برای اول ماه مه سرخ، پرولتاریائی و بین المللی!

برای اول ماه مه سرخ، پرولتاریائی و بینالمللی!

اول ماه مه بعنوان روز مبارزاتی بینالمللی طبقهکارگر، روز اعتراض کارگری  دربرابر طبقه بورژوازی، سنبل  ونوید دهنده رهائی کار مزدی از قید سرمایه است. اول ماه مه امسال را در شرایطی برگزار میکنیم که:

سرمایهداری جهانی در قرن بیست و یکم هر چه بیشتردر گرداب بحرانهای بزرگ ساختاری خود که همانا انباشت و رکود سرمایه است فرو میرود. جنگهای جاری در جهان که با هدف دستیابی به مناطق نفوذ جدید، مواد خام و صدور سرمایه، کسب بازارهای جدید و سودافزائی سرمایه مالی و در این راستا انضمامطلبی و انقیاد خلقها در مناسبات نومسعمراتی صورت میگیرد، تجلی رشد این بحرانها و تائیدی بر طفیلیگری وگندیدگی نظام سرمایهداری بوده که طبقه کارگر وجامعه بشری را در مجموع در خطر نابودی قرار دادهاست. در برابر این بربریت و بخصوص جنگافروزی سرمایهداران، طبقه کارگرو دیگر زحمتکشان که مولدین اصلی ثروتهای مادی ومعنوی جامعهاند، چارهای جزتشکل و بازیابی قدرت بالفعل خود جهت نابودی قهرآمیز نظام استثمار و سرکوب سرمایه و امپریالیسم ندارند. 

از نقطه نظر بینالمللی سالهای گذشته نمودار تشدید هرچه بیشتر تضادهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی نظام سرمایهداری بود. تشدید تضاد و رقابت بین قدرتهای بزرگ امپریالیستی: USA ، China و Russland وهمچنین اتحادیه اروپا (EU) تاثیر قوی خود را تقریبا برتمامی مسایل اجتماعی بجای گذاشته است که البته لبه حمله اصلی آن علیه رشد مبارزات طبقاتی و سرکوب تشکل یابی انقلابی طبقه کارگر است. باتوجه به بحران اقتصادی و وجود مرض کرونا خطرجنگی جهانگیر جهت تحمیل برتریطلبی بر جهان که در راس آن جنگافروزان USA – ناتو و اتحادیه اروپا قراردارند روزبروز افزایش مییابد. این کشورهای محارب هیچیک ازلحاظ غارتگری درندهخوئی وقساوت بی پایان خود از دیگری دست کمی ندارند. بروز جنگ کنونی در اکرائین و جنگ در یمن که نزدیک به هفت سال و همچنین در فلسطین که بیش ازهفتاد سال ادامه دارد و دهها جنگ نیابتی دیگر، دراقصا نقاط جهان، نمونه بارزی از رشد این تضادهاست که میتواند به جنگی دهشتناک و جهانی تبدیل شود. برخلاف وراجیهای رایج درباره <دمکراسی و حقوق بشر> و تبلیغات گوش خراش روانی وعوامفریبانه در لوای صلحطلبی که امپریالیستهای غربی جهت منزهطلبی و سرپوش گذاشتن بر جنایات خود و گسیل مزدوران و دستجات فاشیستی به اکرائین براه انداختهاند، جنگ کنونی را نمیتوان تنها در<تهاجم> روسیه خلاصه کرد، بلکه باید ویژگیهای طبقاتی – تاریخی و اهداف پشت آنرا تحلیل ودرک کرد.

 جنگ روسیه در اکرائین ازدرون تضادهای گروهبندیهای امپریالیستی و دربرابرتهاجم پیمان اتلانتیک شمالی- Nato-(ناتو)- (USA) و اتحادیه اروپا(EU) جهت گسترش نفوذ امپریالیستهای غربی تا مرزهای روسیه بعد از همپاشی سرمایهداری دولتی شوروی درسال ۱۹۹۹ برخاسته است که پیشینه آن با توجه به کودتای فاشیستی سال ۲۰۱۴ دراکرائین و حوادث <مایدان اروپائی>(Euromaidan) وبروی کار آوردن رژیمی هوادار غرب بزعامت – زلینسکی- (Selensky) وادغام این کشور درمناسبات نولیبرالی سرمایه داری وتسلیح نظامی آن به نفع امپریالیستهای غربی ازیکطرف و ازطرف دیگر  جهت حفظ «جمهوریهای خلقی» در دونباس در برابر حملات متداوم شبه نظامیان فاشیست ونئونازی، مانند (دسته آزوف)- Asof- متشکل درحاکمیت ارتجاعی اکرائین بود. طبیعی است که دامنه این درگیریها به اکرائین محدود نمانده و خطر جنگی تمام عیار همه کشورها را تهدید میکند. 

جمهوری اسلامی هم ازاین گرداب مهیب محفوظ نمانده و مانند کشتی درهم شکستهای بروی امواج حاصل از این بحرانها و تضادهای حاصله از آن دست و پا میزند تا حیات انگلوار خود وسرمایهداری وابسته ایران را همانند سلفش رژیم منفور پهلوی حفظ کند.

 سرریزاین بحران و تضادها به جامعه ایران، بعنوان بخشی ارگانیک از نظام سرمایهداری – امپریالیستی، سرکوب فشار و استثمار در این کشوررا دو چندان کرده که بار اصلی آن بدوش کارگران و زحمتکشان منتقل میشود. 

درایران حتی برگزاری مستقل جشن اول ماه مه جرم شناخته میشود. در این روز، کمونیست‌ها وکارگران مجبوراند در شرایط بس دشوار پیگرد سیاسی و بازداشت، اول ماه مه را مخفی و یا با قبول خطرات زیاد، علنی برگزار کنند. آن‌ها همواره با ضرب ‌وشتم خونین نیروهای سرکوب‌ و هار رژیم مواجهاند.

بیش از چهل وسه سال است که رژیم جهل وجنایت جمهوری اسلامی خفقان شدیدی را به مردم تحمیل کرده و هرگونه آزادی مدنی و سیاسی را بشدت سرکوب میکند. فعالین کارگری و اجتماعی را دستگیر و روانه زندان و تحت شکنجه قرارمیدهد و بعضا به جوخههای اعدام میسپارد. در یک سال گذشته با انتصاب رئیسی به ریاست جمهوری و قالیباف به ریاست مجلس اسلامی وتنگ کردن حلقه حاکمیت بر گرد ولایت فقیه نه تنها شکافهای درون رژیم برداشته نشد، بلکه آنرا در زیر تضادهای آشتیناپذیر برخاسته از شرایط مادی جامعه که حول محورتضاد کاروسرمایه شکل گرفته عمیقتر کرده و سیاستهای راهبردی رژیم را همچون گذشته در زمینههای اقتصادی وسیاسی ونیزتنظیم روابط بینالمللی ازجمله مسئله «برجام» وبخصوص راهیابی به بازار غرب با مشکل روبرو کردهاست. 

وضعیت اقتصادی روزبروز بدتر میشود. بهمین دلیل جهت تخفیف بحرانهای اجتماعی وسیاسی، جمهوری اسلامی برنامههای خشن و مافوق نولیبرالی را در خدمت سرمایهداران داخلی و خارجی بکار گرفته وبا استثمار مضاعف نیروی کار میکوشد هرگونه خواست اقتصادی و دمکراتیک کارگران و زحمتکشان را با توسل به زور و تحمیل سازمانهای «زردکارگری» خود ساخته به انحراف بکشاند. نرخ تورم به بالای ۴۱% صعود کردهاست وبا توجه به رها کردن قیمتها به بازار آزاد و گرانی توام با آن  و نیز تصویب لایحه ریاضتی حکومت، زحمتکشان  را هرچه بیشتر به زیرخط فقرکشانده است. کسری بودجه بیسابقه ۳۱ میلیارد دلاری برای سال جدید ۱۴۰۱ با برنامه نولیبرالی دولت در تناقض  بوده وبهمین دلیل انتظار آنرا باید داشت که جهت ایجاد موازنه مالی، غارت وتاراج اموال عمومی و تعرض به مزد و از آنجا سطح معیشت طبقه کارگرهمچنان ادامه یابد. میزان دستمزدها برای سال جدید چهار میلیون و۱۷۹ هزار تومان تعیین شدهاست، درحالیکه «کمیته مزدی» شورای عالی کار، خط فقر را ماهانه حدود هفت میلیون تومان اعلام کردهاست. بنا به گفته یکی ازمسئولین وزارت کار وامور اجتماعی یک سوم جمعیت ایران یعنی نزدیک به ۲۶ میلیون نفر درفقر مطلق بسر میبرند. در برابر این تعرض به سفره کارگران، بودجه نهادهای سرکوب حکومت از جمله ارگانهای نظامی – ارتش و سپاه – و نیز دم ودستگاههای توسعه فریب وتحمیق تودهها یعنی مذهب و خرافات سه برابر افزایش یافته است. بیکاری تودهای، گرانی متداوم مایحتاج عمومی مردم، بی خانمانی، فقرعمومی و نیز رشوه خواری و دزدی بیسابقه اموال عمومی به وسیله بوروکرات و تکنوکراتهای رژیم، همچنین تبعیض جنسی وتحکیم قانونی پدرسالاری علیه زنان و افزایش چشمگیرخود فروشی، واعتیاد، سرکوب اقلیتهای ملی و مذهبی از شاخصهای بارز جامعه ایران تحت رژیم جمهوری اسلامی است. از دیگر پدیدههای شوم، کار کودکان از جمله دختران است که بعلت فقر اقتصادی خانواده بکار وادار میشوند. حوادث کاری از دیگر معضلات جامعه کارگری است، نبود وسایل ایمنی لازم تا کنون صدها کارگر را به کام مرگ فروبردهاست. 

شواهد موجود حاکی از آن است که همانند گذشته رژیم برای حفظ خود چارهای جز بسط مناسبات غارتگرانه و استثماری امپریالیستی و غارت و چپاول ذخایر طبیعی و حراج آنها در پیشگاه سرمایهداران خارجی و داخلی و نیز دریافت مالیاتهای عمومی بنام <اقدامات نجات بخش> البته به نفع سرمایهداران و به ضرر زحمتکشان نداشته که حاصل آن تعمیق هرچه بیشتر شکافهای طبقاتی موجود و تشدید فقر ونکبت مزدبگیران وحقوق بگیران جامعه است.

درمقابل این ظلم وستم، تودههای کار وزحمت ساکت ننشسته و دراشکال متفاوت مقاومت و مبارزه میکنند. آنها درعرصههای مختلف تولیدی چه در شهر وچه در روستا ومیادین وخیابانها برای بهبود وضع توانفرسای خویش دست به اعتصاب و اعتراض میزنند. مبارزات کارگران نفت، هفت تپه، فولاد اهواز، کارگران پیمانی در مراکز تولیدی مختلف ، تجمعات متداوم «روزهای یکشنبه» معلمان باز نشسته و پرستاران و اعتراض مردم خوزستان و اصفهان و کشاورزان کنار زاینده رود علیه مشکل آب، همگی بیان سرریز شدن تضادهای است که ریشه دربطن نظام سرمایه داری داشته و حال در اشکال گوناگون به سطح جامعه و به کف خیابانها جاری شده است. این جنبشها بیان اعتراض تودههای تحت ستم و حاکی ازبیداری آنهاست که حاکمیت ترور وسرکوب را بر نمیتابند و با وجود تمامی موانع موجود دربرابر آن قد علم کرده و خواهان آیندهای بهتر یعنی : کار، نان، آزادی و امکانات اجتماعی و آموزش و پرورش برای خود و فرزندانشان هستند. ولی برآورد این خواستههای انسانی بر زمینه شرایط موجود امری ناممکن وخیال اندیشی است. نابودی محیط زیست، گرسنگی، گرانی، بیکاری و بیگاری وبسیار مصائب ومشکلات عمیق واساسی تابع الغاء مالکیت بورژوازی ونفی کارمزدی است. بهمین دلیل تغییری را که مخالفین بورژوا- امپریالیستی رژیم مانند «سلطنتطلبان» و«مجاهدین» وغیره دنبال میکنند حفظ مناسبات موجود به شکل دیگری است. 

تجارب تاکنونی نشان دادهاست که این نظام را که به قهر ضدانقلابی و مالکیت خصوصی بر ابزارتولید متکی است نمیتوان با رفرم و مبارزه مسالمتآمیز از میان برداشت، وباید با قهر انقلابی سرنگون کرد. بنابراین وظیفه پیشروان کارگری و نیروهای انقلابی و کمونیستی است که با ارایه برنامهای انقلابی و با دامن زدن به رشد و اعتلای جنبشهای تودهای موجود، سازماندهی مبارزه انقلابی ومسلحانه را حول افشاگری وسیع سیاسی ازحاکمیت به پیش برده و سازمانی  کمونیستی را  با اتکاء به تئوری و عمل «مارکسیسم- لنینیسم انقلابی» بنا نمایند. تنها درچنین روندی پیشاهنگ انقلابی قادرخواهد بود به اکونومیسم و رفرمیسم – از جمله در شکل بومی آن تفکر تودهایسم و همزادهای رنگارنک آن «فدائیان اکثریت» و… غلبه کرده و دورنمائی انقلابی را در برابرجنبش تودهها بگشاید.                                                                                 

                       

– کارگران و خلق‌های تحت ستم متحد شوید!  – مرگ بر امپریالیسم وهرگونه ارتجاع!

– نابود باد رژیم جمهوری اسلامی!  زنده باد  سوسیالیسم!

– پیش بسوی مبارزه برای تحقق حقوق کارگران و تودههای تحت ستم! نابود باد سرکوب و استثمار سرمایه داری!                                           

– با هرگونه راسیسم، عظمت طلبی ملی و ساختارهای پدرسالاری مبارزه کنیم! آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی!                           

–  نه به جنگ افروزی و اشغالگری امپریالیستها!  بایکوت اقتصادی تنها به نفع سرمایه داران و علیه زحمتکشان است! 

محل تجمع و میز کتاب:رینگ مقابل –  Denkmal der Republik –     ساعت ۹ صبح

<یکی از فعالین چپ در وین – اتریش>          وین- اول ماه مه ۲۰۲۲

Kontakt: Iran-Rat, Amerlinghaus, Stiftgasse 8, email:shora.sam gmail.com

Print Friendly, PDF & Email

Google Translate