اخبار وگزارشات کارگری ٤ دی ماه ١٣٩٩
– خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی سرنگون شاده با موشک های سپاه پاسداران :قاتل نمیتواند صاحب عزا باشد
– تجمع اعتراضی کارگران اخراجی پتروشیمی ایلام مقابل مجتمع
– تجمع اعتراضی دوباره کارگران شرکتی (خانواده ایثارگران شاغل در دستگاههای دولتی)نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
– اعتراض کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان نسبت به عدم پرداخت بموقع وکامل حقوق،پرداخت نشدن حق بیمه و اجرانکردن قانون همسانسازی
– تجمع اعتراضی دانش آموزان ایذه نسبت به برگزاری امتحان حضوری
– تجمع اعتراضی اعتراض مردم شش روستای عالی طیب نسبت به نداشتن راه ارتباطی و وعده های توخالی مسئولان مقابل فرمانداری لنده
– تجمع مالباختگان مالباختگان موسسات اعتباری کاسپین و ثامن الحجج مقابل مجلس
– تجمع اعتراضی مالکان پاساژ تخت جمشید اندیمشک نسبت به کلاهبرداری فروشنده مقابل فرمانداری
– اعتراضات کارگران شهرداری های کشور نسبت به لگدمال شدن حقوقشان
– گرامیداشت پانزدهمین سالروز اعتصاب سندیکای کارگران شرکت واحد در چهارم دی ۸۴ و تاثیرات آن در جنبش کارگری ایران
– گزارش تحلیلی از تجمع ۳ دی مقابل دادگستری
– بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون روند خلع ید از کارفرمای هفت تپه
خواست خلع ید از کارفرمای هفت تپه بر بطن مبارزات چند ساله کارگران عروج کرد
– مرگ یک کارگر۱۸ ساله در زاهدان بر اثر سقوط به چاه گرمابه
– جان باختن یک کارگر در حادثه ریزش دیوار کانال آبرسانی دزفول
*خانوادههای جانباختگان هواپیمای اوکراینی سرنگون شاده با موشک های سپاه پاسداران :قاتل نمیتواند صاحب عزا باشد
انجمن خانوادههای جانباختگان پرواز پیاس ۷۵۲ در آستانه سالگرد سرنگونی هواپیمای اوکراینی با انتشار بیانیهای در صفحه توئیترشان اعلام کرد : قاتل نمیتواند صاحب عزا باشد
بخش هایی از این بیانیه بقرارزیراست:
«جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران خانوادههای ما را با بیرحمی کشتهاند. فرزندان ما، همسر، برادر، خواهر، پدر، مادر، خواهرزاده، برادرزاده و دوستان ما را. هموطنان ما را، شهروندان کشورهای دیگر را. جمهوری اسلامی یک سال پیش ۱۷۶ انسان بیگناه را در پرواز PS752 به قتل رساند و در تمام یک سال گذشته تلاش کرد این جنایت را انکار و عزای ما را غصب کند. تلاش کرد تشییع، خاکسپاری و مراسم یادبود را از آن خود کند، آنجا که خود میخواهد به خاک بسپارد و آنچه خود میخواهد روایت کند.»
«جنایتکاران یک سال تمام تلاش کردند بر جنایت خود خاک بپاشند. نه توضیحی دادند نه متهمی به جامعه معرفی شد نه جز گزارشهای مضحک چیزی منتشر شد و نه عاملان و آمران این جنایت نابخشودنی به جامعه معرفی شدند. به جای آن تحریف حقیقت، شکنجه روحی و روانی خانوادهها، تهدید آنان و تاخیر در اجرای عدالت در دستور کارشان قرار گرفت.»
«حال که یک سال از این جنایت میگذرد شایعاتی از حضور خانوادههای اوکراینی در تهران مطرح است. تماسهایی هم جهت بحث در مورد غرامت با خانوادهها گرفته شده است. موضوع روشن است اما گویا لازم است تذکر بدهیم علاوه بر اینکه خانوادهها هشیارند و مدرکی را امضا نخواهند کرد، جمهوری اسلامی هم حق برگزاری هیچ گونه مراسمی برای جانباختگان ندارد. به جای آن قاتلان را به مردم و جامعه بینالملل معرفی کند و بگوید چرا این جنایت را مرتکب شده است.»
«خانوادههای پرواز خود به خوبی بر این موضوع واقفند و توان برگزاری مراسمی در خور را دارند. قاتل نمیتواند به صاحب عزا بدل شود همه چیز روشن است.»
*تجمع اعتراضی کارگران اخراجی پتروشیمی ایلام مقابل مجتمع
روز چهارشنبه ۳ دی،کارگران پتروشیمی ایلام که با افتتاح فاز دوم پتروشیمی ایلام ،- سایت الفین – از کار اخراج شده اند،برای انعکاس هرچه بیشتر صدای اعتراضشان نسبت به بیکاری دست به تجمع مقابل مجتمع زدند وخواهان بازگشت بکار شدند.
تجمع کنندگان به خبرنگار رسانه ای گفتند: حدود سی کارگر هستیم که با شروع بهرهبرداری سایت الفین، به دلیل عدم نیاز بیکار شدهایم؛ این در حالیست که ما نیروهای بومی هستیم و کار در پالایشگاه حق ماست.
این کارگران پیمانی که به صورت ۱۵-۱۵ مشغول کار ساخت و آمادهسازی سایت بودهاند،افزودند: بعد از خاتمه کار ساخت، نیروهایی را از بیرون استخدام کردند و به ما گفتند که دیگر نیازی به شما نداریم! ما زن و بچه داریم و تنها امیدمان، همین پتروشیمی است که در منطقه محل سکونت ما قرار دارد؛ عادلانه نیست که ما بومیها را بعد از چند سال کار کردن، از کار بیکار کنند.
این نیروها در نامهای به استاندار و امام جمعه ایلام، خواستار رسیدگی به مشکلات خود شدند، در این نامه آوردهاند: «ما جمعی از کارگران سایت الفین پتروشیمی ایلام شهرستان چوار، با چندین سال سابقه کاری و بومی منطقه، باتوجه به بهرهبرداری سایت الفین در روزهای آینده، به ناحق اخراج شدهایم؛ ما درخواست بازگشت به کار و پیگیری موضوع را داریم.»
*تجمع اعتراضی دوباره کارگران شرکتی (خانواده ایثارگران شاغل در دستگاههای دولتی)نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس
روز چهارشنبه ۳ دی،جمعی از کارگران شرکتی (خانواده ایثارگران شاغل در دستگاههای دولتی) برای انعکاس دوباره صدای اعتراضشان نسبت به عدم تبدیل وضعیت مقابل مجلس تجمع کردند وخواستار اصلاح بخشنامه تبدیل وضعیت ایثارگران ابلاغی توسط سازمان اداری و استخدامی کشور شدند.
بنابه گزارش رسانه ای شده،بر اساس قانون، خانواده ایثارگران شاغل در دستگاههای دولتی باید به رسمی تبدیل وضعیت شوند. در قانون به صراحت از نیروهای شرکتی نام برده شده و رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران و رییس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس نیز کارکنان شرکتی را مشمول این طرح دانستهاند اما بعد از ابلاغ بخشنامه توسط سازمان اداری و استخدامی کشور، نیروهای شرکتی از این قانون حذف شدهاند و تبدیل وضعیت نیروهای قراردادی به رسمی دائم فقط در دستور کار قرار گرفته است.
*اعتراض کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان نسبت به عدم پرداخت بموقع وکامل حقوق،پرداخت نشدن حق بیمه و اجرانکردن قانون همسانسازی
روز پنج شنبه ۴ دی،جمعی از کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان اعتراضشان را نسبت به عدم پرداخت بموقع وکامل حقوق،پرداخت نشدن حق بیمه و اجرانکردن قانون همسانسازی ابرازکردند.
بنابه گزارش رسانه ای شده،جمعی از اساتید، اعضا هیاتعلمی و کارکنان دانشگاههای آزاد خوزستان ضمن اعتراض نسبت به نحوه محاسبه مطالبات و تعویق در پرداخت حقوق خود و تأخیر در پرداخت حقوق، خواستار همسانسازی حقوق خود با دانشگاههای دولتی شدند.
به گفته آنها، افزایش حقوق در سال جاری بهصورت صحیح و منظم اعمال و اجرا نشده است چرا که در برخی از دانشگاهها تنها چهار ماه پرداخت و در برخی دیگر از دانشگاهها هیچ پرداختی صورت نگرفته است و دریافتی کارکنان بر اساس سال گذشته محاسبه و پرداخت میشود.
یکی از اساتید دانشگاه آزاد اسلامی استان، گفت: متأسفانه در ماههای اخیر هیچیک از حقوقها بهصورت منظم و بهموقع پرداخت نشده و در تعدادی از واحدهای استان، حقوق آبان ماه بهطور ناقص واریز شده و حقوق ماه آذر هم طلب داریم.
وی ضمن یادآوری از عدم پرداخت بیمه کارکنان و اساتید در ۲ ماه گذشته، این مهم را هم به مشکلات و مطالبات برخی از دانشگاههای آزاد استان اضافه کرد و افزود: مبالغ حقالتدریس اساتید، حقالزحمه پایاننامههای ارشد و دکتری، طرحها و مقالات، از سال ۹۷ تاکنون در بعضی از واحدها پرداخت نشده است.
این استاد دانشگاهی، مشکلات کارکنان دانشگاه آزاد استان را متفاوت دانست اما مشکلات ذکر شده را، تنها وجه اشتراک واحدها و اساتید معرفی کرد.
وی در ادامه از مقایسه مبلغ دریافتی دانشگاههای آزاد و دولتی گفت: مبلغ دریافتی که در حکم کارگزینی برای کارکنان و اعضای هیاتعلمی دانشگاه آزاد منظور شده، نصف تا یکسوم دانشگاههای دولتی است که البته دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، بسیاری از این مشکل و معضلات را ندارد.
وی تشریح کرد: بسیار از کارمندان، کمتر از ۳۵ میلیون ریال و بسیاری از اعضای هیاتعلمی حدود ۵۰ میلیون ریال حقوق دریافت میکنند.
اعمال و اجرای قانون همسانسازی حقوق اساتید و کارکنان دانشگاه آزاد با دانشگاههای دولتی و همچنین مشمول قانون کار شدن کارکنان و اعضا هیات علمی دانشگاه آزاد، از مهمترین خواستههای آنها محسوب میشود.
*تجمع اعتراضی دانش آموزان ایذه نسبت به برگزاری امتحان حضوری
صبح روز چهارشنبه ۳ دی،جمعی از دانشآموزان دبیرستانهای دخترانه و پسرانه ایذه برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به برگزاری امتحان حضوری دست به تجمع در اداره آموزش و پرورش این شهرستان دراستان خوزستان زدند و با شعار «ما امتحان نمی دیم» خواستشان را اعلام کردند.
برپایه گزارشات رسانه ای شده،دانشآموزان از طریق پویش مجازی، برگزاری این تجمع را سازمان دهی کرده بودند. دانش آموزان معترض میگویند، کلاسهای درس مجازی است بنابراین، عادلانه نیست که امتحانات نوبت اول به صورت حضوری برگزار شود.
*تجمع اعتراضی اعتراض مردم شش روستای عالی طیب نسبت به نداشتن راه ارتباطی و وعده های توخالی مسئولان مقابل فرمانداری لنده
روز چهارشنبه ۳ دی،جمعی از اهالی روستاهای برمل ؛چلی ؛لارب؛دلیک ؛راستکو و علمداری برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به نداشتن راه ارتباطی و وعده های توخالی مسئولان مقابل شهرستان فرمانداری لنده در استان کهگیلویه و بویراحمد اجتماع کردند.
*تجمع مالباختگان مالباختگان موسسات اعتباری کاسپین و ثامن الحجج مقابل مجلس
روز چهارشنبه ۳ دی،جمعی از مالباختگان مالباختگان موسسات اعتباری کاسپین و ثامن الحجج با تجمع مقابل مجلس وبرافراشتن پلاکاردها وسر دادن شعارهایی خواستار تعیین تکلیف هرچه زودتر اموال از دست رفته خود شدند.
*تجمع اعتراضی مالکان پاساژ تخت جمشید اندیمشک نسبت به کلاهبرداری فروشنده مقابل فرمانداری
روز چهارشنبه ۳ دی، مالکان پاساژ تخت جمشید اندیمشک برای بنمایش گذاشتن اعتراضشان نسبت به سودجویی فروشنده املاک مجتمع تجاری و سوء استفاده از سند اصلی ملک دست به تجمع مقابل فرمانداری این شهرستان دراستان خوزستان زدند.
براساس گزارش رسانه ای شده،تجمع کنندگان که در سال ۱۳۸۶اقدام به خریداری مغازه های مجتمع تجاری تخت جمشید نموده اند اکنون متوجه شده اند که فروشنده املاک با در دست داشتن سند کلی ملک مذکور در سال۱۳۸۹ اقدام به اخذ وام دامداری از یکی از بانک های دولتی شعبه سبزقبا دزفول نموده است و اکنون به دلیل عدم تادیه دیون مربوطه بانک اقدام به مصادره سند نموده است.
حال جای سوال است که علاوه بر تخلف و سودجویی فروشنده چگونه بانک مربوطه با قبول سند یک ملک تجاری در مرکز شهر اندیمشک وام دامداری اعطاء نموده است؟ و چگونه معاملات صورت گرفته بدون تفکیک سند و ابطال سند مادر انجام شده است؟ و چه کسانی بر چنین معاملات کلانی نظارت نموده اند که امروز باید نهادهای امنیتی پاسخگوی ندانم کاری آنها باشند؟
*اعتراضات دامنه دار کارگران شهرداری های کشور نسبت به لگدمال شدن حقوقشان
بقلم یک همکار
بطور مستمر در رسانه های کارگری اخباری از اعتصابات و اعتراضات کارگران شهرداری ها در اقصی نقاط شهر های ایران را شاهد هستیم. بطور مثال میتوان گفت که در هفته اخیر در ۲۳ آذر ۹۹ کارگران شهرداری اصفهان دست به تجمع زدند و در همان روز کارگران ایلامی نیز دست به تجمع برای دریافت دست مزد ها میزنند. در ۲۴ آذرماه کارگران شهرداری خرمشهر و رانندگان اتوبوس تهران. ۲۵ آذر کارگران شهرداری سبزوار از تبعیض حقوق ها دست به دامن تجمع میشوند و ۲۶ آذر دو شهر حسینیه و امیدیه در استان خوزستان برای دریافت حقوق های عقب افتاده به تجمع متوسل میشوند و ۲۹ آذر هم کارگران شهرداری بندر عباس به خاطر دریافت سنوات سالهای گذشته و کارگران شهرستان صیدون به دلیل دست مزد های پرداخت نشده و اتوبوس رانان ارومیه دست به تجمع و اعتراض میزنند.
اگر اخبار کارگری به صورت روزانه رصد شود کم اتفاق می افتد روزی بگذرد و خبری از اعتراض و تجمع کارگران شهرداری ها به رسانه ها نرسد. عمده بخش های معترض شهرداری ها بخش های کارگری و یدی میباشد مانند پاکبانان ، نیروهای پسماند ، کارگران فضای سبز و آتشنشانان و اتوبوس رانان هستند.
اگر بخواهیم از مشکلات کارگران شهرداری های سطح کشور مخرج مشترک بگیریم یقینا خصوصی سازی بخش های مختلف شهرداری ها عامل اصلی مشکلات کارگری میباشند. در حوصلهی این یاداشت نیست تا تک به تک شهرداری ها را مورد بررسی قرار دهد اما به ضرس قاطع میتوان گفت که مشکل اصلی و پایه ای کارگران نشات گرفته از ذات خصوصی سازی هاست نه حتی شکل و وضعیت خصوصی سازی ها.
اما اگر بخواهیم که اعتراض کارگران شهرداری ها را بر اساس مشکلات دسته بندی کنیم.
۱/ عدم پرداخت دست مزد ها: ابتدایی ترین و مهم ترین دلیل در اعتراضات شکل گرفته در شهرداری ها وضعیت پرداخت دست مزد ها و سنوات میباشد.
۲/ امنیت شغلی: امنیت به معنای داشتن کار در فراز و فرود های اقتصادی و فصلی تعریف میشود که میزان امنیت شغلی را میتوان از لحاظ کمی و کیفی در قرارداد های کارگری دید. امنیت شغلی در خصوص کارگران شهرداری به دلیل قرارداد های کوتاه مدت بسیار پایین است. بطور مثال کارگران فضای سبز شهرداری ها اکثرا داری قرارداد های فصلی میباشند یعنی در نیمه نخست سال دارای شغل و در نیمه پایانی سال از کار برکنار میشوند . این اتفاق بخصوص در مورد کارگرانی که با شرکتهای تامیین نیروی انسانی شهرداری قرارداد بسته اند بسیار حدت و شدت بیشتری دارد.
۳/ سختی کار: که در حدود بیست مورد ازمشاغل سخت در قانون کار دیده شده هست پنج مورد آن در مشاغل مربوط به شهرداری ملموس است.
یک/ دباغی و سلاخی: در اکثر شهرهای کوچک مالکیت مراکز کشتار دام ها برای شهرداریست که بعضا به بخش خصوصی منتقل شده است ام در بسیاری از این مراکز حق سختی کار چه در حقوق و چه در بیمه پرداخت نمیشود. این امر در مراکز کشتار تحت مدیریت بخش خصوصی بسیار بیشتر از مراکزی با مدیریت مستقیم شهرداری میباشد
دو/ کار در معدن: شهرداری ها از گذشته برای رفع مصالح مورد نیاز در ساخت و ساز های خود دارای معادن ثبت شده است که در بعضی شهر ها بصورت اجاره به شرط تملیک و یا فروش آنی به بخش خصوصی وگذار شده اند.
سه/ کارخانه آسفالت: یکی از کاربرد های شن و ماسه استخراج شده از معادن در کارخانه های آسفالت مربوط به شهرداری هاست که کارگران شاغل در خود کارخانه آسفالت و کارگران انجام امور میدانی پخش آسفالت باید دارای مشاغل سخت باشند.
چهار/ آتشنشانی: آتش نشانی ها با آنکه به ظاهر مستقل هستند اما در عمل جزء مدیریت شهری محسوب میشوند و به این دلیل که امکان خصوصی سازی آتشنشانی ها وجود ندارد بسیاری از آتشنشان ها در سال های اخیر به دلیل عدم پرداخت حق بیمه از طرف سازمان آتش نشانی در مقابل شهرداری ها و فرمانداری ها دست به تجمع زده اند.
پنج/ رانندگان: این گروه کثیر از کارگران شهرداری ها که در بسیاری از نقاط کشور خصوصی سازی شده اند همچنان دارای مشکلات عدیدهای در حوزه پرداخت حق بیمه ها بر اساس مشاغل سخت را دارا هستند.
۴/ایمنی و بهداشت: یکی از اصلی ترین دغدغه های روز کارگران شهرداری ها بخصوص در دوران همهگیری بیماری کرونا مطرح میشود. بخصوص پابانان و نیروهای پسماند در صف اول دریافت بیماری کرونا قرار دارند. که در خواست دستکش های یکبار مصرف و ماسک ها جزء مطالبات مدام این زحمتکشان در سال ۱۳۹۹ بوده است.
۵/ عدم شمول در قانون خدمات کشوری: یکی از مشکلات بزرگ در بالا رفتن حقوق کارگران و کارمندان شهرداری های کشور عدم شمول در قانون خدمات کشوری و بهرمندی از نظام هماهنگی حقوق هاست. این سد بزگ در مقابل افزایش حقوق نیروهای شهرداری با تصویب بند های در مجلس دهم راه را برای برابر سازی حقوق این زحمتکشان با دیگر ارگان های دولتی هموار نمود اما از اینرو که محل دقیق افزایش حقوق ها مشخص نشد و همه بار پرداخت ها به گردن خودشهرداری ها انداخته شد اجرای آن تا به امروز به تعویق افتاده است.
هرآنچه تا این سطور نگاشته ایم معلول های وضعیت اسفبار کارگران شهرداری هاست اما علت این وضعیت ایجاد شده نه در مدیریت های پایین دستی است نه در شهردار ها و شوراهای شهریست بلکه مشکل در دو حوزه قابل دسته بندی است.
یکم شهرداری یک نهاد رانده شده از دولت و مانده از مردم است.به دلیل اینکه دستورات کلان دائم از فرمانداری به آنها ابلاغ میشود نمیتوان ادا کند که مستقل از مجموعه دولت عمل میکند و به دلیل اینکه بودجه ای بطور مشخص بخصوص در تامین حقوق ها از دولت نمیگیرد نمیتواند بگوید که زیر مجموعه دولت است. در واقع دولت با ایجاد یک بازی دوگانه اعمال مسئولیت به شهرداری ها و نپرداختن هزینه ها در صدد رفع مسئولیت در کم کاستی هاست.
*گرامیداشت پانزدهمین سالروز اعتصاب سندیکای کارگران شرکت واحد در چهارم دی ۸۴ و تاثیرات آن در جنبش کارگری ایران
بازنشر وقایع اولین اعتصاب سندیکای مستقل کارگری در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه در دی ماه ۱۳۸۴ از اهمیت بسزایی برای جنبش کارگری برخوردار است. وضعیت اسفبار کنونی طبقه کارگر و نبود تشکلهای مستقل کارگری و سندیکاها، باعث از بین رفتن امنیت شغلی و وضعیت سخت معیشت برای کارگران شده است تا جایی که فاصله میانگین دستمزدها با خط فقر تا سه برابر افزایش داشته است و کارگران تا ۷۰ درصد قدرت خریدشان را از دست دادهاند. شرایط امروز کارگران تاکید مجددی است بر ضرورت داشتن حق تشکل مستقل کارگری.
در شرکت واحد اتوبوسرانی تهران بعد از سرکوب تشکلات مستقل کارگری و سندیکایی در دهه شصت، فعالان سندیکایی یا به زندان افتادند و یا بازنشسته و از محیط کار خارج شدند. تا اواخر دهه شصت هیچ تشکیلات کارگری در شرکت واحد وجود نداشت اما دست آوردها و پیمانهای دسته جمعی همان سندیکاها که بخشی از منافع کارگران و رانندگان را تامین میکرد تا سالها در شرکت واحد اجرا میگردید.
از ابتدای دهه هفتاد که شوراهای اسلامی کار دست ساز را به جامعه کارگری ایران تحمیل کردند در شرکت واحد هم با حمایت عوامل امنیتی و کارفرما این شوراها به مناطق ده گانه شرکت واحد تحمیل شدند. از همان ابتدا این شوراها یکی پس از دیگری دست آوردهای سندیکاهای قدیم را از کارگران پس گرفتند و تمام قد از منافع کارفرما حمایت کردند و به عبارتی بازوی کارفرما بودند و اعتراضات کارگران و رانندگان را با تشکیل کمیتههای انضباطی سرکوب میکردند، بطوری که کارفرما حتی رانندگان معترض را تا هفتهها بدون هیچ رایی از کار اخراج میکرد و سپس بعضا بدون دادن هیچ حق و حقوقی به سرکار بازمیگرداند.
با شکلگیری سندیکای کارگران شرکت واحد از سال ۸۳، شوراهای اسلامی کار تحمیلی به کارگران، از هیچ تلاش مذبوحانهای علیه سندیکا نظیر، حمله به محل دفتر سندیکا و ضرب و شتم اعضای سندیکا توسط چماقداران شورای اسلامی کار و خانهکارگر و عوامل امنیتی و معرفی اعضای فعال سندیکا به عوامل اطلاعاتی و سرقت اموال سندیکا، پرتاب بمب آتش زا در محل سندیکا که تماما با دستور و حمایت پلیس امنیت و کارفرما بود، دریغ نکردند. اما به دلیل حمایت بیدریغ و همه جانبه رانندگان و کارگران از سندیکا، نتوانستند اعتراضات و اعتصابات را متوقف کنند و فعالیت سندیکا در شرکت واحد تداوم داشته است.
در مدت زمانی که از احیای سندیکا میگذشت این سندیکا توانسته بود با آموزش سندیکایی به کارگران و رانندگان، سهم بسزایی در بالا بردن سطح آگاهی کارگران در ایفای حقوقشان داشته باشد و از بابت همین آموزشها و آگاهیها این سندیکا توانسته بود اعتراضات منسجم و متحدانهای را همچون روشن کردن چراغ اتوبوسها در شانزدهم مهرماه ۸۴، نگرفتن بلیط از مسافران در یک روز تعیین شده و جمع آوری طومار در اعتراض به مطالبات بجا مانده سازماندهی کند.
واقعیت این است که سندیکای کارگران شرکت واحد با مبارزه و تلاش متحدانه و پیگیرانه هزاران کارگر، خودش را به حاکمیت تحمیل کرد. آنهم در شرایطی که حاکمیت و دولت به هیچ وجه هیچگونه تشکل مستقلی را نمیخواهند برسمیت بشناسند و اساسا از تشکیل هرگونه تشکیلات مستقل چه از سوی کارگران و معلمان و دانشجویان و … ممانعت میکنند. البته فشار امنیتی و قضایی بر سندیکا همچنان باقی است. کارفرما و دولت مصمم بودند که این سندیکا را در نطفه خفه کنند؛ اما با هوشیاری رانندگان و کارگران شرکت واحد اعتصاب اول سندیکای کارگران شرکت واحد شکل گرفت و عوامل امنیتی و کارفرما در کمال ناباوری متوجه شدند که تمام تهدیدها و اخراجها و بگیر و ببندها نه تنها تاثیری در توقف کارگران در خواستههایشان نداشت بلکه کارگران را در پیگیری خواستهها و مطالباتشان مصمم تر از پیش نموده بود.
البته حاکمیت در همین اعتصابی که غافلگیر شده بود دست به بازداشت و سرکوب زد، که تا هماکنون نیز به انحای مختلف ادامه دارد، بطوری که در حال حاضر تعدادی از اعضای این سندیکا دارای احکام تعلیقی مدتدار هستند و پنج عضو دیگر این سندیکا آقایان رضا شهابی عضو هیات مدیره سندیکا، حسن سعیدی، ناصر محرم زاده، حسین کریمی سبزوار و خانم فرحناز شیری از اعضای سندیکا همچنان از بازگشتبکارشان جلوگیری میکنند و سالهاست که با فشار عوامل امنیتی از کارشان اخراج گردیدهاند. اما ایستادگی و آگاهی و مقاومت کارگران پررنگتر بود و سندیکا علیرغم سرکوب عملا به عنوان یک تشکل واقعی و مستقل کارگری در سراسر کشور و سطح بین المللی شناخته شده و سر آغاز دور جدید از عروج جنبش مستقل کارگری در ایران گردید.
بدون داشتن سندیکاها و تشکلهای مستقل، کارگران نه تنها نمیتوانند از این اختاپوس تشکلهای دست ساز دولتی همچون شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر که از تمام منابع کارگران در جهت منافع طبقات حاکم استفاده میکنند، رهایی یابند بلکه همچنان باید با شرایط اسفبار سخت معیشتی دست و پنجه نرم کنند. ما کارگران بدون داشتن تشکل و سازمانیابی به هیچ دستاورد قابل اتکایی نخواهیم رسید. مبارزات و فعالیتهای مستمر ۱۵ سال اخیر و هر درجه از موفقیتهای بدست آمده برای کارگران شرکت واحد و نیشکر هفت تپه بدون این بستر و پیشینه سندیکا و تشکیلات مستقل کارگری ناممکن بود. با ایجاد تشکلهای مستقل کارگری و سندیکایی در محیطهای کار و در سطوح مختلف در کشور، کارگران باید از تجربیات مبارزه کارگران شرکت واحد، و نقاط قوت و ضعف آن، در ایجاد تشکلهای مستقل کارگری استفاده کنند و سندیکاها و دیگر تشکلهای مستقل خودشان را با انتخاب مستقیم کارگران، بدون دخالت کارفرما، دولت و عوامل امنیتی، ایجاد نمایند تا با تلاش و حرکت بسوی هماهنگی میان سندیکاها و تشکلهای مستقل کارگری، برای ایجاد تشکیلات سراسری کارگران بتوانیم راهگشای نجات طبقه کارگر از شرایط بحرانی امروز جامعه باشیم. قطعا جنبش کارگری میتواند از این شرایط اسفبار و لاینحل نجات پیدا کند. در این مسیر، تجربیات اعتصابات سندیکای کارگران شرکت واحد و سندیکای کارگران نیشکر هفتتپه، در کنار تجربیات اعتراضات و اعتصابات سالهای اخیر و همچنین تجارب معلمان، و کارگران دیگر بخشهای کشور میتواند راهگشای نجات طبقه کارگر از شرایط بحرانی امروز جامعه ما شود.
۴دی۱۳۹۹
برگرفته از کانال سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران وحومه
*گزارش تحلیلی از تجمع ۳ دی مقابل دادگستری
امروز در تاریخ سوم دی ۹۹ تجمعی در هم پیوندی با انزجار از سیاست های خصوصی سازی در مقابل دادگستری تهران شکل گرفت.
خواسته ی کارگران در این حرکت، شنیدن صدای حقانیت شان علیه سیاست های ناعادلانه قوه قضاییه در قبال محکوم نکردن فساد رانت گسترده کارفرماهاست؛ کارگران هفت تپه پس از ماه ها اعتصابات در نهایت باز هم بر خواسته ی خود یعنی خلع ید اسدبیگی، کارفرمای اختلاسگر هفت تپه پافشاری می کنند.
گروهی از فعالین کارگری و بازنشستگان و معلمین برای خواسته ی به حق کارگران به این تجمع پیوسته بودند و با پلاکاردهایی علیه سیاست های خصوصی سازی که کل سیستم را دربرگرفته، اعتراض خود را بیان داشتند. حمله به اصل خصوصی سازی نقطه مشترک کل جامعه ای است که ابتدایی ترین نیازهای معیشتی شان هم در استثمار سرمایه داران دزد دولتی و حکومتی قرار گرفته است. به لطف دولت و اصل هایی که هربار علیه کارگران تصویب می کند، کارفرماهای رانت بگیر تمام سرمایه جمع شده در قبل کار کارگران را گسترده تر به جیب می زنند. معترض شدن به مالکیت خصوصی نه مختص به تاریخ اکنون، بلکه هدف مبارزه ی قرن ها توده های فرودست مردم بوده که امروز به دلیل افسارگسیخته شدن عدم تساوی ثروت، فقر میان لایه های جامعه تشدید شده و به شکل از حد گذشته ای بر زندگی بیش از ۷۵درصد جامعه سایه گسترانیده است؛ اکثریت اجتماعی که آن را طبقه ی کارگران و زحمت کشان تشکیل داده است.
طبقه ی حاکم با تمام بازوهای سرکوبش از جمله قوه قضاییه در تمام این سال ها مبارزه ی کارگران هفت تپه شدیدترین سرکوب ها را علیه کارگران حمایت کرد و بازوی دیگر طبقه ی حاکم یعنی نیروهای امنیتی در خاموش کردن صدای اتحاد کارگران وظیفه خود را انجام دادند. تمام اعضا و جوارح این سیستم فاسد در تمام سطوحش، در تضاد شدید با صفوف کارگری و خواسته های کاملا برحق شان عمل می کند و هیچ جای شگفتی نیست اگر امروز تمام دوربین ها و نیروهای لباس شخصی و امنیتی، سعی در برهم زدن صدای بر حق کارگران از مسیر اصلی داشتند.
کمپین دفاع از زندانیان هفتتپه و اعتراضات کارگری
سوم دیماه ۱۳۹۹
*بیانیه اتحادیه آزاد کارگران ایران پیرامون روند خلع ید از کارفرمای هفت تپه
خواست خلع ید از کارفرمای هفت تپه بر بطن مبارزات چند ساله کارگران عروج کرد
از همان ابتدای خصوصی شدن شرکت هفت تپه، اقدامات کارفرمای خصوصی در راستای تغییر کاربری و تکهپاره کردن اراضی متعلق به شرکت و فروش بخشهایی از آن با اعتراض کارگران مواجه شد تا نتوانند شرکت عظیم هفت تپه را به سمت نابودی و تعطیلی ببرند.
شرکتی که مردم منطقه چندین دهه است آن را متعلق به خود دانسته و خانوادههای زیادی کار و معیشتشان به بقای آن گره خورده است.
در سالهای اخیر کارگران هفت تپه اعتراضات شورانگیز و بینظیری را برای دستیابی به مطالباتشان و در اعتراض به تعویق در پرداخت حقوقها، عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل، عدم پرداخت حق بیمه کارگران، تعیین وضعیت کارگران قراردادی و فصلی و بسیاری از خواست و مطالبات دیگر پیش بردند و به حق به نمادِ پیگیرِ مبارزه طبقاتی در جنبش کارگری ایران تبدیل شدند.
هرچند از اواسط دهه هشتاد اعتراض کارگران برای دستیابی به خواستههایشان نقطه عطفی را رقم زد و با بازگشایی سندیکا انسجام بی بدیلی را به رُخ کارفرمای وقت که دولت بود کشاندند اما از زمان اجرای خصوصی سازی اعتراض کارگران حولِ مطالباتشان در تقابل با کارفرمای خصوصی حاکم بر شرکت قطبی شده و طبعاً کارگران، کارفرمای حاکم را عامل تضییع حقوق خود میدانند. از این سو و بر بستر همین حقخواهی کارگران، خواست بازپسگیری شرکت از اسدبیگی-رستمی به یکی از پایهایترین خواستههای کارگران تبدیل شد.
کارفرمای خصوصی شرکت چون از همان ابتدا کمر به نابودی تولید در هفت تپه به قصد تغییر کاربری و فروش بخشهای زیادی از اراضی شرکت بسته بود، عملاً زندگی و معیشت چند هزار خانواده کارگران را به بازی گرفته و از آن سو از طریق نهادهای دولتی و به بهانه بقای شغل هزاران کارگر در شرکت، ارز دولتی دریافت نموده و اختلاس یک و نیم میلیارد یورویی صورت داده بود که هم اکنون نیز روند محاکمه اختلاسگریهایش در جریان است.
در اینکه جناحهای مختلف دولتی از اعتراض کارگران هفت تپه برای تسویهحسابهای جناحی خود بهره میگیرند و هر کدام به شکلی در پی تصاحب این خوانِ اشتهاآور هستند شکی نیست تا جایی که حتی حرف از تصاحب شرکت توسط هلدینگهای سپاه میرفت یا اینکه این اواخر منصوبان دولت در راستای سیاستهای بورسی خود حرف از عرضه سهام شرکت هفت تپه در بورس میزنند تا چنانچه اگر برخلاف میل جناح دولت خلع ید از اسدبیگی صورت گرفت به شکل دیگری از این روند منتفع گردند.
اما بدیهیترین حکم برای اینکه از جناحهای دولتی و نظامی تا امامان جمعه و نمایندگان مجلس تا استانداران و فرمانداران منطقه به تکاپو بر سر تعیین تکلیف خلع ید از کارفرمای هفت تپه افتادهاند تنها و تنها بخاطر اعتراضات و اعتصابات قدرتمند و پرشکوه سالهای اخیر چند هزار کارگر هفت تپه است.
خلع ید اگر از اسدبیگی محقق شود قطعاً نتیجه تلاش کارگران شرکت بوده که توانستند با ایستادگی و مبارزاتشان زمین آرام بازی سرمایهداران حاکم را به هم بزنند و آنها را به جان هم بیاندازند.
اما در این میان نهادهای مختلف دولتی، نمایندگان مجلس، عناصر نهادهای نظامی و هیأتهای متشکل از امامان جمعه و تشکلهای بسیج دانشجویی، برخی از اصحاب رسانه و حتی بخشی اقلیت از کارگران که در مسیر سمت و سو دهی به نحوه اعتراضات و طرح مطالبات بودند، هر کدام در راستای منافع شخصی و جناحی خود از اعتراضات کارگران بهره میگرفتند.
نکتهی اصلی که روشن است این که مطالبه اصلی کارگران تحقق خواستههای صنفی و شغلی و معیشتیشان است. پرداخت به روز حقوق و دستمزدها، افزایش دستمزد به اندازه تأمین معیشت، تعیین تکلیف قرارداد کارگران فصلی و پیمانی، بازگشت کارگران اخراجی و تشکیل شورای واقعی کارگری در شرکت و دیگر مطالبات، خواست اصلی و واقعی کارگران است اما در زمانی که کارفرمای حاکمِ اختلاسگر بانی این تضییع حقوق کارگران و مانع اصلی در مسیر تحقق این خواستههاست پس خلع ید از مالکین کنونی میتواند به معنای حذف اولین مانع در برابر مطالبات صنفی کارگران باشد.
در جریان برگزاری هیأت داوری برای خلع ید، گروهها و دستهجات مختلفی خواستهاند اعتراض کارگران را تنها حولِ خلع ید از اسدبیگی متعین نمایند در حالیکه خواست واقعی چند هزار نفر از کارگران هفت تپه خلع ید از کارفرما چه اسدبیگی چه هر کارفرمای دیگری است تا اینکه بتوانند به خواسته های اصلی خود برسند. از اینرو روند انجام این خلع ید و اداره شرکت پس از خلع ید نیز باید با محوریت اجرای تمامی مطالبات کارگران و تحت نظارت خودِ کارگران صورت گیرد.
اتحادیه آزاد کارگران ایران به کارگران هفت تپه درود میفرستد و خود را بخشی از مبارزه شما کارگران برای تحقق خواستههایتان و نیز تحقق خلع ید از کارفرمای شرکت میداند.
مبارزه کارگران هفت تپه تنها به خلع ید از اسدبیگی ختم نخواهد شد و تمامی خواست و مطالباتشان را با تکیه بر اتحاد و مبارزاتشان محقق خواهند کرد و به هیچ مالک و کارفرمایی چه خصوصی و چه دولتی اجازه تضییع حقوقشان را نخواهند داد.
زنده باد کارگران هفت تپه
اتحادیه آزاد کارگران ایران- سوم دیماه نود و نه
*مرگ یک کارگر۱۸ ساله در زاهدان بر اثر سقوط به چاه گرمابه
روز سه شنبه ۲ دی،یک کارگر۱۸ ساله حین کار در گرمابه ای واقع در خیابان کوثر شهرستان زاهدان دراستان سیستان وبلوچستان به داخل چاه با عمق ۳۵ متر سقوط کرد وجان خودرا ازدست داد.
*جان باختن یک کارگر در حادثه ریزش دیوار کانال آبرسانی دزفول
روز چهارشنبه ۳ دی،یک کارگر ۶۰ ساله حین کار در جاده دزفول به شوش (محمد بن جعفر) روبروی باغ لک لکها براثر ریزش جداره بلوکی کانال آبرسانی کشاورزی وگرفتارشدن زیر آوار در دم جانش را ازدست داد.