اخباروگزارشات کارگری ١٧ دی ماه ١٣٩٩

اخباروگزارشات کارگری ١٧ دی ماه ١٣٩٩

فراخوان تجمع  سراسری کارگران بازنشسته سازمان تامین اجتماعی

زمان تجمع:یکشنبه ۲۱ دی ماه ۱۳۹۹،ساعت ۱۰ و ۳۰دقیقه لغایت ۱۳:۱۵

اماکن تجمع:

تهران وشهرهای همجوار:میدان بهارستان روبروی بیمارستان معیری مجلس

مراکزاستانها :مقابل استانداری

شهرستانها:مقابل فرمانداری

شهرها :مقابل شهرداری وبخشداری

– فراخوان تجمع  سراسری کارگران بازنشسته سازمان تامین اجتماعی

– نگاهی به تجمع۱۴ دیماه ۹۹  بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی

– شماره ای دیگر از سریال اعتراضات آموزش ‌دهندگان‌ نهضت سوادآموزی خوزستان نسبت به عدم تبدیل وضعیت با برپایی تجمع مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان

– اعتراضات دامنه دار کارکنان قرارداد حجمی اورژانس هرمزگان نسبت به نداشتن امنیت شغلی،سطح نازل حقوق و تبعیض درمطالبات پرداختی

– اعتراض به برگزاری انتخابات شورای اسلامی کار در گروه ملی صنعتی فولادایران( اهواز)

– فوزیه خالصی :نگرانی و بلا تکلیفی از وضعیت سلامتی فعال کارگری جوانمیر مرادی

– کانون نویسندگان ایران:مرور وضعیت نازنین محمدنژاد، نویسنده و فعال دانشجویی

– تجمعات اعتراضی سهامداران بانک مهر اقتصاد نسبت به قیمت‌گذاری سهام بانک مهر مقابل ساختمان قوه قضائیه و بانک مرکزی

*نگاهی به تجمع۱۴ دیماه ۹۹  بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی

تجمع۱۴ دیماه ۹۹  بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی

در مقابل تامین اجتماعی تهران و برخی از شهرستان ها اجتماع بازنشستگان برای اعتراض به سیاست های تعدیل ساختاری و مقررات زدایی ناشی از آن که قدرت خرید زحمتکشان را به شدت پایین آورده است صورت گرفت.

 در تهران آن چه متفاوت بود شرکت کردن کسانی بود که تا به حال در این اجتماعات شرکت نمی کردند و آن چه تاسف بار بود، عدم حظور کسانی بود که همیشه این گونه اجتماعات را دنبال و فعال می کردند. جمعیت به نسبت تعداد بازنشستگان اندک بود ولی به نسبت همه گیری کرونا و امکان درگیری با لباس شخصی ها وحمله آتش به اختیارها قابل توجه بود، یک درگیری کوچک رخ داد که به سرعت با کاردانی برخی شرکت کنندگان به پایان رسید.

 عده ای تعداد جمعیت را حدود ۳۰۰ نفرتخمین می زدند و عده دیگری بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر به جز چند شعار که مبتنی بر ادامه مبارزه در ” کف خیابان” و نفی خصوصی سازی بود نسبت به شعار های پیش از همه گیری کرونا درون مایه شعارها به شدت افت کرده بود و بیان گر عدم شناخت شرکت کنندگان بازنشسته از درون مایه تعدیل ساختاری و خصوصی سازی وعلل قانون زدایی ها وبی توجهی حاکمیت به سیر صعودی بحران اجتماعی و به خصوص گرانی ها است. روندی که حاکمیت خود را موظف به اجرای بدون تردید آن می داند و در حال کاربردی کردن آن است.

 پلیس و لباس شخصی ها مانند گذشته حظور فعالی نداشتند، شاید تصور می کردند تعداد افراد قابل توجهی اجتماع نخواهند کرد و شاید با آن شعار های کم رنگ و تعدیل یافته که به جای حاکمیت چند مسئول تامین اجتماعی را به زیر پرسش می کشیدند و به دور ازخشمی رادیکالی بودند وجود ویا عدم وجود آن را کم خطر یا بی خطر می دانستند. ولی تاکید چندباره شعار ها بر ادامه مبارزه در ” کف خیابان” در واقع ازدیگر بازنشستگان تقاضای همراهی و شرکت در تظاهرات پیش رو را که قرار است  در ۲۱ دیماه در جلوی مجلس صورت بگیرد، داشتند.  شروع و پایان و روند تظاهرات نشان می داد که هیچ برنامه ریزی دقیقی برای اجتماع و سخنرانی صورت نگرفته و به جای یک بیانیه پایانی یک نامه تنظیم شده بود و طبق روال اکثریت خاموش بازنشستگان با تصور کارساز بودن نامه نگاری به برخی مدیران که تنها مشتی مجری بدون قدرت اجرایی و صلاحیت هستند، متنی تهیه کردند و عده ای آن را امضاء کردند تا به ریاست تامین اجتماعی بدهند. ولی عده ای آن را امضاء نکردند زیرا چنین کارهایی را کم ارزش و بی نتیجه می دانستند.

 درمیان بازنشستگان این تصور وجود دارد که می باید به حاکمیت یاد آوری کرد که در سال . . . فلان، بهمان لایحه دولتی در تایید برخی منافع بازنشستگان به تصویب مجلس رسیده و قانونی شده است ولی دولت در اجرایی کردن آن خود داری نموده و اینک باید از آن ها  درخواست کرد تا به تعهدات شان عمل کنند این تظاهر کنندگان بی خبرند که دولت تعدیل ساختاری وظیفه دارد هیچ قانونی را جز قانون بازار بدون نظارت به نفع سرمایه داران را، پی گیری کند.

در شرایطی که تظاهرات ابعاد بزرگی پیدا می کند ویا خیابان ها به وسیله مردم کارد به استخوان رسیده به میدان جنگ بدل می گردد، حاکمیت برخی عقب نشینی های را اعلام می کند ولی هرگزبه آن ها عمل نمی کند. شعارهای این تظاهرات کاربردی شدن آن لایحه های مصلحتی و عقب نشینی های غیر ممکن را خواستار بود. غیر ممکن زیرا با وجود مناسبات تعدیل ساختاری و خصوصی سازی که دارای سرشتی ویژه است حتی اگر در حاکمیت کسی وجود داشته باشد که واقعا قصد انجام کاری در جهت منافع مردم را داشته باشد قادر به عملی کردن آن نیست. زیرا تعدیل ساختاری به کوچک کردن دولت ها باور دارد و سپردن وظایف دولت به بخش خصوصی، از این رو قانون کار و قانون اساسی یعنی اراده بخش خصوصی یا در واقع اراده واسطه ها ودلال های دولتی یا نیمه دولتی و نظامی است، که پشتیبانی قوای دیگر هم چون قوه قضاییه، مجلس نشینان استصوابی و نهادی نظامی را برای کاربردی کردن این مناسبات نولیبرالی، هم گام و همراه خود دارند. بدین جهت نگران این گونه تظاهرات نیستند و شاید به این دلیل است که مانند برخی روشنفکران خانه نشین از تاثیر دراز مدت این گونه برخورد های مردمی که آتش مخالفت با بی عدالتی و اختناق را روشن نگه می دارند، آگاه نیستند.

 در برخی تظاهرات کارگری مانند تظاهرات بازنشستگان شعار هایی مطرح می شود که ناشی از سردر گمی سازندگان آن است. مانند تقاضای جا بجایی برخی مدیران حاکمیت. تقاضایی که در ماهیت واقعیت های موجود که ادامه روند تعدیل ساختاری و خصوصی سازی است هیچ تغییر کیفی ایجاد نمی کند. ویا شعار سپردن اداره کارخانه به دست شورای کارگران آن هم با وجود اختناق و مناسبات نولیبرالی و تداوم تعدیل ساختاری با مقررات زدایی ش و حذف خدمات اجتماعی زحمتکشان که قانون اساسی همین جماعت آن را تایید کرده است.

این گونه شعار هایی که با واقعیت های موجود قابل انطباق نیست وبیشتر به یک آرزو می ماند خیزی است آرمان گرایانه که در نهایت کارگران و بازنشستگان را با سر به زمین خواهد زد وزحمتکشان را ناامید از هر حرکت آزادی خواهانه و عدالت جویانه می کند ودر نهایت آنها را به سوی شوراهای زرد وبی خاصیتی می کشاند که پس از انقلاب در کشور به وسیله حاکمیت ساخته شده اند و تنها سیاست های حاکمیت را عملی می کنند. مانند کانون های بازنشستگان که برخی از آن ها( کوچکترین آن ها) ۲۴ هزار عضو دارد ولی حاضر نیستند یک اجتماع اعتراضی بر علیه سقوط بی وقفه قدرت خرید بازنشستگان اعلام کند. آن هم در شرایطی که بیشتر مواد غذایی اصلی از سبد غذایی بازنشستگان خارج شده است.

 آن چه جامعه را به ورشکستگی کشانده و هر روز بیشتر قدرت خرید زحمتکشان را تضعیف می کند این دولت وآن دولت یا فلان شخص نیست بلکه علت نوع مناسباتی است که حاکمیت در حال کاربردی کردن آن است و مجریان دولتی تنها مانند بردگان اصول آن را کاربردی می کنند و آن مناسبات پیشنهادی بزرگترین نهاد امپریالیستی جهان، صندوق بین المللی پول است که حتی کشور های مادر سرمایه داری را هم به بحران کشانده است. مناسبات تعدیل ساختاری و خصوصی سازی که تنها با یک قلم از اصول آن مانند مقررات زدایی به سود سرمایه داران، قانون کار و قانون اساسی را به ذباله دانی انداخته است. ولی بازنشستگان هنوز از مدیران نهاد های تامین اجتماعی تقاضای رسیدگی به مشکلات شان را دارند!!!! خواستی غیر منطقی در این مناسبات ضد انسانی و خلاف قانون اساسی که پس از جنگ و به خصوص در دولت احمدی نژاد واین دولت با تمام قدرت کاربردی می گردد. تظاهراتی که در این شرایط همه گیری بیماری کرونا و حاکمیت سرکوب گر مخالفان سیاست های نادرست ش می تواند بازنشستگان از همین امکانات محدود بازنشستگی هم محروم کند، می باید ریشه این نابه سامانی ها را آماج خود قرار دهد نه به معلول ها بپردازد. باید تعدیل ساختاری و خصوصی سازی باهمه قدرت نفی گرددتا به سوی جامعه ای قانون مدار ره سپار شویم. دیداردر ۲۱ دیماه ۹۹ .

ناصر آقاجری

۱۶ دیماه ۹۹

*شماره ای دیگر از سریال اعتراضات آموزش ‌دهندگان‌ نهضت سوادآموزی خوزستان نسبت به عدم تبدیل وضعیت با برپایی تجمع مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان

روز چهارشنبه ۱۷ دی،درادامه اعتراضاتشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت برای باری دیگر دست به تجمع مقابل اداره کل آموزش و پرورش استان در کلانشهر اهواز زدند.

یک منبع خبری محلی،فیلمی را در رابطه با این اعتراض منتشر کرده است.

*اعتراضات دامنه دار کارکنان قرارداد حجمی اورژانس هرمزگان نسبت به نداشتن امنیت شغلی،سطح نازل حقوق و تبعیض درمطالبات پرداختی

اعتراضات کارکنان قرارداد حجمی اورژانس هرمزگان نسبت به نداشتن امنیت شغلی،سطح نازل حقوق و تبعیض درمطالبات پرداختی سبب تعطیلی برخی از پایگاه‌های اورژانس سطح استان شده است.

بنا به گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۱۷ دی، در روزهای اخیر با از کار دست کشیدن گروهی از کارکنان بخش اورژانس مراکز «سرزه»، «زیارتعالی»، «قلعه قاضی»، «سیاهو»، «هشتبندی» و یکی از واحدهای «اسلام‌آباد» در استان هرمزگان، شاهد تعطیلی این مراکز هستیم.

درهمین رابطه، رئیس خانه پرستاری هرمزگان گفت: دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان با این دست کارکنان قرارداد ۸۹ روزه دارد که به اصطلاح آن را  قرارداد حجم کار می‌گویند.

وی تشریح کرد: این قرارداد به این صورت است که به‌عنوان‌مثال این دست افراد باید در ازای ماهی سه میلیون تومان، ۲۴۰ ساعت کار  کنند و هیچ اضافه‌کاری، عیدی و سنواتی به آن‌ها تعلق نمی‌گیرد.

وی این نوع قرارداد را خلاف قانون و نمونه برده‌داری نوین نامید و افزود: بااین‌حال این قرارداد باید هر ۸۹ روز یک بار تمدید شود که ۳۰ آذر زمان اتمام قرارداد بوده اما با گذشت نزدیک به ۱۵ روز از پایان قرارداد، هیچ قرارداد جدیدی با این افراد بسته نشده است.

وی با اشاره به محرومیت این نوع کارکنان بخش درمان از افزایش حقوق و طرح فوق‌العاده، ادامه داد: تبعیض بین کارکنان قرارداد حجم کار و کارکنان پیمانی و رسمی درحالی‌که شرایط کاری، استرس، فشار و مسئولیت مشابهی دارند، ظلمی بزرگ است.

وی تعداد نیروهای حجم کار را در سطح استان بیش از ۶۰ نفر عنوان و تأکید کرد: این نیروها طی اعتراضی در  ۳۰ آذرماه بیان داشتند؛ از اول دی‌ماه اگر قرارداد و حقوق‌شان ارتقا نیابد، استعفا خواهند داد و اکنون باید در نظر داشت که اورژانس‌های پیش‌بیمارستانی داخل یا خارج شهر اگر تعطیل شوند جان مردم در خطر قرار می‌گیرد.

وی در ادامه با تائید تعطیلی هفت پایگاه اورژانس در استان بیان داشت: هیچ جای کشور به‌جز هرمزگان چنین قراردادی وجود ندارد.

*اعتراض به برگزاری انتخابات شورای اسلامی کار در گروه ملی صنعتی فولادایران( اهواز)

کارگر گروه ملی صنعتی فولادایران( اهواز):

روز دوشنبه مدیریت امور اداری گروه ملی صنعتی فولاد  اطلاعیه ای داده مبنی بر ثبت نام از کاندیداهای شورای اسلامی کار و برگزاری انتخابات در روز دوشنبه ۲۲ دی ماه.

ما کارگران گروه ملی بارها و بارها مخالفت خودمان با شورای اسلامی کار را اعلام کرده ایم و چند ماه پیش هم با قدرت از برگزاری انتخابات آن جلوگیری کردیم.

الان هم اکثریت کارگران این شرکت همچنان با تشکیل شورای اسلامی مخالفند و آن را ابزاری در جهت سرکوب مطالبات کارگران و تحمیل سیاست های ضدکارگری میدانند.

ما اعلام میکنیم تحت هیچ شرایطی اجازه برگزاری انتخابات این شورا را نخواهیم داد و در آینده ای نزدیک تشکل مستقل خودمان را خواهیم ساخت.

هر کدام از همکاران ما که در این انتخابات ثبت نام نماید با این کار صف خود را از کارگر جدا کرده و خود را در مقابل کارگران قرار خواهد داد.

شورای اسلامی کار جایی در بین کارگران گروه ملی فولاد ندارد و ما دقیقا میدانیم پروژه این توطئه از کجا و توسط چه کسانی کلید خورده است.

مسئولیت هر گونه اتفاقی در صورت ادامه اصرار مدیران شرکت در برگزاری انتخابات این شورا بر عهده آنان خواهد بود.

برگرفته از کانال تحادیه آزاد کارگران ایران

*فوزیه خالصی :نگرانی و بلا تکلیفی از وضعیت سلامتی فعال کارگری جوانمیر مرادی

امروز ۱۷دی ماه ۹۹  برای پیگیری و  نگرانی از وضعیت سلامتی جوانمیرمرادی  به اداره اطلاعات ۱۱۴ سپاه مراجعه کردیم.

بالاخره با  پیگیری و مراجعات  ما  و دوستان  موفق شدیم  مجبورشان کنیم تا جوانمیر  تلفنی با ما صحبت کنه و  فقط حرفهای که اونا میگفتن   برای ما تکرار   کنه  و میگفت من اینجا اصلا  هیچ گونه مشکلی ندارم  و حالم خوبه.

  ولی به نظر من اگر هم راست باشه و  تکرار گفته های  اونا رو جوانمیر بازگو   نکرده باشه  ، دستگیری و نوع دستگیری و یورش بردن به منزل و رعب و وحشت و تفتیش و   زیر و رو  کردن خانه   شخصی ما   نتیجه آن  وحشت به غیر از  عذاب و اذیت اعضای خانواده  و  روی روحیه  آنها  چیزی دیگه ی نداره.

و این به نظر  اداره اطلاعات هیچ  مشکلی نیست . و چون صلاح میدانند کسی یا  کسانی  رو دستگیر کنند    حتی اگر هم بی‌گناه باشند باز به خودشان اجازه و  حق می‌دهند  هر   رفتاری که  به  شخص  باز داشتی و   خانواده ها ی  بازداشتی داشته باشند و انجام این   رفتارها  شکنجه ی روحی و جسمی و اذیت و آزار و این بنظر آنها عادی و مشکلی نیست.

 و این بیگناهان که من از آنها حرف میزنم  خیلی زیادتر از این ها  هستن  .

اما  اینهای که از حق قانونی و  انسانی خود  دفاع میکنند و هستند و اعتراض میکنند به وضعیت موجود اقتصادی،  ناامنی کاری،  بیکاری،    نا امیدی جوانان‌ بخاطر  آينده‌ی نامشخص،  پرداخت نکردن حق و دستمزد   کارگران   با این اوضاع ،  قراردادهای  سفید و موقت  .

و حال اگر به این  اوضاع  اعتراض کنی  به نظر قانون اینجا مجرمی و گناهکار .

نه به زندان ، نه به ظلم، نه به ناعدالتی.

نه به اذیت و ازار خانواده ها.

فوزیه خالصی ۱۷ دیماه

*کانون نویسندگان ایران:مرور وضعیت نازنین محمدنژاد، نویسنده و فعال دانشجویی

مرور (۷)؛ نازنین محمدنژاد

در زیرصفحه‌ی “مرور” وضعیت نویسندگان و فعالان عرصه‌ی مبارزه با سانسور و دفاع از آزادی بیان که به هر شکلی از جمله زندانی شدن زیر فشار قرار گرفته‌اند، مرور می‌شود.

در این نوبت وضعیت نازنین محمدنژاد، نویسنده و فعال دانشجویی را مرور می‌کنیم.

نازنین محمدنژاد متولد اسفند ۱۳۶۶ در ماهشهر و ساکن تهران است. محمدنژاد در رشته ارتباطات دانشگاه تهران تحصیل کرد. در این دوره به دلیل فعالیت‌های دانشجویی و مقالاتی که در نشریات دانشجویی منتشر کرده بود چندین بار به حراست دانشگاه احضار شد و سرانجام بر اساس پرونده‌ای که برایش تشکیل شده بود به مدت یک سال از تحصیل و ورود به دانشگاه محروم شد. وی در آذر ۱۳۸۸ در یکی از تجمعات بازداشت و پس از چند روز آزاد شد. در سال ۱۳۹۲ بخاطر علاقه شخصی به ادبیات دوباره در کنکور شرکت کرد و در دانشگاه علامه طباطبایی در رشته‌ی زبان و ادبیات روسی مشغول به تحصیل شد.

محمدنژاد در تاریخ ۱۸ آذر در منزل شخصی‌اش در تهران توسط مأموران اطلاعات سپاه بازداشت شد. مأموران در زمان بازداشت تعدادی از وسایل شخصی محمدنژاد، از جمله تعدادی کتاب و سی دی، تبلت و همینطور کارت‌های بانکی او را ضبط کرده و با خود بردند. خانواده‌ی او در ۲۴ آذر ماه از انتقال محمدنژاد به بند دو الف زندان اوین خبر دادند.

در طول این مدت محمدنژاد سه تماس بسیار کوتاه با اعضای خانواده‌ی خود داشته و به آنها گفته اجازه ندارد در زمینه‌ی دلیل بازداشتش صحبتی کند. علی رغم پیگیری‌های خانواده، تا کنون از دلیل بازداشت او اطلاعی در دست نیست. محمدنژاد از زمان بازداشت تا کنون از دسترسی به وکیل و همچنین ملاقات با خانواده محروم بوده است.

از نازنین محمدنژاد تعدادی شعر، نقد ادبی، ترجمه و همچنین مقالاتی درباره‌ی زنان، کارگران، تبعیض‌های ساختاری در دانشگاه‌ها و وضعیت معیشت در شهرستان‌های کوچک خوزستان منتشر شده است.

*تجمعات اعتراضی سهامداران بانک مهر اقتصاد نسبت به قیمت‌گذاری سهام بانک مهر مقابل ساختمان قوه قضائیه و بانک مرکزی

روزچهارشنبه ۱۷ دی،جمعی از سهامداران بانک مهر اقتصاد برای بنمایش گذاشتن اعراضشان نسبت به قیمت‌گذاری سهام بانک مهر مقابل ساختمان قوه قضائیه و بانک مرکزی اجتماع کردند.

یکی از تجمع‌کنندگان به خبرنگاررسانه ای گفت: سهامداران به جریان ادغام و ارزش‌گذاری اموال بانک اعتراض دارند چون معتقدند قیمت تعیین شده از ارزش واقعی آن بسیار کمتر است.

یکی دیگر ازتجمع کنندگان گفت: قیمت سهامی که تعیین شده ۱۴۰۰ تومان است و با این همه تورم و افزایش قیمت‌ها ارزش سهام این بانک تغییری نکرده است. در حالی که سهام بانک های مشابه در طول این مدت شاهد افزایش چشمگیری بوده اند. علاوه بر اینکه این بانک بر اساس صورت های مالی بانکی سودآور بوده و دلیلی برای قیمت گذاری چنین پایین برای سهام آن وجود ندارد.

یکی دیگر از تجمع‌کنندگان گفت:‌ نماد این بانک ۲ سال بسته بوده و در این مدت هیچ سودی به سهامداران پرداخت نشده است و معلوم نیست سود این دو سال به کجا رفته است. چرا نباید قبل از  تصمیمی مانند ادغام به ابعاد مختلف آن از جمله منافع سهامداران توجه شود؟ چرا قبل از اجرا تکلیف این سهام به درستی مشخص نشده است؟

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate