مقدمه:
از ابتدای تهاجم جنایتکارانه پوتین به اوکرائین پیش بینی کردم که این اقدام پوتین با تحریک امپریالیزم غرب انجام شده و هردو طرف این دعوا بدنبال بازسازی نظام قدرت جهانی هستند و بهترین صحنه را برای یک جنگ فرسایشی به قیمت خون و جان و زندگی مردم اوکرائین ، اروپا و به خطر انداختن صلح و آرامش جهانی نمایندگی می کنند.
“طرح حمله کوتاه مدت پوتین” به سرعت به گل نشست و امپریالیزم غرب فرصتی یافت خود را بازسازی کند، ناتو را توسعه دهد و با ارسال سیل اسلجه هم از سوی روسیه و هم از سوی غرب به سرکردگی حکومت امریکا ، فاز مزمن جنگ شکل گرفت.
بهانه های دوطرف برای اغاز و تدوام جنگ و نتایج تداوم این چنگ را من در ارشیوی از مقالاتم(*) بطور مفصلی توضیح دادم.
۶ ماه از اغاز حمله پوتین به اوکرائین می گذرد ، بسیاری از پیش بینی ها ی کارشناسی نشان می داد که این جنگ مزمن خواهد شد .این چنگ پیچیده ترین جنگ اغاز قرن ۲۱ است که با استفاده از اخرین تکنولوژی نظامی ، تکنولوژی گسترده روباتیک و هوش مصنوعی، انتگره کردن ماهواره ها با موشکهای دوربرد با سرعت بسیار بالا ، با پهبادها و همه انچه دو طرف چنگ چندین دهه در تدارکش بوده اند ادامه یافته و بواقع ازمایشگاهی است که پیچیده ترین سخت افزارها و نرم افزارهای نظامی به همراه جنگ اینرنتی و روانی وسیع مجک تجربه بخورد.هیج میدانی این چنین اماده برای تست این تکنولوژیها نبوده و دو طرف این چنگ انرا نعمت الهی می دانند.
در این مقاله من وجوهی از نتایج این جنگ را برمی شمرم.تاسفبار است که این غده چرکین بدن نحیف انسانیت دردمند را می ازارد و تبعات ان متناسب با ازمانش به بحران وسیع جهانی دامن زده است:
(۱)نبرد اقتصادی و قطب بندی قدرت سیاسی در دنیا
مشخص بود این جنگ برای بازتقسیم قدرت جهانی اغاز شده.دوران قدر قدرتی حکومت امریکا و متحدینش پایان یافته و توازن جدید قدرت نمی توانست به جنگ نینجامد.جنگهای نیابتی دو دهه گذشته در جاشیه جهان انجام می شد و برای قدرتهای دنیا کافی نبود و نیاز بود در صحنه اروپا این زور ازمائی انجام شود.
حکومت امریکا حامیت سیاسی خود را در اروپا از دست داده بود و می رفت که ناتو از هم بپاشد.لذا این چنگ از سوی نظام امپریالیزم غرب همانقدر مورد نیاز بود که پوتین و اراذل حامیش در روسیه به این جنگ نیاز دارند.
اما نبرد سیاسی نظامی در کانتکس نبرد اقتصادی ، سقوط فرمانروائی دلار و بحرانهای ادواری سرمایه داری و بحران جهانی ناشی از کووید ، به این جنگ نقش بازسازی اقتصاد دو قطبی در سطح جهان را هم محول کرده.
لذا این چنگ اوکرائین کاتالیزوری است بسیار مهم برای بازسازی جهان جدید دو قطبی .
پی امد این چنگ شکست “دلار جهانی” و بازسازی سازمان تبادل پول سازمان تبادل انرژی و اب و سایر منابع خواهد بود.اسیا و افریقا به مراکز مهمتری برای بلوک روسیه و چین تبدیل خواهد شد و رقابت اقتصادی حول جذب منطقه خاورمیانه تشدید خواهد شد.
از همین الان مشاهده می شود که روسیه و چین در حال سازماندهی نظام پولی خود هستند که دیگر به دلار یا حتی یورو وابسته نباشد.
مراکز تولید و حتی بازارهای فروش خود را خواهند داشت و حول این نبرد سر اوکرائین نظام مالی جدیدی سر بیرون خواهد اورد.
اگر یازده سپتامبر سر اغاز دوران سقوط نظام تک قطبی امریکا بود حالا جنگ اوکرائین علامت پایان دوره انتقالی است و اغاز تثبیت بسیار بیشتر نظام دو قطبی جهانی.
(۲)معضل انرژی در اروپا و بازسازی چرخه تولید و توزیع انرژی
همانطور که خواننده می داند اروپا تا همین اغاز چنگ اوکرائین بطور وسیعی به منابع نفتی و گاز روسیه وابسته بود و جنگ اوکرائین ضربه سنگینی به کشورهای اروپائی زده و حتی المان هم الان در شوک اقتصادی بسر می برد و برای اولین بار بعد چنگ دوم جهانی دچار وقفه رشد اقتصادی شده. هم اکنون رهبران المان دچار استیصالی هستند که سابقه ندارد.
می گویند لوله های گاز روسیه دیگر به المان گاز نمی فرستند و المان اکنون دارد از کشورهای فنلاند و اسکاندیناوی گاز وارد می کند.
تلاشهای زیادی برای جایگزینی منابع انرژی و سوخت در اروپا انجام می شود و حتی المان هم اکنون دارد از امریکا چوب خرد شده با کشتی وارد می کند و نیروگاههای زغال سنگی خود را هم دوباره بکار انداخته!
کشورهای غربی در اروپا دارند چوب دنباله روی خود از حکومت امریکا را می خورند .انگلستان هم از این بحران در امان نیست و گرانی در اروپا بیداد می کند.
روسیه در حال بستن قرارداد با حکومت اسلامی است که لوله گاز به خلیج فارس بکشد و به فروش گاز و نقت به هندوستان و چین و افریقا ادامه دهد. این فعالیتها نشان می دهد که دو طرف جنگ اوکرائین در حال سازماندهی استراتژیک اقتصادی و نظامی خود هستند و این جنگ اوکرائین یک جنگ از نوع جنگهای معمول منطقه ای نیست و بواقع عملکردش مثل جنگ جهانی دوم است.
(۳)تاثیر جنگ اوکرائین در رشد سیاست راست ، ناسیونالیستی و نژاد پرستی:
جنگ اوکرائین تا بحال به عنوان ابزار رشد سیاستهای راست و پس زدن طبقه کارگر توسعه فقر که مهمترین سلام سرمایه داری بر علیه زحمتکشانست ، انجامیده.
در ایتالیا شاهد رشد راست پوپولیست نژاد پرست هستیم.در سایر کشورهای اروپائی منجمله المان فرانسه کشورهای اسکاندیناوی و انگلستان هم رشد راست و «زاد پرستی تشدید شده
از خاصیت جنگها همینست که به به جهت روانی توده ها را به جان هم می اندازد و حول “حکومتهای خودی” بسیج می کند.
تا همینجا ما شاهد رشد جنبش صلخ جنبش صد جنگ اوکرائین نیستیم.تا همینجا حکومتها توانسته اند مردم خود را بفریبند و حول مهملات خود نگه دارند.
آیا توسغه فقر و اسیبهای ناشی از جنگ بخودی خود زمینه ساز رشد چپ بوده یا خواهد بود؟ من فکر نمی کنم.بر عکس فکر می کنم سازماندهی جنبش صلح خواهی نیاز به زمان بیشتری دارد.چنین جنبشهائی معمولا بعد ازمان جنگها و اثبات بی حاصلی انها برای زحمتکشان عروج می کنند.
(۴) آیا حکومت امریکا و غرب توانسته روسیه را با سیاست تحریمهای اقتصادی و سیاسی به زانو در آورد؟
بنا به بررسیهای منتشر شده در شبکه بی بی سی طی هفته گذشته، کارشناسان اقتصادی عموما بر این باور هستند که روسیه از سال ۲۰۱۴ در حال اماده سازی خود برای تحریمهای اقتصادی غرب بوده و به مروز زمان در حد بالائی اقتصاد خود را از سقوط نجات داده.
حتی در برخی شاخص ها درامد روسیه اساسا سقوطی نشان نمی دهد.
پوتین و مافیای حاکم بر روسیه تا بحال توانسته اند با انتقال فشارهای اثتصادی به مردم و توسعه نظام پلیسی و سرکوب فشار ناشی از تحریمها را به مردم روسیه منتقل کنند.
تاریخ معاصر نشان داده که تحریمهای همه جانبه اقتصادی و سیاسی عموما تا حد زیادی با عکس العملهای مشابه (یعنی انتقال بحران به مردم و سرکوب داخلی) پاسخ گرفته .
کارشناسان اقتصادی معتقدند که ممکنست در بلند مدت تر یعنی طی سال اینده تاثیرات مخرب تحریمها روی روسیه نهایتا به ورشکستگی روسیه بینجامد. من اما فکر می کنم عموما این کارشناسان هنوز پتانسیلهای همکاریهای استراتژیک بین روسیه و چین و هندوستان را دست کم گرفته اند .
بواقع تحریمهای غربی نه تنها باعث افزایش بحران سرمایه داری در اروپا و امریکا شده بلکه تسلط دیکتاتوری پوتینی بر روسیه را هم تشدید کرده.
(۵)بازگرداندن برجام و تلاش برای نگه داشتن خاورمیانه درون حلقه امپریالیزم امریکا و غرب:
همانطور که در زمان اغاز جنگ اوکرائین نوشتم، تداوم جنگ اوکرائین رشد معضل انرژی را بدنبال خواهد داشت و نیاز کشورهای غربی به نقت رژیم اسلامی و عراق را افزایش خواهد داد.
هفته پیش بایدن اعلام کرد که امریکا نمی تواند خاورمیتنه را به روسیه و چین واگذار کند!
تلاشها امریکا و غربیها حتی برای پیوند دادن طالبان ازایش پیدا کرده و برسمیت شناختن طالبان و برگشت به برجام بسیار بیشتر از قبل در دستور حکومت امریکا و حکومتهای غربیست.
این واقعیتها ثابت می کند که حکومت امریکا و متحدینش بسیار ساده به چرخش ماهوی اماده اند و این چرخش هدفش اینست که رشد نفوذ چین و روسیه را در خاورمیانه سد کنند.
تلاشهای حکومت عربستان برای عادی سازی روابط با حکومت ایران بخشی از همین سیاستهاست.
سیاست تنش زدائی با حکومت اسلامی از دید من یکی از دستاوردهای جنگ اوکرائین است.
(۶)جنگ اوکرائین به چه مسیری می انجامد؟
از دید من جنگ اوکرائین را دو طرف تا زمانی که روند اماده سازی درونی این دو قطب تکمیل نشده ادامه خواهند داد.جنگ اوکرائین اخرین مرحله از بازسازی قدرت در سطح جهانست.ازمان این جنگ تا زمانی لازم است که دو طرف به امادگی های نهائی برای مذاکره سر قدرت برسند.
این جنگ برای دو طرف دستاوردهائی داشته و خواهد داشت.یک کاسبی و کلاهبرداری بزرگ طبقات حاکم دنیاست و مردم مثل همه جنگها بازنده نهائی این جنگ.
روسیه از مناطق شرقی اوکرائین بیرون نخواهد رفت.بخش ثرقی اوکرائین مرز جدید روسیه خواهد بود و اگر این تثبیت شود بی تردید به پیوستن علنی یا عملی باقیمانده اوکرائین به ناتو خواهد انجامید.حائی بین روسیه و باقیمانده اوکرائین یک خط مرزی بین قطب روسیه چین و قطب امریکا و کشورهای غربی متحدش خواهد ماند. این محتملترین اماکن است.هیچکدام از دو طرف این جنگ در برگردادن تاریخ به ۶ ماه پیش نفعی ندارند و منابعی هم ندارند که چنین کنند.
سوال اینست که مردم اوکرائین و روسیه مردم اروپا و انگلیس و امریکا این مضحکه را درک خواهند کرد یا هخمچنان یا بی تفاوت نظاره می کنند یا پشت حکومتهای خود سینه خواهند زد یا اینکه بالاخره جنبش زحتمکشان در این کشورها سرود همبستگی بین المللی سر بدهد و این دنیای ساخته طبقات حاکم را بر هم بزند؟
۶ ماه بعد اغاز جنگ پوتین در اوکرائین ، امیدی به صلح وچود ندارد .این چنگ ابزار بازسازی جهان دو قطبی است.تجارتی خونین و بسیار تعیین کننده که تکلیف دهه های اینده نظام قدرت را مشخص می کند.از پس این جنگ دنیای حکومت سرمایه داری تغییر شکل خواهد داد و نیاز به پایان نظم سرمایه داری بیشتر از گذشته محسوس خواهد شد.
منبع:
(*)مقالات این نویسنده در خصوص بحران اوکرائین
جنایات جنگی” و دیوار بلند حاشای پوتین جنایتکار
اول ماه مه ۲۰۲۲ و عروج اعتراضات و سازماندهی کارگری پاسخ به بحرانسازی سرمایه داری جهانی
اندرحکایت “چرخش قهرمانانه پوتین” بخش دوم سوتی هایش
در حاشیه افشای ازمایشگاههای سلاح بیولوژیک امریکا و کشورهای غربی در اوکرائین
وسعت نفوذ فاشیزم و نئونازیزم در اوکرائین در حکومت اوکرائبن و حمایت حکومتهای غربی
نتایج ازمان جنگ پوتین در اوکرائین و توسعه بحران جهانی سرمایه داری
نئونازیزم در اوکرائین یک معضل واقعی بشریت
تشدید بحران جنگ سردی در اوکرائین و افزایش امکان تسریع توافق برجام
در حاشیه: تمرکز نظامی روسیه در مرزهای اوکرائین و افزایش فشار روسیه به بلوک غرب
سوتی های پوتین و رویای تسخیر سریع اوکرائین
وسعت نفوذ فاشیزم و نئونازیزم در اوکرائین در حکومت اوکرائبن و حمایت حکومتهای غربی
