مردم این وضعیت را به هم می ریزند

اوضاع عمومی جامعه ده ها سال است که غیر قابل تحمل گردیده است. اما امروز عزم عمومی برای دگرگونی این اوضاع غیر قابل تحمل جزم شده است و ابتکار عمل در دست توده های مردم است.
همه بخشهای جامعه که بیش از چهار ده است ناراضی از اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و محیط زیستی می باشند، اکنون معترضین توده ای در خیابان هستند. از کارگر گرفته تا معلم، بازنشسته، زن، کشاورز، بازاری، دانشجو، بیکار و مدافع محیط زیست و غیره دیگر به هیچ وعده و وعیدی از طرف مقامات حکومتی اعتنا نمی کنند و با تمام توان در میدان رویارویی و خواهان تحقق مطالباتشان بی کم و کاست هستند.
در دور جدید اعتراضات توده ای که هر روز گسترده تر می شود، این رویارویی های بی تعارف عیان تر شده و مردم حرف آخرشان را می زنند. کنار زدن دولت رئیسی و وزرایش برای کارگران، بازنشستگان و معلمان و بازاریان و بقیه مردم، حداقل خواست برای نزدیک شدن به تحقق خواسته ها است.
مردم در هر بخشی از جامعه می دانند که حل معضلاتشان بدون کنار زدن مسببین آنها غیر ممکن است. می دانند بدون عزل و محاکمه و مجازات عاملین کشتار متروپل آبادان، حرف زدن اجرای عدالت و ممانعت از تکرار چنین جنایتی عوامفریبی و دروغگویی است. می دانند بدون برکناری رئیسی به عنوان سکاندار دولت مجری طرح های تحمیل گرانی، فقر و گرسنگی، وعده‌های حل مشکلات معیشتی توخالی هستند. می دانند بدون محاکمه و مجازات سران باندهای مافیائی که محیط زیست را به خاطر دستیابی به ثروت و چپاول منابع عمومی تخریب می کنند، نجات محیط زیست غیر ممکن است.
در نتیجه جامعه کاملا آگاه هانه در تجمعات، اعتراضات و تظاهراتهای هر روزه، مسببین اوضاع جاری را مورد بازخواست قرار می دهند و شعار عزلشان را سر می دهند. سیاسی بودن ریشه تمام معضلات و نکبتهایی که زندگی مردم را به ورته نابودی مطلق کشانده است، برای هر کسی مثل روز روشن است. این واقعیت را در زنجیره اعتصابات، اعتراضات و تظاهرات های اخیر می توان بی هیچ ابهامی دید.
 تظاهراتها علیه گرانی یکشبه سه، چهار برابری برخی مواد غذایی و تجمعات سراسری معلمان و تجمعات سراسری و هر روزه بازنشستگان که حالا با تجمعات و تظاهرات‌های بازاریان و کل مردم همگام و همزمان شده اند، همه چپاولگرانی را زیر فشار قرار می دهند که قدرت حاکمیت را در دست دارند. از کارگر و معلم و بازنشسته گرفته تا دادخواه و بازاری علی رغم موقعیتهای اجتماعی و جایگاه متفاوتی که در سیستم اقتصادی و رابطه ای که در نظام تولیدی موجود دارند، همه به دخیل بودن مستقیم خواست دولت و دستگاههای حکومتی در ایجاد شرایط موجود متفق النظر هستند و از اینرو یک حس همدردی و اشتراک در کشف راه حل برای درمان درد مشترک میانشان ایجاد گردیده است.
در دور اخیر اعتراضات و تظاهراتهای بخشهای معترض مردم، برخورداری از رفاه و شرایط مناسب زیستن حاوی امنیت، آرامش، آزادی و غیره که در بر گیرنده خواست کل جامعه هستند، شعار های اصلی بوده اند. مردم پای خواستشان ایستاده اند و مدام اعلام می کنند که تا این اوضاع به نفعشان به طور اساسی تغییر نکند، در خیابان خواهند ماند و این همان راه حل عمومی و مشترک است که به عمل عمومی و مشترک تبدیل شده است.
جامعه ای که به این درک و عمل مشترک برای تغییر اوضاع رسیده باشد، بی تردید وضع موجود را به هم خواهد زد..
جوانمیر مرادی
۱۴۰۱/۰۳/۲۴
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate