انقلاب ما فمینیستی نیست، کارگری است

شاید حرف جدیدی نباشد اما ارزش تکرار را دارد: اعتراضات به قتل مهسا نشان داد که تمایل به قوم گرائی، ملی گرائی و مردسالاری در میان توده مردم بسیار ضعیف، حاشیه ای و قابل چشم پوشی است. این گرایشات ضد انسانی ابزار حکومت اسلامی از یکسو و اپوزیسیون قوم پرست، ملی گرا و آریا پرست از سوی دیگر برای تفرقه پراکنی است. هر دو این نیروها، چه در قدرت و چه در اپوزیسیون، دست برقضا بشدت مردسالار و ضد زن هم هستند. زمین مبارزه برای گرایش برابری طلب سوسیالیسم کارگری شخم خورده است. اعتماد بنفس داشته باشیم.

 

بگو: آزادی، برابری، حکومت کارگری

**

نه فمینیستی، کارگری

وقتی تحرک اجتماعی توده ها سر نداشته باشد، خیلی ها، بخوان گرایشات مختلف سرمایه داری، با پاترونایزینگ – هندوانه زیر بغل گذاشتن — تلاش میکنند خود را سر آن معرفی کنند تا مهارش کنند. یکی از این گرایشات فمینیسم است. یکی از برجسته ترین خصلت های مبارزات ۱۰ روز گذشته ما ضدیتش با تبعیض جنسی است، اما در ضدیت با جنس مرد نیست. درست بهمین دلیل دعوای ما، زنان و مردان، با جمهوری اسلامی است، حکومتی که ذاتا ضد زن است. فمینیست ها، خصوصا فمینیست های غربی تلاش میکنند کم کم تصویر مبارزه توده خشمگین علیه حکومت را به یک دادخواهی، که در آن زنی قربانی شده است، تنزل دهند.

انقلاب ما با شرکت قوی زنانی که ۴۳ سال با آپارتاید جنسی دست و پنجه نرم کردند، خصلت رهائی بخش بمعنی برابری طلبانه خصوصا در حقوق مرد و زن را دارد اما انقلابی ‘زنانه’ نیست، انقلابی جنسیتی نیست، همانطور که جنبش ضد آپارتاید آفریقای جنوبی ‘جنبش سیاهان’ نامگذاری نشده بود. انقلاب ما برای آزادی و برابری تمام انسانها صرفنظر از جنسیت، رنگ پوست،  عقیده، محل تولد، سن، زبان، گرایش جنسی و …  در تمام شئون زندگی اجتماعی است، انقلاب ما علیه تبعیض جنسی، علیه تبعیض قومی و مهمتر از همه علیه  نابرابری اقتصادی، علیه استثمار است.

انقلاب ما بدلیل عمق آزادیخواهانه و برابری طلبانه اش، انقلابی کارگری است.

بگو: آزادی، برابری، حکومت کارگری

**

با درود به

سپیده قلیان، اسماعیل بخشی، عسل محمدی، جعفر عظیم زاده، پروین محمدی، علی نجاتی، رضا شهابی، نسرین جوادی، اسماعیل عبدی، آنیشا اسداللهی، عاطفه رنگریز، ندا ناجی، مرضیه امیری و …

می‌دانیم هزینه ای که شما طی سالها و اغلب دهه ها در مبارزه رودرو و بی امان خود با جمهوری اسلامی پرداخت کرده و همچنان در سیاهچالهای حکومت اسلامی میپردازید کمر شکن بوده اند. آثار زخمها و شکنجه های فیزیکی، خراشهای روحی و ضایعات مالی بیانگر گوشه هائی از هزینه ها بر تار و پود شماست. آنچه شما برایش از جان مایه گذاشتید امروز به بار نشسته است: جوانانی که بی مهابا جمهوری اسلامی را به چالش مرگ و زندگی کشانده اند. آنها امروز به نفوذ شما  در طبقه کارگر احتیاج دارند. آری، به شما احتیاج دارند. با فراخوانی جمعی به اعتصاب عمومی کارگران، تلاش کنیم مبارزات خیابان ها را به خروش اعتصابات سیاسی کارگری پیوند دهیم.

**

چرا سازماندهی اجتماعات بدون اینترنت موفق بوده؟

قدیما بهش میگفتن ‘تظاهرات موضعی’ یعنی خرده اجتماعات در گوشه کنار شهر برای پراکنده کردن نیروهای سرکوبگر. اجتماعات اخیر در شهرهای بزرگ درست باین دلیل که شکل تظاهرات موضعی بخود گرفته، در محله های متعددی است، هم نیروی سرکوب را پراکنده کرده و هم نیاز به اینترنت برای سازماندهی را منتفی کرده. هر محله با پخش دهن به دهن خبر تجمع، اطلاع رسانی میکند، یا حتی با نگاه از پشت پنجره میشه دید که آیا هسته اولیه تجمع شکل گرفته یا نه.

**

با انتخاب ملونی، موسولینی مونث در انتخابات دیروز ایتالیا و پیش از آن در سوئد، این کلام منصور حکمت بار دیگر موضوعیت پیدا میکند: “دنیا بدون خطر سوسیالیسم به چه منجلابی تبدیل” شده است. یک انقلاب سوسیالیستی در ایران میتواند ورق را برگرداند.

**

شعار ‘مرگ بر شاه’ و سانسور رسانه های فارسی

در اعتراضات جاری تنها جائی که اسمی از شاه آورده شد، در شعار “مرگ بر ستمگر، چه شاه باشه چه رهبر” بود. قابل توجه آنکه هیچیک از رسانه های فارسی زبان دولتهای غربی(رادیو فردا، بی بی سی، رادیو فرانسه، صدای آمریکا، دویچه وله، ایران اینتر ماستمال و … ) آنرا منعکس نکردند در حالیکه پیشتر وقتی ۵ نفر میگفتن رضا شاه روحت شاد، آنرا در تیتر اول خبری شان جا میدادند. راستی شاید دل حککا هم بدرد آمده باشد، هر چه باشد انقلابیون شعار “اپوزیسیون اپوزیسیونی” دادند!

**

انقلاب ۵٧ و انقلاب جاری

ما که تجربه انقلاب ۵۷ را داریم باید آگاهانه الگوی آن انقلاب را از ذهنمان پاک کنیم. انقلاب جاری ۱ و ۲ و ۳ ی انقلاب ۵۷ را دنبال نمیکند برای اینکه ما با یک جانور عادی سر و کار نداریم، البته دور از جان هر جانوری. ج ا در عرض ۴۳ سال سرکوب شبانه روز چنان تار و پود جامعه را از هم دریده که برای هر کاری باید از صفر شروع کرد. جمهوری اسلامی متشکل از یک مشت قمه کش است که مسلسل و کاتیوشا هم در دست داره، یک مشت قاتل و الوات که به کارتلهای مخوف مواد مخدر در مکزیک و برزیل آموزش شکنجه و آدم کشی میدن، به معنی دقیق کلمه، استعاره نیست. پیشرفته ترین سازمانشان، سازمانهای تو در توی سرکوب و اطلاعاتی و بهترین دستاورد تکنولوژی شان ابزارمثله کردن و شکنجه است.

۴۳ سال آزمون و خطا به ما یاد داد که برای مقابله با این وحشیها باید همین کاری را کرد که جوانان در ۱۰ روز گذشته انجام دادند‌‌. از همان درب خانه که میای بیرون باید مولوتوف یک دستت باشه، پنجه بکس و آجر در دست دیگه ات و باید در هزار نقطه ایران همزمان اعتراض راه بندازی تا نتونن سرکوبت کنند.  این تازه قدم اولمان است.

**

پرچم شیر و خورشید و پرچم سرخ

سلطنت طلبها پرچمهای بسیار بزرگتر از تعداد و قد و قواره شان را همه جا در صفوف ما رخنه داده بغل میکنن تا تاثیر بصری بر بینندگان داشته باشند‌. چرا ما کمونیستها نباید پرچمهای سرخمان را بغل کنیم تا ابعاد و تعداد واقعی مان را منعکس کنیم؟

**

سپاهی و ارتشی با خروج از صفوف سرکوبگران از جرائمش میکاهد‌. قول تبرئه به کسانی که مرتکب جنایت شده اند نمی‌دهیم اما هر چه زودتر از صف جانیان خارج شوند برای خودشان بهتر است.

**

توده معترض معضل سازماندهی اعتراضاتش را ندارد. این تشکلات منسجم سیاسی هستند که مشکل سازماندهی و یا هدایت توده معترض را دارند.

 **

مهمترین کمبود اعتراضات جاری، فقدان نماینده سیاسی مورد تائید معترضین است. مشکل اصلی معترضین تشکیلاتی نیست، اینکه شورا درست کنند یا کمیته معضل اصلی نیست. فقدان نماینده متشکل سیاسی البته عادی است چون اعتراضات خودجوش بودند اما در هر صورت این فقدانی است که لازم است از طرف سوسیالیستها تامین شود.

**

میلیتانسی بالای جوانان در خیابانها شور انگیز و باشکوه است. تعداد کل شرکت کنندگان در مجموع حدود ۱٤۰ شهری که اعتراضات در آنها برگزار شده، با حساب سرانگشتی و تقریب بالا به حدود یک میلیون نفر میرسد. این تعداد بهیچوجه بازتاب میلیونها نفری که مایلند و می‌توانند به اعتراضات بپیوندند نیست. میلیتانسی و مقابله شجاعانه جوانان، که وسعت و پراکندگی اعتراضاتشان توان تمرکز سرکوبگران اوباش جمهوری اسلامی را بشدت پائین آورده است. به این ترتیب فضای خیابان امن تر شده است. ضمن اینکه این فرم از مبارزه لازم است ادامه یابد، باید امکان دخالت میلیونی توده های زحمتکش که بهر دلیل در شکل جاری اعتراضات شرکت ندارند فراهم شود. همه کس امکان جنگ و گریز خیابانی ندارد. میلیتانسی جوانان حکم بازگرداندن امنیت در خیابانها را پیدا کرده است اما خیابانها نباید صرفا محل تجمع میلیتانتها باشد. صف اعتراضات خیابانی باید میلیونی شود. اعتصاب عمومی کارگر، محصل و دانشجو چنین گسترشی را ممکن میکند

**

اعتصاب کارگری آری اما اعتصاب سرمایه اگر به ما شر مرساند، خیری برایمان ندارد. اعتصاب بازاری و کسبه و دلالان ارز و بنگاههای معاملات ملکی ضربه ای به اقتصاد سرمایه داری نمیزند. از نظر سیاسی نیز آنها هیچگاه در کنار توده زحتمکش قرار نمیگیرند، هیچگاه! تنها کسی که با اعتصاب کاسب و دلال و بازاری جریمه میشود مزد بگیر کم درآمد است. از فردای اعتصاب سرمایه، قیمت کالای کاسب و دلال و بازاری بالا میرود.باشد، لازم است توده میلیونی زحمتکشان را به خیابانها کشاند. در این مسیر، اعتصابات کارگری و از امروز، دانش آموزی و دانشجوئی نقش مهمی در دخالت میلیونی توده های زحمتکش بازی میکنند.

**

تبعیض جنسی ملغی باید گردد

زندانی سیاسی آزاد باید گردد

جمهوری اسلامی نابود باید گردد

حکومت شورائی ایجاد باید گردد

آزادی، برابری، حکومت کارگری

**

متن بالا استاتوس آپدیدت های فیسبوکم است.

***

 

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate