جنبشهای اجتماعی را معمولا با امرشان با کارشان و با دغدغه هاشان میتوان شناخت. جنبش ناسیونالیستی هر چقدر که به آرمان ها و عواطف انسانی چون سوسیالیسم، استقلال طلبی، تعلق به محیط شکل گیری و…. آویزان شود باز ناسیونالیسم است. جوهر جنبش ناسیونالیستی بخصوص در این دوره ؛ که هیچ توجیهی برای ناسیونالیسم در مبانی اقتصادی جامعه باقی نمانده است، یک جنبش و حرکت جناحی از بورژوازی بیرون قدرت برای کسب امتیازاتی برای خود به بهانه ناسیونالیسم و دست یافتن بقدرت سیاسی با تاکید بر ناسیونالیسم قومی مذهبی است.
ناسیونالیسم امروز پایه ای در اقتصاد سیاسی جامعه ندارد چون آرمان اقتصادی ناسیونالیسم با گلوبالیزاسیون سرمایه داری تمام شده است. از سویی اگر تفاوت و تبعیضی در مناطق مختلفی از کشور با مرکز وجود دارد راه حل آن مثل هر امر انسانی و اجتماعی دیگر، رفع تبعیض، ستم و نابرابری است. نه کشور سازی های موزاییکی بر اساس هویت تراشی و هویت سازیهای تصنعی! تفاوت های جغرافیایی بین مناطق مرتفع با مناطق غیرمرتفع همواره وجود دارد، تفاوت در شیوه های زیست وجود دارد. ناسیونالیسم اما با چشم بستن به تفاوت های جغرافیایی، پشت اینگونه تفاوت ها سنگر گرفته و بجای تاکید بر رفع اختلاف در برخورداری از امکانات اساسی متناسب با شرایط اقلیمی و زیستی، بر تضاد و تقابل غیر قابل حل تاکید میکند. کتمان حقایق و نادیده گرفتن امور دیدنی راهکار ناسیونالیسم برای پیشبرد امر خود است.
ناسیونالیسم با هیچ معیاری امروز کوچکترین وجاهتی ندارد. زمانی با مبارزه علیه استعمار و اشغال سرزمینی توسط قوای بیگانه و یا با بی اختیاری کشور و مردمی، ناسیونالیسم گامی به پیش در استقلال طلبی و یا کسب استقلال و سازماندهی دولت ـ ملت حول اقتصاد سیاسی و شکل دهی به بازار داخلی معنی داشت. اساس شکل گیری ناسیونالیسم کشور ساز و دولت ساز ایجاد واحدهای کشوری بر پایه های اقتصادی مناسبات سرمایه داری بود. ناسیونالیسم های امروزی بی بهره از هر وجاهتی در مبانی اقتصادی، تنها صورت مسئله را دگرگون و عوضی طرح میکند تا مطابق آن برای کوتاهی دستشان از قدرت سیاسی و نفوذ، چاره ای مردم پسند برای خود اندیشیده باشد. ناسیونالیسم امروز نژاد پرستانه، هویت تراش ونفرت آفرین است که هیچ گامی بجلو در حل مسائل مبتلابه مردم اعم از تبعیض، نابرابری و … نیست. این صرفا حرکتی رو به عقب از جانب جریانات و بخش هایی است که اختلافات و تفاوت های قابل حل را، وسیله دستیابی بقدرت و کسب امتیاز کرده اند. پاسخ درخور به اختلافات و تفاوت ها و ستم ها در جامعه رفع آنهاست. این البته از حکومت و جنبشی ساخته است که رفع ستم طبقاتی قومی ملی جنسی مذهبی و غیره کاراکتر آن جنبش و پلاتفرم اجتماعی طبقاتی آنست.
٩ دی ۱۳۹۹
٢٩ دسامبر ۲۰۲۰
ایسکرا ۱۰۷۳
