تئوری توطئه “جابجائی جمعیتی” ابزار رشد نژاد پرستی و راست افراطی در غرب

مقدمه:

حاکمان و طبقات حاکمه برای فریب مردم طی هزاران سال خرجینی و بسته ای از انواع تئوریها و مذاهب ساخته اند که بنا به شرابط و جامعه مخاطب این تئوریها  تغییر می کنند و رو به روز می شوند.

هدف اما یکی است.اینکه جامعه در خواب خرگوشی بماند و آن کند و نکند که حاکمان می خواهند. از انجا که نمی شود ۲۴ ساعته سرکوب کرد و کشت  لذا این انبان و خرجین بزرگ فریبکاری  بواقع ابزار مهمی است که اون دستگاههای سرکوب و شکنجه و کشتار را هم کمتر لازم می سازد و هم توجیه شرعی ازش در می اید.

تئوریهای توطئه جدید نیستند اما همانطور که گفتم در زمانهای مختلف و در مقابل جوامع مختلف دائما تجید ساختار می شوند و توسط دستگاه تبلیغاتی طبقات حاکم  منتشر می شوند تا به باور جمعی تبدیل شوند.

یکی دو دهه اخیر را باید عروج راست افراطی و پوپولیست دانست .موج راست افراطی و پوپولیست که فریبکارانه از نارضایتی جوامع بشری برای خود ابزار ساخته و حکومتهای مرتجع راست افراطی مثل قارج در غرب و شرق عالم در حال توسعه هستند.ترامپ فقط نمونه ای از این امواج راست پوپولیست بود که در اروپا و اسیا در حال چرخش است و در ایران هم در اشکال مخفی تر و مذهبی تر وجود داشته و بیشتر هم ارائه خواهد شد.

لذا یک جبهه مهم مبارزه فکری روشنفکری انقلابی و چپ همین نقد دائم و افشای تئوریهای توطئه است که بسیاری مواقع حتی رنگ مذهبی هم ندارند و در اشکال شبه علمی هم ظاهر می شوند و در بستر روانشاسی نارضایتی و پارانویای جامعه از قدرتهای حاکم برای خود طعمه می گیرند.

(۱)هسته روانشناسی اجتماعی تئوریهای توطئه چیست؟

تئوریهای توطئه بر بستر واقعیتی اغاز می شوند.اینکه مردم دنیا فهمیده اند که عده ای قلیل با استفاده از قدرت  اکثریت را استثمار می کنند. بر این بستر واقعی تئوریهای توطئه از این واقعیت اغاز می کنند که “در بالای جامعه عده ای در حال چاپیدن و فریب مردم هستند” خوب این حکم درست است و از بدو ایجاد جامعه طبقاتی هم درست بوده!

در تمام جوامع بشری اکثریت جامعه دچار پارنویائی است که از خود قدرت واقعی بزرگتر است.

مثلا درست است که “انگلیس در دورانی سازماندهی بزرگترین توطئه ها در ایران بود اما..دیگر اگر راه اب خانه دائی جان ناپلئون بند بیاید  لزوما “عمال انگلیز” دست اندار کار نیستند”!

لذا تئوری توطئه از یک واقعیت به پارناویای جامعه دامن می زند تا فاز بعدی را بچیند. 

فاز بعدی عبارتست از ادرس عوضی دادن! مردم را دنبال نخود سیاه فرستادن و منفعل کردن!

تئوری های توطئه کنونی در غرب طی دو دهه گذشته رشد عجیبی کرده اند و خطر بزرگی برای فریب بیشتر جامعه و نابودی وقت پر ارزش مردم در پایان دادن به علتها ایفا می کنند.

مثلا در مورد فرقه کیوآن  ادعا می شود عده ای محدود که بچه باز هستند و بچه ها را می خورند و جز فرقه کابال هستند،؛  در کل دنیا  فدرت را در دست دارند .این عده “مثلا بیل گیت واکسن می سازد که مردم را کنترل کند!”

خواننده متوجه می شود که در این تئوری توطئه با پذیرش تمرکز قدرت دنیا در دست عده ای محدود بجای واقعیت نظم سرمایه داری ، “بچه بازها و بچه خورها” عامل هستند! این دقیقا عملکرد این تئوری های توطئه است.

لذا تکرار می کنم که بر بستر روانشاسی نارضایتی اکثریت مردم دنیا از بحران سرمایه داری و توسعه فقر و نابرابری راست افراطی تئوری توطئه می سازد که از این وضعیت خوشه بجیند و مردم را به دنبال نخود سیاه بفرستد تا هرگز متحد نشوند و ریشه واقعی بحران بشریت را هدف قرار ندهند.

(۲) ساختن “دشمنهای دروغین” هدف اصلی تئوریهای توطئه:

تئوریهای توطئه مذهبی معمولا “شیطان” و حامیان شیطان را بعنوان عامل “شر” به جامعه فروخته اند.

در فاصله جنگ جهانی اول و دوم خصوصا تئوریهای توطئه مذهبی اخر الزمانی ظاهر شدند مثلا در ایران انجمن حجتیه  و یا در امریکا فرقه شاهدان یهوه.این فرقه ها هم بر اساس ساختن دشمنان دروغین استوارند و مردم را به نشستن و دعا خواندن که اخرالزمان برسد.

در تبلیغات انجم حجتیه و فرقه شاهدان یهوه اشتراک زیادی هست.هردو کارشان شمردن “نمونه های توطئه های شیطانی است و اثبات اینکه این توطئه ها در کتاب مقدس گفته شده!” و نتیجه گیری اینها واحد است :”جهان دچار توطئه های ظیانی است و بیشتر هم خواهد شد تا..امام زمان یا عیسا ظهور کند!” 

اما در مورد توطئه های غیر مذهبی اون “عامل شر” بنا به شرایط موجود جامعه تصویر می شود.

از انجا که در اروپا امواج مهاجرت از افریقا و خاورمیانه غالب بوده تئوری توطئه بر اساس “تهاجم عربها و مسلمانها” استوار است و لذا مبارزه با “مسلمانها” روکش تئوریهای توطئه اروپا در شرایط امروز است.

هیتلر و نازیم هم روی تئوری توطئه استوار بود که مرکزش “توطته جهودها بر علیه المان” بود! اینها همه همانطور که می بینید  در ساختن یک دشمن موهوم  به یکسان عمل می کنند.

اما جایگاه تئوری جایجائی  جمعیتی توطئه در این میان کجاست؟

(۳) جایگاه تئوری جایجائی  جمعیتی توطئه

در بستر بحران جهانی سرمایه داری که نتیجه اش جنگها و جنایتها در کشورهای پیرامونی و توسعه فقر و بی ایندگی است طبیعتا حجم بالائی از مردم جهان حاشیه ای به اروپا خصوصا مهاجرت کردند یا پناهنده شدند.این فقط بخشی از معضل پناهندگی و جابجائی جمعیتی است بخش دیگرش تغییرات درونی جمعیت در کشورها و منجمله کشورهای غربی و امریکاست.

کشورهای اروپائی و امریکا که بر پایه اکثریت مطلق سفید پوست بنیان گذاشته شده بودند با توسعه تجارت برده و بعدا مهاجرتهای اجتماعی وسیع و افزایش نرخ جمعیت “غیر سفید” در استانه تحول کیفی جمعیتی هستند.

بررسیهای علمی در مورد تحولات جمعیتی و تاثیرات انها در قدرت سیاسی  موضوع مهم دانش جمعیت شناسی است.

بار دیگر تئوری توطئه جابجائی جمعیتی بر پایه این واقعیت  تلاش دارد جامعه را دنبال نخود سیاه بفرستد.اینجا  هدف اینست که ثابت شود “سفیدها قدرت را از دست می دهند و رنگین پوستان قدرت می گیرند که این فاجعه است”! اینست حرف واقعی این راستهای پوپولیست زیر پوشش تئوری جابیجائی جمعیت!

(۴)هسته واقعی تئوری توطئه  جابجائی جمعیت ، فقط  نژاد پرستی است!؟

این مقاله در حاشیه حنایت جدید یک اوسکول ۱۸ ساله امریکائی که با تئوری توطئه جابجائی جمعیت الوده شد و ۱۰ تفر سیاه را در ایالت بوفالو کشت نوشته می شود اما این رذل عقب مانده فقط نمونه است.متاسفانه امواج جدید نژاد پرستان زامبی در ارپا و امریکا نه تنها ترور می کنند بلکه دنبال کسب قدرت سیاسی هستند احزاب راست پوپولیست دارند  سازمان می یابند حول این اندیشه های عقب مانده با پوشش جدید!

در سطح؛ تئوری جابجائی توطئه ادعایش اینست که غیر سفیدها دارند بیشتر می شوند و لذا قدرت سیاسی از دست سفیدها خارج می شود که خیلی بد می شود!

اما من ادعا دارم این فقط لایه سطحی این لجن است! اینکه قدرت سیاسی موجود در امریکا یا غرب “سفید یا سیاه نیست” این قدرت نظامی اقتصادی اجتماعی است بنام سرمایه داری که در همه کشورهای غیر سفید هم حاکم است.منجمله در افریقا! 

لذا دیدگاه چپ و کمونیستی اینجا لایه دیگر و رادیکالتری را در نقد تئوری توطئه جابجائی جمعیتی می کاود که راست “مخالف نژاد پرستی” انرا می پوشاند! این لایه  بواقع هسته بحران کنونی بشریت است که هیچ نوع راستی قادر به دیدنش نیست که هیچ انرا می پوشاند تا بقیه نبینند! 

من بعنوان نمونه مدیای سی ان ان امریکا را که متعلق به حزب دموکرات امریکاست می کاوم:

(۵) ناتوانی “نقد راست لیبرال” به تئوریهای پوپولیست راست منجمله تئوری جابجائی جمعیت:

خواننده اگر مهملات شبکه سی ان ان را در حاشیه کشتار اون اوسکول ۱۸ ساله مشاهده کند براحتی می تواند ناتوانی نقد لیبرالهای راست را به این فاجعه  ببیند. 

اینها بعنوان نمونه ؛  شومنی بنام “دان لمون” زور می زنند که ثابت کنند اون اوسکول نژاد پرست است و نژاد پرستی بد است”! و بعد می گویند “اسلحه کشتار جمعی باید محدود شود” این داستان تهوع اور تکراری اینهاست هر بار این فاجعه تکرار شده از ۲۰ سال پیش!

واقعیت اینست که نژاد پرستی بخش جدائی ناپدیر نظام سرمایه داریست  همانطور که فقر و نابرابری. تا زمانی که نظام بهره کشی هست  نابرابری قانون نگه داشتن کار ارزانست و نژاد پرستی بخش جدائی ناپذیر این نظام.

لذا نقد نژاد پرستی در نظریه راست نقدی اخلاقی است و به ریشه ها نمی زند چون نظریات راست منجمله لیبرالیزم  سازمان یافته اند برای توجیه جاودانی بودن نظام سرمایه داری!

خلاصه کنم:

همانطور که نوشتم، نظام سرمایه داری برای ماندن مجبور است دائم نظریات ارتجاعی خود را در قالبهای جدید ارائه دهد و بخورد جامعه بدهد .مذاهب  را توسعه دهد و  اگر جامعه پذیرای مذاهب نبود به نظریات دیگر مثل تئوریهای توطئه متوسل شود.

نظریات توطئه با اتکا به نارضایتی جامعه از طبقات حاکمه بخش ناراضی جامعه را نشانه می گیرد و با تگیه به بخشی از واقعیات کلیت واقعیت را مخفی می کند و جامعه را دچار توهم “دشمن خیالی” می کند.

نظریه توطئه جابجائی جمعیت بر اساس واقعیتی که غیر قابل برگشت است یعنی تغییرات جمعینی در سطح دنیا مردم کشورهای غربی را می ترساند که علت بدبختی انها “خارجیها” رنگین پوشتان” و مسلمانها” هستند که نه تنها به این کشورها هجوم اورده اند بلکه در حال تسخیر قدرت سیاسی هستند.واقعیت اما اینست که قدرت سیاسی و اقتصادی بیش از گذشته و متمرکزتر از گذشته دست نظام سرمایه داریست که نه نژاد و نه مذهب و نه مرز  انرا مهار نمی کند.

تا نظم سرمایه داری هست مهملات ارتجاعی و ظلم و نابرابری در اشکال مختلف بازتولید می شود و مهاجرتهای بزرگ جمعیتی دنیا تنها نتیجه توسعه فقر و بدبختی در سطح دنیاست که این نظام به جوامع بشری تحمیل کرده.

در نقد تئوریهای توطئه راست پوپولیست راستهای لیبرال دچار سرگیجه هستند و مردم را هم گیج می کنند تا اساس بحران انسانی جهان ما مخفی بماند.اینست که چپ باید در عرصه مبارزه فکری پیشقدم باشد همانطور که در عرصه مبارزه اجتماعی و سیاسی.

منابع بیشتر:

(۱)تئوری توطئه  جابجائی جمعیتی  و ارتباطش با عمل تروریستی جوان ۱۹ ساله در بوفالوی امریکا

What is the ‘great replacement theory’ linked to the Buffalo shooter? – Poynter

(2)برخی مقالات این نویسنده در خصوص تئوریهای توطئه

کیوآنون ،فرقه ای رو به رشد در سراسر جهان

www.azadi-b.com/?p=18205

تئوریهای توطئه  و بحران جهانی گرمایش کره زمین

www.azadi-b.com/?p=14352

توسعه تئوریهای توطئه در مقابل واکسیناسیون بر علیه کورونا- بخش دهم معضل کورونا

www.azadi-b.com/arshiw/?p=79004

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate