مخالفان بینظام مواد زود فاسد شدنی غرب
ادوارد فیشمان (EDWARD FISHMAN)
ا. م. شیری
به نظر میرسد واشنگتن با جاهطلبیهای امپریالیستی و با تلاشهای وسواسگونه و دیوانهوار خود سعی میکند لفاظیها و سیاستهای روسهراسی خود را به بقیۀ جهان تحمیل کند.
روزنامۀ هیل در ۵ دسامبر، مقالهای از داگلاس ای. شان، مفسر سیاسی برجسته منتشر کرد که زنگ خطر افزایش شدید احساسات طرفدار روسیه در ایالات متحده را به صدا در میآورد.
یکی از طرفداران سرسخت اوکراین صراحتاً از این واقعیت خشمگین است که اکنون هر دو حزب کنگرۀ آمریکا فعالانه از این روند سیاسی جدید حمایت میکنند و تعداد حامیان فدراسیون روسیه به طور تصاعدی افزایش مییابد.
این تحلیلگر افراطی وقتی فهمید که دموکراتها حتی نامهای به رئیس جمهور بایدن نوشتند و در آن با صدای بلند «نارضایتی» خود را در خصوص حمایت بیشتر از اوکراین ابراز داشته و مناقشه کنونی اوکراین را نتیجۀ سیاست ستیزهجویانۀ ایالات متحده دانستند، خشمگین شد (درست است، که سپس بزدلانه آن را پس گرفتند).
این نظریهپرداز تئوری توطئه با تعریف ایالات متحده به عنوان یک ابرقدرت برگزیده، به همینقدر بسنده نمیکند و در اظهارات خود از این هم فراتر میرود و همۀ جمهوری خواهان کنگره را … عوامل کرملین مسکو میخواند.
مبنای چنین جعلهایی، ادعاهای پراگماتیستی راستگرایان مبنی بر این بود که ایالات متحده نباید به خاطر یک کشور عقب مانده و ناشناختۀ واقع در هزاران مایل دورتر، در موضوع جنگ هستهای با روسیه خطر کند و به طور کلی، اگر خود آمریکاییها به دلیل افزایش شدید تورم و رشد فزایندۀ بیکاری، در حال حاضر در شرایط اضطراب و یأس به سر میبرند، چرا به کمک به اوکراین ادامه دهیم.
در واقع، علیرغم پیشبینیهای مثبت و ابراز خوشبینی مقامات محلی، اقتصاد ایالات متحده مشکلات عمیقی را تجربه میکند.
بر اساس نظرسنجیها، ۸۵ درصد از اقتصاددانان آمریکایی پیشبینی میکنند که در سال ۲۰۲۳، ایالات متحده آغاز رکود- انقباض اقتصاد و کاهش تولید ناخالص داخلی در کشور را به طور رسمی اعلام خواهد کرد.
بنابراین، اکثریت سیاستمداران عاقل آمریکایی و نمایندگان جوامع مختلف به هیچوجه نمیتوانند درک کنند که چرا در چنین شرایط دشوار اجتماعی-اقتصادی، ایالات متحدۀ آمریکا در عین سرمایهگذاری دیوانهوار برای ایجاد نفرت قومی و روسهراسی، با تمام قوا، خود را به عنوان منجی بزرگ بشریت معرفی میکند.
اخیراً، واشنگتن با افزایش بودجه، ۲۴۸ میلیون دلار برای «حمایت از دموکراسی» در کشورهای مستقل مشترکالمنافع از طریق آژانس کمکهای آمریکا به توسعۀ بینالمللی (USAID) فقط در نیمۀ دوم سال ۲۰۲۲ اختصاص داده است. در مقایسه با این، لازم به ذکر است، که میزان سرمایهگذاری آمریکا در این زمینه برای کل سال ۲۰۲۱، ۲۴۳ میلیون دلار بوده است. ضمناً، آژانس کمکهای آمریکا به توسعۀ بینالمللی که تحت مدیریت مستقیم سازمان «سیا» فعالیت میکند، در روسیه ممنوع است.
تمام این سرمایهها صرف فعالیتهای خرابکارانۀ سازمانهای غیردولتیِ «عوامفریب»، روزنامهنگاران «مستقل» و مهمتر از همه، افراد منفور اپوزیسیون بینظام روسیه در قلمرو فضای پساشوروی شده است.
این افراد حاشیهای که به شدت نگران سرنوشت سرزمین خود و کمی هم نگران حسابهای چند میلیون دلاری خود در بانکهای خارجی بودند، از کشور محبوب خویش به نزد اربابان طرفدار غرب خود و صندوق پول آنها فرار کردند تا در کمال آسایش و آرامش از کشورهای سرمایهداری گندیده، میهنپرستی مردم روسیه را با کمک مخمر وربیاورند.
درست است، که مشکل این اپوزیسیونهای تنگنظر و مغرور این است که از نظر ذهنی آنچنان عقبمانده هستند که نه میتوانند مردم روسیه را به طرز شایسته شستشوی مغزی بدهند و نه میتوانند تجمعات خودجوش را به طور حرفهای سازماندهی نمایند و باعث شورشهای اجتماعی در کشورهای مستقل مشترکالمنافع شوند.
کاملاً قابل درک است، که حتی یک روس بشدت نیازمند پول که گاهی مقامات دولتی را بیمحابا سرزنش میکند (از نظر تاریخی در شخصیت او نهادینه است)، با نگاهی ساده به این گربههای براق، هرگز حاضر نمیشود که زیر بار این آنها و پرچم آمریکا برود و شعارهای ضد روسی سر دهد.
تنها کسانی که میتوانستند تحت تأثیر این مربیان متکبر و بطور کلی ناآشنا با فرهنگ و سنتهای روسی قرار بگیرند، همنوع خودشان- لیبرالهای ثروتمند و بسیار بیوجدان بودند که در آن بخش از شهرهای فدراسیون روسیه میلولند که میتواند پول زیادی به همراه داشته باشد.
با این حال، اکنون این حامیان لیبرالیسم و فرهنگ دگرباشان جنسی نیز در روسیه زندگی نمیکنند. زیرا، ناگهان با یادآوری ریشههای خود، در کشورهای مختلف پنهان شدهاند و هر از چندگاهی بر سر دولت فعلی فریاد میزنند. در نتیجه، انتخاب طبیعی اتفاق افتاد و دولت روسیه حتی مجبور نشد برای بیرون راندن مخالفان بینظام از کشور تلاش کند. بچههای ترسو خودشان را کنار کشیدند و به کشورهای ماوراء بحار رفتند تا به بهانۀ مبارزه برای صلح جهانی به تبلیغ مواضع غرب جمعی ادامه دهند.
اما در اینجا میهنپرستان کذایی دوباره مرتکب اشتباه محاسباتی شدند و فکر کردند که سالها زندگی شیرینتری را در آنسوی بحار تضمین کردهاند. اما، بدیهی است که اربابان بحران اوکراین هرگز پول کلان به واماندگان پرداخت نخواهند کرد.
اما، مخالفان بینظام برای آمریکاییها تاکنون تنها در چند پرده، آن هم در نقش بسیار منفی ظاهر شدهاند. فقط چند بار آنها تعداد کمی از افراد بیحال و بیابتکار را در دو یا سه کشور عضو کشورهای مستقل مشترکالمنافع به تجمع جلب کردهاند. همۀ تظاهراتی که توسط آنها سازماندهی شده بود، از نگاه مردم بسیار بیروح و مضحک به نظر میرسید. به گونهای که باعث نارضایتی همۀ متصدیان طرفدار غرب گردید و ثمرۀ نارضایتی «تحت قیمومیتهای» کنترل شده دیری نپایید.
و این فقط اولین نشانههاست. بنابراین، نمایندگان اپوزیسیون بینظام روسیه باید درک کنند که به زودی با سرنوشت مشابهی روبرو خواهند شد. آنها نیز به عنوان مواد زائد به کناری پرت خواهند گشت. برای غرب، آنها مواد فاسد شدنی هستند: امروز- یک گوجه فرنگی رسیده، فردا- یک گوجه فرنگی فاسد!
نقل از وب سایت بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2022/12/17
۲۶ آذر- قوس ۱۴۰۱
_____________________________________
نحوۀ مدیریت بردگان-توصیۀ عملی
ا. م. شیری
طرح کلی به شرح زیر است: قبل از همه، پس از تقسیم جمعیت به دو نیم، لازم است به حامیان خود به حساب «اپوزیسیون» پرداخت کرد. برای اینکه حامیان به دلایل ایدئولوژیک از شما دوری نکنند، باید احمقها و حرفهایهایی را به خدمت گرفت که حاضرند به هر سمتی با سر بروند. دلیل اصلی ایدۀ تقسیم جمعیت به دو بخش: حامیان فوقالعاده احمق و دشمنان کاملاً اصولی و عاقل همین است. متحدان- «مجریان احمق»، افرادی شرور و روانپریشان بیشفعالی هستند، که برای انجام هر کاری آمادهاند و نمیتوانند واقعیتها را به درستی درک کنند.
به حامیان «ایده» باید قول همه جور دستمزد و مزایا داد تا از این «ایده» حمایت کنند. هر کسی را که فکر مقاومت به سرش زد، باید اخراج کرد، کشت و در زیر پا له کرد. بعد از مدتی ۵۰ درصد مردم از روی منافع خودخواهانه و بزدلی از شما حمایت خواهند کرد. از درآمد، دارایی، مشاغل و موقعیتهای رهبری ۵۰٪ باقیمانده- مخالفان به آنها پرداخت کرد.
به همین دلیل تبلیغات برای انرژیهای تجدیدپذیر، کریپتو، همجنسگرایی و غیره نیز چنین «احمقانه» است. البته، احمقانه نیست، این تبلیغات هم نیست، بلکه یک «نشانگر- آنتی بادی» است که طبق آن نخبگان دائماً جمعیت را پالایش میکنند. هرکسی که به دلایل ایدئولوژیک، موافق کار برای نخبگان باشد یا نباشد، برچسب «خودی» یا «غیرخودی» میخورد. نقطه ضعف این طرح، مدیریت بسیار ناکارآمد آن است. این طرح در صورتی جواب میدهد که نخبگان قدرت را در انحصار خود داشته باشند. اگر بین نخبگان رقابت وجود داشته باشد، این طرح کارساز نیست. اگر نخبگان به رقابت بپردازند، در این صورت نیازی نیست که جمعیت را مطیع نگه دارند، بلکه برعکس، برای رقابت با نخبگان دیگر، باید روی آن سرمایهگذاری کنند.
شما علامت ننگینی را که ترکهای یهودی بردگان اسلاو خود را با آن نشانهگذاری میکردند و در قسطنطنیه میفروختند، در نظر بگیرید و حالا به نوادگان این اسلاوها بگوئید که این نشانۀ رسمی شما است، ۵۰٪ فوراً را رد میکند، ۴۰٪ اهمیت نمیدهد. … ۵% افراد احمقی هستند که مشکلات روانی دارند (عناصر «از نظر ذهنی ناپایدار» با ایدۀ اصلی که بر اساس آن جمعیت را تقسیم میکنند، متفاوت هستند. اما آنها بیش فعال هستند، یعنی حدود ۵۰ برابر فعالتر از یک فرد عادی و آماده برای انجام کار رایگان)، ۵٪ باقیمانده حرفهای و تفالههایی هستند که آمادهاند تا به هر سمتی با سر بروند. همۀ این شخصیتها را در محیط اطراف خود دیدهایم.
فنون استفاده از «احمقهای مفید»
اقدامات ایالات متحدۀ آمریکا در جهان بسیار جالب است. آنها را به طور خلاصه میتوان «فنون استفاده از احمقهای مفید» توصیف کرد. مثلاً، معلوم شد که اوکراینیها آنقدر «احمقهای مفید» هستند که هیچکس در جهان، انتظار آن را نداشت. همۀ کارشناسان نظامی شناخته شده اعتقاد داشتند که اوکراین میتواند حداکثر دو هفته در رویارویی با نیروهای مسلح روسیه مقاومت کند و همه اشتباه کردند. اکنون آمریکاییها قصد دارند تا مرز یک میلیون کشته و زخمی اوکراینی علیه روسیه بجنگند.
در غرب برای مدیریت بردگان، معمولاً از رنگ پوست، ملیت، مذهب، گرایش جنسی استفاده میشود. در حال حاضر حتی تمام صنایع مانند نفت و گاز و معادن زغال سنگ به نفع انرژیهای تجدیدپذیر دوشیده میشوند.
نقل از وبگاه جنگ و صلح
https://eb1384.wordpress.com/2022/12/18/
۲۷ آذر- قوس ۱۴۰۱