اجزای “انقلاب مخملی” روشنتر می شود وظیفه چپ و کمونیستها چیست؟

مقدمه:

تظاهرات برلین با اعلام اینکه ۸۵ هزار نفر درش شرکت کردند در کنار تظاهرات مشابه در شهرهای امریکا ، روز گذشته ، تصویر بسیار شفافتری از طرح “انقلاب مخملی” که غرب برای قیام مردم، خواب دیده جلوی ما انقلابیون و ازادیخواهان گذاشت.

از همان ابتدای اغاز قیام مهر ماه من در مقالاتم تلاش داشتم(*) هشدار دهم که راست از براه اوردن حکومت اسلامی ناامید شده و از ترس رادیکالیزه شدن قیام مردم به انقلاب ، تلاشش را روی طراحی انقلاب مخملی شدت بخشیده.

این اولین بار نیست که حکومتهای غرب این بالماسکه را انجام می دهند در فازهای قبلی هم هر زمان مردم در ایران تکانی خورده اند سناریوی انقلاب مخملی تا حدی جلو کشیده شده اما الان فاز جدیدی در ایران می گذرد و طبیعی است که رویکرد انقلاب مخملی هم جدی تر دنبال می شود.

در این مقاله من اجزائی از این سناریوی انقلاب مخملی را مورد بررسی قرار می دهم و بسیار خوشحالم در میان کمونیستهای انقلابی هوشیاری دیده می شود و امید است روند همگرائی چپ انقلابی در خارج کشور تشدید شده و بجای تبدیل شدن به سیاهی لشگر راستها چپ بتواند نقش خارج کشوری خود را بهتر ایفا کند:

(۱)طراحی انقلاب مخملی از کجاست و کدام ابزارها نشان از سازماندهی دولتی انقلاب مخملی دارد؟

پروژه های انقلاب مخملی از دهه ۸۰ میلادی در اروپای شرقی تا انواعش در خاورمیانه “بهار عربی” طبیعتا توسط دستگاه اطلاعاتی حکومتهای غربی سازماندهی شده اند. 

سرمایه بسیاری لازمست برای پوشش دادن ماهواره ای و ساختن تلویزیونهائی که ۲۴ ساعته با کادری فنی و حرفه ای و کیفتی کاملا حرفه ای در سطح تلویزیونهای حرفه ای دنیا ناگهان تبدیل شوند به اهرم تبلیغاتی قیامها.

با هیچ منطقی نمی توان پذیرفت که تلویزون اینترناشنال یک تلویزیون توسط اپوزسیون است خصوصا اپوزسیون پهلوی چی که رهبرش بارها بعنوان بی عرضه توسط حامیان خودش اعلام شده!

از هر طرف به داستان نگاه کنیم متوجه می شویم این یک برنامه حساب شده با سرمایه گذاری دولتی و کادر فنی است که به هیچ وجه هیچ گرایش اپوزسیونی نمی تواند از پسش بر بیاید.

تلویزیون اینترناشنال در حال حاضر محور سازماندهی انقلاب مخملی است و کادرهایش را از ادمهائی که تا دیروز رفرمیست بودند تا ادمهائی بکلی مجهول الهویه بر می گزیند و بعلاوه چهره سازی و شخصیت سازی هم بکار می رود.

تلویزیون اینترناشنال دسترسی عجیبی به دستگاههای حاکمه غرب دارد از کاخ سغید تا کنگره امریکا تا اعضای حکومتی حکومتهای غربی مرتب با این تلویزیون در تماسند.

لذا با منطق می توان به این نتیجه رسید که دستگاه اطلاعاتی و حکومتی غرب این تلویزیون را بعنوان محور تبلیغاتی انقلاب مخملی بکار می برد.

(۲)فاصله دادن عمدی چهره های سوخته و توسعه سانسور چپهائی که مخالف شعار همه با هم هستند:

طراحان انقلاب مخملی تلاش دارند که چهره های سوخته وابسته به پهلوی را تا حدی از مناظر مردم فاصله بدهند تا مگر مردم فراری شوند.

بعلاوه پیام این تلویزیون اینست که ارائه نظرات مخالف سلطنت “اختلاف برانگیز است” و بشدت سانسور می شود.

تلویزیون اینترناشنال که صدای انقلاب مخملی است پیامش اینست که مردم در ایران حرفهای کیلوئی و کلی اینها را تکرار کنند تا بشود در فاز بعدی بشود گرایشات راست پروغرب را بعنوان “دولت موقت” حقنه کرد.

(۳)فاز بعدی انقلاب مخملی سازماندهی “دولت موقت”

بی تردید فاز بعدی طراحان انقلاب مخملی “حقنه کردن” دولت موقت به قیام موجود ایرانست.

اینکه در چه مرحله این حرکت اغاز شود فقط زمان می برد.

چهره سازیها ادامه دارد .ادمهائی بی گذشته مثل حامد اسماعیلیون که به تکرار سیاست راست برای خود چهره “ملی” ساخته اند به جلو رانده شده اند تا در فازهای بعدی در کنار چهره های مهمل دیگر مثل معصومه قمی بشوند اعضای “دولت موقت”

“گرد همائی برلین” نشان داد که راستها براحتی فرقه رجوی را هم کنار خود می پذیرند و بخشی از دولت “موقت” ممکنست این فرقه اسلامی باشد.

تصمیم گیری در مورد “انقلاب مخملی” توسط نهادهای اطلاعاتی غربی جلو ی رود و این خیمه شب بازی توسط تلویزیون اینترناشنال خط سیاسیش را به جامعه تبلیع می کند.

حکومتهای غرب و راست پروغرب در خلا رسانه چپ و سوسیالیستی تلاش دارند روی قیام مهرماه سوار شوند. نبود سازماندهی سیاسی علنی در ایران و ضعف سازماندهی طبقه کارگر بستر رشد پفکی این انقلابیون مخملی هستند.

(۴)پیاده نظام انقلاب مخملی در خارج نشینان کی ها هستند؟

انها که سالها و سالها در مثابل سفارتهای رژیم اسلامی تظاهرات انقلابی کرده اند بخوبی می دانند که این “صدها هزارانی” که امروز در خیابانهای امریکا و اروپا با پرجمهای شیر و خورشید به صحنه امده اند هیچ جائی در مبارزه بر علیه حکومت اسلامی نداشته اند.

مثل اینست که اسمان پاره شده و این پرچم بدستان “جانشان فدای ایران” ناگهان از زمین سبز شده اند!

اینها کی ها هستند؟

اکثریت مطلق اینها طبقات میانی جامعه ایرانند که هم تخصصشان پهره عوض کردن بوده و بخش مهمی از اینها از وضعیت موجود ایران سود برده اند و لذا یک پا در ایران و یک پا در خارج کشور داشته اند.

این “خرده بورژواها” دورانی ساکت بودند دورانی دنبال موسوی و حالا پشت پرچم شیر و خورشید!

طبیعی است در استانه قیامها اینها هم سرو کله شان پیدا شود برای حفظ منافعشان و طبیعی است کنار خط راست بایستند چون در چپ از منافع اینها خبری نیست.

اینست که ناگهان با سوت سازماندهندگان انقلاب مخملی این “تظاهرات تاریخی” شکل می گیرد و برای امثال من اصلا تعجبی ندارد.فردا هم اگر قیام سرکوب شود اینها هم غیب می شوند و رفت و امدشان به ایران ادامه می یابد!

(۴)چپ عقب مانده و گیج که پیاده نظام انقلاب مخملی است:

توده ایزم و انشعاباتش طبیعتا و نه از سر حماقت دنبال این داستان همه با هم می افتد و پیاده نظام انقلاب مخملی می شود.

سرو کله برخی چپهای عقب مانده هم در این تظاهرات راستها کنار پرچم شیر و خورشید پیدا شده که امیدوارم اینها را بیشتر بشناسیم و بشناسانیم.

این مدل “چپ” دنبال انقلاب دموکراتیک است و فکر می کند “مرحله انقلاب بورژوادموکراتیک است” و لذا الان باید دنبال همه با همی ها افتاد!

بخشی دیگر از این “چپ” هم که نئوتودایستی است مثل فرقه تقوائی که فکر می کند “راستها هستند که دنبالش افتاده اند”

همینها بودند که شیرین عبادی و معصومه قمی را “خودی” اعلام کردند و ما یادمان نمی رود!

خلاصه کنم:

عناصر سناریوی انقلاب مخملی بعد گردهمائی “با شکوه برلین” بسیار شفافتر شده و توهمهای بسیاری را برهم زده.

انها که از ابتدای بقدرت رسیدن حکومت اسلامی ریشه این بساط را خود نظام سرمایه داری می بینند و توهم پراکنی پهلوی چی ها که انار این اخوندها ایران را از حرکت بسمت تمدن بزرگ واداشته اند را نپذیرفتند ، الانهم وظیفه دارند هم فریب انقلابیون مخملی را توس یرشان خراب کنند و هم صفوف خود را بعنوان الترناتیو محکمتر کنند.

عناصر و مکانیزمهای انقلاب مخملی و بازیگران این توطئه ضد انقلابی را باید شناخت و شناساند.

جنبش انقلابی در ایران نباید در نبود مدیای گسترده چپ بدام این اراذل بیفتد و دچار توهم شود.

بود و نبود پیروزی یا شکست قیام مهرماه همانطور که گفتم به این نبرد بر سر الترناتیوها وابسته است.

چپ انقلابی و سوسیالیستی نه تنها باید این توطئه را خنثی کند بلکه باید در سطح خارج کشور بطور عملی گردهمائیهای الترناتیو خود را سازمان دهد.

طبیعی است که حامیان این چپ در خارج کشور کمتر باشند چرا که چپ انقلابی ریشه در داخل کشور در طبقه کارگر و زحمتکشان دارد و صدای انهاست.اما همکاری درونی چپ انقلابی پیامی است به کمونیستهای ایران که زیر بار انقلاب مخملی نروند و رادیکالیزم خود را توسعه دهند.

پیروزی قیام مهرماه به قدرت رسیدن طبقه کارگر گره خورده و انقلابیون مخملی،  ضد انقلابیون هستند.


(*) در موضوع قیام مهرماه ۱۴۰۱ (مقالات اخیر از این نویسنده)  

رقابت برای جا انداختن شعارها در جامعه، انعکاس عینیت تضاد طبقاتی در قیام ۱۴۰۱

www.azadi-b.com/?p=27120

نکاتی در مورد جنگ روانی در میانه قیام سراسری  مهر ماه

www.azadi-b.com/?p=26791

پیرامون اتش سوزی زندان اوین و اهمیت هدف قرار دادن زندانهای رژیم اسلامی

www.azadi-b.com/?p=26759

حکومتهای غربی ، ژشت انقلاب مخملی اپوزسیون راست و شگردها

www.azadi-b.com/?p=26422

قیام ایران بر سر دوراهی مرگ و زندگی

www.azadi-b.com/?p=26124

پیشبرد الترناتیو چپ از همین الان

www.azadi-b.com/?p=25788

قیام “حجاب سوزان” را چه جنبشی به انقلاب کارگری تبدیل می کند؟ 

www.azadi-b.com/?p=25747

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate