چگونه درب جاسوسخانه های جمهوری اسلامی را  تخته کنیم؟ (بخش پایانی)

مهاجرت سرمایه و نیروی کارو تشکیل دولتهای ملی لزوم ارتباط روتین سیاسی – دیپلماتیک بین دولت – ملت ها را بیش از پیش دامن زد که به ایجاد و یا گسترش دامنه عملکرد سفارتخانه ها منجر شد. رقابت دولتها و در نتیجه لزوم حفظ منافع سیاسی – اقتصادی شان در کشورهای دیگر علاوه بر نیاز گاه و بیگاه کارگران مهاجر و همچنین سرمایه داران با نهادی از کشوری که شهروند آن هستند و اخیرا نیاز جهانگردی طیف وظایف سفارت را گسترش داده است. سفارت اما در درجه اول نماینده دائمی سیاسی – دیپلماتیک یک دولت در کشوری دیگر است. سفارت نماینده مستقیم حکام برای نمایندگی آنها و در یک رابطه امپریالیستی نهاد اعمال قدرت در کشور میزبان است. سفارت هیچ کشوری یک موسسه تجاری، توزیعی یا تولیدی نیست، اگر چه ممکن است قراردادهای نجومی بین دولتها در آن کلید بخورند. سفارت اما مستقلا موسسه ای نیست که کارگر نقشی، چه رسد نقش تعیین کننده ای در سوخت و سازش بازی کند تا به آن اعتبار بتواند سفارت را با اعتصاب خود بتعطیلی بکشاند. سفارتخانه تمام کشورها بدرجات مختلف هم مراکز جمع آوری اطلاعات و جاسوسی از دولت میزبان و خود سفارت موضوعی برای جمع آوری اطلاعات و جاسوسی از سوی دولت میزبان است. سفارت جمهوری اسلامی فراتر از این میرود چرا که دشمنی جمهوری اسلامی با شهروندان ایران مرز نمیشناسد. این نمایندگی حکومت اسلامی بیش و پیش از آنکه نمایندگی دیپلماتیک حکومت برای ارتباط با دولت میزبان باشد، نهادی سراپا اطلاعاتی و جاسوسی علیه پناهندگان و مهاجرین گریخته از ایران خصوصا مخالفان سیاسی اش است. برسمیت شناسی استقلال سفارت یک کشور، سفارت رژیم اسلامی را به جزیره ای امن برای سازماندهی جاسوسی و ترور تبدیل کرده است و انحصار اعمال قدرت بر آن بلاواسطه در دست دولت میزبان است. اما به درجه ای که کارگران کشور میزبان متشکل باشند، میتوانند با اعمال فشار به دولت میزبان، اقدامات معینی را علیه سفارت طلب کنند. این حلقه ای است که کارگر کشور میزبان میتواند برای تخته کردن درب نهاد امنیتی – اطلاعاتی سفارت اسلامی استفاده کند. طبقه کارگر متشکل توانائی بمراتب بیشتری برای اعمال فشار به دولت “خودی” دارد.

پیش از ادامه، هر کجا در این نوشته از “جاسوسی” صحبت میکنم، منظورم جاسوسی جمهوری اسلامی از شهروندان عادی و فعالین سیاسی مخالفش است. جاسوسی دولتها از همدیگر دغدغه ما نیست.

اهدافی که ما از تخته کردن جاسوسخانه جمهوری اسلامی دنبال میکنیم با اهداف دولت میزبان، بخاطر هر اختلافی که با جمهوری اسلامی داشته باشند، متفاوت است. برای ما جاسوسی و ترور پناهندگان سیاسی از همان ابتدای دهه ٦٠، پناهندگانی که از جهنم سرکوبهای داخلی گریخته بودند، یک دلیل لازم و کافی برای بستن این لانه های تروریستی بود. برای ما که از همان سال ٦٠ خواهان سرنگونی جمهوری اسلامی بودیم، نفس برسمیت شناختن دولت جمهوری اسلامی غیر قابل پذیرش بود. جمهوری اسلامی هیچگاه مشروعیت حاکمیت نداشت و با شروع سرکوب انقلاب ضرورت سرنگونی بلافاصله اش در دستور کار قرار گرفت. معیار دولتهای غربی و اپوزیسیون راست برای مشروع دانستن جمهوری اسلامی اما در اساس متفاوت از معیار ماست. دست راستی برای تحدید اختیارات سفارت جمهوری اسلامی به دولتهای غربی متکی است، ما به قدرت خود، به قدرت کارگر متکی میشویم.

باین اعتبار لازم است خواست تخته کردن سفارتخانه های جمهوری اسلامی را به یک خواست انترناسیونالیستی کارگران تبدیل کنیم. با تمام چالشی که ما ممکن است برای گرفتن حمایت اتحادیه های اغلب بوروکرات مواجه شویم، طبقه کارگر تنها اتکای واقعی ما برای رسیدن به اهدافمان است. بدرجه ای که تحول انقلابی جاری اعتلا می یابد و ابعاد سرکوب و ترور جمهوری اسلامی آشکار تر میشوند، همراهی طبقه کارگر برای بستن سفارتهای جمهوری اسلامی در کشورهای میزبان عیان تر و بالفعل تر میشود. تجلی انترناسیونالیسم طبقه کارگر در خواست بستن سفارتِ یک حکومت ضد کارگر و برقرار کننده آپارتاید جنسی، به این خواست خاتمه نمی یابد بلکه این اتحاد  انترناسیونالیستی تا پیروزی انقلاب کارگری همراه ما خواهد بود. این یک قدم اساسی برای بستن لانه های جاسوسی حکومت اسلامی است.

از سوی دیگر لازم است حلقه محاصره را برای جمهوری اسلامی در خارج از ایران تنگ کرد. لازم است از توده مردم، چه دارندگان پاسپورت ایرانی و چه شهروندان کشورهای میزبان خواست سفارتهای جمهوری اسلامی را تا اطلاع ثانوی تحریم کنند. ما نه تنها خواهان تخته شدن سفارتهای جمهوری اسلامی هستیم که خواهان به تعطیل شدن تمام مراکز جاسوسی جمهوری اسلامی تحت هر عنوانی در خارج از کشور هستیم. باین منظور لازم است خارج کشور را برای جمهوری اسلامی نا امن کرد. “آنونیمس” میتواند برای افشای اسناد جاسوسی سفارتها از شهروندان عادی اقدام کند. سفارتخانه های جمهوری اسلامی مرکز هماهنگی فعالیتهای متنوع جاسوسی در خارج از کشورند. چندی پیش یکی از مقامات اطلاعاتی جمهوری اسلامی از استفاده از پوشش تجاری وزارت اطلاعات در خارج از کشور صحبت کرد. از این پوششها حتی در آمریکا و کانادا که جمهوری اسلامی درآنها سفارتی ندارد نیز استفاده میکنند. علاوه بر آن برخی مراکز باصطلاح “فرهنگی” و اسلامی توسط عمال جمهوری اسلامی و بمنظور جاسوسی از ما شهروندان عادی براه افتاده اند. با همت آنونیمس یا مشابه آن میتوان اسامی این شرکتها و مراکز فرهنگی که هنوز بر ما شناخته شده نیستند را رو کند. همچنین میتوان با انتشار اسناد معتبر از رفت و آمدهای جمهوری اسلامی در سفارت و انتشار وسیع آنها جنگ روانی براه انداخت. جمهوری اسلامی باید در خارج از کشور احساس ناامنی کند.

در جمعبندی، ادعا نمیکنم این بحث در جزئیات و ابتکاراتی که میتوان زد کامل است. لب کلام اما اینست که ما با اتکا به خود و کارگران در هر نقطه از جهان، میتوانیم فعالیتهای جاسوسخانه های جمهوری اسلامی را در تمام سطوح سیاسی و عملی فلج کرده، این مراکز را به تعطیلی بکشانیم و خارج از کشور را برای جمهوری اسلامی ناامن کنیم.

**

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate