اخباروگزارش های کارگری ۱۱ آذر ماه ۱۴۰۱
شروع هفته دوازدهم اعتراضات سراسری پس از قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران
«اتحاد مبارزه پیروزی»
«زنده باد ۱۶آذر روز دانشجو»
«کارگرمعلم پرستار کشاورزدانشجو اتحاد اتحاد»
روزجمعه ۱۱ آذرماه، اعتراضات سراسری پس ازقتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد تهران بقرارزیرادامه و وارد هفته دوازدهم شد:
– گرامیداشت یاد مهران سماک ۲۷ ساله که براثر تیراندازی نیروهای سرکوب دولت ودستگاه رهبری دربندرانزلی پس از باخت فوتبال جان خودرا ازدست داد، بمناسبت سومین روز خاکسپاریش با شرکت جمعیت کثیری در بندرانزلی وسردادن شعارهایی چون« امسال سال خونه، سیدعلی سرنگونه»،«هر یه نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه» و ….
– گرامیداشت خاطره سینا ملایری ۳۴ ساله از جان باختگان اعتراضات سراسری اراک بمناسبت چهلمین روز خاکسپاریش باشرکت جمع زیادی از اهالی و سردادن شعارهایی چون« مرگ بر حکومت بچه کش»،« مرگ بر دیکتاتور»و…..
– گرامیداشت یاد حامد سلحشوری از جان باختگان اعتراضات سراسری ایذه بمناسبت سومین روز خاکسپاریش با حضور جمعی از اهالی وسردادن شعارهایی چون «مرگ بردیکتاور»،مرگ برسپاهی»،«بختیاری می میرد ذلت نمی پذیرد»،«ما ملت کویریم ذلت نمی پذیریم»
*حامد سلحشوری جوان اهل ایذهکه بین شهر ایذه و اصفهان مسافرکشی میکرد روزجمعه ۴ آذردر پلیس راه سراک (اول ایذه به سمت اصفهان) بازداشت شد . نیروهای سرکوب دولت ودستگاه رهبری ۵ روز بعد خبر جان باختنش را به خانواده اش اعلام کردند وپیکرش را در منطقه قلعه تل شهر ایذه به خاک سپردند.
اما در سحرگاه پنج شنبه ۱۰ آذر خانواده اش با همراهی تعدادی از اهالی شهر ایذه پیکرش را به قبرستان فامیلیشان در شهر ایذه منتقل وبه خاک سپردند.
– تجمع وجنگ وگریز خیابانی در قروه
– بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران مبنی بر اعتصاب در روزهای ۱۲ تا ۱۶ آذر
– بیانیه جمعی از دانشجویان نوشیروانی بابل در تداوم اعتصابات
– بیانیه دانشجویان دانشگاه آزاد تهران شمال در تداوم اعتصابات خود و حمایت از اعتصابات سراسری ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر
– بیانیهی جمعی از دانشجویان آزادیخواه دانشگاه علوم پزشکی کوردستان
اتحاد مهمترین اسلحه در پیشرفت جنبشهای دانشجویی است
– بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشکدهی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در محکومیت عادیسازی جو دانشگاه
– اعتراض نمادین تعدادی از معلمان کرج نسبت به کودک کشی حکومتی و گرامیداشت یاد شهدای دانش آموزان راه ” آزادی و برابری”
و
– جمعه های اعتراضی اهالی سیستان وبلوچستان با راهپیمایی و تجمع درشهرهای:
– ایرانشهر
– چابهار
– خاش
– زاهدان
– سرجنگل از توابع زاهدان
– نوک آباد
تیراندازی مستقیم تیراندازی نیروهای سرکوب دولت ودستگاه رهبری بسوی معترضین در زاهدان و سرجنگل و هم چنین پرتاب گاز اشک آورو زخمی شدن ده ها نفر
شعارها:
« فقر گرونی میریم تا سرنگونی»
« چه بي حجاب چه با حجاب ميريم بسوي انقلاب»
« مرگ بر دیکتاتور»
« مرگ بر بسیجی»
« مرگ بر حکومت بچه کش»
«کشته ندادیم که سازش کنیم رهبر قاتل رو ستایش کنیم»
« میکشیم میکشیم آن که برادرم کشت»
« زندانی سیاسی آزاد باید گردد»
«ایرانی داد بزن حقتو فریاد بزن»
« خامنه ای قاتله حکومتش باطله»
«هیز تویی هرزه تویی زن آزاده منم»
«ایرانی داد بزن حقتو فریاد بزن»
«اگه با هم یکی نشیم یکی یکی کشته میشیم»
« کشته شده خدانور به دست چندتا مزدور»
تصاویر:
وهمچنین
– تجمع اعتراضی روز چهار شنبه ۹آذرماه کارگران راه آهن(شرکت ارد پارس اسپادانا) نسبت به سطح پایین حقوق وتبعیض در پرداخت حقوق ومطالبات و درج نادرست عنوان شغلی در امور پرداخت بیمه تامین اجتماعی مقابل ساختمان معاونت فنی شرکت رجا و دفتر شرکت نوین صنعت رجا
بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشگاه تهران مبنی بر اعتصاب در روزهای ۱۲ تا ۱۶ آذر
بیانیه جمعی از دانشجویان نوشیروانی بابل در تداوم اعتصابات
به نام خداوند رنگین کمان
آگاهی مهمترین اصل در پیشرفت جنبش آزادی خواهانه ماست.
تصویب شیوه نامه انضباطی جدید که نقض آشکار حریم خصوصی، نادیده گرفتن حقوق اولیه دانشجویان و در راستای کرهشمالیسازی کشور است، نشاندهنده ترس ساختار از اتحاد دانشجویان و جنبش آزادی طلبانه ما دانشجویان می باشد.
دانشگاه قصد دارد با درگیر کردن ما دانشجویان به مسائل صنفی و انتخابات شورا صنفی به شیوه پنهان ما دانشجویان را سرکوب و سکوت و خفقان را در دانشگاه حکم فرما نماید. حدود سه سال و اندی از خلا نبود شورای صنفی در دانشگاه میگذرد و مسئولان هر بار با بهانههایی مانع ایجاد این بستر دانشجوییِ پیگیر میشوند و این خلا طبق گفته معاون دانشجویی کنونی آقای عباسی باعث رانت و پولشویی داخل دانشگاه مخصوصا سلف دانشگاه در ترم گذشته شده است. حال اخبار موثق حاکی از آن هست که تعدادی از کاندیداهای شورای صنفی به دلایلی از جمله تهدید از سوی دانشگاه و نهادهای فراقانونی مجبور به انصراف شدهاند و این را نمایان ساخت که آقای عباسی هیچگونه حُسن نیتی در برگزاری انتخابات شورای صنفی ندارد و تبدیل به ماشین سرکوب در داخل دانشگاه شده است.
دانشجویان گرامی دگر درگیر مسائل خُرد دانشگاهی نشوید؛ تمرکز و اتحاد خود را بر روی مسائل کلان چون کشتار کودکان و مردم بی گناه، ظلم و جنایت رژیم غاصب ج.ا، دانشجویان ستارهدار، تعلیقی و ممنوع الورود و … قرار دهید. دانشجویان تعلیقی چشم به کمک ما دوختهاند و با اعتصابات هفته آینده نشان میدهیم دوشادوش آنان ایستادهایم و قدرت اتحاد و همبستگی خود را نمایان میسازیم. دانشجویانی که به علت برگزاری انتخابات شورا صنفی سکوت کردهاند تا شاید با تشکیل شورا بتوانند پیگیر مطالبات دانشجویی باشند و خدمتی به این قشر فرهیخته انجام دهند، امروز باید شناخت کافی از بازیچه قرار گرفتهشدنشان توسط معاونت دانشجویی و دانشگاه شده باشند. از این دسته از دانشجویان درخواست میشود اتحاد و همراهیتان را با دانشجویان آزادیخواه نشان دهید. سکوت شما و درخواست به سکوت از دانشجویان به علت برگزاری انتخابات شورا صنفی مِن بعد خیانت به دانشجویان و جوانان کشته شده در راه آزادی و همراهی با سرکوبگران میباشد.
ما دانشجویان دانشگاه نوشیروانی بابل تا رفع کامل تعلیق و ممنوع الورودی دانشجویان به دانشگاه، خوابگاه و برای حمایت از تمام مردم ایران، کشتهشدگان راه آزادی و دانشجویانی که حق تحصیل از آنان به علت بیان عقیده و اعتراضات به حق، سلب شدهاست و در راستای اعتصابات سراسری کشور در کلاسهای درس و امتحانهای میانترم شرکت نخواهیم کرد.
نه نمرهتان به یادگار خواهد ماند و نه مدرکی که بوی خون مردمانتان را میدهد این شرافت و آزادگیست که با اتحادمان به یادگار خواهیم گذاشت.
بیانیه دانشجویان دانشگاه آزاد تهران شمال در تداوم اعتصابات خود و حمایت از اعتصابات سراسری ۱۴، ۱۵ و ۱۶ آذر
به نام آفریدگار رنگین کمان ایران
درود بر تمامی آزادیخواهان ایران زمین
با سپری کردن سومین ماه از اعتراضاتِ به حق مردم ایرانزمین، همچنان شاهد کشتار و جنایت و بازداشت هستیم و در این میان بخش بزرگی از این بازداشت و کشتار بیرحمانه نسیب قشر دانشجوی کشور شده است.
با گذشت ۲۷ روز از بازداشت دانشجوی عزیزمان #صوفیا_صاحبی و ۳۷ روز از بازداشت #ایلیا_موگویی و نیز سایر دانشجویانمان که هنوز تکلیفشان معلوم و خبر جدیدی از آنها در دست نیست و نیز تعلیق و حذف و ممنوعالورود سایر همدانشگاهیان عزیزمان من جمله #شهریار_شمس ، مخلص کلام را اعلام میکنیم و همین بس که ما را به تداوم اعتصاب و حمایت از همدانشگاهیان خود که وظیفهمان است، وادار کند.
خطاب به آقای گوهری و سایر مسئولین و تمامی اساتید دانشگاه، دوباره و صدباره از شما خواستار پیگیری وضعیت همدانشگاهیانمان و نیز مطالبات ذکر شده در بیانیه شماره یک مان هستیم.
مطالبات ما تنها به پارکینگ و سلف و صندلی کلاسها و … منتهی نمیشود؛ مطالبات ما آزادی بی قید و شرط همدانشگاهیانمان است، رفع حکم تعلیق و حذف و ممنوعالورودی همدانشگاهیانمان است، حمایت از صدای اعتراضاتِ به حقمان است، برقراری امنیت دانشگاه و دانشجو در برابر حمله نیروهای لباس شخصی و امنیتی است، تبعیض قائل نشدن بین دانشجویان و بسیجیان است، حفظ حریم شخصی دانشجو و احترام به آن است. مطالبات ما خیلی فراتر از پارکینگ و سلف و اینهاست که متاسفانه شما چشم بر آن بستید و این بیانیه نیز به شرح تمامی آنها قد نمیدهد…
نیازی به شرح بیشتر وقایع و تکرار مکررات نیست چون همه چیز مثل روز روشن است بنابر این؛ ما دانشجویان آزادیخواه دانشگاه آزاد تهران شمال در حمایت از همدانشگاهیان زندانی و تعلیقی و حذفی و ممنوعالورودی خود، و در اعتراض به شرایط موجود و جو امنیتی و تهدیدآمیز دانشگاه و سرکوب فراگیرش، و نیز در راستای اعتصابات سراسری مردم کشورمان، به احترام خون کشتهشدگان راه آزادی و آنان که حق تحصیل و زندگی به ناحق ازشان سلب شده، اعلام میداریم که علاوه بر تداوم اعتصاب خود و تحریم کلاسها و عدم پرداخت شهریههای باقی مانده، امتحانات میانترم را که بر ما اجبار کردید، تحریم کرده و تا زمان رسیدگی به تکتک مطالباتمان و رفع کامل تعلیق و حذف و ممنوعالورودی و آزادی بی قید و شرط همدانشگاهیانمان، به اعتصاب خود ادامه داده و نه شهریهای میپردازیم که علیه خود و سرکوبمان خرج شود و نه در هیچ امتحان و کلاسی شرکت میکنیم، چرا که این روزها ایرانمان به حضور ما نه در کلاسهای دانشگاهی که به جای دانشجو، لباس شخصیها و نیروهای امنیتی در آن حضور دارند، بلکه به یاری ما در خیابانها نیازمند است.
اساتید گرامی؛ ما دانشجویان همچنان چشمانتظار همراهی شما فرهیختگان هستیم و امیدواریم که وظیفه اخلاقی و انسانی خود را به جا آورده و در برابر این همه ظلم و جنایات آشکار سکوت نکنید چرا که سکوت شما به منزله مشارکت در جنایات و حمایت از ظلم و ظالم است. اما این را نیز بدانید که ما تا پایان ایستادهایم و چه با شما چه بی شما، به راهِ حق خود ادامه میدهیم.
نه نمرهتان به یادگار خواهد ماند و نه مدرکی که بوی خون خواهران و برادرانمان را میدهد؛ این شرافت و آزادگیست که با اتحادمان به یادگار خواهیم گذاشت.
به امید بیداری وجدانها و برای رسیدن به ایرانی آباد، آزاد، سرشار از عدالت و آرامش…
مورخ ۱۱ آذر ۱۴۰۱
بیانیهی جمعی از دانشجویان آزادیخواه دانشگاه علوم پزشکی کوردستان
به نام ژن، ژیان، ئازادی
اتحاد مهمترین اسلحه در پیشرفت جنبشهای دانشجویی است.
تصویب شیوهنامهی انضباطی جدید (شما محصورسازی بخوانیدش) اشکارا ابتداییترین حقوق دانشجویان را نقض کرده و فضای دانشگاه را به پادگان نظامی تبدیل میکند؛ فضایی که قرار است محل تفکر و اندیشیدن باشید!!!
در همین راستا، مسئولین نامحترم دانشگاه علوم پزشکی، شروع به نصب دوربین و بازداشت دانشجویان متعددی کرده است، و قرار است این شیوه را ادامه دهد.
اما
ما دانشجویان انقلابی کوردستان دیگر گول بازیهای تکراری شما را نخواهیم خورد. تمرکز ما بر مسائل خُردی چون “برگزار شدن یا نشدن کلاسها” نیست. بلکه ما معترض به کشتار جمعی کودکان و مردم بیگناه هستیم. ما معترض ظلم و جنایتیم. ما معترض دانشجویان محصور شده هستیم.
هم اکنون دانشجویان بازداشتی عزیزمان چشم به کمک ما دوختهاند.
تنهایشان نمیگذاریم و صدایشان خواهیم بود.
بیانیهی جمعی از دانشجویان دانشکدهی روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران در محکومیت عادیسازی جو دانشگاه
بدانید و آگاه باشید! بدانید و آگاه باشید!
جامعهی ایران، هرگز به پیش از قتل مهسا امینی باز نخواهد گشت.
اکنون که بیش از دو ماه است که جامعهی مدنی ایران با حساسیت ستودنیاش، به مقابله با ظلم و جور و ددمنشی حاکمیت برخاسته و دامنهی این مقابله از خیابان تا دانشگاه و مراکز علمی و آموزشی بی هیچ حد و مرزی گسترده است، ما، جمعی از دانشجویان دانشکدهی روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه تهران اعلام میکنیم هرگونه فعالیت و برنامهای را که از جانب هر نهادی در راستای عادیسازی شرایط امروز دانشگاه برگزار شود، با قاطعیت تحریم میکنیم. امروز، از سرگیری فعالیتهای علمی بدون هیچ گوشهچشمی به آنچه بر مردم این سرزمین آمده، خیانت و چشمپوشی از خونهای ریختهشده و جانهای در بند است و ما دیگر دریافتهایم که عادیسازی و وانمود به پایان یافتن اعتراضات و اعتصابات دانشجویی، همان است که آنها مراد میکنند.
برای تحقق این امر و در حکم شروع این جریان، برنامهی روز شنبهی انجمن علمی علومتربیتی دانشکده را تحریم میکنیم و از دانشجویان دانشکدهها و دانشگاههای دیگر میخواهیم که در این حرکت جمعی با ما همراه شوند؛ چرا که آزادی حق ما است، قدرت ما جمع ما است.
نامهی جمعی از دانشجویان هنرهای تجسمی دانشگاه تهران خطاب به اساتید
کسی نپرسید، اما «ما» خود میگوییم از آنچه دیدنیست که نه سایهایم بی تجسّد و نه شبح آنچه گمان میکردید دانشجوست.
ویران کردن تصویر دانشجوی بیحاشیهای که سالها از قِبَل آنها روزگار گذراندهاید مقصود غایی ما نیست، چه این حجمهی صدا را که از دور میآید حتی در کلاسهای غبارگرفتهٔ این روزها میشنوید.
سالهاست داعیۀ حقیقتجویی را داشتهاید، حال آنکه قبای وحدت حقیقتتان در موقعیتهای مختلف چندپاره شده است؛ حقیقت به حقایقی مبدل شد که تحت لوای خود، القاب و مناسبتهای رقابتجویانهی ناشی از آن را چون زینتی آویزۀ دانش کرده است.
هر کجا که مشروعیت جایگاهتان مورد شک واقع شد، دستهایتان را به قوانین سربی مسلح کرده و به سمت دانشجو نشان گرفتهاید که مبادا وجدان اخلاقی او بر ترسش غلبه کند و راز لباس نامرئی پادشاه برملا شود، تا جایی که حتی همان قوانینی که به ندرت در خدمت احقاق حقوق دانشجو درآمده بود را زیر پا میگذارید و گفتوگو با «ما»یی متکثر که از پایمال شدنِ پایهایترین حقوقمان سخن میگوییم و همسو دانستن خود با خواستههایمان را، به بهای گذشتن از منافع شخصی خود برنمیتابید.
سکوت عامدانهٔ شما نسبت به وقایع اخیر در نهاد دانشگاه دارای چنان بار سیاسیای است که شانه خالی کردن از آن در آینده برایتان میسّر نخواهد شد، چنان که برای ما نیز.
میبینید که مشروعیت منزلت استاد و دانشجو تا چه حد در هم تنیده است و با این حال هیچ از آن دم نمیزنید.
با این حال ما درماندگیهایی را که در مسیر تحققیابی اندیشهٔ آزاد خود پیش رو داریم را تاب میآوریم، اندیشهای که جیرهخوار و بدهکار هیچچیز و هیچکسی نیست و پشت هیچ دژی پنهان نمیشود (چرا که هستیاش را وامدار سرچشمهای لایزال نمیداند).
یگانه خواستهٔ ما داشتن ارادهای مستقل در جهانی واقعیست که در آن گفتوگو با ضرورتی عملی آن در کردارمان معنا پیدا میکند.
اعتراض نمادین تعدادی از معلمان کرج نسبت به کودک کشی حکومتی و گرامیداشت یاد شهدای دانش آموزان راه ” آزادی و برابری”
تعدادی از معلمان کرج ضمن محکوم کردن کودک کشی حکومتی و به یاد شهدای دانش آموزان راه ” آزادی و برابری” قایقهای ساخته شدهی کاغذی خود را “به نام خداوند رنگین کمان” در آب حوضچههای باغ فاتح کرج انداختند.
رسول حدادی، معلم بازنشسته پس از ۳۰ روز در بیمارستان جان باخت
رسول حدادی، معلم بازنشسته فنی حرفهای ساکن زنجان که روز چهارشنبه چهارم آبان، در تجمع اعتراضی مردم این شهر به مناسبت چهلم مهسا امینی بر اثر اصابت گلوله به گردنش زخمی شد و در بیمارستان بستری بود، سوم آذر درگذشت. نیروهای امنیتی شبانه پیکر او را از بیمارستان «خمینی» تهران تحویل گرفته و در شهر محل زندگی او (زنجان) به خاک سپردهاند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران با ابراز تأسف شدید از عدم توقف خشونتهای گسترده علیه شهروندان و معترضان، قتل معلم فرهیخته زنجانی آقای رسول حدادی این معلم آزادیخواه و جانباخته در مسیر عدالت و آزادی را به خانواده معزز و سوگوار ایشان و همه معلمان و یاران و دوستان ایشان و به عموم دل سپردگان و تشنگان عدالت و آزادی تسلیت میگوید.
فرزین معروفی جوان اهل مهاباد به دلیل ابراز خوشحالی از شکست تیم فوتبال ایران از آمریکا کشته شد
فرزین معروفی جوان اهل مهاباد که پس از شکست تیم فوتبال جمهوری اسلامی همراه با جمع زیادی از مردم در نقاط مختلف تهران به خیابان آمده بود، در اثر شلیک مستقیم نیروهای حکومتی کشته شد.
آرمان بهبهانی دانشآموخته مهندسی صنایع دانشگاه آزاد تهران شمال، روز ۱ آذر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بند ۲۴۱ زندان اوین منتقل شده است.
تا بدین لحظه از وضعیت فعلی ایشان اطلاع دقیقی در دست نیست.
بیش از ۱۰۰ روز بازداشت و بلاتکلیفی لیلا حسینزاده در زندان عادل آباد شیراز
۱۰۹ روز از بازداشت خودسرانه لیلا حسینزاده فعال صنفی دانشجویی دانشگاه تهران در روز ۲۹ مرداد مقابل درب منزل خود میگذرد و مسئولین قضایی شیراز و ضابطین پرونده همچنان از پاسخ روشن در مورد علت بازداشت این دانشجو سر باز میزنند.
این سومین بار از سال ۹۶ است که این دانشجو بازداشت میشود اما اینبار حتی تفهیم اتهام نشده و هیچ پروندهی جدیدی برایش در کار نبوده است. مشخص نیست که چطور و به چه بهانهای وی را ۱۰۹ روز در بازداشت نگاه داشتهاند.
حسینزاده از دوران اول بازداشت خود مبتلا به نوعی از بیماری خودایمنی به نام کرون شده است و تاکنون بارها پزشکی قانونی و پزشکان متخصص متفاوت تائید و تاکید کردهاند که شرایط زندان بیماری وی را بسیار تشدید کرده و سلامتی وی به طور جدی تهدید خواهد شد. این در حالی است که وی متاثر از این بیماری در زندان دچار تاری دید، مشکلات پوستی و ضعف جسمانی شده است و مسئولین زندان عادل آباد شیراز حتی از اعزام وی به پزشک متخصص جلوگیری میکنند.
۶۸ روز بلاتکلیفی هژیر پاخویشی بدون دسترسی به دارو
هژیر پاخویشی، دانشآموخته مهندسی کامپیوتر دانشگاه شریف، در تاریخ ۳ مهر توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به زندان فشافویه منتقل شده است. وی بدون حق دسترسی به داروهایش در بازداشت است و این محرومیت جان وی را به خطر میاندازد.
۶۴ روز بازداشت و بلاتکلیفی آراد رستمزاد
آراد رستمزاد دانشجوی مکانیک دانشگاه خواجهنصیر ورودی ۹۹، از تاریخ ۷ مهرماه توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و اکنون با وجود گذشت ۶۴ روز از زمان بازداشت، همچنان در زندان اوین به سر میبرد و خبری از ازادی وی در دست نیست.
بازداشت غیرقانونی سید سجاد هاشمی نژاد، معلم شیرازی
با وجود گذشت بیش از ۴۰ روز از بازداشت غیرقانونی ، معلم شیرازی سید سجاد هاشمی نژاد ، وی همچنان در بازداشتگاه مرکزی عادل آباد شیراز است و بدون هیچ دلیل موجهی او را نگه داشتهاند.
شایان ذکر است بازداشت وی در تاریخ ۳۰ مهر ۱۴۰۱ و در منزل و بدون حکم بوده است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران بار دیگر ضمن محکوم کردن بازداشت و ناپدیدسازی قهری معلمان و دانشآموزان توسط حکومت، خواهان آزادی فوری سید سجاد هاشمی نژاد و همهی دانشآموزان و معلمان زندانی است.
بازداشت و بیخبری از سرنوشت جواد اسماعیلی، کارگر نانوایی اهل سنندج
بنابر خبر رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، جواد اسماعیلی روز ۶ آذرماه ۱۴۰۱، در محل کار نانواییاش در خیابان فرح سنندج توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده است.
تاکنون از دلایل و محل بازداشت وی اطلاعی در دست نیست.
گزارش تجمع اعتراضی روز چهار شنبه ۹آذرماه کارگران راه آهن(شرکت ارد پارس اسپادانا) نسبت به سطح پایین حقوق وتبعیض در پرداخت حقوق ومطالبات و درج نادرست عنوان شغلی در امور پرداخت بیمه تامین اجتماعی مقابل ساختمان معاونت فنی شرکت رجا و دفتر شرکت نوین صنعت رجا
اعتراض امروز مربوط به پرسنل شرکت ارد پارس اسپادانا (پرسنل زحمت کش کارگر فنی باسابقه ی۹الی۱۸ سال) میباشد که مورخ ۱۴۰۱/۰۹/۰۹ در مقابل ساختمان معاونت فنی شرکت رجا و دفتر شرکت نوین صنعت رجا انجام گرفت.
بخشی از مطالبات این کارگر های زحمت کش در بخش تعمیرات جاری واگن ها، اداره مولد ها (موتوریست) و کارخانجات تعمیرات سالیانه واگن ها و مامورین فنی قطار ها و … به شرح ذیل می باشد.
۱. پایین بودن میزان حقوق و دستمزد به نسبت حقوق و دستمزد دیگر پرسنل راه آهن و تبعیض بین حقوق و دستمزد پرسنل شرکت نوین صنعت (ناظرین و اداری) با پرسنل ارد پارس اسپادانا (کارگر های فنی)
۲. عدم برقراری طرح طبقه بندی مشاغل
۳. توزیع برنج فاسد به میزان ۱۷ کیلو گرم بین پرسنل کارگر فنی شرکت ارد پارس اسپادانا
۴. تخصیص مبلغ ۱۸ هزار تومان به عنوان هزینه غذا در فیش پرسنل به جای یک وعده غذای گرم و مناسب…
۵. درج نادرست عنوان شغلی در امور پرداخت بیمه تامین اجتماعی (به جای عنوان کارگر فنی عناوین بی ربط درج گردیده است)به همین دلیل سختی کار شامل پرسنل نگردیده است.
۶. در فروردین ماه سال ۱۳۹۹ با توجه به فعالیت پرسنل وحاظر بودن در محل کار و با توجه به کسر مبلغ از حقوق پرسنل بیمه تامین اجتماعی رد نشده است.
۷. در اردیبهشت سال ۱۳۹۹ با توجه به فعالیت پرسنل و حاظر بودن در محل کار و کسر مبلغ از حقوق پرسنل بیمه بیکاری رد شده است.
۸. تصویب و تخصیص یک ماه پایه حقوق به عنوان پاداش شش ماه اول برای پرسنل شرکت رجا و نوین صنعت رجا و عدم پرداخت به پرسنل محترم کارگر و زحمت کش.
۹. پرداخت ۵۰۰ هزار تومان به مناسبت عید سعید غدیر خم و ۵۰۰ هزار تومان به مناسبت مبعث رسول اکرم و دیگر مناسبت ها به پرسنل رجا و نوین صنعت رجا و عدم پرداخت به پرسنل کارگر و زحمت کش…
۱۰ . پرداخت ۵۰۰ هزارتومان به عنوان هدیه روز تولد به پرسنل شرکت رجا و نوین صنعت رجا و عدم پرداخت به پرسنل کارگر و زحمت کش…
۱۱. تخصیص وام هایی با سود ۴ درصد با مبالغ ۲۰ میلیون و ۳۰ میلیون در سال های قبل و ۱۵۰ میلیون در سال جدید از بانک مهر ایران و عدم تخصیص این وام ها به پرسنل کارگر و زحمت کش
امتیاز وام ها از گردش مالی بدست آمده از واریز حقوق ۶۷۰ پرسنل زحمت کش کارگر در بانک مهر ایران حاصل شده است که به نام کارگرها و به کام پرسنل شرکت رجا و نوین صنعت رجا بوده است. وگرنه آنها حقوق خود را از بانک رفاه دریافت میکنند و هیچ ارتباطی با بانک مهر ایران ندارند و…
در پایان این اعتراض آقای میرزابیگی مدیر عامل شرکت نوین صنعت و آقای قدرتی عضو هیات مدیره نوین صنعت حضور یافته اند و با ایراد سخنانی بی ربط سعی در توجیح اقدامات ظالمانه خود علیه کارگر ها شدند.
پ.ن:
بارها در خصوص مشکلات متعدد پرسنل این شرکت، تذکرات لازم داده شده است، عملکرد فاجعهبار مدیران رجا در کنار ضعف شدید معاونت مسافری و آن اداره کل، از سادهترین اتفاقات بزرگترین مشکلات را میسازد.
در خصوص وام دریافتی مدیران از گردش حساب کارگران، در صورت صحت، باید تمامی مدیران رجا و عوامل و شرکتهای مرتبط با امر فورا برکنار شوند.
گزارشی از رخدادهای هفتهی اول آذرماه پیرو مسمومیت جمع کثیری از دانشجویان دانشگاه الزهرا
گزارش ارسالی از دانشجویان
۱- از ابتدای آذر مصرف غذای سلف مرکزی دانشگاه موجب مسمومیت جمعی از دانشجویان با علائمی چون” اسهال، استفراغ، دل درد و حالت تهوع شد.
۲- دانشجویانی که به کلینیک تخصصی دانشگاه مراجعه کردند، تهدید شدند که “اگر جایی بگویند از غذای سلف مسموم شدند برایشان بد میشود و باید به حراست رجوع کنند.”
۳- به هنگام معاینه توسط پزشک کلینیک، او از تشخیص مسمومیت غذایی امنتاع ورزیده و تاکید داشت بیماری تنها ویروسی گوارشی است که از خوردن غذای بیرون به آن دچار شدید.
۴-دانشجویان خوابگاهی که حداکثر جمعیت افراد مبتلا را تشکیل میدادند در صورت درخواست خروج از خوابگاه برای مراجعه به پزشک پس از ساعت ۲۱:۳۰ دقیقه( آخرین ساعت ورود به خوابگاه) با سماجت و سختگیری مسئولین مواجه میشدند.
گزارشی از مسمومیت غذایی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان
گزارش ارسالی دانشجویان
شامگاه چهارشنبه(۲ آذر) بود که دانشجویانِ دانشگاه، در پیامهای متعددی از مراجعه به بهداری دانشگاه و شلوغیِ بهداری آنهم با علائم مشترک گوارشیِ مراجعهکنندگان خبر دادند. با گذشت زمان و از اولین ساعات صبحِ پنجشنبه(۳ آذر)، همزمان با تشدید مشکلات گوارشی و ابتلای تعداد بیشتری از مراجعهکنندگان، رفته رفته فضای دانشگاه چه در داخل دانشگاه و چه در خارج از آن، با این موضوع درگیر شد؛ از اعزام دستهجمعی به بیمارستان با آمبولانسها گرفته تا حضور کارشناسان بهداشت استان در دانشگاه، همه چیز خبر از وقوع اتفاقی غیر منتظره در دانشگاه میداد.
رییس دانشگاه پس از روزها کاهش حضور در سلف، در روز پنجشنبه هنگام وعده ناهار تصمیم گرفت غذا را در سلف میل کند! آنهم در شرایطی که خود او و مدیرانش از ابتدای ترم شاهد اعتراضات فراوان به کیفیت، کمیت و تنوع غذایی سلف دانشگاه بودند و بارها صحبت دانشجویان از سیستم تغذیه را شنیده بودند اما هفتهها نه تنها وضعیت بهتر نشده بود بلکه بد و بدتر شده بود. این اتفاقات در روز پنجشنبه و قبلتر در سه شنبه و چهارشنبه درحالی رقم خورده بود که در سکوت نهاد ارتباطی رسمی دانشگاه، تعداد زیادی از دانشجویان و همچنین بعضی از پزشکان و کادر درمان، ظن و گمانشان، مسمومیت دانشجویان بود.
بالاخره در آخرین ساعت شامگاه پنجشنبه، اداره روابط عمومی دانشگاه ضمن انتشار خبری درخصوص به حداقل رسیدن مراجعات دانشجویان به بهداری در پی شیوع مشکلات گوارشی، از قول مدیر مرکز بهداشت و درمان دانشگاه مدعی شد که تشخیص اولیه پزشکان، انتشار و شیوع بیماری ویروسی در بین دانشجویان است. این ادعا درمورد به حداقل رسیدن مراجعات، در عمل همان موقع و طی ساعاتِ بعد، به سرعت جای خود را به تداوم گسترده مراجعات به بهداری دانشگاه، بیمارستانها یا مراکز درمانی سطح شهر داد و ادعای شیوع احتمالی ویروس را هم اکثریت دانشجویان باتوجه به شواهد و علائمی از طغیان ناگهانی بیماری در زمان کوتاه و در بین صدها نفر نپذیرفتند.
با عدم مسئولیتپذیری دانشگاه، دانشجویان روز شنبه دست به اعتصاب غذا زدند و همزمان طی این مدت کارزار تغییر ریاست دانشگاه را امضا کردند؛ کارزاری که اکنون به بیش از ۵۲۰۰ امضا رسیده است!
شامگاه شنبه (۵ آذر) نهایتا رییس دانشگاه با گفتن اینکه جا داشت این اتفاق ناگوار رخ نمیداد، از دانشجویان دانشگاه و خانوادههای آنان عذرخواهی کرد و اولین بار علنا با قید احتمال و به طور تایید نشده، عامل باکتریایی را نیز نام برد.
پس از رد شناسایی میکروب باکتریایی یا غیر باکتریایی در روز یکشنبه(۶ آذر) از سوی یکی از مسئولان بهداشت اصفهان، بالاخره بهداشت اصفهان از طریق تعدادی از مسئولانش در روز چهارشنبه(۹ آذر) و در جمع دانشجویان و نیز پنجشنبه(۱۰ آذر) از طریق اطلاعیه رسمی، باکتری از خانواده شیگلا را عامل بیماری و مسمومیت دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان اعلام کرد:
«درخصوص علت شیوع این بیماری با بررسی های صورت گرفته، احتمالاً آلودگی غذای توزیع شده در سلف مرکزی در روز سهشنبه مورخ ۱۴۰۱/۹/۱ به باکتری شیگلاسونئی سبب بیماری تعدادی از دانشجویان مصرف کننده این وعده غذایی شده و در روزهای بعد و به دنبال تماس این دانشجویان با سایرین، افراد دیگری نیز دچار علائم بیماری شده اند».».
در پی این اتفاق، فعالیتِ پر ماجرای سلف مرکزی دانشگاه که هفتهها کیفیت خدماتش از کثیفی ظروف تا کمیت و تنوع غذایی آن، مورد بحث دانشجویان بود، محدود به توزیع غذای بیرونبر شد تا تک وعدههای غذاییِ مورد اعتراض پیشین همراه با به حداقل رسیدن خدمات، برای رزرو در اختیار دانشجویانی قرار گیرد که بر سر حداقلهای زندگی دانشجویی، هفتهها بحث کردند تا کار بدینجا ختم نشود و اما شد و با تأسف آنکه در بسیاری از بخشها، فعالیت دانشگاه به شکل عادی در جریان بود، بی آنکه پاسخ مناسبی به دانشجویانی داده شود که نه این بار روح، بلکه جسمشان آسیب شدید دیده بود؛ دانشجویانی که تعدادی از آنان نه یکبار بلکه چند بار برای درمان راهی مراکز درمانی شدند تا آنکه درمانی بر یکی از دردهای تحمیلی به خود بیابند؛ تحمیلی که همچنان در بدن بعضی از ایشان با گذشت چندین روز تسلی نیافتهاست.