علیه کمونیستهای سازنده شورا، در کنار حكومت اقلیم کردستان

صحبتهای عادل الياسي از رهبري كومه له (سازمان كردستان حزب كمونيست ايران)  در مصاحبه اي در تلويزيون كومه له علیه کمونیستهای سازنده شوراها در مارس ١٩٩١ در شهرهای کردستان عراق پروپاگاند بی پایه ای است که از همان دوره، تاکنون نزدیک به سی سال جریان راست درون کومه له  از تکرار آن خسته نمیشود.اما این بار آنچه بیشتر باید مورد توجه قرارگیرد، اینست که چرا در این مقطع زمانی و اکنون عادل الیاسی ماموریت پیدا کرده تکرارش کنند

ارزش مصرف تبلیغات دشمنانه کنونی شان علیه کمونیستهای کارگری و سازندگان شوراها در خدمت چه هدفی است؟.در بخش پایانی به این جنبه مساله برمیگردم. اما در شروع مطلب بر نکات ضروری دیگر تاکید میکنم. از جمله ،این گفته الیاسی “كه سال ٩١ بعد از اينكه حكومت صدام در كردستان نماند، شوراهاي زيادی تشكيل شدند و بعد از آن كمونيست های كردستان عراق تحت تأثير بحث اينكه اين انقلاب نبود بجای ادامه فعاليت در كردستان به خارج كشور سفر كردند”، این ادعا ربطی به حقیقت و وقایعی که ایشان از آن بی خبر است، ندارد. این پروپاگاند وارونه را دورانی عنصر بدنامی مثل عبدالله مهتدی پیشکسوتش بود و در سالهای اخیر رهبری کنونی کومه له و اکنون عادل الیاسی هدفمند آن را اشاعه میدهند. پاسخ مناسب رفقایی از حزب کمونیست کارگری کردستان من را از توضیحات زیاد معاف میکند. اما به عنوان کسی که در مارس ٩١ در شهر سلیمانیه اتفاقا نماینده کومه له آن دوره را به عهده داشتم و از نزدیک شاهد برچیدن دم و دستگاه بعث عراق و شکل گیری شوراها بودم، به فاکتهایی در رد تبلیغات کذب رهبری کومه له و عادل الیاسی اشاره میکنم.

عادل در مصاحبه اش از تشكيل شوراهاي متعددی در شهرها و محلات و مراكز كارگري حرف ميزند كه اين واقعيتي  انکار ناپذير است . اما بايد از او سوْال كرد كساني كه شوراها را سازماندهي كرده و در راس آن بودند، چه كساني بودند؟ تحت تأثير كدام گرايش فكري و سیاسی از جمله در درون حزب كمونيست ايران و كومه له بودند؟. میتواند اسم نفرات اصلی سازنده شوراها را ردیف کند، تا متوجه شود، آنوقت و اکنون جزو چه جریانی هستند؟

همه ميدانند كه تشكيل و سازماندهي شوراها را كمونيستها بعهده داشتند. قبل از رفتن صدام كميته هاي قیام (راپه رین) را سازمان دادند. روي همه ديوارها اعلام تشکیل این کمیته ها و فراخوان به قیام در شهرها بچشم ميخورد.

نكته ديگري كه به ان إشاره ميكند اين است كه گويا همه كمونيست ها در كردستان عراق بار سفر را بسته و به اروپا رفتند اين هم حقيقت ندارد.

جهت اطلاع عادل و همفکرانش چند سال پشت سر هم متينگ هاي هزاران نفره در روزهاي اول مه و هشت مارس و مناسبتهای دیگر برگزار ميشد و کمونیستهای کارگری و حزب کمونیست کارگری عراق رهبری آنها را به عهده داشتند. سخنرانان ان مراسم هاي توده اي كه فيلم و عكس هايش موجودند چه كساني بودند غير از ناسک احمد و طاهر حسن و آسوکمال و رفقای جانباخته ای چون شاپور عبدالقادر وقابیل عادل و آزاد احمد و دیگر رفقاي كمونيسم كارگري در کردستان و عراق!؟

آیا عادل الیاسی مطلع است، چه نيرويي حامي و پشتيبان نهاد آوارگان كركوك و بعضی شهرهای دیگر عراق بود؟ كدام نيرو حامی و سازمانده تجمعها و اعتراضات آوارگان بود ، در شهر سليمانيه كه ساختمان ( حانوت) را تصرف كرده و آنجا سكني گزيده بودند ؟ آیا رهبری کومه له و الیاسی مطلعند چه جریانی چندین سال سازمان مستقل زنان و خانه های امن زنان را هدایت و رهبری کرد. تشکلهای مختلف کارگری و اتحادیه بیکاران با ابتکار چه جریان و جنبش سیاسی و حزبی فعالیت میکرد.

رهبری کومه له و در اين مصاحبه عادل،   سفر و ماموریت تعدادی از رفقاي رهبري سازمان هاي تشكيل دهنده حزب كمونيست کارگری عراق به اروپا را مستمسکی قرار داده تا سالها فعالیت و فداکاری صدها فعال و كادر كمونيست متشکل در صفوف سازمانهای کمونیستی و بعدا تشکیل دهنده احزاب کمونیست کارگری عراق و کردستان را تخطئه کنند.

عادل الیاسی بنا به مصلحت حزب و جریانش در اين مصاحبه طوري وانمود ميكند، گویا از آن دوران تاکنون در مقابل کمونیستها، هيچ مشكل و مانعي از طرف احزاب حاکم در کردستان، یعنی اتحادیه میهنی و پارتي وجود نداشته و کمونیستها در یک جاده صاف و بی مانع فعالیت داشته و خود بی ابتکار بوده اند!.

بگذار به چند مورد از مانع تراشیها و فشار و سرکوبگری اتحادیه میهنی و پارتی در همان سال ١٩٩١ که تازه به قدرت رسیده بودند، نه تنها در مقابل كمونيستهای کردستان عراق، حتی برای ما به عنوان کومه له کمونیست آن دوران که کمونیسم کارگری هدایت آن تشکیلات را به عهده داشت، اشاره کنم. برای  نمونه، به زعمشان ما مسبب تشكيل شوراها بودیم  و تلاش كردند ما را بهمين خاطر تحت فشار بگذارند.

آن دوره، من نماينده كومه له در سليمانيه بودم.  غروب يكي از روزها خبر رسید،ماشين كومه له با تعدادي از پيشمرگان كه  از اردوگاه زرگويز مثل هميشه به شهر آمده  بود، نيروهاي آسايش (امنیتی)   آنها را متوقف و به مقر كميته سليمانيه اتحادیه میهنی برده اند.

سرنشينان ماشين همه كارت و برگه هویتی كومه له را نشان داده بودند اما آنها دستور گرفته بودند، براي فشار أوردن به ما آنها را به مقر كميته حزب حاکم در سليمانيه ببرند و با وارونه گویی، گفته بودند كه شما ها مجاهدين هستید!؟.از مقرشان به من زنگ زدند و گفتند اگر اين تعداد از پيشمرگان كومه له اند، خودت باید بيايي و تا ما مطمئن شويم. بااعتراض به آنها گفتم كه شما خوب ميدانيد كه رفقاي ما هستند و آگاهانه انها را  دستگير كرده ايد و باید آنها را آزاد کنید. رفقایمان را آزاد نکردند و برای باردوم تماس گرفتند، خواستند به مقرشان برویم. به همراه یکی از رفقا  محمد عزيزي ( ترجان )به مقر كميته سليمانيه آنها رفتيم . پنج نفر از مسئولینشان نشسته بودند. به آنها گفتم شما بی دلیل و آگاهانه رفقاي ما را دستگير كرده ايد، منتسب کردن به مجاهدین و غیره بهانه است، لطفا حرف اصلي تان  را بزنید.اولين فردی كه حرف زد، کسی بود به نام “هه لو احمد كورده”كه اكنون عضو مركزيت پارتي است. وي گفت كادرها و اعضاي شما در درست كردن شوراها دخالت دارند اين شوراها را شماها حمايت ميكنيد . لطفا به افرادتان بگوييد، دست بردارند. اگر ظرف ده روز شوراها منحل نشوند با زور آنها را منحل و فعالين شوراها را دستگير ميكنيم. جواب تهديدات آنها را دادم. گفتم مبارزین این شهرها خود شورا درست کرده اند، و سازندگان و شرکت کنندگان شوراها شهرها را از وجود بعثي ها پاك كرده اند. واکنون با تهدید شماها روبرو میشوند!!. هنوز ده روز تمام نشده بودكه به شوراها حمله كرده و دستگیری فعالين شو رایی شروع کردند، از جمله اقدامات سرکوبگرانه شان:

احزاب حاکم و اتحاديه ميهني كه قدرت نظامي داشتند، به انواع شیوه به شوراهافشار میاورد و همزمان تلاش ميكرد با تشكيل شوراهاي زرد شوراهاي واقعي را از هم بپاشاند.

در كارخانه سيگارسازی كه مهمترين مركز كارگري بود و در مركز شهر سليمانيه قرار داشت شورايي از كارگران زن ومرد تشكيل شده بود. كارگران  مدير كارخانه را كه فردی بعثي به اسم كمال بود اخراج كرده بودند، اما نيروهای آسايش در روز روشن مدیر بعثی را مجددا با زور به مديريت كارخانه گماشتند و شورا را منحل كردند.

نمونه ديگر بعد از اينكهً آوارگان كركوكي ساختمان دولتي بجامانده از بعث را كه در و پنجره هم نداشت، را براي زندگي كردن تصرف کرده  بودند،  نيروهاي امنیتی  به انها اخطار كردند و چند روزي به آنها مهلت دادند كه بايد آنجا را تخليه كنند.

بعدها وقتي آوارگان و ساكنين اين ساختمان جلو استانداری تجمع كردند و به حكم تخليه ساختمان اعتراض كردند، آنها را در روز روشن به گلوله بسته و بكر علي  شاعر و مبارز چپ و انقلابي كه رهبر آواره ها بود كشتند.

در سال ١٩٩٨ در هه ولير (اربيل) كه تحت حاكميت حزب دمكرات كردستان ( پارتي ) بود، ساعت ده صبح در روز روشن رفقا شاپور عبدالقادر عضو دفتر سياسي حزب كمونيست كارگري عراق و و قابيل عادل عضورهبری تشکیلات کردستان آن حزب  كه هر دو از چهره هاي محبوب و خوشنام و رهبر آوارگان و بيكاران بودند، در مقر اتحاديه بيكاران ترور كردند و بعد از گذشت  بيش از بيست سال از ترورآنها ملا بشیر فتوادهنده اين ترور از كادرهاي بالآي پارتي مورد حمایت پارتی و دولت اقلیم بوده و به شکایتی که علیه او مطرح نه تنها رسیدگی نشده، اكنون این فرد معاون رئیس پارلمان عراق است.

در همان دوران در منطقه دهوک تحت حاکمیت پارتي چند نفراز مبارزین و از جمله رفيق نظير عمر به جرم فعاليت كمونيستي ترور شد.

و بالاخره در سال ٢٠٠٠ بنا به خواست جمهوری اسلامی مقرات وایستگاه رادیویی حزب کمونیست کارگری عراق و دفاتر سازمانهای زنان و خانه های امن زنان و دیگر نهادهای نزدیک به حزب کمونیست کارگری عراق ابتدا به مدت یک هفته، با قطع  آب و برق و فشار معیشتی و محاصره  نظامی روبرو شدند. نهایتا در ١٤ – ٧ – ٢٠٠٠ با حمله به رفقای ما روز روشن پنج نفر از کادرهای حزب کمونیست کارگری عراق را به قتل رساندند و به این ترتیب فعالیت علنی و اجتماعی حزب کمونیست کارگری عراق را به شدت محدود کردند. در نتیجه بر خلاف پروپاگاند ناشايست رهبری کومه له و عادل الیاسی، کمونیستهای عراق و کردستان در صحنه جامعه با احزاب حاکم کردستان و دولت اقلیم تجارب مهمی از جدال و کشمکش را پشت سردارند.

در تمام این دوران و در جریان اين ترورها و كشتن و زنداني كردن كمونيست ها و فعالين سياسي،  کومه له ای كه ادعاي چپ بودن را دارد سكوت كرده است. تازه با پررویی كمونيست هاي کردستان را هم مورد سرزنش قرار داده اند. !؟

هدف من از یادآوری این  نمونه ها اینست،  برعكس تصويرو تحریفاتی  كه رهبری کومه له و عادل الياسي از اوضاع آن دوران به دست  ميدهند، نشان دهم کمونیستها از جانب احزاب بورژوا، ناسیونالیست حاکم که دشمن مردم و کمونیستها و دوست کومه له امروز هستند، با موانع و سرکوبگری و ترور روبرو شده اند.

ارزش مصرف تکرار این تحریفات از جانب کومه له چیست؟ 

در ابتدای مطلب گفتم، بر این مساله باید تمرکز کرد که ارزش مصرف چندین باره تکرار این تحریفات از جانب رهبری کومه له و تلویزیون کومه له و این بار از زبان عادل الیاسی درمقطع زمان کنونی چیست؟

رهبری کومه له و عادل الیاسی در اين مصاحبه دو هدف را تعقيب ميكند، پرده پوشی نقدهایی كه در طول سي سال گذشته به سازمان متبوع شان شده و از جمله سکوت مطلق شان بنا به “مصالح سازمانشان”  در برخورد به اعتراضات اخیر مردم شهرهاي كردستان عراق، علیه فقر و فلاكت  وبي حقوقي كه احزاب حاكم به مردم تحميل كرده و بارها و بارها به اعتراض برخاسته اند و اين اخرين مورد نيروهاي امنيتي حكومت اقليم بيش از ده نفر از مردم معترض  را كشتند و صد نفر زخمي و دهها نفر را دستكير كردند.در برخورد به مبارزات برحق اخیر مردم کردستان عراق، کومه له مدعی چپ حتی در سطح بخشی از رهبران و مسئولین و فرماندهان و پارلمانتارهای  خود این احزاب حاکم اعتراض نکرد. در نتیجه برای توجیه این موضع شرمگینانه در درون و بیرون صفوف خود، تحریف واقعیات و حمله به کمونیستها را انتخاب کرده اند.

و نكته دوم ميخواهند مثل سي سال گذشته حمله به کمونیستهای کردستان و كمونيسم كارگري به دستمایه نزدیکی هر چه بیشتر با دولت اقلیم و احزاب حاکم ناسیونالیست و دیگر جریانات ناسیونالیست در کردستان ایران و از جمله محکم کردن رابطه خود با دو بخش سازمان زحمتکشان تحت مسئولیت ایلخانی زاده و مهتدی تبدیل شود. به قول خودشان عزم جزم کرده اند در جنبش ملی و ناسیونالیستی کرد ، موقعیت خود را بیش از پیش محکم کنند. غافلند از اینکه نیروهای اصلی جنبش ملی کرد، چنین موقعیتی برایشان قائل نخواهند بود و در بهترین حالت آنها را به عنوان نیروی پشیمان از گذشته خود، فرعی و دست چندم در میان خود راه میدهند.

***

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate