مقدمه:
شکست ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا همانطور که در انزمان نوشتم تداوم شکست ترامپیزیزم بود.بسیاری در انزمان فکر می کردند که این بختک عقب ماندگی و فاشیزم نو شده قرار است دیر زمانی فضای سیاست در امریکا را الوده نگه دارد و “ترامپ برگردد”
من اینطور فکر نمی کردم.تلاش مذبوحانه لمپنهای حامی ترامپ برای “تسخیر کنگره امریکا و منحل اعلام کردن انتخابات ریاست جمهوری به یک سیرک تبدیل شد و مردم امریکا و دنیا بهتر چهره های زشت لمپنیزم حامی ترامپ را دیدند و بهتر متوجه شدند که این اراذل که بدستور و مدیریت ترامپ و حامیانش به خیابان امده بودند ذره ای برای رای مردم ارزش قائل نیستند .فاشیزم دقیقا همینست.
اینکه دموکراسی بورژوائی بواقع مشارکت مردم نیست بلکه تنزل مشارکت مردم در نمایشی بنام رای دادن است را یادمان نمی رود اما فاشیزم حتی همین مشارکت ابکی را هم بر نمی تابد.
از انزمان یعنی ژانویه ۲۰۲۱ تلاش ترامپیستها این بود که با بکار بردن سرمایه و مدیای خود به قطب بندی درون مردم امریکا حول افکار ارتجاعی و تئوریهای توطئه ادامه دهند و مبانی دموکراسی را بیشتر از سر فاشیزم و عقب ماندگی زیر سوال ببرند. به مردم امریکا می گفتند که “بایدن انتخابات را دزدیده و رئیس جمهور واقعی ترامپ است”. برای خودشان یک واقعیت موازی ساخته بودند .
از سوی دیگر ترامپیستها ابزارهای قانونگذاری خود را خصوصا در ایالتهای جنوبی امریکا متمرکز کردند تا قوانینی وضع کنند تا مردم امریکا خصوصا رنگین پوستان و حاشیه نشینان نتوانند در انتخابات شرکت کنند به این امید که امریکا در دست “سفید پوستان” بماند.
اینها بود استراتژی ترامپیزم در امریکا تا زمان انتخابات میاندوره ای امریکا در هفته اخیر که سنتا هدفش انتخاب نمایندگان سنا و کنگره و فرمانداریها و سایر مقامات ایالتی است.
در این مقاله نگاهی می اندازم به تلاشهای ترامپیستها در این انتخابات میاندوره ای اخیر و شکست مفتضحانه ای که پله دیگری از سقوط کامل ترامپ و ترامپیستها در امریکا بود:
(۱)استراتژی ترامپیستها در انتخابات میاندوره ای سال ۲۰۲۲
مدتهاست حزب جمهوریخواه که فعلا هنوز تحت کنترل ترامپیستهاست دچار یک بحران عمیق درونی است. این حزب الان فاقد یک برنامه است و دنبال متدهای فاشیستی است که بر اساس “شعارهای سلبی” استوار است.
همه بحران نظام سرمایه داری را بر سر حزب دموکرات و بایدن می شکند و به مردم القا می کند که اگر ففر و گرانی هست زیر سر بایدن است!
فاشیستها همواره روی پوپولیزم و نارضایتی مردم از نظام سرمایه داری برای خود نیرو جمع کرده اند .حزب هیلر و موسولینی دقیقا همینکار را کردند و وقتی روی کار امدند کثیفترین نوع سرمایه داری را که دقیقا برده داری بود به قدرت رساندند. با نیروی طبقات زحمتکش برای سرمایه داران قدرت ساختن.اینست فرمول شناخته شده فاشیزم و نئونازیزم.
مشکل اینست که سردمداران ترامپیست و خود ترامپ الگوهای خوبی برای این جنبش نیستند! زندگی کثیف و مجلل اینها برای مردم امریکا شناخته شده و کلاهبرداریهای ترامپ و موسساتش هم اکنون در دادگاههای امریکا کابوس ترامپ و حامیانش شده.
اگر هیتلر و موسیلینی می توانستند ادعا کنند که از “طبقات سرمایه دار” نیستند ترامپ و اراذل حکومتیش نمی توانند .
جامعه امریکا بخوبی فهمیده که تراممپیزم از زحمتکشان فقط نقش لمپن می طلبد.نقش شعبون بی مخها.قرار ندارد ترامپیزم زحمتکشی را بقدرت برساند.
(۲)بستر بحران همه جانبه حکومت و قدرت در امریکا و بحران اقتصادی تورم :
ترامپیستها روی نارضایتی مردم از افزایش موج تورم و نگرانی اکثریت مردم امریکا حساب می کردند. این نارضایتی وسیغ نتیجه رشد فقر و بی ایندگی است که هیجکدام از احزاب حاکم امریکا پاسخگویش نیستند بلکه عاملان توسعه ان هستند.
طی سالهای گذشته فلج شدن اقتصاد امریکا و دنیا نتیجه کووید و رشد بی سابقه قطب بندی طبقاتی بود و افزایش تعداد میلیاردرها در امریکا و دنیا و ریزش مداوم سطح زندگی برای اکثریت مزدبگیر امریکا. بلافاصله جنگ امریکا و روسیه را داریم در اوکرائین که سر تعیین موازنه قدرت در دنیاست و الان بخوبی مشخص است که مردم اوکرائین و دنیا ابزارهای تداوم این جنگ خونین هستند و قرار است با خون و زندگی مردم در اوکرائین این دو حکومت جنایتکار امریکا و روسیه “قدرت را تقسیم کنند”.
لذا گووید و جنگ اوکرائین مائده های اسمانی برای طبقات سرمایه دار دنیا و کابوس بدبختی و فقر برای اکثریت دنیا بود .
کارشناسان اقتصادی پیش بینی می کنند که ریزش اقتصاد و فقر در سال ۲۰۲۳ افزایش یابد و منجمله در امریکا بحرانهای بیشتری بیافریند.
برای سرمایه داری راه حلی واقعی وجود ندارد.سرمایه داری یعنی عبور از یک بحران به بحران بعدی و خراب کردن بدبختیها سر مردم زحمتکش و مزدبگیر.
در این بستر است که ترامپیزم تلاش کرد و می کند که روی موج نارضایتی سوار شود و خوشبختانه دو سال گذشته ثابت کرد که نمی تواند و نتوانست.
(۳)نتایج انتخابات میاندوره ای امریکا تا بحال و شکست ترامپیزم:
هنوز نتایج قطعی انتخابات امریکا اعلام نشده و شمارش ارا ادامه دارد.اما تا همینجا نشان داد که ارزوی ترامپ مبنی بر “پیروزی وسیع” نقش بر اب شده و در جاهائی حتی نمایندگانی که او تبلیغ کرد رای نیاوردند.منجمله در ابالت پنسیلوانیا که نماینده ترامپ شکست سختی خورد!
هم اکنون نتیاج انتخابات سنا نشان می دهد که به احتمال زیاد حزب دموکرات به اکثریت خواهد رسید(در حالیکه در دو سال گذشته دست جمهوریخواهان بود) و کنگره امریکا که تا قبل دست حزب دموکرات بود تا اکنون با اکثریت ضعیفی در حد ۲۰۳ به ۲۱۱ فعلا به نفع حزب جمهوریخواه است که هنوز نتایح قطغی معلوم نیست.
نتایح انتخابات فرمانداریها هم با رویاهای ترامپی فاصله زیادی دارد .هنوز وقت لازمست تا نتایح قطعی اعلام شود اما این حکم مسلم است که ترامپیزم با اره گوزهای خود در حال سقوط است و دوران لجارگی و فریبکاریش تمامست.
ترامپ در این هفته قرار است بطور رسمی نامزدی خود را برای ریاست جمهوری سال ۲۰۲۴ اعلام کند اما درون حزب جمهوریخواه الان نگرانی بیشتر شده و فکر می کنند با این زباله چه کنند.
وضعیت ترامپ دارد شبیه زباله همتایش در انگلیس (بوریس جانسون) می شود که روی دست حزب محافظه کار ماند!
(۴)”سنت موازنه قدرت در تقسیم قدرت ” در امریکا و نتیجه انتخابات میاندوره ای:
عموما در انتخابات میاندوره ای امریکا مردم به حزب مخالف ریاست جمهور رای بیشتر داده اند .عموما زمانی که حزب دموکرات ریاست جمهور داشته حزب جمهوریخواه صاحب کنگره و سنا بوده .بسیاری موارد نتیجه انتخابات میاندوره ای بسیار قطعی و با فاصله از حزب شکست خورده اعلام شده.
اما این انتخابات میاندوره ای امریکا یک استثنا بوده تا اینجا.
بسیار کم سابقه بوده که سنای امریکا که نقش تعیین کننده در تصوین بهائی قوانین در امریکا دارد بدست حب صاحب ریاست جمهوری بیفتد. این اعلام خطریست برای حزب جمهوریخواه که تمام تخم مرعهای خود را فعلا در سبد ترامپ گذاشته!
شکست نامزده های کودن و عقب مانده و فرصت طلب ترامپیست در انتخابات میاندوره ای برای ترامپیستها و برای حزب جمهوریخواه بیشتر نگرانی اور شده و داستان دارد بیخ پیدا می کند!
(۵)حزب جمهوریخواه با ترامپیزم چه خواهد کرد؟
از دید من صحنه های اخر ترامپیزم نزدیکتر شده.این صحنه ها درون حزب جمهوریخواه رقم خواهد خورد.این حزب با ترامپ همان خواهد کرد که حزب محافظه کار با بوریس جانسون!
زمانی خواهد رسید که ترامپ را هم مثل بوریس جانسون زنده زنده بگور خواهند کرد.قطب بندی اجتماعی و سیاسی در امریکا نتیجه رشد مبارزه طبقاتی است و مجال برای راست کمتر می شود.
قطب بندی طبقاتی یک تیغ دو لبه است که ترامپیستها باهاش بازی کردند و خواستند طبقات زحتمکش امریکا را با ابزار “نارضایتی” بر علیه حکومت “سنتی” به چالش بطلبند.اما واقعیت چیز دیگر است.
ترامپ و ترامپیزم بخشی از خود همین طبقه حاکمست.همین لحنی که سنتها احزاب دموکرات و جمهوریخواه را مثل بختک به مردم امریکا تحمیل کرده.
ترامپ و ترامپیزم توهمی بودند .راه حل برای طبقه حاکمه نبودند لذا ترامپ ابتدا از ریاست جمهوری افتاد و حالا درون حزب جمهوریخواه در سراشیب سقوط است.
حزب جمهوریخواه مجبور است برای بقای خود دیر یا زود ترامپ و حامیانش را به زباله پرتاب کند وگرنه برای همیشه تبدیل به یک فرقه حاشیه ای تبدیل خواهد شد.
این مسئله حیاتی است برای حزب جمهوریخواه و من بعید می دانم رهبران واقعی این حزب اینقدر احمق باشند که با اتوبوس ترامپ به دره سقوط پرتاب شوند.
(۶)امریکا به چه سمتی می رود؟
بیرون از دعوای ترامپیم با حزب دموکرات ، مسائل اصلی جامعه امریکا همچنان روی میز است.سرمایه داری به هیچ روی پاسخی برای بحران مزمن موجود ندارد تنها کارش به تعویث انداختن انفجار اجتماعی است.
نیروی کار زیر بار فشار طبقات حاکم مرتب خم می شود.حقوق اولیه مردم برای زندگی بیشتر زیر سوال می رود.اموزش بهداشت داشتن شغل قابل اتکا .زندگی در سطحی که ۳۰ سال پیش طبیعی بود حالا مرتب دارد تبدیل به ارزو می شود.
“رویای امریکائی” مدتهاست دو شده رفته هوا و الان مردم نگرانتر از همیشه خصوصا نسل جوان امریکا که مظطرب ترین نسلهاست و بی اینده ترینها.
امریکا نباید به سمتی رود که احزاب دو قلو ارزویش را دارند.نباید مثل همیشه بکام حاکمان و طبقات مرفه برود اون سمت برای اکثریت جامعه یک کابوس در حال تحقق است.
این سوال که امریکا به چه سمتی خواهد رفت و کدام الترناتیو نهایتا امریکا را شکل خواهد داد روی میز خواهد ماند و نبرد طبقاتی اینده نشان خواهد داد که بالاخره “بیرون از این مدور متروک” و گندیده انسانیت در امریکا راه حل انسانی خواهد یافت یا نه؟!
مقالات اخیر این نویسنده در خصوص ترامپیزم و تئوریهای توطئه
کیوآنون ،فرقه ای رو به رشد در سراسر جهان
کمیسیون تحقیق کنگره امریکا ، ترامپ را دشمن دموکراسی و جنایتکار نامید
اعتصاب عقب ماندگی و ترامپیزم زیر ماسک “ازادی” در مرز کانادا و امریکا
