یادداشتها …(۱۱)
= پیشروی جنبش آزادیخواهی در نقد کم و کاستی های آن است ، نه تنها فقط در ستایش آن که بعضی ها بدان مشغولند .
= پارلمان نشینان و دول اروپایی از رادیکالیسم جنبش ما بیشتر نگرانند تا از بقای حکومت جنایتکار اسلامی .
= هدف از تاکتیک فرسایشی نگه داشتن وضع موجود خسته کردن جنبش آزادیخواهانۀ پیشروان است .
ادامۀ تعرض بیشتر شکست تاکتیک دشمن است .
= محو و طرد شعار روحت شاد و تکرار مکرر شعار “نه به شاه” در جنبش کنونی سلطنت طلبان را هار و افسار گسیخته کرده است .
= دشمن به تاکتیک فرسایشی نگه داشتن وضع موجود تن در داده و هر جا که همانند بلوچستان و سنندج جنبش را تعرضی تر دید،سرکوب را شدت میبخشد. مند انقلابی در مقابل دشمن قرار نگرفته . بدییادداشتها …یادداشت دارد . مبارزات خیابانی توده ای نشده است .
= نقطه ضعف بزرگ جنبش ما اینست : یک حزب قدرتمند انقلابی در مقابل دشمن قرار نگرفته . بدیلی ندارد . مبارزات خیابانی توده ای نشده است .
کامنت ها :
این تراکت همان تراکت چند روز قبل است که عده ای را خوش نیامد . به زبانی دیگر است !
در رابطە با «حزب قدرتمند» . وجود ندارد. مقایسە با ۵۷ ممکن است درست نباشد. اما تا خمینی بە فرانسە نرفت-پائیز ۵۷- مرکزیتی اعتراضات را هدایت نمیکرد.
در مورد بدیل. « شورا های محل کار و زندگی(محلات) را تشکیل دهید» بعنوان شعاری کە پایە بدیل حکومتی آیندە باشد میتواند مطرح شود.
بدیل حکومتی ، هر بدیلی مورد نظر است . مثلا” حکومت شورایی .
متاسفانه این گفته ،
یک واقعیت انکار ناپذیر است بهروز جان
غیر واقعی نگفته ای
آنچه که حقیقت و عینیت دارد نبایستی از گفتن آن کسی رنجشی به دل بگیرد مگر اینکه برخورد خصمانه و نفی باشد که اصلا در این تراکت شما چنین موضوعی به چشم نمی خورد.
دستت درد نکند کوشای عزیز . پیشروی در نقد است نه تنها در ستایش که بعضی ها بدان مشغولند .
دقیقا بهروز جان
این باعث رشد ارتقا و پذیرش و نقد است که باعث پیدا نمودن ضعف ها و پیشروی و در جا نزدن است ونه دسته گل به خود تقدیم نمودن
درودها بهروز جان
مثل اینکه بعضی از جناب های باصطلاح منتقدهنوز در خواب راحت و شیرین بسر میبرند
باسپاس از اندیشەهایت ، بگذار حزب برای اولین بار در سیستم جامعە نقش درجە اول را نداشتەباشد و ادارەی جامعە بدست مردم بیفتد .از بزرگترین اشتباهات انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ قاپیدن قدرت از دست مردم واتحادیە ها بود کە بە حزب نازنین و تافتەی جدا بافتەی بولشویک واگذار گردید .
سپاس کاک رشاد عزیز ، بدون حزب مبارزه راه دیگر میرود . ادارەی جامعە بدست مردم به تنهایی ممکن نیست . حزب پیشرو لازم است . انقلاب اکتبر را بولشویک نه قاپید . بلکه با شرکت و رهبری به ثمر رساند . حالا چه ایرادی داشت باید نوشت .
حداقل رهبران میدانی دارد !
انقلاب همیشه به شکل کلاسیک صورت نخواهد گرفت ، چه بسا با اوجگیری جنبش و شرکت قاطعانه کارگران ، و تودهای محروم ، میتواند در صفوف خود رهبر و یا رهبران خویش را بوجود اورد .
کاک هاشم جان ، مبارزۀ خیابانی پراکنده است و مبارزین آن هنوز رهبران میدانی ندارند . موارد بالا هم واقعیات موجود هستند . حزب ، بدیل و شرکت طبقات هم عناصر امروزیند . شکل کلاسیک را متوجه نیستم .
کاک بهروز ، جنبش رهبران میدانی دارد که جوانان و معترضین را به خیابان میکشاند ، همانند اعتراضات دانشجویی در زمان شاە ،که رهبری میشد .
شکل کلاسیک به این معنێ است ، که حتما باید از پیش یک فرد و یا یک حزب موجود باشد ، که مبارزات را رهبری کند .
همچنان که اشاره کردم ، در بطن مبارزه گسترده تودە ایی ، امکان رهبری میتواند بوجود بیاید .
تا این رهبر چە کسی ، و از چه طبقە ایی باشد ، بستگی به میزان رادیکالیسم جنبش دارد !
قطعا” مبارزینی فعال تر وجود دارند که سعی در گشاندن دیگران به این مبارزه را دارند . اما رهبران میدانی را بدلیل پراکندگی و شتاب آن تا به حال نمیشود مشاهده کرد و معلوم نیست .
انهم بستگی به همه گیر شدن ، عمیق شد ن ، و وسعت اعتراضات دارد .
مشکل این نیست مشکل این است که احزاب کهنه خارج نشین هیچ وقت سعی نکرده اند به خواست مردم تن بدهند و در هر زمان سعی در مصادره حرکات مردم بنفع حزب خود شده اند اکنون زمانیست که احزاب دنباله روی مردم باشند و تنها تجربیات خود را در حمایت خواست مردم بکار گیرند اگر مشترکات همه احزاب خواسته های عریان مردم باشد که باید چنین باشد آنگاه همه حول آن متمرکز شوند بدون تفرقه در جهت خواست مردم حرکت کنند و در مجامع بین المللی تلاش کنند تا حمایت جامعه بین المللی را برای خیزش مردمی کسب کنند. موفق خواهند بود. متوسط شعور سیاسی مردم بجرات از بیشتر احزاب خارج نشین بالاتر رفته
حزب ستاد رهبری دیگر تاریخ مصرفش به پایان رسیده
دوستان لپ مطلب رو نوشتند،،، این تحلیل ها مال ۵۷ بود بدرد الان نمیخوره ،،، این انقلاب یک انقلاب امانیسم هست ، حقوق اولیه بشری ، بهترین رهبر ها رو هم مردم در میونشون دارن، نباید مث ۵۷ فک کرد، اپوزیسیون خارج کشور فقط باید بدون غرض مردم و حمایت کنن و براشون کارکنن و هیچ تحلیلی هم ندن !! چرا که چه بسا این تحلیلها
خودش جنگ روانی تولید بکنه و باعث تضعیف مردم بشه
رھبری شورائ و انتخابی بودن تمام ارگانھا و مقام ھای اجرائ ضامن ماندن قدرت مردم در صحنە است !
دو حزب اصلی و حاکم نوبتی در امریکا ثابت کردەاست کە مردم را از صحنە قدرت بیرون می کند !
نمونە شوروی کە کاک رشاد بان اشارە کرد چە بر سر جھان اورد ؟
اما در امریکا کە ھنوز مردم نقشی کە دارند ھمان انتخابات ارگان ھای اجرائ است و مقام ھای انتخاب شدە از ترس انتخاب نشدن دوبارە ناچارند تا اندازەای بە مردم مراجعە کنند !
نقطه ضعف جنبش ما اینست که اصلا نقطه قوتی غیر از جان فشانی یک جمعیت قلیل جوان ندارد !
یعنی هیچ نقطه ضعفی جنبش ندارد .
نه، بهروز جان، برعکس، هیچ نقطه قوتی ندارد، مگر معدودی جوان جان بر کف که دارند از جانب ۸۰ میلیون نفر می جنگند. نه رهبری دارند، نه تشکلی، نه کسی بهشان رهنمود راهگشائی میدهد، و نه حتی شعارهای درست و حسابی دارند.
حرفتان درست است . فقط معنی “نه” را متوجه نیستم .
شما در واقع بصورت سوال نوشته ای «یعنی هیچ نقطه ضعفی جنبش ندارد؟». من جواب دادم «نه، برعکس، هیچ نقطه قوتی ندارد…».
جمشید عزیز ، ممنون از ابراز نظرت .
پیشروی جنبش آزادیخواهی در نقد کم و کاستی های آن است ، نه تنها فقط در ستایش آن که بعضی ها بدان مشغولند .
بهروز شادیمقدم
۱۳.۱۰.۲۰۲۲