مقدمه:
حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران رژیم اسلامی این هفته یک اتمام حجتی کرد به مبارزان سرنگونی طلب قیام مهر ماه و به مردم تا “روز شنبه” وقت داد که اعتراضاتشان را جمع کنند بروند خانه!
در طی هفته های اخیر اینها مرتب به این و اون “هشدار داده اند” از حکومت عربستان بگیر تا حکومت امریکا و حکومتهای اروپا .ظاهرا کسی به هشدارهای اینها توجه نمی کند و اینها بدجوری گیر افتاده اند.
در این مقاله من به نکاتی در حاشیه این هشدار می پردازم و امیدوارم کمکی باشد برای روشن شدن وضعیت حکومت اسلامی در مقابل قیام مهرماه:
(۱)”هشدار فرمانده سپاه پاسداران ” در چه کانتکسی؟
در حالیکه قیام مهره ماه وارد ماه دوم خودش شده و این قیام از چهت رادیکالیزم و توسعه خود نشان داده که سر اشتی ندارد و فازهای اولیه سرکوب رژیم نتوانسته انرا به خانه برگرداند.
در حالیکه حکومت در جنگ روانیش برای فلج کردن این قیام تا اینجا ناموفق بوده و رهبر مخبط این رژیم هم نتوانسته حامیانش را به صف کند و حمایت جهانی از قیام مهرماه بطور بی نظیری رو به توسعه است.
سپاه پاسداران که تا امروز با وجود استفاده از نیروهای سرکوبش بطور علنی وارد خیابانها نشده ، می رود تا بیشتر خود را در لجن متعفن رژیم اسلامی غرق کند.
این نبرد جامعه با رژیم اسلامی در ابعاد مختلف از خیابان تا محیط های کار از سطح شعارها به جنگ سایبری ، و منجمله جنگ روانی همچنان ادامه دارد و نیروهای سرکوب و هیئت حاکمه سیاسی این رژیم دچار فرسایش هستند و ریزش.
این کاملا قابل پیش بینی بود که در مرحله ای حکومت مجبور شود از نیروهای سپاه پاسداران استفاده کند . نیروهای سپاه پاسداران همان “گارد جاویدان” پهلوی جانی هستند که قرار بود پهلوی را نجات دهند و دیدیم که با ورود آنها سقوط پهلوی تسریع شد!
(۲)”اماده سازی روانی “برای ورود سپاه در سرکوب مردم:
داستان “حمله به امامزاده بی امام در شیراز(شاه چراغ!) نقطه کلیدی بود که این “فرمانده سپاه” در هشدارش به آن متوسل شد.
سابقا هم این اراذل از این خیمه شب بازیها زیاد داشتند منجمله بمب گذاری در “حرم” امام رضا که بعدا معلوم شد وزارت اطلاعات حکومت عاملش بوده تا زمینه سرکوب بسازد.
در مقالات قبلیم(*) توضیح دادم که حکومت اسلامی روند سرکوب قیامهای مردم را با یک استراتژی پیش می برد و از همان ابتدا برگهای سرکوب سنگین را جلو نخواهد گذاشت.
استفاده از نیروهای انتظامی و نیروهای بسیجی در فازهای اولیه همراه فاز شناسائی وسیع فعالین و سازماندهندگان و دستگیریهای وسیع اگر کارساز نبود حالا طبیعی است که فاز سرکوب سنگین تر جلو کشیده شود.
حامیان رژیم دچار بحران روانی هستند و در “قدرت سرگوب رژیم” شک کرده اند.
اگر این حامیان ناتوانی رژیم را ببینند ریزش بیشتر و فرارها اغاز خواهد شد و رژیم روند فروپاشیش تسریغ می شود.
لذا هشدار فرمانده سپاه بخشی از تلاش رژیم است برای تقویت روحیه حامیانش و طبیعتا ایجاد رعب و وحشت در میان صفوف جامعه که عظم به سرنگونی رژیم دارد.
(۳)استفاده همیشگی از تئوری توطئه برای توجیه قیام مهرماه:
حکومت اسلامی از ابتدای بقدرت رسیدنش، همه مخالفان خود را نوکر امریکا و اسرائیل نامیده و اساسا وجود مستقل مخالف را در ایران منکر شده.
این فرمانده ذلیل سپاه پاسداران هم آدرس قیام مهرماه را در کاخ سفید می جوید و دستگاههای اطلاعاتی غرب و اسرائیل!
خوشبختانه حنای این فرمانده خیلی وقت است رنگ ندارد.جامعه ای فقر زده و بی اینده به شدت از این حکومت متنفر است و همه تلاشهای این جامعه در نسلهای گذشته برای “تفییرات مدنی” به شکست انجامیده و “رفرمیزم” درون رژیمی یک مرده سیاسی است.
تئوری توطئه حتی خودیهای این حکومت را قانع نمی کند.اینها با نسلهائی درگیرند که خودشان در مدارس اموزش داده اند و این نسلهای جوان با تمام وجود مهمل بودن سخنان حاکمان را لمس کرده اند.
این درست است که ضد انقلاب در خارج کشور به رهبری امپریالیزم غرب در حال سازماندهی برای ربودن این قیامست. اما همین حکومتهای غربی همین حزب دموکرات امریکا زمانی که پهلوی دیگر کاری نبود خمینی را دست بدست دادند به ایران!
خمینی با توافق و حمایت کامل همین امپریالیزم غرب در ایران حاکم شد و با همین “توطئه گران” حکومت کرد.
حکومتهای امپریالیستی در مبارزه با انقلاب مردم از متدهای مختلف استفاده کردند و می کنند.این “فرمانده سپاه” به خودش هم دروغ می گوید.به دروغ مدعی مبارزه با امپریالیزم بوده و هست.اینها عمله های سیاست جهانی امپریالیزم هستند.
امپریالیزم امریکا و غرب بدون وجود حکومت اسلامی نمی توانست نقشه های خود در خاورمیانه را جلو ببرد.
سپاه پاسداران با خیمه شب بازیهایش کور خوانده که با ژست ضد امپریالیستی بتواند احدی را فریب دهد.
(۴)وارد کردن نیروهای سپاه برای سرکوب آخرین قمار رژیم اسلامی:
وارد کردن نیروهای سپاه برای سرکوب مردم، خطرناکترین قمار برای حکومت اسلامی است.اینها این اصل را بسیار خوب می دانند .
ایجاد نوعی حکومت نظامی و قرار دادن مردم در مقابل نبروهای علنی سپاه همانست که پهلوی بهش دچار شد.
اگر حکومت نتواند جامعه را به اندازه کافی مرعوب کند ، اگر پتانسیلهای درونی جامعه به سمت جلو رفتن باشد، ورود نیروهای سپاه فقط به شعله ور کردن قیام و ورود نهائی قیام به فاز قیام مسلحانه کمک می کند.
در قیام ۵۷ ، ورود نیروهای گارد به خیابانها نتیجه همین اشتباه محاسبه پهلوی بود.گارد شاهنشاهی تبدیل شد به ابزار شعله ورد شدن قیام و تقویت عظم مردم برای سرنگونی پهلوی و حمله به کلانتریها و نهایتا تسخیر پادگانها.
حکومت اسلامی که از حکومت پهلوی در سرکوب بسیار ماهرتر است، می داند که ورود سپاه به سرکوب مردم بسیار گران قیمت خواهد بود و به همین خاطر تا بحال کجدار و مریض برخورد کرده اند.
(۵)تبدیل قیام خیابانی به قیام مسلحانه “خواست رژیم یا کابوس رژیم”؟
گرایشاتی در چپ و عموما در راست ، مخالف ورود قیام به فاز مسلحانه هستند.
می گویند حکومت بسیار مایل است که قیام به فاز مسلحانه کشیده شود تا راحت تر سرکوب کند.
می گویند “سوریه نشان داد که قیام مسلحانه نتیجه اش سرکوب است”.من این حکم را ساده لوحانه می دانم و ندیدن واقعیتها و فضا ساختن برای حکومت تا جامعه را در چرخه ماندن در خیابان مستاصل و بی افق کند.
همانطور که در مقالات قبیلام گفتم قیام راهی بجز پایان دادن مسلحانه حکومت ندارد. حکومت تا قدرت نظامی خود را دارد مراکز اصلیش را نگه می دارد و حتی مراکز تولید نفت را محافظت می کند.
بادمان باشد حکومت ایران به جامعه نیاز ندارد یک کشور است محاصره شده در کشور ایران.
مسئله قیام مسلحانه توده ای را باید در کانتکس چند وجهی دید.زمان ورود جامعه به قیام مسلحانه اهمیت حیاتی دارد.
همانطور که رژیم اسلامی ورود سپاه را در فاز معینی طرح می ریزد و می داند که اگر لحظه را نادرست ببیند کارش تمامست، جامعه هم باید لحظه مناسب ورود به فاز مسلحانه را درست ببیند.
این لحظه چه زمانی است؟ زمانی که اعتصابات به اندازه کافی رژیم را فلج کرده و ریزش در بدنه و بالای رژیم تشدید شده و زمانی که سازماندهی منطقه ای و محلی مردم امادگی برای تسخیر مراکز محلی رژیم را دارد.این لحظه را رهبران درون جامعه تعیین می کنند و امری عملی است.
لذا من می گویم که قیام مسلحانه اگر زود اغاز شود به نفع رژیم است و اگر بموقع باشد کابوس رژیم.دلیل شکست قیام مردم ددر سوریه نفس ورود به فاز مسلحانه نبود بلکه پیشدستی ارتجاع و جلوراندن ضد انقلاب در اشکال مختلف به درون صفوف قیام بود.این را می شود دید و پیشگیری کرد.
(۶)”هشدار و اتمام حجت فرمانده سپاه رژیم ” چه پاسخی باید داشته باشد؟
طبیعی است که قیام همان خواهد کرد که با دستور حکومت نظامی پهلوی در قیام ۵۷ کرد.یعنی ندیده گرفتن این هشدارها و ادامه دادن مبارزات.
هر قدر این هشدارها را روی سرشان خراب کنیم بیشتر به پایان عمرشان نزددیک می شوند.
این هشدار بخشی از جنگ روانیست برای جدا کردن جامعه و برگرداندن بخشهای متزلزل به خانه ها و ترساندن جامعه. این بخش را فرض می گیریم.
هشدار فرمانده سپاه یک قمار است برای حکومت که در اخرین مرحله باید تصمیم مرگ و زندگی بگیرد و همه سرنوشت خود را به سرکوب گره بزند.
پشت بند این هشدار ممکنست یک لشکرکشی کامل بر علیه مردم در خیابانها و یک حکومت نظامی کامل باشد.
فعالین و سازماندنگان قیام مهر ماه باید این تحرکات را بدقت دنبال کنند و راه حل عملی بیابند.اشکال “مدنی” مبارزه و اعتصابات باید بتواند این رژیم را به حدی ضعیف کند که فاز قیام مسلحانه با موفقیت جلو برود .
این قیام اخرین سنگرش شکستن همین اراذل سپاه است همانطور که اخرین سنگر پهلوی گارد جاویدانش بود!
منابع بیشتر:
هشدار فرمانده سپاه: امروز روز پایان اغتشاشات است؛ دیگر به خیابان نیایید
(*) در موضوع قیام مهرماه ۱۴۰۱ (مقالات اخیر از این نویسنده)
اجزای “انقلاب مخملی” روشنتر می شود وظیفه چپ و کمونیستها چیست؟
رقابت برای جا انداختن شعارها در جامعه، انعکاس عینیت تضاد طبقاتی در قیام ۱۴۰۱
نکاتی در مورد جنگ روانی در میانه قیام سراسری مهر ماه
پیرامون اتش سوزی زندان اوین و اهمیت هدف قرار دادن زندانهای رژیم اسلامی
حکومتهای غربی ، ژشت انقلاب مخملی اپوزسیون راست و شگردها
قیام ایران بر سر دوراهی مرگ و زندگی
پیشبرد الترناتیو چپ از همین الان
قیام “حجاب سوزان” را چه جنبشی به انقلاب کارگری تبدیل می کند؟
