شب همه شب شکسته خواب به چشمم
گوش بر زنگ کاروانستم
با صداهای نیم زنده ز دور
هم عنان گشته هم زبان هستم.
بیش از چهار دهه هست هر صدایی را تحت عنوان “منافق، محارب، ضد انقلاب – وابسته به بیگانه، بخطر انداختن امنیت ملی و تشویش اذهان عمومی” سرکوب کرده اند ولی قیام شروع شده است.
بیش از یک هفته است که در چهار گوشه کشور اعتراضات شعله ور شده است. اعتراضاتی که نتیجه یکی از انواع سرکوبی است که بیش از چهار دهه زنان کشور را در تمامی زمینه ها کنترل کرده اند. زنانی که از تولد حکومت جدید در تمامی زمینه ها حق اشان پایمال شده از خانه، محیط کار وجامعه. همگان می دانند قشر سرمایه دار بالای هرم قدرت در ایران پایبندی به اصول اسلامی ندارند وجوانان چهاردرصدی زندگی اشرافی اشان دست کمی از زندگی اشرافی قدرتمندان سرمایه داری جهانی ندارد. برپایی نهادهای مانند گشت ارشاد کنترل زحمتکشان است.
قتل زنده یاد مهسا امینی خشم جامعه را همانند آتشفشان فوران کرد ونشان داد شب قتل مهسا امینی نیروهای امنیتی کنترل جامعه از دستشان در رفته است و نتوانستند با گزارشات غیر واقعی واقعیت را بپوشانند، نتوانستند با ارعاب خانواده امینی را به سکوت بکشانند و نتوانستند به زحمتکشان سکوت را تحمیل کنند. این خشم منطقه ای شده است.
خوشبختانه چند روز گذشته قیام کنندگان در سطح سراسر کشور توانستد حاکمیت را غافلگیر کنند و نگذارند با رسانه ها و حامیانش با عناوین تجزیه طلبی، جنگ داخلی و دخالت بیگانگان و کودتا صدای این قیام را خفه کنند. عملکرد وغارت کشور امروز فقر، بیکاری، بی آیندگی را مردم تحمیل کرده است اما قیام مردم بدرن شک تاریخ مبارزاتی جدید را برای این جامعه تشنه برابری، عدالت و آزادی رقم خواهد زد. در چنین شرایطی هر لحظه بر تعداد مبارزین افزوده می شود و مکان های اعتراضی گسترده تر می شود شعارها عمیق تر می شود. اگر سابقا نیروهای امنیتی جمعیت را متفرق می کردند و یا یک یا چند نفر را دستگیر می کردند امروز همان تاکتیک را مبارزین بکار می برند. هر روز این مبارزه ادامه پیدا می کند بالطبع بسیاری آگاهانه، یا نگران از آینده اشان و شاید برخی فرصت طلبانه ریل عوض می کنند و به قیام کنندگان می پیوندند. امروز کمتر کسی جرات دفاع از حاکمیت را دارد حتی دیکر نیروهای اجاره ای برای حمایت از رژیم علیه اعتراض کنندگان تعدادشان به چند هزارنفر هم نمی رسد. امروز در درون جامعه حتی درون خانواده وابستگان مادی حاکمیت نیز دفاعی از سرکوب برایشان نمانده است. پس نیرویی که در خیابان سرکوب می کند دیر یا زود مجبور است خود را به مردم وصل کند چون تاریخ سرنوشت دیکتورهای گذشته در مقابل چشم جامعه است.
پس در این شرایط نیروهای متشکل مستقل زحمتکشان در بخش بعدی این مبارزه قرار دارند واین روشن است. دهها هزار اعتراض کارگری در دو دهه گذشته که سرکوب شده است، خود محلی است برای شکل دهی به شرایط آینده جامعه. اگر حاکمان در مقابل هر اعتراضی ضد اعتراض را سازماندهی کردند وامروز بانگ مبارزه با “اغتشاشگر و آشوب‌طلب” از رسانه ها بلند شده است. نقش زحمتکشان بیش از دیگر زمان ها پر رنگ تر ومسئولانه تر است. زحمتکشان با تجربه سازماندهی های خود راه را نشان خواهند داد. امروز جامعه در یک شرایط متفاوتی قرار دارد ومی داند که بسیاری در سطح منطقه چشم براه تغییر در ایران هستند تا رهایی جامعه انها میسر شود. انتخابات ترکیه در راه است وحمایت جامعه ترکیه از قیام کنندگان در ایران برای رهایی از حکومت مشابه ایران اردوغان است. زحمتکشان افغانستان امیدشان بیشتر می شود. مردم فلسطین از شر تفرقه اندازی ها راحت می شوند ومردم سوریه از دست داعش رهایی می یابند وعراق از مرکز جنگ های مذهبی سنی وشیعه راحت می شود.
پس نتیجه قیام ایران برای منطقه تعیین کننده است.
امروز باید کوشش کرد که در درون جامعه بنکه های سراسری بوجود بیاید وامید است هر کسی در حد خود به این مبارزه کمک کند واین قیام راهی جز حرکت رو به جلو ندارد. زحمتکشان باید هوشیار باشند چرا که نقش برجسته ای برای آینده ایران دارند.
ایوب نائینی
کانون مدافعان کارگر
مهر ۱۴۰۱
