قیام ایران بر سر دوراهی مرگ و زندگی

مقدمه:

مصاحبه تلویزیونی  اخیر ابراهیم رئیسی بعد از برگشتش از سفر مفتضحانه از نیویورک ، بخشیش مربوط بود به قیام  بی سابقه مردم در اعتراض به قتل مهسا  .در این بخش او دائم تکرار می کرد که “ما باید اقتصادمان دائم تولید کند و نایستد”! بواقع ترسش را از اعتصاب سراسری رسما اعلام کرد.

ایشان مهملات زیادی گفت و می گوید و خواهد گفت .منجمله داستان “خط قرمز بین اعتراض و اعتشاش” که تکیه کلام همه دیکتاتورهاست منجمله پهلوی جنایتکار در سال ۵۷! 

همه دیکتاتورها وقتی زمین زیر پایشان داغ می شود تکرار می کنند “اعتراض خوبست اغتشاش بد است” 

از این مقدمه بگذرم برسم به نکته اصلی این نوشته :

۳ سال پیش در حاشیه قیام ۹۸ نوشتم:

” قیام ۸۸ نشان داد که بازی با باندهای حکومتی راه نیست چاه است.نمی شود به موسوی رای داد و ارزوی تغییر کرد.

قیام دیماه ۹۶ نشان داد که شعار مرگ بر جمهوری اسلامی را نمی شود بطور مسالمت امیز جلو برد.برای چلو برن این شعار باید ۳ عنصر تظاهرات خیابانی و اعتصاب عمومی و قیام مسلحانه توده ای بسرعت در هم تلفیق شوند. قیام وقتی اغاز شد وقت ندارد که تلف کند و حکومت بسرعت از تعللها استفاده می کند.

قیام ابان ماه امسال همین درسها را تکرار کرد .فعالین قیام ۹۸ بسیار رادیکالتر وارد شدند و تهاجمی تر عمل کردند اما کافی نبود.رژیم هنوز از تعللها سود می برد و با تیر اندازی به مردم فاقد سلاح قدرت پس زدن دارد.هنوز جامعه برای تعیین تکلیف نهائی اماده نیست.هنوز حلقه های ۳ گانه مورد نیاز به هم وصل نشده اند.

همانطور که در مقالاتم در حاشیه قیام ۹۶ توضیح دادم عنصر زمان را باید اهمیت داد.قیام ۹۶ و قیام ۹۸ هردو ثابت کردند که نقطه ضعف رژیم سرعت عمل و سازماندهی سراسری قیام کنندگانست.

هر قدرگستره جغرافیائی وستفتری بطور همزمان وارد صحنه شوند رژیم ناتوانتر است.

قیام ۹۸ ثابت کرد که سازماندگان منطقه ای باید با امادگی وارد میدان شوند .باید بتوانند سیستم ارتباطی را در مقابل قطع شبگه ارتباطی حفظ کنند و باید بتوانند بطور تهاجمی عمل کنند و نه تدافعی.مراکز رژیم را بزنند عواملش را نابود کنند و قیام را به سطح اعتصاب عمومی رشد دهند و نهایتا با سازماندهی قیام مسلحانه کار رژیم را تمام کنند.

این درسها بخشی از دسهای قیام ۹۸ است که طبیعتا سازماندگان محلی باید بسیاری از این درسها را بنویسند و منتشر کنند برای مرجله بعدی.”

قیامی که هم اکنون هفته دومش را هم در خیابانهای سراسر ایران می گذراندو با تشدید تیر اندازیها به مردم و توسعه امواج دستگیریها بتدریج وارد مرحله جدیدی می شود، نگرانیها و اضطرابهائی را در قلبهای عاشفان راه ازادی به همراه دارد.

نگرانی اینست که این قیام هم به رغم توسعه زیادش به رغم شوقی که در قلبها انداخته به همان سرنوشت قیامهای ۹۸ و ۹۶ دچار شود و نسل جدیدی را که به خیابانها آورده مایوس و سرکوب شده راهی زندانها و چوبه های دار و شکنچه گاهها ببینیم و چرخه تداوم جنایت رژیم اسلامی ادامه یابد.

لذا اون تب و تاب و شوق روزهای اول قیام  را باید چاشنی تفکر عمیقتر کرد و پله های بعدی را دنبال کرد که زمان به نفع ماندگاری فقط در خیابانها و دویدن در مقابل گلوله های حکومتیان نیست و اگر قیام مراحل بعدی خود را جلو نرود بی تردید سرکوب خواهد شد.

من در این مقاله اشاره به گوشه هائی از واقعیت موجود می کنم و امیدوارم این نوشته ها بدست فعالین خصوصا در ایران برسد و کمکشان باشد:

(۱)تاکتیکهای رو بروز شده حکومت اسلامی  در مقابل قیام کنونی ایران:

نحوه برخورد حکومت در مقابل این قیام تفاوتهائی مشخص با دورانهای قبلی دارد .اینها به تکرار همان برخوردهای قبلی دلخوش نکرده اند.

استفاده گسترده از نیروی انتظامی در جلوی صحنه ها و کاربرد نیروهای لباس شخصی درون جمعیت برای اطلاع گرفتن و منحرف کردن تظاهرات اینبار متدهای اولیه حکومت است.

دستگاه سرکوب حکومت که توسط سپاه پاسداران و واحدهای اطلاعاتیش رهبری می شود در فاز اول قیام بنوعی تلاش کرده پنهان بماند و حتی خیابانها را بیشتر باز بگذارد تا مردم و خصوصا جوانان خوب بتازند و احساس پیروزی کنند.

این یک جنگ کاملا حساب شده روانی است از سوی دستگاه رژیم اسلامی.

متاسفانه قیام کنندگان به اندازه سرکوب کنندگان تجربه ندارند و حرفه ای نیستند.

قیام کنندگان که عموما نسل بسیار جوان هستند(جوانتر از قیامهای قبلی) تنها سلاحشان تعدادشان است و شوری که در سر دارند و همت خودشان و از خودگذشتگیهایشان.اینها خوب است اما کافی نیست.

دستگاه سرکوب می داند که زمان و زمینگیر کردن قیام کنندگان در خیابان و جلوگیری از توسعه قیام به فاز اعتصاب سراسری کار قیام را یکسره خواهد کرد.

از سوئی اگر دستگاه سرکوب بتواند شکاف نسلی موجود در تظاهرات را نگه دارد و جلوی پیوستن نسلهای بالاتر به این قیام کنندگان نشود اگر بتواند ابزارهای تفرقه را در میان قیام کنندگان تقویت کند و اگر بتواند رهبری واحد سراسری را جلوگیری کند ، در فاز بعدی ، دستگیریها و سرکوبها براحتی کمر قیام را خواهد شکست.

در حال حاضر تمرکز رژیم روی جلوگیری از اعتصاب سراسری است و حمله نظامی به کردستان عراق هم دقیقا هدفش همینست که احزابی که می توانند مشاه اعتصاب سراسری را در کردستان بکشند و زمینه اعتصاب سراسری در سطح ایران را فراهم کنند ساکت شوند.

لذا دو طرف قیام در ایران روی فاز دوم قیام(آعتصاب سراسری) در حال فعالیت هستند که از دید من سرنوشت ساز است و زمینه ساز فاز نهائی یعنی قیام مسلحانه توده ای که به رژیم خاتمه دهد.

(۲)پتانسیلهای رژیم اسلامی برای سرکوب را دست کم نگیریم

همانطور که گفتم از دید من رژیم اسلامی تا امروز بیشتر فضا سازی کرده بطور عمدی برای ورود قیام کنندگان و از توان واقعی سرکوب خود استفاده نکرده.علاوه بر دلایلی که گفتم، دلیل دیگری هم هست و آنست که ورود سرکوب وسیع عامل شکست درون نظام سرکوب هم خواهد شد.

درست است که درون دستگاه سرکوب رژیم احتمالا دهها هزار از مزدوران متحدین رژیم در کشورهای دیگر هم حاضرند.

عواملی متعلق به حزب الله لنبنان و بشار اسد گرفته تا اراذل احزاب شیعی غراق و افعانستان.این عوامل سرکوب کمتر تحت تاصیر روانی سرکوب کردن قرار دارند و بی تردید در میان سرکوب کنندگان فاز بعدی خواهند بود.

نکته دیگر اینست که قیام امروز در ایران بیشتر متکی است به سیستم الکترونیک ارتباطی(اینترنت و تلفن) و اینها نکات ضعف می سازند هم برای بلاک کردن این سیستمها هم برای جاسوسی رژیم و ارتش سایبری رژیم هم روی این موضوع بسیار فعالست.

لذا لحاظ کردن “عقبه های رژیم سرکوب” و پتانسیلهائی که هنوز به میدان نیاورده بسیار اهمیت دارد. همه اینها به فعالین قیام  این نکته را واگو می کند که “زمان را باید دریافت و لحاظ کرد”

زمان می تواند بر علیه قیام کنندگان باشد اگر در جلو رفتن تاخیر کنند و در جلوبردن فازهای قیام کوتاهی شود.

(۳)قیام ایران قیامی بدون سر سراسری؟

تا حدی و مرحله ای قیام می شود بطور منطقه ای و هماهنگیهای مقطعی جلو برود و در حدی دیگر این گافی نیست و نیاز به رهبری سراسری هست.این رهبری نه فقط بعد روزمره سازماندهی باید داشته باشد بلکه باید بتواند جلو بردن فاز اعتراض خیابانی به فازهای بعدی را هماهنگ کند.

رهبری متمرکز سراسری نه فقط بعد “اعتراضی و سلبی” قیام را باید نمایندگی کند بلکه باید بعد اثباتی داشته باشد . کسی متوهم نماند که این قیام دیگر دنبال خون خواهی یک دختر نیست بلکه دنبال سرنگونی کامل رژیم موجود در ایرانست. این هدف باید تثبیت شود و به دنبا اعلام شود.

تلاشهائی که این قیام را در سطح محدود خون خواهی از چند نفر نگه می دارد همانست که در سابق قیام ۸۸ را در سطح موسوی و جنبش سبز نگه داشت.

خیر! بطور رسمی باید اعلام شود که هدف قیام امروز پایان حکومت است و نه یک کلمه کمتر!

 رادیوی بی بی سی از همین الان در تبلیغاتش تلاش دارد این قیام را قیام دادخواهی چند نفر اعلام کند.

مشکل قیام امروز ایران اینست که دستگاه سرکوب همچنان قوی است و تلاش برای سازماندهی متمرکز سراسری و ساختن رهبری خصوصا بطور علنی بشدت تحت کنترل رژیم است.این قابل فهم است اما بدون عبور از این سد قیام امروز ایران شانس ندارد و اینهم از جمله معضلات حیاتی است که باید گشوده شود.

 (۴)آلترناتیوهای چپ و راست ، دوراهی قیام موجود ایران:

قیام موجود ایران از حهات مختلفی در دو راهی مرگ و زندگی است.نهالی است که تکلیفش به انتخاب سریع به تحرک سریع فعالین وابسته است.شکست این قیام اینبار یعنی کشتارهای به مراتب بیشتر از قیام ۹۸

راست سیاسی ابزارهای تبلیغاتی بیشتری دارد چه نوع حکومت کنونی و چه نوع پهلوی چی که از مدیای جهانی برای تسخیر قیام خیز برداشته. این گرایش توان پیروز کردن قیام را ندارد و مستند به تاریخ قیامهای ایران همواره چوب شده لای چرخ قیام.

یادمان هست رضا نیم پهلوی التماس می کرد مردم کنار خاتمی بمانند یا کنار موسوی و “مبارزه مدنی کنند” و ترس او از انقلاب بیشتر بود از ترسش از خود رژیم اسلامی.

راستها در طیف خود همین امروز هم دو دوزه بازی می کنند و تمام چشمشان به امریکا و حکومتهای غربی است که از بالا “کاری کنند تا اینها بقدرت برسند”!

این چپ جامعه است که طبیعتا مخاطبش زحمتکشان و طبقه کارگر است انها که همواره بار قیامهای ایران بدوششان بوده و خواهد بود.

لذا از دید من تمامی گره های قیام موجود دست چپ را می بوسد و حیات و ممات این قیام وابسته است به دخالتگری چپ جامعه در تمامی سطوح.

چپ این قیام را رادیکالیزه می کند روی شانه های خواستهای وسیع اجتماعی قرار می دهد .

شعارهای سلبی موجود در خیابانها باید رادیکالیزه شوند  و ورای “مرگ خامنه ای”(که معلوم نیست زنده است یا مرده!) یا “مرگ بر دیکتاتور” به خواستهای اثباتی خود  منجمله ازادی بلاقید و شرط دستگیر شدگان و تمامی زندانیان سیاسی به سرنگونی کامل رژیم اسلامی و طبقه سرمایه دار عروج کند.

(۵)کاسبکاری غرب و حکومت امریکا و خوشخیالی راستها 

سالهاست راستها روی سناریوی “امریکا حکومت اسلامی را سرنگون کند” شکم چرب کرده اند! در این قیام هم اینها روی بیانات حکومت امریکا و اروپا زیاد سرمایه گذاشته اند.

کجای دنیا این حکومتها منافع خود را گذاشته اند افتاده اند دنبال منافع مردم ؟

حکومت امریکا و اروپائیها دو دوزه بازی می کنند و از قیام مردم ایران ابزار فشار ساخته اند برای مذاکره با رژیم اسلامی

تا قیام به انقلاب واقعی تبدیل نشود این فاز “دودوزه بازی” ادامه دارد و بعد پیروزی انقلاب مردم هم طبیعا اگر راست شکست جانانه از چپ بخورد  طراحی برای بحرانسازی و سرنگونی حکومت مردم در راه خواهد بود.

لذا توهم راست را باید چپ در ایران بشکند و نشان دهد که حکومت امریکا و ارزوپا دنبال حق مردم ایران نیستند و تا اخرین لحظه با حکومت اسلامی کار خواهند کرد.

حکومت اسلامی و طالبان و داعش را حکومتهای امریکا و غربیها در منطقه سازمان دادند و حمایت کردند و از اسلام سیاسی سودها برده اند.برنامه بلند مدت خاورمیانه ای غرب و بلوک روسیه و چین پایان دادن به اسلام سیاسی نیست و انرا نیاز دارند.

تنها و تنها شانس انقلاب ایران اتکا به خودش و به دستان پرقدرت طبقه کارگر ایرانست و منطقه و دنیا.

اگر انقلاب ایران شانس پیروزی دارد این تکیه کردنست به مردم دنیا .برخورد به حکومتهای غرب و روسیه و چین از سر قدرت باید باشد و نه از سر التماس برای کسب قدرت!

خلاصه کنم:

بطور واقعی لحظات حساس و مرگ و زندگی در مقابل قیام مردم در ایران ایستاده.سرنوشت ایران و منطقه خاورمیانه به این قیام وابسته است و سرنوشت قیام به تصمیمی که جامعه و فعالین می گیرند سر دوراهی مهمی که ایستاده اند.

نمی شود به این سطح موجود از مبارزات دلخوش کرد.به رغم همه شورها و فداکاریها  این قیام براحتی قابل سرکوب خواهد شد اگر فرانروید.

همه تلاشهای نسل با تجربه تر باید روی این نوزائی قیام متمرکز باشد.

زنده باد امید به فراروئی قیام ایران به رادیکالترین انقلاب قرن ۲۱!

منابع بیشتر:

پیشبرد الترناتیو چپ از همین الان

www.azadi-b.com/?p=25788

قیام “حجاب سوزان” را چه جنبشی به انقلاب کارگری تبدیل می کند؟ 

www.azadi-b.com/?p=25747 

توسعه اعتصابات کارگری در ایران بخشی از جنبش سرنگونی انقلابی است

www.azadi-b.com/?p=80564

پس لرزه های قیام ابان ٩٨ و تاثیرات ماهوی آن در جنبش مردم و نظام حکومت اسلامی

www.azadi-b.com/arshiw-b/?p=76927

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate