اخباروگزارش های کارگری ۲۱ و ۲۲ شهریورماه ۱۴۰۱
– ششمین روز تجمع خانواده زندانیان محکوم به اعدام در برابر قوه قضاییه
– تجمع اعتراضی کارکنان بخش اداری شهرداری شوشترنسبت به عدم پرداخت ۳ ماه حقوق وحق بیمه مقابل دفتر شهردار
– اعتراض کارگران شهرداری زاهدان نسبت به عدم پرداخت چن ماه حقوق وحق بیمه ونداشتن امنیت شغلی
– دومین روز تجمع اعتراضی دستیاران پزشکی نسبت به آزمون گواهینامه تخصص مقابل وزارت بهداشت
– دانشجویان پیشرو دانشگاه أصفهان:
دزدی در فولاد اصفهان و امکانپذیری آموزش رایگان و باکیفیت
– کانون نویسندگان ایران:
وزارت ارشاد دولت ابراهیم رئیسی با طرح انحلال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چه هدفی را دنبال میکند؟
– تشکیل پروندهی قضائی برای کارکنان بازداشتشدهی صنعت نفت در روز ۱۲ شهریور
– رضا شهابی همچنان محروم از درمان و مراقبتهای پزشکی لازم در زندان .
– احضار پروین محمدی برای اجرای حکم زندان
– تجمع اعتراضی تعدادی ازکیوسک داران بوشهرنسبت به واگذاری کیوسکهای بوستانهای شهری مقابل شهرداری
– تجمع اعتراضی سهامداران مقابل سازمان بورس با شعار «تا بورس پر از فساده هر روز همین بساطه»
– بازهم تصادف سرویس رفت و آمد کارگران و اینبار مصدومیت ۱۷ کارگریک کارخانه شهرک صنعتی خیام نیشابور
– ۱۲روز پس از حادثه تصادف مینیبوس کارگران کشاورز شوشتر تعداد قربانیان همچنان افزایش مییابد – تعداد کارگران جان باخته به ۲۰ نفر رسید
در یک روز رخ داد. شادی و غم در کنار هم بودند. حتی فعالان حقوق زنان شادی را دیدند و غم ناشی از تصادف جادهای را ندیدند
– جان باختن یک کارگردرآبیک براثر پاره شدن زنجیر مهار کننده جرثقیل و افتادن جسم سنگین برویش
– جان باختن کارگر کارخانه سیمان ارومیه پس از ۲۴ ساعت دست وپنجه نرم کردن با مرگ دربیمارستان
*ششمین روز تجمع خانواده زندانیان محکوم به اعدام در برابر قوه قضاییه
امروز دوشنبه ۲۱ شهریور تجمع خانواده محکومین به اعدام در مقابل قوه قضاییه در تهران برای ششمین روز برگزار می شد که نیروهای پلیس از تدوام آن جلوگیری کردند. شماری از اعضای خانواده ها که روز ۲۰ شهریور دستگیر شده بودند آزاد شده اند ولی هنوز افرادی در بازداشت بسر می برند.
از جمله فرهاد قهرمانی دیروز در اعتراضات نه به اعدام ، مقابل مجلس توسط پلیس امنیت ونک بازداشت شده است.
فرهاد قهرمانی ۳۳ ساله، فرزند محمد تقی قهرمانی ، زندانی سیاسی که سال ۹۰ اعدام شد.
برادر فرهاد، فرزاد قهرمانی و همچنین پسر عموی وی علی قهرمانی نیز از زندانیان سیاسی قیام آبان۹۸ بودند .
*تجمع اعتراضی کارکنان بخش اداری شهرداری شوشترنسبت به عدم پرداخت ۳ ماه حقوق وحق بیمه مقابل دفتر شهردار
روز دوشنبه ۲۱ شهریور، کارکنان بخش اداری شهرداری شوشتربرای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت ۳ ماه حقوق وحق بیمه مقابل دفتر شهرداراین شهر داراستان خوزستان تجمع کردند.
یکی از کارکنان در مورد دلایل اعتراض همکاران خود به خبرنگاررسانه ای گفت: ۳ماه از حقوق و سه ماه بیمه کارگران مجموعه شهرداری شوشتر هنوز پرداخت نشده است. در عین حال اخیرا بودجه خاصی برای پرداخت مطالبات مزدی و بیمه کارگران از سوی دولت در اختیار شهرداریها قرارگرفته است که سهم شهرداری شوشتر حدود ۱۲۰ میلیارد تومان است. بر همین اساس روز گذشته بخشنامهای از سوی استانداری استان خوزستان به شهرداری استان از جمله شوشتر ابلاغ شده که در آن پرداخت حقوق معوقه و بیمه کارگران در اولویت هزینههای شهرداری قرار گرفته است.
او با بیان اینکه برخی اعضای شورای شهر مخالف پرداخت حقوقهای معوقه کارگران از این کمک مالی دولت هستند، افزود: در مجموع شهرداری برای پرداخت طلب سه ماهه کارگران حدود ۲۱ تا ۲۲ میلیارد تومان منابع مالی نیاز دارد که این رقم به نسبت ۱۲۰ میلیارد تومان کمک دولت به شهرداری شوشتر رقم بالایی نیست و شهرداری میتواند مابقی این پول را برای انجام پروژههای عمرانی و آبادانی شهر خرج کند.
آنها از مخالفت اعضای شورای شهر برای پرداخت حقوق کارگران انتقاد کرده و اظهار داشتند: متاسفانه برخی اعضای شورای شهر شوشتر از گذشته تا امروز به خواستههای قانونی و مشکلات معیشتی کارگران اهمیتی ندادهاند. آنها میخواهند این منبع مالی را خرج پروژههای دیگر شهر کنند.
آنها در خاتمه تاکید کردند: طی چند روز گذشته که پیگیر مطالبات خود بودهایم مسئولان شهرداری و شورای شهر به مشکلاتمان اهمیت ندادند به همین دلیل تصمیم گرفتیم صدای خود را به مراجع بالاتر برسانیم تا شاید مشکلاتمان مرتفع شود.
*اعتراض کارگران شهرداری زاهدان نسبت به عدم پرداخت چن ماه حقوق وحق بیمه ونداشتن امنیت شغلی
روز سه شنبه ۲۲ شهریور، کارگران شهرداری زاهدان نسبت به عدم پرداخت چن ماه حقوق وحق بیمه ونداشتن امنیت شغلی اعتراض کردند.
درهمین رابطه یکی از کارگران شهرداری زاهدان به خبرنگاررسانه ای گفت: من پاکبان شهرداری منطقه ۴ زاهدان هستم و چندماه است که حقوق و بیمه هایمان عقب افتاده و زندگی مان را دچار مشکل کرده است.
وی افزود: فروردین ، اردیبهشت و خرداد امسال هیچ حقوقی دریافت نکردیم . تیرماه و مرداد ماه هم تنها بخشی از حقوق یک ماه برایمان واریز شده است .
اوادامه داد: من سرپرست خانواده هستم و همسرم بیمار دیابتی است و پایش قطع شده است. هرماه باید هزینه های بالایی برای درمان او پرداخت کنم و علاوه بر آن کرایه خانه، هزینه های سنگین زندگی و هزاران هزار خرج دیگر هم هست و با جیب خالی نمی توان زندگی کرد.
این کارگر معترض گفت: پرداختی های شهرداری به همکاران مان متفاوت است انگار به هرکس هرطور دلشان می خواهد حقوق می دهند و هرچقدر که دلشان می خواهد پول واریز می کنند با مدیران شهرداری هم که صحبت می کنیم و از اختلاف پرداختی ها میگوییم، می گویند: «حقوق ما همین است میخواهید کار کنید نمیخواهید نکنید. »
اواضافه کرد: بیمههایمان، هم از سال گذشته و هم امسال عقب مانده است. من سه سال است که در شهرداری منطقه ۴ کار میکنم و ۵ سال هم در شرکت کار کرده ام اما وضعیت قراردادهایمان همچنان بلاتکلیف است.
اوادامه داد: ما زیر نظر شهرداری هستیم و قراردادهایمان موقت است، با اینکه در سال جدید برای شهرداری کار کرده ایم و مبلغ کمی حقوق هم برایمان واریز شده بازهم شهرداری با ما قرارداد نبسته و با گذشت ۶ ماه از ابتدای سال همچنان بلاتکلیف و بدون قرارداد هستیم و هر لحظه ممکن است از کار بیکار شویم.
این کارگر شهرداری زاهدان در خاتمه گفت: ما حدود ۱۰۰ کارگر هستیم که وضعیتمان مشابه هم است و هر کدام به نوعی از بلاتکلیفی و نگرفتن حقوق در ماههای اخیر از سوی شهرداری شرمنده زن و بچههایمان شده ایم.
*دومین روز تجمع اعتراضی دستیاران پزشکی نسبت به آزمون گواهینامه تخصص مقابل وزارت بهداشت
روز سه شنبه ۲۲ شهریوربرای دومین روز متوالی، دستیاران پزشکی برای اعتراض به آزمون گواهینامه تخصص مقابل وزارت بهداشت تجمع کردند.
براساس گزارش رسانه ای شده، آزمون کتبی شصت و نهمین دوره آزمون دانشنامه تخصصی و سی و ششمین دوره آزمون گواهینامه و دانشنامه فوق تخصصی پزشکی پنجشنبه ۱۰ شهریور با حضور ۴هزار و ۵۰۰ نفر در ۱۲ حوزه امتحانی در دانشگاه های علوم پزشکی منتخب برگزار شد.
آزمون های شفاهی بر اساس جداول زمان بندی اعلام شده و برای افرادی که حدنصاب لازم را کسب کرده اند در مراکز آموزشی و درمانی دانشگاه های علوم پزشکی سطح شهر تهران برگزار می شود.
داوطلبان آزمون دانشنامه تخصصی پزشکی در روزهای اخیر در فضای مجازی نسبت به نحوه طراحی سوالات و دشواری آنها معترض بودند و مقابل وزارت بهداشت دست به تجمع زدند.
اعتراض اصلی داوطلبان این است که آزمون دانشنامه (بورد) در رشته داخلی با سوالات بسیار غیر استاندارد و اغلب حفظی، کنکوری و بدون دید بالینی برگزار شده است.
همچنین دستیاران رشته های جراحی نیز می گویند آزمون این رشته غیر استاندارد بوده و موجب می شود که درصد کمی از دستیاران حدنصاب را کسب کنند و این موضوع منجر به نادیده گرفتن زحمات دستیاران جوان رشته جراحی می شود.
*دانشجویان پیشرو دانشگاه أصفهان:
دزدی در فولاد اصفهان و امکانپذیری آموزش رایگان و باکیفیت
آنچه در فولاد مبارکه اصفهان شاهدش بودیم، نه صرفا یک اتفاق نادر در کشور، بلکه روند ثابت و شکل اصلی اقتصادی در ایران است. یک عده از افراد به واسطه رانت و اتصال به سیستم حاکم و مسئولین بالا رده، با دادن رشوه و حق سکوت و شراکت در دزدی با ارگانهای پرنفوذی مثل حوزه علمیه و صداوسیما و سپاه پاسداران، پولهای هزاران میلیاردی به جیب میزنند.
بنا بر روایت رسانههای وابسته به حاکمیت، مبلغی که در فولاد مبارکه اصفهان به جیب مافیای فولاد که وابستگان و نزدیکان حاکمیت هستند رفت، حدود ۹۲ هزار میلیارد تومان است. با نزدیک شدن به سال تحصیلی جدید، بر آن شدیم که بحث آموزش رایگان و باکیفیت را که مطالبه همیشگیمان بوده، به عنوان یک پدیده واقعی به زمین محاسبه بیاوریم.
با این میزان پول چه کارها میتوان کرد؟
سال گذشته در مجموع حدود ۱۸.۵ میلیون دانشجو و دانشآموز در کشور مشغول به تحصیل بودند. با تقسیم کردن مبلغ دزدی در فولاد به این عدد، حاصل حدود ۴۹۷۰۰۰۰ تومان به ازای هر فرد، یعنی هر دانشجو و دانشآموز میشود.
با همین میزان اعتبار مالی، هزینههای کتب درسی، خوابگاه تمام دانشآموزان و دانشجویان خوابگاهی و لباس و کیف و کفش و لوازم تحریر برای دانش آموزان تمام مقاطع تحصیلی و البته دانشجویان تمام مقاطع تحصیلات عالی، تجهیز و به روزرسانی امکانات رفت و آمد دانشجویان درون دانشگاه برای جلوگیری از رخداد دوباره اتفاقاتی مثل واژگونی اتوبوس در دانشگاه تهران مرکز تامین میشود.
توجه داشته باشید که این تنها یک مورد دزدی است که از آن اطلاع داریم و بدون شک دهها مورد دیگر آن در کشور به صورت هفتگی، سالانه و ماهانه اتفاق میافتد. مواردی که میشود از آنها برای ریشه کن کردن موجودیت مدارس ناایمن استفاده کرد، برای از بین بردن تمام مدارس کپری، برای تامین دانشآموزان بیسرپرست و بدسرپرست و دهها معضلی که روزانه با آن سر و کار داریم.
*کانون نویسندگان ایران:
وزارت ارشاد دولت ابراهیم رئیسی با طرح انحلال کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان چه هدفی را دنبال میکند؟
در خبرها آمده است که وزارت ارشاد قصد دارد کتابخانهها و مراکز فرهنگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را به دلیل «زیان دهی» آنها، به نهاد کتابخانههای عمومی کشور واگذار کند. در صورت اجرای این تصمیم ضدفرهنگی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان منحل خواهد شد و ازآن پس تابلوی این مرکز فرهنگی پنجاه و هفت ساله بر سردرِ هیچ کتابخانهای دیده نخواهد شد.
هدف دولت رئیسی از چنین طرحی چیست؟ جلوگیری از «زیاندهی»؟! مگر کانون پرورش فکری قرار بود سوددهی داشته باشد؟ در شرایطی که مبالغ کلانی از بودجهی عمومی کشور صرف نهادهای شبهفرهنگی و بیخاصیتی میشود که هدفی جز ایجاد اختلال در مسیر اعتلای فرهنگی کشور و مزاحمت برای پدیدآورندگان آثار پیشرو فرهنگی ندارند، این بهانه آنقدر سست و بی پایه است که نیازی به توضیح ندارد. برای تشخیص هدف دولت از این طرح، بر اساس سوابق واگذاریهای پیشین، دو هدف قابل تصور است: نخست این که قصد فروش و غارت اموال این نهاد فرهنگی را دارد؛ اموالی که در سراسر کشور پراکنده است و احتمالا از همین حالا رانتخواران، آقازادهها و عزیزکردههای حاکمیت دندان طمع برای آن تیز کردهاند. دیگر اینکه، و البته مهمتر اینکه، قصد دارند خاطرهی این نهاد فرهنگی خوشنام را از حافظهی جمعی ایرانیان بزدایند؛ نهادی که هنرمندانی چون کیارستمی، تقوایی، بیضایی، قرهچه داغی، امیر نادری، م. آزاد، طاهباز، فرشید مثقالی، نیکزاد نجومی و … در آن بالیدند.
سیاستگذاران فرهنگی کشور در چهل و اندی سال گذشته برای عقیم کردن کانون پرورش فکری هر کاری که از دستشان بر میآمد کردند؛ نویسندگان و هنرمندان مستقل را تاراندند، بخش عمدهای از کارکنان و کادر فرهنگی کارآزموده و کاربلد را با عنوان اهانتآمیز «پاکسازی» قلع و قمع کردند، اندیشههای ترقیخواهانه را از کتابها زدودند، به جای میدان دادن به «پرورش فکر» و آزاد اندیشی، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان را به دستگاهی برای قالببندی شخصیت کودکان و نوجوانان بر اساس الگوهای ایدئولوژیک خودشان تبدیل کردند؛ حالا فقط این مانده است که نام آن را نیز از تاریخ فرهنگ این سرزمین و از حافظهی جمعی ما پاک کنند. باشد که مقاومت اهالی فرهنگ این طرح شوم فرهنگستیز را در نطفه خفه کند.
*تشکیل پروندهی قضائی برای کارکنان بازداشتشدهی صنعت نفت در روز ۱۲ شهریور
بنابر اخبار منتشرشده توسط کارکنان رسمی صنعت نفت، پیامکهایی مبنی بر تشکیل پرونده قضائی برای بازداشتشدگان تجمع روز شنبه ۱۲ شهریور ارسال شده است.
طبق این پیامکها، این پروندههای قضائی به شعبهی ۱ بازپرسی دادسرای شهید مقدس تهران ارجاع شده است.
کارکنان رسمی صنعت نفت روز شنبه ۱۲ شهریورماه در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلاتشان و نیز با خواست اجرای کامل ماده ۱۰ قانون اختیارات و وظایف کارکنان وزارت نفت تلاش داشتند تا در مقابل ساختمان وزارت نفت تجمع برگزار کنند که با یورش مأموران امنیتی و انتظامی روبرو شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و تعداد قریب به ۷۰ نفر از آنان بازداشت شدند. بازداشت شدگان همان روز و ساعاتی بعد و پس از بازجویی آزاد شدند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران ضمن حمایت قاطع از خواست و مطالبات کارکنان و کارگران بخشهای مختلف صنعت نفت و تأکید بر حق آنان برای برگزاری تجمع و مطالبهگری، بازداشت، ضرب و شتم و تشکیل پرونده قضائی علیه آنان را قویاً محکوم میکند و خواستار پایان دادن به تعقیب قضائی علیه آنان و دیگر کارگران و مزدبگیران است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – ۲۲ شهرویورماه ۱۴۰۱
*رضا شهابی همچنان محروم از درمان و مراقبتهای پزشکی لازم در زندان .
رضا شهابی، در آخرینتماس تلفنی با خانواده از شدت درد گردنش اظهار ناراحتی شدید کرده، بطوری که شب ها از درد گردن نمیتواند بخوابد. در دو روز گذشته با وخیم تر شدن شرایط جسمانی اش ، دکتر زندان این فعال سندیکایی را معاینه کرده و اظهار داشته که در اسرع وقت ، حتما باید بطور اورژانسی عکسبرداری از طریق ام آی آر از گردنش انجام شود.
متاسفانه تا مخابره این خبر هنوز هیچ اقدامی در خصوص اعزام جهت انجام ام آر آی صورت نگرفته و از مراقبتهای پزشکی لازم برخوردار نگردیده است.
بر مبنای قوانین موجود، زندانیان هم مانند دیگر شهروندان دارای حق وحقوقی میباشند و حق دسترسی به درمان و برخورداری از معالجات پزشکی مناسب از حقوق مسلم شان میباشد. بنابراین یادآور میشویم که با دستگیری و بازداشت افراد، دولت مسئولیت کامل برای ارائه مراقبت های بهداشتی و پزشکی برای حفظ سلامتی و جان زندانیان را بر عهده می گیرد. و حفظ جان زندانی با زندانبان می باشد و هرگونه عواقب سهل انگاری در مراقبت های پزشکی و درمان #رضا_شهابی کارگر زندانی به عهده زندانبان میباشد.
سندیکای کارگران شرکت واحد خواهان رسیدگی فوری رضا شهابی و معالجه ایشان در مراکز درمانی تخصصی خارج از زندان می باشد، و با وجود شرایط وخیم جسمانی ایشان که مورد تایید پزشکان میباشد ، هیچگونه دلیل قانونی و یا قابل توجیهی برای تداوم حبس و ادامه بازداشت ایشان وجود ندارد، نگه داری رضا شهابی در زندان میتواند منجر به صدمات جسمانی جبران ناپذیری برای این کارگر زندانی شود.
*احضار پروین محمدی برای اجرای حکم زندان
امروز دوشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۱ پروین محمدی پس از احضارهای مکرر و صدور نیابت قضایی به دادسرای گرمسار برای جلب وی، در معیت تنی چند از دوستان به شعبه اجرای احکام دادسرای اوین مراجعه نمود که مسئول شعبه با اعلام اینکه حکم صادره علیه وی غیابی بوده و باید به صورت حضوری توسط شعبه صادر کنندهی حکم ابلاغ گردد، وی را تحتالحفظ به شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب تهران منتقل کردند. پس از آن و به علت عدم حضور قاضی شعبه، به پروین محمدی اعلام شد که روز چهارشنبه مجدداً به آن شعبه مراجعه کند.
حکم یکسال زندان پروین محمدی مربوط به پروندهای در سال ۱۳۹۶ با اتهام “تبلیغ علیه نظام” و با مصادیق ایراد سخنرانی در جمع کارگران بازنشسته و انجام یک مصاحبه درباره حادثه پلاسکو است که وی هیچگونه اطلاعی از آن نداشت، تا اینکه در تاریخ ۲۹ آذر ۱۳۹۹، ابلاغیهای از سوی شعبه ۱ اجرای احکام اوین در سامانه ثنای وی قرار گرفت که ظرف مدت ۵ روز خود را به آن شعبه معرفی نماید.
صدور حکم زندان به صورت غیابی و بدون اینکه هیچگونه اطلاعی مبنی بر وجود پروندهی قضایی و اتهامات مطروحه به پروین محمدی اعلام شده باشد، و به دنبال آن ممنوعالخروجی و احضارهای مداوم و صدور حکم جلب برای او، از شاهکارهای جدید سیستم قضائی جمهوری اسلامی است که اثبات کنندهی کنترل تام نهادهای امنیتی بر آن است.
اتحادیه آزاد کارگران ایران صدور حکم زندان و اقدام برای جلب پروین محمدی جهت تحمل این حکم ظالمانه را قویاً محکوم میکند و خواهان پایان دادن به این روند و منع تعقیب قضائی علیه اوست.
اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۲۱ شهریورماه ۱۴۰۱
*تجمع اعتراضی تعدادی ازکیوسک داران بوشهرنسبت به واگذاری کیوسکهای بوستانهای شهری مقابل شهرداری
روز سه شنبه ۲۲ شهریور، تعدادی ازکیوسک داران بوشهربرای اعتراض به واگذاری کیوسکهای بوستانهای شهری مقابل شهرداری تجمع کردند.
بنابه گزارش رسانه ای شده،شهرداری بوشهر قرار است در گام اول بیش از ۲۰کیوسک در بوستانهای شهری را در مزایده واگذار کند و در گامهای بعدی نیز با همین روش کیوسکهای مناطق یک و دو را در اختیار برندگان مزایده قرار دهد. این مزایده موجب اعتراض کیوسکداران فعلی شده و بههمین دلیل امروز در مقابل شهرداری جمع شدند و نمایندگان نیز آنان با معاون شهردار گفتگو کردند.
*تجمع اعتراضی سهامداران مقابل سازمان بورس با شعار «تا بورس پر از فساده هر روز همین بساطه»
روز دوشنبه ۲۱ شهریور، جمعی ازسهامداران برای اعتراض به متضررشدن مقابل سازمان بورس در خیابان ملاصدرا تهران با شعار «تا بورس پر از فساده هر روز همین بساطه»اجتماع کردند.
براساس گزارش های رسانه ای شده،شاخص کل بورس برای دومین بار در سال ۱۴۰۱ وارد کانال یک میلیون و ۳۰۰ هزار واحدی شد. به واسطه همین موضوع صفهای فروش و زیان سهامداران بیش از گذشته شد.
این سهامداران شعارهای مختلفی درخصوص بورس دادند؛ اما خواسته این افراد کاهش فساد بورسی و رسیدگی به وضعیت سهامداران بود.
معترضان بورسی شعارهایی همانند «تا بورس پر از فساده هر روز همین بساطه» و «وعدههای سه روزه پول ملت میسوزه» را دادند.
*بازهم تصادف سرویس رفت و آمد کارگران و اینبار مصدومیت ۱۷ کارگریک کارخانه شهرک صنعتی خیام نیشابور
دوشنبه شب(۲۱ شهریور)، مینی بوس حامل کارگران کارگریک کارخانه شهرک صنعتی خیام نیشابور در محدوده شهر خرو واژگون و ۱۷ کارگر مصدوم شدند.
*۱۲روز پس از حادثه تصادف مینیبوس کارگران کشاورز شوشتر تعداد قربانیان همچنان افزایش مییابد – تعداد کارگران جان باخته به ۲۰ نفر رسید
در یک روز رخ داد. شادی و غم در کنار هم بودند. حتی فعالان حقوق زنان شادی را دیدند و غم ناشی از تصادف جادهای را ندیدند
ماجرا از این قرار بود که همزمان با شادی دختران در ورزشگاه آزادی تهران، ۱۲ دختر کارگر بر اثر حادثه تصادف در یکی از جادههای شوشتر جان باختند. در این میان صدای شادی زنان در ورزشگاه، صدای سوگ مرگ دختران شوشتری را کمرنگ کرده بود. هفته پیش بر اثر حادثه تصادف مینیبوس حامل کارگران کشاورز ۱۸ نفر جان باختند که ۱۲ نفرشان زن بودند. صبح خونین جادههای شوشتر که افکار عمومی و بهویژه فعالان حوزه زنان، کمترین واکنش را به آن نشان دادند. کارگران فصلی شهر شرافت شوشتر اغلبشان زن بودند و در حالی که عازم محل کارشان میشدند در تصادفی مرگبار که در ساعت پنج بامداد برای آنها رقم خورد جانشان را از دست دادند و باز هم مرگ کارگران بهویژه زنان در خوزستان خبرساز شود. زنهایی که خواهران، همسران و مادرانی بودند که از همهجا بیخبر راهی این جاده شوم شدند.
شرافت کجاست؟
به دلیل جابهجایی روستاها و راهاندازی کشت و صنعت نیشکر، اهالی چندین روستا سال ۱۳۶۴ در محلی جدید یکجانشین میشوند. شهر شرافت از توابع شهرستان شوشتر (خوزستان) که شهری مهاجرپذیر بود و در سال ۱۳۷۶ شورا و دهیاریاش تعیین میشود. ساکنان این شهر از ایذه، لرستان، چهارمحالوبختیاری، الیگودرز و… هستند که بخش چشمگیری از آنها از طایفه آرپناهی، داوودی و عبدالهی هستند. سال ۱۳۸۵ به دلیل افزایش جمعیت، شرافت رسما بهعنوان شهر اعلام میشود. شهری بدون مرتع و دام و زمینهای کشاورزی که مردم مجبور بودند به شغل کارگری مشغول شوند. جمعیت اهالی این شهر و روستاهای حومه نزدیک به ۴۰ هزار نفر هم میرسد.
هفت روز قبل ۱۸ نفر از سرنشینان مینیبوس کارگران فصلی کشاورزی شهر مهاجرپذیر «شرافت» در نزدیکی شوشتر خوزستان در تصادفی خونین جان باختند تا کشتههای «شرافت» در یک هفته به ۲۰ نفر برسد. خبری هولناک که در میان انبوه خبرهای تلخ دیگر کمتر دیده شد.
پس از این حادثه، چهار نفر از مصدومان به بیمارستان خاتمالانبیای شوشتر و دو مصدوم به بیمارستان گلستان اهواز اعزام شدند. گفتهها حاکی از آن بود که حال یکی از مصدومانی که در بیمارستان اهواز بستری بود وخیم است، اما در عین ناباوری، یکی از مصدومان بستریشده در بیمارستان شوشتر چهار روز پس از حادثه جان باخت. خانوادههای مصدومان و قربانیان از کمبود پزشک متخصص در شهرستانها و همچنین امکانات ضعیف تجهیزات پزشکی در بیمارستانها ابراز نارضایتی میکنند.
بهتازگی نیز رئیس سازمان نظام پزشکی اهواز اعلام کرده بود که در یک سال گذشته شرایط بهگونهای بوده که در اهواز روزانه برای ۲ تا ۱۰ نفر از کادر درمان گواهی گوداستندینگ مهاجرت صادر شد؛ بنابراین گاهی ماهانه برای ۲۵ تا ۳۰ نفر و سالانه ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر گواهی گوداستندینگ صادر شده است.
اخلال سهماهه سیتیاسکن
علیرضا عبدالهی، عموی یکی از مصدومانی که پس از چهار روز بستری در بیمارستان شوشتر جان باخته بود، گفت: «خواهرزادهام سمانه عبدالهی ۲۰ ساله بود و اخیرا نامزد کرده بود و برای تکمیل جهیزیه در زمینهای کشاورزی کار میکرد».
عبدالهی با حالتی سراسیمه و در عین ناباوری افزود: پزشکان میگفتند حال سمانه خوب است و همه امیدوار بودیم که یکباره خبر مرگش را به ما دادند. سیتیاسکن بیمارستان شهر شوشتر خراب بود. ما در شوشتر متخصص لازم را نداریم. پزشکان مجبور شدند بیمار را جابهجا کنند و از ناحیه َسر سیتیاسکن بگیرند که در همین فاصله سمانه از دنیا رفت.
وی با ابراز نارضایتی از مسئولان توضیح داد: ما از مسئولان زجر میکشیم. رفتار مسئولان توهینآمیز است. راهداری بعد از تصادف تجهیزاتش را آورد و شروع به خطکشی جاده کردند. آنها با این رفتار به شعور ما و اهالی شهر شرافت اهانت کردند. از مسئولان و نماینده مجلس میخواهم حداقل وارد مجلس ما نشوند. میآیند که بعدا بگویند ما به شما تسلیت گفتیم و پسفردا رأی میخواهند. اگر به فکر مردم هستند به فکر سیتیاسکن بیمارستان شوشتر باشند.
همه چیز فراموش میشود
حقالزحمه هر روز کاری، در زمین کشاورزی حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار تومان بود. کارگران گروه «دا پریسا» هرکدام دغدغهای داشتند. سمانه که برای تجهیز جهیزیهاش در مسیر کار درگذشت و نامزدش را برای همیشه در انتظار نگه داشت. یکی دیگر از دختران کارگر نیاز به پول برای ادامه تحصیلش داشت و پسری دیگر برای خرید موبایل محتاج پول بود. مادری با چهار فرزند و همسر ازکارافتاده برای تهیه لقمه نانی در این گروه ثبتنام کرده بود. همه کارگران از اهالی شهر شرافت از توابع شهرستان شوشتر هستند. شهری که به شهر کارگری معروف شده است.
بخشی ازیک گزارش رسانه ای شده بتاریخ۲۲ شهریور
*جان باختن یک کارگردرآبیک براثر پاره شدن زنجیر مهار کننده جرثقیل و افتادن جسم سنگین برویش
کارگر ۳۵ ساله یکی از شرکت های شهرستان آبیک حین کار با جرثقیل به علت پاره شدن زنجیر مهار کننده و سقوط جسم سنگین بر رویش در دم جان باخت.
*جان باختن کارگر کارخانه سیمان ارومیه پس از ۲۴ ساعت دست وپنجه نرم کردن با مرگ دربیمارستان
یکشنبه شب (۲۰ شهریور، جلیل جعفری کارگر حادثه دیده کارخانه سیمان ارومیه که روز شنبه ۱۹ شهریور در جریان کار انتقال ماده اولیه سیلیکون با دمای بالای ۸۰ درجه به علت ریخته شدن این ماده روی تمام بدن خود دچار سوختگی شدید شده بود، در بیمارستان بر اثر شدت جراحت جان خود را از دست داد.
akhbarkargari2468@gmail.com