نگاهی کوتاه در مورد «فمینیسم» در جنبش زنان

ر رازی در نقد  مواضع حزب کمونیست کارگری

دیدگاه های مختلف فمینیستی در جنبش زنان

نخستین نظریه در این طیف «رادیکال فمینیست» ها هستند.آنان اعتقاد به برتری جنسیت دارند و پدیدهٔ مرد سالاری را جدا ازسیستم و مناسبات تولیدی سرمایه داری پنداشته و ریشه ستم بر زن را در نظام مرد سالاری و از طریق مرد ، می بیند. در نتیجه مبارزه علیه مرد سالاری در چارچوب نظام سرمایه داری را یکی از راه های رهایی زنان می دانند.آنان خواهان کنترل کامل بر بدن خود تا جدایی رابطه جنسی با مردان و در نهایتا انقلاب فمینیستی هستند .آنان می خواهند زنان رافراسوی پایگاه طبقاتی متشکل کنند،آنان با نظام سرمایه داری تضادی نداشته که حمله اصلی خود را متوجه مردان میکنند و خواهان بقدرت رسیدن زنان هستند.

طیف دوّم «سوسیالیست فمینیست ها» هستند.آنان گرایشی هستند که خود را سوسیالیست دانسته و برای مسئله زنان اهمّیت ویژه ای قائل هستند .یکی از دستاوردهای آنان تکامل کار خانگی است ،اما در میان خود سوسیالیست فمینیست ها نیز چند دسته مختلف وجود دارد،دسته اوّل کار خانگی را علت اصلی ستم کشی زنان می دانند  این نظریه اعتقاد دارد که کار خانگی را حتی در نظام سرمایه داری نیز می توان اجتماعی کرد. آنان برای انجام کار خانگی دستمزد طلب میکنند. ایراد این نظریه در این است که اینان اولاً نقش زنان در انجام کار خانگی را قبول شده قلمداد می کنند و ثانیاً مبارزه زنان را با دریافت دستمزد تمام شده می بینند،آنان در واقع انحراف رفرمیستی دارند.دسته دوم معتقند که زنان یک کاست اجتماعی را تشکیل می دهند و ستم دو گانه بر آنان بصورت کل اعمال می شود.این نظریه نیز مانند رادیکال فمینیست ها برتری جنسیت را ریشه اصلی ستم بر زنان می داند و به علت مرتبط کردن مسئله زن به پایه طبقاتی آن، دچار انحراف می شود.

دسته سوّم مایل به آشتی دو دیدگاه “مارکسیسم و فمینیسم” است ،آنان به مارکسیست ها ایراد می گیرند که بطور یکجانبه کل پایه های اقتصادی موقعیت زنان را در جوامع سرمایه داری عمده می کنند و به ریشه های ایدئولوژیکی و فرهنگی مسئله  کم بها می دهند.آنان در واقع برای ایجاد وحدت مارکسیستی  و فمینیستی این دو مقوله را از هم متمایز کرده و مبارزه طبقاتی را برای سرنگونی نظام سرمایه داری ضروری می دانند و سعی در پیوند این دو دارند. ایراد به این نظریه در اینجا نهفته است که در بررسی ستم دو گانه پدیدهٔ مرد سالاری که خود بخشی از ساختار طبقاتی است را جدای از “مناسبات اجتماعی وروابط تولیدی “حاکم ،عمده می کنند آنان کوشش میکنند به واژهٔ فمینیزم معنای علمی دهند،در صورتی که پدیدهٔ فمینیزم خود در علم مارکسیزم قابل بررسی است.

در مقابل این دو گرایش عمده و شاخه های منشعب شده ازآنها  “مارکسیسم انقلابی” موقعیت ویژه زن را در روند تکاملی خود و تحول مناسبات اجتماعی حاکم مورد برسی قرار می دهد. آنها در واقع معتقد هستند که ریشه های فعلی ستم کشی زن را بایستی از طریق دو نهاد اجتماعی تقسیم کار بر مبنای جنسیت و ساختار خانواده توضیح داد .یکی از مسائل محوری تثبیت کننده نقش کنونی زنان در جامعه کار خانگی است .کار خانگی در واقع جلوی تکامل زنان را گرفته و نه تنها در خدمت مردان و سایر اعضای خانواده قرار می گیرد که عمدتاً به نظام سرمایه داری خدمت می کند، زیرا که سیستم موجود از طریق کار مجاّنی زن درخانه بطورغیرمستقیم او را تحت استثمار خود در می آورد. یکی از شعارهای امروزی زنان می تواند اجتماعی کردن کار خانه باشد و تغییر شکل ساختار کنونی خانواده امری است ضروری در جهت رهایی زنان، اما کلیه این مطالبات به سرنگونی نظام سرمایه داری گره خورده است.سرنگونی نظام سرمایه داری نیز نیاز به تشکل های مستقل زنان دارد. تداوم فعالیت تشکل های مستقل زنان نیزتوسط یک حزب پیشتاز انقلابی تضمین می شود.

مطالب مرتبط:

نباید زنان مرعوب حزب کمونیست کارگری شوند / مازیار رازی

مارکسیسم یا فمینیسم؟ / مازیار رازی

دو فایل شنیداری کوتاه از مازیار رازی در تلگرام کانال مارکسیسم انقلابی

فایل۱

t.me/MarxistEnghelabi/1780

فایل۲

t.me/MarxistEnghelabi/1781

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate