نامه سرگشاده به مسوول تلویزیون سیمای آزادی

مسوول محترم با عرض سلام و آرزوی موفقیت شورای ملی مقاومت در راستای اهداف تعریف شده آن شورا.
امروز متنی در سایت مجاهدین خلق ایران، برگرفته از سیمای آزادی بازتکثیر شد (متن گزارش سیمای آزادی برگرفته از سایت مجاهد).
پیش از مطالعه متن آن مصاحبه، می خواهم روشن و شفاف عرض کنم که نه به لحاظ ایدئولوژیکی و نه سیاسی، خود را به مجاهدین خلق ایران نزدیک نمی بینم، و اگر سایه خیلی از جانباختگان آن سازمان و البته شورای ملی مقاومت نبود، که دائما به من نهیب می زنند تا برای آزادی و احترام به خون آنها قلم به گونه ای بچرخانم تا خجالت زده فدا و ایثار آنها و دیگر جانباختگان راه آزادی نشوم؛ برای همیشه چشم بر همه نوشته ها و گفته های مجاهدین و شورا می بستم، گویی که بود و نبودشان یکیست.
در متنی که منتشر شده، بدون توجه به فحوا و مفهوم جملات، مصاحبه گر می گوید:
« کشور شما اکنون الگویی برای همه آزادیخواهان جهان از هر دین و هر سرزمینی شده است»
این مصاحبه در سیمای آزادی پخش و متعاقبا، سردبیر سایت مجاهد هم آنرا بازتکثیر می کند.

مسوول محترم سیمای آزادی
نه از شما هستم و نه می خواهم باشم؛ اما شما بطور حتم، اگر طی پنجاه و اندی سال گذشته در سازمان مجاهدین جان بر کف، به فکر آزادی ایران و ایرانی نبوده باشید، حداقل از رهنمودهای پیشکسوتان مجاهد و تاریخ سازمان مجاهدین خلق با خبرید.
بدون پرداختن به رستاخیز سیاهکل سازمان پرافتخار فدایی خلق ایران، و یا حتی سازمان الفتح در فلسطین، می خواهم از شما بپرسم، برای «الگو» شدن، پنجاه و اندی سال مبارزه بی امان با شاه و شیخ کافی نیست؟ خیزش مردم ایران در بهمن ۱۳۵۷، خیزش های متوالی مردم ستمدیده کُرد در کردستان، و سپس خرداد ۱۳۶۰، مهر ۱۳۶۰، بهمن ۱۳۶۰،جانباختگان سلحشوران فروغ همیشه جاویدان  (چهره و خاطره آنها که از انگلستان رفتند، در قلبم نقش بسته) کافی نیست؟ کشتار همگانی در زندان های ایران در تابستان ۱۳۶۷، خیزش جوانان متعهد به جنبش سبز، مقاومت در برابر جنایات در کهریزک، برای «الگو» شدن کافی نیست؟ فروردین ۱۳۹۰ که سلحشوران در اشرف در برابر زرهی ایستادند، هیچکدام از اینها نمی تواند «الگو» برای شما و مردم ایران، این خلق ستم دیده و مظلوم بشود، که مصاحبه گر شما، و سپس خود شما و بعد سردبیر سایت مجاهد، جمیعا به این نتیجه می رسید که اینهمه فدا و ایثار برای «الگو» شدن کافی نیست، و حال باید از آزوف و «مقاومت» اوکراینی ها آموخت؟
به خانم مریم رجوی امیدی ندارم.
نمی دانم مجاهد خلق مسعود رجوی زنده است و یا در سلامت کامل به ساماندهی کانون ها مشغول است یا نه، ولی اگر زنده هست و این سطور حزن آلود را می خواند؛ با فریاد می پرسم، «رفیق خلق، در این چهل و اندی سال پس از خمینی، به این اعضای خود چه درسی آموزانده ای؟ چه شده که این جماعت مهار بزرگترین و مهمترین رسانه سرنگونی طلبان را در دست گرفته و به این فضاحت آن را مدیریت می کنند و شما ساکتید؟
مجاهد خلق مسعود رجوی، چرا ساکتید؟ چرا به این مدیران رسانه نهیب رفیقانه نمی زنید که اگر مردم جهان می خواهند «الگو» برای مبارزه برای آزادی انتخاب کنند «خلق ستمدیده ایران» در نوک پیکان همه الگو ها است، و در کنار آن مجاهد و فدایی و ملیّون وطن پرست». بیهوده نبود که اشرف ربیعی می گفت «جهان خبردار نشد». معلوم و مشخص است وقتی خود شما، با زبانی بسیار ساده و شفاف می گویید «الگو» باید «مقاومت» اوکراین باشد، چرا باید به شما توجه داشت؟ البته که «جهان خبردار» نمی شود!

مسوول محترم سیمای آزادی
من به جای شما عرق شرم بر تنم نشست و اشک حسرت ریختم که ببین به چه جایی رسیده ایم که بهترین ها در اختیارمان است و باید از ملت و ارتشی که فقط چهل روز مبارزه کرده و نه چهل و اندی سال، عبرت بگیریم و «الگو»برداری کنیم.
از صمیم قلب از شما خواهش می کنم، از خود انتقاد کنید. خاضعانه از شما درخواست می کنم با جملات توخالی که فقط پوپولیستها استفاده می کنند برگهای زرین تاریخ مبارزاتی میهن را به دور نریزید.

مسوول محترم سیمای آزادی
از شما نیستم، و هرچه بیشتر می گذرد بیشتر می خواهم از شما نباشم. نه خود را نماینده «شهدا» می دانم و نه سخنگوی خلقی دردکشیده، بلکه خود را مدیون تمام «شهدا» و این خلق مبارز می دانم، اما می دانم که این نحوه درست سخن گفتن نیست. این جملات اهانت نه فقط به تمام جانباختگان، بلکه به ایران است.
 
نباید تاریخ را فراموش کرد.

مسوول محترم سیمای آزادی
از شما می پرسم، آیا فروردین ۱۳۹۰ را از خاطر برده اید؟ کدامیک از اهالی اوکراین برای دفاع از خانه و حقوق حقه اش، بدن استخوانی خود را در مقابل زرهی سپر کرد؟ آیا ۳۶ مبارز خلق که در اشرف جان باختند را فراموش کرده ایم؟ آیا موسی و شکری را فراموش کرده ایم؟ آیا گلسرخی و امیرپرویز پویان را فراموش کرده ایم؟ و کارما بجایی رسیده که باید از مردمی «الگوبرداری» کنیم که «قربانی» تضاد بین دو استثمارگر شده اند؟
از شما می پرسم، آیا پوتین از خمینی جلادتر است؟ آیا تمام کودکانی که در اوکراین به قتل رسیده اند، همچون گوهرادب آواز جان فدای خلق کرده اند و یا اینکه فقط «قربانی» شده اند؟
بقول فدایی جانباخته، سعید سلطانپور، «با کشورم چه رفته است» که حال باید «مقاومت مردم اوکراین» را «الگو»ی خود و خلقمان قرار دهیم؟ و شاید بهتر است از شما مسوول محترم بپرسم، با شما، با حافظه تاریخی شما و با اصول و ایدئولوژی شما چه رفته است؟ آیا فراموش کرده اید که حین خیزش «۱۳۸۸» در کهریزک با سالمندان سیاسی چه وقاحت ها که نکردند؟ در کهریزک و دیگر زندان ها؟
از شما مسوول محترم می پرسم، پس از جنایات جمهوری اسلامی در ۱۳۸۸، آیا مردم ایران از ترس و واهمه به لانه های خود خزیدند و یا اینکه خود را آماده یورشی و شورشی دیگر کردند؟ چه شرم آور که حال ما باید از مردم و «مقاومت» اوکراین بیاموزیم! و نه از میلیشیای قهرمان!
نه مسلمانم و نه خداپرور، اما مگر همین ساکنین اشرف و لیبرتی نبودند که فریاد می زدند «هیهات منالذله»؟ مگر پناهجویان لیبرتی نبودند که بر سرشان موشک فرود می آمد و در اتاق های حلبی جان فدا کردند اما از آنچه باور داشتند حتی یک گام عقب ننشستند؟ حال مردم سرفراز و «آزادیخواه» ایران باید از «مقاومت» اوکراین بیاموزند و آنرا «الگو»ی خود قرار دهند؟

مسوول محترم سیمای آزادی
صمیمانه عرض می کنم! من اگر در پست شما بودم، فقط و فقط بخاطر این کم توجهی از مقام خود استعفا می دادم و خودم را به پایینترین رده تشکیلاتی منتقل می کردم. اگر بجای شما بودم، همه چیز، از الفبای سیاسی، مدیریت رسانه ای، و مخصوصا ایدئولوژی را بازآموزی می کردم.
وقتی خانم مریم رجوی، مدال آزادی بر گردن آن شارلاتان فاشیست، رودی جولیانی، انداخت، متن کوتاهی نوشتم «جای مسعود خالیست». با توجه به این «خبط» سیمای آزادی، اینبار باید بگویم، جای حنیف نژاد خالیست، تا شما مسوول محترم را به آموزه های دکتر محمد مصدق ارجاع دهد.
با قلبی آکنده از درد عرض می کنم که نحوه مدیریت شما، و البته سردبیر محترم سایت مجاهد مرا دلسرد کرده است. کسی نیستم! فقط یکنفرم. یکی از ۸۰ میلیون نفری که قربانی فریب قرن شدند. اما با توجه به چهل و سه سال مبارزه وقفه ناپذیر، که حتی یک لحظه سکوت و سکون نداشته، و می بایست «الگو»ی نسلهای بعدی در ایران و دیگر کشورهای ستم کشیده و استثمارشده باشد، خاضعانه عرض می کنم چه حیف! چه حیف!
علی ناظر
۲۱ فروردین ۱۴۰۱
۱۰ آوریل ۲۰۲۲
مصاحبه سیمای آزادی با آلکسی گونچارنکو نماینده پارلمان اوکراین و عضوهیأت نمایندگی اوکراین در شورای اروپا
۱۴۰۱/۰۱/۲۱
آلکسی گونچارنکو نماینده پارلمان اوکراین و عضو هیأت نمایندگی اوکراین در شورای اروپا
آلکسی گونچارنکو نماینده پارلمان اوکراین و عضو هیأت نمایندگی اوکراین در شورای اروپا و عضو شورای شهر اودسا، که به‌تازگی از شهر بوچا در حومه کی‌یف باز گشته در گفتگویی با تلویزیون سیمای آزادی ضمن تشکر از حمایت مقاومت ایران و خانم مریم رجوی، رئیس‌جمهور منتخب شورای ملی مقاومت گفت:
در خلال سه چهار روز گذشته من به ایرپین، بوچا، هوستومل و سایر شهرکهای دیگر این منطقه سفر کرده‌ام، زیرا تنها در بوچا نیست که این جنایات اتفاق افتاده است. آن شهرکها به مدت حدود یک ماه توسط ارتش روسیه تسخیر شده بود و در این مدت جنایات شنیعی در این شهرکها صورت گرفته است. صدها غیرنظامی کشته شده‌اند. و بدون هیچ دلیلی اعدام شده بودند
من با چشمان خودم حداقل اجساد ۵۰ نفر را دیدیم، اجساد زنان و افراد سالمند و حتی جسد یک کودک تقریباً ۷ ساله که در داخل ماشین سوخته بود… خیلی وحشتناک بود نمی‌توانم بیان کنم چقدر غیرانسانی است قطعاً ما خواستار تحقیقات کامل در این زمینه هستیم. ما خواهان اسامی هستیم ما می‌خواهیم که یک دیوان بین‌المللی تشکیل شود و مرتکبین این جنایات را مجازات کند. زیرا کاری که آنها انجام دادند مطلقاً وحشیانه و غیرانسانی است.
آنها همین کار را در سوریه و در چچن کردند. این سبک کار آنهاست یک سبک کار سبعانه سوم این‌که آنها احتمالاً بسیار خشمگین هستند زیرا آنها در جنگ زمینی بسیار ناموفق بودند آنها می‌خواستند کی‌یف را طی دو روز تسخیر کنند. اما پس از یک ماه جنگ، سرانجام در نبرد برای تسخیر کی‌یف شکست خوردند و مجبور شدند عقب‌نشینی کنند… . شاید دلائل مختلفی برای این کارشان وجود داشته باشد، ما می‌توانیم به‌دنبال توضیحات بگردیم ولی چیزی که می‌توان به‌طور قطع و یقین گفت این است که این یک جنایت جنگی است کاملاً نامشروع است و باید بهای این کارشان را بپردازند.
 
مجری تلویزیون سیمای آزادی: در ادامه این مصاحبه ضمن یادآوری حمایت و همبستگی مردم ایران با مردم اوکراین و این‌که مقاومت قهرمانانه مردم اوکراین به جهان نشان داد که هیچ چیزی قوی‌تر از اراده مردمی که تصمیم گرفته‌اند مقاومت کنند و بهای آنرا بدهند، نیست. از آلکسی گونچارنکو پرسیدیم که انتظار و خواسته‌اش از جامعه بین‌المللی چیست؟
 
آلکسی گونچارنکو: بار دیگر از حمایت شما تشکر می‌کنم. ولی چیزی که نیاز داریم ما به دو چیز نیاز داریم. اول این‌که روسیه باید از جهان متمدن قطع شود. نفت و گاز روسیه که دو سوم اقتصاد روسیه را می‌سازد، باید تحریم شود. این دو سوم صادرات روسیه است و نیمی از درآمدهای تشکیل دهنده بودجه دولتی روسیه این کاری است که باید انجام شود تحریم‌های بیشتر علیه روسیه.
دومین نیاز ما تسلیحات بیشتر است. ما روی زمین دست بالا را داریم. و بسیار کارآمد هستیم از کشورهای غربی که به ما تسلیحات می‌دهند تشکر می‌کنیم. ولی آنچه نداریم و در آن مشکل داریم، در زمینه هوایی است. روسیه هنوز در هوا بر ما برتری دارد. این برتری را می‌توان با کمک غرب تغییر داد. لذا ما نیاز به دفاع هوایی، هواپیما داریم این کار تعادل نبرد هوایی را برقرار می‌کند و این می‌تواند وضعیت نظامی را تغییر بدهد تا ما فقط در حال دفاع و ضدحمله‌های محلی نباشیم بلکه تمامی سرزمین‌هایمان را از اشغالگران آزاد کنیم.
 
مجری تلویزیون سیمای آزادی: از آلکسی گونچارنکو پرسیدیم که کشور شمااکنون الگویی برای همه آزادیخواهان جهان از هر دین و هر سرزمینی شده است. همه آزادیخواهان به شما نگاه می‌کنند و مقاومت شما را تقدیر می‌کنند و برایتان دعا می‌کنند. پیام شما برای مردم چیست و از مردم چه می‌خواهید که برای شما بکنند؟
 
آلکسی گونچارنکو: پیام من بسیار ساده و روشن است. ما باید برای خوبی‌ها بجنگیم. ما باید برای آزادی و دموکراسی بجنگیم و هرگز تسلیم نشویم. جهان می‌گفت که اوکراین فقط چند روز دوام می‌آورد و بالاخره شکست می‌خورد. ولی اکنون همه می‌بینند که داستان داوود و جالوت شده است. ما در مقابل جالوت ایستاده‌ایم و در حال پیروز شدن هستیم امیدواریم که این الهام‌بخش بسیاری از مردم در سراسر جهان باشد که هیچوقت در برابر تهدید دشمن هرگز تسلیم نشوید و برای آزادی بجنگید و بدانید که شما پیروز خواهید شد. . لذا به‌نظر من این جنگ که البته برای ما بسیار دردناک است، تاریخ را تغییر خواهد داد و بعد از این جنگ تمامی دیکتاتوریها در سراسر جهان محکوم به فنا خواهند بود و از بین خواهند رفت. امیدوارم که در آینده نزدیک تمامی جهان از دیکتاتوری رها شود.
Print Friendly, PDF & Email

Google Translate