بر زندانها بشورید و زندانیان را آزاد کنید‎‎

بر زندانها بشورید و زندانیان را آزاد کنید‎‎

رژیم اسلامی لاشه گندیده ایست که جهان را از وجود خودش منزجر کرده است بی شرمی مفرط سراپای هر آخوند و هر عامل این رژیم منفور را فراگرفته است . تیغ رژیم در روی هیچ پدیده ای کارائی ندارد کارگران و کشاورزان دانشجویان دانش آموزان پزشکان مهندسین کارمندان ادارات ورزشکاران و هنرمندان مانند خانم ترانه علیدوستی (شهرزاد قصه گوی شهر) همه را باید به بند بکشد شکنجه کند بکشد زیرا راه کار دیگری برای خاموش کردن شعله های برافروخته انقلاب مردمی زنان و مردان دلیر و شجاع ایران که روزانه مورد تشویق جهانیان قرار دارند ندارد با اقتصادی ورشکسته صنایعی نابود شده روابط خارجی منهدم شده که لاشه اش را باید از کمیسیون حقوق زنان سازمان ملل جمع کند با کشتار های جوانان و کودکان ایرانی که با تیغ آخوند های جلاد تک به تک بخاک میافتند.
در مقابل این همه جنایت و کشتار و تجاوز و غارت آیا مردم ایران نمیتوانند با حمله های گسترده به زندانهای آخوند های آدمکش زندانیان را نجات دهند؟
چه کسی و یا کسانی با طرح تئوریهای اصلاح طلبانه و صلح جویانه در مقابل آخوند ها سلاح را از دست مردم مبارز ایران میگیرند آقای علیرضا نوری زاده آقای محسن سازگارا دست از خلع سلاح مردم مبارز ایران بردارید و اینقدر رژیم آدمکش علی خامنه ای را در پشت تئوریهای اصلاح طلبانه مانند نایاک مخفی نکنید و به مردم مبارز ایران مارک خشنونت طلب نزنید اجازه بدهید مردم با همت خویش درب زندانهای مخوف آخوند ها را بگشایند و زندانیان را آزاد کنند! هنرمندان و سلبیریتی های ایران به حمایت از خانم ترانه علیدوستی بپا خیزند و اجازه ندهند آخوند های مفت خور قرون وسطائی هنر ایران و هنرمندانمان را در زیر شکنجه و فشار های روحی روانی بشکنند.
باید به زندانها رژیم اسلامی برای آزادی زندانیان با قهر مردمی هجوم برد و به ریش هر آنکس که سلاح از دست مردم میگیرد و موعظه صلح طلبانه و اصلاح گرایانه و اینشاالله گربه است را نشر میدهد خندید.
مستی ساغر مستانه تو زاده مرا
آن کمان ابروی شیدای تو دل برده مرا
چاک پیراهن خورشید ببین طوفانی است
تب ویرانی و طوفان تو غم خورده مرا
همه شب از دل میخانه به آواز بلند
میزند زخمه به این تار که تب برده مرا
بی دفاع است تن شهر و مرض طاعونی
درد شهریست که کوبیده و هم کشته مرا
شیخ و مفتی و جنایت همه اش اسلامیست
مفت چنگ خود غارت که نفس کنده مرا
صورتت دامگه نقش تو بر بوم دلم
شهرزاد است که آشفته و جان برده مرا
عشق میبازد و میبازد و میبازد باز
این چنین کشت همین اخگر پُر شعله مرا
نوید اخگر
۱۸ ماه دسامبر سال ۲۰۲۲ سوئد استکهلم

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate