پیوند با راست پروغرب خط تقوایی هر روز نمایان تر میشود!

پیوند با راست پروغرب خط تقوایی هر روز نمایان تر میشود!

امیر عسگری 

۷ ژوئن ۲۰۲۲

حزب کمونیست کارگری ایران، پس از دست دادن زود هنگام لیدر خود منصور حکمت تئوریسین و پراتیسین برجسته مارکسیسم در فضای سیاسی ایران با مشکل بزرگ لیدرشیپ روبرو شد. انتخاب لیدرشیپ زود هنگام با کناره گیری کوروش مدرسی، در نهایت انتخاب حمید تقوایی به عنوان لیدری حزب انتخاب شد. تفاوت اندیشه و پراتیک سیاسی موجب انشعاب حزب قدرتمند و انقلابی کمونیسم کارگری شد.

سیاستهای رادیکال، کارگری و کمونیستی حزب کمونیست کارگری تحت تاثیر از لیدرشیپ این حزب و نیز جدا شدن نیروهای رادیکال و انقلابی در پی انشعاب، جای خود را رفته رفته به سیاستها و پراتیکهای پوپولیستی با ظاهری کمونیستی و بدون پایه اجتماعی-طبقاتی داد.

سواستفاده از عبارت “طبقه کارگر” و اقدامات پوپولیستی و غیر کمونیستی موجب لطمه های فراوانی به این حزب میشود. 

در سازمان جوانان این حزب اما شرایط وخیم تر است بدین گونه که در روند آموزش به اعضا تلاش میشود تا اعلام موضع سیاسی بدون استفاده از کلماتی چون؛ “بورژوازی”، “طبقه کارگر”، “زحمتکشان”، “رنجکشان” و عباراتی مشابه بکار نرود‌. این ارگانیست که امر آموزش و پرورش کادرهای کمونیست کارگری را بر عهده دارد در دوره دبیری کیان آذر به فلاکتبارترین حد این سیاست خود رسید.

این سازمان به تکرار کننده مواضع لیدرشیپ حزب بدل شده و تلاش میکند تا کادرهایی با ظاهری کمونیستی اما بدون درک صحیح طبقاتی از مبارزات طبقاتی تربیت کرده و بعلاوه با وارونه کردن مباحثی مهم همچون “جنبش سلبی اثباتی” و همجهت جلوه دادن تاکتیک مبارزاتی حمید تقوایی با منصور حکمت در متد “سلبی و اثباتی” و سایر مباحث مهم پایه ای همچون حزبیت و رهبری سیاسی، بطوری کاملا متفاوت با اصل کمونیسم کارگری، در صدد القا مفهومی متفاوت با متدولوژی منصور حکمت و مارکسیسم به اعضا و علاقه مندان برآمد.

نکته جالب اینجاست که بسیاری از کادرهای جوان و مارکسیست با رسیدن به درک وضعیت ناسالم و مسموم موجود در حزب و سازمان جوانانش با مراجعه، تحقیق و مطالعه در منابع اصلی، از صفوف مبارزاتی این حزب خارج شدند تا حساب خود را با حزبی که ماهیت مارکسیستی-کارکری-انقلابی خود را از دست داده و خلاف جریان کمونیستی عمل می‌کند و اقداماتش همراستا با منافع بورزژوازیست و بعلاوه چاله پیش پای طبقه کارگر ایجاد میکند جدا کرده، به مبارزات طبقاتی لطمه نزنند و بتوانند در ظرفی جدید مبارزات طبقاتی خود را در جنبش کمونیسم کارگری پیش ببرند‌.

لازم است برای تحلیل دقیق و دیالکتیک حزب کمونیست کارگری ایران با لیدری حمید تقوایی، بهتر است به عملکرد دو دهه گذشته این جریان چپ پروغربی نگاهی بیاندازیم. وقتی تمامی عملکردهای خلاف جریان حمید تقوایی و کادرهای حامی و یا اتاق فکرش نگاهی بیندازیم، می‌توانیم تصویر بزرگتری در حدی فراتر از یک راست روی ساده را دریابیم.

قبل از پرداختن به اقدامات حمید تقوایی در طول این سالیان دراز باید گفت، سیاست راست، پوپولیستی و غیر دیالکتیک حمید تقوایی مسئله جدیدی نیست و از زمان منصور حکمت مورد نقد بوده است. 

در نامه ای که منصور حکمت به حمید تقوایی و فاتح شیخ در رابطه با مطلب “سرنگونی، انقلاب و سوسیالیسم”  در سال ۱۹۹۹ می‌نویسد این نکات را مورد نقد خود قرار میدهد:

“بنظر من سرنگونى و انقلاب به یکدیگر گره نخورده‌اند. سرنگونى بدون انقلاب هم ممکن و محتمل است. سرنگونى میتواند حاصل یک روند نظامى، بحران و هرج و مرج، پروسه نافرمانى سیویل و فعل و انفعالات انتخاباتى و غیره هم باشد. میتواند حاصل پیروزی نیروهایى بجز یا علاوه بر نیروهای انقلابى هم باشد….جمهوری سوسیالیستى هم به انقلاب علیه رژیم گره نخورده است. بنظر من اعلام جمهوری سوسیالیستى هم میتواند حاصل پیروزی نظامى، قاپ زدن قدرت در خلاء سیاسى، کودتا و هر چیز دیگری باشد. چرا که جمهوری سوسیالیستى میتواند بعنوان دولت دوره انقلابى، دوره بحران، ظاهر شود. ایجاد حکومت شورایى کارگری، پس از اعلام جمهوری، ممکن است کار سخت‌تری باشد. جنگ داخلى لازم داشته باشد. تصویر حمید کمابیش تکرار پروسه انقلاب ۵٧ است. من این را محتمل‌ترین حالت نمیدانم. چون جناحهای جمهوری اسلامى و نیروهای سیاسى دخیل در ایران، مجاهدین، راست غربى و کمونیستها و غیره، با یک ضربه میدان را بدست نمیگیرند و خالى هم نمیکنند. قیام اینبار به احتمال قوی در اوائل انقلاب رخ میدهد و نه اواخر آن.”

منصور حکمت در ادامه با استناد به این جمله خود حمید تقوایی؛ “ما با شعار جمهوری سوسیالیستى اعلام میکنیم که در انقلابى که در راه است کارگران سرمایه‌داری را همراه جمهوری اسلامى دفن خواهند کرد” میافزایند:

“ما این را حتما میخواهیم. اما با این شعار چیزی راجع به حتمیّت در راه بودن انقلاب و اینکه کارگران چه خواهند کرد نمیگوییم، بلکه از حتمیّت سرنگونى و اینکه ما چه میخواهیم حرف میزنیم.”

سیاستهای پوپولیستی حمید تقوایی و نتیجه گیریهای غیر دقیق سیاسی و تبیین نادرست از پراتیک پیش روی طبقه کارگر با متدولوژی متفاوت از اصول کمونیسم کارگری و عدم درایت طبقاتی کافی، این حزب را به سمتی کشاند که دیگر راه پسی جز سیاست “همه با همی” نداشته باشد.

تصمیمات سیاسی حمید تقوایی و جناح او در سالهای اخیر از مواضع غیر کمونیستی در جنگهای منطقه ای بعد از انشعاب حزب گرفته تا مواضعی بسیار عجیب در تحولات ایران بطور نمونه از این موارد میتوان یاد کرد؛

طرفداری از جنبش سبز در اعتراضات ۸۸، فرمولبندی نادرست و خط دهی و سازماندهی غیر واقعی و پوپولیستی در اعتراضات ۹۶ و خیزش آبان ۹۸ و در همین برهه مورد نقد و توهین قرار دادن فعالین دانشجویی منتقد معصومه علینژاد در دانشگاه تهران و در مقابل حمایت بی چون و چرا از همین چهره دوم خردادی سابق و طرفدار پهلوی و پمپئو کنونی و حتی تشبیه شدن او به لنین توسط کیان آذر و مصطفی صابر در برنامه نگاه به چپ سازمان جوانان کمونیست(حککا)، حمایت از نامه استعفا خامنه ای چهارده فعال سیاسی، شرکت و همکاری با رسانه ها و حتی جریانات راست در پلتفرم‌های سیاسی جهت بیشتر دیده شدن و تحمیل خود به جامعه بعنوان چهره چپ ایران در میان جریانات رفرمیستی و راست پروغرب. تمامی این شواهد بخش‌هایی از پازل سیاست‌هایی هستند که حزب کمونیست کارگری را به سمت “همه با همی” میبرند.

حمایت از تمامی فعالین راست در تلويزيون کانال جدید و در مقابل آن خلع کادریت و عضویت منتقدین سیاستهای راست و حتی غیر کمونیستی حمید تقوایی در دو سال گذشته و روش استالینیستی تشکیلاتی به بهانه یک صدا کردن کادرها و اعضا و لزوم تبعیت از خط رهبری حزب در جهت پیشبرد پراتیک حزبی، سیاستهای استبدادی حکومت استالین در شوروی سابق را تصویر می‌کند که در واقع با چهره کاملا ساختگی و به ظاهر دمکراتیک، با سواستفاده از مارک منصور حکمت می‌خواهد به خود مشروعیت بخشد.

شاپرک شجری زاده عضو شورای مدیریت گذار، نسرین افضلی، فعال راست پروغرب و اصلاح طلب سابق، مهدیه گلرو فعال دانشجوی لیبرال سابق و فعال حوزه زنان و رامتین زیگورات از فعالین رنگین کمانی سلطنت طلب تنها نمونه هایی کوچک از گستره همه با همی و حمایت از راست در کانال جدید است. این در حالی است که فعالین رادیکال و کمونیستی که ذره ای با خط حمید تقوایی تفاوت اندیشه دارند و حتی جهت درست کمونیسم کارگری را پیش میبرند از کانال جدید و در ادامه از تمامی نشریات حزبی حذف و سانسور می‌شوند.

در راستای کسب رای مثبت به سیاستهای حمید تقوایی انتخاب اعضا و کادرهای بین المللی بدون حتی حضور در سوخت و سازهای حزبی و حتی عدم تسلط آنان به فضای سیاسی ایران بعنوان کمیته مرکزی حزب در کنگره دوازدهم حزب خشم کادرهای جوان و تاثیرگذار حزب که در سازماندهی فعالین داخل و اقدامات سیاسی و پراتیک نقش موثری داشتند را برافروخت.

قطعنامه حمایت از فعالین(منظور و مقصد در واقع فعالین راست میباشد) در پلنوم ۴۹ حزب کمونیست کارگری و ادامه این رویه تا کنگره ۱۲ با تصویب قطعنامه حمایت از تمامی فعالین علیه جمهوری اسلامی موجب نقدهای بسیاری از سوی فعالین جنبش کمونیسم کارگری شد. این بار حمید تقوایی با پیام “همه با هم هستیم” بعنوان پیام کنگره دوازدهم حزب کمونیست کارگری ایران سنگ تمام گذاشت.

پیام “همه با هم هستیم” که به همگرایی نیروهای مختلف از جمله؛ سلطنت طلب، سوسیال دمکرات، دمکرات، ناسیونالیست و راست پروغرب اشاره دارد، دو سال قبل از کنگره دوازدهم تحت عنوان “انقلاب همگانی” توسط حمید تقوایی پی ریزی شد.

این “انقلاب هماهنگی” حمید تقوایی، “همه با همی” و اشتباهی بزرگ است که می‌تواند فلاکت “وحدت کلمه” خمینی را تکرار کند و این سیاست “همه با همی” هدف اصلی را بر سلب قدرت از جمهوری اسلامي به هر قیمتی تعریف می‌کند. سیاست “همه با همی” شباهت بسیاری به سیاستهای توده ایستی اوائل انقلاب ۵۷ دارد که موجب تحمیل شدن نظام سیاه اسلامی با بسطهای بورژوازی شد. هر روزه شاهد بخشی از این نوع همگرایی از سوی حزب کنونی کمونیست کارگری در قالب برنامه های تلویزیونی، تحلیلیها، آکسیونها و بطور کلی پراتیک و عملکرد سیاسی این جریان در فضای اپوزوسیون ایرانی خود را نمایان میکند. 

این سیاست به منتقدین انگ چپ سنتی و غیر سیاسی را می‌زند و در تهمت و حمله به نیروهای مترقی کمونیست و رادیکال ابایی هم ندارد. حمید تقوایی و طرفدارانش می‌گویند؛ “قصد دارند اپوزوسیون اپوزوسیون نشوند” و بخاطر همین است که راست را نقد نمی‌کنند ولی چپ و حتی جنبش کمونیسم کارگری که در مسیر درست قدم برمی‌دارند را نقد می‌کند تا به رفیق بورژوازی خود نشان دهد نماینده چپ ایرانی هستند.

حمید تقوایی فراموش کرده و یا نمی‌خواهد به یاد بیاورد “شاگرد شوفر جریانات راست” شدن همان پراتیکی است که در دستور عمل قرار داده و هر روز به نحوی غیر محسوس به دوز آن می‌افزاید.

تازه دست گل اخیر حزب کمونیست کارگری ایران و خط حمید تقوایی در قرار گرفتن کنار ناتو در جنگ اوکراین و دادن مدال قهرمانی به زلنسکی بعنوان بخشی از این جنگ خانمانسوز بدون توجه به ماهیت امپریالیستی کلیت جنگ کنونی که هر دو سوی آن یعنی پوتین و ناتو و زلنسکی، موجب فلاکت انسانی-طبقاتی در اروپا و جهان شده اند، در حال حاشیه ای شدن بود که “همه با همی” حزب کمونیست کارگری در اعتراضات خیابانی بار دیگر خود را بصورت تصادفی هم که شده نشان داد.

به تازگی در خلل تجمع همبستگی با مبارزات توده ای در ایران، در شهرهای تورنتو و ونکوور نیروهای حزب کمونیست کارگری بخشی از واقعیت “همه با همی” حمید تقوایی و جناحش را به نمایش گذاشتند. تصویری که نمایانگر این “همه با همی” با سلطنت طلبان و راست پروغرب بود، توسط مردی که در یک دست پرچم شیروخورشید شاهنشاهی و در دست دیگرش پرچم سفید رنگ حزب کمونیست کارگری را پوش میکرد، اعلام حضور کرد تا پیوند جریانات بورژوازی با حککا را بیش از پیش به تصویر بکشد.

همزمان تجمع ونکوور نیز با همراهی جریانات بورژوازی برگزار شد و در خلال این تجمع علاوه بر موزیک تغییر داده شده ناسیونالیستی “ای ایران” با اجرای فرهی که از ماهیت ملی‌گرایانه‌اش کاسته نشده است و نقطه مقابل مفهوم انترناسیونالیسم است و علاوه بر آن سخنان یک جوان در تاکید حمایت از آقازادگان نیروهای شبه نظامی و نظامی جمهوری اسلامی مضحکه دیگری را همسو با دعوت رضا پهلوی از نیروهای بسیج و سپاه، پازل دیگری از نقشه “همه با همی” حمید تقوایی را تکمیل کرد.

این همان “همه با همی” ای است که آوریل ۲۰۲۲ با انتشار بخشی از مصاحبه بیژن چالنگی با بیژن کیان(از تیم حفاظتی دونالد ترامپ در دوره ریاست جمهوری) بعنوان هیئت رئیسه “اندیشکده آوای آزادی” از همکاری حزب کمونیست کارگری با این اندیشکده که عمدتا راست، ناسیونالیست و سلطنت طلب هستند سخن گفت و بخشی از پشت پرده همگرایی و همکاری با راست حزب حمید تقوایی را برای همه آشکار ساخت. در همان برهه با یک جستجو ساده مشخص شد “کادر کمیته مرکزی” حزب کمونیست کارگری ایران هیئت امنای این اندیشکده ترامپیستی بوده و این وضعیت به شکلی کاملا غیر حرفه ای و سراسيمه حزب را مجبور به انتشار تکذیبیه کرد.

جنبشهای طبقه کارگر سیاستهای دست راستی و بورژوازی حمید تقوایی و حزب کمونیست کارگری فعلی را بخوبی می‌شناسند و به وضوح اعلام میکنند؛

سلطنت طلبان، ناسیونالیستها و جریان پوپولیستی چپ (حککا) خود را به ما نچسبانند.

آنچه مسلم است جنبش کمونیسم کارگری پر قدرت به مبارزات خود ادامه خواهد داد و ضمن پایندی به رسالت طبقاتی و جنبشی خود  در جهت سرنگونی حکومت اسلامی و جایگزینی حکومت کارگری-کمونیستی در پس انقلاب کارگری خواهد کوشید و جریانات اپورتونیست مانند؛ حزب کمونیست کارگری حمید تقوایی جایگاه طبقاتی خود را از دست خواهند داد.

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate