بسان ناقوس نوای  «زن، زندگی، آزادی» در جهان پژواک دارد

جنبش اخیر مردم ایران در پی جان باختن مهسا امینی در اثر ضربه‌های وارده برسر او توسط گشت ارشاد ابعاد گسترده ای یافته و لرزه بر پیکر دست اندرکاران جمهوری اسلامی انداخته است. جوانان انقلابی ایران با شعار زن، زندگی، آزادی به میدان مبارزه آمده‌اند. این شعار آمیزه ای از مطالبات زیادی است که بخش بزرگی از مردم ایران آنها را طی چهل و سه سال حکومت جمهوری اسلامی بارها مطرح کرده اند و برای دستیابی به آن‌ها با جمهوری اسلامی در کشمکش بوده‌اند و به خاطر آنها بهای سنگینی پرداخته اند. رفع تبعیض بر زنان- یعنی نیمی از جمعیت ایران- در همه جنبه‌های حقوقی، بخش قابل توجه این مطالبات است. مبارزه با تبعیض علیه زنان از اوایل انقلاب با قانونی کردن حجاب و محدود کردن زنان در جنبه‌های مختلف زندگی اجتماعی شدت و حدت گرفته و طی این سالها تداوم یافته است. حکومت جمهوری اسلامی با برجسته کردن موضوع جنسیت خواست راهبردی در جهت تولید و نظارت بر اندام آدمیان و مناسبات آن‌ها با یکدیگر داشته است و با اختصاص دادن بودجه ی هنگفتی در جهت تبلیغ و شستشوی مغزی در تلاش بوده است که در حوزه های مختلف کنشهای جامعه، تفکر و دیدگاه ایدیؤلوژیکی خود را جا بیندازد غافل از اینکه ما در عصر موسوم به عصر اطلاعات و در دنیای تکنولوژی با توسعه ی زیر ساختارهای ارتباطی زندگی می‌کنیم؛ تکنولوژی ای که به قولی در مانیفست: « در اثر آن هر آنچه سخت و استوار است، دود می‌گردد و به هوا میرود، آنچه مقدس است، کفر آمیز می‌شود و سرانجام آدمی ناگزیر می‌شود با دیدگانی هوشیار با شرایط واقعی زندگیش و مناسبات خود با همنوعانش روبرو گردد.“  

مبارزه و مقاوت زنان در سطح جهان و به خصوص در کشورهای اسلامی تحت تأثیر دستآوردهای  علمی، فرهنگی و تکنیکی بشر و دستیابی به آگاهی‌های بیشتر تاریخی پویا دارد. مبارزه زنان و مردان هوشمند همراه و همبسته با آن‌ها در ایران تاریخی صدساله دارد. آن‌ها پیوسته گفتمانهای مقاومت را به گونه های مختلف تجربه کرده‌اند و به آسانی از حقوق انسانی خود نگذشته اند. آشکار است که دستیابی به‌ برابری حقوقی برای زنان در زمینه‌های مختلف از جمله پذیرش حقوق آنها بر اندام خویش و انتخاب آزاد پوشش و سبک زندگی و در پی آن برابری حقوقی آن‌ها در انتخاب شغل، در ازدواج و طلاق و حضانت کودکان و ارث و  …  ارکان مناسبات اجتماعی عقب‌مانده و پوسیدۀ جمهوری اسلامی را به لرزه درآورد.

 برابری حقوقی زنان با مردان زندگی را رنگ دیگری می‌بخشد و آن را پویا و پایا می سازد. برای برپائی یک زندگی پویا همراه با منزلت و کرامت انسانی باید مبارزه کرد. به گونه های گوناگون و از راه آموزش و قلم و تشکل های مدنی ، شوراها و اتحادیه های صنفی، اعتراضات و تظاهرات جمعی، همراهی و همبستگی. این جاست که مسأله ی آزادی مطرح می شود. آزادی بیان، آزادی اعتراض به نابرابری های اجتماعی. 

شعار «زن،زندگی، آزادی» بیانگر خواسته ها و مطالبات همگانی است که بخشهای بیشتری از جنبش را در کنار هم نگه میدارد و ناشی از ضرورت حفظ جنبش و پیشبرد آن است. با نگاهی دقیق به این  جنبش می‌بینیم که در مدت بسیار کوتاهی  شعار جهان شمول برای زن، زندگی و آزادی شعار «مرگ بر دیکتاتور» را به دنبال می‌کشد و تمام قدیسیت خونریز و نیرنگ و دروغ این دغلبازان ستمگر سرمایه را به زیر سؤال می برد. فساد نهادینه شده در سیستم جمهوری اسلامی، غصب اموال و دارائیهای ملی، افزایش نرخ بیکاری جوانان، افزایش اعتیاد و فحشا، کودکان کار و تجاوز های پنهان و آشکار مزدوران حکومت به همه ی عرصه های  شخصی و مدنی، خروج نخبگان، تاب و تحمل مردم را  بسرآورده است. مردم خواهان یک زندگی سالم در محیطی قابل زیست هستند. آنها خواهان یک زندگی بی تبعیض، شانس و موقعیت برابر برای کنشها و فعالیت‌های اجتماعی، تحصیل، کسب کار و نان و استقلالند. اما جواب حکومت به آن‌ها پیوسته خشونتی مرگبار ، زندان و شکنجه، آدم دزدی و قتل زنجیره ای، تعدی به جان و مال آن‌ها بوده است. حکومت حتا موارد حقوقی قانون اساسی خویش را تاب نیاورده و رعایت نکرده و نمی کند.             

به قولی از بی بی سی فارسی: «معاون وزیر کشور با «تهدید»معترضان ایرانی چند بار قانون را نقض می کند. مجید میر احمدی با تغییر کلمه اعتراضات به اغتشاشات گفته است: از این به بعد «دستگیرشدگان صحنه اغتشاشات تا زمان محاکمه به هیچ وجه آزاد نخواهند شد و دادگاه های آن‌ها به سرعت برگزار می‌شود و احکام بسیار قاطع و بازدارنده ای برای آن‌ها صادر خواهد شد.“ 

آقای میر احمدی همچون وزیر کشور، درجه دار سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. گفته‌های او دارای موارد متعددی از نقض قوانین جاری در جمهوری اسلامی است.این موارد از این قرارند:

 نقض تفکیک قوا و دخالت سیاسی در امر قضائی

فرض بر متهم بودن هر شهروند دستگیر شده

 دستور به صدور مجازات سنگین برای معترضان

ارتکاب فعل مجرمانه «تهدید»

 تهمت زدن به شهروندان و آسیب های جسمی، مالی، و حیثیتی از سوی مقام غیر قضائی و حتا قضائی خارج از روال قانونی (مانند تهدید به بازداشت با زمان نامعلوم، تهدید به جریمه ی نقدی تا تهدید انتقام گونه به صدور احکام سنگین مانند حبس و زندان) در قوانین جزائی ایران از جمله مجازات اسلامی و قانون تعزیرات حکومتی جرم است و برای این عمل، مجازات شلاق و حبس پیش‌بینی شده است.“

حالا تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل.

در مقطع کنونی، همبستگی با مبارزان، همدلی با خانوادۀ جانباختگان راه آزادی، تلاش همه جانبه برای جلب توجه ارگانهای حقوقی بین المللی و مردم دنیا به آنچه در خیابانهای ایران و در دادگاه های فرمایشی حکومت جمهوری اسلامی می‌گذرد، بسط شعارهای «زن، زندگی، آزادی»،  «زندانی سیاسی آزاد باید گردد» از وظایف مهم نهادهای مدنی، نویسندگان و هنرمندان متعهد داخل و خارج است.  .

زن، زندگی، آزادی

 

« از هر نواش *

                   

این نکته گشته فاش

کاین کهنه دستگاه 

تغییر می کند

 

دینگ دانگ!… دم به دم

راهی به زندگی ست

از مطلعِ وجود

“تا مطرحِ عدم

* نیما یوشیج

ظفردخت خواجه پور

۱۵ اکتبر ۲۰۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate