جنبش آزادیخواهی و چپ و دیگر احزاب …

مختصات چپ قبل و بعد جنبش جاری در ایران :

چپ در جریان قیام ۵۷ جریانی مشخص و مطرح بود . با دیدگاه ها و جهان بینی آن مقطع زمانی . 

تند پیچ های نه چندان مهم همانند اشغال سفارت و جنگ ایران و عراق بخش اعظم این چپ را به راست گرداند . حکومت هم به سرکوب خشن بخش پیشرو آن پرداخت و شمار عظیمی از مبارزین چپ را اعدام کرد . بخش باقی مانده به خارج کشور آمدند . بخشی هم منفعل و در طی دهه های گذشته سوسیال دمکرات و …شدند . 

باقی ماندۀ این جزیان یا به صورت گروهی و سازمانی و یا به شکل منفرد مبارزۀ خود را بدون نقد و بازبینی درست و در قامت ضد رژیم در خارج ادامه دادند .

روند اوضاع جهانی و سیر اضمحلال چپ در دهه های گذشته و منزوی شدن آن و مشخصا” چپ ایران ، دوری از جامعه و اوضاع سیاسی بطئی آن و به اتکای دیدگاه های گذشته ، با تبیین های ذهنی از خود و جایگاهش ، خود را بخش اصلی و در راس مبارزات ایران میدانستند . 

جامعۀ ایران در چند دهۀ گذشته به مرور زمان حافظۀ آن نسل که از چپ خاطره ای داشتند را زدوده و نسل های بعد هم نه خاطره ای و نه شناختی از آن داشتند . میشود گفت دیگر آن چپ فراموش شده و به تاریخ پیوسته بود .

قد علم کردن جنبش نوین با عمل و شعارهایش نشان داد که با سنت های سیاسی گذشته و حال هیچگونه سنخیتی ندارد . احزاب سیاسی راست و چپ در معادلاتش جایی ندارد . برابر طلب و آزادیخواه است . شاه و رهبر را قبول ندارد . متکی به هیچ جریانی هم نیست . صاحب برنامه هم نیست و ضد دیکتاتوری حاکم است . 

جنبش سکولار و شکوهمندی که رنسانسی دیگر را در تاریخ ندا میدهد با مبارزات قهرمانانه و بیاد ماندیش ، کل معادلات حاکمیت جبار و خونخوار را بر هم زد . ارکان حکومت را به هم زد . نه تنها معادلات حکومت بلکه مفهوم مبارزه و درک غلط احزاب را هم زیر و رو کرد . همه را پس زد و تابع پیشروی خود نمود . 

جنبش مجاهدین را از قلم انداخت . سلطنت طلبان را مایوس و شکست خورده و هار و درنده کرد . با موضع ضد ناسیونالیستی اش احزاب ناسیونالیستی کورد را منزوی تر کرد و در عوض به ستایش از مبارزات خیابانی همراهانش در کوردستان پرداخت . ضد اصلاح طلبیش حزب توده و اکثریت را خلع سلاح کرد . 

چپ را شوک زده و دست خالی گذاشت . چپ حرفی از خود نداشت .بخشی از چپ را منفعل و ساکت و بخش دیگر را فعال و به همراهی با خود کشاند . 

چپ جنبش را تائید و ستود . جنبش آزادیخواهی و رادیکال را . این جنبش براندازی را .

نگاه و اعمال جنبش ،سوسیالیسمی را در خود دارد که ابتدایی و پخته نیست . جوان است و باید به تئوری مبارزۀ سوسیالیستی مسلح شود . اما سوسیالیسم مورد نظر چپ جا افتاده و شناخته شده است . 

اینجاست که فرق و فاصلۀ جنبش و چپ نمودار میشود .

بهروز شادیمقدم 

۲۱.۱۲.۲۰۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate