چرا رژیم اسلامی در دل بحرانهای ادواری خویش، مرتب درحال سناریوسازی امنیتی است؟!
حکومت خود به خوبی میداند «دیگه تمومه ماجرا»، از همین روست که ازدهم اردیبهشت تا به امروز حملات مشخص و سازمانیافتۀ نیروهای امنیتی و آتش به اختیاران نظام یکی پس ازدیگری چهرههای نام آشنای فرهنگیان و سندیکای کارگران واحد را نشانه رفتهاست. با نگاهی به کانالهای تلگرامی “شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران” و “سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه” ، با خبر میشویم در دهم اردیبهشت با حمله گازانبری و تهاجمی وحشیانه با انواع و اقسام وسایل ارعاب وحشت افزای نیروهای امنیتی، به چهار خانه با دستگیری آقایان: اکبر باغانی، رسول بداقی، جعفر ابراهیمی، محمد حبیبی و بردن گوشی، لبتاپ ، کامپیوتر و یادداشتهای شخصی نامبردگان، گفتند دیگر تمام شد و دنیا به کام شد! اما دیدیم حضور فرهنگیان در اعتراضات خیابانی، ادامه یافت و آتش پیش پای ناکسان را داغتر ساخت و شعله برکشید!
حملۀ شبانه به خانه های حسن سعیدی و داودرضوی، ازشناخته شدگان سندیکای واحد، چند روز بعد حملۀ وحشیانه در ساعات اولیۀ صبح، به خانه رضا شهابی، چهرۀ نام آشنای سندیکای شرکت واحد که بارها هزینۀ زندان را به جان خریده و آنگاه که اهالی خانه درخواب بودند، اورا دستگیرکردند. این اقدام های غافل گیرانه در تهران،در روز قبل از یازدهم اردیبهشت برابراول ماه مه، روزجهانی کارگر، برای تعطیلی کشاندن تحرکات روزخیابانی و همبستگی آنان ، حول خواسته های واقعی اعتراضات فرهنگیان، بازنشستگان و کارگران و سرکوب نمودن آن تا موقتاً در آن روز تجمعی صورت نگیرد؛ هرچند که ما شاهد به خیابان آمدن فرهنگیان در بیش ازپنجاه شهر وحرکت کارگران درخیابان های سقز،سنندج ومیادین شهرها و کوهپایه ها وشهرهای جنوب ایران درنیشکرشوش ، عسلویه و پس از آن شاهد اعتصاب وسیع رانندگان و کارگران شرکت واحد بودیم !
درادامه این حمله های دزدانه شبانه، دیگربار به خانه داود رضوی یورش بردند و نشانههای زندگی او و موبیل دخترش که ساکن خانه بود راغارت کردند؛ و آخرین خبری که روز پنجشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۴۰۱ برابر ۱۹ مه ۲۰۲۲ در کانال تلگرامی سندیکا بازخورد پیدا کرد، حملۀ دیگر بار به منزل حسن سعیدی و ربودن او بود.
کانال تلگرامی سندیکای واحد خبرداد: « حسن سعیدی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد با هجوم ۹ تن از مامورین اطلاعات ، چهارشنبه شب ، ۲۸ اردیبهشت ماه بازداشت شد».
ترسیم تصویری این خبر برایم تعجب برانگیرافتاد ؛ حملۀ ۹ نفر به ۱ فعال سندیکایی، آنهم نه شاغل، بلکه اخراجی از کار رانندگی!
پیکرۀ این تهاجمات و دستگیریهای صورت گرفته در برابر رشد اعتصاب بلند قامت و استوارانۀ رانندگان و کارگران شرکت واحد و حمایت و پشتیبانی همه جانبه «اتحادیه راهبران متروی تهران و حومه» بیانیۀ مشترک «۱– سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه ۲– کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکلهای کارگری ۳– گروه اتحاد بازنشستگان»، «اتحاديه تشكلهای كاميونداران و رانندگان سراسر ایران»، «همبستگی کارگران و رانندگان آتش نشان با اعتصاب » و … نشان داد که نقش فعالان سندیکایی ازجمله: رضا شهابی اخراجی، حسن سعیدی اخراجی، وحید فریدونی شاغل و تهاجم دوباره به خانه داود رضوی بازنشسته، درهمایش اعتصاب رانندگان وکارگران شرکت واحد چیست وحضرات کودتاگر، بی آبرو شدند و دارند روی چهرههای شناخته شدۀ فعالان سندیکایی فشار بیشتری میآورند تا با ایجاد هراس، تأثیر حرکت عظیم اعتصابیون را کوچک شمارند و خود را پیروز میدان نشان دهند!
این عملکرد شرارت بار نیروهای آتش بهاختیارامنیتی درنده خوی، قابل چشم پوشی نیست. رانندگان و کارگران شرکت واحد در حال اعتصاباند، اینان کارگران اخراجی، فعال سندیکای شرکت واحد را دوره کردهاند، تا انتقام این اعتصاب عظیم و مؤثر را از فعالان سندیکاییاش بگیرند. هم اینان پیشتر نیز رضا شهابی را با تجهیز قوای امنیتی به مانند تهاجمات خونتای نظامی آرژانتین و شیلی پینوشه، همینگونه با حملۀ شبانه به درون خانهاش و غارت همۀ وسایل و بخشی از اموال شخصی (تلفنهای همراه، لپتاپ و دیگر وسایل الکترونیکی ارتباطی آنها و اهل خانه) بازداشت کرده بودند.
این گونه تهاجمات با خشم لبریز شدۀ جوانان و مردم به پا خاسته، دراینجا و آنجا در حال پاسخ گیریست.
هدف نظام اسلامی از موج دستگیریها چیست؟
دست آویزکردن فعالیت تبلیغی چهرههای شناخته شدۀ فرهنگیان و فعالان سندیکایی درعرصۀ بیان نظرشان در بهره گیری از (شبکههای مجازی ، حضور در شبکه کلاب هاوس، گفتگو با رسانههای خارجی)، با حربۀ پرونده سازی بدون پشتوانه با اتهامات نخ نما وسناریو سازی امنیتی مبتذل ومشمئز کننده برای فعالان جنبش کارگری ایرانونشان دادن چند باره آن در تلویزیون وابتذال آفرینی روزیِ نامهِ کیهان شریعتمداری دراین رابطه تا استوانۀ مبارزاتی فعالان فرهنگی و کارگری را تحت هر شرایطی مخدوش سازند. اما نتایج کارعکس اینرا نشان میدهد. واکنش به موقع جنبش سندیکایی و تشکل های فرهنگیان درون کشور واعلان حمایتهای بین المللی، اقدام سازمانیافته خبر رسانی تشکلهای فرهنگیان و خانوادههای آنها، موج خبری روزانه از اعتصاب رانندگان وکارگران شرکت واحد و ازپای ننشستن مردم در دفاع از قداست مبارزاتی جنبش مطالباتی و اقدامات خود آنها در رابطه با گرانی نان و وصول آزادی، یکایک آنان را بیش از پیش به امر مبارزاتیشان تشویق و راغب نموده است.
تمرکزسرکوبگران نیروهای امنیتی برای پرونده سازی علیه فعالان جنبش مطالباتی، جهت مخدوش کردن مبارزات موجود همچون «سناریوهای سوخته» و برنامههای «هویت» پیشین کارگزاران نظام ودستگاههای موازی امنیتی، در برابر افکارعمومی جامعه ما، جایی نداشته و ندارد… باید این شیوههای شناخته شدۀ نیروهای سرکوبگر و رسانههای هم آواز آنان همچون: روزیِ نامهِ کیهان شریعتمداری و خبرگزاریهای تسنیم و فارس نزدیک به سپاه و دستگاه امنیت را بیش از پیش رسواتر نمود. این کار از ما برمیآید !
نکتۀ دیگر اینکه دستگیر شدگان دیگری جدا از نام بردگان بالا، هستند: آنیشا اسداللهی، ریحانه انصارینژاد، کیوان مهتدی وهمچنین معلمان بازداشت شده در اول ماه مه آقایان: محسن عمرانی، شعبان محمدی، مسعود نیکخواه، محمود ملاکی، رضا امانیفر و هادی صادقزاده، سعید مدنی جامعه شناس و کیوان صمیمی روزنامهنگار و غیره… تماماً در ادامۀ نقض آزادی تشکلها، حق سازماندهی و آزادی بیان است. بهعبارتی حاکمیت به جای پاسخ گویی به خواست و مطالبه به حق کارگران و مزد بگیران، با پرونده سازی و سناریوهای نخ نما تلاش دارد صدای هرگونه حق طلبی را در نطفه خفه سازد.
حاصل کلام آنکه : مرتجعان اسلامی حاکم چنین تصور کرده و میکنند که با کشتن، تهاجم شبانه و دستگیری، شکنجه و زور میتوانند مقاومت و مبارزه را درهم بشکنند و ایران را به سرزمین سوخته بدل سازند. زهی خیال باطل. منطق همارۀ ستم دیدگان و استثمار شوندگان، در سراسر تاریخ مبارزۀ طبقاتی، مقاومت ومبارزه تا پیروزی است. چنین بوده و هست تاریخ بشر تا به امروز.
رژیم چپاولگر سرمایهداری اسلامی و همۀ کارگزاران نظام، حلقه به حلقه و روز به روز،ناظر قدرت همگرایی وسیع جنبشهای کارگری، معلمان، زنان، پرستاران و بهیاران، بازنشستگان، دانشجویان، گرسنگان و لشکرعظیم بیکاران و نیروهای حاشیۀ تولید و کودکان کار، جانبداران محیط زیست و دستفروشان و زنان سرپرست خانواده، اندیشه ورزان عرصۀ قلم و پیکار و روستائیان زحمتکش جان به لب رسیده… محاصره شده و با این سطح دستگیریها، آتش خشم این جنبشها شعلهورتر خواهد کرد.
همبستگی جهانی با جنبش کارگری ایران ودیگرجنبشهای اجتماعی، سیمای نوینی به مبارزۀ مردم ایران علیه حاکمان مرتجع داده است و شعار «زندانی سیاسی به همت تودهها، آزاد باید گردد»، به فریاد بلند زنان و مردان مبارز جامعۀ ایران تبدیل شده است. هیچ نیرویی با بگیر و ببندهایش نمیتواند جلو این توفان برخاسته و سهمگین از پائین، از کف خیابانها، از کارخانهها، جادههای خاکی و حاشیهها را سد کن؛ « دیگه تمومه ماجرا » ! ..
یا ما سرخصم را بگوبیم به سنگ
یا او سر ما به دار سازد آونگ !
جمعه ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ برابر با ۲۰ می ۲۰۲۲
سایت روز شمار جنبش کارگری ایران
http://karegari.com/