رقابت برای جا انداختن شعارها در جامعه، انعکاس عینیت تضاد طبقاتی در قیام ۱۴۰۱

مقدمه:

از ابتدای قیام مهر ماه ۱۴۰۱ وقتی جنبش اعتراضی در خیابانها اغاز شد ، روند شعار دهی شعار نویسی ، پا به پا از موضوع اعتراض سر قتل یک زن بخاطر پوشش به سرعت به سطح شعار مرگ بر خامنه ای و حکومت اسلامی توسعه پیدا کرد.

بواقع جامعه نشان داد که توهمی ندارد که این حکومت بخواهد پاسخگوی قتل یک نفر باشد. تجربه تاریخی جامعه در حدی بود که راس حکومت را نشانه برود و طبیعتا قیام ۱۴۰۱ بسیار شفافتر از قیامهای قبلی متمرکز شد روی شعار سلبی مرگ بر جمهوری اسلامی.

حتی این سطح از شعار تکلیف “رفرمیستهای داخل و خارج رژیم در خارح کشور منجمله حامیان شازده پهلوی را روشن کرد چرا که همه این طیف مخالف سرسخت و طبیعی قیام مردم و سرنگونی حکومت از طریق قیام بوده اند .چرا؟ جون شانس پیروزی راست با تداوم قیام  و تکامل ان به انقلاب کمتر می شود.

لذا این طیف و طایفه راست به ظاهر مجبور شدند “همنوا” شوند با قیام و بدنبال شعارهائی بروند که هر چه ممکنست گنگ و بی درد سر باشد و با پرچم “اتحاد همه با هم” و “الان موقع اختلاف ها نیست” دربدر دنبال شعارهای کلی و کیلوئی گشتند تا جامعه را گیج و گنگ بدنبال خود بکشند.

هدف اصلی راستها اینست که به جامعه تلقین کنند که این قیام همه طبقات است و همه طبقات باید از این قیام “سود” ببرند.تا اینجا را داشته باشید تا مقداری بیشتر در این موضوع تداوم و تکامل شعارها و اهمیت مداخله گری چپ توضیحاتی بدهم:

(۱)داستان شعار “زن ، زندگی و آزادی” و چسبیدن راستها به این شعار:

می گویند این شعار بار اول از کردستان اغاز شد.منطقه کردستان سابقه طولانی در مبارزه حتی علنی بر علیه رژیم اسلامی دارد و بارها حتی مستقل از سایر مناظق ایران جنبشهای اعتراضی را داشته.

این شعار در خیابانها بسرعت پیچید و مدیای راست هم این شعار را قاپید و در مدیای ماهواره ای خود که الان شامل اینترناشنال و بی بی سی و صدای امریکا و خورده ریزهائی مثل شهرام همایون (کانال یک) هست بطور ۲۴ ساعته تکرار کرد و الان این شعار در این دوره معین به شعار محوری جامعه تبدیل شده.

این شعار الان توسط گرایشات مختلف درون ایران چه چپ و چه راست تکرار می شود و این شبهه را بوجود اورده که همان “شعار همگانی” است که طبقات متضاد جامعه را به هم چسبانده و یک “چتر ساخته”

من اما چون از شاهدان قیام ۵۷ بودم از همان ابتدا به شدت شک داشتم و سوال که چرا راستها این شعار را تکرار می کنند و چرا در این شعار یک “چتر متحد کننده یافته اند”؟

اگر این شعار در دوره قیل قیام مهر ماه یک شعار چپ بود و محال بود از حلقوم شازده پهلوی بیرون بزند اما الان ورد زبان راستهاست! قضیه چیست؟

قضیه اینست که راستها پابپای قیام جلو می روند و بخشی از سنگرهای فتح شده قیام را مال خود می کنند تا از این طریق رهبری را بدست بگیرند.این تلاش مداوم راستهاست برای مال خود کردن و دزدیدن قیام و منحرف کردن قیام به درگاه بورژوازی .

این دینامیک بودن راست و مراکز رهبری انرا نشان می دهد و هوشیاری چپ را می طلبد.

(۲)جلو رفتن قیام و رادیکالیزه شدن آن بعنوان قانون مبارزه طبقاتی  و نیاز به جلو بردن شعارها:

قانون تحول تاریخی است که جنبشهای سراسری اعتراضی به قیامها و قیامها به انقلابها تکامل می یابند و تداوم این تحولات  طبیعتا تابع قانون مبارزه طبقاتی است.

از انجا که قیامها را همان طبقه محروم جلو می برد و طبقات میانه و بالا موج سواران بعدی هستند طبیعتا وقتی قیام اغاز می شود شعارها کلی هستند و سلبی اما نیازهای متضاد و خواستهای متضاد بالاخره مهر خود را روی شعارها می زند و شعارها را بتدریج وارد موضوع مهم خواستهای اثباتی می کند.

هیچ قیامی نمی تواند به انقلاب فراروید بدون ارائه خواستهای اثباتی و سرنوشت پیروزی قیامها هم همینجا تعیین می شود.

راست تقلا می کند که خواستهای اثباتی مطح نشوند و اگر بشوند کیلوئی باشند.مقلا “دموکراسی ، ازادی و حقوق زن” الان مضمون اثباتی راست است.حتی این نیست راست بخواهد و بتواند روشن کند همین خواستها بواقع چه معانی متضادی دارند خیر! می خواهد اگر جامعه از فاز سلبی به اثباتی برسد توی ایستگاه شعارهای کیلوئی اثباتی توقف کند.

تمام تلاش راست همین متوقف کردن قطار قیام است به یک “انقلاب مخملی”!

چه راست شازده پهلوی چی چه رجوی چی هردوی این راستها همین را می خواهند.

لذا پیشرفت قیام  در تضاد طبقاتی جامعه ضرب می شود و چپ جامعه که انعکاس مادی طبقه زحمتکش و فرودست است نمی تواند گوسفند وار و به شیوه توده ایها پشت شعارهای کیلوئی متوقف شود .

(۳)متد ارائه “برداشت رادیکال ” از شعارهای کیلوئی راست! توسط فرقه تقوائی و شرکا:

انها که تبلیغات حزب توده در قیام ۵۷ را شاهد بودند یادشان هست که کار حزب توده ارائه “برداشت رادیکال” از شعارهای خمینی بود!

توده ایها که نمی خواستند  صف مستقل چپ را بسازند تلاش داشتند موج سواری کنند روی شعارهای خمینی و هر مهمل خمینی را “تبیین “خلقی و ضد امپریالیستی می کردند.

توده ایها شده بودند مترجم خمینی ! فکر می کردند جامعه را با ترجمه خمینی می توانند رادیکالیزه کنند.لذا براحتی زیر شعار “اتقلال ازادی جمهوری اسلامی” و “امریکا غلطی نمی تواند بکند” سینه زدند!

حالا این روزها فرقه تقوائی زور می زند شعار “زن ، زندگی ازادی” را ترجمه کند ! از دید من این همان قدم گذاشتن جای پای حزب توده است و بار اول هم نیست! ایستادن کنار معصومه قمی را ما هنوز یادمان هست! شیرین عبادی را هم “خودی اعلام کردن” هر کس تردید دارد از بابک یزدی بپرسد!

(۳)چپ و درک دینامیزم شعارها و جلو بردن شعارهای رادیکال و اثباتی:

خوشبختانه تجربه توده ایزم و ننگی که ساخت بسیاری چپها را عاقلتر کرده و فهمیده اند متدهای توده ایستی صاف کردن جاده برای راستهاست و شکست دادن قیام بدست خودش!

اینست که چه در خیانها در ایران و چه در سایتهای چپ در خارج کشور منجمله سایت ازادی بیان مباحث حول شعارها ادامه دارد .

شعارهای رو به جلو روی محور ارائه الترناتیو حکومت شورائی و محوریت طبقه کارگر در جنبش امروز ایران متمرکز شده و توسعه شعارهای ضد حکومت با تلفیق انها با نفی حکومت پهلوی نشان اولیه راددیکالیزه شدن قیام و اعلام تبرئه از افتادن توی چاله پهلوی است.

هر چند این نوع شعارها هم کافی نیست و هنوز در فاز سلبی هستند و طبقه کارگر هنوز باید بیشتر تلاش کند که حاکمیت سیاسی خود را بر شعارهای خیابان عینیت بخشد.

راه حل جامعه ایران نه فمینیزم است اعلام “انقلاب زنانه” و نه اعلام شعارهای کیلوئی است که راست در مرحله ای از سنگرهای اولیه قیام دزدیده و اصرار دارد این شعار ها بمانند تا رادیکالیزه نشوند.

چپ باید توضیح دهد که شعارهائی که مضمون خواستها را به ریشه های بدختی جامعه پیوند بزنند نمی توانند کیلوئی بمانند.

چپ باید روی رادیکالیزه کردن شعارها تثبیت شرط پیروزی قیام به رهبریت طبقه کارگر بکوبد.

زن و زندگی و ازادی هیچکدام بدون حاکمیت طبقه کارگر بحائی نمی رسند.رهائی زن در گروی رهائی جامعه از بند سرمایه داریست.ازادی جامعه و زندگی انسانی یعنی حاکمیت طبقه کارگر در شکل حکومت شورائی.

طبیعی است که اشکال بیانی این شعارها توسط فعالین درون ایران تعیین شوند و توسط فعالین قیام توسعه یابند.

اما غیر طبیعی است اگر چپ از این وظیفه اگاه نباشد و به تکرار شعارهای کیلوئی راست یا “ترجمه” ان دلخوش کند .

بد نیست خواننده در این موضوعات بیندیشد.من مطمئن هستم تنها فردی نیستم که به این مهم فکر می کند.


(*) در موضوع قیام مهرماه ۱۴۰۱ (مقالات اخیر از این نویسنده)  

نکاتی در مورد جنگ روانی در میانه قیام سراسری  مهر ماه

www.azadi-b.com/?p=26791

پیرامون اتش سوزی زندان اوین و اهمیت هدف قرار دادن زندانهای رژیم اسلامی

www.azadi-b.com/?p=26759

حکومتهای غربی ، ژشت انقلاب مخملی اپوزسیون راست و شگردها

www.azadi-b.com/?p=26422

قیام ایران بر سر دوراهی مرگ و زندگی

www.azadi-b.com/?p=26124

پیشبرد الترناتیو چپ از همین الان

www.azadi-b.com/?p=25788

قیام “حجاب سوزان” را چه جنبشی به انقلاب کارگری تبدیل می کند؟ 

www.azadi-b.com/?p=25747

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate