اصل جهان بر اساس تغيير است

ویژگی‌های روانی انسان امروز پر است از تناقض ، سخت کار می‌کند تا به هدف‌های خود برسد ، اما وقتی که موفق می‌شود ، شادیهایش در قیاس با زحمات و کوشش‌ و حرص و طمع ورزی که بکار برده است بسیار زودگذر و اندک است.

برای دوستان و اطرافیانش در زندگی آرزوی موفقیت دارد ، اما اگر روزگار به کامشان باشد، نمی‌تواند جلو حسادت خود را بگیرد ..

تفکر داشتن ، هر شخصی و هر چیزی را مُرده و بی‌روح و تابع قدرت دیگران می‌کند ، انسانی که دچار شئ سروری و از خود بیگانه شده است

اسباب و وسایلش است که برایش تصمیم می‌گیرند. انسان مصرف‌گرا و انحصار طلب،

دندان‌پزشک من، وکیل من، آرایشگر من، کارگر من، استاد من ، ماشین من ، خانه من ، دختر من ، پسر من ، همسر من و ….که این‌ها نشان از تملک دارد.

اریک فروم در کتاب ارزنده «داشتن یا بودن» ماهیت داشتن را این‌طور بیان می‌کند:

ما به پدیده ها به چشم مایملک نگاه می کنیم و به آنها چنگ می زنیم تا پیش خودمان نگه داریمشان.

ما به جای آنکه دنبال دانستن باشیم، دنبال جمع کردن اطلاعات هستیم،

به جای آنکه از پول لذت ببریم، دنبال ذخیره کردن برای آینده هستیم،

به جای آنکه به بچه هایمان فرصت حضور و زندگی کردن بدهیم، سعی می کنیم مثل یک دارایی آنها را داشته باشیم، تا آنطور که ما می خواهیم زندگی کنند و به آنچه ما باور داریم، ایمان بیاورند ….

به جای آنکه از لحظه ای که در آن هستیم لذت ببریم، سعی می کنیم با عکس گرفتن، آن لحظه و خاطره را تصاحب کنیم و….

شاید یک نتیجه این تمایل ما به داشتن و نگه داشتن، این باشد که مرتب دنبال ثبات می گردیم؛

می خواهیم همه چیز را در بهترین حالت آن حفظ کنیم، دوست داریم همیشه جوان بمانیم و سالم،

چقدر نگران می شویم از اینکه روی صورتمان چروک جدیدی افتاده باشد

دوست داریم وسایلی که به ما مربوط است،نو و سالم باقی بمانند…

در همه اینها ما دنبال “ثبات” و “قرار” هستیم،و از این بابت متحمل اضطراب و رنج می شویم،

نگرانی اینکه ثبات در مسایلی که به ما مربوط است، از بین برود..

در حالی که در دنیا هیچ چیز ثبات و قرار ندارد، هیچ چیزی “همانطوری که هست باقی نمی ماند”.

و این قانونی است که ما مدام آن را از یاد می بریم.

اگر جرات داشته باشیم این قانون را بپذیریم که دنیا در حال تغيير است و هیچ چیز پایدار نیست، به آرامش بزرگی می رسیم .

ما برای آنکه “قرار” را حفظ کنیم، بی قرار می شویم،

هرگاه سعی می کنیم پدیده ای را همانطوری که هست حفظ کنیم، دچار اضطراب و رنج فراوان برای “حفظ قرار” آن پدیده می شویم.

بی قراری آدم ها عمدتا نتیجه این است که به دنبال ثبات می گردند.

تنها اصل ثابت جهان، بی ثباتی است. ” تغيير”

فقط تغيير است که ثبات دارد.

و ما مدام در حال نقض این مهم ترین قانون جهان هستیم.

اصل جهان بر اساس تغيير است.

م شكيب

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate