اخباروگزارش های کارگری ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۱

اخباروگزارش های کارگری ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۱

– سومین روز اعتراضات کارگران کشت وصنعت لرستان نسبت به لغو قرارداد مستقیم با برپایی تجمع مقابل استانداری

– نهمین روز تجمع کارگران نگهبان معدن سنگرود دراعتراض به عدم پرداخت حقوق وحق بیمه وعدم پاسخگویی مسئولان

– کارگران خشمگین پسماند شهرداری بجنورد برای احقاق حقوق برحقشان با تجمع ونشستن درخیابان جنب فرمانداری مسیر را مسدود کردند

– کنش های کارگران شهرداری ها کشور در نیمه اول فروردین ماه ۱۴۰۱

– تجمع  اعتراضی خانواده هابه حضور اجباری دانش آموزان در مدارس  بهبهان

– محکومیت حسین رویین تن معلم بازنشسته به ۲۰ سال زندان و ۱۵ میلیون تومان جریمه ی نقدی

– محکومیت کیامرز حیدری به ۲ سال زندان به اتهام توهین به خامنه ای

– ادامه احضار و سرکوب معلمان 

– رضا خندان (مهابادی): من بازمی‌گردم!

– تجمع اعتراضی اهالی منطقه جسیدان آستانه اشرفیه نسبت به تخریب منازلشان

– جان باختن جایگاه CNG مهاباد حین کار براثربرخورد شلنگ نازل سوخت به سرش

*سومین روز اعتراضات کارگران کشت وصنعت لرستان نسبت به لغو قرارداد مستقیم با برپایی تجمع مقابل استانداری

روز پنج شنبه ۱۷ فروردین، کارگران کشت وصنعت لرستان نسبت واقع در ۱۵ کیلومتری محور خرم‌آباد  اندیمشک در سومین روز اعتراضشان نسبت به لغو قرارداد مستقیم وبخطرافتادن امنیت شغلی ومعیشتیشان دست به تجمع مقابل استانداری لرستان زدند.

درهمین رابطه:دومین روز تجمع اعتراضی کارگران کشت و صنعت لرستان نسبت به لغو قرارداد مستقیم مقابل شرکت

روز چهارشنبه ۱۷ فروردین برای دومین روزمتوالی، کارگران کشت و صنعت لرستان با برپایی تجمع مقابل شرکت اعتراضشان را نسبت به لغو قرارداد مستقیم وبخطرافتادن امنیت شغلی   ومعیشتیشان رابنمایش گذاشتند.تجمع کنندگان که تاکنون به‌صورت قرارداد مستقیم با شرکت کشت و صنعت مشغول به کار بوده‌اند نسبت به پایان کار با شرکت و تبدیل وضعیت و عقد قرارداد با پیمانکار جدید اعتراض دارند ونوک پیکان این اعتراضات را ادامه قرارداد همکاری در چارچوب قرارداد با پیمانکاران هدف قرار داده است.

 این کارگران که بار اصلی کار نیز بر دوش آنان است، به خبرنگاریک رسانه محلی گفتند: با ورود پیمانکاران چیزی به‌نام امنیت شغلی وجود نخواهد داشت و از قرارداد دائم کار محروم خواهند شد و ازسوی دیگر با تبعیض مزدی روبه‌رو خواهند شد.

*نهمین روز تجمع کارگران نگهبان معدن سنگرود دراعتراض به عدم پرداخت حقوق وحق بیمه وعدم پاسخگویی مسئولان

روز پنج شنبه ۱۸ فروردین برای نهمین روزمتوالی(ازروروز سه شنبه ۱۰ فروردین)، کارگران نگهبان معدن سنگرودT واحد البرز غربی به تجمعشان دراین معدن تعطیل شده واقع در ارتفاعات شهرستان رودبار حدفاصل کیلومتر ۲۰ محور جاده لوشان به جیرنده دراستان گیلان برای اعتراض به عدم پرداخت حقوق وحق بیمه وعدم پاسخگویی مسئولان ادامه دادند.

کارگران معترض به خبرنگاررسانه ای گفتند:تعویق حقوق کارگران پیمانی با احتساب حقوق اسفند ماه به ۳ ماه می‌رسد که تا این لحظه به دلیل نبود منابع مالی پرداخت نشده است.

کارگران پیمانکاری واحد زغال سنگ البرز غربی افزودند: بیمه کارگران نگهبان این معدن هر ماه به طور کامل به تامین اجتماعی پرداخت نمی‌شود و به همین دلیل سوابق بیمه‌ای آن‌ها نیز با مشکل روبرو شده است.

کارگران با بیان اینکه طبق قرار داد مدیریت شرکت باید هر ماهه مطالبات مزدی ما را به همراه عیدی وسنوات پایان سال پرداخت کند، افزودند: متاسفانه هیچ مسئولی در شهرستان واستان پاسخگوی مطالبات ما نبوده است وما همچنان بلاتکلیف هستیم.

*کارگران خشمگین پسماند شهرداری بجنورد برای احقاق حقوق برحقشان با تجمع ونشستن درخیابان جنب فرمانداری مسیر را مسدود کردند

آخرین گزارش رسانه ای بتاریخ ۱۸ فروردین،حاکی ازمسدود کردن خیابان جنب فرمانداری بجنورد برای احقاق حقوق برحقشان می باشد.

 یادآوری:تجمع اعتراضی کارگران پسماند شهرداری بجنورد نسبت به نداشتن امنیت شغلی مقابل فرمانداری

روز چهارشنبه ۱۷ فروردین، کارگران پسماند شهرداری بجنورد برای انعکاس صدای اعتراضشان نسبت به نداشتن امنیت شغلی مقابل فرمانداری مرکزاستان خراسان شمالی تجمع کردند وخواهان عقدقراردادمستقیم شدند.

*کنش های کارگران شهرداری ها کشور در نیمه اول فروردین ماه ۱۴۰۱

توضیحات رخداد بخش محل خدمت شهرداری شهر تاریخ شماره
بابت ۵ ماه حقوق معوقه در مقابل استاندای دست به تجمع زدند تجمع خصوصی خدمات شهری / فضای سبز یاسوج ۰۲/۰۱/۱۴۰۱ ۱
بابت سرکوب معترضین به عدم پرداخت حقوق ها اخراج خصوصی خدمات شهری

 یا

 فضای سبز

یاسوج ۱۱/۰۱/۱۴۰۱ ۲
مقابل شورای شهر بابت برون سپاری کارگران به پیمانکار تجمع دولتی فضای سبز ز

جان

۱۵/۰۱/۱۴۰۱ ۳

*تجمع  اعتراضی خانواده هابه حضور اجباری دانش آموزان در مدارس  بهبهان

روزچهارشنبه ۱۷ فرورودین ۱۴۰۱،در پی اعلام حضور اجباری دانش آموزان در شرایط کروناویروس و همچنین عدم امکانات سرمایشی و تهویه هوا در بیشتر کلاس های مدارس بهبهان خانواده های بهبهانی مقابل اداره آموزش و‌پرورش تجمع اعتراضی برگزار نمودند.

پیوند مطالبات معلمان با اکثریت جامعه که همان دانش‌آموزان و والدینشان هستند هم شامل آموزش استاندارد در شرایط کرونایی است و هم شامل اصل سی قانون اساسی و تاکید بر آموزش رایگان، کیفی و عادلانه است‌.  مردم و معلمان با پولی‌سازی آموزش به اشکال مختلف مخالفند و معلمان صدها بار این موضوع را در فراخوان‌ها و بیانیه‌های خود مطرح کرده‌اند.

*محکومیت حسین رویین تن معلم بازنشسته به ۲۰ سال زندان و ۱۵ میلیون تومان جریمه ی نقدی

حسین رویین تن معلم بازنشسته ی بوشهری در ۲۴ اسفندماه ۱۴۰۰  بوسیله ی دادگاه انقلاب دشتستان (برازجان) به ۷ اتهام :

۱. اقدام عليه امنيت ملي كشور

 ۲. تبليغ عليه نظام جمهوري اسلامی

۳. توهين به مقدسات و ائمه اطهار و اهل بيت عليه السلام

۴. توهين به حضرت سكينه و حضرت زينب

۵. توهين به حضرت امام و مقام معظم رهبري 

۶. نشر اكاذيب

۷. تشويش اذهان عمومي

بوسیله ی امین مطهریپور مستشار دادگاه انقلاب اسلامی دشتستان (برازجان) جمعا به ۲۰ سال زندان و ۱۵ میلیون تومان جریمه ی نقدی محکوم شد.

*محکومیت کیامرز حیدری به ۲ سال زندان به اتهام توهین به خامنه ای

حیدری  در روز ۲۲ اسفند ۱۴۰۰ به اتهام توهین به رهبر بوسیله ی رییس شعبه ی ۲ دادگاه انقلاب دزفول «محمد مخمل زاده » به دو سال زندان محکوم شد .

 کیامرز حیدری مینی بوس دار ،  که به مدت هشت سال در شرکت «دکلهای حفاری کشور» (که جای ثابتی ندارند ) مشغول به کار بود. 

وی در سال ۱۳۹۸ به خاطر اینکه مدل ماشین ایشان پایین بود از کار اخراج شد.

*ادامه احضار و سرکوب معلمان 

بنابر اطلاع پرونده آقاي يحيي قربان‌زاده به شعبه۳ انقلاب-اهواز ارجاع شده‌است. آقای قربان‌زاده معلم در باغملک استان خوزستان است. 

احضار فعالان صنفی در اسفندماه در استان‌های مختلف به ویژه خوزستان افزایش یافته‌است.

 شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران ضمن حمایت از این معلم، بارها اعلام نموده که این احضارها غیرقانونی و بی‌پایه است و خواهان توقف این پرونده‌سازی‌ها است و به این خط سرکوب پاسخ مناسب خواهد داد.

منبع ۴ خبربالا کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

*رضا خندان (مهابادی): من بازمی‌گردم!

کانون نویسندگان ایران: آنچه می‌خوانید یادداشتی است از رضا خندان (مهابادی)، نویسنده، پژوهشگر و عضو زندانی کانون نویسندگان ایران

بازمی‌گردم

این یادداشت زمانی منتشر می‌شود که من در زندان هستم. حبسی دو پاره شده با اتفاقاتی چند. حکم ناعادلانۀ ما در مهر ۱۳۹۹ به اجرایی ناعادلانه درآمد و ما راهی زندان اوین شدیم. بکتاش آبتین بود و کیوان باژن بود و من. وقتی پا به حیاط زندان گذاشتیم، داشتیم سعی می‌کردیم با شوخی‌های دوستانه غربت و رعب ذاتی زندان را که بر جان زندانی می‌خزد و در آن نفوذ می‌کند، پس بزنیم؛ پس زدیم. مدتی بعد، از آن سه تن، بکتاش متاسفانه در پی بی‌توجهی زندانبانان به بیماری‌اش که رسم معمول آن دستگاه به‌ویژه نسبت به جان و سلامت زندانیان سیاسی است، مقتول شد و کیوان، خوشبختانه، چندی پیش به‌طور مشروط آزاد. حالا من پس از صد روز که بیرون از زندان به کار درمان گذراندم بار دیگر به زندان بازگردانده می‌شوم تا باقیماندۀ حبس پنج ساله را، به زبان زندانیان، «بِکِشم». این بار اما تنها هستم. در کنار من نه از آن دوستان اثری هست و نه از شوخی‌های دوستانه خبری.

داخل زندان آرش گنجی هست. عضوی دیگر از کانون نویسندگان ایران که با پرونده‌سازی دستگاه امنیتی به ۱۱ سال حبس محکوم شده که پنج سال آن اجرایی است. 

در سه ماهی که به درمان بیماری کرونا و عوارض آن مشغول بودم بسیاری، آشنا و ناشناس از داخل و خارج، با حمایت‌ها و مهربانی‌هایشان مرا مورد لطف قرار دادند. از آن‌ها، اعم از افراد و تشکل‌ها سپاسگزارم. به ویژه از کانون نویسندگان ایران.

این توجه شوق‌انگیز نشان می‌دهد که جنبش آزادی بیان و مخالفت با سانسور، با وجود سرکوب شدید حکومت، از همبستگی اجتماعی نسبتاً خوبی برخوردار است. همین همبستگی بود که از یاد بکتاش پرچم ساخت و نگذاشت مانند بسیار موارد دیگر در خاموشی به سوی فراموشی رانده شود. انعکاس همین همبستگی در اقشار مختلف مردم است که خود را به صورت همدلی با زندانی سیاسی نشان می‌دهد و من آن را در مدتی که مشغول مداوا بودم به‌عینه دیدم. 

این جنبش در کل قرن بیستم، و تا اکنونِ قرن بیست‌و‌یکم در جامعه حضوری پرفرازونشیب داشته است. در تمام این سال‌ها زیر دست سرکوب‌گر دولت‌های رنگارنگ مستبد بارها به خاک‌وخون کشیده شده، هزاران سال زندان و تبعید را متحمل شده، تا مرز نابودی رفته و باز برپا ایستاده است. و این پایداری و پیگیری را از نیاز جامعه به هدف اصلی خود، یعنی آزادی بیان گرفته است.

به‌همین سبب با وجود سرکوب خشن، با وجود زندان و تبعید و بایکوت و دیگر فشارها و محرومیت‌ها که دستیابی به آزادی بیان را برای آزادی‌خواهان دشوار و با رنج و درد بسیار همراه می‌کند، جنبش آزادی بیان و مخالفت با سانسور هم‌چنان حضور دارد. این شعله خاموش‌شدنی نیست که اگر بود، در بیش از یک قرن استیلای حکومت‌ها و دولت‌های مستبد مخالف آزادی بیان در تاریخ معاصر این سرزمین، اثری از آن بر جای نمی‌ماند. اما نه فقط مانده و پایداری کرده، که بر عمق و دامنۀ خود افزوده است. به‌ویژه در چهل سال اخیر که مقابلۀ صاحبان قدرت با آن شدتی تام و تمام داشته است. از این زاویه صدور حکم‌های ناعادلانه و ضد حقوق انسانی و دربند و بربند کردن انسان‌هایی که حق آزادی بیان خود را عملی کرده و می‌کنند، گرچه در راه رسیدن به مقصود مانع و دشوار ایجاد می‌کند، راه را یکسر بی‌رهرو نتواند کرد. آزادی بیان نیاز جامعه است، نیازی که در گذر زمان بر میزان آن افزوده شده و اکنون به خواست اساسی، مبرم و روزمرۀ مردم تبدیل شده است. و این نقطۀ قوت جنبش است که در برابرش کار چندانی از تیغ و زندان و زنجیر برنمی آید.

در پی احضار دادیاری زندان، من باید ۲۶ اسفند سال گذشته به زندان برمی‌گشتم اما تازه از زیر تیغ جراحی بیرون آمده بودم و بیم از عواقب شرایط زیست و بهداشت زندان موجب شد از معرفی خودداری کنم. چند روز بعد دادیاری ابلاغیه‌ای برای وثیقه‌گذار فرستاد با این مضمون که چنانچه مرا تحویل زندان ندهد وثیقه ضبط می‌شود. اکنون می‌روم که بقیه حکم ناعادلانه و غیر انسانی پنج سال حبس را بگذرانم. گرچه این ستمکاری‌ها سرما را در رگ‌هایم جاری می کند، دلم گرم است به جنبش آزادی بیان که زیر آسمان این سرزمین جریان دارد. 

از همۀ کسانی که در این مدت به شیوه‌های مختلف از من حمایت کردند، از دوستان نویسنده و غیر نویسنده تا فعالان تشکل‌های گوناگون، از کانون نویسندگان ایران تا پزشکان و پرستارانی که با آن‌ها سروکار داشتم، و نیز از خانواده‌ام سپاسگزارم.

من بازمی‌گردم!

*تجمع اعتراضی اهالی منطقه جسیدان آستانه اشرفیه نسبت به تخریب منازلشان

روز چهارشنبه ۱۷ فروردین، اهالی منطقه جسیدان آستانه اشرفیه دراستان گیلان برای اعتراض به تخریب منازلشان دست به تجمع مقابل خانه امام جمعه زدند.

براساس گزارش رسانه ای شده،پروانه ساخت‌وساز واحدهای مسکونی در منطقه جسیدان در سال ۹۷ صادر شده است و حال با گذشت ۴ سال و سرمایه‌گذاری  ۱۷ خانواده در این مکان، دستور تخریب بر اساس ماده ۵  صادرشده است.

تجمع کنندگان که پلاکارد «نه به تخریب» دردست داشتند،گفتند:چرا باید چوب کم‌کاری و قصور مسئولین و صدور مجوز در ساخت را ما خریداران ملک  باید بدهیم؟

آنها افزودند:این تجمع پس از صدور دستور قطع آب و برق برای ساکنین این ساختمان‌ها همزمان با شروع ماه رمضان برپا شده است  و ۲۱ فروردین قرار است حکم  تخریب این ساختمان‌ها اجرایی شود.

*جان باختن جایگاه CNG مهاباد حین کار براثربرخورد شلنگ نازل سوخت به سرش

 روزچهارشنبه ۱۷ فروردین،یک کارگر ۴۰ ساله جایگاه CNG مهاباد براثربرخورد شلنگ نازل سوخت به سرش دردم جان باخت.

بنابه گزارشات رسانه ای شده،راننده یک خودرو وانت پس از سوختگیری پیش از جدا کردن نازل اقدام به حرکت کرد و این امر موجب آسیب رسیدن به نازل سوخت شد.فشار وارد آمده به نازل موجب جدا شدن دسته آن شد که با توجه به فشار قوی پمپ گاز حرکت‌های شلاقی شلنگ موجب برخورد آن به سر کارگر شاغل در این جایگاه شد.

در یکی از جایگاه های عرضه سوخت CNG این شهرستان، جان کارگر شاغل در آن را گرفت.

akhbarkargari2468@gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate