فرصتی کوتاه در دیالوگ با کولبران

اخیرأ در ماه نوامبر به همراه رفیق عزیزم دلاور مونزیر امکان و فرصت کوتاه حضور در میان کولبران، در مناطق مرزی کردستان عراق را فراهم کردیم.در همه سال‌های اخیر بارها و بارها در مورد رنج و درد و سختی و خطرناکی شغل ناچاری این انسانهای زحمتکش  گفتیم و نوشتیم. اما آنچه در آن فرصت کوتاه دیدیم و از زبان آنها شنیدیم، چنان تلخ بود که نمی‌توانم و  نمی‌خواهم بازگویش کنم.‌ طبعا ابتدا با تردید و نگرانی حرف دلشان را بیان می‌کردند. خوشبختانه  فضای اعتماد و دیالوگ کوتاهی فراهم شد‌. خود آنها و ما هم این امیدواری را تاکید کردیم،  که اعتراضات و خروش انقلابی جاری، تغییر جدی به نفع توده کارگر و مردم زحمتکش ایجاد کند، به رنج محرومان جامعه و از جمله کولبران پایان دهد.

 

نظرشان را در مورد  خیزش جاری در شهرها جویا شدیم، عمدتا امیدوار و خوش بین و در عين حال نگران از آینده  مسیر تحولات بودند. صحبتهایمان میرفت گرم‌تر و جدی تر شود، که از یک طرف  سردسته های هر دسته از  کولبرها به گروهشان  نهیب زدند، “فورا بروند و  کولشان را تحویل گرفته و راه برگشت را در پیش گیرند”  و از طرف دیگر محدودیت‌های ایجاد شده  توسط  مرزداران دولت اقلیم کردستان مجال بیشتر قاطی شدن و ماندن  با این انسانهای زحمتکش را از ما گرفت.  به ناچار در غروب رو به تاریکی تجمع  انسان‌های رنجدیده ای را ترک کردیم، که به گفته خودشان در هر رفت و برگشت مرزی،  تلخی مرگ را هربار لمس می‌کنند. 

به امید دفن کردن نظم جهنمی سرمایه و جمهوری اسلامی و دفن کردن قطعی  پدیده تلخ کولبری. ویدئو و تصاویر زیراز این دیداررا در جهت رعایت امنیت کولبران کمی تغییر دادیم. 

  

یازدهم دسامبر ۲۰۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate