نگاهی به مخالف مازیار رازی با مبارزه با مذهب از دیدگاه مارکسیزم لنینیزم تروتسکیزم!

نگاهی به مخالف مازیار رازی با مبارزه با مذهب از دیدگاه مارکسیزم لنینیزم تروتسکیزم!

از آرشیو نقد “گروه مازیار رازی اینا”

مقدمه:

(این مقاله را قبل جنایت تروریستی بر علیه سلمان رشدی نوشتم و بیشتر متاسف شدم که هنوز پس مانده های چپ حامی اسلام را باید نقد کرد. یاد منصور حکمت بخیر که سراغاز جدی کمونیزمی بود که تکلیف خود را با مذهب و خصوصا اسلام سیاسی روشن کرد و سر فصل جدیدی را در کمونیزم ایران گشود)

اما برسیم به داستان مازیار رازی که “رازی است” در این شب قریب!

یکی از پروزه هائی که من طی سالها دنبال کرده ام نقد “گروه مازیار رازی ” است که خود را مارکسیست-لنینیست و تروتسکیست می نامد! سالهاست تناقضات چند نویسنده این گروه را در مقالاتم نشان دادم .این گروه خود را پرولتری می داند و مخالفان خود در چپ را “خرده بورژوا” که البته سنتی است در چپ لنینیستی و تروتسکیستی و استالینیستی و مائوئیستی و غیره! تا تاریخ نشان می دهد ، مخالف از دیدگاه این قبایل هم خرده بورژواست و هم نوکر امپریالیزم و هم کافر و مرتد! اما مازیار رازی از میهمانان بی بی سی فارسی هم هست و این “رازی” است بین صاحباخانه و میهمان که ما ازش  فعلا می گذریم تا بعدا خوب بهش بپردازیم!

اما چرا اهمیت دارد این فرقه ها نقد شوند؟ غیر از اینست که اینها تعدادی ادم در خارج کشورند که بالاخره مقادیری حرف می زنند و بعد در توهم های خود  میمیرند و تمام می شوند؟ غیر از اینست که اینها خودشان را تاریخا سرکار گذاشته اند و هیچ شانسی برای برگرداندن تاریخ لنینیستی و تروتسکیستی ندارند؟ 

از دید من ادامه نقد اینها از جهت نگرانی از قدرت گرفتنشان زیر تیتر نامشان نیست بلکه رگ و ریشه های فرهنگی و فکری اینها درست مثل توده ایها مرتب در اشکال دیگر بازتولید می شود.جامعه ایرانی و فرهنگش نسلها باید کاویده شود و نقد شود .سرنگونی رژیم اسلامی معادل پایان کار کمونیستها نیست و بخشی از کار سنگینی که به عهده کمونیستها و جنبش روشنفکری حامیش هست و خواهد بود همین تداوم نقد مداوم است و توسعه فرهنگ الترناتیو مدرن و رادیکال.

همانطور که در بحثهای قبلیم گفتم کمونیزم و جنبش کمونیستی فراتر از احزاب مدعیش هست و خواهد بود.گردان بسیار مهم این جنبش ، جنبش روشنفکری است که بتواند جلودار سایر گردانهای این جنبش از جهت فکری بماند و گستره تفکر این جنبش را دائم پیش ببرد.

احزاب و سازمانهای لنینیبستی و انشعاباتشان خصوصا با جنبش روشنفکری کمونیستی در تخاصم بوده اند و نمونه واضحش برخوردهای حکومت لنین است با روشنفکرانی حتی کمونیست که زیر بار سیاستهایش نرفتند و دچار سانسور سرکوب و تبعید شدند و این قصه مستند است و اینجا لازم به توسعه اش نیست.

لذا نقد امثال مازیار رازی یا سایر مدعیان حزبی و سازمانی که هنوز خود را به لنینیزم و انشعاباتش می چسبانند ورای نگرانی “به قدرت رسیدن اینهاست” چرا که میم های فرهنگی اینها درون جامعه از نسل توده ایها به این طرف مرتب چرخیده و نسلهای اینده هم باید باهاش مبارزه کرد.

از این مقدمه می گذرم و به استدلالات مازیار رازی در “عدم مبارزه با مذهب” و سفسطه هایش می پردازم خواننده لطفا مصاحبه ایشان را در منبع زیر(۱) ابتدا بخواند.

(۱)مازیار رازی به کمونیستها و چپها توصیه می کند که به دین کاری نداشته باشند! و لذا ایت الله بی بی سی بلندگو می دهد به ایشان!

بامزه نیست که بعد از چند دهه سلطه و توسعه سرمایه داری در ایران با ایدئولوژی اسلام سیاسی  کسی پیدا شود و با ادعای مبارزه با سرمایه داری فراخوان بدهد که:

 “که با دین مردم نباید کاری داشت و دولت را باید مورد سوال قرار داد“(از قول مازیار رازی)

 مازیار رازی تازه به نتیجه حزب توده رسیده اینست که گفتم توده ایزم سرطانی است که بازتولید می شود و ریشه اش هم خود لنینیزم است!

اینست که ایت الله بی بی سی کلا توده ایها و توده ایستها را بسیار احترام دارد و باهاشان مصاحبه می کند و “خرده بورژواها” را راه نمی دهد!اینست که اسلام پناهی نوع مارکسیست لنینیست تروتسکبیست  را “روایت چپی” معرفی می کنند دلیل دارد!

حساب دارد آقا! هیچ چیز بی حساب نیست توی این بازیها!

(۲)مشابهت سفسطه های  توده ایستی با مازیار رازی در اسلام پناهی:

انها که با سفسطه های توده ایستی طی چند نسل اشنائی دارند همین متدهای مازیار رازی را دیده اند.

اینکه “تا سرمایه داری هست مذهب هست”

اینکه مبارزه با اسلام و مذهب تفرقه می اندازد بین کارگران

اینکه “ببینید مبارزان کارگری داخل کشور شعار ضد اسلام نمی دهند”!

اینکه مبارزه با اسلام کار خرده بورژواهاست! نه کار مازیار رازی اینا که خیلی پرولتری هستن!

اینها تمام سفسطه های مازیار رازی است اگر از حاشیه زدنهای او و اسمان ریسمان زدنهای او را در مورد انگلیس و امریکا و ..بگذاریم کنار !

اینها بطور مستند توسط توده ایزم و نئوتوده ایزم حتی توسط ادمهائی مثل مرتضی محیط سالهاست تکرار می شود و متاسفانه مازیار رازی در هیچ مورد حرف تازه ای نمی زند.اما چرا اینها حرف هم را می زنند؟ ایا اینها  از خودشان می گویند یا اسلام پناهی را از لنین به ارث برده اند؟

اگر به نقدهای من به لنینیزم رجوع کنید می بینید بطور مستند لنین هم اسلام پناه بود و در سال ۱۹۱۹ رسما “جمهوریهای مسلمان نشین” را اجازه فرمود قوانین شرع خود را اجرا کنند تا زمانی که متحد حکومت هستند خیلی هم انقلابی هستند! 

خوب یک ریشه این هم داستانها همین لنینیزم است و ریشه دیگرش فرهنگ عقب مانده ایرونی که در لباس اقای مازیار دارد اینرسی خود را نشان می دهد!

اولا: تا سرمایه داری هست خیلی چیزها هست ایا دلیل می شود باهاش مبارزه نکرد منتظر شد سرمایه داری اول برود؟ ایا غیر اینست که سرمایه داری ابزارها دارد و در خلا از اسمان “بود” خود را تداوم نمی دهد؟ تکلیف کمونیستها با ابزارهای سرمایه داری چیست؟ خوب این سقسطه اول جناب مازیار رازی با این چند سوال برملا می شود!

دوما:چه چیزها هست که بین کارگرها “تفرقه نمی اندازد؟” !

ایا غیر اینست درون کارگرها حزب اللهی هست توده ایست هست مثل همین اقا مازیار “به مذهب کاری ندارد” و سوسیال دموکرات هست و حامی رضا خان قلدر؟ و هزار نوع گرایش دیگر؟ چظور است کمونیستها اصلا حرف نزنند که “تفرقه نشود”؟!

ایا کمونیستها سکوت کنند و دنبال عقب مانده ترین گرایشات کارگری بروند تا “تفرقه نشود”؟! ایا نقش کمونیستها چلوداری طبقه کارگری است یا دنباله روی؟ اینجا مازیار رازی تو فاز پوپولیستی است کمونیزم ایشان بی شکل است بقول بروس لی “اب است بی شکل است”! در ظرف ها شکل می گیرد!

سوما: طرف می بیند سلمان رشدی را در خارج کشور اینهم بعد اینهمه مدت چاقو می زنند .از طبقه کارگر از هفت تپه انتظار دارد بیایند در این فضا شعار ضد اسلام بدهند تا “مازیار پر راز” راضی شود که بله مقد اسلام و مذهب بخشی از مبارزه با سرمایه داری است؟

این از “اکبر سفسطه های مازیار پر راز است!”طبیعی است در فضای پلیسی اسلامی طبقه کارگر و خصوصا بخش رادیکالش حوزه فعالیت خود را که علنی است متمرکز کند روی ابزارهای علنی .اما این دلیل می شود که نقد اسلام غلط است؟ !

چهارما: خرده بورژوا نقد اسلام سیاسی می کند پرولتاریا نمی کند؟ طایفه تروتسکیستها خیلی علاقه دارند مخالفانشان را “خرده بورژوا” صدا بزنند! دوران این تردستیها با القاب خیلی وقتست گذشته! حتی توده ایها هم از این تردستیها دیگر استفاده نمی کنند!

همانطور که گفتم درون پرولتاریا تا دلتان بخواهد انواع ارتجاع هست و بوده و تا چشم کار می کند خواهد بود! هیچ مرزی بین طبقات در گرایشات مذهبی و ارتجاعی نیست.طبقه بخودی خود تعیین کننده صحت اندیشه نبوده و نیست.

این درک که اندیشه ها را مختص طبقات معین بدانیم این می شود که می شویم “میهمان بی بی سی فارسی” و حالیمان نمی شود چرا همان رسانه که سروش ها را می اورد این مازیار را هم می اورد که بشود “جناح چپش!”که بیاید اسلام را از زیر تیغ نقد بیرون بکشد اونهم بنام پرولتاریا!

خلاصه کلام:

تعجب انگیز است چند دهه بعد عروج حکومت اسلامی سرمایه داری در ایران و توسعه سرطان اسلام سیاسی در منطقه خاورمیانه یکی پیدایش شود باز به کمونیستها توصیه کند که وارد نقد مذهب و اسلام نشوند اونهم از موضع پرولتاریا! اما وقتی دقیقتر بشویم متوجه می شویم که جای تعجبی هم نیست.این نسل فرسوده باقیمانده دوران هجر  تو فرهنگ عقب مانده ایرونی هر جا برود همون است! تا تمام نشود و فلنگ را از این دنیا نبندد هزار رنگ نو بزند باز همانست! 

باز جای خوشحالی دارد مازیار رازی هنوز نگفته که کمونیستها باید متحد کارگرهای سینه زن امام حسین بشوند اگرنه کمونیستها اینکار را می کردند تا برچسب خرده بورژوا بهشان نخورد !

مازیار رازی “رازی” نیست! یک سیستم و فرهنگ است یک پایش تو شرق زدگی ارونی یک پایش تو کمونیزم عقب مونده ای که شد لنینیست و تروتسکیست. دنیا را معوج می بیند تا اخر عمر و در ارزوی بقدرت رسیدن افکارش پایان خواهد یافت.هر قدر هم توسط بی بی سی فارسی کنار سروشها تبلیغ شود!

منابع بیشتر:

(۱)در مورد مقابله با مذهب(مازیار رازی)

www.azadi-b.com/?p=23709


(۲)آرشیو نقد به گروه “مارکسیست انقلابی”(مازیار رازی )

 

 تقلاهای مازیار رازی در یافتن علل شکست انقلاب اکتبر در عین دفاع از لنینیزم و تروتسکیزم! , بحث شماره ۴۲ از سری نقد لنینیزم

www.azadi-b.com/arshiw/?p=44290

پاسخی به درد و دلهای علیرضا بیانی از محفل تروتسکیستی احیا کننده مارکسیزم

https://www.azadi-b.com/arshiw/?p=57628

نمونه دیگر ناتوانی در درک اتحاد چپ توسط مازیار رازی

www.azadi-b.com/arshiw/?p=56775

تلاش محفل مازیار رازی برای قبضه کردن شاهرخ زمانی و حمله متقابل علی رسولی تلاشهائی برای هیچ !

www.azadi-b.com/arshiw/?p=56171

بازهم مازیار رازی و فتواهایش ! نگاهی به درک مازیار رازی از گرایشات درون چپ

www.azadi-b.com/arshiw/?p=55334

محفل “گرایش مارکسیست انقلابی” و “نطفه” جدیدش! 

www.azadi-b.com/arshiw/?p=50805

نگاهی به فتوای آرام نوبخت در مورد “دیالکتیک و تضاد”!

www.azadi-b.com/arshiw/?p=46522

استیصال محفل “گرایش مارکسیت انقلابی” در مناظره سیاسی و تقلاهای علیرضا بیانی!(نگاهی به دعوتنامه علیرضا بیانی!) / سعيد صالحى نيا

www.azadi-b.com/arshiw/?cat=11&paged=45

آرام نوبخت و “طرح تکراری” حکومت کارگری توسط “گرایش مارکسیست انقلابی” نقدی دیگر به لنینیزم-تروتسکیزم

www.azadi-b.com/arshiw/?p=46312

“گرایش مارکسیست انقلابی” و آرزوی بکارگیری تیرهای چراغ برق برای اعدام!

www.azadi-b.com/arshiw/?p=46264

دوریالی علیرضا بیانی و تقاصای عفو از لنین

www.azadi-b.com/?p=2997

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate