اخباروگزارش های کارگری ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۱

اخباروگزارش های کارگری ۲۶ شهریورماه ۱۴۰۱

ژینا جان تو نمی‌میری، نامت یک رمز می‌شود…

– خاکسپاری مهسا (ژینا) امینی در قبرستان آیچی سقزباحضور گسترده اهالی

تجمع اعتراضی اهالی سقز نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی  در مقر گشت ارشاد تهران مقابل فرمانداری

یورش وحشیانه نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با شلیک تفنگ ساچمه ای و گاز اشک آور

– تجمع اعتراضی جمعی ازاهالی سنندج نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی  در مقر گشت ارشاد تهران در میدان آزادی وخیابان های اطرافش

– وحشت رژیم از گسترش اعترضات با حضور گسترده نیروهای سرکوبگر در سنندج وسقز و قطع انترنت در کردستان

– بازداشت زانیار محمد نژاد ساکن تهران مقابل بیمارستان کسری و انتقالش به مکانی نامعلوم

– دانشجویان پیشرو دانشگاه أصفهان:

فراخوان به دانشجویان مبارز سراسر کشور و مخصوصا تهران و کردستان: این فضای اعتراضی را ادامه می‌دهیم!

– بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت قتل  دختر بی گناه ایران مهسا امینی 

– بیانیه‌ی انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان و سروآباد)

– بیانیه کانون صنفی معلمان خوزستان در محکومیت قتل مهسا (ژینا) امینی

– بیانیه انجمن فرهنگیان هرسین در مرگ دردناک مهسا ( ژینا) امینی .

– پیام تسلیت کانون صنفی معلمان ایران(تهران) در رابطه با دختر عزیزمان مهسا امینی 

– سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:

قتل بیرحمانه مهسا (ژینا) امینی و اذیت و آزار و سرکوب زنان محکوم است 

– بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون قتل فجیع مهسا (ژینا) امینی

–  پیام تسلیت ” ندای زنان ایران”در فاجعه کشته شدن مهسا امینی

مهسا امینی به قتل رسید

– بیمارستان کسری:مهسا امینی بدون علائم حیاتی به بیمارستان رسید

– تجمع اعتراضی جمعی از اهالی کهگیلویه و بویراحمد نسبت به انتقال آب بشار و ساخت بند انحرافی در محل احداث این بند

*خاکسپاری مهسا (ژینا) امینی در قبرستان آیچی سقزباحضور گسترده اهالی

تجمع اعتراضی اهالی سقز نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی  در مقر گشت ارشاد تهران مقابل فرمانداری

یورش وحشیانه نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با شلیک تفنگ ساچمه ای و گاز اشک آور

صبح روز شنبه ۲۶ شهریور،مراسم خاکسپاری مهسا (ژینا) امینی در قبرستان آیچی سقزباحضور گسترده اهالی با سردادن شعارها،ایراد سخنرانی،خواندن شعر وسرود وقرائت بیانیه زنان کردستان برگزارشد.

جمع کثیری از زنان حاضردر مراسم خاکسپاری بابرداشتان روسری از سر و درهوا تکان دادن اعتراضشان را به حجاب اجباری منکس کردند.

برپایه گزارشی رسانه ای شده، پدر مهسا با حال بدی به مراسم خاکسپاری دخترش آمده بود و در دقایقی حالت نیمه‌هشیار داشت. مردم از همان دقایق اولیه سرود‌های کردی می‌خواندند.

بعد از خاکسپاری لیلا عنایت‌زاده، فعال زنان سقز بیانیه‌ای خواند که در آن آمده بود: گشت ارشاد باید جمع شود. برابری حقوق زن و مرد بدون همکاری مردان امکانپذیر نیست.

پدربزرگ مهسا امینی در ادامه مراسم، با گریه شعری از شیرکو بیکس، شاعر کرد خواند.

 پدر مهسا امینی از مردم می‌خواست که نگذارند برای او و خانواده‌اش مشکلی پیش بیاورند. مردم هم پاسخ می‌دادند: نترس، نترس!

دایی مهسا امینی هم در سخنرانی کوتاهی اعلام کرد ما کوتاه نمی‌آییم و سر تعظیم فرود نمی‌آوریم و مادر او می‌گفت: بلند شو ژینا، مردم برای تو آمده‌اند.

پس از مراسم خاکسپاری جمعی از اهالی سقز برای اعتراض به قتل مهسا (ژینا) امینی در مقر گشت ارشاد درخیابان وزرای تهران دست به تجمع مقابل فرمانداری این شهرستان دراستان کردستان زدند.

نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با شلیک تفنگ ساچمه ای و گاز اشک آوریورش آوردند.

گزارش های منتشره در شبکه های اجتماعی حاکی از زخمی شدن دستکم ۲ نفراز معترضین ازجمله کیان درخشان می باشد.

شعارهای امروزسقز:

مرگ بردیکتاتور

ننگ ما ننگ ما   رهبر الدنگ ما

مرگ برجاش

بی شرف   بی‌شرف 

میکشم  میکشم آنکه برادرم کشت

*تجمع اعتراضی جمعی ازاهالی سنندج نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی  در مقر گشت ارشاد تهران در میدان آزادی وخیابان های اطرافش

عصر روز شنبه ۲۶ شهریور، جمعی ازاهالی سنندج برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به قتل مهسا (ژینا) امینی  در مقر گشت ارشاد تهران دست به تجمع در میدان آزادی وخیابان های اطرافش این کلانشهرمرکز استان کردستان زدند.

گزارش ها وفیلم های منتشره در شبکه های اجتماعی از حمله ددمنشانه نیروهای امنیتی واطلاعاتی دولت ودستگاه رهبری به معترضین با پرتاب گازاشک آور و ضرب وشتمشان خبر می دهند.

همین گزارش ها همچنین کاکی از وحشت رژیم از گسترش اعترضات با حضور گسترده نیروهای سرکوبگر در سنندج وسقز و قطع انترنت در کردستان می باشد.

*وحشت رژیم از گسترش اعترضات با حضور گسترده نیروهای سرکوبگر در سنندج وسقز وکاهش و قطع انترنت در کردستان

*بازداشت زانیار محمد نژاد ساکن تهران مقابل بیمارستان کسری و انتقالش به مکانی نامعلوم

بنا به گزارش منتشره در شبکه هایاجتماعی،زانیار محمدنژاد ۲۴ ساله، اهل سنندج و ساکن تهران مقابل بیمارستان کسری تهران توسط نیروهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

*دانشجویان پیشرو دانشگاه أصفهان:

فراخوان به دانشجویان مبارز سراسر کشور و مخصوصا تهران و کردستان: این فضای اعتراضی را ادامه می‌دهیم!

مهسا را کشتید

باتوجه به اخبار منتشر شده مبنی بر قتل مهسا امینی ، فضای سیاسی کشور یک سره تبدیل به اعتراض و طغیان علیه حکومتی شد که خودش را صاحب بلامنازع جان و مال و زندگی و آرامش انسان‌ها می‌داند.

در جریان این اقدام جنایتکارانه متاسفانه مهسا، جوان ۲۲ ساله‌ای که در مترو تهران بازداشت شده بود، به واسطه ضرب و شتم خشونت آمیز و وحشیانه چماق به دستان حکومت، به قتل رسید. 

اما خشم و نفرت از این عمل وقیحانه و زیر و رو کشیدن جمهوری اسلامی طبق معمول و روی آوردن به سناریوسازی، آنچنان از روی خشم گلویمان را فشرد که مجال زاری برایمان نمانده.

از این رو، رو به دانشجویان آزادی‌خواه و جوانان ضد تبعیض و مردم جان به لب رسیده فراخوان می‌دهیم با اعتراض عمومی و شرکت در تجمعات اعتراضی، حکومت را عقب برانند و به جایگاه واقعی‌اش یعنی زباله‌دان تاریخ نزدیک کنند!

همچنین باتوجه به شروع سال تحصیلی جدید، فراخوان ما رو به دانشجویان این است که در اعتصابات سراسری شرکت فعالانه داشته و دانشگاه‌های کل کشور را در اعتراض به ظلم و جوری که هر روز به ما می‌شود، به تعطیلی بکشانیم!

۲۵ شهریور ۱۴۰۱ 

*بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت قتل  دختر بی گناه ایران مهسا امینی 

روز جمعه ۲۶ شهریور، شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران بیانیه ای بقرارزیر در محکومیت قتل  دختر بی گناه ایران مهسا امینی منتشرکرد:

ژن ژیان ئازادی

زن زندگی آزادی

از خون جوانان وطن لاله دمیده

از ماتم سروقدشان، سرو خمیده

در سایه گل بلبل از ازین غصه خزیده

گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

ملت شریف وداغدار ایران وکردستان

امروز بیش از هر زمانی شاهد فجایع و جنایات سیستماتیک و سازمان یافته از جانب تبه کاران ریاکاری هستیم که سرشت ذاتی و انسانی آدمی را به پشیزی نمی گیرند و در تقابل و تعارض آشکار با حقیقت، گوی سبقت را از همه ددمنشان تاریخ ربوده اند!

افسارگسیختگانی که به نام دین و به کام قدرت طلبی و هوای نفس پلید خود،آمر به این جنایات هستند،سالهاست کمر همت نابودی دین را بسته اند و در بسط دین گریزی به دین ستیزی راهی نزدیک تر پیموده اند.

کسانی که از اندیشه و تعقل ورزی هراسان و گریزانند،حکومت و حکمرانی را با عداوت و شقاوت چنان عجین کرده اند، که هیچ دشمنی تاکنون نتوانسته این چنین زندگی را به کام این ملت، تلخ و زهرآگین کند!

متاسفانه سیاست های غلط و خوانش های نادرست از دین و حکومت هر روز فاجعه ای می آفریند.

این ایدئولوژی و تفکر منحط در راستای فریب جامعه به منظور ایجاد حواشی و انحراف افکار عمومی است تا با مسائل و مصائب ساختگی،تسلط بیشتر برای غارت منابع و ثروت کشور بیابند و بر  قدرت نامشروع خود بیفزایند.

امروز با ریختن خون دختر معصوم اهل سقز به نام

ژینا(مهسا)، دیروز در مریوان و فارس و  خوزستان و تهران و البرز؛ گویا این چرخه قتل تمامی ندارد و عزمی جدی برای کشیدن خط بطلان، بر پایان چنین فجایع و جنایاتی دیده نمی شود.

 خشک مغزانی که چنین با قرائت خشونت بار از دین، سالها  علیه حقوق شهروندان اقدام کرده اند و با این خوانش نامبارک، زمینه قتل و کشتن شهروندان را فراهم آورده اند،باید بدانند شهروندان ایرانی دیگر در مقابل چنین جنایاتی بی تفاوت نخواهند گذشت.اگر عزمی جدی برای پایان دادن به چرخه خشونت ها و قتل ها از ندا آقا سلطان تا پویا بختیاری و نوید افکاری در میان بود، امروز ما شاهد پرپر شدن معصومانه #ژینا_امینی در ۲۲ سالگی نبودیم. کشته شدن مسافران بی گناه در پرواز ۷۵۲،قتل های زنجیره ای،حمله به کوی دانشگاه و عدم بررسی دقیق عاملان و آمران این فجایع و برخورد جدی و ریشه ای با آنها موجب شده که اعتماد عمومی دچار خدشه ای جدی گردد و حاکمیت سرمایه اجتماعی خود را به طرز بی سابقه ای از دست بدهد.

و اما جا دارد هشداری به مقلدان و مأمورانی بدهیم  که خود را معذور می نامند و می دانند.آنها باید بدانند که امر آمران کج اندیش علیه شهروندان ایران، مسئولیت را از آنها سلب نکرده و ننگ ابدی را برای همیشه بر پیشانیشان خواهد نگاشت.به برپا کنندگان گشت ارشاد هم انذار می دهیم: گشت ارشادتان برای مردم غربب نیست، اما مرگ فجیع مظلومانی چون مهسا امینی، چهره ی بدون روتوش تفکر و منش آمران خشونت طلب تهی مغز پشت صحنه را در ویترین افکار عمومی به نمایش گذارده است.

به راستی گشت ارشاد با کدامین مجوز قانونی و شرعی و حقوق بشری به خود اجازه می دهد به صورت وحشیانه و غیر انسانی، دختران معصوم و مظلوم ایران را در درون “ون” بیندازد تا به بهانه ی آموزش های ایدئولوژیک در بازداشتگاه ها،برخی از  آنها را از مسلخ قتل بیرون آورد؟ 

شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز همدردی با خانواده و بازماندگان مرحوم ژینا(مهسا) امینی، مردم شریف ایران و کردستان خواهان اجرای نص صریح قانون و عدالت در مورد آمران و عاملان این جنایت هولناک بوده و از دستگاه قضایی و نهادهای حاکمیتی انتظار دارد اجازه ندهند قانون گریزان و خاطیان این پرونده همچون  موارد مشابه در امان باشند.

همچنین این شورا خواهان برچیده شدن نهادهای بی خاصیتی همچون گشت ارشاد (ارتجاع) بوده چرا که اعتقاد دارد این نهادها کارکردی جز نقض حقوق بشر و کاشتن تخم کین و نفاق در تار و پود جامعه نداشته و صرفا بستری برای سو استفاده ی تمامیت خواهان و قدرت طلبان است.

*بیانیه‌ی انجمن صنفی معلمان کردستان (مریوان و سروآباد)

مردم شریف ایران، هموطنان و فرهنگیان گرامی 

مرگ ژینا (مهسا) امینی یادآور هزاران باره رنج‌های زن ایرانی است. این مرگ دهشتناک یادآور بیش از چهار دهه تحقیر و به حاشیه‌راندن و بیرون راندن زن ایرانی از جهان‌زیست واقعی اوست، 

یادآور ماشین‌های پاترول و گشت‌های کمیته‌های انقلاب اسلامی است که از روزهای اول انقلاب ساخت یک سیستم ایدئولوژیک بر مبنای حذف زن و اعمال سیاست بر بدن وی را  نوید می‌داد. یادآور سیمای جوان صورت‌نتراشیده‌ای است که زن ایرانی را کتک‌کاری کرده و با تحقیرش ندای زن‌ستیزی و تجربه نوین دولت ایدئولوژیک را با صدای گوش‌خراشش نوید می‌داد، یادآور فرار زنان ایرانی از دست نیروهای کمیته، یادآور فریادهای نشنیده‌ی وی، یادآور تراشیدن موی زنان و بر باد دادن آبروی زنان و مادران باوقار وطن در سایه‌سار دولت ایدئولوژیک است.

علل مرگ ژینا (مهسا) امینی را در باید در یک ساختار نامنعطف کلان ایدئولوژک جست. ساختاری که به شدت در برابر موج دموکراسی‌خواهی و دموکراسی‌طلبی جهانی مقاومت می‌کند. اندیشمندان قرن بیست‌ویکم را گذار قطعی به دموکراسی و پیدایی دموکراسی جهانی می‌دانند. ساختار ایدئولوژیک انقلابی ایران از همان ابتدا با ارجاع به سنت و هنجارهای تحمیلی در صدد برپایی ساختار هنجارین نوین بود، ساختاری که در پی تولید انسان متعهد و مطیع و وفادار به ارزش‌های انقلابی بود. این ساختار از همان ابتدا تلاش کرده با به کارگیری رویه‌ای غیردموکراتیک به تهذیب اخلاقی و هنجاری شهروندان بر اساس سیستم هنجارین خودساخته پرداخته و زمینه ورود آنها را به بهشت موهوم خود فراهم کند. این سیستم مجدانه خواستار همبستگی نوین اجتماعی از طریق تحمیل هنجارهای اجباری، ناعادلانه و حذف اراده کنشگران در انتخاب سبک زندگی و هنجاری خود می‌باشد. 

مسؤلان مملکتی با فاجعه‌بار خواندن سبک زندگی و هنجاری زنان متمدن ایرانی و جریحه‌دار کردن احساسات مذهبی (و سردادن ندای وااسفا که اسلام در خطر است) در تلاش هستند تا بر ناکارآمدی اجرایی و مدیریتی کشور سرپوش گذاشته و زمینه تداوم و سرکوب زنان را فراهم کنند، غافل از اینکه جامعه مدنی نیرومند ایرانی با تولید و تزریق انگاره‌های دموکراتیک به ساخت شناختی انسان ایرانی، مانع از پیشبرد این رویه‌ی غیر دموکراتیک در بهنجار‌سازی رسمی و توده‌ای کردن جامعه ایرانی است. شکاف‌ عمیق میان نظام هنجارین دولتی و کردارهای غیر رسمی بیانگر عمق شکست تلاش‌های دولت ایدئولوژیک در عصر جهانی‌شدن دموکراسی است. 

سیاست‌زدایی از جهان‌زیست انسان ایرانی با تمرکز بر مسایل حاشیه‌ای همچون حجاب اجباری و انحراف ذهنیت کنشگر ایرانی از پرداختن برناکارآمدی و فساد سیستمیک، به رویه‌ای نخ‌نما بدل شده و پشت پرده این رویدادها در کوتاهترین زمان ممکن آشکار می‌شود. کنشگر ایرانی دیگر مرگ هموطن خود را به دست بانیان امر به معروف و نهی از منکری که قابلیت کنترل رفتاری و هنجاری فرزندان خود را نداشته و هر روزه اخبار و رویدادهای سبک زندگی نامتعارف آنها در فضای مجازی دست به دست می‌شود، برنمی‌تابد. کنشگر ایرانی دریافته است که سیاست‌های قرون وسطایی اجباری سبک زندگی ایدئولوژیک صرفا تضمین‌کننده منافع غارتگران و فراهم کردن زمینه بازتولید بیدادگری و توده‌ای کردن جامعه است. 

ملت فهیم ایران، دیگر روایت‌گری دستگاه ایدئولوژیک رسانه ملی از فجایع را نمی‌پذیرد. دستگاهی که با بازنمایی تقدیس شده سیستم، مجال هر نقدی را از انسان ایرانی گرفته و در هر فاجعه‌ای با دستپاچگی و عجله دست به کار شده گرفته و با تولید تصاویر جعلی به تطهیر عاملان قتل و تحقیر شعور ملت می‌پردازد، ملت ایران دیگر روایت‌گری رسانه ملی را به هیچ  وجهنمی‌پذیرند و دروغ‌انگاری آن به یک پیش‌فرض ذهنی بدل شده است. 

انجمن صنفی معلمان کردستان(مریوان و سروآباد) فاجعه و تراژدی قتل ژینا (مهسا) امینی را به شدت محکوم کرده و به خانواده ایشان و تمام زنان داغدیده‌ی ایران تسلیت می‌گوید. ما از ملت ایران می‌خواهیم در مقابل پروژه زن‌ستیزی و سبک زندگی اجباری از موضع انفعالی خارج شده و با به چالش کشیدن نظری و عملی این رویه، زمینه تغییرات بنیادی در ساختارهای فرهنگی/اجتماعی را فراهم کنند.

انجمن صنفی معلمان کردستان مریوان و سروآباد 

شهریور ماه ۱۴۰۱

*بیانیه کانون صنفی معلمان خوزستان در محکومیت قتل مهسا (ژینا) امینی

ساده بگویم که جانش فدای یک تار مویش شد، دخترکانی که در گلوی زمین گیر کرده اند و فقط قدری حرف می‌خواهند و کمی آزادی! و آرزویشان این است که کاش دوباره حوا های زمان سیب بچیند  تا از اینجا هم بیرونشان کنند.

ژینا, دختر ایران برخلاف نامش که تعریف از زندگی بود, آوازه اش برای همیشه به یک مرگ, یک مرگ سیستماتیک و ایدئولوژی پیوند، سنجاق شد. 

“بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ” آیا این سوال باز هم  بدون پاسخ خواهد ماند؟ دیگر زمان سکوت و نگاه های هاج و واج مردان و زنان این سرزمین سر آمده و بدون شک  آن روز نزديک است که گیسوی دختران این سرزمین با همراهی مردان آزاده اش طنابی خواهد شد بر گردن آنانی که دست بر گلوی این مردم میفشارند.

کانون صنفی معلمان خوزستان, ضمن محکوم کردن اینگونه برخوردهای قهری و تبعیض جنسیتی، قتل مداخله گرانه مهسا امینی را به پدر و مادر مظلومش و همه پدران و مادران داغ دیده از ظلم سرزمینمان تسلیت عرض مینماید و خواستار پایان دادن به اعمالی ست که در هیچ دین و مسلک و شریعت و قانونی جایگاهی ندارند و این اطمینان را خواهیم داد که ما معلمان در ادامه دادخواهی خود، توجه و واکنش بیشتری به مسائل اجتماعی روز خواهیم داد و هیچ خط کشی را برای مطالبه گری قانونی و انسانی خود متصور نخواهیم بود .امیدواریم روزی نظام آموزشي ما نیز دستی بر آتش آزادی خواهی و عدالت پیشگی دخترانمان داشته باشد ‌

کانون صنفی معلمان خوزستان

 ۲۶ شهریور ۱۴۰۱

*بیانیه انجمن فرهنگیان هرسین در مرگ دردناک مهسا ( ژینا) امینی .

بین شما کدام

          بگویید ؟

بین شما کدام

    صیقل می دهد

                 سلاح آبایی را

 برای

روز

    انتقام ؟؟

«اگر خدا نباشد ، همه چیز مجاز است »

سرمایه داری و خشونت ، دو امری که

محکومند خود را نابود سازند،دست در

دست ارتجاع ، اصلی ترین نیروی چار

چوب شکن معاصر ( زنان) را نشانه رفته

و به صورتی ارادی انتقام نامرادی ها و

شکست های خویش را از آنان می ستاند.

تبعیض و ستم مضاعفی که علیه زنان

روا می دارند ، محصول تفکری است

که به زن جز « کالا» برای انباشت 

سرمایه نگاه نمی کند!!

آنگاه که زنان با آگاهی از زیست سراسر

نا برابر خویش رویکردی انقلابی از حق

زیستن ، بدون هر اجبار و محدودیتی

انتخاب و ارائه می دهند ، تن قدرت به

لرزه می آید و چون بدیلی ندارد ، به

ارتجاعی ترین و خشونت بارترین راه

ممکن ،  ارشاد !!!! آنگاه کشتن روی

می آورد.

ژینا ( زندگی ، زندگی بخش ، زن 

پیروز ؛ به زبان کردی) ، مرگ ژینا را

ناجوانمردانه رقم زدید !!

 شما زندگی را کشتید ، شما زن پیروز

را بر نمی تابید .

اما چنین نیست ،  ژینا ، نماد یک انسان

هستی بخش و ساختار شکن آگاه است

که توسط جامعه زنان ایرانی باز تولید

خواهد شد.

ژینا ، راه حضور، راه ماندن، راه برون

رفت از این فضای مسموم قرون وسطایی

را به همه نمایاند.

ژینا، به همه آموخت که :

ساختن جهانی بدون تبعیض ممکن است.

جهانی که در آن زن « کالا» نیست ، زن

برده و بنده ی تفکر مردسالار خشونت

آفرین جهان روبه مرگ سرمایه ، خشونت

و ارتجاع نیست.

این رویه زن ستیز و زندگی کش شما 

تحت لوای هر نام و مجوزی محکوم به

شکست است.

آزادی خود ، خویشتن را باز می آفریند.

انجمن فرهنگیان هرسین

بیست و ششم شهریور ماه ۱۴۰۱

*پیام تسلیت کانون صنفی معلمان ایران(تهران) در رابطه با دختر عزیزمان مهسا امینی 

روز شنبه ۲۶ شهریور، کانون صنفی معلمان ایران(تهران)پیام تسلیتی بشرح زیر دررابطه با مهسا امینی منتشرکرد:

مام وطن 

خون می گرید از غم

به مادران بگویید 

دیگر نزایند

بنات الشمس را

ایران تسلیت

خبر کوتاه بود ولی در کمتر از چند دقیقه، چون زلزله‌ای عمیق و فاجعه‌ای دردناک، مردم ایران را لرزاند.مهساامینی، دختر  ۲۲ ساله ی کُرد، که پس از بازداشت توسط ماموران گشت ارشاد به وزرا منتقل شده بود، در کم‌تر از دو ساعت به ادعای اطلاعیه مسئولان دچار مرگ مغزی یا قلبی شد! بدیهی‌ست که سابقه‌ی برخوردهای خشونت آمیز بعضی از ماموران گشت ارشاد باعث شود تا ادعای رسانه‌های حکومتی مبنی بر عارضه‌ی قلبی و یا مغزی، برای مردم ما، باورناپذیر باشد.

مهسا امینی، یکی از هزاران زن قربانی در ایران است. حمله‌ی سریالی به زنان در خیابان موجب سلب آرامش آنان، خانواده‌ها و جامعه شده است. زنان جامعه‌ی ما یک روز به بهانه‌ی نداشتن حجاب مورد حمله قرار می‌گیرند و روز دیگر قربانی قتل‌های ناموسی می‌شوند. یک روز به خاطر فقر اقتصادی خانواده، بازمانده از تحصیل می‌شوند و بر سرسفره عقد فروخته می‌شوند و یک روز قربانی اسید پاشی می‌شوند. یک روز گیسوانشان را برای به دست آوردن چند قرص نان بریده و در بازار مکاره می‌فروشند و یک روز هم به جرم بیرون بودن چند تار مو و یا نداشتن دگمه در مانتو به سرنوشتی چون  مهسا گرفتار می‌شوند و همه‌ی این‌ها، تنها بخشی از مصیبت‌هایی‌ست که زنان جامعه‌ی ما گرفتار آن‌ها هستند و همین دغدغه‌ها و مصیبت هاست که آرامش را از دختران جامعه‌ی ما ربوده است. 

اما بهانه‌ی بازداشت چند ساعته‌ی مهسا حضور در کلاس آموزشی! و توجیهی! نیروی انتظامی اعلام شده است. این چه آموزشی‌ست که شاگردش باید بازداشت و تحت فشار آموزش ببیند و توجیه شود؟ مگر مهسا و مهساهای این ملت دست کم دوازده سال در مدرسه‌ها و کلاس‌های آکنده از آموزش‌های ایدئولوژیک شما آموزش ندیده و توجیه نشده‌اند؟ مگر مهسا و مهساهای ما سال‌ها دچار برداشتِ انحصاری و خاص از دین و مذهب مورد نظر شما نبوده‌اند!؟ راستی چه نتیجه‌ای از این همه القائات ایدئولوژیک در مدرسه‌ها گرفته‌اید که باز‌هم به دنبال برگزاری یک ساعت کلاس آموزشی و توجیهی برای زنان و دختران ما هستید؟ آن هم در بازداشتگاه و آن هم از سوی ماموران بازداشت و آن هم از سوی کسانی که مهمترین مهارت‌شان خط و نشان کشیدن و تهدید و باتوم و … است! آیا وقت آن نرسیده که یک بار برای همیشه فکر کنید که این روش‌ها نتیجه عکس داده و محتاج بازبینی و بازنگری‌اند؟ آیا زمان آن نرسیده که از خود بپرسید، چه کردید که گروه گروه جوانان این کشور از برداشت انحصارگرایانه‌ی شما از دین و مذهب‌ بیزار شده‌اند و چرا از هر فرصتی برای فرار از چنگال نگاه آلوده به ایدئولوژی‌ قرون وسطایی‌‌تان می‌گریزند؟ امروز شکاف عمیق بین آنچه که شما می‌خواهید با سبک زندگی جوانان و نوجوانان و در کل بخش بزرگی از شهروندان کشور نشان می‌دهد نه تنها سیاست‌های آموزشی شما بلکه سیاست‌های ایدولوژیک‌تان شکست خورده و نیازمند تغییراتی عمده و عمیق است. آیا نیاز به تغییر را درک می‌کنید؟ یا آنقدر به این مسیر خود ادامه می‌دهید تا مانند امروز صبر جامعه لبریز شود؟ تاریخ بسیار ستیزه‌جو و بی‌رحم است! پس منتظر انتقام تاریخ نمانید.        

ما ضمن همدردی با خانواده‌ی مهسا و تسلیت به مردم داغدار ایران، اعلام می‌کنیم که جامعه‌ی ما، این گونه خشونت‌ها را علیه زنان بر نمی‌تابد بنابراین، انتظار داریم علاوه با پایان دادن به بگیر و ببندهای گشت ارشاد و توقف هر چه زودتر این سیاست ضد زن، برخوردی قاطع با عاملان و آمران این گونه حوادث ناگوار صورت گیرد.

*سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه:

قتل بیرحمانه مهسا (ژینا) امینی و اذیت و آزار و سرکوب زنان محکوم است 

قتل فجیع مهسا (ژینا امینی) زن جوان ۲۲ ساله، موجب خشم و‌ انزجار عمیق مردم در سراسر کشور شده است.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌حومه این جنایت آشکار و بیشرمانه را قویا محکوم‌میکند و خواهان پیگرد، محاکمه علنی و‌ مجازات کلیه مسببین به قتل رسیدن مهسا امینی میباشد. گشت ارشاد و‌ دیگر نیروهای سرکوب حاکمیت که روزی دختران و زنان و‌ جوانان را در خیابانها و بازداشتگاههای خود آزار و شکنجه میدهند، روز دیگر به خانواده های نگران ،  گاز اشک آور پرتاب میکنند.روزانه به تجمعات عدالت طلبانه یورش میبرند، کارگر،  ‌معلم ،  بازنشسته و دانشجوی  معترض و‌خانواده هایشان را بازداشت میکنند و‌ احکام طولانی مدت زندان برایشان صادر میکنند، بلی تمامی این نیروهای سرکوب و سران آنها باید پاسخگوی جنایات و اعمال سرکوبگرانه خود باشند. 

آزادی ابراز وجود، انتخاب نوع پوشش، و‌حق تحصیل، اشتغال، طلاق و شرکت در فعالیتهای اجتماعی حق کامل تمام مردم کشور اعم از زن و‌ مرد و‌ هر گروه اجتماعی دیگر میباشد. نقض نظام‌مند و خشونت آمیز حقوق زنان موجب گسترش نفرت عمومی از سرکوب گران شده است. باید به تبعیض ساختاری، نهادینه شده و‌ مردسالارانه علیه دختران و زنان در کشور پایان داد . 

جنبش کارگری و تشکلات مستقل کارگری مدافع قاطع برابری زن و‌ مرد و مخالف تحمیل هر گونه حجاب اجباری و بی عدالتی و تبعیض علیه زنان و‌ مردم تحت ستم در ایران است. به عنوان‌ کارگران و‌ زحمتکشان و‌ محروم شدگان‌ که‌‌ اکثریت مطلق جمعیت کشور را تشکیل میدهیم در مقابل این ظلم‌ و‌ ستم‌ باید با صدای هر چه رساتر اعتراض کنیم و‌ خواهان عدالت و‌ دادخواهی برای مهسا (ژینا) امینی و‌ تمامی دیگر قربانیان سیاستهای زن ستیز و‌ تبعیض آمیز و‌ جنایتکارانه که توسط ارگانهای مختلف و‌ متعدد سرکوب صورت‌میگیرند شویم.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و‌‌حومه بار دیگر قتل سبعانه مهسا امینی را قویا محکوم‌کرده و‌ مراتب تاسف، تسلیت و‌همدردی صمیمانه خود را به خانواده داغدار این عزیز ابراز نموده و‌خود را در غم آنان و‌ خشم و‌اعتراض به حق مردم سقز و سراسر کشور شریک‌میداند.

یاد و‌ خاطره عزیز مهسا (ژینا) امینی گرامی باد

ننگ ابدی بر قاتلان مهسا.

چاره زحمت کشان وحدت وتشکیلات

*بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون قتل فجیع مهسا (ژینا) امینی

مهسا امینی دختر ۲۲ ساله‌ی اهل سقز که پس از بازداشت توسط مأموران گشت ارشاد به کما رفته بود، عصر جمعه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱ جان خود را از دست داد.

مهسا به همراه خانواده‌اش به تهران سفر‌ کرده بود که با چنین سرنوشتی دردناکی روبرو شد. او غروب سه‌شنبه ۲۲ شهریور به همراه برادرش در ایستگاه متروی حقانی بود که بازداشت شد و تنها پس از دو ساعت پیکر نیمه‌ جانش را با آمبولانس به بیمارستان کسری منتقل کردند و در نهایت پس از ۳ روز جان باخت.

نیروی انتظامی در پی انتشار خبر این قتل و واکنش‌های گسترده‌ی مردمی به آن، درصدد لاپوشانی واقعه برآمد و طی اطلاعیه‌هایی اعلام کرد که هیچگونه بدرفتاری با مهسا صورت نگرفته است و او به طور ناگهانی دچار عارضه‌ی قلبی شده است. این تشبثات و ریاکاری‌ها نمی‌تواند مردم را فریب دهد چرا که، این نه اولین بار است که چنین جنایتی توسط ارگانهای سرکوب حکومت رخ میدهد و نه مردم به برخوردهای سرکوبگرانه‌ی اینان ناآشنا هستند.

خبر مرگ مهسا در عصر روز جمعه موجب خشم عمومی مردم در سراسر کشور شد و همزمان با واکنش‌های گسترده در فضای مجازی، دسته‌هایی از مردم معترض به سمت بیمارستان کسری راهی شدند، اما حکومت زن‌ستیز و ضد آزادی، پیشاپیش برای مقابله با هر تجمعی نیروهایش را به مسیرهای منتهی به بیمارستان کسری گسیل کرده بود.

این چرخه‌ی سرکوبِ حکومت که چهل و چهار سال است سایه‌ی سیاهش بر سر جامعه افکنده شده است، بی‌شک بیشتر از هر کسی خشم و خونخواری‌اش را علیه زنان به نمایش گذاشته است.

حاکمیتی جبری و تحمیلی به مردم ایران که تنها راه بقای خود را در غارت و چپاول تمامی ثروت‌های جامعه از یکسو و از سوی دیگر شدت بخشیدن به استثمار و انقیاد آحاد جامعه می‌دید، لاجرم گسترشِ اختناق و سرکوب و خفه کردنِ مردم را رکن جدائی‌ناپذیر از اِعمال قدرتش قرار داد.

برای همین، زن‌کُشی و انسان‌کُشی در ایران نه یک اشتباه و قصور و یا صرفاً بخاطر وجود “گشت ارشاد”، (که با مطالبه‌ی صرفِ برچیدن آن این روند خاتمه یابد)، بلکه جزو ارکان اصلی بقای حاکمیت است.

از این روست که جهنمی که بیش از چهار دهه به جامعه ایران تحمیل شده است، با هر درجه پیشرویِ اعتراضات مردم، از سوی حکومت داغ‌تر خواهد شد و لاجرم بخش‌های مختلف جامعه را به این نقطه خواهد رساند که باید به سوی مصاف نهایی برای تعیین تکلیف این وضعیت فاجعه‌آمیز گام بردارد.

ما بعنوان طبقه‌ی کارگر ایران، همواره بستر اصلی تعرضِ استثمارگرانه و انقیادطلبانه حکومتگران و شُرکایش بوده‌ایم و هر درجه آزادی‌ستیزی نهادهای سرکوب مستقیماً علیه ما کارگران و مزدبگیران نیز عمل کرده و خواهد کرد.

از این رو و همانطور که بارها تاکید کرده‌ایم، اعلام می‌کنیم که ما کارگران ایران در صف اول مبارزه برای آزادیخواهی در کنار زنان به ستوه آمده از این منجلاب ضدبشری هستیم و خواهیم بود.

همکاران و همسرنوشتان در سراسر کشور!

کارگران مراکز بزرگ و تولیدی و صنعتی، کارگران صنایع نفت و پتروشیمی، کارگران صنایع فولاد، کارگران ایران‌خودرو و تمامی مزدبگیران سراسر کشور!

پایان دادن به این وضعیت جهنمی که برای ما ساخته‌اند و هر روز عزیزانمان را به کام مرگ و نابودی می‌کشاند در دستان توانمند شماست. نگاه جامعه و مردم به دستان شماست که با خواباندن چرخ‌های تولید به جهنم موجود پایان دهید.

گذر از وضعیت فاجعه‌آمیز موجود در قدم اول در گرو اتحاد کارگران و مزدبگیران با دیگر جنبش‌ها و هر صدای آزادیخواهانه‌ای در جامعه است و دوم، گام نهادن به مصافی نهایی برای دست بردن به ریشه و خلاصی از جهنم موجود.

اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۶ شهریور ۱۴۰۱

*پیام تسلیت ” ندای زنان ایران”در فاجعه کشته شدن مهسا امینی

مهسا امینی به قتل رسید

روز جمعه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۱، مهسا امینی (ژینا) دختر ۲۲ ساله سقزی که توسط ماموران گشت ارشاد تهران مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، به دلیل جراحات ناشی از این ضرب و شتم در بیمارستان کسری تهران جان باخت.

مهسا را گشت ارشاد و آتش به اختیاران امر به معروف کشتند. 

مقامات حکومت در برابر خشم و اعتراض مردم میگویند که او بیمار بوده است. ما مردم با این نوع فرافکنی ها آشنا هستیم.

خانواده او با قاطعیت این گفته را کذب محض خوانده و گفته اند: ما از مهسا پرونده پزشکی ارائه میدهیم که او کاملا سالم بوده است. 

خبر قتل فجیع مهسا کل جامعه را به لرزه در آورده و در فاصله کوتاه بازتاب اجتماعی و انعکاس جهانی بسیاری داشته است.

چهره های سرشناس واکنش نشان دادند و مردم در شب بیست و پنجم شهریور در مقابل بیمارستانی که مهسا جان باخت، به اعتراض و سر دادن شعار پرداختند.

این موج اعتراضات ، قاتلان را بشدت به هراس انداخته است.

گشت ارشاد را خودشان به جان مردم انداخته اند و حالا از ترس خشم مردم، میگویند خواهان بررسی مساله هستیم.

اما هیچکدام از اینها جواب خشم مردم و خانواده داغدیده مهسا نیست.

ما مردم قاتل و قاتلین مهسا را میشناسیم و در کنار خانواده مهسا دادخواهیم .

ندای زنان ایران یاد مهسا امینی را با بلند کردن فریاد اعتراض به کل بساط آپارتاید جنسی و سرکوبگری های گشت های ارشاد و حجاب اجباری گرامی میدارد.

قتل مهسا برای ما مردم، یک هشدار است و میکوشیم تا این جنایت فجیع را به نقطه عطفی در مبارزاتمان علیه بی حقوقی و بردگی جنسی زن و نابرابری ها تبدیل کنیم.

اینبار رساتر از همیشه صدای اعتراضمان را علیه بساط آپارتاید جنسی و خشونت رسمی و سازمان یافته از سوی حکومت بلند میکنیم.

راسخ تر از هر وقت علیه بساط سرکوبگرانه حجاب و عفافی که برای تحمیل حجاب اجباری به راه انداخته اند و علیه گشت های جنایتکار ارشاد می ایستیم. 

و می دانیم که باید تمام نیرویمان را به میدان بیاوریم تا به این وضع جهنمی پایان دهیم.

سخن آخر ما با مردم است : بیایید با اتحاد، به این سرکوبگری ها و جنایات هر روزه پایان دهیم.

زنان، مردان، جوانان، معلمان و دانشجویان و تمام اقشار مردم باید با تمام نهادها و تشکلهایمان و با تمام قدرت مقابل این بساط قتل و جنایت بایستیم.

همه با هم اعلام کنیم که حجاب اجباری باید فورا لغو و بساط گشت های ارشاد برچیده گردد.

اعلام کنیم که به خشونت علیه زنان باید پایان داده شود وقاتلان مهسا باید معرفی وعلنا محاکمه شوند .

#ما_همه_مهسا_هستیم

#خواهان_محاکمه_آمرین_و_عاملین_قتل_مهسا_هستیم

#به_خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان_پایان_دهید

“ندای زنان ایران”

۲۶ شهریور ۱۴۰۱

*بیمارستان کسری:مهسا امینی بدون علائم حیاتی به بیمارستان رسید

بیمارستان کسری در اطلاعیه‌ای در مورد درگذشت مهسا امینی که در حساب اینستاگرامش منتشر کرده نوشته که به علت رعایت حقوق بیمار، حق انتشار اطلاعات به جز به خانواده درجه یک و مراجع قضایی را ندارد.

در این اطلاعیه آمده است که مهسا امینی در ساعت ۲۰:۲۲ سه‌شنبه ۲۲ شهریور «بدون علائم حیاتی و در وضعیت مرگ مغزی» به بیمارستان کسری ارجاع شده است و به رغم احیای قلبی دوباره در روز جمعه دچار ایست قلبی شده و درگذشته است.

دراین اطلاعیه همچنین آمده است که پیکر مهسا امینی پس از مرگ برای تحقیقات بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شده است.

*تجمع اعتراضی جمعی از اهالی کهگیلویه و بویراحمد نسبت به انتقال آب بشار و ساخت بند انحرافی در محل احداث این بند

روز شنبه ۲۶ شهریور،جمعی از اهالی استان کهگیلویه و بویراحمد برای اعتراض به ساخت بند انحرافی تنگ‌سرخ (موسوم به سد تنگ‌سرخ) دست به تجمع در محل احداث این بند زدند.

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate