همه ی قدرت از آن شوراهای مردمیِ_ پرولتری 

پارلمان محل نزاع جناح های سرمایه است برای تقسیم ثروت جامعه. 

و در عین حال محلی است برای مشروعیت گرفتن بر سیادت بورژوازی و قانونی کردن سلطه ی نظام مزدوری تا مردم را تحت لوای “قانون” وادار به تمکین از قوانین خود کند.

وظیفه توده های زحمتکش و فرودست جامعه نه شرکت در انتخابات این نظام و یا اشکال دیگر آن، مشخصا از جنس همه خلقی، آنچه که نقاب بر چهره های رویزونیست در خفا یا علنی طرح می کنند، بلکه تسلیح شدن در سازمان مسلح طبقه کارگر انقلابی است، برای به ثمر رسانیدن امر انقلاب.

این طبقه کارگر است که تاریخ رسالت رهبری جامعه را بر عهده وی نهاده است و نه احزاب و جریانات خارج از طبقه.

اولین وظیفه ی این رسالت برانداختن دستگاه دولت و نابودی ماشین سرکوب آنست. چرا که بدون اضمحلال این دو دستگاه قهر و ستمگری و بدون الغای مالکیت بر ابزار تولید و مناسبات نظام مالکیت صحبت از انقلاب اجتماعی مداوم و گذار به جامعه عاری از ستم و استثمار حرف عبثی بیش نیست.

البته باید بگویم در چپ ایران تحت تاثیر فرهنگ و مناسبات سرمایه داری و تفکرات باطل قرن نوزدهی نوع جدیدی از ایده های باصطلاح “سوسیالیسم” ظهور کرده که همانند بلانکیست ها در تلاش است با کسب قدرت سیاسی حزبی (اقلیتی ناچیز)، و با برقراری حاکمیت باصطلاح توده ای (همه خلقی) جامعه را با برنامه های تخیلی که ارائه می دهد به “رستگاری” برساند. 

اما اساس هدف این مدعیان دروغین در کسب قدرت سیاسی بدست حزب دسیسه چینی علیه شکل گیری شوراهای پرولتری و در نتیجه جلوگیری از برقراری حاکمیت پرولتاریا است، در پوشش حاکمیت باصطلاح “ملی” که بحث آنرا در جای دیگری خواهم کرد.

روشن است که آنها با درس هایی که از نظام سرمایه داری آموخته اند، بخوبی دریافته اند که بدون خلاص شدن از شر طبقه کارگر امکان حفظ بستر موجود برای تداوم سلطه بورژوازی و نظام مزدوری غیر ممکن است. و از طرفی نیک می دانند تصور ادامه ی وضعیت موجود بدون مساعدت و کمک های سرمایه جهانی و ائتلاف و اتحاد با جریاناتی که تاریخا نمایندگی بورژوازی را دارند و مورد توجه ارتجاع جهانی هستند بنا به شرایطی که جنبش طبقه کارگر و توده های فرودست در آن بسر می برند، خیال باطلی بیش نیست.

سخن آخر؛ 

اینکه جریان یا جریاناتی تصور کند با پلاریزه کردن جامعه حسب اتنیک و با اتکا به نیروی کمّی می توان نیروی محرکه انقلاب را مهار کرد اگر عدم شناخت از شرایط جامعه نباشد، دال بر بی اطلاعی از تاریخ است. 

روزبه کوراغلی 

نوزدهم آگوست ۲۰۲۲

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate