خروجی سياست , در حاشيه مصاحبه مصطفی هجری با بی‌بی‌سی

اخيرأ مصاحبه آقای مصطفی هجری با بی‌بی‌سی عکس‌العمل نسبتأ وسيعی را بدنبال داشته است. از جوانب مختلف به اين مصاحبه برخورد شده و خيلی‌ها هم معتقدند که اين مصاحبه غير ديپلماتيک و در زمان نامساعدی پخش شده است.

اين مصاحبه بار ديگر باعث شد بحث جنگ داخلی و سراسری شدن آن از طرف حزب دمکرات مطرح و مورد ارزيابی قرار گيرد. قبل از هر چيز بايد تأکيد کنم که از نظر من اين جنگ به جنبش حق‌طلبانه ملت کرد ضربه غير قابل جبرانی را وارد کرد. اميدوارم با احساس مسئوليت  احزاب و تلاش فعالين و روشنفکران جنبش ملی شاهد تکرار اين فاجعه نباشيم.

اگر چه مطرح شدن اين بحث در اين زمان ممکن است به هدف اصلی که همانا رسيدن به تعهدی همگانی برای تکرار نشدن جنگ داخلی است، کمک چندانی نکند، اما سکوت کردن هم راه‌گشا نيست. 

آقای هجری در اين مصاحبه همان استدلال قديمی جواب گرفته را که گويا نقد و سياست کومه‌له درقبال ما دليل جنگ بوده است، را تکرار می‌کند. در واقع به زبان مطبوعاتی خطاب به مخاطبش از تغيير نيافتن، سياست حزبش در قبال کومه‌له می‌گويد.

در دنيای واقع خروجی سياست و عملکرد احزاب ملاک ارزيابی است نه نظر اين يا آن فرد در حزب. يعنی تأثيرات يک سياست و نتايج به بارآمده بر اثر اتخاذ آن ملاک ارزيابی است. در احزاب برای شکل دادن به سياست رسمی حزب قطعأ بحث و جدل بر سر نظرات مختلف  صورت می‌گيرد، اما نهايتأ يک سياست به خط رسمی حزب تبديل می‌شود.

من در اين کوتاه سخن می‌خواهم به نتايج دو سياست که به خط رسمی کومه‌له و حزب دمکرات تبديل شدند نگاهی بياندازم. و نتايج عملی هر دو سياست را تيتروار بازگو کنم. قضاوت را به خواننده می‌سپارم.

بارها شنيده شده با توجه به انحصار طلبی حزب دمکرات و علاقه شديش به مذاکره با حکومت اسلامی و برای اثبات خودش بعنوان حزب مادر و تصميم گيرنده در صحنه سياسی کردستان، و از همه بدتر به توصيه رسمی و يا غير رسمی حاکمان اسلامی، جنگ با کومه‌له را آغاز و سراسری کرد. در خصوص توصيه ج.ا در هر شکلی به حزب دمکرات، من نه اطلاعاتی دارم و نه مدرکی برای اثبات اين ادعا. به همين دليل قضاوت در اين مورد را به تاريخ می‌سپارم.

سياست رسمی کومه‌له که در نشريات و گفتارهای راديوئی منعکس می‌شد، به شهادت اسناد و مدارک کنگره‌ها و عملکرد کومه‌له، مبنی بر افشای سياست‌های حزب دمکرات در مورد مماشعات با ج.ا و اختلافات فکری و ايدئولوژيک بود. 

در هيچ سند رسمی که منعکس کننده سياست رسمی کومه‌له باشد، نه اشاره به تصميم جنگيدن با حزب دمکرات شده و نه هيچگاه کومه‌له خواهان جنگ داخلی بوده است. در هر منطقه‌ای هم که زد و خوردی صورت گرفته، سياست رسمی کومه‌له تلاش برای پايان دادن به درگيري‌ها بوده است. 

در حمله حزب دمکرات به پيشمرگان کومه‌له در هورامان نيز کومه‌له کماکان به سياست رسمی‌اش پايبند ماند. سياست رسمی کومه‌له در آنزمان بدرستی دوری جستن از حمله تلافی‌جويانه بود و به همين خاطر از حمله بلافاصله خودداری کرده و تقاضايی تشکيل ‌هيأتی برای بررسی واقعه و مجازات آمرين و عاملان فاجعه را مطرح کرد. 

درست زمانی که حزب دمکرات به دليل انشعاب و جدا شدن بخش قابل توجهی از نيروهايش در ضعيف‌ترين موقعيت خود بود، سياست رسمی کومه‌له اعلام آتش‌بس يکطرفه به هر دو حزب دمکرات بود.

در پی اعلام آتش‌بس و سالهای بعد از آن، کومه‌له نه مطالب و نه گفتارهای مشابه سالهای پيشين را در قبال حزب دمکرات تکرار کرد، و نه از هيچ تلاشی برای بوجود آوردن کميته و هيأت‌های همکاری در زمينه اطلاعاتی و غيره  کوتاهی می‌کرد.

در تمام سالهای گذشته نيز سياست رسمی کومه‌له در جهت رسميت دادن به آتش‌بس بوده و همواره تلاش شده سندی تهيه و امضا شود که از تکرار جنگ داخلی جلوگيری کند.

در عوض سياست‌های رسمی حزب دمکرات در قبال کومه‌له و ديگر احزاب در کردستان چگونه بوده است. در مقابل گفتارهای کومه‌له و نقد و انتقاد از سياست‌های حزب دمکرات، سياست رسمی اين حزب به تبليغات غير اخلاقی در ميان مردم و سواستفاده کردن از عقايد مذهبی مردم بر عليه کومه‌له و نهايتأ درگيری و استفاده از اسلحه بوده است.

در فاجعه هورامان، نه فقط آمران و عاملان ان فاجعه هولناک را معرفی و مجازات نکرد، بلکه نتيجه تحقيقات هيئت بررسی را هم به رسميت نشناخت. سياست رسمی حزب دمکرات سراسی کردن جنگ شد.

درگيری‌هايی نظامی که با ديگر احزاب موجود در کردستان قبل از سراسری کردن جنگ با کومه‌له داشت را هم بايد به کارنامه سياست‌های رسمی حزب دمکرات اضافه کرد.

با انشعاب بخشی از حزب و اعلام موجوديت کردن آنها بعنوان حزبی مستقل، سياست رسمی حزب دمکرات ايران حمله نظامی و تلاش برای نابودی آنها بود. 

سياست رسمی حزب دمکرات ايران در قبال اعلام آتش‌بس يکطرفه از جانب کومه‌له، سکوت اختيار کردن بود. به شهادت همين مصاحبه، سياست رسمی حزب دمکرات متأسفانه همان سياست رسمی ٤٢ سال پيش است. نگرانی به حق مردم و فعالين جنبش ملی و احزاب دخيل در اين جنبش، خروجی اين سياست رسمی است که هنوز درش بر همان پاشنه می‌چرخد، همان استدلال را دارد، همان ادعا را می‌کند و هنوز تلاش می‌کند خود را تنها حزب مورد مذاکره و معامله جلوه دهد بلکه خريداری پيدا شود. 

در قبال اين سياست ضررمند حزب دمکرات، وظيفه هر فعال و روشنفکر کرد است که تلاش کند حزب دمکرات را به آتش‌بس و صلح‌ی پايدار وادار کند. در بهترين حالت بايد سندی به امضا همه احزاب دخيل در جنبش ملی برسد که آنها را موظف کند در مقابله سياسی و نظری با ديگر احزاب دست به اسلحه برده نشود. .

فرخ معانی

 سپتامبر ٢٠٢٢

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate