائیل و عربستان تلاش کرده اند از قیام ۱۴۰۱ بعنوان ابزار فشار روی حکومت ایران استفاده کنند.
تلویزونهای انترناشنال و بی بی سی و صدای امریکا به ابزارهای ضد انقلاب جهانی هم در مقابل رژیم اسلامی و هم در مقابل قیام ۱۴۰۱ شب و روز در حال تلاشند.
اتحاد و همسوئی بی نشیر حکومت امریکا و صهیونیستهای اسرائیل و امادگیهای نظامیشان در بستر بحرانی است که خاورمیانه شادهش می باشد.این بحران صفحه جدیدی از نبردی منطقه ای و استراتژیک است برای کنترل خاورمیانه از یکسو و برای زدن روسیه در نبرد سرنوشت ساز اوکرائین.
انچه برای این حکومتها در دو سوی این جنگ جهانی مهم نیست منافع مردم است در منطقه و سطح دنیا. دشمنی های اینها و دوستیهایشان ربطی به منافه مردم ندارد که هیچ تماما نقشه ریزی برای چپاول دنیاست و فریب افکار عمومی.
قیام مردم زحمتکش و طبقه کارگر در ایران برای کسب قدرت سیاسی و پایان نظام سرمایه داری نبردی ماهوی و سرنوشت سازست برای تففیر توازن جهانی که می شناسیم و ابعاد این قیام حتی هم اکنون از ایران فراتر رفته و باعث صف ارائی های جدید شده.
انان که درد ازادیخواهی برابری طلبی دارند باید مرتب این صحنه ها را دنبال کنند و مبارزات خود را بر اساس تحلیهای استراتژیک برنامه بریزند.
یادمان نرود که امپریالیزم جهانی و صهیونیزم سازندگان اسلام سیاسی بوده اند و امکان ندارد که در کنار مردم و زحتمتکشان و در مقابل مرکز نظام حاکم در ایران بایستند.سیاه بازیهای اینها و جنگهای اینها خانوادگیست.ملعبه دعواهای اینها نباید شد. تاریخ پر است از جنبشهائی که ملعبه دعواهای قطبهای ارتجاعی شده اند!
زنده باد جنبش برای آزادی برابری و حکومت کارگری!
منابع دیگر:
(۱)توسعه نمایشهای نظامی امپریالیستی صهیونیستی بر علیه رژیم اسلامی و کف کردن تلویزیون انترناشنال و پهلوی چی ها(سعید صالحی نیا)
https://www.azadi-b.com/?p=30646
(2)بحران حکومت صهیونیستی اسرائیل و معضلات داخلی و خارجی:
Israelis protest new far-right government’s plans to weaken powers of judiciary : NPR
Palestinians Fear Israel Government May Spark Settler Attacks | Time
Israel’s New Government – United States Department of State
