نکاتی در مورد جنگ روانی در میانه قیام سراسری  مهر ماه

مقدمه:

به ماه دوم قیام مهرماه وارد می شویم. این قیام همچنان ادامه دارد و پایه های رژیم اسلامی را هر روز سست تر می کند.

به خلاف قیامهای گذشته ، نه فقط مردم دنیا بلکه حاکمان دنیا را هم به حمایت لطفظی واداشته که این نشانه قدرت و وسعت این قیام است.

این قیام می رود تا رادیکالیزه تر شود و شعارهای چپ و رادیکال را بجای شعارهای ابکی دست راستی به جلو بکشد.اینست که مدیای راست و نظامهای حاکم دنیا تلاش دارند این قیام را در سطح “همه با هم” نگه دارند و بی چهره نشان دهند .

قیامها مثل جنگها در کانتکس نبرد فیزیکی جلو نمی روند و همانطور که در جنگها عامل روانی نقش کلیدی دارد و لذا بسیاری مواقع این عامل حتی نقش تعیین کننده داشته و فرمولهای معمول نظامی نتوانسته اند پیروزی طرفی را پیش بینی کنند ، همانطور قیامها و جنگ روانی بین جامعه و حکومت از دید من نقش مهم و تعیین کننده دارد.

لذا دیر زمانی است که متخصصین سرکوب حکومتها چه در دوران “معمول” و چه دوران قیامها اتاق جنگ روانی دارند و برنامه ریزی مداوم چرا که می دانند نهایتا این جنگ تعیین کننده نتیجه قیامست.

تداوم قیام مهرماه که تا اینجا ازمان بیشتر و وسعت بیشتر از همه قیامهای قبلی بر علیه رژیم داشته تعاقبهائی هم برای دستگاه سرکوب و هم برای مردم مبارز داشته و بررسی مداوم مرحله جنگ روانی برای مبارزیم راه ازادی همانقدر مهم است که سایر جنبه های مدیریت قیام.

صرف نظر از اینکه مدیریت قیام از سوی مردم متمرکز یا غیر متمرکز باشد ، سلولها و اتاقهای قیام ایران نیاز به مرکزیت علمی بررسی جنگ روانی دارند .این نیاز همانقدر مهم است که سایر جنبه ها و ابعاد به این امید که قیام همانطور که در مقالات قبلی اشاره کردم به سطح انقلاب فرا روید و بساط حکومت موجود را برچیند.

در این مقاله من نکاتی را در این موضوع مهم ارائه می دهم و امیدم اینست که سایر کارشناسان متخصص در این موضوعات فعالتر شوند و نقش خود را در این توسعه و پیروزی قیام مهرماه ایفا کنند:

(۱)فرمولبندی کلی جنگ روانی در قیام ها:

جنگ روانی مثل سایر ابعاد جنگها اهداف دارد و بدنیال نتیجه های مشخص در حریف مقابل و در صف خودیهاست.

اهداف عمومی جنگ رروانی در میان صفوف دشمن اینست که دشمن از جهت روانی تخریب شودو احساس ضف و ناامیدی و ترس کند، ایجاد تشویش فکری و گیجی و سردرگمی ، مخالف را چند شقه کند  تا از اعمال جنگ عقب بنشیند.

جنگ روانی در صفوف خودی ها هدفش نگه داشتن روحیه است و امید و مبارزه دائم بر ترس و حس همکاری و همیاری ، شکستن دیوار ترس است و پیشگیری و درمان بیماریهای ناشی از استرس ها.

لذا چندین دهه است در دستگاههای سرکوب ایران الگوی چنگ روانی هم تدریس می شود و هم بدقت دنبال می شود.کارشناسان این زمینه مرتب در حال “پیشگیری ” و مدیریت اعتراضات بر علیه حکومت هستند و بخش مهمی از آموزشهای کادرهای خود را به این موضوع اختصاص می دهند.

حکومت اسلامی از این زاویه جنگهای روانی بسیار کارکشته شده و از ابتدای بقدرت رسیدن از “کارشناسان بین المللی” هم استفاده بهینه کرده.

عرصه مدیریت جنگهای روانی هم اکنون یک عرصه تخصصی و چند لایه است و عموما بخشی از رهبری نظام سرکوب است و بدون این عرصه حکومت اسلامی توان ماندن نخواهد داشت.

لذا پیروزی در جنگ روانی بر رژیم اسلامی امری بسیار حیاتی است و بدون این پیروزی ، قیام به پیروزی نمی رسد.

(۲)نبرد برای مقبولیت و مشروعیت اخلاقی 

یکی از عرصه های جنگ روانی اینست که دو طرف مبارزه می کنند برای تقبیت مشروعیت و مقبولیت اخلاقی خود چه در میان خودیها و چه مخالفین.

حکومت اسلامی سالهاست مشروعیت اخلاقی خود را در میان مردم از دست داده و لذا به مرور زمان از سلاح ترس و سرکوب فیزیکی بیشتر استفاده کرده و این چرخه عامل سقوط مشروعیت است.

انچه قیام امروز مردم در ایران را بیشتر از قیامهای قبلی جدا می کند این توسعه سقوط مشروعیت اخلاقی حکومت است در میان جامعه که بی تردید به درون حامیان حکومت هم توسعه یافته و زمینه ریزشهای جدی است.

امروزه اکثریت دستگاه سرکوب رژیم دیگر “معتقدین” واقعی نیستند بلکه مزدورانند.

در مقابل ، جامعه و خصوصا طبقات پائین و زحمتکش جامعه بیشتر از همیشه در یافته اند که حکومت ایران حکومتی جانی و دزد و دروغگوست و تنها زبان زور می فهمد.

وجه مشخصه قیام امروز در ایران تثبیت مشروغیت و مقبولیت اخلاقی در صف چامعه سرنگون طلب است.

(۳)سخت افزارهای جنگ روانی با هدف تثبیت باورهای مورد هدف:

سنتا حکومت ایران با کنترل مدیا چه تلویزیونها و منبرها و مراکز اموزشی  و رادیوها و چه اینترنت تلاش داشته تا واقعیتهای خود را در اذهان تثبیت کند .

در سوی دیگر جامعه به نظامهای اینترنتی و ماهواره ها تکیه داشته و سنت ارتباطات درونی خود منجمله شعار نویسی ها و اعلامیه نویسی ها و ارتباطات تلفنی و رو در رو و…

در جریان توسعه قیام این ابزارها محل جنگ هستند و حکومت تلاش دارد از بکارگری این ابزارهای رسانه ای توسط مخالفین جلوگیری کند یا انها را ابزار توسعه دروع های خود کند.

مدیریت قیام هم باید بطور دینامیک با توچه به ضعفهای حکومت به توسعه پوشش خود فکر کند و این عرصه را جدی بگیرد.

در حال حاضر رسانه های متکی به حکومتهای غربی و ماهوارهای دست راستی دست بالا دارند و این نگرانی هست که روایت خود را از تغییر در ذهن جامعه محکم کنند.

تلویزیون ماهواره ای اینترنشنال و کانال یک و سایر تلویزیونهای ماهواره ای که مدتهاست جاسازی شده اند رقبای دست راستی خود حکومت هستند و مرتب مشفول شخصیت سازی و جهت دادن جامعه هستند به بهانه “پخش اخبار”!

لذا یک وچه مهم جنگ روانی تثبیت باورهای جامعه در دوران قیام است.از سوی حکومت اسلامی این باور را لازم دارند که “خبری نیست یک عده اغتشاش گر” هستند و این عده مانع صلح و ارامش جامعه هستند”! 

از سوی راست الترناتیو این باور که جامعه “همه با هم” بدور تاج شاهی یا شازده (بدون تاج” جمع شده و بعد اوردن حکومت امریکا و غربیها ایران بهشت می شود! 

راست الترناتیو نوع مذهیش می شود سکولار اسلامی مثل فرقه رجوی و نوع سکولار غربیش می شود شازده و دنبالچه های جمهوریخواه! این راست النرناتیو تلاشش اینست که “دموکراسی بورژوائی” بومی شده را بعنوان مدینه فاضله بخورد مردم دهد.

(۴) ایجاد استیصال و توسعه ناامیدی در صف دشمن با استفاده از سلاح ترس:

حکومت اسلامی خصوصا از این سلاح استفاده می کند.سرکوبها زندانها شکنجه ها و اعدامها تیر اندازیهای از راه دور و شکار مردم در خیابان  چرخاندن حیوانهای سرکوبگر بات یونیفورمهای ویژه که چهره هاشان هم پوشیده است ..نمونه های متدهائی است که حکومت استفاده می کند تا ترس را در ذهن جامعه تثبیت کند.

ترس وقتی ازمان پیدا کرد وضعیت استیصال و افسردگی و درماندگی را توسعه می دهد و اینها زمینه می شوند برای پس نشاندن جامعه به خانه ها و منفعل کردن جامعه.

بررسیهای رفتارشناسی نشان می دهد که اکثریت مطلق جامعه در شرایط مداوم ترس دچار انفعال می شوند و این راز تداوم دیکتاتوریهاست.

رژیم اسلامی با تجارب قبلی سرکوبهای قیامهای قبلی از متد زندان کردنهای دسته جمعی و شکنجه کردن وسیع و کشتارها استفاده می کند و بسیاری را بعد شکنجه به جامعه بر می گرداند تا اونها بشوند راوی  برای رژیم و بطور غیر مستقیم به جامعه حالی کنند که راهی نیست و باید با وضعیت موجود ساخت.

در مقابل، قیام مهر ماه هم از همین سلاح ایجاد ترس باید استفاده کند و تا می تواند سرکوب کنندگان را بکوید و از دور خارج کند و نگذارد اینها زندگی معمول داشته باشند و نگذارد خودشان و خانواده شان احساس امنیت کنند. جنگ روانی را باید به خانه های تک تک سرکوب کنندگان انتقال داد.

(۵)بیمارهای ناشی از استرس، اظطرابها بی خوابیها ، افسردگیها و کابوسها:

در جریان قیام هر دو طرف)سرکوب کننده و مردم، در معرض تحارب شدید مرگ و زندگی می شوند و خصوصا این تداوم ، باعث می شود که در دو طرف جنگ، بیماریهای ناشی از استرسی توسعه بیابد.

این گونه بیماریها نه فقط عرصه احساسی را در می نوردند بلکه خصوصا بیماریهای حافظه ای هستند.

تجارب شدید ناشی از از استرس ها بعنوان حافظه “مسموم” بطور مکرر چه در خواب و چه بیداری تکرار می شوند و غیر قابل کنترل هستند برای فرد.

تداوم حافظه مسموم  اکثریت افراد را بتدریج از کار و زندگی و فعالیت معمول می اندازد و فلج می کند.

لذا همانطور که در جنگها اکثریت سربازان به مرور زمان دچر بیماریهای روانی می شوند در جریان قیامها هم این بیماریها بتدریج غالب می شوند 

یکی از هرصه های مهم پزشکی حمایتی قیامها تلاش برای شناسائی و درماتن و پیشگری و مشاوره هاست برای مبارزین صحنه ها و رژیم اسلامی هم بی تردید روی این مسئله سرمایه گذاری کرده.

توسعه دادن بیماریهای ناشی از استرس طبیعتا بخشی از اهداف هردو طرف قیام است.

اما متاسفانه  در بلند مدت یک جامعه ناسالم نتیجه این مبارزات است و بیماریهای روانی به رغم شکست یا پیروزی قیامها باید مدیریت شوند.

تجربه شخصی من اینست که افرادی که دچار بیماریهای ناشی از استرس می شوند عموما تا آخر عمر زندگی عادی نخواهند داشت و نیاز به مراقیبتهای ویژه پزشکی و روانپزشکی دارند.

(۶)تلاش برای دروغ پراکنی و انحراف افکار عمومی و مبارزه با آن:

طبیعتا یکی از اهداف مهم جنگ روانی توسعه مداوم توهمهاست در هر دو طرف.

حکومت می خواهد اینگونه جلوه دهد که “کنترل” را در دست دارد.

“حفظ کنترل ” و شکستن کنترل از سوی مردم موضوع مهم جنگ روانیست.

هر طرف که در این عرصه و تثبیت باور کنترل پیروز شود در جنگ نهائی برده است.

حکومت مرتب تلاش می کند بگوید که “چیزی نیست” این مخالفان هیچی نیستند پشه هم نیستند و “غلط می کنند به درخت تنومند اسلام” بشاشند و غیره! (به مهملات خامنه ای ت اشاره دارم)

قیام کنندگان هم دائم تلاش دارند نشان دهند که “خیابانها را در کنترل دارند شهرها را و ..”

در این میان حکومت از دروغ استفاده می کند و قیام کنندگان نباید در مقابل به خودفریبی دچار شوند و توهمهای خودشان را بسازند.

دروغ ابزار پیشبرد مبارزه نیست حقیقت را باید ابزار کرد.مبارزه بین حکومت اسلامی و مردم مبارزه بین دروغگوئی است با حقیقت گوئی.

(۷)تلاش برای توسعه پارانویا ، جداکردن و به جان هم انداختن مخالف:

یکی از ابزارهای مهم جنگ روانی از هر دو سو اینست که مخالفین را دچار پارانویا کنند و به جان هم بیندازند.

کاربرد وسیع لباس شخصیها و “رفتن در میان اعتراض کنندگان” و شناسائی ها از استراتژیهای مهم ایجاد پارانویاست.

حکومت اسلامی روی این ابزار عمل می کنند.

خامنه ای و دستگاه قضائی مرتب “صف مردم ناراضی” را از اغتشاش گران” جدا می کنند و این استراتژی جنگ روانی است.

در دوران پهلوی هم همین استراتژی تا اخر استفاده می شد.

جداسازیهای دیگر عبارتند از جداسازی مذهبی و قومی و تمرکز سرکوبها مقلا در کردستان یا سیاستان و بلوجستان و جداسازی روانی مناطق مرزی از مناطق مرکزی فارس نشین و…

حکومت اسلامی همچنان روی هویت اسلامی موهوم می کوید و خودش را ضعیفتر می کند.

چپ جامعه در این میان باید تمرکزش را بدهد روی انسان بودن و هویت انسانی و ارتبطش با جنگ طبقاتی و مادی جامعه و حول طبقه کارگر که اکثریت مطلق جامعه است جامعه را متحد کند.

نبرد بر سر هویت اجتماعی یکی از عرصه های مهم جنگ روانی است.

خلاصه کنم

مظالب بالا فقط تیترهائی بود که در مختصر اشاراتی بکنم.بطور واقع عرصه جنگ روانی باید بطور مداوم کاویده شود و بروز شود.

رژیم اسلامی در جنگ روانی با مخالف بسیار متبحر است و تمام عمر ننکینش تحربه جمع کرده

ازمان قیام ابزارهائی بیشتر برای جنگ روانی در هر دو سو ایجاد می کند و مبارزان راه ازادی و برابری و سوسیالیزم باید با تکیه بر علم و هوشیاری مدیریت جنگ روانی را در سمت خود مورد توجه خاص قرار دهند.

رژیم اسلامی را می شود و باید در جنگ روانی شکست داد و امید و شادی را در قبلها نگه داشست.همدلی و انسانیت در جریان قیامها رشد می کند.

قیامها و انقلابها جشن شادی مردم بوده اند.

زنده باد امید به اینده بهتر 

سرنگون باد نظام کثیف اسلامی  شکل بروز شده نظام سرمایه داری!


(*) در موضوع قیام مهرماه ۱۴۰۱ (مقالات اخیر از این نویسنده)  

پیرامون اتش سوزی زندان اوین و اهمیت هدف قرار دادن زندانهای رژیم اسلامی

www.azadi-b.com/?p=26759

حکومتهای غربی ، ژشت انقلاب مخملی اپوزسیون راست و شگردها

www.azadi-b.com/?p=26422

قیام ایران بر سر دوراهی مرگ و زندگی

www.azadi-b.com/?p=26124


پیشبرد الترناتیو چپ از همین الان

www.azadi-b.com/?p=25788

قیام “حجاب سوزان” را چه جنبشی به انقلاب کارگری تبدیل می کند؟ 

www.azadi-b.com/?p=25747 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate