هوای تازه انقلاب ما

چین پراگماتیستی عمل کرد. به همان نتیجه ای رسید که سرمایه دار غربی چهل و اندی سال است رسیده است: ‘ایران ثبات سیاسی لازم برای سرمایه گذاریهای کلان ده‌ها و صدها میلیاردی را ندارد. هر اندازه طول بکشد، منتظر می شویم تا رژیم بعدی سر کار بیاید.’

کشورهای عربی حوزه خلیج بنظر میاید ثبات پیدا کرده اند‌. آنها استبداد را با سویسید پول و امکانات به بومیان با ثبات کرده، لشگرهای میلیونی برده از کارگران مهاجر را سازماندهی کرده اند. قطر نمونه موفقی در برپایی کمپهای بردگی صدها هزار نفره از کارگران هند و بنگلادش و نپال است که در عین برپائی قوانین بردگی، ثبات سیاسی اش را حفظ کرده است. جائی که استبداد حاکم است، از آزادیها و حقوق مدنی خبری نیست اما بیزینس خوب پول در میاورد. المپیک قطر، سود بلافاصله ای برای شیوخ و حکومتش نداشت. کلی متضرر شدند اما این ضرر در مقایسه با جلب اعتماد سرمایه داری جهانی جهت سرمایه گذاری پشیزی ارزش نداشت.

قصد کودتای فاشیستها در آلمان، اعلام کاندیداتوری ترامپ در انتخابات آینده آمریکا، انتخاب یک فاشیست در راس دولت ایتالیا و حمایت تمام کشورهای غربی از اولترا راستهای اوکراین، حال و هوای سیاست در غرب را بروشنی برملا می‌کند. دنیای سرمایه داری یک جهت گیری بسیار مشخص پیدا کرده است: با سر به سمت فاشیسم حرکت میکند. برده داری آشکار در قطر به تلاش به کودتای فاشیستها در آلمان و به عروج ناسیونالیسم روسی مربوط است. فاشیسم نهایتا خشن ترین ابزار سرمایه داری علیه کارگر برای برپایی اردوگاههای کار اجباری است.‌ چین در این میان سر در آخور همه دارد. ۲۵ درصد مبادلات چین با آمریکا و اروپاست، با روسیه ‘اتحاد سیاسی- نظامی’ دارد، با کشورهای عربی به توافق میرسد و بازار آفریقای زیر صحرا را بلعیده است. اما جهت گیری چین با سایر کشورهای سرمایه داری جهان یکی است. بدون مشت آهنین امکان حفظ  بازار بردگی یک میلیارد نفری ممکن نیست.

بی‌جهت نیست که انقلاب ما حکم هوای تازه برای زحمتکشان را پیدا کرده است، نوید بخش یک دنیای بهتر برای مزدبگیران غرب تا شرق، که جملگی ‘در حسرت یک زندگی معمولی’ هم آواز “برای آزادی” شده اند، شده است.

 زنده باد انقلاب!

**

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate