اخباروگزارش های کارگری ۹ تیر ماه ۱۴۰۱

اخباروگزارش های کارگری ۹ تیر ماه ۱۴۰۱

– شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران: همبستگی معلمان و بازنشستگان، ضرورتی انکار ناپذیر

– چرا شرکت معادن فاریاب ۱۳۰۰ کارگر معدن آسمینون منوجان را خانه نشین کرد؟

۱- انتقام کارفرما از کارگران درپی اعتراضشان نسبت به خلف وعده شرکت معادن فاریاب مبنی برعقد قرارداد مستقیم یکساله وتن ندادن به امضای قرارداد با شرکت پیمانکاری

۲- گروگان گرفتن کارگران وخانواده هایشان برای امتیازگرفتن از دولت

– اعتراض خانواده های  کارگران جان باخته تصادف سرویس رفت وآمد در میدان نفتی یاد آوران نسبت به از دست دادن عزیزانشان بدلیل منفعت طلبی وکم کاری کارفرمایان  و وعده های توخالی مسئولان

– وخامت حال جسمانی رضا شهابی و حسن سعیدی به ترتیب در هجدهمین و نهمین روز اعتصاب غذا در انفرادی زندان اوین

– اعمال فشار به نسرین جوادی برای اجرای حکم زندان

– نامه ی جمعی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته شهرستان الیگودرز در خصوص پرونده ی قضایی همکار فرهنگی آقای ابراهیم محمودی 

– جان باختن ۲ کارگر مصدوم حادثه انفجار و آتش سوزی کارخانه رفاه شیمی در شهرک صنعتی شکوهیه قم  – تعداد قربانیان این حادثه به ۶ نفر رسید

*شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران: همبستگی معلمان و بازنشستگان، ضرورتی انکار ناپذیر

روز پنج شنبه ۹ تیر، شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران بیانیه ای تحت عنوان«همبستگی معلمان و بازنشستگان، ضرورتی انکار ناپذیر» در حمایت از مطالبات بازنشستگان کشوربشرح زیرمنتشرکرد:

سال‌هاست که بخش‌های مختلفِ مزدبگیرِ ایران، در واکنش به سیاست‌های ناکارآمدِ دولت‌ها در ادوار مختلف، به میدان آمده و مطالبات قانونی و برحقِ خود را در اشکال مترقی و متمدنانه، مطرح کرده‌اند. در مقابل، امّا، پاسخی جز توهین، تهدید، سرکوب، زندان و درنهایت، توجیه وضعیت موجود، دریافت نکرده‌اند.

با این‌حال و با وجودِ تمامی تنگنا‌ها، موانع و کارشکنی‌ها، تشکل‌یابی اقشار مختلف، ادامه داشته و اکنون شاهد اعتصابات و اعتراضات وسیع معلمان، بازنشستگان، کارگران و… هستیم.

تهدید، احضار، تبعید، پرونده‌سازی، زندان، سناریوسازی و… نه تنها نتوانسته این جنبش‌ها را به عقب براند، بلکه به‌دلیل ضرورت طرح مطالبات، روزی نیست که صدای اعتراض در گوشه‌ای از ایران به‌گوش نرسد.

بازنشستگان به‌عنوان بخشی از جنبش مطالباتیِ سال‌های اخیر، با طرح خواسته‌های برحق و قانونی و در پیش گرفتن سبک کار مبارزاتی آموزنده، توانسته‌اند توجه و پشتیبانی سایر بخش‌های جامعه را نیز به‌خود جلب کنند.

یکشنبه‌های اعتراضی بازنشستگان، مدرسه ایست که می‌توان درس‌های ارزنده‌ای از جمله اتحاد، استمرار، مقاومت و پایمردی را از آن آموخت.

در شرایطی تاریخی کنونی که روز به روز  ضرورت پیوند جنبش‌های اعتراضی ملموس‌تر می‌گردد. شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن پشتیبانی و حمایت از تجمعات متحد و سراسری یکشنه‌های اعتراضی بازنشستگان، اعلام می‌دارد که تا رسیدن به مطالبات برحقِ این عزیزان، در کنار آنان همگام و هم صدا خواهد ماند.

شورای هماهنگی، از باب توصیه‌ به خیر، از مسئولان کشور می‌خواهد، صدای اعتراضات مدنیِ طبقات مختلف جامعه را، به‌موقع بشنوند و تا دیر نشده، برای رفع مشکلات، قدم‌های عملی بردارند‌.

*چرا شرکت معادن فاریاب ۱۳۰۰ کارگر معدن آسمینون منوجان را خانه نشین کرد؟

۱- انتقام کارفرما از کارگران درپی اعتراضشان نسبت به خلف وعده شرکت معادن فاریاب مبنی برعقد قرارداد مستقیم یکساله وتن ندادن به امضای قرارداد با شرکت پیمانکاری

۲- گروگان گرفتن کارگران وخانواده هایشان برای امتیازگرفتن از دولت

بیش از ۱۳۰۰ کارگر بزرگترین معدن کرومیت ایران که ۷۰درصد منابع کل کشور را در خود جای داده است، یک ماه است که به علت تعطیلی خانه‌نشین شده‌اند. معدن فاریاب واقع در شهرستان منوجان کرمان یکی از منابع غنی کرومیت ایران را دارد که با اعلام تعطیلی از سوی کارفرمای خصوصی معدن و یکی از شرکت‌های زیر مجموعه خود جمعیت بزرگی از کارگران کرمانی را درگیر چالش بیکاری کرده است. آنهم در روز‌هایی که نان به قدر حفظ جان است و کمتر کارگری اساساً می‌تواند پس‌اندازی برای این روز‌های تنگ در دست داشته باشد.

بیش از سه ماه از سال ۱۴۰۱ گذشته، اما معدنکاران می‌گویند فقط با دستمزد فروردین ماه روزگارشان را سپری کرده‌اند. کارگران معدن فاریاب سال گذشته هم جاده بندرعباس-کهنوج را در اعتراض به عدم پرداخت مطالباتشان بستند.

در پی اعتصابات، کارفرما تعهداتی به کارگران داد که یکی از مهم‌ترین آن‌ها استخدام مستقیم کارگران از طریق شرکت فاریاب بود، اما بعد از گذشت یک سال چالش‌هایی درباره عمل به این وعده، مجدداً معدن کرومیت منوجان کرمان را به صدر اخبار آورده است.

چنانکه کارگران می‌گویند تعطیلی شرکت به اختلافات اخیر کارگران و کارفرما بر می‌گردد. یکی از کارگران معدن آسمینون منوجان اواخربه خبرنگاررسانه ای گفت: اردیبهشت ماه کارفرمای شرکت فاریاب از کارگران خواست با شرکت پیمانکاری انگوران زنجان قرارداد کاری خود را منعقد کنند. کارفرما حدود یک ماه پیش قرارداد‌های کاری را ساعت ۹ صبح در تونل به کارگران ارایه داده و ساعت ۱۱صبح قرارداد‌ها جمع‌آوری شده است. در این دو ساعت نیز از آنجا که کارگران مشغول کار سخت در تونل معدن بودند، قرارداد‌ها امضا نشده است و سپس کارفرما تعطیلی معدن را به علت «عدم تمکین پرسنل در امضای قرارداد» اعلام کرده است و در پی این تعطیلی تاکنون حقوق اردیبهشت ماه و سنوات و عیدی کارگران نیز تسویه نشده است.

وی افزود:معمولاً امضای قرارداد در شرکت سه تا پنج روز زمان برده است، اما این بار خلاف قاعده کارفرما تنها حدود دو ساعت قرارداد را به کارگران ارایه کرده است. خواسته کارفرما یعنی امضای قرارداد با شرکت پیمانکار برخلاف چیزی است که کارفرما و مسئولان استانی در سال گذشته بعد از اعتراضات کارگری تعهد دادند که آنهم قرارداد مستقیم با شرکت فاریاب بود.

نبود امنیت شغلی کارگران پیمانکاری و حقوق و مزایای کمتر آن باعث نگرانی معدنکاران شرکت فاریاب هم بود. به همین علت این ۱۳۰۰ کارگر در سال گذشته اعتراض کردند؛ به این امید که پای شرکت‌های پیمانکاری به معدن فاریاب باز نشود.

وی اضافه کرد: کارگرانی که توسط شرکت‌های واسطه نیروی انسانی و پیمانکاران در بخش‌های مختلف معادن کرمان و شهر‌های دیگر در حوزه‌های پیش روی و استخراج، مشغول به کار هستند، عمدتاً ثبات شغلی ندارند و هر لحظه امکان بیکاری آن‌ها وجود دارد. آن‌ها از پایین بودن مزایا و حقوق خود نسبت به کارگران رسمی نیز گلایه دارند و ما نمی‌خواهیم در شرایط بی‌ثبات اقتصادی کشور دچار چنین مشکلاتی بشویم. ضمناً ما از ابتدا به استخدام شرکت فاریاب درآمدیم و شرکت نباید از وظیفه‌ای که نسبت به کارگران دارد، شانه خالی کند.

حالا بعد از یک سال تمام آن تلاش‌ها بر باد رفته و مجدداً بحث حضور پیمانکاران در این معدن مهم کرمان دوباره مطرح شده است. عجیب‌تر اینکه این چالش حتی به تعطیلی معدن نیز انجامید. 

اوادامه داد: ما کارگران خواهان بازگشت به کار خود هستیم و ضمناً می‌خواهیم کارفرما به همه تعهداتی که در سال گذشته در جلسات شورای تامین استان به کارگران داشته، عمل کند. 

اودرخاتمه گفت:اکنون نیز این موضوعات به اطلاع مسئولان استانی رسیده، ولی هنوز نتایجی در بر نداشته است.

یکی دیگراز کارگران شرکت فاریاب گفت: در سال گذشته که کارگران اعتراضات گسترده‌ای داشتند و حتی جاده بندرعباس کهنوج را نیز مدتی بسته بودند، کارفرما نیز توانست به برخی از مطالبات خود از دولت از جمله کاهش مالیات و حق مالکانه شرکت برسد. ضمناً شرکت با هماهنگی دولت توانست مقادیری هم سیمان از شرکت‌های سیمانی کشور دریافت کند؛ بنابراین امسال نیز بیم این می‌رود که برخی از اقدامات کارفرما در راستای کسب امتیازاتی از دولت باشد.

اگرچه مشخص نیست آنچه امروز در معدن کرومیت منوجان کرمان رخ داده چالش کارگری است یا در واقع استفاده از مشکلات کارگران برای کسب امتیازات کارفرما خصوصی معدن از دولت، اما به هر حال مشخص است که تاوان این چالش‌ها را اکنون کارگران می‌دهند که بیش از دو ماه بدون حقوق زندگی خود را می‌گذرانند؛ آنهم در شرایط کنونی تورم و گرانی.

تاریخجه:

۱- دور دوم اعتراض کارگران معدن آسمینون منوجان :

+ازسرگیری اعتراض کارگران معدن آسمینون منوجان نسبت به عدم پرداخت بموقع مطالبات با مسدود کردن جاده منوجان – بندرعباس

روز سه شنبه ۲ آذر، کارگران معدن آسمینون منوجان با برپایی تجمع در محور منوجان – بندرعباس ومسدود کردن جاده اعتراضشان را نسبت به عدم پرداخت بموقع مطالبات ازسرگرفتند.

+دورجدید اعتراضات کارگران معدن آسمینون منوجان نسبت به سطح نازل حقوق،نداشتن امنیت شغلی و وعده های توخالی مسئولان چهارمین روز را پشت سرگذاشت

دومین اعتصاب رسمی کارگران معدن کرومیت آسمینون در سال جاری در محل تونل فاریاب از روز نخست آذرماه سال جاری آغاز شده و تا کنون هیچ مسئولی از استان های کرمان و هرمزگان برای پیگیری مشکلات کارگران این معدن کرومیت در محل اعتصاب حاضر نشده اند.

برپایه گزارش ۴ آذریک منبع خبری محلی،کارگران معدن آسمینون بخش فاریاب شهرستان منوجان به دنبال احقاق حقوقشان و اجرای صحیح طرح طبقه بندی مشاغل بیش از سه روز است که دست به اعتراض زده اند.

در پی گسترش دامنه اعتراض های کارگری فعالین حوزه معدن بخش آسمینون شهرستان منوجان، بسیاری از کارگران این معدن بزرگ کرومیت دست به اعتصاب زده و با مسدود سازی محور مواصلاتی رودان به منوجان به دنبال شنیده شدن صدایشان توسط مسئولین هستند.

به گفته تعدادی از کارگران، حق و حقوقی که به صورت ماهیانه به آنها تعلق می گیرد با میزان تلاش و سختی کاری که دارند همسان نمی باشد.

اکثر کارگران این معدن در بهترین حالت ممکن حداکثر دریافتی شان بین ۳ میلیون الی ۵ میلیون در ماه می باشد که با توجه به شرایط کاری سخت در معدن، هیچ گونه افزایش حقوق، اضافه کار، حق خانواده و مزایای دیگری را دریافت نمی کنند.

به گفته یکی از کارگران این معدن، امنیت شغلی آنها با توجه به قرارداد های تمدیدی یک ماهه به کلی زیر سوال رفته و هر آن ممکن است با پایان یافتن یک ماه کاری، دیگر نتوانند فرصت فعالیت در این رسته شغلی را داشته باشند.

علاوه بر اجرای قراردهای یک ماهه و مشکلات امنیت شغلی، حتی با فصلی بودن نوع قرارداد این کارگران می توان گفت علاوه بر پایان زودهنگام از شغل فعلی شان، حتی از بیمه بیکاری نیز نمی توانند به درستی بهره مند شوند.

به گفته یکی از کارگران، معدن کرومیت بخش آسمینون فاریاب شهرستان منوجان جزو بزرگترین معادن خاورمیانه به شمار می رود اما در پرداخت مطالبات به حق کارگرانش اجحاف زیادی شده است، یکی از این معضلات نیز عدم پرداخت متناسب با شرایط سختی کار آنها می باشد.

حجم اعتراضات و ابراز گلایه از نحوه پرداخت میزان مطالبات این دسته از کارگران به مدیران ارشد این معدن بزرگ کرومیت راه به جایی نبرده است، تا جایی که در ۲۷ اردیبهشت ماه سال جاری برای نخستین بار مسیر مواصلاتی شهرستان رودان به منوجان در محدوده تونل مابین این دو شهرستان را به مدت ۴ روز مسدود کردند که در پی این اعتصاب مسئولان شهرستان منوجان و استان کرمان برای حل مساله در بین کارگران حاضر و قول پیگیری داده اند.

اکنون نیز کارگران معدن کرومیت آسمینون در اعتراض به اجرایی نشدن کامل وعده های مسئولان دست به اعتراض زده اند و برای دومین بار در سال جاری محور مواصلاتی استان هرمزگان به کرمان در محدوده شهرستان های رودان و منوجان را در همان نقطه ای که نخستین بار در ابتدای سال جاری مسدود کرده بودند، علی رغم میل باطنی مسدود ساخته اند.

به گفته تعدادی از کارگران، با این حقوق دریافتی، نمی توانیم جوابگوی خرج و مخارج فعلی زندگی مان شویم، بسیاری از کارگران زحمتکش این معدن، متاهل و دارای فرزند هستند که میزان حقوق پرداختی و عدم دریافت مزایا نحوه اداره زندگی شان را مختل کرده است.

ابتدایی ترین انتظار این دسته از کارگران حوزه معدن که نیمی از آنها نیز از اهالی شهرستان رودان استان هرمزگان هستند، برقراری حقوق و مزایا مطابق با سختی کارشان است .

گفتنی است دومین اعتصاب رسمی کارگران معدن کرومیت آسمینون در سال جاری در محل تونل فاریاب از روز نخست آذرماه سال جاری آغاز شده که تا کنون هیچ مسئولی از استان های کرمان و هرمزگان برای پیگیری مشکلات کارگران این معدن کرومیت در محل اعتصاب حاضر نشده اند.

+کارگران معدن آسمینون منوجان با وعده اصلاح و بازنگری طرح طبقه بندی مشاغل محور منوجان – بندرعباس را بازکردند

عصرروز جمعه ۵ آذر،پس از برگزاری جلسه شورای تامین شهرستان منوجان با شرکت نمایندگان کارگران و تعهد مدیران شرکت مبنی براصلاح و بازنگری طرح طبقه بندی مشاغل محور منوجان – بندرعباس را بازکردند.

قابل یادآوری است که از روزدوشنبه اول آذرماه، کارگران معدن آسمینون منوجان برای اعتراض به عدم اجرای کامل طرح طبقه بندی مشاغل دست به اعتصاب زدند وبرای انعکاس هررچه بیشتر صدای اعتراضشان ازروز سه شنبه ۲ آذر با تجمع درجاده منوجان – بندرعباس این محور را مسدودکردند.

گزارشات رسانه ای شده بتاریخ ۵ آذر،حاکی از بازکردن جاده بدنبال تعهد مدیران شرکت مبنی براصلاح و بازنگری طرح طبقه بندی مشاغل در جلسه شورای تامین شهرستان منوجان با شرکت نمایندگان کارگران می باشد.

۲- دور اول اعتراض کارگران معدن آسمینون منوجان :

پایان موفقیت آمیز اعتراض ۴ روزه کارگران معدن آسمینون منوجان براساس توافقنامه

پنج شنبه شب( ۳۰ اردیبهشت)، کارگران خشمگین معدن آسمینون منوجان پس از ۴ روزبنمایش گذاشتن عزم راسخشان برای احقاق حقوق برحقشان با همراهی خانواده های واهالی منطقه براساس یک توافقنامه ۱۸ ماده ای با کارفرما به اعتراضاتشان خاتمه دادند و تونل منوجان در مسیر جاده اصلی بندرعباس– جنوب کرمان – سیستان بلوچستان بازگشایی شد.

براساس گزارشات منتشره،شب گذشته در جلسه ای با حضور کارفرما ونمایندگان کارگران و تعدادی از مسئولین دولتی از جمله فرماندارو رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت جنوب کرمان خواسته های کارگران بقرارزیرمورد پذیرش رییس شرکت بهره بردارمعدن گرفت:

– مقرر گردید قراردادهای کارگران بصورت یکساله منعقد شود

– قرارداد طبق روال گذشته فقط با شرکت معادن فاریاب صورت پذیرد

– طرح طبقه بندی مشاغل باید اجرا شود و کمیته طرح طبقه بندی ظرف یک هفته آینده انجام گیرد

– طرح محدودیت حق اولاد برداشته شود

– مدیران معدن از میان نیروهای بومی و متخصص منطقه که داری مقبولیت نزد کارگران هستند تعیین گردد

– سرویس ایاب و ذهاب باید فراهم و از ظرفیت حمل و نقل برابر قانون حق تردد داده شود

– وضعیت بیمه بیکاری کارگران حل و فصل گردد

– قرارداد کارگران در اسرع وقت منعقد گردد

– ایمنی در محل کار به صورت کامل رعایت گردد

– مقرر گردید سفته بعنوان تضمین برای استفاده ماشین الات با تایید چک لیست کارشناسی اخذ و کمیته فنی ارزیابی ماشین الات تشکیل شود

– مقرر گردید در اسرع وقت نسبت به انتصاب مدیر واحد نیروی انسانی معدن اقدام شود

– حضور حیدری بیزنو در معدن ممنوع می باشد

– مقرر گردید از بعضی از کارگران که قطع عضو و مصدوم شده اند توسط کارفرما ملاقات و دلجویی شود

*اعتراض خانواده های  کارگران جان باخته تصادف سرویس رفت وآمد در میدان نفتی یاد آوران نسبت به از دست دادن عزیزانشان بدلیل منفعت طلبی وکم کاری کارفرمایان  و وعده های توخالی مسئولان

خانواده جانباختگان تصادف مینی‌بوس حامل کارگران شرکت نفت اروندان(مسیر خرمشهر – اهواز) از عدم تحقق وعده‌های مدیران گلایه داشته و به سختی روزگار می‌گذرانند.

بنا به گزارش رسانه ای شده بتاریخ ۸ تیر،از هر چه بگذریم سخن حفظ جان و سلامت مردم خوش تر و مهم‌تر است، سخنی که بارها گفته‌ شده و به ادعای مدعیان به آن پرداخته شده در حالی ‌که در واقعیت و در شکل و ظواهر مختلف دیده شده که بستر امنی که قول و وعده‌هایش را در دولتها و مسوولیت‌های گوناگون از زبان متولیان امر در خصوص استان خوزستان شنیده‌ایم، هیچ گاه فراهم نشده ‌است.

وعده های بی عمل مسوولان

در کنار این موارد قول‌های بی‌عمل مسوولان مربوطه و بی‌تدبیری متولیان امر که بارها در موارد گوناگون و موضوع های مختلف در خوزستان دیده شده نیز مزید بر علت بوده و هست.

به اعتقاد خانواده های قربانیان تصادف  ۴ دی ماه ۱۴۰۰ عدم مسوولیت پذیری نفت و منفعت طلبی آنها و عدم استفاده از خودروی استاندارد باعث شد تا جان عزیزان آنها به راحتی هر چه تمام تر گرفته شود، این در حالی است که آنها برای نفت کار می کردند‌.

به اعتقاد مردم، شرکت نفت و نیشکر که در حوالی آن جاده بودند، آمبولانس هم داشتند اما در کنار منفعت طلبی و استفاده از خودروی فرسوده و غیر استاندارد برای جا‌ به جایی کارگران که بیانگر نگاه آنها به کارگران است، از اعزام به هنگام آمبولانس برای جا به جایی قربانیان تصادف خودداری کردند و این اوج تبعیض و بی عدالتی است.

آنها می گویند اگر اورژانس دیر نمی رسید و یا شرکت نفت و نیشکر آمبولانس های خود را به وقت برای انتقال مصدومان به بیمارستان اعزام می کردند، اکنون این همه داغ و مصیبت انباشته نبود؛ تصادف ساعت ۶:۲۰ دقیقه صبح اتفاق داد ولی بعد از یک ساعت خبر اعلام و حتی آمبولانس ها دیر به محل حادثه رسیدند؛ شرکت نیشکر و یادآوران آمبولانس داشتند، آنها را اعزام نکردند در حالی که آمبولانس های شهر اهواز و خرمشهر ساعت هفت و ۳۰ دقیقه به محل حادثه رسیدند.

معامله ای به قیمت جان/ کارگران سپر بلای نفت شدند

مردم داغدار شادگانی اعتقاد دارند که منفعت طلبی نفت با هدف کاهش هزینه ها به قیمت جان کارگران نفت تمام شده و آنها برای صرفه جویی و کاهش هزینه ها به جای استفاده از خودروی استاندارد برای جابه‌جایی کارگران خود از خودرویی فرسوده و غیر استاندارد استفاده و در حقیقت سر جان کارگران قمار کرده و بدجور باختند.

مردم می گویند که آنها از مینی بوس بنز مدل ۵۴ میلادی به جای مینی بوس هیوندا استفاده کردند چون به راننده خودروهایی با قیمت ۷۰۰ – ۸۰۰ میلیون تومان حقوق ماهانه ۱۵ میلیون می دهند ولی به راننده خودروی مدل قدیمی تنها هشت میلیون تومان حقوق می دهند و همین تفاوت در قیمت باعث می شود که به استخدام رانندگانی با خودروهای قدیمی گرایش پیدا کنند.

آنها اعتقاد دارند که خودروی قدیمی که روزانه مسیر یک طرفه ۷۴ کیلومتری را با ۱۶ سرنشین می رود و بر می گردد و با یک برخورد ساده به گوشه آن سقفش برداشته و بلای جان کارگران شد؛ اگر این وسیله نقلیه ایمن بوده و یا فاقد فرسودگی بود، در این جاده فرسوده پر چاله چوله غیراستاندارد علی رغم ترانزیتی بودنش تلفات این چنینی نداشتیم.

آنها می گویند که بعد از گذشت چند ماه شرکت با راننده مینی بوس قراردادی نبسته بود و این حادثه باعث شد تا شرکت به راحتی از زیر بار دیه و پرداخت خسارت شانه خالی کرده و عملا خون آنها گردن راننده ای بیفتد که همه دارایی اش همان بنز مدل ۵۴ بود.

مرگ جوانان را گردن راننده بدون قرارداد انداختند

بر اساس اعلام خانواده های داغدار، شرکت نفت دنبال این بوده که ماجرا را به صورت عشایری پیگیری و دیگر دنبال قرارداد راننده آن خودرو نباشند، یعنی مرگ ۱۰ نفر و مصدومیت سنگینی جسمی و روحی ۶ نفر به دلیل اهمال در انعقاد قرارداد، گردن راننده ای افتاد که خود دیگر در قید حیات نیست؛ همچنین بعد از آن اکنون دو دستگاه مینی بوس باقی مانده اند که به آنها اعلام شده باید خودروی خود را تعویض و مینی بوس جدید خریداری کنند تا بتوانید ادامه کار دهید.

مردم می گویند که آنها دار و ندار خود را فروخته و زیر بار قرض رفتند تا مینی بوس جدید خریداری کنند و سرکار بروند ولی اکنون بعد از حدود چهار ماه هنوز نتوانستند سرکار برگردند و ماشین های جدید آنها به بهانه موضع گیری و اعتراض علیه شرکت در خانه خاک می خورد؛ جدیدا هم به آنها اعلام شده باید به جای هیوندای نسبت به خرید خودروی هایس اقدام کنید، اگر قیمت هیوندای ۷۰۰ میلیون تومان باشد، قیمت هایس بیش از یک میلیارد تومان است و این اصلا منطقی نیست که به خاطر حقوق ۱۵ میلیون تومانی چنین هزینه ای کنند و همین بهترین بهانه است که این افراد برای سرکار رفتن دیگر سراغ شرکت نروند.

مردم می گویند که در حال حاضر کارگران سرویس ایاب و ذهاب ندارند و هر چند نفر با یک خودروی سواری به محل کار می روند و از آنجا که نمی شود زن و بچه خود را تنها بگذارند؛ هر روز مجبور به بازگشت هستند و همین شانه خالی کردن شرکت از تامین سرویس ایاب و ذهاب باعث تحمیل هزینه های سنگین بر دوش کارگران شده است.

بر اساس اعلام خانواده های داغدار دو روز بعد از حادثه، گروهی از شرکت نفت همراه با نماینده هایی از وزارت نفت با آنها دیداری داشته و با توجه به نیاز شرکت به نیروی کار و اولویت داشتن استخدام بومی وعده دادند که در ازای هر نفر از درگذشتگان حداقل سه نفر را استخدام می کنیم ولی در نهایت به ازای هر مرحوم تنها یک نفر استخدام و در ادامه از طرف دوستان و آشنایان مدیران شرکت نیز دو نفر استخدام شدند؛ هر چند رزق و روزی دست خداست ولی اگر قرار باشد استخدام به نام ما و به کام مسوولان باشد چرا چنین وعده ای به مردم دادند که در آن زمان بخش زیادی از آسیب روحی و روانی آنها را التیام دهند.

قبرستانی در برهوت!

برخی به خانواده های داغدار می گویند که چرا متوفیان را در یک زمین برهوت و پشت روستا دفن کردید؟ جواب آنها این بود که در واقع اینطوری نیست که ما سرخود تصمیم گرفته باشیم بلکه از قبل مکان یابی برای قبرستان روستا در این زمین انجام شده بود، منتها به خاطر فوت نفری اهالی این اتفاق محقق نشده بود تا بعد از حادثه چند نفر را دفن و اتفاقاً بعد از آن چند نفر دیگر را در این قبرستان به خاک سپردند؛ دلیل اصلی خاکسپاری هم این بود که اغلب اعضای خانواده مرحومان سنین بالا و یا کودکان هستند و دوست داشتند با طی مسافت کم و هزینه کمتر خود را به قبرستان رسانده و فرزندانشان نزدیک آنها به خاک سپرده شود.

مردم آنها را شهید می دانند

مردم می گویند که در مورد نامگذاری قبرستان به نام”شهداءالطریق” نیز این اعتقاد را داشتیم که آنها در مسیر رسیدن به محل کار و برای کسب رزق حلال جان خود را از دست دادند و بر اساس روایت های دینی مذهبی از جمله حدیث حضرت رسول اکرم”الکاد علی عیاله من الحلال کالمجاهد فی سبیل الله” ما آنها را شهید تلقی می کنیم؛ این نامگذاری بدون قصد و غرض انجام شده و بیشتر جنبه احساسی دارد که از باورهای دینی و عرفی نشات گرفته است.

“ام مسلم” شیله سیاهش را محکم می کند و با گوشه عبا اشک هایش را پاک می کند؛ او دو جوان(مسلم و عماد) را از دست داده و داغ دیده است.

عماد و مسلم ستون های خیمه زندگیش را جاده ها از او گرفته اند، همان جاده نا ایمن خرمشهر به دارخوین؛ ام مسلم بعد از چند دقیقه ای رو به من می کند و می گوید: عماد مجرد و متولد ۷۶ بود که دو سال می شد کار می کرد.

جانی که به عروسی قد نداد

او ادامه می دهد: عماد در حال تکمیل ساختمان خانه و در تدارک ازدواج بود و مراسم عقدش تنها به خاطر تکمیل خانه به تعویق افتاده بود‌.

با گفتن این جمله ها اشک های ام مسلم دوباره جاری می شود و گریه امانش نمی دهد، “یوما عماد عینی؛ یوما مسلم عینی”. چند مرتبه این جمله را با گریه تکرار می کند و گفت و گو دوباره جان می گیرد.

ام مسلم که حالا ساکت تر شد، یادآور می شود: عماد از زمان مقطع تحصیل ابتدایی هیچ وقت پیش من نخوابید ولی شب حادثه کنار من خوابید و مرا غرق بوسه کرد که خودم هم تعجب کردم و اگر می دانستم این بلا سرش می آید، نمی گذاشتم سرکار برود.

او تصریح می کند: چون همه خانواده بودیم، همان ساعت های اولیه همه به یکباره خبردار شدیم؛ برای اطمینان و توضیح خواستن ماجرا مرتب با هم تماس می گرفتیم.

دوباره اشک ها جان می گیرند و چشم های ام مسلم مجدد بارانی می شود و صحبت هایش را این گونه ادامه می دهد: به آنهایی که در محل حادثه حضور داشتند، زنگ می زدم و با التماس می‌خواستم بگویند که دروغ است و این خبر واقعیت ندارد.

این مادر داغدار یادآور می‌شود: از آنجایی که به خاطر ازدحام جمعیت اجساد را به خانه نیاورده و مستقیم در قبرستان دفن کردند، هنوز مرگ آنها را باور نکرده و چشم انتظار آمدن آنها هستم.

او روزی چند مرتبه سر قبر می رود، با التماس از آنها می‌خواهد که بلند شوند تا سیر نگاه و بغلشان کند.

مسلم دیگر پسرش هم متولد ۶۲ از سال ۹۱ مشغول به کار بوده، سال ۹۲ هم ازدواج کرده و حالا چهار دختر دارد؛ سارا پنجم ابتدایی، سمیه پنج ساله و دو قلوی آمنه و امیره هم یک سال و نیمه هستند.

کنار نیامدن پدر و مادر با مرگ فرزند

پدر عبدالرضا با اندوه می گوید: پسر ۳۴ ساله ام چهار فرزند و ۱۱ سال هم سابقه کار داشته؛ او هم صبح که رفت سرکار دیگر برنگشت و از طریق محل کار متوجه خبر سانحه شدیم و وقتی به محل حادثه رفتیم قبل از رسیدن ما آنها را به بیمارستان منتقل کرده بودند.

این پدر داغدار می‌گوید: هر کسی در روز خود به لقای خدا می‌رود و ما هم راضی به رضای خدا هستیم ولی نبود پسرم جگر من و مادرش را سوزانده و تا کنون با رفتنش کنار نیامدیم؛ داریم از بی قراری می‌میریم.

او یادآور می‌شود: شرکت همان ابتدا نفری پنج میلیون تومان به خانواده مرحومان پرداخت کرده ولی از مبالغ بعدی که پرداخت شده، خبر ندارم.

این پدر داغدار می‌گوید: آدم در چنین سن و سالی فرزند را به عنوان پشتوانه و دیواری محکم برای تکیه دادن می داند که با مرگ عبدالرضا احساس می کنیم پشتوانه خود را از دست دادیم؛ فرزندم بسیار متدین و حسینی بود و در مناسبت‌های مذهبی مداحی می کرد و تمام محرم و صفر خود را وقف سیدالشهداء می کرد.

او اضافه می‌کند: فکر کردم تا آخر عمرم کنارم باشد، رفتنش را باور نداشتم، آیه”انا لله و انا الیه راجعون” را بیان و شعری با مضمون اینکه دوست داشته آخر عمر را با حضور فرزند سپری کند ولی بازی روزگار فرزندش را از او گرفته زمزمه کرد، بغض گلویش را فشرد، چشمانش پر اشک، از ما عذرخواهی کرد و دور شد.

با توجه به اینکه اخیراً رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران کشور اعلام کرده که باید برای خانواده کشته شدگان و مصدومان راهیان نور اقدام های کمکی و رفاهی ایجاد شود، خانواده های داغدار دارخوینی از مسوولان خواستار تخصیص چنین امکان های رفاهی و بسته های حمایتی برای خانواده متوفیان هستند؛ مثلاً یکی از متوفیان که با مادر و دو خواهر خود زندگی می کرد، نان آور آنها بود و دو خواهر دیگرش نیز در این حادثه همسران خود را از دست داده بودند و حالا پنج زن بدون سرپرست مانده اند و قطعا چنین خانواده هایی نیازمند حمایت بیشتر هستند.

بنا به اعلام برخی از خانواده‌های بازماندگان دریافت حقوقی آنها تنها سه میلیون و ۸۰۰هزار تومان است که نه تنها کفاف مخارج زندگی را نمی‌دهد بلکه بعد از ۲۰ سال سابقه اصلاً منطقی و عادلانه نیست.

بازهم تصادف سرویس رفت وآمد کارگران قربانی گرفت،اینبارجان باختن ۱۰ کارگر مناطق عملیاتی غرب کارون

صبح روز شنبه ۴ دی ۱۴۰۰، مینی بوس حامل کارگران مناطق عملیاتی غرب کارون(میدان نفتی یادآوران ) در حال حرکت در محور اهواز به خرمشهر حدوداً ۱۵ کیلومتری سه راه حسینیه براثر تصادف با یک دستگاه کامیون حامل احشام ۱۰ نفر از کارگران بنام های مالک بالدی، عمار بالدی، جنگی بالدی، محمد بالدی، سعید بالدی، فاخر بالدی، حلیم بالدی، عبدالرضا بالدی، نزار بالدی و حاتم بغلانی

دردم جان باختند وکارگران منصور پور بالدی، سید اقبال حسینی، مصطفی حسینی، صالح بالدی، سیدحیدر حسینی، سیدمحمدحسینی، حامدروهامی، سجاد البوبالدی، غلامحسین فرصتی، نظار بالدی، ناصر شریفی، حبیب شریفی، امید جلالی و عبدالامیر بالدی مصدوم و به بیمارستان منتقل شدند.

مراسم گرامیداشت یاد جانباختگان تصادف خودروی کارگران در میدان نفتی یاد آوران و تجمع اعتراضی مردم دارخوین

امروز پنجم دی ماه مردم دارخوین در همراهی با خانواده های همکاران جانباخته ما در جریان تصادف مهیب در جاده مرگبار اهواز–خرمشهر و برای گرامیداشت یاد این عزیزان تجمع بزرگی برپا کردند و صدای اعتراض خود را به نا امنی جاده اهواز–خرمشهر که به قتلگاهی برای مردم خوزستان تبدیل شده بلند کردند. برای مقابله با این تجمع نیروی انتظامی به محل اعزام شده بود.

در تصادف مهیب روز چهارم دیماه خودرونی حامل همکاران ما در یکی از شرکت های شاغل در میدان نفتی در جاده قدیم اهواز–خرمشهر ده کارگر جانباختند و ١٥ نفر زخمی شدند. اسامی عزیزان جانباخته در این اتفاق ناگوار عبارتند از: مالك بالدى،عماد بالدى،جنگى بالدى، محمد بالدى،حاتم بغلاني ،سعيد بالدى، فاخر بالدى، حليم بالدي ،عبدالرضا بالدى،نزار بالدی. یاد این عزیزان گرامی باد.

یک موضوع اعتراض ما کارگران نفت همواره اعتراض به جاده های نا امن و اختصاص خودروی های اسقاطی به ایاب و ذهابمان است.

*وخامت حال جسمانی رضا شهابی و حسن سعیدی به ترتیب در هجدهمین و نهمین روز اعتصاب غذا در انفرادی زندان اوین.

امروز نهم تیرماه هجدهمین روز اعتصاب غذای رضا شهابی از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی است و تا کنون هیچگونه اخباری مبنی بر سلامتی ایشان در دوهفته اخیر بگوش نرسیده است.

رضا شهابی درآخرین تماسی که چهارده روز پیش با خانواده داشتند ، حتی قادر نبودند بروی پاهایش بایستد و  با وجود اینکه دیگر تماسی نداشته اند  قطعا وضعییت جسمانی ایشان روبه وخامت رفته و خانواده ایشان هیچ خبری از سلامتی این فعال سندیکایی دربند ندارند.

این برخوردهای بازجوها و مسئولین  دادسرای زندان اوین در پنهان سازی سلامت شهابی خانواده ایشان را بیشتر نگران کرده است 

حسن سعیدی هم دیگر عضو شناخته شده سندیکا همچنان نهمین روز اعتصاب غذایش را پشت سر میگذارد و همچنان درانفرادی ووضعیت جسمانی اش وخیم میباشد.

بازجویان رضاشهابی و حسن سعیدی برای تکمیل سناریو سازی جدید وزرات اطلاعات ، این دوفعال کارگری وعضو سندیکا را به شدت تحت فشار قرارداده اند تا بتوانند کلیپ های منتشر شده دروغین و ساختگی  صدا وسیما را که بارها از تمام کانال هایشان در چندین نوبت پخش گردیده  توجیه کنند.

چاره زحمت کشان وحدت وتشکیلات

برگرفته از کانال سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

*اعمال فشار به نسرین جوادی برای اجرای حکم زندان

روز چهارشنبه هشتم تیرماه نسرین جوادی (اعظم خضری جوادی) از اعضای اتحادیه آزاد کارگران ایران پس از احضارهای متعدد و اعمال فشار از سوی ضابطین برای اجرای حکم ۷ سال زندان به همراه وثیقه‌گذار خود به شعبه ۱ اجرای احکام دادسرای اوین مراجعه کرد و نهایتاً با اخذ فرصت چند روزه بایست روز شنبه یازدهم تیرماه رأس ساعت ۹ صبح برای اجرای حکم حبس طویل‌المدت ۷ ساله که مدت پنج سال از آن قابل اجراست مجدداً خود را به اجرای احکام معرفی نماید.

بهمن‌ماه سال ۱۴۰۰ و پس از احضار برای اجرای حکم و فشار قوه قضائیه بر وثیقه‌گذار وی، نسرین که به بیماری کرونا مبتلا شده بود و از بیماری‌های متعدد دیگری نیز رنج میبرد درخواست عدم تحمل حبس نموده بود. این درخواست پس از چندین نوبت آزمایشات و عکسبرداری توسط بیمارستان بررسی شده و پزشکان تأیید کردند که وی توانایی تحمل حبس ندارد. اما این نظر پزشکان بیمارستان مورد کارشکنی شعبه اجرای احکام قرار گرفت و منوط به تأیید عدم تحمل حبس از سوی پزشکی قانونی شد که نهایتاً روز گذشته جوابیه‌ی پزشکی قانونی به شعبه اجرای احکام اعلام شده بود و با نقض نظر پزشکان متخصص بیمارستان دولتی، نظر به تحمل حبس برای نسرین جوادی داده بود.

نسرین جوادی کارگر بازنشسته‌ی ۶۵ ساله‌ای است که هم از عارضه‌ی شدید دیسک کمر رنج میبرد و هم بخاطر مصرف داروهای مکرر ناتوان از تحمل زندان است.

وی کارگر سابق شرکت تجهیزات پزشکی و بازنشسته تأمین اجتماعی است که در تجمع روز جهانی کارگر سال ۹۸ مقابل مجلس دستگیر شد و پس از ۲۹ روز بازداشت به قید وثیقه آزاد گردید. سپس توسط قاضی افشاری در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام اجتماع و تبانی جهت اقدام علیه امنیت کشور، اخلال در نظم و آسایش عمومی و ‌تبلیغ علیه نظام در مجموع به ۷ سال زندان و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد و این حکم در دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور هم عیناً تأیید شده است.

مصادیق اتهامات واهی که علیه نسرین جوادی مطرح گردیده است شرکت در مراسم روز جهانی کارگر و حضور در تجمعات و گلگشتهای کارگری و بازنشستگان برای دفاع از مطالبات صنفی است.

جمهوری اسلامی ایران به یک زندان بزرگ برای کارگران، بازنشستگان، معلمان و تمامی کنشگرانی تبدیل شده است که علیه فقر و فلاکت تحمیلی به جامعه دست به مطالبه‌گری زده و خواهان اولیه‌ترین خواسته‌های خود هستند. 

نسرین جوادی و دیگر کارگران و معلمان زندانی هیچ جرمی مرتکب نشده‌اند و هر کجای این دنیا که باشند مورد حمایت و ستایش جامعه خواهند بود.

حکومت ایران با این میزان از سرکوبگری‌ها عملا علیه جامعه شمشیرش را از رو بسته و در مقام یک دشمن تمام عیار علیه مزدبگیران و اکثریت مردم ظاهر شده است. سرتاپای حکومت را توهمی بزرگ فرا گرفته است که می‌تواند هم جامعه را در بدترین شرایط معیشتی قرار دهد و هم مانع از مطالبه‌گری و اعتراض مردم گردد.

کارگران و مزدبگیران ایران اجازه نخواهند داد تا حکومت مداوماً به این حدت و شدت از سرکوبگری ادامه دهد و شریف‌ترین انسان‌ها و فرزندان‌شان را چنین محبوس و زندانی کند.

اتحادیه آزاد کارگران ایران تصمیم قوه قضائیه برای زندانی کردن نسرین جوادی را قویاً محکوم می‌کند و اعلام میکند که چنانچه نسرین جوادی را زندانی کنند، سکوت نخواهد کرد و از هر طریق ممکن دست به اعتراض خواهد زد. ما خواهان آزادی تمامی معلمان، کارگران و بازنشستگان زندانی و خاتمه دادن به تعقیب قضایی علیه آنان هستیم و تلاش برای آن را یک عرصه مهم از مبارزات مزدبگیران علیه ستم و استثمار و گذار از این وضعیت جهنمی موجود میدانیم.

اتحادیه آزاد کارگران ایران- ۹ تیرماه ۱۴۰۱

*نامه ی جمعی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته شهرستان الیگودرز در خصوص پرونده ی قضایی همکار فرهنگی آقای ابراهیم محمودی 

با احترام 

 اینجانبان جمعی از فرهنگیان شاغل و بازنشسته شهرستان الیگودرز به استحضار می رسانیم، آقای دکتر ابراهیم محمودی در تاریخ ۱۰ اردیبهشت توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده و با قرار سه روز بازداشت و دویست میلیون تومان وثیقه آزاد شدند. پیرو این بازداشت پرونده قضایی برای ایشان تشکیل شد.

به اطلاع می رساند با عنایت به اینکه آقای محمودی از دبیران بسیار خوشنام، با تجربه، زحمتکش و دلسوز شهرستان می باشد و علاوه بر همکار بودن، حق استادی بر گردن بسیاری از همكاران فرهنگی دارد و همه فعالیت های ایشان در جهت بهبود وضعیت معیشتی و رفاهی فرهنگیان در چارچوب اصول ۲۶ و ۲۷ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بوده است.

لذا ما امضا کنندگان نامه فوق خواهان اعلام رای برائت توسط قاضی محترم پرونده برای ایشان هستیم.

امیدواریم با مساعدت جنابعالی و قاضی محترم پرونده و صدور حکم برائت شاهد اجرای عدالت قضایی باشیم تا در سایه آن همکاران فرهنگی بتوانند در کمال آرامش و امنیت وظایف محوله را به نحو احسن انجام دهند.

با سپاس و تشکر قبلی

۱- احسان صائبی 

۲- مرتضی الیاسی 

۳- فریدون حاتمی 

۴- علی قوامی نژاد 

۵- سعید خیری 

۶- مجتبی گودرزی 

۷- امین عظیمی

۸- سینا قنبری 

۹- حمیرا الیاسی پور

۱۰ – علی کرمی

۱۱- علی اکبری نسب

۱۲ – فرشید نوروزی 

۱۳ – عظیم لک

۱۴ – محسن لونی 

۱۵ – محمد رضا علی بابایی

۱۶ – ذبیح اله جمشیدی 

۱۷ – مصطفی منقبتی

۱۸- حسین معصومی 

۱۹ – حسین لونی

۲۰ – شهریار توکلی 

۲۱- حجت اله خردمند

۲۲- حسین علامی

۲۳ – شهرام نعمت الهی

۲۴- عرفان رضایی 

۲۵-عارف مهرابی 

۲۶-رضا عظیمی

۲۷- مصطفی نوری

۲۸-ابراهیم احمدی

۳۰ -مهرنوش گودرزی 

۳۱- محمود منقبتی

۳۲ – حمید جدیدی

۳۳- مصطفی نوری

۳۴- سعید عبدالوند

۳۵- علی نقی نجفی

۳۶- عبداله توکلی

۳۷- حسن سلیمانی

۳۸- نادر هداوند

۳۹- جلال فریدنی

۴۰ – صادق صادقی

۴۱- محمد رضا کرمی

۴۲ – حیدر قلی مشایخی

۴۳- حافظ ملکی پور

۴۴- سمیه شهریسوند

۴۵ – نصرت اله عظیمی

۴۶- محمد سرلک

۴۷- مهدی سلطانمرادی

۴۸- حمید سمیعی

۴۹- مجید توکلی

۵۰ – عبدسلام فرهادی 

۵۱- علی علی اکبری

۵۲- حمزه رستمی

۵۳- حمید عسگری 

۵۴-محمد رمضانی

۵۵- رضا اداوی

۵۶-صدیقه جوکار

۵۷-مدینه رضایی

۵۷-مهدی مبصری

۵۹-فاطمه برومند

۶۰-علیرضا امیدیان 

۶۱- محسن لونی 

۶۲-دبیح اله جمشیدی

۶۳-نادر ساری

۶۴-رضا جمشیدی

۶۵-مسعود احمدی

۶۶- مجید دهداری

۶۷- مهرداد بهمنی 

۶۸- میترا محمود صالحی

۶۹-سید امیر موسوی 

۷۰- بشیر رضایی 

۷۱-مهدی عسگری 

۷۲-معصومه کاکاوند 

۷۳-الهام علی با بایی

۷۴-غلام ولیان 

۷۵-اسماعیل نظری 

۷۶- محمد پارسه 

۷۷-منوچهر الیاسی 

۷۸-نقی احمدی 

۷۹-کورش جمشیدی 

۸۰-سید ضیاء قانع 

۸۱-جواد عابدینی 

۸۲- نصرت اله سرلک 

۸۳-غلامرضا موسوی 

۸۴- قدرت فرهمندی

۸۵ – علی نقی نظری 

۸۶ – کریم سرلک

۸۷-ولی اله معروفی

۸۸- عبداله سرداری 

۸۹- محمود تسلیمی 

۹۰- ناهید شیخ انصاری

۹۱-کورش جمشیدی

۹۲- ناصر محرابی

۹۳- محمود پارسا فر 

۹۴ مسعود پارسا فر 

۹۵ زینب آذرشهر 

۹۶ مرتضی پارسا فر 

۹۷  رضا پارسا زاده 

۹۸  مرادحسین پارسا زاده 

۹۹ حمید رضا کریمی 

۱۰۰ فتح اله بیات 

۱۰۱ داود اعتمادی 

۱۰۲ حمید محمودی 

۱۰۳ سجاد گودرزی 

۱۰۴ کامران سبزیان 

۱۰۵ یوسف محمودی 

۱۰۶ داود برومند 

۱۰۷ احمد علی اداوی

۱۰۸- غلامرضا جاپلقی

۱۰۹- مصطفی  شکوهی

۱۱۰- سید منصور  موسوی

۱۱۱ سید مهدی حسینی

۱۱۲ اصغر حاتمی

۱۱۳ وحید سمیعی

۱۱۴ بهروز سرلک

۱۱۵ علیرضا طاهری مقدم 

۱۱۶ فاطمه مهدوی 

۱۱۷ هوشنگ پرهام 

۱۱۸ اسماعیل قادری 

۱۱۹ سید جلال صالحی 

۱۲۰ محمد باقر محمود صالحی 

۱۲۱ غلام رضا نعمت الهی 

۱۲۲ عبدالرضا گودرزی 

۱۲۳ رضا علی نظری

۱۲۴ کیانوش شیخ انصاری 

۱۲۵ غلامعباس عابدی 

۱۲۶ محسن سرلک 

۱۲۷ بهرام هوشمند 

۱۲۸ محمد رضا گلپایگانی 

۱۲۹ محمد عبدالهی 

۱۳۰ جواد ظهرابی 

۱۳۱ علیرضا معروفی 

۱۳۲ مجید شهسواری 

۱۳۳ هادی صادقی 

۱۳۴ علیرضا بیگلری 

۱۳۵ محمد حسن اشرفی 

۱۳۶ عباس افشار

۱۳۷ ولی اله سیاری 

۱۳۸ مهدی امیری 

۱۴۰ حمید محمودی 

۱۴۱ غلام سلیمانی 

۱۴۲ – حمید رجبی 

۱۴۳ ناصر سمیعی 

۱۴۴ علی محمد توکلی 

۱۴۵ علی اسکندری 

۱۴۶ عباس سرلک

۱۴۷ حمید رضا اداوی

۱۴۸ مسعود حاج حسینی 

۱۴۹ مرتضی سرلک 

۱۵۰ احمد رضا رستمی 

۱۵۱ جمشید بزرگمهر 

۱۵۲ غلامرضا عسگری 

۱۵۳ سبز علی احمدی 

۱۵۴ عزت اله منتظمی 

۱۵۵ مهدی نیک بخت

۱۵۶ ماشا اله نظری 

۱۵۷ مرتضی گودرزی

۱۵۸ احمد پوری 

۱۵۹ مسلم انصاری

۱۶۰  حمید پاکروان 

۱۶۱ سعید صلواتی

۱۶۲ محسن محمودی 

۱۶۳ مصطفی توسلی

۱۶۴ سحر تیموری

۱۶۵  جواد شاهوردی

۱۶۶ شهرام سپهری

۱۶۷ مجید گنجی

*جان باختن ۲ کارگر مصدوم حادثه انفجار و آتش سوزی کارخانه رفاه شیمی در شهرک صنعتی شکوهیه قم  – تعداد قربانیان این حادثه به ۶ نفر رسید

روز پنج شنبه ۹ تیر، ۲ کارگر مصدوم حادثه آتش سوزی کارخانه رفاه شیمی در شهرک صنعتی شکوهیه قم به دلیل سوختگی بیش از ۹۰ درصدی در بیمارستان سوانح سوختگی اصفهان وتهران جان خود را از دست دادند وتعداد کارگران جان باخته این حادثه به ۶ نفررسید.

درهمین رابطه:جان باختن ۴ کارگر کارخانه تولید مواد شوینده شهرک شکوهیه قم در حادثه انفجار و آتش سوزی ومصدومیت ۷ کارگر دیگر- وخامت حال ۶ نفر از مصدومین

عصر روز سه شنبه ۷ تیر،بدنبال انفجار و آتش سوزی گسترده در کارخانه تولید مواد شوینده شهرک شکوهیه قم ۴ کارگر جان خودرا ازدست دادند و ۷ کارگر مصدوم شدند. حال ۶ نفر از مصدومین وخیم گزارش شده است.

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate