اخباروگزارش های کارگری ۲۰ دی ماه ۱۴۰۱

اخباروگزارش های کارگری ۲۰ دی ماه ۱۴۰۱

صدوهفدهمین روزاعتراضات سراسری پس از قتل مهسا (ژینا) امینی  در مقر گشت ارشاد تهران 

روز سه شنبه ۲۰ دی ماه صدوهفدهمین روزاعتراضات  سراسری پس ازقتل مهسا (ژینا) امینی  در مقر گشت ارشاد تهران:

– تجمع  خانواده های زندانیان محکوم به اعدام مقابل ساختمان قوه قضاییه

– تجمع دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی  دانشگاه علامه

– دیوارنویسی در حمایت از اعتراضات مردمی؛ خوابگاه سلامت دانشگاه علامه طباطبایی

– روشن کردن شمع و چسباندن پلاکارد به یاد کشته‌شدگان پرواز اوکراین و در حمایت از اعتراضات مردمی؛ دانشکده علوم ریاضی و کامپیوتر دانشگاه خوارزمی واحد کرج

– نامه سرگشاده‌ی جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر به وزیر علوم جناب زلفی گل

– انجمن صنفی معلمان کردستان (سقز‌ و زیویه):گزارش پیگیری حذف رتبه‌بندی تعدادی از همکاران

– نامه سرگشاده پریسا خانزاد پور همسر فعال کارگری «وریا قمری» به نهادها و سازمانها حقوق بشری

– اطلاعیه سندیکای کارگران شرکت واحد در مورد حکم ۶ سال حبس تعزیری علیه کیوان مهتدی

– اعتصاب وتجمع کارگران پتروشیمی مبین در اعتراض به عدم پرداخت کارانه وشیفت کاری

– تجمع اعتراضی کادردرمان مرکز قلب تهران نسبت به سطح پایین حقوق وعدم پرداخت مطالبات وقراردادکاری

– اعتراض کارورزان پرستاری مشهد نسبت به بیگاری

– زنده زنده سوختن ۴ کارگر کارخانه سیانس در حادثه آتش سوزی

– مرگ ومصدومیت ۲ کارگر درتهران بر اثر سقوط بالابر به دلیل نقص فنی

تجمع  خانواده های زندانیان محکوم به اعدام مقابل ساختمان قوه قضاییه 

روز دوشنبه ۱۹دی،جمعی از خانواده های زندانیان محکوم به اعدام زندان های مرکزی کرج و قزلحصار بابرپایی تجمع مقابل ساختمان قوه قضاییه در تهران وبرافراشتن پلاکاردها وسردادن شعارها خواهان توقف اعدام بستگانشان شدند.

تجمع دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی  دانشگاه علامه

دانشجویان، امروز با اعتراض به بازداشت #علی_زیرایی دانشجوی این دانشکده و ابلاغ حکم ۵ سال حبس تعزیری و دوسال ممنوع الخروجی #میلاد_عبدی ، با وجود جو امنیتی حاکم بر دانشکده ، تجمع اعتراضی برگزار کردند.

از جمله شعار ها:

“ژن ، ژیان ، ئازادی”

“زندانی سیاسی آزاد باید گردد.”

“رئیس حراست ، نماد وقاحت.”

“حراست حراست ، آلت دست قدرت.”

“قسم به خون یاران ، ایستاده ایم تا پایان.”

“اساتید حیا کنید ، حقیقت را بیان کنید.”

“دانشجو ها تو زندان ، بیشرفا زندانبان.”

“علی زیرایی آزاد باید گردد.”

“میلادمون رو بردن ، فقط وعده آوردن.”

“هیز تویی هرزه تویی ، زن آزاده منم.”

“نه سلطنت نه رهبری ، دموکراسی برابری.”

“اینهمه سال جنایت ، مرگ بر این ولایت.”

“دانشجوی زندانی ، آزاد باید گردد.”

“حراست ، بسیجی ، پیوندتان مبارک.”

۲۰ دی ۱۴۰۱

نامه سرگشاده‌ی جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر به وزیر علوم جناب زلفی گل

آقای وزیر، پیرو اقدامات غیرقانونی صورت گرفته توسط حراست در دانشگاه هنر، جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر، از ریاست دانشگاه، آقای محمدرضا حسنایی درخواست جلسه‌ای سراسری با حضور ایشان و دانشجویان دانشگاه داشتند تا ایشان نسبت به اقدامات حراست دانشگاه با مدیریت آقای حمزه برزویی پاسخگو باشند.

بخشی از اقدامات غیرقانونی حراست در طول ترم جاری عبارتند از:

  1. اجازه حضور “لباس شخصی ها” در روز ۱۴ آبان در محیط دانشگاه و به خطر انداختن جان دانشجویان با راه دادن به این نیروهای خطرناک. 
  2. دادن اطلاعات دانشجویان به نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه و ایجاد ناامنی روانی برای دانشجویان با تماس های مشکوک به منظور تهدید و ارعاب و خفه کردن صدای حق طلب دانشجویان. 
  3. ممانعت حراست از ورود دانشجویان به پردیس کاربردی در روز ۱۶ آذر که منجر به ضرب و شتم دانشجویان توسط گارد ویژه در مقابل دانشگاه شد. 
  4. برگزار شدن کمیته انضباطی بدون حضور نمایندگان دانشجویان. 
  5. ممانعت از حضور دانشجویان در جلسه کمیته‌ی انضباطی براي دفاع از حقوق خود.
  6. ممنوع الورود کردن دانشجویان بدون تشکیل کمیته انضباطی و صرفا بر اساس تشخیص حراست.
  7. فراخواندن دانشجویان به حراست کل برخلاف ضوابط.
  8. ایجاد مانع برای تشکیل کمیته انضباطی برای دانشجویان ممنوع الورود و مشروط کردن بررسی پرونده آنها به حضور پیدا کردن در ساختمان حراست.
  9. و در آخر به رسمیت نشناختن و پایمال کردن حق قانونی دانشجویان، مصرح در ماده‌ی ۹ منشور حقوق دانشجویی، برای برپایی تجمعات غیر مسلحانه.

متاسفانه علی رغم ارائه این درخواست کاملا صنفی، ریاست دانشگاه، آقای حسنایی، از دادن پاسخ روشن به دانشجویان طفره رفته و حاضر به پذیرفتن مسئولیت این حجم از بی قانونی در مجموعه‌ی تحت مدیریتشان نشدند. با این حال، تعدادی از دانشجویان تصمیم گرفتند برای پاسخگو کردن ایشان در مقابل دفتر رئیس دانشگاه تحصن کنند که ایشان با امنیتی کردن فضای دانشگاه مانع از شکل گیری تحصن شدند.

آقای زلفی گل، ما دانشجویان به خوبی میدانیم ارائه گزارش از بیدادهایی که در دانشگاه هنر می‌رود در سیستم فاسد اداری ایران اگر موجب ارتقای درجه و تشویق ریاست دانشگاه نشود، قطعا به توبیخ یا برکناری ایشان نمی‌انجامد. با این وجود وظیفه‌ی اجتماعی خود می‌دانیم تا در مواجهه با فساد سیستماتیک سکوت نکرده و فریاد اعتراض خود را به هر شیوه ممکن به گوش همگان برسانیم. شاید بتوانیم کشور را از منجلابی که در آن فروغلتیده است نجات دهیم. لذا بر خود لازم میدانیم به جد، خواستار برکناری آقای حسنایی از ریاست دانشگاه هنر باشیم چرا که باور داریم دانشگاه هنر به هیچ عنوان در حد توان مدیریتی ایشان نیست.

زمستان ۱۴۰۱

انجمن صنفی معلمان کردستان (سقز‌ و زیویه):گزارش پیگیری حذف رتبه‌بندی تعدادی از همکاران 

پیرو مشی عملکردی انجمن صنفی معلمان کردستان، از بدو تأسیس تا کنون کە مبتنی بر تعقیب اهداف مندرج در اساسنامە این انجمن از مجاری قانونی است، امروز سەشنبە ١٤٠١٫١٠٫٢٠ تعدادی از فعالین صنفی و معلمان دردآشنای آموزش و پرورش شهرستان سقز و زیویە، برای پیگیری وضعیت همکاران فرهنگی خود کە بەواسطە عملکرد غیرقانونی و خارج از عرف مسؤولان آموزش و پرورش کردستان، خصوصا شهرستان سقز، مزایای رتبەبندی از فیش حقوق آذر ماە آنها حذف شدە بود، در محل ادارە مذکور حضور بە هم رساندند.

این عزیزان در جهت پیگیری مکاتبات صورت گرفتە و خصوصا طومار امضاء شدەای که از سوی نزدیک بە ٥۰۰ نفر از معلمان شاغل و بازنشستە این شهرستان، خطاب بە مدیرکل آموزش و پرورش کردستان تهیه شده بود، خواستار ارائە توضیح سرپرست آموزش و پرورش شهرستان سقز در پیگیری موضوع از کانال اداری شدند. ایشان نخست همکاران را بە فرمانداری ارجاع دادند اما زمانی کە با اصرار همکاران مبنی بر حضور فرماندار در محل آموزش و پرورش مواجه شدند، ظاهرا در تماس با فرماندار این خواستە همکاران را مطرح و فرماندار نیز از قبول این خواستەی همکاران فرهنگی امتناع کردند.  

در ادامە تنی چند از همکاران از سرپرست آموزش و پرورش شهرستان سقز خواستند تا در جهت احترام بە جمع ده‌ها نفری حاضر در ادارە بە میان ایشان آمده و اقدامات صورت گرفتە را توضیح دهند. در مقابل، سرپرست آموزش و پرورش اعلام کردە بودند که:” جواب او همان است کە پیشتر گفتە و او در این قضیە مسئولیتی ندارد” و صراحتا اذعان کرده بودند که: ” این عمل خارج از اختیار ایشان است و اراده‌ی وی  ذرەای در این امر دخیل نبوده است.” با اصرار همکاران به حضور در جمع معلمان، ایشان با برآشفتگی بە همکاران اعلام کردە بود که: “هر کاری از دستتان بر می‌آید انجام دهید چون ذره‌ای در این امر دخیل نبودەام پس بە میان شما نخواهم آمد.”

این عملکرد سرپرست آموزش و پرورش مهر تأییدی است بر فریادهای حق طلبانه‌ی فعالین صنفی در این شهرستان مبنی بر بی کفایتی افراد ناکارآمد در رأس امور و اینکه هیچ مسئولی حاضر بە شنیدن مصائب و مشکلات معلمان، دانش آموزان، و آموزش و پرورش این شهرستان نیست و بیشتر مسؤولان در سە دهە‌ی گذشتە بە جای نشست برای حل مشکلات این دستگاە با غالب کردن جو امنیتی در صدد ایجاد فضای رعب و پروندەسازی برای معلمان دلسوز و منتقد و حتی فرزندان آنها بوده‌اند.

پس از این مرحله، با اطلاع یافتن همکاران از برخورد غیرمسوولانە سرپرست آموزش و پرورش شهرستان سقز  همگی با فریاد:

-رئیس بی لیاقت استعفا استعفا

-کار فرا قانونی خجالت، خجالت

انزجار خود از منش نامتعهدانه‌ی مسئول دستگاە آموزش و پرورش این شهرستان را ابراز داشتە و اعلام نمودند از تمام ظرفیت های قانونی خود نظیر پس دادن ساعات اضافە کاری، تحصن در محل ادارە آموزش و پرورش در روزهای آیندە و دیگر کنشهای میدانی و مدنی تا حصول حقوق حقە و قانونی پایمال شدە‌ی همکاران خود استفاده خواهند کرد.

لازم بە ذکر است همکاران متضرر از این عملکرد غیرقانونی اعلام داشتند بدون توجە بە جنبە‌ی مادی ضرر واردە بە آنها و با در نظر گرفتن عملکرد غیرقانونی مسئولان در زیر پا گذاشتن مصوبە مجلس در قانون رتبەبندی، از مجاری قانونی نظیر شکایت در دیوان عدالت اداری پیگیر استیفای حق خود کە همانا حق تمام معلمان برای اجرای کامل رتبەبندی است خواهند بود و تا پاسخگو کردن آمران و عاملان این عمل ننگین و غیرقانونی از پای نخواهند نشست. همچنین ۹ همکار محروم شدە اعلام داشتند در صورت ناامیدی از پیگیری های قانونی فوق، راهکار اعتصاب غذا در محل ادارات آموزش و پرورش را با پشتیبانی و همراهی سایر همکاران در پیش خواهند گرفت.

٢٠ دی ماه ١٤٠١

نامه سرگشاده پریسا خانزاد پور همسر فعال کارگری «وریا قمری» به نهادها و سازمانها حقوق بشری

به سازمان و نهادهای حقوق بشری و کارگری، مردم شرافتمند ایران و جهان، همسرنوشتان،  

من پریسا خانزاد پور همسر فعال کارگری وریا قمری هستم.  

روز یک شنبه ۱٨ دی ماه ۱۴۰۱ درحالیکه همسرم برای امرار معاش در سه راه نمکی شهر سنندج مشغول دست فروشی بود، از سوی نیروهای لباس شخصی اداره اطلاعات دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد.  

زمانیکه من به اداره اطلاعات شهر سنندج برای پیگیری همسرم مراجعه کردم، منکر دستگیری ایشان از سوی این نهاد شدند، اما وقتی با اصرار من مبنی بر اینکه تا خبری از ایشان نگیرم از آنجا نخواهم رفت، به من گفتند که ایشان از سوی ما دستگیر و زندانی می باشد و برای پیگیری پرونده باید به دادگاه انقلاب شعبه۲  مراجعه کنم.  

همسرم درحالی مجبور بە دستفروشی شد کە کارگر ادارە  اتحادیه تعمیرکاران با چندین سال سابقه و دارای قرارداد رسمی و دائمی بود و تنها به جرم دفاع از حق و حقوق خود از سوی صاحب کار بدون دریافت هیچ گونه حق و حقوقی از سرکار اخراج شد.  

دستگیری وریا قمری همسر بنده در حالیست که ما در خانه اجاره ای زندگی می کنیم و تنها نان آور ما ایشان است و فرزند خردسالمان بر اثر نارسایی کلیوی چندین بار مورد عمل جراحی با هزینه هنگفت قرار گرفته و هم اکنون نیز باید هر چند وقت یکبار با صرف هزینه زیاد به تهران مراجعه کنیم و  من نیز دارای بیماری رماتیسم چشمی و مفصلی هستم که علیرغم هزینه درمانی زیاد باید ماهانه تحت نظر دکتر و دارو مصرف می کنم.  

دوستان گرامی،  

همسر من همانند هزاران دستگیر شده اخیر هیچ جرمی مرتکب نشده و بدون هیچ دلیلی دستگیر، شکنجه و زندانی شده اند، با توجه به احکام صادر شده تاکنونی برای هزاران دستگیر شده اخیر که بدون داشتن حق وکیل یا حق دفاع از خود به احکام سنگین محکوم شده اند، نگرانی من و فرزندانم از سلامتی جمسی و روحی ایشان در زندان های اطلاعات در جای خود است .  

من از طریق این نامه از شما تقاضا میکنم که صدای ما بی صدایان باشید و اجازه ندهید این چنین جان عزیزانمان در زندانها و دادگاه ها به خطر بیافتد و به بازی گرفته شود.  

برای آزادی دستگیرشده گانمان با ما همراه و هم صدا شوید.  

پریسا خانزاد پور  مورخه ۱۹/۱۰/۱۴۰۱

اطلاعیه سندیکای کارگران شرکت واحد در مورد حکم ۶ سال حبس تعزیری علیه کیوان مهتدی

کیوان مهتدی نویسنده، مترجم و فعال کارگری به ۶ سال حبس تعزیری با اتهامات اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت ملی و فعالیت تبلیغی علیه نظام محکوم شده است (۵ سال برای اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور و یک سال برای تبلیغ علیه نظام).

کیوان مهتدی، فعال کارگری و عضو‌ کانون نویسندگان ایران، در تاریخ ۱۹ ام اردیبهشت ماه امسال در خانه به همراه همسرش آنیشا اسداللهی دستگیر شد و با گذشت بیش از ۲۴۵ روز همچنان به صورت بازداشت موقت در بند ۴ زندان اوین به سر می‌برد.

این حکم سبعانه در حالی است که ایشان تنها به عنوان مترجم همراه معلمان و کارگران در جلساتی در چهارچوب مناسبات متعارف سندیکایی حضور داشته است. ایشان در پرونده موسوم به دو فعال سندیکایی فرانسوی به عنوان مترجم حضور داشتند و اکنون با گذشت بیشتر از ۸ ماه همچنان در بازداشت موقت به سر می‌برد.

کیوان مهتدی همواره خود را در کنار کارگران و دیگر زحمتکشان یافته و برای احقاق حقوق برحق آنان از هیچ کمکی دریغ نکرده است و اکنون با محکومیت ۶ سال حبس از طرف بیدادگاههای ضدکارگری روبروست.

حاکمیت جمهوری اسلامی بر خلاف تعهداتش به قوانین داخلی و بین المللی و همچنین مقاوله نامه های سازمان‌جهانی کار ، ابتدایی ترین حقوق کارگران از جمله حق تشکل یابی را به رسمیت نمیشمارد و در برابر آن از سنگین ترین احکام زندان، اخراج ، تعلیق و تبعید علیه کارگران استفاده می کند.

بازجویی، انفرادی‌های طولانی مدت و سناریو‌سازی کاذب و بی پایه و اساس علیه فعالین کارگری و‌ معلمی همگی نمایش ناتوانی و عجز در برابر فعالیت‌های به حق تمامی فعالین کارگری از جمله کیوان ‌مهتدی است. اما برخلاف تلاش حاکمیت، تشدید و گسترش سرکوب راه به جایی نخواهد برد و این سیاست مدتهاست که از کار افتاده است.

سندیکای شرکت واحد حکم صادر شده علیه کیوان مهتدی را قویا محکوم میکند و خواستار آزادی بی قید و شرط او و دیگر فعالین کارگری، معلمان، دانشجویی، زنان و کلیه زندانیان سیاسی و عقیدتی است.

چاره زحمت کشان وحدت و تشکیلات است.

۲۰ دی ۱۴۰۱

اعتصاب وتجمع کارگران پتروشیمی مبین در اعتراض به عدم پرداخت کارانه وشیفت کاری

روزسه شنبه ۲۰ دی، کارگران پتروشیمی مبین در اعتراض به عدم پرداخت کارانه وشیفت کاری برای چند ساعت دست از کارکشیدند وتجمع کردند.

۲ گزارش در همین رابطه:

۱- تجمع کارکنان پتروشیمی مبین 

▪زمان: سه‌شنبه ۲۰دی‌ماه از ساعت ۸ تا ۱۱ برگزار شد.

▪علت: عدم صداقت و شفافیت مدیرعامل و روسای امور جهت احقاق کارانه و تبدیل کل پرسنل بهره‌برداری به شیفت ۷-۷

▪نتیجه: مقرر شد یکشنبه هفته‌ی آینده  ۲۵ دی‌ماه هئیت مدیره و نمایندگان هلدینگ برای پاسخگویی به منطقه عزیمت کنند و در صورت قانع نشدن کارکنان، این اجتماعات ادامه دار خواهد بود.

۲- شورای سازماندهی اعتراضات کارگران پیمانی نفت:تجمع کارکنان پتروشیمی مبین 

بنا بر اخبار دریافتی همکاران رسمی شاغل در پتروشیمی مبین در فاز یک پتروشیمی منطقه ویژه امروز سه‌شنبه ۲۰دی‌ماه مقابل ساختمان مرکزی این پتروشیمی تجمع کردند.

این اعتراض به دلیل عدم شفافیت مدیرعامل و روسای امور جهت احقاق کارانه و تبدیل کل پرسنل بهره‌برداری به شیفت ۷- ۷ صورت گرفته است.

هیات مدیره و نمایندگان هلدینگ به پرسنل وعده داده اند هفته آینده برای پاسخگویی به منطقه عزیمت کنند.

همکاران رسمی هم گفته اند در صورت قانع نشدن به  تجمعات اعتراضی خود ادامه خواهند داد.

تجمع اعتراضی کادردرمان مرکز قلب تهران نسبت به سطح پایین حقوق وعدم پرداخت مطالبات وقراردادکاری

روز دو شنبه ۱۹ دی، جمعی از کادر درمان مرکز قلب تهران برای انعکاس صدای اعتراضشان تهران نسبت به سطح پایین حقوق وعدم پرداخت مطالبات وقراردادکاری دست به تجمع زدند.

تجمع کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفتند:مصوبه ای از سال ۱۳۹۶ به مسئولان بیمارستان ابلاغ شد اما برای کارکنان بیمارستان اجرا نشد..

آنها افزودند:بر اساس این مصوبه هر ماه بیش از ۲ میلیون تومان از حقوق کارکنان پرداخت نشده است. این رقم برای برخی از آنها با توجه به پست و سابقه کار متغیر است، اما آنچه کارکنان مرکز قلب می‌گویند برای هر نفر دست‌کم بیش از ۱۰۰ میلیون تومان در مجموع این پنج سال پرداخت نشده است.

گفتنی است بر اساس داده‌های وب سایت مرکز قلب ایران، این مرکز حدود هزار و ۴۰۰ نیروی انسانی (شامل پزشک، پرستار، تکنسین، کادر اداری و …) دارد. مشخص نیست چند نفر از پرسنل از اجرای این مصوبه جا مانده‌اند و برای چند نفر اعمال شده است. معترضان هم نمی‌دانند اما تاکید می‌کنند که تعداد انگشت شماری از مزایای و پاداش‌های خاص در مرکز بهره می‌برند. سایر کارکنان اندر خم یک کوچه برای یک میلیون تومان مانده‌اند.

یکی از کارکنان معترض مرکز قلب تهران گفت: نامه‌ای به دست ما رسید که بر اساس آن مرداد سال ۹۶، هیئت دولت و وزارت بهداشت به صورت مستقیم به مرکز قلب تهران ابلاغیه‌ای داشته است. در این ابلاغیه آمده که کارکنان مرکز قلب تهران باید تحت پوشش قانون کار باشند.

او ادامه داد:گر ما تحت پوشش قانون کار بودیم، شامل برخی مزایا می‌شدیم. بخشی از اعتراض ما این است که این حکم اجرا نشد. در حال حاضر هم قرارداد ما نه دولتی است، نه خصوصی.

اما قرارداد آنها با چه عنوانی تنظیم شده است؟ یکی از کارکنان معترض در پاسخ به این سوال گفت: قرارداد ما وضعیت مشخصی ندارد. سال ۹۰، مسئولان بیمارستان قراردادی با عنوان قرارداد «کار معین» با ما امضا کردند.

او ادامه :بندهای این قرارداد به نفع بیمارستان تنظیم شده است. در حالی‌که اگر بر اساس ابلاغیه سال ۹۶ با قانون کار مشغول می‌شدیم، شیفت کاری و حقوق ما نسبت به آن اکنون بهتر بود. نه این‌که بعد از ۱۷ سال سابقه کار، هنوز پرداختی من مانند فردی باشد که تازه شروع به کار کرده است.

یکی از کارکنان این مرکزنیز گفت:وعده سال بعد را برای قرارداد قانون کار ندهید. قبل از پایان سال ماجرای این قراردادها درست شود. بر اساس مصوبه مجلس، از سال ۱۴۰۲ قرارداد «کار معین» به قراداد قانون کار تبدیل نمی‌شود. بنابراین تا قبل از پایان امسال، این وضعیت به سرانجام برسد.

یکی دیگر از کارکنان این مرکز گفت: «بر اساس مصوبه‌هایی که همه از آن خبرداریم از حقوق ما برای رفع مشکلات مالی بیمارستان استفاده شده است. از سال گذشته ما در حال اعتراض بودیم. چرا هیچ مسئولی از سوی بیمارستان نگفت که چنین مصوبه‌ای بوده و اجرا نکردیم؟ چرا این موضوعات را تا کنون انکار می‌کردید؟

او ادامه داد:اگر از همین امروز قرارداد ما بر اساس قانون کار تنظیم شود، عطف به ماسَبَق نمی‌شود. باید برای سال‌هایی که قرارداد ما مشکل داشت، شکایت کنیم. بعد از دوندگی در وزارت کار، دادگاه و… ، شاید سختی کار برای ما حساب شود، شاید هم نه.»

او در توضیح مشکلات قرارداد فعلی برای کارکنان مرکز قلب گفت: بر اساس قراردادی که در حال حاضر داریم، هر جا شکایت کنیم، هیچ پاسخی نمی‌گیریم. این حق من است که بعد از ۲۰ سال کار، با عزت بازنشسته شوم، بدون آن‌که ۲ سال حق وکیل بدهم و از این ساختمان به آن ساختمان بروم تا به پرونده‌ام رسیدگی شود. فرق دارد که با قرارداد دولتی بازنشسته شویم یا قراردادی که هیچ هویتی ندارد.

اعتراض کارورزان پرستاری مشهد نسبت به بیگاری

روز سه شنبه ۲۰ دی، کارورزان پرستاری مشهد اعتراضشان را  نسبت به بیگاری ابراز کردند.

کارورزان معترض به خبرنگاررسانه ای گتند: ما در نامه‌ای خطاب به رئیس دانشکده پرستاری و مامایی مشهد، خواستار بهبود وضعیت شغلی و کارورزی خود شده‌ایم؛ تاکنون به دادخواهی ما توجهی نکرده‌اند اما امیدواریم به زودی به خواسته‌های ما پاسخ درست و روشن بدهند.

یکی از کارورزان نیز گفت: ما مجبور به تحمل شیفت‌های کاری کامل هستیم و تمام وظایف یک پرستار را به تمامی برعهده داریم؛ در صورتی که خطا کنیم یا کاری را سهواً اشتباه انجام دهیم، مثل یک پرستارِ باحقوق بازخواست می‌شویم اما از حقوق هیچ خبری نیست!

آنها افزودند:مسئولان مربوطه، فقدان بودجه مناسب برای پرداخت چنین حقوقی را مانع استیفای عدالت می‌دانند و این در حالیست که وقتی نیرویی با جان و دل و تمام وقت کار می‌کند باید دستمزد بگیرد، حداقل باید پولی به او بدهند تا خرج ایاب و ذهاب را از جیب نپردازد.

آنها ادامه دادند: در نظام بهداشت و درمان کشور تبعیض بسیار است؛ یک نمود عمده‌ی آن، تبعیض در حق کارورزان است که کارورزان سه رشته‌ی پزشکی، داروسازی و دندانپزشکی حق‌الزحمه می‌گیرند اما برای کارورزان پرستاری علیرغم کار سخت، از پرداخت حق‌الزحمه خبری نیست؛ این تبعیض آزاردهنده است و ما به دنبال رفع آن هستیم.

جواد روحی،‌ از بازداشت شدگان اعتراضات در نوشهر به اعدام محکوم شد

بنابر اخبار منتشرشده، جواد روحی به اتهام افساد فی الارض و محاربه به اعدام محکوم شده است؛ اما این رای قابل فرجام‌خواهی در دیوان عالی کشور است.

رئیس کل دادگستری استان مازندران با بیان اینکه متهم به دلیل عدم معرفی وکیل در مرحله دادسرا و دادگاه وکیل تسخیری داشته است،‌ اظهار داشت: «جواد روحی در مرحله تجدید نظر خواهی وکیل تعیینی به دادگاه معرفی کرده است.»

پایان اعتصاب غذای خشک پانزده زندانی معترض 

اعتصاب‌غذای گروهی ۱۵نفره‌ی زنان در زندان کچویی کرج که پیشتر در تاریخ ۱۲ دی‌ماه دست به اعتصاب‌غذا زده بودند، پس از گذشت ۷روز ناگزیر به این اعتصاب پایان دادند؛ چراکه تهدید به تبعید شده بودند. 

همچنین در پی تحصن مداوم بعضی از خانواده‌ها مقابل زندان کچویی، تعدادی از این زنان توانستند با خانواده‌های خود ملاقات حضوری داشته باشند.

این خانواده‌ها اذعان کرده‌اند اثری از ضرب‌و‌شتم و شکنجه بر تن این زنان زندانی مشاهده نشده است، اما دچار ضعف جسمانی حاصل از ۷روز اعتصاب‌غذا هستند و به دلیل شرایط دشوار زندان، بازداشت‌های طولانی‌مدت و عدم رسیدگی به پرونده‌ها حال ر‌وحی نامساعدی دارند.

خفت‌گیری به سبک حراست

امروز بیستم دی ماه شورای عمومی انجمن‌های علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در رابطه با اخراج سه تن از اساتید ممتاز و محبوب در لابی دانشکده به رسم همیشگی حراست به خشونت کشیده شد. 

همانند شوراهایی که در چند وقت اخیر در دانشکده برگزار شده بود، شورا با حضور اعضای حراست، دانشجویان و حضور تعدادی از اساتید و ریاست دانشکده در لابی برگزار شد.

پاسخ نقد بر حق یکی از دانشجویان از معاونت دانشجویی دانشکده به اقداماتی ختم شد که حتی با منطق غیرمنطقی این روزهای حراست نیز قابل توجیه نبود. پس از این‌که یکی از دانشجویان منتقد برای حضور در کلاس، شورای عمومی را ترک کرد یکی از نیروهای حراست در تعقیب وی وارد کابین آسانسور شد. هنگامی که این دانشجو سعی داشت در طبقه دوم از آسانسور پیاده شود یکی دیگر از نیروهای حراست از خروج او ممانعت کرده و او را داخل کابین آسانسور محبوس کرد. پس از حبس این دانشجو در کابین آسانسور با تهدید و خشونت بسیار و ضبط کارت دانشجویی وی دیگر دانشجویانی که از این واقعه مطلع شده بودند برای مداخله و جلوگیری از این اقدام مذبوحانه حراست خود را به طبقه چهارم رساندند و مشاهده کردند که یکی دیگر از نیروهای حراست برای جلوگیری از خروج دانشجو، درب آسانسور را از پشت گرفته و عملا این دانشجو را در کابین آسانسور محبوس کرده بود. با حضور دانشجویان این اقدام حراست ناکام ماند.

پس از حضور مجدد دانشجویان در لابی دانشکده هنگامی که قصد در احراز هویت نیروهای خاطی داشتند با برخورد فیزیکی آن‌ها روبه‌رو شدند. به رسم همیشه حراست نقش خود را در حمایت از آرمان آزادی بیان با متشنج کردن فضای همفکری دانشجویان به خوبی ایفا کرد و مدالی دیگر بر دیوار افتخارات خود در سرکوب و ایجاد خفقان در فضای دانشگاه آویخت. این واقعه حتی برای خود اعضای حراست نیز شوکه‌کننده بود به طوری که یکی از مسئولین حراست پس از دعوت دانشجویان به پیگیری قانونی اقدام افراد خاطی در جواب پرسش دانشجویان که از چه کسی و به چه کسی شکایت کنیم پاسخی جز “نمی‌دانم” نداشت. البته می‌دانیم که نیروی حراست با دانشجو گفت‌وگو نمی‌کند و در همین حین یکی از دانشجویان را تهدید به بریدن زبانش کردند! مقصود این گفت‌وگوی کوتاه حراست با دانشجویان خریدن وقت برای فراری دادن نیروهای خاطی به طور پنهانی از دانشکده علوم اجتماعی بود به نحوی که هویت و حتی شماره پرسنلی هیچ کدام از آن‌ها مشخص نشد.

دغدغه ما محکوم کردن لمپن‌هایی نیست که از بدو ورود نشان داده‌اند به اندازه سر سوزنی با مناسبات دانشگاهی آشنایی ندارند. مشکل ما ساختاری است که بدون هیچ چهارچوب شفاف و مشخصی به این افراد اجازه می‌دهد آزادانه و به هر نحوی که عقلشان (!) حکم می‌کند عمل کنند. شورای صنفی دانشجویان علوم اجتماعی این اقدام را محکوم نمی‌کند، چراکه می‌دانیم تا ساختار این‌گونه باشد نه‌تنها به این افراد اجازه جولان داده می‌شود بلکه آن‌ها را در بستر خود می‌‌پرورد. خاطی خطاب کردن شخصی خاص صرفا پاک کردن صورت مسئله است و دردی از ما دوا نمی‌کند. ما ساختار را محکوم می‌کنیم، ساختاری که چنین سازوکاری را ترتیب داده است.

منبع: شورای صنفی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران

شرح واقعه ۱۸ دی در پردیس مرکزی دانشگاه تهران، حوالی هنرهای زیبا 

بعدازظهر روز یکشنبه ۱۸ دی ماه ۱۴۰۱، افرادی ناشناس با لباس شخصی، مستقر در خیابان قدس، پس از ضرب و شتم شدید زنی در پیاده‌رو، متوجه چند دانشجو در حاشیهٔ پردیس هنرهای زیبا می‌شوند که در حال مشاهدهٔ این اتفاق هستند. در همین حین دانشجویان مذکور صرفاً از آن افراد درخواست کظم غیض می‌کنند که متاسفانه فرد ضارب با الفاظ رکیک و پرتاب سنگ به سمت ایشان، اقدام به بالا‌ آمدن از نرده های دانشگاه کرده و یکی از دانشجویان را نیز مورد ضرب و شتم قرار می‌دهد!

باتوجه به این مهم که ورود هرگونه نیروی امنیتی با هرنوع لباسی به دانشگاه، از سال ۷۸ ممنوع اعلام شده است و علی‌رغم ورود افراد لباس شخصی، با هماهنگی حراست در دو سه ماه اخیر به داخل دانشگاه، اتفاق مذکور امنیت دانشجویان در سطح دانشگاه را به‌طور کامل از میان می‌برد. 

سوال اصلی اینجاست که «این بار» چرا حریم دانشجو بدون هیچ دلیل و مدرکی مورد تجاوز قرار گرفته‌است؟ حصار، نرده و بررسی کارت دانشجویان برای ورود و خروج دیگر چه معنایی دارد؟ و در آخر جراحت وارده به صورت و بدن دانشجوی مذکور از چه مجرای قانونی‌ای قابل پیگیری است؟

قتل دانشجویی دیگر

بر اساس اخبار واصله، غزال امیری دانشجوی ترم یک دندانپزشکی دانشگاه شیراز، در جریان اعتراضات ۱۸مهر مورد اصابت ضربات باتوم قرار میگیرد و به دلیل ترس از بازداشت به بیمارستان مراجعه نمیکند. صبح روز بعد در تاریخ ۱۹ مهر حال وی وخیم شده و توسط هم خوابگاهی‌ها به بیمارستان منتقل می‌شود و همان شب فوت میکند.

گفته میشود مراسم خاکسپاری ایشان تحت نظارت شدید امنیتی انجام میشود و خانواده وی تهدید شده‌اند دلیل مرگ را بیماری کرونا اعلام کنند.

کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور مستقلاً نحوه‌ی کشته شدن وی را تایید یا رد نمی کند.

ابلاغ حکم ۷ سال حبس تعزیری به فائزه عبدی‌پور

فائزه عبدی‌پور فعال صنفی سابق دانشگاه علامه و دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد روابط بین‌الملل دانشگاه مازندران مجموعا به ۷ سال حبس تعزیری شامل ۴ سال بابت اغوا و تحریک به کشتار و جنگ علیه امنیت ملی، ۱ سال بابت تبلیغ علیه نظام در دادگاه انقلاب و ۲ سال برای نشر اکاذیب و ۲ میلیون تومن جزای نقدی در دادگاه کیفری محکوم شده است.

فائزه عبدی‌پور در تاریخ یکم آذرماه ۱۴۰۱ از در منزلش در گرگان ربوده شد.

وی پیشتر نیز در دی‌ماه ۹۶ بازداشت شده بود.

دادگاه انقلاب در تاریخ ۱۰ دی ماه، دادگاه کیفری در تاریخ ۱۳ دی ماه و رای هر دو دادگاه به تاریخ ۱۵ دی ماه به وکیل وی آقای حاجی مشهدی ابلاغ شده است.

صدور حکم قطعی اخراج برای دستِ کم دو دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تهران

بنا به اخبار واصله، دست کم ۲ دانشجو در دانشگاه علوم‌پزشکی‌ تهران در کمیته‌ی انضباطی حکم اخراج از دانشگاه و یا ترک و تبعید از دانشگاه دریافت‌ کرده‌اند. 

گفته‌ می‌شود برای تعداد دیگری از دانشجویان، احکام قطعی یک ترم تعلیق بدون احتساب در سنوات، دوترم تعلیق بدون احتساب در سنوات و همچنین یک ترم و دو ترم تعلیق با احتساب در سنوات، صادر شده است.

تخلف و عملکرد سلیقه‌ای کمیته انضباطی این بار در دانشگاه صنعتی کرمانشاه

بنابر اخبار واصله ۴ دانشجوی دانشگاه صنعتی کرمانشاه با حکم کمیته انضباطی دانشگاه پس از دو هفته ممنوع‌الورودی، تعلیق از تحصیل شده‌اند و باوجود درخواست تجدیدنظر دانشجویان، رای نهایی توسط کمیته تغییری نکرده است.

شایان ذکر است حکم این دانشجویان در حالی به اجرا در آمده است که دانشگاه از ابلاغ حکم کتبی سر باز زده و بیان کرده به درخواست شورای مرکزی این عمل صورت گرفته و حکم شفاها اعلام شده‌‌است. 

درحالیکه عدم تحویل حکم به دانشجو و صرفا قرائت شفاهی آن ایراد شکلی و تخلف اداری است.

پوریا فریدی دانشجوی رشته تربیت بدنی دانشگاه آزاد تبریز روز یکشنبه ۱۸ دی در تبریز توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده‌است.

از وضعیت فعلی و اتهامات وارده به ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.

تداوم بازداشت و بی‌خبری از وضعیت رضا قربانی

رضا قربانی فارغ التحصیل رشته مکانیک دانشگاه چمران اهواز که در بخش زیراکس و انتشارات دانشکده مهندسی کار میکرده است، اواخر آبان در اهواز بازداشت شده و با گذشت حدود دوماه از بازداشت، اطلاع دقیقی از وضعیت فعلی ایشان در دست نیست.

محمدمهدی اسماعیلی دانشجوی ورودی ۹۸ دبیری زیست‌شناسی دانشگاه فرهنگیان شهید بهشتی، روز یکشنبه ۱۸ دی توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده است.

از وضعیت فعلی و نهاد بازداشت‌کننده ایشان تا بدین لحظه اطلاعی در دست نیست.

محکومیت میلادعبدی به ۵ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۱ سال ممنوعیت حضور در فضای مجازی

میلادعبدی دانشجوی مددکاری دانشگاه علامه طباطبایی که در روز ۱۵ آبان توسط نیروهای لباس‌شخصی بازداشت شد، طی دادگاهی به قضاوت قاضی صلواتی، به ۵ سال حبس تعزیری، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۱ سال ممنوعیت حضور در فضای مجازی محکوم شد.

با وجود ضرب و شتم در زمان بازجویی و پارگی پرده گوش، وی همچنان در بازداشت به سر می‌برد و اقدامی درجهت درمان ایشان صورت نگرفته است.

محکومیت مانی لطفی به ۵سال حبس، ۲ سال تبعید و ۲ سال ممنوع الخروجی

مانی لطفی دانشجوی حقوق دانشگاه آزاد قائمشهر، که روز یکشنبه ۲۴ مهر توسط نیروهای اطلاعات سپاه بازداشت شده بود، در دادگاه انقلاب ساری به ریاست قاضی موسوی، به اتهامات تحریک مردم جهت برهم زدن امنیت کشور، تبلیغ علیه نظام و توهین به رهبری، به ۵سال حبس، ۲ سال تبعید و ۲ سال ممنوع الخروجی محکوم شد.

حکم مجید امام‌ وردی هم صادرشد

مجید امام‌ وردی دانشجوی حقوق دانشگاه تهران و عضو شورای صنفی دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی، در شعبه‌ی ۱۵ دادگاه انقلاب به قضاوت قاضی صلواتی به تحمل ۵ سال حبس، دو سال ممنوع‌الخروجی، ممنوعیت عضویت در احزاب، گروه‌ها و دسته‌جات سیاسی و فعالیت در فضای مجازی، رسانه‌ها و مطبوعات، محکوم شد.

آزادی موقت سحر آذرپیرا به قید وثیقه

سحر آذرپیرا، دانشجوی مرمت دانشگاه هنر اصفهان که روز ۲۵ مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود، امروز به قید وثیقه موقتا آزاد شد.

صدور حکم بازنشستگی اجباری احمد علیزاده معلم در آبدانان

در پی  حذف بی ضابطەی مبلغ رتبەبندی از فیش حقوقی آذرماه برخی همکاران، حکم بازنشستگی اجباری با تقلیل گروه احمد علیزاده معلم شهرستان آبدانان استان ایلام ابلاغ شده است و تصویر آن به کانال شورا رسیده است.

صدور حکم بازنشستگی اجباری یعقوب محمدی، معلم در آبدانان استان ایلام

در پی حذف بی ضابطەی مبلغ رتبەبندی از فیش حقوقی آذرماه برخی همکاران، حکم بازنشستگی اجباری با تقلیل گروه یعقوب محمدی، معلم شهرستان آبدانان استان ایلام ابلاغ شده است.

حذف غیرقانونی رتبه‌بندی کنشگران با دخالت مدیران کل آ.پ

نامه‌ای از رئیس آ.پ انزلی به اداره کل آ.پ گیلان نوشته شده که نشان می‌دهد حذف غیرقانونی رتبه‌بندی فعالان صنفی کاملاً سلیقه‌ای و با دستور شفاهی مدیران اداره کل آموزش و پرورش انجام شده است. در نامه فوق، مدیر آ.پ انزلی خطاب به اداره کل آموزش و پرورش استان، اذعان داشته «پیرو اطلاع شفاهی آن اداره کل محترم به مدیریت آموزش شهرستان بندرانزلی در مورد قطع فوق‌العاده رتبه بندی ۴ نفر از پرسنل این مدیریت به استحضار می‌رساند دو نفر از آنها به نام‌های … با ارسال شکواییه‌ای به این مدیریت خواستار تعیین وضعیت فوق‌العاده رتبه‌بندی خود شده‌اند.»

این نامه سند گویای ارجحیت حاکمیت سلیقه بر اجرای قانون را نزد مدیران برای حفظ جایگاه میز و صندلی‌شان و تضییع مسلم حقوق پرسنل تحت امر خود برای تسلیم شدن در برابر نهادهای خارج از حیطه اداری، ثابت می‌کند. 

شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن اعتراض شدید به رویه غیر قانونی تضییع حقوق همکاران و کنشگران صنفی، اعلام می‌دارد که پیگیر تضییع حقوق همکاران خود خواهد بود.

۱۰۵ روز از بازداشت داود رضوی فعال کارگری و عضو سندیکای کارگران شرکت واحد میگذرد

داود رضوی که در پنجم مهرماه ۱۴۰۱ بازداشت و به زندان اوین منتقل شد، پس از تحمل ۲۱ روز انفرادی و بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین و پشت سر گذاشتن بازجویی های متعدد، هم چنان بلاتکلیف می باشد و در بازداشت موقت به سر میبرد. تمدید قرار بازداشت ماه گذشته هنوز به ایشان ابلاغ نشده است.

این در حالی است که ایشان در تاریخ ۲۷ آذر ماه  به زندان تهران بزرگ انتقال داده شدند و از آن تاریخ تا کنون بازجویی نداشته اند اما نه آزادی موقت شامل ایشان شده و‌ نه تاریخ دادگاه او تعیین شده است. خانواده ی داود رضوی نگران وضعیت سلامتی ایشان در زندان و تداوم حبس و بلاتکلیفی این فعال کارگری می باشند. 

کلیه فعالین کارگری، معلمی، دانشجویی، دانش آموزی، و فعالین جنبش زنان، معترضین بازداشتی و زندانیان سیاسی آزاد باید گردند.

با امید به گسترش صلح و عدالت در ایران و‌ تمام جهان

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

۲۰ دی ۱۴۰۱

زنده زنده سوختن ۴ کارگر کارخانه سیانس در حادثه آتش سوزی

روز سه شنبه ۲۰ دی،براثر اثر انفجار و آتش سوزی در کارخانه سیانس تولید کننده داروی دامی واقع در شهر صنعتی البرز قزوین ۴ کارگر جان باختند و۲ کارگر دیگر مصدوم وبه بیمارستان منتقل شدند.

مرگ ومصدومیت ۲ کارگر درتهران بر اثر سقوط بالابر به دلیل نقص فنی

روز دوشنبه ۱۹ دی،بدنبال سقوط دستگاه بالابر به دلیل نقص فنی از ارتفاع طبقه پنجم یک ساختمان نیمه کاره در تهران، یک کارگر در دم جان باخت و یک کارگر دیگر بشدت مصدوم وبه بیمارستان منتقل شد.

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate